درس طب استاد تبریزیان
95/03/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث درمان غلبهی طبائع (بلغم) – درمان خام
صحبت راجع به درمان غلبهی بلغم است.
داروی جوارش یا جوارشن
امام رضا (ع) در رسالهی ذهبیه میفرماید:
وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَذْهَبَ بِالْبَلْغَمِ فَلْيَأْكُلْ كُلَّ يَوْمٍ جَوَارِشْناً حِرِّيفاً وَ يُكْثِرُ دُخُولَ الْحَمَّامِ وَ إِتْيَانَ النِّسَاءِ وَ الْقُعُود فِي الشَّمْسِ وَ يَتَجَنَّبُ كُلَّ بَارِدٍ فَإِنَّهُ يُذِيبُ الْبَلْغَمَ وَ يُحْرِقُه[1]
یعنی هر کس میخواهد بلغم را برطرف کند هر روز جوارش تند بخورد و زیاد حمام برود و زیاد همبستر شود و در نور خورشید بنشیند و از سردیجات دوری کند زیرا بلغم را آب میکند و میسوزاند.
راجع به جوارش عرض کنم ترکیبی است شبیه دو ترکیب «طریفل» است و البته انواع ترکیبات مختلفی دارد.
«حریف» به معنای تند است.
ترکیب اصلی طریفل، «هلیله و بلیله و آمله» است که گاهی یک چیزی اضافه میکنند و گاهی یک چیزی کم میکنند که مثلا میشود «طریفل زرد» ولی ترکیب جوارش را تا به حال بیان نکردم.
نوعا در ترکیب جوارش از زیره استفاده میشود.
زیرهی سیاه ( به آن زیرهی کوهی هم میگویند و مهم نیست برای کجا باشد مهم این است که سیاه باشد) و زیرهی کرمانی ، پوست قرفه ( پوست درخت میخک یا پوست قرفه هایی که شبیه دارچین است)، نمک هندی ( به آن نمک سیاه یا نمک نفتی یا کالا نمک هم میگویند) از هرکدام نیم مثقال، صد عدد دارفلفل، دویست عدد فلفل سیاه؛ شکر نوزده و نیم درهم (چیزی در حدود شصت گرم)، باید آسیاب کنند و الک کنند و بخورند که به آن جوارش میگویند.
این جوارش چون فلفل و دارفلفل دارد، جوارش تند است.
البته جوارش ترکیبات مختلفی دارد که ترکیب شایع آن چیزی است که بیان کردم. گاهی ترکیب دیگر جوارش تند نیست.
فائدهی جوارش تند از بردن بلغم است.
اصل جوارش در روایات آمده است.
ترکیب «هلیله و بلیله و آمله» در قرص خون یا در مرکب سه هم وجود دارد و این به معنای کنار گذاشتن «طریفل» نیست.
دستور مصرف جوارش اینگونه است که یک قاشق مربا خوری را باید کم کم روی زبان بگذارند و بخورند.
خیار و ماست و گوشت گاو و گوشت بز و سبزی خرفه سرد هستند که برای درمان بلغم نباید خورده بشود.
«مضاجعه» صرفا هم خوابی است ولی بعضی احتمال میدهند که «مضاجعه» کنایه از همبستر شدن است ولی چون غلبهی بلغم در شصت سال به بالا است، زیاد همبستر شدن موجب تلف شدن است و صرفا همخوابی مناسب است و بدن را گرم میکند.
نوعا این داروها مانند طریفل باید یا اول صبح یا آخر شب مصرف شود.
