درس طب استاد تبریزیان

95/02/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث درمان غلبه‌ی طبائع چهارگانه ( سوداء‌ - صفراء)

 

صحبت راجع به درمان غلبه‌ی سوداء بود.

اجاص

کلمه‌ی «اجاص» در عربی معادل آلوی فارسی است. شاید قوی ترین درمان غلبه‌ی مره به خصوص غلبه‌ی صفراء‌ اجاص است.

در روایتی از امام باقر (ع) آمده است:

شَكَا رَجُلٌ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ مِرَاراً هَاجَتْ‌ بِهِ‌ حَتَّى كَادَ أَنْ يُجَنَّ فَقَالَ لَهُ سَكِّنْهُ بِالْإِجَّاص‌[1]

یعنی مردی به امام باقر(ع) از هیجان همه‌ی مره ها شکایت کرد تا جائیکه نزدیک است ناله کند یا دیوانه شود امام(ع) فرمود با آلو هیجان مره را تسکین بده.

هیجان یعنی غلبه‌ی مره خودش را نشان داده است.

احتمالاتی در کلمه‌ی «تحن» است. احتمال دارد در اصل «یحن» بوده است. یعنی به گونه ای در غلبه‌ی مره بود، می‌خواست مانند دختر بچه ای ناله و گریه کند.

احتمال بیشتر این است که در اصل «یجن» بوده است. یعنی غلبه و هیجان مره به قدری بوده است که نزدیک بود شخص دیوانه بشود. چون کار ما یک زمانی بررسی نسخ خطی بوده است می‌دانیم که در نسخه های خطی این اشتباهات زیاد است.

زیرا غلبه‌ی سوداء‌ یا صفراء ممکن است موجب نوعی دیوانگی هم بشوند.

این روایت دال بر این است که درمان مره ها اعم از صفراء و سوداء و حمراء آلو است.

در روایت دیگر آمده است:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِجَّاصِ فَقَالَ نَافِعٌ لِلْمِرَارِ وَ يُلَيِّنُ الْمَفَاصِلَ فَلَا تُكْثِرْ مِنْهُ فَيُعَقِّبَكَ رِيَاحاً فِي مَفَاصِلِكَ وَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ الْإِجَّاصُ عَلَى الرِّيقِ يُسَكِّنُ الْمِرَارَ إِلَّا أَنَّهُ يُهَيِّجُ الرِّيَاح‌[2]

یعنی از امام صادق(ع) در مورد آلو پرسیدم فرمود برای تمام مره ها نافع است و مفاصل را نرم می‌کند و زیاد آلو مصرف نکن زیرا موجب التهاب مفاصل می‌شود و از امام صادق(ع) نقل شده است که در مورد آلو فرمود ناشتا خوردن آلو مره ها را تسکین می‌دهد مگر اینکه موجب هیجان ریح (التهابات) می‌شود.

آلو گریس مفصل ها است. مفصل ها را نرم می‌کند. چگونه گریس آهن و درب را نرم می‌کند؟ آلو هم گریس مفصل ها است.

افرادی که مفصل های آن ها و یا زانوهای آن ها تق و تق می‌کند در عین حالی که جوان هستند، بیماری مفصل ندارند بلکه خشکی مفصل دارند.

ولی باید مواظب بود که آلو زیاد مصرف نشود زیرا آلو خیلی سرد است و در صورت مصرف بیش از حد آلو، مشکل التهاب مفصل ها به وجود می‌آید.

آلو آنقدر مفصل ها را نرم می‌کند که اگر بیش از اندازه مصرف بشود موجب التهاب مفصل ها می‌شود.

آلو برای درمان مفصل و خشکی مفصل است.

باد به معنای درد متحرک است و مراد از باد در اینجا درد یا التهاب است. باد به هر دو معنای درد و التهاب هم می‌آید.

پس افرادی که مبتلا به غلبه‌ی مره به خصوص غلبه‌ی صفراء‌ هستند و دارویی برای غلبه‌ی صفراء نداشتند همین آلو جایگزین خوب و درمان خوبی برای غلبه‌ی صفراء است.

اگر زمان آلو باشد باید از آلو استفاده کنند.

برای افرادی که گر می‌گیرند و بدن های داغ هستند و عصبانی هستند، آلو حیاتی است.

