درس طب استاد تبریزیان
94/12/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: درمان با انار - درمان با سیب
درمان با میوه ها
درباره میوه نکتهای وجود دارد. در روایات آمده است که همه میوهها میتوانند درمان باشد به شرطی که برسند و کال نباشند. روایتی داریم در فقه رضوی :
أَنَّ الثِّمَارَ إِذَا أَدْرَكَتْ فَفِيهَا الشِّفَاءُ لِقَوْلِهِ جَلَّ وَ عَزَّ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ[1] یعنی میوه ها اگر برسند درمان خواهند بود چرا که خداوند فرمود از میوه اش بخورید هنگامیکه میرسد.
امر به خوردن میوه در قرآن کریم نشانه مصلحت و منافع و فوائد و درمان بودن میوهها است. و این روایت هم میفرماید میوه اگر برسد در آن درمان خواهد بود. البته نسبت به بعضی میوه ها تاکید بیشتری وارد شده است. مانند انار، سیب، انجیر، آلو، به، انگور و مرکبات و امثال اینها.
درمان با انجیر
خصوصیت انجیز بی هسته بودن آن است. میوه هایی که هسته ندارند میوه بهشتی و شبیه میوه های بهشتی هستند. چون میوه های بهشتی هسته ندارند.
پیامبر ص میفرماید: اگر بگویم میوه ای از بهشت آمده همانا میگفتم انجیر میوه ای است که از بهشت آمده است. اگر نگوییم میوه بهشتی است اما شبیه میوه بهشتی است. مانند کاسنی، تره، بادمجان و برگ چغندر.
روایتی داریم که نقل میکند:
أُهْدِيَ إِلَى النَّبِيِّ ص طَبَقٌ عَلَيْهِ تِينٌ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ كُلُوا فَلَوْ قُلْتُ فَاكِهَةٌ نَزَلَتْ مِنَ الْجَنَّةِ لَقُلْتُ هَذِهِ لِأَنَّهَا فَاكِهَةٌ بِلَا عَجَمٍ [2] برای پیامبر ص هدیه آوردند طبقی که روی آن انجیر است فرمود بخورید اگر قرار بود بگویم میوهای از بهشت آمده است همانا میگفتم که همین انجیر است چراکه هسته ندارد.
روایات متعددی درمورد انجیر وارد شده است و دربیشتر این روایات پیامبر ص این میوه را به جهت هسته نداشتن آن به میوههای بهشتی تشبیه میکند.
میشود یک قانون کلی از این روایات استفاده کرد و آن اینکه هر میوه ای که هسته ندارد شبیه به میوه های بهشتی مثلا موز را میتوان شبیه میوه های بهشتی دانست.
در روایتی میفرماید:
كُلُوا التِّينَ الرَّطْبَ وَ الْيَابِسَ فَإِنَّهُ يَزِيدُ فِي الْجِمَاعِ وَ يَقْطَعُ الْبَوَاسِيرَ وَ يَنْفَعُ مِنَ النِّقْرِسِ وَ الْإِبْرِدَة[3] یعنی انجیر بخورید چه تازه و چه خشک چراکه عمل همبستر شدن را زیاد میکند (پس میتوان در داروی تقویت جنسی انجیر اضافه کنیم) بواسیر را قطع میکند و برای بیماری نقرس(ورم شصت پا) و برای سردی دست و پا مفید است.
روایتی از حضرت امیر ع میفرماید:
أَكْلُ التِّينِ يُلَيِّنُ السُّدَدَ وَ هُوَ نَافِعٌ لِرِيَاحِ الْقُولَنْجِ فَأَكْثِرُوا مِنْهُ بِالنَّهَارِ وَ كُلُوهُ بِاللَّيْلِ وَ لَا تُكْثِرُوا مِنْه[4] یعنی خوردن انجیر راه بسته شده را نرم میکند و برای التهاب کولون (یعنی روده بزرگ) مفید است. روز زیاد بخورید اما در شب کم بخورید. (چون جلوی خواب راحت را میگیرد)
مهمترین فایده انجیر باز کردن راههای بسته شده است. خواه روده باشد یا رگ خونی باشد یا چسبندگی روده باشد. انجیر ورم روده را نیز درمان میکند. بنابراین ممکن است راه مجاری ادرار و مجاری عرق و مجاری کبد و طحال را نیز باز کند. خلاصه به طور کلی مجاری بسته شده را باز میکند.
روایتی از پیامبر ص داریم:
أَكْلُ التِّينِ أَمَانٌ مِنَ الْقُولَنْج[5] یعنی خوردن انجیز امان از ورم روده بزرگ است.