آویشن و نمک
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:
أَرْبَعَةُ أَشْيَاءَ تَجْلُو الْبَصَرَ وَ تَنْفَعُ وَ لَا تَضُرُّ فَقِيلَ لَهُ مَا هِيَ فَقَالَ السَّعْتَرُ وَ الْمِلْحُ وَ النَّانْخَواهُ وَ الْجَوْزُ إِذَا اجْتَمَعْنَ فَقِيلَ لَهُ وَ لِأَيِّ شَيْءٍ تَصْلُحُ هَذِهِ الْأَرْبَعَةُ إِذَا اجْتَمَعْنَ فَقَالَ النَّانْخَواهُ وَ الْجَوْزُ يُحْرِقَانِ الْبَوَاسِيرَ وَ يَطْرُدَانِ الرِّيحَ وَ يُحَسِّنَانِ اللَّوْنَ وَ يُخَشِّنَانِ الْمَعِدَةَ وَ يُسَخِّنَانِ الْكُلَى وَ السَّعْتَرُ وَ الْمِلْحُ يَطْرُدَانِ الرِّيَاحَ عَنِ الْفُؤَادِ وَ يَفْتَحَانِ السُّدَدَ وَ يُحْرِقَانِ الْبَلْغَمَ وَ يُدِرَّانِ الْمَاءَ وَ يُطَيِّبَانِ النَّكْهَةَ وَ يُلَيِّنَانِ الْمَعِدَةَ وَ يُذْهِبَانِ الرِّيَاحَ الْخَبِيثَةَ مِنَ الْفَمِ وَ يُصَلِّبَانِ الذَّكَر[2]
یعنی چهار چیز بینایی را جلا میدهد و نفع دارند و ضرر ندارد عرض شد آن چیست؟ فرمود آویشن و نمک اگر جمع شوند و زنیان و گردو اگر جمع شوند ... آویشن و نمک درد و التهاب را دور میکنند و راه بسته را باز میکنند و بلغم را میسوزانند ...
خوردن هاضوم قبل و بعد از غذا
در روایتی از پیامبر(ص) آمده است:
أَنَّهُ دَعَا بِالْهَاضُومِ وَ السَّعْتَرِ وَ الْحَبَّةِ السَّوْدَاءِ فَكَانَ يَسْتَفُّهَا إِذَا أَكَلَ الْبَيَاضَ وَ طَعَاماً لَهُ غَائِلَةٌ وَ كَانَ يَجْعَلُهُ مَعَ الْمِلْحِ الْجَرِيشِ وَ يَفْتَتِحُ بِهِ الطَّعَامَ وَ يَقُولُ مَا أُبَالِي إِذَا تَغَادَيْتُهُ مَا أَكَلْتُ مِنْ شَيْءٍ وَ يَقُولُ هُوَ يُقَوِّي الْمَعِدَةَ وَ يَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ هُوَ أَمَانٌ مِنَ اللَّقْوَة[3]
یعنی پیامبر(ص) هاضوم(زنیان) و آویشن و سیاهدانه خواست و زمانیکه یک سفیدی میخورد(مانند سفیدی تخم مرغ، ماست،چربی و دنبه) یا غذای سنگین میخورد و آن را با نمک میخوردند و با آن غذا را شروع میکرد و میفرمود اگر هاضوم صرف کنم دیگر نمیبینم چه میخورم و میفرمود معده را تقویت میکند و بلغم را قطع میکند و ایمنی از لقوه یعنی کج شدن صورت و دهان است.
طریفل زرد
در رسالهی ذهبیه آمده است:
و من أراد أن يذهب عنه البلغم فليتناول بكرة كل يوم من الاطريفل الصغير مثقالا واحدا[4]
یعنی و کسی که میخواهد بلغم از او برود هر روز صبح زود یک مثقال طریفل زرد بخورد.
شاید مراد از طریفل زرد همان طریفلی است که روغن زرد دارد و ممکن است چیز دیگری باشد و طریفلی باشد که به جای هلیلهی سیاه، هلیلهی زرد دارد.
البته بعید است روغن زرد باشد زیرا در فارسی به این نام است و در عربی «دهن حر» است.
داروی بلغم
این دارو ترکیب پنجگانه دارد.
در روایت آمده است:
ثُمَّ وَصَفَ دَوَاءً لِلْبَلْغَمِ قَالَ تَأْخُذُ جُزْءاً مِنْ عِلْكٍ رُومِيٍّ وَ جُزْءاً مِنْ كُنْدُرٍ وَ جُزْءاً مِنْ سَعْتَرٍ وَ جُزْءاً مِنْ نَانْخَواهَ وَ جُزْءاً مِنْ شُونِيزٍ أَجْزَاءً سَوَاءً تَدُقُّ كُلَّ وَاحِدٍ عَلَى حِدَةٍ دَقّاً نَاعِماً ثُمَّ تَنْخُلُ وَ تَجْمَعُ وَ تَسْحَقُ حَتَّى يَخْتَلِطَ ثُمَّ تَجْمَعُهُ بِالْعَسَلِ وَ تَأْخُذُ مِنْهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ بُنْدُقَةً عِنْدَ الْمَنَامِ نَافِعٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى[5]
یعنی سپس امام (ع) داروی بلغم را فرمود اندازه ای از مصطکی و کندر و آویشن و زنیان و سیاهدانه به اندازهی مساوی که هر کدام به تنهایی باید نرم آسیاب شوند و الک شوند و جمع شوند و آسیاب شوند تا مخلوط شود با عسل خمیر شوند و هر روز به اندازهی یک فندق موقع خواب مصرف شود که به اذن خداوند نافع است.
