«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
95/02/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: غمز و تمریخ – سعوط – مرکب یک
صحبت راجع به درمان های عمومی است
فشار درمانی
غمز و تمریخ فشاردادن و ماساژ دادن است غمز یک روش درمان است برای افرادی که مبتلا به سکته قلبی میشود و کسانی که ناگهانی میمیرند و برای افراد دیگر مانند کسی که عضوی از بدش رشد نکرده مثلا یک پا یا یک دست آن کوچک مانده است آن عضو را باید مرتب فشاردهند این باعث بزرگ شدن آن عضو میشود. هر عضوی که مرتب فشار دهند آن عضو رشد میکند و بزرگ میشود. فشار غیر از ماساژ است. البته ما به دنبال عمومیت دادن به درمان غمز هستیم و دلیل آن این روایت است:
أَنَّهُ لَوْ كَانَ شَيْءٌ يَزِيدُ فِي الْبَدَنِ لَكَانَ الْغَمْزُ يَزِيدُ وَ اللَّيِّنُ مِنَ الثِّيَابِ وَ كَذَلِكَ الطِّيبُ وَ دُخُولُ الْحَمَّامِ وَ لَوْ غُمِزَ الْمَيِّتُ فَعَاشَ لَمَا أَنْكَرْتُ ذَلِك یعنی اگر چیزی باشد که بدن را زیاد کند یا یک قسمتی از بدن را زیاد کند و باعث رشد و نمو آن بشود هرآینه فشاردادن است و نیز لباسهای نرم بدن را درشت میکند و باعث رشد میشود و همچنین استفاده از عطر بدن را زیاد میکند و وارد حمام شدن البته یک روز درمیان باعث رشد و چاقی میشود. اگر مرده را فشار دهیم و به زندگی برگردد از آن تعجب نمیکنم.
این عمل در طب جدید مشابه دارد. فردی که قلب او ایست میکند سینه او را فشار میدهند و اگر اثر نکرد به او شُک الکتریکی میدهند و احتمال دارد به زندگی برگردد. البته ظاهر از روایت این است که باید کل بدن را فشار بدهند و درست هم شاید همین باشد چون سکته فقط در قلب نیست امکان دارد در پا مثلا سکته اتفاق افتاده باشد.
حتی اگر در عضو ضعف باشد با فشار دادن توان و قدرت پیدا میکند بنابراین فشار دادن یک درمان است. بلند کردن عضو کوتاه در هیچ طبی نیست اما در طب اسلامی به این صورت مطرح شده است. نوزادها درصورتی که آنها را بمالند بدنشان درشت میشود.
بنابراین درمانی که مرده را زنده میکند حتما میتواند بیماریها را درمان کند.
ماساژ درمانی
روایتی داریم در مورد ماساژ البته اثر آن به اندازه فشار دادن نیست. در رساله ذهبیه درباره فصول سال کانون ثانی (معادل برج اول سال میلادی و معادل برج یازده و دوازده برج شمسی است) آمده است:
وَ يَنفَعُ فيهِ دُخولُ الحَمَّامِ أَوَّلَ النَّهارِ، وَ التَّمريخُ بِدُهنِ الخيريِ. در کانون آخر حمام رفتن در اول روز و روغن مالی با روغن شب بو نافع است.
راجع به نیسان (معادل میلادی آن ابریل و معادل شمسی آن اردیبهشت است) آمده است:
قَالَ ع: فِي ذِكْرِ فُصُولِ السَّنَةِ نَيْسَانُ وَ يُعَالَجُ الْجِمَاعُ وَ التَّمْرِيخُ بِالدُّهْنِ فِي الْحَمَّام یعنی در این ماه زیاد همبستر شدن و روغن مالی در حمام خوب است.
در حمام باید ماساژ بدهند. روغن گلها پایه دارد زیرا خود گل روغن ندارد و باید گل شب بو را در روغن بریزید و یکماه بماند روغن شب بو میشود. مراد از یعالج معالجه مصطلح نیست بلکه مراد منفعت داشتن است.
شاید از این روایت استفاده شود که در این فصل (یعنی ماه اردیبهشت) بارداری مناسب است که زایمان یک ماه قبل از بهار اتفاق میافتد. همه اینها در بحث پیشگیری است.
درمان با سُعوط
سعوط به معنای ریختن دارو در بینی است. سعوط روشی برای رساندن دارو به مغز یا سینوس ها میباشد. بیشتر سردرد و فلج و خونریزی مغز یا پلاکهایی که در مغز بوجود می آید را درمان میکند.