آلو هم غلبه‌ی صفراء را درمان می‌کند و هم گرمی بدن را خاموش می‌کند. داروی بسیار خوب و مفید است.

مستفاد از روایات این است که آلو با خشک شدن بهتر می‌شود.

در روایت آمده است:

عَلَيْكُمْ بِالْإِجَّاصِ الْعَتِيقِ فَإِنَّ الْعَتِيقَ قَدْ بَقِيَ نَفْعُهُ وَ ذَهَبَ ضَرَرُه‌ وَ كُلُوهُ مُقَشَّراً فَإِنَّهُ نَافِعٌ لِكُلِّ مِرَارٍ وَ حَرَارَةٍ وَ وَهَجٍ يُهَيِّجُ مِنْهَا[3]

یعنی بر شما باد آلوی کهنه و مانده زیرا آلوی کهنه نفعش باقی مانده و ضرر آن از بین رفته است و آن را پوست کنده بخورید زیرا برای هر مره ای و گرمی و هیجانی که از آن دو باشد نافع است.

این روایت تاکید دارد که آلو برای تمام انواع مره مفید است. اگر کسی بپرسد درمان مره‌ی حمراء چیست جواب آن آلو است.

کهنه بودن علت برای نافع بودن آلوی کهنه است بنابراین هر میوه‌ی کهنه و خشکی نفعش باقی مانده و ضررش از بین رفته است.

اگر نافع بودن کهنه فقط در آلو بود می‌فرمود «فان الاجاص العتیق» ولی فرمود «فان العتیق» بنابراین هر میوه ای که کهنه باشد نفعش باقی مانده و ضررش دفع شده است.

بهترین آلو، آلوبخارا است زیرا پوست کنده است.

آنچه در مورد آب باران گفتیم که باید برای روز یا شب همان روز باشد مربوط به آب است و ارتباطی به میوه ندارد و همچنین آب باران تازه برای درمان خاصی اینگونه است.

ممکن است درمان دیگری آب کهنه بخواهد مانند پنیر کهنه که برای شنوایی مفید است.

اینکه در مورد گوشت گفته شده بیش از سه روز نگه ندارید را نمی‌توان به میوه قیاس کرد. قیاس ابوحنیفه که مردود است همین نوع قیاس است زیرا قیاس مع الفارق است.

آلو بخارا از آلو سیاه است.

آلوی تازه هم خوب است.

حرارت شامل تمام انواع گرمی می‌شود اعم از گرمی صفراء‌ است.

«وهج» به معنای گرمی آتش است. باد گرمی که متصاعد از آتش است و دست را گرم می‌کند «وهج» نامیده می‌شود.

ما سفارش می‌کنیم، هر شب چهار آلو مصرف کنند زیرا به این مقدار زیاد محسوب نمی‌شود ولی اگر مثلا ده عدد مصرف کنند زیاد است.

هر شب آلو بخورند تا خوب بشوند.

آلوچه ملین هم هست بنابراین مشمول ادله‌ی «مشی» که درمان مره است هم می‌باشد.

وارد شدن حمام بعد از غذا خوردن

در روایت آمده است:

مَنْ دَخَلَ‌ الْحَمَّامَ‌ عَلَى‌ الرِّيقِ‌ أَنْقَى الْبَلْغَمَ وَ إِنْ دَخَلْتَهُ بَعْدَ الْأَكْلِ أَنْقَى الْمِرَّةَ وَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَزِيدَ فِي لَحْمِكَ فَادْخُلِ الْحَمَّامَ عَلَى شِبَعِكَ وَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ يَنْقُصَ فِي لَحْمِكَ فَادْخُلْهُ عَلَى الرِّيق‌[4]

یعنی کسی که داخل حمام شود درحالیکه ناشتا است بلغم را پاک سازی می‌کند و اگر بعد از خوردن وارد حمام شود مره را پاک می‌کند ...

بنابراین ورود به حمام بعد از غذا خوردن مره را پاک سازی می‌کند و غلبه‌ی مره را برطرف می کند.

خود حمام از درمان های عمومی است که در جلد دو بحث آن گذشت.

در اینجا تعبیر به «انقاء» آمده است. معلوم می‌شود مره یک جور آلودگی و کثیفی در بدن و در خون است.

