درس طب استاد تبریزیان
95/06/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث ریح ام صبیان (درمان) – ریح البحر – ریح الشوکه – ریح الشابکه
صحبت راجع به ریح است که گاهی تعبیر به ریح بارده یعنی باد سرد میشود. رسیدیم به «ریح ام صبیان» که خواندیم. بحث خیلی مهم درباره ریح ام صبیان برای کودکان تازه متولد شده است.
جاوشیر
به جای استفاده از واکسیناسیون که همیشه مشکلاتی همچون نازایی و بیماری دارند باید از واکسن های طبیعی و اسلامی استفاده کرد.
اصلا استفاده از واکسن به صلاح نیست زیرا دشمن و صهیونیست ما را از این طریق میخواهند ما را نابود کنند و یک جوری مردم نازا بشوند.
الان بیست میلیون نازا در کشور وجود دارد که یکی از اسباب آن همین واکسن ها هستند. واکسن چیزی نیست که ایران بتواند تولید کند و باید حتما از خارج بیاید.
تازه شنیده ام که یکی از کشورهای اسلامی مانند مالزی میخواهند واکسن حلال درست کنند. معلوم نیست که واکسن چی هست که هم حرام است و هم نجس؟
معادل واکسن «جاوشیر» است که در فارسی به جاشیر یا گاوشیر میگویند. یک صمغ گیاهی است که بیشتر در لرستان و آن مناطق رشد میکند.
تعبیری که در روایت وارد شده است «عدسه» است. عدس جاوشیر که شاید برای اشاره به اندازهی جاوشیر باشد که به اندازه یک عدس باشد.
در روایت آمده است:
از روایات بنی فضال است که امام فرمود «خذوا ما رووا و ذروا ما رئوا» و شاید خود رازی توثیق نشده باشد.
إِذَا وُلِدَ لَكُمُ الْمَوْلُودُ أَيَّ شَيْءٍ تَصْنَعُونَ بِهِ قُلْتُ لَا أَدْرِي مَا نَصْنَعُ بِهِ قَالَ خُذْ عَدَسَةَ جَاوَشِيرَ فَدُفْهُ بِمَاءٍ ثُمَّ قَطِّرْ فِي أَنْفِهِ فِي الْمَنْخِرِ الْأَيْمَنِ قَطْرَتَيْنِ وَ فِي الْأَيْسَرِ قَطْرَةً وَاحِدَةً وَ أَذِّنْ فِي أُذُنِهِ الْيُمْنَى وَ أَقِمْ فِي الْيُسْرَى تَفْعَلُ بِهِ ذَلِكَ قَبْلَ أَنْ تُقْطَعَ سُرَّتُهُ فَإِنَّهُ لَا يَفْزَعُ أَبَداً وَ لَا تُصِيبُهُ أُمُّ الصِّبْيَان[1]
یعنی هنگامی که برای شما فرزندی به دنیا آمد چه کار میکنید؟ عرض کردم نمیدانم چه میکنیم فرمود به اندازهی یک عدس جاوشیر بگیر و در آب حل کن سپس در بینی راست دو قطره و در بینی چپ کودک یک قطره بریز و در گوش راست او اذان و در گوشت چپ اقامه بگو قبل از اینکه ناف او را جدا کنی زیرا اصلا به مبتلا به فزع (یعنی از خواب پریدن و ترسیدن و مشکلات جن زدگی) نمیشود و مبتلا به ام صبیان (یعنی بیماری های کودکان و التهاب ها و عفونت های کودکان) نمیشود.
اگر امام صادق (ع) از ما بپرسد که شما بعد از تولد فرزند چه میکنید ما جواب میدهیم واکسن میزنیم.
میشود اینگونه گفت که جاوشیر میوه ای به شکل عدس دارد ولی بعید است که این مراد باشد و از روایت استفاده میشود که به اندازه یک عدس از جاوشیر باشد که قرینه هم دارد زیرا اگر میوه عدس باشد با آب حل نمیشود.
شاید کمتر کشی این کارها را انجام بدهد. مدت ها پیش که اصلا این کارها را انجام نمیداد و حالا امروزه کمتر کسی انجام میدهد با وجود این روایت در کتاب کافی و سندی که میتوان گفت شاید قابل اطمینان باشد.
متاسفانه مسلمانان و شیعیان دستورات ائمه (ع) را فراموش کردند و عمل نکردند.
بنده به افرادی سفارش کردم و انجام دادند و نتیجه دیدند و از واکسن هم استفاده نکردند.