با چند روغن سعوط انجام میشود: روغن بنفشه، روغن شَلیثا، روغن کنجد. مهم این است که اصل ریختن روغن در بینی بعنوان یک دارو است در روایتی داریم:
الدَّوَاءُ أَرْبَعَةٌ السَّعُوطُ وَ الْحِجَامَةُ وَ النُّورَةُ وَ الْحُقْنَة یعنی دارو چهار چیز است اولین آنها سعوط است و بعد حجامت و نوره و دارویی که از مقعد استعمال میشود
در روایت دیگری درباره سعوط میفرماید:
مَصَحَّةٌ لِلرَّأْس وَ شِفَاءٌ لِلْبَدَنِ وَ سَائِرِ أَوْجَاعِ الرَّأْس یعنی بیماری های سر را درمان میکند و شفاء بدن است. برای همه انواع مشکلات سر است و به دنبال آن درمان کل بیماریهای بدن است چراکه مغز تنظیم کننده بدن است.
اگر مغز و سر سالم باشد تمام بدن سالم میشود. مغز پیغام می دهد تا انسولین و ماده آدرنال بطور متعادل ترشح شود. مغط به غده تیموس فرمان میدهد تا موادی برای رشد بدن ترشح کند. مغز به غده تیرئید فرمان میدهد تا تیروکسین ترشح کند. بنابراین اگر کسی این مشکلات را داشت باید اشکال اصلی را درمغز جستجو کرد به همین جهت روایت میفرماید ریختن روغن در بینی ابتدا سر را و به دنبال آن تمام بدن را درمان میکند.
در روایتی از ابن عباس می فرماید:
أن خير ما تداويتم به السعوط یعنی بهترین چیزی که به درمان میکنید سعوط است.
بعید نیست خیلی از بیماریهای لاعلاج مانند دیابت و تیروئید با سعوط درمان شود. به همین دلیل برای مشکلات تیروئید داروی جامع امام رضا با آب مرزنجوش تجویز میکنیم. بعید نیست دیابت هم اینگونه درمان شود چون شاید از کار افتادن غده آدرنال است و بعید نیست از این طریق درمان شود. قطره مرزنجوش جامع درمان انواع فلج است. بنابراین درمان کردن مغز میتواند کل بدن را درمان کند.
با چند چیز سعوط صورت میگیرد: سیاهدانه ،کُندُش، روغن بنفشه، روغن کنجد و شلیثا روایتی داریم :
کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَسْتَعِطُ بِدُهْنِ الْجُلْجُلَانِ إِذَا وَجِعَ رَأْسُه یعنی پیامبر ص در هنگام سردرد روغن کنجد سعوط میکردند.
به همین جهت به اشخاصی که سردرد دارند روغن بنفشه پایه کنجد میدهیم چون هم کنجد و هم بنفشه درمان سردرد هستند.
روایتی داریم:
كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع يَسْتَعِطُ بِالشَّلِيثَا وَ بِالزَّنْبَقِ الشَّدِيدِ الْحَرِّ خَسْفَيْهِ قَالَ وَ كَانَ الرِّضَا ع أَيْضاً يَسْتَعِطُ بِه یعنی امام کاظم و امام رضا علیهما السلام با شلیثا و زنبق (یعنی ایرساء) سعوط میکردند.
سعوط برای عمل همبستری هم مفید است کسانی که در این امر ناتوان هستند بجهت اختلالی است که در سر آنها وجود دارد.
داروهای ترکیبی(مهم ترین داروهای اسلامی)
در طب اسلامی مرکبات دهگانهای وجود دارد که اگر کسی بتواند این ده دارو را درست کند دیگر نیازمند داروی دیگری نیست. اینها معجزه میکنند مثلا مرکب یک کبد، هپاتیت، سینوس کبدی، چربی کبد و کل بیماریهای کبد و حتی کبد از کار افتاده را درمان میکند. بیماران پیوند کبدی یکسال بعد از پیوند بیشتر زنده نمیمانند.
