درس طب استاد تبریزیان
94/12/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث هلیله – قِسط – ثفا – تره
ادامه بحث هلیله
بحثی از هلیله مانده است.
روایتی داریم از پیامبر ص که توصیه کردند که هر سه روز یک بار یا یک هفته یک بار یا یک ماه یکبار هلیله سیاه مصرف کنید. معلوم میشود در پیشگیری و درمان موثر است.
در روایت دیگری از امام حسین ع آمده است:
لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِي الْهَلِيلَجِ الْأَصْفَرِ لَاشْتَرَوْهَا بِوَزْنِهَا ذَهَبا وَ قَالَ لِرَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ خُذْ هَلِيلَجَةً صَفْرَاءَ وَ سَبْعَ حَبَّاتِ فُلْفُلٍ وَ اسْحَقْهَا وَ انْخُلْهَا وَ اكْتَحِلْ بِهَا[1] یعنی اگر مردم بدانند در هلیله زرد چیست معادل وزن آن طلا میدادند و به یکی از اصحاب خود فرمود یک دانه هلیله زرد و هفت دانه فلفل را آسیاب کن و الک کن و با آنها سرمه بکش.
فلفل سیاه مراد است.
نگفته است برای کدام بیماری چشم است و باید تجربه نشان دهد. به نظر میرسد ناخنک و گوشت اضافه در چشم و عفونتها و التهاب چشم را درمان میکند. چون هلیله زرد آنتی باکتریال است برای عفونتها و آلودگیهای چشم هم خوب است. برای مغز هم خوب است و ملین هم میباشد.
هلیله سیاه( یا زرد) را هر روز هم میتوان خورد حداقل آن سه روز یکبار است.
هلیله سیاه در داروی مرکب سه که درمان سنگ و ته نشینهای مثانه است قرار میگیرد و درمان بلغم است. در داروی بواسیر و در داروی دندان(سستی دندان و بدبویی دهان) قرار میگیرد. در داروهای نفس بلندی و تنگی نفس، معده درد، پهلو درد، زردی صورت، سفیدی چشم، سردرد و زخمها قرار میگیرد.
داروهای مختلفی است که در آن هلیله زرد وجود دارد.
درمان با قِسط
قسط در روایات مدح شده است. در کتابها نوشتهاند گیاهی(یا ریشه یا ساقه و یا خود گیاه است) خوشبو است.
قسطی که در بازار وجود دارد چند نوع است. یک نوع آن قسط شیرین که سفید رنگ است. و یکی قسط تلخ که قهوهای رنگ و تلخ مزه است. و دیگری قسطِ تلخِ دریایی که در بازار نیست. محل بحث است که کدام قسط مراد است.
در روایات ذکر شده است که قسط درمان است و برای بیماریها مفید است.
در روایتی ذکر شده است که :
خَيْرُ مَا تَدَاوَيْتُمْ بِهِ الْحِجَامَةُ وَ الشُّونِيزُ وَ الْقُسْط[2] یعنی بهترین چیزی که با آن درمان میکنید حجامت و سیاهدانه و قسط است.
قسط در ردیف شونیزی است که درمان کل بیماریها است. بنابراین قسط درمان یک بیماری نیست.
عرض شد یک نوع قسط، قسط دریایی است:
خَيْرُ مَا تَدَاوَيْتُمْ بِهِ الْحِجَامَةُ وَ الْقُسْطُ الْبَحْرِي[3] یعنی بهترین چیزی که با آن درمان میکنید حجامت و قسط دریایی است.
بعضی معتقدند که قسط دریایی همان قسط تلخ است و قسط تلخ ریشهی یک گیاه دریایی است.
درمان چشم زخم
روایتی دال بر این است که قسط درمان بیماریهای معلول چشم زخم است. در جلد یک مطرح کردیم بیماریهای چشم زخم از نظر سنخ با دیگر بیماریها تفاوت دارد هرچند از نظر عوارض یکی هستند. به همین جهت میفرماید:
لَوْ نُبِشَ لَكُمْ عَنِ الْقُبُورِ لَرَأَيْتُمْ أَنَّ أَكْثَرَ مَوْتَاكُمْ بِالْعَيْن[4] یعنی اگر برای شما نبش قبر شود همانا میبینید که بیشترین مردگان شما به سبب چشم زخم از دنیا رفتهاند.