شافیه
شاید بهترین درمان و درمان قطعی برای باد ام صبیان و التهاب کودکان و التهاب سینه و ریه و ریسه رفتن، داروی شافیه است. در روایت داروی شافیه آمده است:
.... وَ لِلْأَرْوَاحِ الَّتِي تُصِيبُ الصِّبْيَانَ مِنْ أُمِّ الصِّبْيَانِ وَ الْفَزَعِ الَّذِي يُصِيبُ الْمَرْأَةَ فِي نَوْمِهَا وَ هِيَ حَامِل[2]
یعنی داروی شافیه برای بیماری های سخت کودکان مانند ام صبیان مفید است و برای بارداری که در خواب حالت ترس و فزع پیدا میکند مفید است.
ارواح در عربی به معنای بیماری های سخت استعمال میشود.
بنابراین جاوشیر که جایگزین خوبی برای واکسن و خیلی از دارو و درمان ها است و داروی شافیه برای ریح ام صبیان خیلی مفید است.
جدا کردن ناف دو مرحله دارد. یک مرحله بعد از زایمان است و مرحله دیگر ناف خود به خود میافتد.
کلمه «تقطع» که به معنای بریده شود است برای مرحلهی اول است که این کار کمی سخت است زیرا بچه با خون و مشکلاتی که دارد این کار انجام شود. جاوشیر که شاید بشود انجام داد ولی آمدن پدر و اذان و اقامه انجام دادن امروزه کمی سخت است.
تحنیک اولین چیزی است که در دهان بچه میگذارند. یا تربت سیدالشهدا باشد و یا آب فرات باشد. در روایت آمده است:
مَا إِخَالُ أَحَداً يُحَنَّكُ بِمَاءِ الْفُرَاتِ إِلَّا أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْت[3]
یعنی اگر آب فرات به عنوان اولین چیز درون دهان فرزند بریزید محب اهل بیت میشوند.
افرادی که اربعین به عراق رفته اند دیده اند که عراقی ها در آن چند روز دیوانه اهل بیت هستند و این بخاطر آب فراتی است که در دهان آن ها میریزند.
اگر در زمان خودش انجام ندادند ما میگوییم که قضاء آن را در اولین فرصت بعدی انجام بدهند.
ریح البحر(بادی که سبب آن دریا است)
در روایت آمده است:
شَكَوْتُ إِلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع رِيحَ الْبَحْرِ فَقَالَ قُلْ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ يَا إِلَهَ الْآلِهَةِ يَا مَالِكَ الْمُلْكِ يَا مَلِكَ الْمُلُوكِ اشْفِنِي بِشِفَائِكَ مِنْ هَذَا الدَّاءِ وَ اصْرِفْهُ عَنِّي فَإِنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ أَتَقَلَّبُ فِي قَبْضَتِكَ فَانْصَرَفْتُ مِنْ عِنْدِهِ فَوَ اللَّهِ الَّذِي أَكْرَمَهُمْ بِالْإِمَامَةِ مَا دَعَوْتُ بِهِ إِلَّا مَرَّةً وَاحِدَةً فِي سُجُودِي فَلَمْ أُحِسَّ بِهِ بَعْدَ ذَلِك[4]
یعنی به امام کاظم (ع) از باد دریا و دردی که در بدن است و منشا آن دریا است شکایت کردم فرمود در حال سجده بگو يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ يَا إِلَهَ الْآلِهَةِ يَا مَالِكَ الْمُلْكِ يَا مَلِكَ الْمُلُوكِ اشْفِنِي بِشِفَائِكَ مِنْ هَذَا الدَّاءِ وَ اصْرِفْهُ عَنِّي فَإِنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ أَتَقَلَّبُ فِي قَبْضَتِكَ راوی میگوید از نزد امام برگشتم پس قسم به خدایی که آن ها را امام قرار داد این دعا را در سجده یک بار گفتم دیگر احساس درد دریا را احساس نکردم.
شاید اثراتی که ساکنان کشتی مبتلا به آن میشوند و دریا زدگی را نیز شامل بشوند.
ریح الشوکه
التهابی که در انگشت شصت یا در انگشت های دیگر به وجود میآید و ورم میکند و درد شدیدی دارد. دردی شبیه فرو رفتن خار در بدن دارد. شوکه یعنی خار ولی خاری در کار نیست و عفونت و التهابی است که در انگشت به وجود میآید. در اصطلاح عربی امروزی به آن «دُحاس» یا «داحِس» میگویند.