مرکب یک
دارویی که در ابتدای صفحه اول طب الائمه ابن زیات نیشابوری است. ابنا بسطام دو برادرند که این کتاب را نوشتند در این روایت هم سند ذکر میشود و هم به امام عسکری ع عرضه می شود که خیلی مهم است:
قَالَ عَبْدُ اللَّهِ وَ الْحُسَيْنُ ابْنَا بِسْطَامَ أَمْلَى عَلَيْنَا أَحْمَدُ بْنُ رَبَاحٍ الْمُطَبِّبُ هَذِهِ الْأَدْوِيَةَ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ عَرَّضَهَا لِلْإِمَامِ فَرَضِيَهَا وَ قَالَ إِنَّهَا تَنْفَعُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْمِرَّةِ السَّوْدَاءِ وَ الصَّفْرَاءِ وَ الْبَلْغَمِ وَ وَجَعِ الْمَعِدَةِ وَ الْقَيْءِ وَ الْحُمَّى وَ الْبِرْسَامِ وَ تَشَقُّقِ الْيَدَيْنِ وَ الرِّجْلَيْنِ وَ الْأُسْرِ وَ الزَّحِيرِ وَ وَجَعِ الْبَطْنِ وَ وَجَعِ الْكَبِدِ وَ الْحَرِّ فِي الرَّأْسِ وَ يَنْبَغِي أَنْ يَحْتَمِيَ مِنَ التَّمْرِ وَ السَّمَكِ وَ الْخَلِّ وَ الْبَقْلِ وَ لْيَكُنْ طَعَامُ مَنْ يَشْرَبُهُ زِيرْبَاجَةً بِدُهْنِ سِمْسِمٍ يَشْرَبُهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ كُلَّ يَوْمٍ مِثْقَالَيْنِ وَ كُنْتُ أَسْقِيهِ مِثْقَالًا فَقَالَ الْعَالِمُ ع مِثْقَالَيْنِ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ لِبَعْضِ الْأَنْبِيَاءِ عَلَى نَبِيِّنَا وَ آلِهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ يُؤْخَذُ مِنَ الْخِيَارِشَنْبَرَ رِطْلٌ مُنَقًّى وَ يُنْقَعُ فِي رِطْلٍ مِنْ مَاءٍ يَوْماً وَ لَيْلَةً ثُمَّ يُصَفَّى فَيُؤْخَذُ صَفْوُهُ وَ يُطْرَحُ ثُفْلُهُ وَ يُجْعَلُ مَعَ صَفْوِهِ رِطْلٌ مِنْ عَسَلٍ وَ رِطْلٌ مِنْ أَفْشُرَجِ السَّفَرْجَلِ وَ أَرْبَعِينَ مِثْقَالًا مِنْ دُهْنِ وَرْدٍ ثُمَّ يَطْبُخُهُ بِنَارٍ لَيِّنَةٍ حَتَّى يُثْخَنَ ثُمَّ يُنْزَلُ عَنِ النَّارِ وَ يَتْرُكُهُ حَتَّى يَبْرُدَ فَإِذَا بَرَدَ جُعِلَتْ فِيهِ الْفُلْفُلُ وَ دَارُفُلْفُلٍ وَ قِرْفَةُ الْقَرَنْفُلِ وَ قَرَنْفُلٌ وَ قَاقُلَّةٌ وَ زَنْجَبِيلٌ وَ دَارُصِينِيٍّ وَ جَوْزُبَوَّا مِنْ كُلِّ وَاحِدٍ ثَلَاثَةُ مَثَاقِيلَ مَدْقُوقٍ مَنْخُولٍ فَإِذَا جُعِلَتْ فِيهِ هَذِهِ الْأَخْلَاطُ عَجَنْتَ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ وَ جَعَلْتَهُ فِي جَرَّةٍ خَضْرَاءَ أَوْ فِي قَارُورَةٍ وَ الشَّرْبَةُ مِنْهُ مِثْقَالانِ عَلَى الرِّيقِ نَافِعٌ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ نَافِعٌ لِمَا ذُكِرَ وَ لِلْيَرَقَانِ وَ الْحُمَّى الصُّلْبَةِ الشَّدِيدَةِ الَّتِي يُتَخَوَّفُ عَلَى صَاحِبِهَا الْبِرْسَامُ وَ الْحَرَارَة عبدالله و حسین فرزندان بسطام هستند گاهی هم روایات را به پدربزرگ خودشان سابور(شاپور) نسبت میدهند. آن دو میگویند:
احمدبن رباح طبیب که از اصحاب امام عسکری ع است این داروها را برما املا کرد یعنی او خواند و ما نوشتیم و برای ما ذکر کرد که این داروها را بر امام ع عرضه کردم و امام ع اینها را تایید کرد و تغییراتی در آن انجام داد. این برای غلبه سودا و غلبه صفرا و غلبه بلغم و معده درد، استفراغ، تب، برسام (یعنی التهاب پرده کبد، اگر کسی تب کند و تب او پایین نیاید تبدیل به برسام میشود مبتلا به هزیان گویی میشود) برای ترک دست و پا و پروستات و اسهال خونی و شکم درد و دردکبد (یعنی بیماریهای کبد) و گرمی سر مفید است. و کسی که این دارو را مصرف میکند باید از خرما و ماهی و سرکه و انواع سبزیجات پخته و نپخته