این داروی امام صادق(ع) است.
قانون این است که عسل باید دو برابر مجموع باشد.
ریزه کاری ها در روایت باید مراعات شود. مثلا در این روایت آمده است هر کدام به تنهایی باید آسیاب بشوند و ما یک بار با هم آسیاب کردیم و گوله شد و خراب شد.
در اینجا کندر اطلاق دارد و شامل نر و ماده میشود.
این دارو چون عسل دارد بنابراین اگر سیاهدانه آسیاب شده باشد اشکالی ندارد.
دارویی که عسل دارد تاریخ انقضاء ندارد ولی داروها نوعا نباید دو سه ماه بیشتر بماند.
داروی دوم بلغم
در روایت آمده است:
أَمْلَى عَلَيَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع هَذِهِ الْأَدْوِيَةَ لِلْبَلْغَمِ قَالَ تَأْخُذُ إِهْلِيلَجَ أَصْفَرَ وَزْنَ مِثْقَالٍ وَ مِثْقَالَيْنِ خَرْدَلَ وَ مِثْقَالَ عَاقِرْقِرْحَا فَتَسْحَقُهُ سَحْقاً نَاعِماً وَ تَسْتَاكُ بِهِ عَلَى الرِّيقِ فَإِنَّهُ يُنَقِّي الْبَلْغَمَ وَ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَ يَشُدُّ الْأَضْرَاسَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى[6]
یعنی امام رضا (ع) این داروها را برای من املاء کرد برای بلغم فرمود هلیله زرد به اندازهی یک مثقال و دو مثقال خردل و یک مثقال عاقرقرحا و خیلی نرم آسیاب کن و با آن صبح ناشتا مسواک بزن زیرا بلغم را از بین میبرد و دهان را خوشبو میکند و دندان ها و لثه را تقویت میکند انشاء الله.
خوب است این داروها به نام امامان معصوم (ع) نامیده بشود. داروی قبلی داروی بلغمِ امام صادق(ع) بود و این داروی بلغمِ امام رضا (ع) است.
این دارو تقویت کنندهی لثه و دندان است و علاوه بر این داروی بدبویی دهان است.
عاقرقرحا ریشهی یک گیاهی است ولی عاقرقرحا امروزی ریشهی ترخون است. عاقرقرحا وقتی گاز گرفته میشود زبان یخ میکند و زبان گز است.
داروی بلغم امام صادق(ع) قوی تر است.
باید استفاده کرد تا بلغم قطع بشود.
آب آسمان
آب آسمان جزء درمان های عمومی است که در روایت آن آمده است:
وَ يَقْطَعُ الْبَلْغَم[7]
یعنی ... آب آسمان بلغم را قطع میکند...
داروی شافیه (مرکب هفتم)
أَنَّهُمْ وَضَعُوا هَذَا الدَّوَاءَ لِأَوْلِيَائِهِمْ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الَّذِي يُسَمَّى الشَّافِيَةَ وَ هُوَ خِلَافُ الدَّوَاءِ الْجَامِعَةِ فَإِنَّهُ لِلْفَالِجِ الْعَتِيقِ وَ الْحَدِيث ... وَ لِكُلِّ عَلَامَاتِ الْمِرَّةِ وَ الْبَلْغَمِ [8]
یعنی ائمه(ع) این دواء را برای دوستان خود قرار دادند که به نام شافیه است و غیر از داروی جامع امام رضا (ع) است و برای فلج کهنه و جدید خوب است ... و برای تمام علامت های مره و بلغم خوب است ...
در همین روایت آمده است:
فَإِذَا أَتَى عَلَيْهِ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ فَهُوَ جَيِّدٌ مِنَ الْمِرَّةِ الصَّفْرَاءِ وَ الْبَلْغَمِ الْمُحْتَرِقِ وَ هَيَجَانِ كُلِّ دَاءٍ يَكُونُ مِنَ الصَّفْرَاءِ يَأْخُذُهُ عَلَى الرِّيق[9]
شافیهی سه ماهه برای صفراء مفید است و برای بلغم سوخته مفید است و برای هر بیماری که از صفراء باشد مفید است ...