این روایت نافی روایتی که می‌فرماید:وَ دَوَاءُ الْبَلْغَمِ‌ الْحَمَّام[5] (یعنی و داروی بلغم حمام است) نیست زیرا هر دو مثبتات هستند و همدیگر را تایید و تاکید می‌کنند و روایت قبل مقید روایت اخیر هم نمی‌شود.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّهُ كَانَ إِذَا أَرَادَ دُخُولَ‌ الْحَمَّامِ‌ تَنَاوَلَ شَيْئاً فَأَكَلَهُ قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ النَّاسَ عِنْدَنَا يَقُولُونَ إِنَّهُ عَلَى الرِّيقِ أَجْوَدُ مَا يَكُونُ قَالَ لَا بَلْ يُؤْكَلُ شَيْ‌ءٌ قَبْلَهُ يُطْفِئُ الْمَرَارَةَ وَ يُسَكِّنُ حَرَارَةَ الْجَوْفِ.[6]

یعنی هنگامی که امام صادق(ع) می‌خواست حمام برود چیزی می‌خورد راوی می‌گوید به امام(ع)‌عرض کردم که مردم می‌گویند که حمام رفتن درحال ناشتا بهترین حال است فرمود نه بلکه اگر چیزی قبل از حمام خورده بشود مره را خاموش می‌کند و حرارت درون را تسکین می‌دهد.

حمام باید گرم باشد.

بله، اینکه فرمود «تناول شیئا» یعنی چیزی خورد، نشان می‌دهد مقدار اندک باید خورد.

علاوه بر این شکم خالی خود درمان بلغم است. افرادی که خلط دارند وقتی روزه می‌گیرند مرتب از بدن آن ها خلط خارج می‌شود.

وقتی گرسنگی با حمام جمع شود، دو درمان با هم جمع می‌شوند.

شانه‌ی عاج

طبرسی از امام هادی (ع)‌ نقل می‌کند:

التَّسْرِيحُ‌ بِمُشْطِ الْعَاجِ يُنْبِتُ الشَّعْرَ فِي الرَّأْسِ وَ يَطْرُدُ الدُّودَ مِنَ الدِّمَاغِ وَ يُطْفِئُ الْمِرَارَ وَ يُنَقِّي اللِّثَةَ وَ الْعُمُورَ.[7]

یعنی شانه کردن با شانه‌ی عاج در سر مو می‌رویاند و درمان انگل مغز است و مرار را خاموش می‌کند و لثه و دهان را تمییز می‌کند.

یکی از درمان های ریزش مو و طاسی، شانه کردن با شانه‌ی عاج است.

معده و روده و مغز انگل دارند. درمان انگل مغز چند چیز است. یکی استنشاق با آب سرد و یکی هم شانه کردن با شانه‌ی عاج درمان آن است.

ارتباط شانه کردن با شانه‌ی عاج قابل درک نیست و این روایت در مکارم الاخلاق است و یک روایت است و ضعیف السند است و ما در این موارد اعتمادی به روایت نمی‌کنیم.

کتاب مکارم الاخلاق غیر معتبر است و در این روایت تعدد نقل هم نداریم.

از عوارض کرم مغز، سردرد است. کرم مغز بیشتر در سینوس قرار دارد و ممکن است بیرون پرده‌ی مغز هم باشد.

یکی از رفقای ما مبتلا به سردرد شدید بود و هرچه درمان کرد نشد و بعد به آلمان رفت و دکتر آلمانی گفت شما مسلمانی؟ گفت بله. گفت آیا به آداب اسلامی عمل می‌کنی؟ گفت بله. دکتر گفت آیا استنشاق می‌کنی؟ گفت نه. دکتر گفت درمان تو همین استیشاق است. شما انگل مغز داری و استنشاق با آب سرد این کرم ها را می‌کشد.

بله، در کله پاچه کرم های مغز وجود دارد و همین ها در مغز انسان و سینوس هم وجود دارند.

چون این کرم ها عادت به جای گرم پیدا کرده اند، آب سرد آن ها را می‌کشد.

آب سرد کافی است و نیازی به آب نمک نیست.

انار

انار به خصوص بعد از حجامت برای مره مفید است.