داروی شافیه
در اول روایتِ داروی شافیه آمده است:
أَنَّهُمْ وَضَعُوا هَذَا الدَّوَاءَ لِأَوْلِيَائِهِمْ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الَّذِي يُسَمَّى الشَّافِيَةَ وَ هُوَ خِلَافُ الدَّوَاءِ الْجَامِعَةِ فَإِنَّهُ لِلْفَالِجِ الْعَتِيقِ وَ الْحَدِيثِ وَ هُوَ لِلَّقْوَةِ الْعَتِيقَةِ وَ الْحَدِيثَةِ وَ الدُّبَيْلَةِ مَا حَدَثَ مِنْهَا وَ مَا عَتَقَ وَ السُّعَالِ الْعَتِيقِ وَ الْحَدِيثِ وَ الْكُزَازِ وَ رِيحِ الشَّوْكَةِ وَ وَجَعِ [الْعُنُقِ] الْعَيْنِ وَ رِيحِ السَّبَلِ وَ هِيَ الرِّيحُ تُنْبِتُ الشَّعْرَ فِي الْعَيْنِ وَ لِوَجَعِ الرِّجْلَيْنِ مِنَ الْخَامِّ الْعَتِيقِ وَ لِلْمَعِدَةِ إِذَا ضَعُفَت[5]
یعنی ائمه این دارو را برای دوستداران خود قرار دادند و آن دوائی است که به آن شافیه گفته میشود که غیر از داروی جامعه است زیرا داروی شافیه برای فلج کهنه و تازه است و برای لقوه کهنه و تازه و دبیله(احتمالا آپاندیس) تازه و قدیمی و برای سرفه کهنه و جدید و برای کزاز و برای ورم شصت دست مفید است و برای چشم درد و گردن درد و برای التهاب چشم که سبب رویدن مو در چشم میشود مفید است و برای پا درد خوب است.
شیعیان دو داروی شناخته شده داشته اند یکی داروی جامع یا جامعه است و دیگری داروی شافیه است.
البته اگر گفتیم مراد از داروی جامعه همان داوری جامع امام رضا است که معلوم است ولی این روایت از یکی از نواده های میثم تمار است و شاید کسی بگوید که او زمان امام رضا (ع) را درک نکرده است تا داروی جامع را بشناسد.
به همین جهت شاید داروی دیگری غیر از داروی جامع باشد. ولی شاید این از نواده های با فاصله ای باشد که زمان امام رضا (ع) نیز بوده است.
کسی که سکته مغزی کرده است به تازگی یا در گذشته، داروی شافیه هر دو را درمان میکند.
بعضی بیست سال مبتلا به لقوه هستند و داروی شافیه برای آن ها مفید است.
البته به نظر میرسد علت ریح الشوکه بیشتر آلودگی و عفونت است. زخمی به وجود میآید و مبتلا به عفونت میشود.
در عراق مخصوصا زیاد دیده ام و آن را با پیاز آب پز درمان میکنند. پیاز را از وسط شکافته و انگشت را داخل آن میگذارند.
داروی شافیه خیلی مفید است. اگر کسی بتواند این دارو را صحیح درست کند و بلد باشد که چگونه از این دارو استفاده کند برای درمان تمامی بیماری ها کافی است.
داروی شافیه یک داروخانه و یک معجزه است زیرا کوری و کری را هم درمان میکند.
ساخت داروی شافیه خیلی سخت است زیرا نیازمند شیر گاو چرا و تازه زاییده باشد. یا شیر آغوز باشد یا شیر نزدیک آن باشد. و سیر و عسل و روغن زرد گاوی از گاو چرا نیاز دارد. جا و زمان خودش را میخواهد زیرا گاوها در زمان مشخصی زایش دارند و باید تمام موارد رعایت بشود.
این دارو برای هر بیماری زمان خاص و روش خاص و همراه خاص دارد.
بعضی سریع از کره های بازاری و شیرهای موجود بازاری داروی شافیه درست میکنند که هیچ فائده و خصوصیتی ندارد.
کار خیلی سختی است بنده یک بار در مشهد توانستم این دارو را اصولی درست کنم. در اطراف مشهد و مرز ترکمنستان شب ها ماندیم. و به همراه رئیس دانشگاه پزشکی مشهد. پنج یا شش نفر انسان کور از آلمان آوردند و ما این داروی شافیه را به آن ها دادیم و بینایی آن ها برگشت و یک قلقله ای در آلمان شد.