روایاتی از حضرت امیر و امام رضا ع میفرماید برای قولنج مفید است. شاید از این روایات بیشتر از مسئله پیشگیری استفاده شود این هم به معنای درمان است. روایات اشاره دارد براینکه فواید انجیر زیاد است اگر ضعف سندی داشته باشد مضر نیست چون روایتی صحیح داریم که میفرماید:
التِّينُ يَذْهَبُ بِالْبَخَرِ وَ يَشُدُّ الْفَمَ وَ الْعَظْمَ وَ يُنْبِتُ الشَّعْرَ وَ يَذْهَبُ بِالدَّاءِ وَ لَا يُحْتَاجُ مَعَهُ إِلَى دَوَاءٍ وَ قَالَ ع التِّينُ أَشْبَهُ شَيْءٍ بِنَبَاتِ الْجَنَّةِ[6] یعنی انجیر بدبویی دهان را از بین میبرد و دهان را محکم میکند استخوان را تقویت میکند و سبب رویش مو میشود و بیماری را دور میکند.
از اینکه میفرماید انجیر دهان را محکم میکند استفاده میشود انجیر برای کسانی که لقی فک دارند، مشکل لثه دارند، مشکلی در زبان کوچک دارند، مشکلی در گلو دارند و نمیتوانند غذا را قورت دهند، غرره انجیر خصوصا اگر با شیر پخته شود مفید است. انجام این کار ورم لوزتین و لوزه سوم و گلو را میخواباند زبان کوچک را درمان میکند و مشکل بلع را حل برطرف میسازد.
از اینکه میفرماید استخوان را محکم میکند استفاده میشود که انجیر استخان ساز است البته بهترین استخوان ساز برگ چغندر است اینجا هم میفرماید انجیر مفید است. بنابراین در داروی استخوان ساز میتوان از هسته سنجد بهره گرفت چون پوکی استخوان را درمان میکند.
از اینکه میفرماید مو میرویاند استفاده میشود که انجیر برای کسانی که ریزش مو و ریزش سکه ای و کسانی که موهای کم پشتی دارند مفید است. پس در تقویت کنندهی خوراکیِ مو یکی از ترکیبات آن انجیر است.
از اینکه میفرماید با انجیر به داروی دیگری احتیاج پیدا نمیکنی استفاده میشود که انجیر در درمان بیماری عمومیت دارد. کلمه لایحتاج نکره در سیاق نفی است و دال بر عمومیت است پس درمان کل بیماری ها میباشد بطوری که نیازمند دارو نخواهیم بود.
چند نکته
نکته اول
انجیر در درمان توده کبد یا زخم کبد یعنی ورمی که روی کبد بوجود میآید مفید است. برقی از امام باقر ع نقل میکند: درباره هسقیلِ پیامبر که در کوه زندگی میکرد و خیلی متعبد و وارسته بود تاجائیکه داوود برای زیارت او آمد و او را صدا زد و هسقیل گفت صدای انسان مرفح میشنوم و تو گنه کاری و پیش من نیا به جهت آن قضاوت اشتباهی که انجام داد خداوند به هسقیل وحی کرد او را سرزنش نکن و اجازه بده پیش تو بیاید.
داوود پرسید آیا قصد گناه کردی گفت من نیت گناه نکردم چه برسد قصد گناه داوود گفت آیا دوست داری مانند مردم از زن و بچه بهره مند باشی گفت بله داوود گفت چه میکنی گفت وقتی این به ذهنم خطور میکند به غار میروم که درآن استکلتی است که روی آن نوشته من فلان پادشاه هستم که هزار شهر ساختم و هزار زن گرفتم و هزار سال زندگی کردم و از آن عبرت میگیرم.
هسقیل شخصی بود که فقط پوست و استخوان داشت. هسقیل مبتلی به ورم روی کبد شد.
مناجات او با خداوند به ما درس میدهد:
فَخَرَجَتْ قَرْحَةٌ عَلَى كَبِدِهِ فَآذَتْهُ فَخَشَعَ لِلَّهِ وَ تَذَلَّلَ وَ قَعَدَ عَلَى الرَّمَادِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ خُذْ لَبَنَ التِّينِ فَحُكَّهُ عَلَى صَدْرِكَ مِنْ خَارِجٍ فَفَعَلَ فَسَكَنَ عَنْهُ ذَلِك[7] یعنی خارج شد درحالیکه ورمی در کبد داشت. دربرابر خداوند خاضع شد و خودش را خار کرد و بر روی خاکستر نشست. خداوند وحی کرد شیر انجیر (انجیر تازه که چیده میشود قطره سفید رنگی از آن خارج میشود) را بگیر و آن را از بیرون روی سینه بمال. (معلوم میشود این توده داخل شکم و روی کبد بوده) این کار را انجام داد و درد آن ساکن شد.