در روایت آمده است:

كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَعَا بِالْحَجَّامِ‌ فَقَالَ لَهُ اغْسِلْ مَحَاجِمَكَ وَ عَلِّقْهَا وَ دَعَا بِرُمَّانَةٍ فَأَكَلَهَا فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ الْحِجَامَةِ دَعَا بِرُمَّانَةٍ أُخْرَى فَأَكَلَهَا وَ قَالَ هَذَا يُطْفِي الْمِرَار[8]

نزد امام صادق(ع) بودم امام(ع) حجام را صدا زد و فرموئد ابزار حجامت خود را بشوی و آویزان کن تا خشک شود و انار خواست و آن را خورد وقتی حجامت تمام شد انار دیگر خواست و خورد و فرمود انار مره ها را خاموش می‌کند.

مراد از «هذا» حجامت نیست بلکه از روایت استفاده می‌شود که حجامت سبب غلبه‌ی مره است.

در مسئله‌ی حجامت انسان روزه دارد امام(ع) می‌فرماید چگونه حجامت می‌کند؟ آیا از غلبه‌ی مره نمی‌ترسد؟

رب انار هم خوب است.

در این روایت اطلاق وجود دارد و شامل انار ترش و شیرین و می‌خوش هم می‌شود.

مشی(ملین)

در روایت آمده است:

الدَّاءُ ثَلَاثَةٌ وَ الدَّوَاءُ ثَلَاثَةٌ فَأَمَّا الدَّاءُ فَالدَّمُ وَ الْمِرَّةُ وَ الْبَلْغَمُ فَدَوَاءُ الدَّمِ الْحِجَامَةُ وَ دَوَاءُ الْبَلْغَمِ الْحَمَّامُ وَ دَوَاءُ الْمِرَّةِ الْمَشِي‌[9]

یعنی پیامبر(ص)‌فرمود بیماری سه چیز است و دارو سه چیز است بیماری مره و بلغم و دم است و درمان دم حجامت است و درمان مره استفاده از ملین است و داروی بلغم حمام و اتاق گرم است.

در مورد درمان صفراء‌ مشخص است که ملین صفراء را از بدن بیرون می‌کشد زیرا افرادی که از ملین استفاده می‌کنند،‌ مدفوع آن ها زرد رنگ می‌شود زیرا صفراء است که رنگ مدفوع را زرد رنگ می‌کند.

البته اگر ترشح صفراء زیاد بشود شاید سوداء هم به دنبال آن باشد.

بعید است که مراد از «مشی» راه رفتن باشد. البته بعید نیست زیرا وقتی انسان راه برود وغذا هضم بشود،‌ ترشح صفراء هم زیاد بشود.

عسل

در روایت آمده است:

فِي الْعَسَلِ‌ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ مَنْ لَعِقَ لَعْقَةَ عَسَلٍ عَلَى الرِّيقِ يَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ يَحْسِمُ‌ الصُّفْرَةَ وَ يَمْنَعُ الْمُرَّةَ السَّوْدَاءَ وَ يُصَفِّي الذِّهْنَ وَ يُجَوِّدُ الْحِفْظَ إِذَا كَانَ مَعَ اللُّبَانِ الذَّكَرِ.[10]

یعنی عسل ... صفراء‌ را ریشه کن می‌کند و سوداء را منع می‌کند ...

مقدار مصرف عسل یک ملعقه و به اندازه‌ی صدق است.

مرکب یک

در روایت آن آمده است:

إِنَّهَا تَنْفَعُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْمِرَّةِ السَّوْدَاءِ وَ الصَّفْرَاءِ وَ الْبَلْغَم‌[11]

یعنی مرکب یک به اذن خداوند برای مره‌ی سوداء‌ و صفراء‌ و برای بلغم مفید است.

بحث مرکب یک در داروهای ترکیبی تازه تمام شد.

 

صفراء

حقیقت صفراء چیست؟ در جلد اول بحث شد ولی شاید بهترین احتمال این است که هر ماده‌ی باز و قلیایی در بدن و تلخ مزه و زرد رنگ مره‌ی صفراء می‌شود زیرا مره به معنای تلخ است.

صفراء‌ در تمام بدن وجود دارد و محل تولد صفراء باید در اطراف دنده ها باشد چنانکه از روایات استفاده می‌شود.

خلط اگر هم زرد رنگ باشد تلخ نیست بلکه شور است بنابراین از بلغم است.

صفراء‌ گرم و خشک است و تعبیر به خاموش کردن برای صفراء می‌آید و حالت آتشین و گرم و گر گرفتگی دارد.

وقتی کسی مبتلا به غلبه‌ی صفراء می‌شود گر می‌گیرد.