فکر نمیکنم کسی الان وجود داشته باشد که با داروی شافیه کار کند. ممکن است شافیه با آب مرزنجوش برای فلج یا با آب باران برای بینایی و با آب کندر و در موارد محدود استفاده کند ولی کمتر کسی است که در تمام موارد داروی شافیه بتواند کار کند.
داروی شافیه یا زیر خاکستر و یا زیر جو و یا زیر خاک باید دفن شود.
داروی شافیه برای پا درد مفید است ولی ما مجبوریم سه داروی شیطرج و پماد مفاصل و مرکب یک مفاصل بدهیم در حالیکه یک داروی شافیه کافی است.
داروی شافیه برای بیماری های مادرزادی بهترین درمان است. مشکلات مغزی را شافیه با آب مرزنجوش درمان میکند.
الان برای بچه های معلول مانند اوتیسم و سی پی و فلج های مغزی و افرادی که اکسیژن به مغزشان نرسیده شافیه مفید است و مشکلات آن ها را حل میکند. سندرم «داوون» که مرتفع شدن آن معجزه میخواهد.
یک روزی یکی از اساتید دانشگاه پزشکی یزد به عنوان اعتراض گفت مگر پیامبر و اهل بیت میتواند سندرم داوون را درمان کند؟ گویا پیامبری که میتواند مرده را زنده کند راحت از درمان سندرم داوون است. یعنی چیزی است که اصلا امکان ندارد.
به او گفتم پیامبر و ائمه نمیخواهد، خود من تا به حال صدها نفر درمان کرده ام و اگر بیمار داری من درمان میکنم. درمان آن همین شافیه است.
در برابر کلمات ائمه باید سر خم کنند ولی الان خودی ها دارند به ما آسیب میرسانند.
ریح الشوکه در غیر انگشتان
ریح الشوکه بیشتر در سر انگشتان است ولی امکان دارد در جای دیگر بدن هم به وجود بیاید که قابل تحمل نیست. مثلا ممکن است که در چشم به وجود بیاید.
در روایتی آمده است:
كَانَتْ أُمُّ غَسَّانَ مَكْفُوفَةً، فَقُلْتُ: مَا أَذْهَبَ بَصَرَكِ؟ قَالَتْ: " §كَانَتْ رِيحُ الشَّوْكَةِ، وَكُنْتُ أُحَمُّ إِذَا أَخَذَتْنِي، فَعَلِقَتْنِي فِي عَيْنِي، فَمَكَثْتُ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ لَا أَنَامُ فِي لَيْلِي، عَيْنِي تَؤُزُّنِي وَتُقْلِقُنِي، فَبَيْنَا أَنَا قَاعِدَةٌ ذَاتَ لَيْلَةٍ إِذْ صَاحَتْ عَيْنِي صَيْحَةً وَهَرَاقَتِ الدِّمَاءَ، فَضَرَبْتُ بِيَدِي، فَاسْتَخْرَجْتُ حَدَقَتِي مِنْ بَيْنِ جُفُونِي، كَأَنَّهَا كَبِدُ سَخْلَةٍ، وَشَهِدَنِي رَبِّي عِنْدَ ذَلِكَ، فَرَفَعْتُهَا إِلَى السَّمَاءِ فَقُلْتُ: اللَّهُمَّ كَانَتْ خَلْقَكَ خَلَقْتَهُ وَخَوَّلْتَنِيهِ، وَكُنْتَ أَمْلَكَ بِهِ مِنِّي، اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَهَا فِي الْجَنَّةِ "[6]
یعنی به خانم ام غسان گفته شد چه چیزی بینایی تو را از بین برد؟ گفت التهابی در انگشت داشتم که موقع ابتلا تب میکردم و به چشم من سرایت کرد و تا چهار ماه از درد نتوانستم بخوابم
این ریح الشوکه است که علت کوری این زن شده است. بنابراین داروی شافیه خیلی اهمیت دارد.
ریح قولنج و ریح بواسیر و ریح گوش و ریح سبل که سبب رویش مو در چشم است، در محل خود ذکر خواهد شد.
ریح الشابکه
دردی است که کل بدن را درگیر میکند. چیزی شبیه تشنج یا قولنج است. افرادی مراجعه میکنند که سر تا پای آن ها درد دارد و بدن آن ها خشک مانند چوب شده است که همان «شابکه» است. شابکه مفاصل را کلامفصل میکند.