پرهیز کند. و سزاوار و بهتر است که در زمان مصرف این دارو غذای او زیرباجه (یعنی خورشتهای میوهای مثل آلو، به و سیب و با روغن کنجد درست شده است) باشد. این دارو را سه روز در هر روز دو مثقال (یعنی نه گرم) مصرف کند. احمد میگوید من قبلا یک مثقال تجویز میکردم امام ع فرمود دومثقال باید باشد (امام ع تصریح به مقدار دارو کردند و این همان سیاستِ تعدیل امام است) امام ع فرمود این داروی یکی از پیامبران ع است (ثابت میشود داروهای خوب و موثر از پیامبران ع نشات گرفته شده است) خیار چنبر چهارصدو بیست گرم (نود و یک مثقال) مُنَقًّى یعنی پوست و هسته آن جداشده باشد. و روی آن یک رطل آب ریخته شود یک شبانه روز تا خیس بخورد. سپس صاف میشود و تفاله آن دور ریخته میشود. چهارصدو بیست گرم عسل روی آن ریخته میشود و یک رطل هم آب به روی آن ریخته میشود
این کتاب بر امام ع عرضه شده است و علاوه براین که این روایات از ائمه ع است امام جداگانه آنرا تایید کرده است. بنابراین اگر اسناد مشکلی داشته باشد ضرری به روایات نمیزند چون امام ع آنها را جداگانه تایید کرده است.
نکات روایت:
این دارو برای سودا و صفرا و بلغم مفید است بنابراین اگر کسی این داروها را به اندازه کافی درست کند دیگر به داروهایی نظیر سودابر و صفرابر و بلغم زدا ندارد.
بِدُهْنِ سِمْسِمٍ از این روایت استفاده میشود که یکی از روغن های خوب و حتی روغنی که درمان محسوب میشود روغن کنجد است. مرتبه اول روغن زیتون در مرتبه بعد پی گاو بعد از آن روغن زرد گاوی و بعد روغن زرد گوسفندی و در مرتبه پنجم روغن کنجد است.
الْخِيَارِشَنْبَرَ خیار چنبر همان فلوس است و خیار نیست بلکه میوه درختی است که آن میوه حالت چوبی دارد قهوه ای رنگ و تیره رنگ است پوستهی آن مثل چوب فندق بلکه زخیم تر است و دور ریخته میشود داخل این پوستِ چوبی هسته ها و میان این هسته ها پردههای نازک وجود دارد در هر یک فلوس پانزده بیستتا پرده وجود دارد این پردههای نازک وقتی از هسته جدا میشوند چیزی گرد و سیاه شبیه به فلس است فلس در عربی به معنای پول است. فلوس شبیه پول هستند اما سیاه رنگاند. مراد از فلوس این پردهها است. نه هسته و نه پوست آن قابل استفاده نیست.
علت آسیا کردن فلوس : این دارو داروی سختی است اولین سختی آن جداکردن پرده هاست و بعد خیس کردن آن است. علت آسیاب کردن فلوس ها فلوسهای موجود دربازار نوعا کهنه است مال سه چهار سال پیش است بنابراین داخل آن شاید خراب باشد بنابراین باید کمی آسیاب شود تا نرم شود اگر تازه باشد نیاز به نرم کردن ندارد تا یک مقداری از آن حل شود
مُنَقًّى یعنی پوست و هسته آن جداشده باشد. به همین دلیل میگوییم فلوسها را باید جدا کرد. نحوه جداکردن آن است که با هاون فلوس را ترک میزنید و هسته ها و پرده ها جدا میشود بنابراین چهارصدو بیست گرم از آن پردههای خالص و یک مختصر آسیاب میشود تا نرم شود.
ترفندی برای اینکه آب فلوسها به طور کامل گرفته شود: و آن ریختن آب به روی آن است. خوب است که آب به که در مرحله بعدی است روی تفالههای فلوس ریخته شود تا آب فلوس را بگیرد و غلظت آن زیاد شود باید خیلی مالش دهند تا آب آن خارج شود
أَفْشُرَجِ السَّفَرْجَلِ فقط آب به گرفته شود و اگر در فصل خودش باشد بهتر است و در شیشه قرار بدهید دوسال هم بماند بهتر میشود و بدتر نمیشود و مشکلی برای آن پیش نمیآید. باید با آبمیوه گیری صنعتی گرفته شود آبمیوه گیری معمولی خراب میشود. میوه اول فصل آن خوب است اما الان هم میشود از باب ناچاری آب آن را گرفت.