در رساله‌ی ذهبیه آمده است:

و من أراد أن يطفى لهب‌ الصفراء فليأكل كل يوم شيئا رطبا باردا و يتروح بدنه و يقل الحركة و يكثر النظر الى من يحب‌[12]

یعنی کسی که می‌خواهد زبانه های صفراء را خاموش کند هر روز مقداری خرمای سرد بخورد ...

طبق این روایت صفراء حالت آتشین و زبانه دارد.

در جلد اول خواندیم که هر کدام از طبائع باید یک چهارم باشد ولی اگر یکی غلبه کند از همان ناحیه بیماری غلبه می‌کند.

اگر ائمه(ع)‌ چون غلبه‌ی سوداء‌ دارند اگر بیمار بشوند از ناحیه غلبه‌ی سوداء است.

درمان صفراء

سویق عدس

همه‌ی سویق ها فائده دارند و گوشت را محکم می‌کنند و استخوان می‌رویانند و ممکن است برای تب هم مفید باشند ولی سویق عدس امتیازاتی دارد و می‌تواند درمان خیلی از بیماری ها و غلبه‌ی طبائع باشد.

در روایت آمده است:

سَوِيقُ الْعَدَسِ يَقْطَعُ‌ الْعَطَشَ‌ وَ يُقَوِّي الْمَعِدَةَ وَ فِيهِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِينَ دَاءً وَ يُطْفِئُ الصَّفْرَاءَ وَ يُبَرِّدُ الْجَوْفَ وَ كَانَ إِذَا سَافَرَ ع لَا يُفَارِقُهُ وَ كَانَ يَقُولُ ع إِذَا هَاجَ الدَّمُ بِأَحَدٍ مِنْ حَشَمِهِ‌ قَالَ لَهُ اشْرَبْ مِنْ سَوِيقِ الْعَدَسِ فَإِنَّهُ يُسَكِّنُ هَيَجَانَ الدَّمِ وَ يُطْفِئُ الْحَرَارَةَ.[13]

یعنی سویق عدس تشنگی را قطع می‌کند و معده را قوی می‌کند و در آن درمان از هفتاد بیماری است و صفراء‌ را خاموش می‌کند و درون را سرد می‌کند و همیشه در سفر همراه امام صادق(ع) بود و هرگاه یکی از همراهان امام(ع)‌ هیجان خون پیدا می‌کرد به او سویق عدس می‌نوشانید زیرا هیجان خون را تسکین می‌دهد و گرمی را خاموش می‌کند.

مصرف سویق عدس در ماه رمضان خوب است تا انسان تشنه نشود.

سرکه

در روایت آمده است:

يَكْسِرُ الْمِرَّةَ وَ يُطْفِئُ الصَّفْرَاءَ وَ يُحْيِي الْقَلْب‌[14]

یعنی سرکه مره را می‌شکند و صفراء‌ را خاموش می‌کند و قلب را زنده می‌کند.

آلوی سیاه

درمورد درمان مره، آلوی مطلق آمده بود ولی در اینجا آلوی سیاه آمده است.

کلمه‌ی اجاص در عربی بیشتر برای آلوی سیاه است.

در روایت آمده است:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع وَ بَيْنَ يَدَيْهِ تَوْرُ مَاءٍ فِيهِ‌ إِجَّاصٌ‌ أَسْوَدُ فِي إِبَّانِهِ فَقَالَ إِنَّهُ هَاجَتْ بِي حَرَارَةٌ وَ إِنَّ الْإِجَّاصَ الطَّرِيَّ يُطْفِئُ الْحَرَارَةَ وَ يُسَكِّنُ الصَّفْرَاءَ وَ إِنَّ الْيَابِسَ مِنْهُ يُسَكِّنُ الدَّمَ وَ يَسُلُّ الدَّاءَ الدَّوِيَّ.[15]

یعنی وارد بر امام کاظم(ع)‌شدم و در پیش او ظرف آبی بود که داخل آن آلوی سیاه بود در زمان خودش فرمود گرمی در بدن من هیجان پیدا کرده است و آلوی تازه گرمی را خاموش می‌کند و صفراء‌ را تسکین می‌دهد ولی آلوی خشک خون را تسکین می‌دهد و بیماری نهفته و بیماری سخت را از بدن بیرون می‌کشد.