بلغم سوخته، بلغم مانده و سبز شده است.
باز هم آمده است:
وَ إِذَا أَتَى عَلَيْهِ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً يُؤْخَذُ حَبُّ الرُّمَّانِ الرُّمَّانِ الْحُلْوِ فَيَعْصِرُهُ وَ يُخْرِجُ مَاءَهُ وَ يُؤْخَذُ مِنَ الْحَنْظَلَةِ قَدْرُ حَبَّةٍ فَيُسْقَى مِنَ السَّهْوِ وَ النِّسْيَانِ وَ الْبَلْغَمِ الْمُحْتَرِقِ وَ الْحُمَّى الْعَتِيقَةِ وَ الْحَدِيثَةِ عَلَى الرِّيقِ بِمَاءٍ حَار[10]
یعنی شافیهی نوزده ماهه دانهی انار شیرین آب گرفته میشود و اندازهی یک دانه گندم از هندوانهی ابوجهل با داروی شافیهی نوزده ماهه نوشیده میشود برای سهو و نسیان و بلغم محترق و ... مفید است.
سرمه کشیدن
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:
عَلَيْكُمْ بِالْكُحْلِ فَإِنَّهُ يُطَيِّبُ الْفَمَ وَ عَلَيْكُمْ بِالسِّوَاكِ فَإِنَّهُ يَجْلُو الْبَصَرَ قَالَ قُلْتُ كَيْفَ هَذَا قَالَ لِأَنَّهُ إِذَا اسْتَاكَ نَزَلَ الْبَلْغَمُ فَجَلَا الْبَصَرَ وَ إِذَا اكْتَحَلَ ذَهَبَ الْبَلْغَمُ فَطَيَّبَ الْفَم[11]
یعنی بر شما باد سرمه کشیدن زیرا دهان را خوشبو میکند و برشما باد مسواک زدن زیرا بینایی را جلا میدهد عرض کردم چگونه است فرمود هنگامی که مسواک زده میشود بلغم پایین میآید و دیده جلا داده میشود و هنگامی که سرمه کشیده میشود بلغم میرود و دهان را خوشبو میکند.
برعکس است، سرمه کشیدن دهان را خوشبو میکند و مسواک زدن چشم را جلا میدهد و این کار بشر نیست و امام معصوم(ع) این مسائل را میفهمد.
راوی از این مطلب تعجب میکند و سوال میکند.
سرمهی مطلق، سرمهی اثمد است.
از این روایت استفاده میشود بلغم علت ضعف بینایی است. بنابراین افرادی که ضعف بینایی میگیرند بلغم خود را درمان کنند و چپ و راست نروند.
علت بدبویی دهان هم بلغم است. افرادی که میگویند از گلو یا از معده است درست نیست زیرا امام (ع) میفرماید بلغم وقتی برود دهان خوشبو میشود.
بله، امکان دارد افتادگی پلک هم از بلغم باشد.
پس این روایت مهم است و یک سری از اسرار را بیان میکند و این ها چیزی نیست که بشر بتواند بفهمد.
حام (خام)
حام به معنای بلغم نارس است.
افرادی که اهل لغت هستند، حام را بلغم نارس معرفی میکنند.
البته حام معانی دیگری دارد. باد ملازمه، باد گرم که از گرمی باشد و بلغم نارس یا بلغم غیر طبیعی که بعض اجزاء آن رقیق و بعض اجزاء آن سفت است.
در بعض روایات آمده است درد پایی که از خام کهنه است یا آمده است خام و سردی در مفاصل، از این روایات استفاده میشود خام علت پا درد است و در اخبار هم بیماری سرد معرفی میشود.
خام هم چیزی است که در ته پارچ آب یا ته ظرف جمع میشود. میشود گفت مراد از خام، رسوب های رگ های خونی است و سبب تنگی رگ میشود و به مرور زمان سبب بسته شدن رگ میشود.