یعنی بیشتر بیماریها به جهت چشم زخم است. از این روایت استفاده میشود که این مطلب را میتوان در قبر بررسی کرد.
ترکیب و بخوری است برای درمان چشم زخم که یکی از مواد آن قسط است. روایت از امام رضا ع آمده است:
مَنْ أَخَذَ مِنَ الْحَمَّامِ خَزَفَةً فَحَكَّ بِهَا جَسَدَهُ فَأَصَابَهُ الْبَرَصُ فَلَا يَلُومَنَ إِلَّا نَفْسَهُ وَ مَنِ اغْتَسَلَ مِنَ الْمَاءِ الَّذِي قَدِ اغْتُسِلَ فِيهِ فَأَصَابَهُ الْجُذَامُ فَلَا يَلُومَنَ إِلَّا نَفْسَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ فَقُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع إِنَّ أَهْلَ الْمَدِينَةِ يَقُولُونَ إِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنَ الْعَيْنِ فَقَالَ كَذَبُوا يَغْتَسِلُ فِيهِ الْجُنُبُ مِنَ الْحَرَامِ وَ الزَّانِي وَ النَّاصِبُ الَّذِي هُوَ شَرُّهُمَا وَ كُلُّ خَلْقٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ ثُمَّ يَكُونُ فِيهِ شِفَاءٌ مِنَ الْعَيْنِ إِنَّمَا شِفَاءُ الْعَيْنِ قِرَاءَةُ الْحَمْدِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ آيَةِ الْكُرْسِيِّ وَ الْبَخُورُ بِالْقُسْطِ وَ الْمُرِّ وَ اللُّبَان[5] یعنی کسی که در حمام خود را با سفال بشوید و مبتلا به برص شود فقط خود را ملامت کند و کسی که غسل کند با آبی که از غسل کردن شخص دیگری باشد خود را ملامت کند عرض شد اهل مدینه آب غساله درمان است از چشم زخم فرمود دروغ گفتند کسی که جنب از حرام است و زنا کننده و ناصب و هرهمه خلق خدا در این حمام خود را میشویند بعد این درمان چشم زخم است؟ همانا درمان چشم زخم بقرائت حمد و معوذتین و آیت الکرسی و بخور به قسط و کندر و مرمکی است.
کندر بخوری همان کندر ماده و قرمز رنگ و تلخ است.
خیلی ها سوال میکنند درمان چشم زخم چیست؟ علاج آن چه قبل و چه بعد از چشم خوردن همین بخور است. افرادی که احتمال است که بیماری آنها معلول چشم زخم است مانند سرطان خون باید این بخور را استفاده کنند.
قرائت را انجام دهند و بعد از آن بخور انجام دهند. بخور را روی آتش بریزند که دود کند و فرد بیمار را بگیرد. حداقل سه بار این کار را انجام دهند.
قسط سه نوع است: قسط هندی و قسط عربی و قسط دریایی که به نظر میرسد که قسط هندی همان قسط دریایی است. در بخور استفاده از قسط مهم است و نوع آن فرقی نمیکند.
ثفا
در روایتی آمده است:
الثُّفَّاءُ دَوَاءٌ لِكُلِّ دَاءٍ وَ لَمْ يُدَاوَ الْوَرَمُ وَ الضَّرَبَانُ بِمِثْلِه[6] یعنی ثفاء درمان همه بیماریها است. و ورم و ضربان به مثل ثفاء درمان نمیشود.
در زبان عربی ورم شامل غده هم میشود.
معلوم نیست ثفاء چیست؟ برخی اصرار دارند تخم شاهی است و دیگری میگوید خردل است و بیشتر قائلاند که زنیان است. ما در درمان سرطان از هر سه استفاده میکنیم.