آلوی تازه برای صفراء‌ و آلوی خشک برای درمان دم است.

اگر از روایات دیگر استفاده کردیم آلوی مطلق مره را درمان می‌کند ولی این روایت می‌فرماید فقط آلوی تازه درمان مره است و آلوی خشک درمان دم است.

«التفصیل قاطع للشرکه» یعنی تفصیل مشارکت دو چیز در یک مسئله را قطع می‌کند.

شاید آلوهای دیگر مانند زرد و قهوه ای هم خشک و تازه برای مره خوب باشند.

زردآلو با آلو متفاوت است.

«عتیق» به معنای خشک و کهنه است.

این روایت معتبر است و این روایت مقید است و بر روایت قبلی که مطلق بود مقدم است. به همین جهت و به خاطر همین روایت در صاف کننده‌ی خون آلو قرار دادیم.

آلوی سیاه اگر خشک شود آلو بخارا می‌شود.

آلو باید در ظرفی قرار بدهیم که آب داشته باشد.

شاید آلوها را در ظرف آب قرار دادند هرچند آب نداشته است زیرا مثلا ظرف دیگری نبوده است.

ظرف آب مانند پارچ امروزی است.

مثلا امام(ع) آلوی سیاه را در پارچ قرار داده بود. جنس آن مهم نیست بلکه مهم ظرف آب بوده است و یک مختصر آبی باید داشته باشد.

امام(ع) فرمود «اجاص الطری» یعنی آلوی تازه گرمی را خاموش می‌کند بنابراین باید قید تازه بودن را رعایت کرد.

از روایات استفاده می‌شود که آلو بسیار سرد است به همین جهت اگر زیاد خورده بشود سبب التهاب مفصل می‌شود.

معروف هم هست که آلو ملین است و از این جهت هم درمان صفراء‌ است.

ماهی تازه

در روایت آمده است:

كَتَبَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ ع يَشْكُو إِلَيْهِ دَماً وَ صَفْرَاءَ فَقَالَ إِذَا احْتَجَمْتُ هَاجَتِ الصَّفْرَاءُ وَ إِذَا أَخَّرْتُ الْحِجَامَةَ أَضَرَّنِي الدَّمُ فَمَا تَرَى فِي ذَلِكَ فَكَتَبَ ع احْتَجِمْ وَ كُلْ عَلَى أَثَرِ الْحِجَامَةِ سَمَكاً طَرِيّاً كَبَاباً قَالَ فَأَعَدْتُ عَلَيْهِ الْمَسْأَلَةَ بِعَيْنِهَا فَكَتَبَ ع احْتَجِمْ وَ كُلْ عَلَى أَثَرِ الْحِجَامَةِ سَمَكاً طَرِيّاً كَبَاباً بِمَاءٍ وَ مِلْحٍ قَالَ فَاسْتَعْمَلْتُ ذَلِكَ فَكُنْتُ فِي عَافِيَةٍ وَ صَارَ غِذَايَ.[16]

یعنی بعض اصحاب به امام حسن عسکری از غلبه‌ی دم و صفراء شکایت کرد و عرض کرد اگر حجامت کنم صفراء‌ هیجان می‌کند و اگر حجامت نکنم خون ضرر می‌رساند چه کنم؟ امام(ع) برای او نوشت حجامت کن و دنبال آن ماهی تازه کباب شده و بریان بخور ...

اگر این بیان امام نباشد راهی برای افرادی که غلبه‌ی دم و صفراء دارند نمی‌دانستیم.


[1] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص136.
[2] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص136.
[3] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص136.
[4] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص66.
[5] من لایحضرالفقیه، شیخ صدوق، ج1، ص126.
[6] الکافی، کلینی، ج6، ص497، ط اسلامیه.
[7] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص72.
[8] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص74.
[9] من لایحضرالفقیه، شیخ صدوق، ج1، ص126.
[10] فقه الرضا، امام رضا ع، ‌ص346.
[11] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص75.
[12] مکاتیب الائمه، میانجی، ج5، ص231.
[13] الکافی، کلینی، ج6، ص307، ط اسلامیه.
[14] الکافی، کلینی، ج6، ص330، ط اسلامیه.
[15] الکافی، کلینی، ج6، ص359، ط اسلامیه.
[16] الکافی، کلینی، ج6، ص324، ‌ط اسلامیه.