نکته دوم
هر دارویی میتواند عوارضی داشته باشد. انجیر دارو است ولی عوارضی هم دارد انجیر سبب میشود که بدن مبتلا به شپش بشود
وَ أَكْلُ التِّينِ يُقْمِلُ الْجَسَدَ إِذَا أُدْمِنَ عَلَيْهِ[8] یعنی خوردن مداوم انجیر باعث میشود بدن مبتلا به شپش بشود.
نکته سوم
در روایت میفرماید:
مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرِقَ قَلْبُهُ فَلْيُدْمِنْ مِنْ أَكْلِ الْبَلَسِ وَ هُوَ التِّين[9] یعنی کسی که میخواهد دل نازک شود یعنی قساوت قلبش از بین برود دائما انجیر بخورد.
از این روایت استفاده میشود که قساوت قلب هم بیماری است که مربوط به قلب میشود.
از روایات استفاده میشود که بیماری های بدنی و بیماریهای روانی از یک سنخ هستند و درمان درهمه اینها میتواند موثر باشد.پس انجیر میتواند بیماری های اخلاقی را درمان کند.
عدس هم قلب را رقیق میکند و سبب میشود که اشک زود خارج بشود.
نکته آن است که این درسها را شاید بتوان از طبیعت استفاده کرد. زندگی میمون را برسی کردند دیدند که بیشتر خوراک آن انجیر است فرق میمون با انسان پرمویی آن است شاید بتوان نتیجه گرفت که انجیر باعث رشد مو میشود.
راجع به نازک کردن قلب هم شاید بشود استفاده کرد چون میمون زیاد انجیر میخورد نسبت به فرزند خیلی محبت زیادی دارد تا جائیکه ممکن است جانش را در این راه از دست بدهد.
این اثر انجیر است علاوه براینکه روایت داریم طبیعت هم این را ثابت کرده است.
راجع به اهمیت انجیر همین کافی است که خداوند به انجیر قسم خورده و آن را بر زیتون مقدم کرده است زیتونی که این همه اهمیت دارد انجیر برآن مقدم شده است. البته در روایتی میفرماید تین مدینه است و زیتون شام است.
درمان با سیب
شاید اگر کسی روایات را بخواند به این فکر می افتد که تنها درمان و دارو سیب است.
از روایات استفاده میشود که سیب اثر سریع دارد و درمان خیلی از بیماری ها است. سحر و جن زدگی مثل تب و وبا و بیماریهای متفاوت و سخت را درمان میکند. روایات معرفی میکنند که سیب بهترین دارواست.
در روایتی محمد بن فیض عرض میکند:
يَمْرَضُ مِنَّا الْمَرِيضُ فَيَأْمُرُ الْمُعَالِجُونَ بِالْحِمْيَةِ فَقَالَ لَكِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ لَا نَحْتَمِي إِلَّا مِنَ التَّمْرِ وَ نَتَدَاوَى بِالتُّفَّاحِ وَ الْمَاءِ الْبَارِدِ[10] یعنی به امام صادق عرض کردم شخصی بیمار میشود اطبا آن را به پرهیز امر میکنند و فرمود اما ما اهل بیت پرهیز نمیکنیم مگر از خرما و خود را با سیب و آب سرد درمان میکنیم.
شاید اگر کسی فوائد و خواص سیب را بداند و روش استفاه از آن را بداند بتواند خود را از کل بیماری ها با سیب درمان کند. چون میفرماید ما فقط با سیب درمان میکنیم و بیماریها نیز متعدد است احتمال هم هست که مراد خصوص تب باشد.
روایتی داریم از امام صادق ع :
ذُكِرَ لَهُ الْحُمَّى فَقَالَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ لَا نَتَدَاوَى إِلَّا بِإِفَاضَةِ الْمَاءِ الْبَارِدِ يُصَبُ عَلَيْنَا وَ أَكْلِ التُّفَّاح[11] یعنی صحبت از تب شد امام ع میفرماید درمان نمیکنیم مگر باسیب و آب سرد.
صحبت راجع به مورد خاص است اما کلام امام ع کلی است خصوص مورد کلیت کبری را تخصیص نمیزند شاید از این روایت هم عمومیت استفاه شود.