شنبلیله و انجیر
در روایت آمده است:
مِنَ الرِّيحِ الشَّابِكَةِ وَ الْحَامِ وَ الْإِبْرِدَةِ فِي الْمَفَاصِلِ تَأْخُذُ كَفَّ حُلْبَةٍ وَ كَفَّ تِينٍ يَابِسٍ تَغْمُرُهُمَا بِالْمَاءِ وَ تَطْبُخُهُمَا فِي قِدْرٍ نَظِيفَةٍ ثُمَّ تُصَفِّي ثُمَّ تُبَرِّدُ ثُمَّ تَشْرَبُهُ يَوْماً وَ تَغِبُّ يَوْماً حَتَّى تَشْرَبَ مِنْهُ تَمَامَ أَيَّامِكَ قَدْرَ قَدَحٍ رَوِيٍّ[12]
یعنی برای بادی که تمام بدن و کل مفاصل را درگیر میکند و خلط نارس و ته نشین ها و سردی در مفصل به اندازهی یک مشت شنبلیله و یک مشت انجیر خشک، آب روی آن ریخته شود تا روی آن ها بیاید در یک قابلامهی تمییز پخته میشود سپس صاف میشود و سرد میشود و یک روز در میان خورده میشود و تمام روزه ها دو لیوان مینوشی.
هشت روز هر روز یک نصف لیوان باید مصرف شود.
باید به قدری بخورد تا خوب شود. میتوان هر روز که مصرف میشود درست کنند یا درست کنند و در یخچال بگذارند.
احتمال دارد ریح شابکه رسوب خونی باشد زیرا تنگی رگ سبب پا درد و گرفتگی عصب میشود و جلوی خم کردن زانو و مفصل را میگیرد.
باید پخته شود و بجوشد تا انجیر له بشود.
بیشتر مراد برگ شنبلیله است.
تجربه نشان داده است که هر روز که میخواهد مصرف کند باید بجوشاند و بخورد. زیرا بعد از جوشیدن بیشتر از نصف لیوان باقی نمیماند.
شافیه
در روایت داروی شافیه آمده است:
لِوَجَعِ الرِّجْلَيْنِ مِنَ الْخَامِّ الْعَتِيقِ وَ لِلْمَعِدَةِ إِذَا ضَعُفَت[13]
یعنی برای درد دو پا از بلغم نارس یا رسوب خون ... مفید است
دعاء
شَكَا إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ فَقَالَ إِنَّ لِيَ ابْنَةً يَأْخُذُهَا فِي عَضُدِهَا خَدَرٌ أَحْيَاناً حَتَّى تَسْقُطَ فَقَالَ لَهُ غَذِّهَا أَيَّامَ الْحَيْضِ بِالشِّبِثِ الْمَطْبُوخِ وَ الْعَسَلِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ قَالَ وَ يَقْرَأُ عَلَى الْفَالِجِ وَ الْقُولَنْجِ وَ الْخَامِّ وَ الْإِبْرَدَةِ وَ الرِّيحِ مِنْ كُلِ وَجَعٍ أُمَّ الْقُرْآنِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ ثُمَّ يَكْتُبُ بَعْدَ ذَلِكَ أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ عِزَّتِهِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَ قُدْرَتِهِ الَّتِي لَا يَمْتَنِعُ مِنْهَا شَيْءٌ مِنْ شَرِّ هَذَا الْوَجَعِ وَ مِنْ شَرِّ مَا فِيهِ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ مِنْهُ يَكْتُبُ هَذَا فِي كَتِفٍ أَوْ لَوْحٍ وَ يَغْسِلُهُ بِمَاءِ السَّمَاءِ وَ يَشْرَبُهُ عَلَى الرِّيقِ وَ عِنْدَ مَنَامِهِ يَبْرَأُ إِنْ شَاءَ اللَّه[14]
یعنی ... خوانده میشود بر فلجی و قولنج و خام و ابرده و برای درد از هر بیماری سوره حمد و توحید و معوذتین و سپس روی کتف گوسفند یا روی تخته ای مینویسد أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ عِزَّتِهِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَ قُدْرَتِهِ الَّتِي لَا يَمْتَنِعُ مِنْهَا شَيْءٌ مِنْ شَرِّ هَذَا الْوَجَعِ وَ مِنْ شَرِّ مَا فِيهِ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ مِنْهُ و با آب باران بشوید و ناشتا و موقع خواب از آن بنوشد.
این روایت سند و اعتبار ندارد مگر اینکه تجربه این را ثابت کند.
بحث باد میماند برای سال بعد.