درمان ریح الشابکه با شنبلیله و انجر
در روایت آمده است:
مِنَ الرِّيحِ الشَّابِكَةِ وَ الْحَامِ وَ الْإِبْرِدَةِ فِي الْمَفَاصِلِ تَأْخُذُ كَفَّ حُلْبَةٍ وَ كَفَّ تِينٍ يَابِسٍ تَغْمُرُهُمَا بِالْمَاءِ وَ تَطْبُخُهُمَا فِي قِدْرٍ نَظِيفَةٍ ثُمَّ تُصَفِّي ثُمَّ تُبَرِّدُ ثُمَّ تَشْرَبُهُ يَوْماً وَ تَغِبُّ يَوْماً حَتَّى تَشْرَبَ مِنْهُ تَمَامَ أَيَّامِكَ قَدْرَ قَدَحٍ رَوِيٍّ[7]
یعنی برای ریح شابکه و خلط نارس و سردی مفاصل دو کف شنبلیله و یک کف انجیر خشک روی آن ها آب ریخته شود تا روی آن ها با آب گرفته شود و در یک دیگ تمیز پخته میشود و صاف میشود و سرد میشود و یک روز در میان مصرف میشود تا اینکه تمام روزها به اندازه یک لیوان بزرگ نوشیده شود.
ما میگوییم باید در شش یا هشت روز به اندازه دو لیوان مصرف شود. یعنی به اندازه ای در روزها مصرف شود که در مجموع شش یا هشت روز به اندازه دو لیوان برسد.
هم برگ و هم تخم شنبلیله استفاده میشود و به نظر میرسد بیشتر مراد برگ شنبلیله است.
باید حالت پختن محقق شود.
شاید مراد این باشد که مقداری که ذکر شده است در روایت برای هر روز باشد. و احتمال دارد که یک بار پخته شود و در چند روز پخته شود ولی تجربه نشان داده است که این مقدار برای یک روز است.
لیوان بزرگ اندازه دو لیوان امروزی است که به آن «قدح روی» میگویند. یعنی لیوانی که انسان را سیر آب میکند.
شاید مراد از «ابرده فی المفاصل» رماتیسم باشد. و ما این دارو را برای رماتیسم تجویز میکنیم ولی تجربه این است که بیست درصد درمان میکند یا باید به مدت طولانی مصرف شود ولی به همراه آن طریفل میدهیم که صد در صد درمان شود. دو قوطی طریفل درمان میکند و مردم راضی بوده اند.
سعوط عنبر و زنبق
در روایت آمده است:
جابربن حیان شاگرد امام صادق (ع) بوده است. این شخص همان جابر معروفی است که موسس علم جبر و شیمی است.
كَتَبَ جَابِرُ بْنُ حَسَّانَ الصُّوفِيُّ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَنَعَتْنِي رِيحٌ شَابِكَةٌ شَبَكَتْ بَيْنَ قَرْنَيَّ إِلَى قَدَمَيَّ فَادْعُ اللَّهَ لِي فَدَعَا لَهُ وَ كَتَبَ إِلَيْهِ عَلَيْكَ بِسُعُوطِ الْعَنْبَرِ وَ الزَّيْبَقِ عَلَى الرِّيقِ تُعَافَى مِنْهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى فَفَعَلَ ذَلِكَ فَكَأَنَّمَا نَشَطَ مِنْ عِقَال[8]
یعنی جابر بن حیان به امام صادق (ع) نوشت ریح شابکه مانع از آمدن من شد از سر تا نوک پا درد میکند و برای من دعا کن و امام برای او دعا کرد و نسخه نوشت بر تو باد با عنبر و زنبق ناشتا در بینی بریز ان شاء الله خوب میشوی
شبکت یعنی قابل خم شدن نیست و خشک شده است.
این نسخه برای ما است زیرا جابر با دعای حضرت خوب میشد ولی حضرت این نسخه را نوشت تا ما از آن استفاده کنیم.
انفیه باید به مقدار صدق باشد.
عنبر استخوان یک نهنگی است. این نهنگ ها بعد از مردن و آمدن استخوان ها به ساحل، خوش بو هستند که الان پیدا نمیشود و هر چه هست الان شیمیایی است.
اگر کسی این دارو را بتواند درست کند و به بینی بکشند ریح شابکه درمان میشود.
داروهای خیلی مهم است که به مشک و عنبر و طوطیا و چیزهایی از این قبیل نیاز دارد ولی ما هنوز به دست نیاورده ایم. اگر بتوانیم در آینده انشاء الله این دارو ها را به دست بیاوریم طب اسلامی دیگر هیچ نقصی نخواهد داشت.