موید این معنای خصوص روایتی از برقی است:
أَطْعِمُوا مَحْمُومِيكُمُ التُّفَّاحَ فَمَا مِنْ شَيْءٍ أَنْفَعَ مِنَ التُّفَّاح[12] یعنی بیماران تب داران خودتان سیب دهید چیزی مفید تر از سیب نیست.
به شکل طعام یعنی زیاد سیب بدهید و به شکل دارو نیست علاوه براین چون سیب گرمی بدن و درون را برطرف میکند باعث خاموش شدن حرارت بدن میشود. روایتی از کلینی و برقی است:
بَعَثَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِلَطَفٍ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فِي يَوْمٍ صَائِفٍ وَ قُدَّامَهُ طَبَقٌ فِيهِ تُفَّاحٌ أَخْضَرُ فَوَ اللَّهِ إِنْ صَبَرْتُ أَنْ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ تَأْكُلُ مِنْ هَذَا وَ النَّاسُ يَكْرَهُونَهُ فَقَالَ لِي كَأَنَّهُ لَمْ يَزَلْ يَعْرِفُنِي وُعِكْتُ فِي لَيْلَتِي هَذِهِ فَبَعَثْتُ فَأُتِيتُ بِهِ فَأَكَلْتُهُ وَ هُوَ يَقْلَعُ الْحُمَّى وَ يُسَكِّنُ الْحَرَارَةَ فَقَدِمْتُ فَأَصَبْتُ أَهْلِي مَحْمُومِينَ فَأَطْعَمْتُهُمْ فَأَقْلَعَتِ الْحُمَّى عَنْهُمْ[13] یعنی مفضل بن عمر من را به سوی امام صادق ع فرستاد به همراه داروی شیاف وارد بر امام صادق شدم در یک روز تابستانی و جلوی او طبقی از سیب کال و سبز بود به امام عرض کردم آیا سیب سبز و کال میخوری درحالیکه مردم از خورد آن کراهت دارند امام ع فرمود شب گذشته مبتلی به تب شدید شدم و این سیب را آوردند و آن را خوردم. تب را ریشه کن میکند و گرمی بدن را تسکین میدهد و عرض میکند برگشتم به خانه دیدم خانواده ام تب دارند من هم سیب کال دادم تب از آنها ریشه کن شد.
از این روایت استفاه میشود که سیب کال درمان تب است. شاید آب سیب هم این خصوصیت را داشته باشد اما روایت میفرماید خوردن.
آیا از روایات استفاده میشود که فقط سیب کال مفید است یا همه سیب ها مفید برای تب هستند؟
روایات مطلق هم داریم اطعموا محمومیکم میشود گفت اینها تنافی ندارند اینها مثبتین هستند البته قصه فی واقعه هست. احتمال آن هست که سیب کال مصرف میکردند حتما باید کال باشد به جهت اینکه در آن زمان سیب رسیده نبوده از کال استفاده کردند. چون در تابستان سیب کال است وآخر تابستان و اول پاییز میرسد.
فی یوم صائف یعنی یک روز گرم بوده و یک روز گرم نبوده بنابراین در بهار بوده هنوز تابستان هم نشده است.
روایاتی هم موید این داریم که سیب کال درمان تب است.
برقی نقل میکند:
وَجَّهَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ بِحَوَائِجَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَإِذَا قُدَّامَهُ تُفَّاحٌ أَخْضَرُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا هَذَا فَقَالَ يَا سُلَيْمَانُ إِنِّي وُعِكْتُ الْبَارِحَةَ فَبَعَثْتُ إِلَى هَذَا لآِكُلَهُ أَسْتَطْفِئُ بِهِ الْحَرَارَةَ وَ يُبَرِّدُ الْجَوْفَ وَ يَذْهَبُ بِالْحُمَّى[14] یعنی مفضل بن عمر بجهت یک سری کارها نزد امام صادق ع فرستاد در مقابل امام سیب سبز و کال بود عرض کردم این چیست؟ فرمود دیشب مبتلی به تب شدید شدم و از آن خواستم تا بخورم و گرمی درونم را خاموش کنم درون را سرد و تب را برطرف میکند.
این روایت موید آن است که سیب کال این خصوصتی را دارد چون میفرماید فرستادم آن را برایم بیاورد و میفرماید این دارو که سیب کال است. بعید نیست خصوصیتی برای سیب کال استفاده شود و درمان همان سیب کال باشد.