در روایتی درمورد زنیان آمده است:
النَّانْخَواهُ وَ الْجَوْزُ يُحْرِقَانِ الْبَوَاسِيرَ وَ يَطْرُدَانِ الرِّيحَ وَ يُحَسِّنَانِ اللَّوْنَ وَ يُخَشِّنَانِ الْمَعِدَةَ وَ يُسَخِّنَانِ الْكُلَى[7] یعنی زنیان و گردو بواسیر را میسوزانند و ریح را قطع میکنند و رنگ رخسار را نیکو میکنند و معده را زبر میکنند و کلیه را گرم میکنند.
بنابراین درمان عمومی که اختصاص به یک بیماری خاص ندارد. اگر گفتیم ثفاء زنیان است درمان کل بیماریها است علاوه بر بیماریهایی که در این روایت ذکر شده است.
طریقه مصرف ثفاء
صبح و شب به اندازه یک قاشق مربا خوری آسیاب شده آن را بخورند. توده و ورم به طور کلی را آب میکند.
درمان با سبزیجات
سبزیجاتی که درمان عمومی دارند.
تره
بهترین سبزی است و هیچ سبزی را نمیتوان با آن مقایسه کرد و هیچ سبزیای نمیتواند جایگزین آن باشد. زیرا در ورایات میفرماید تره نسبت به بقیه سبزیها نسبت نان نسبت به بقیه غذاها است. انسان میتواند به نان اکتفاء کند و نان میتواند انسان را از غذاهای دیگر بینیاز کند.
روایتی را کلینی از پیامبر ص نقل میکند:
ذُكِرَتِ الْبُقُولُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ كُلُوا الْكُرَّاثَ فَإِنَّ مَثَلَهُ فِي الْبُقُولِ كَمَثَلِ الْخُبْزِ فِي سَائِرِ الطَّعَامِ أَوْ قَالَ الْإِدَام[8] یعنی نزد پیامبر ص صحبت از سبزیجات شد فرمود تره بخورید چراکه مثال او در سبزیجات مثل نان در دیگر غذاها است یا در دیگر چیزهایی که با نان خورده میشود.
روایت دیگری میفرماید:
سَنَامُ الْبُقُولِ وَ رَأْسُهَا الْكُرَّاثُ وَ فَضْلُهُ عَلَى الْبُقُولِ كَفَضْلِ الْخُبْزِ عَلَى سَائِرِ الْأَشْيَاءِ وَ فِيهِ بَرَكَةٌ وَ هِيَ بَقْلَتِي وَ بَقْلَةُ الْأَنْبِيَاءِ قَبْلِي وَ أَنَا أُحِبُّهُ وَ آكُلُهُ وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى نَبَاتِهِ فِي الْجَنَّةِ يَبْرُقُ وَرَقُهُ خُضْرَةً وَ حُسْناً[9] یعنی کوهان و بالاترین و سر همه سبزیجات تره است و فضل تره بر بقیه سبزیجات مانند برتری نان بر دیگر چیزها است در آن برکتی است و آن سبزی من و سبزی انبیاء قبل از من است و من آن را دوست دارم و آن را میخورم و گویا به بوته آن در بهشت نگاه میکنم که برگ آن از سبزی و زیبایی برق میزند.
روایت دیگری آمده است:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّهُمْ يَقُولُونَ فِي الْهِنْدَبَا يَقْطُرُ عَلَيْهِ قَطْرَةٌ مِنَ الْجَنَّةِ فَقَالَ إِنْ كَانَ فِي الْهِنْدَبَا قَطْرَةٌ فَفِي الْكُرَّاثِ سِت[10] یعنی به امام صادق ع عرض کردم مردم درمورد کاسنی میگویند که روی آن قطرهای از بهشت است فرمود اگر در کاسنی قطرهای است در تره شش قطره است.
در روایت دیگر هفت قطره آمده است و در روایت سومی میفرماید در آب بهشت غوطه ور میشود.
خاصیت درمانی تره
سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْكُرَّاثِ فَقَالَ كُلْهُ فَإِنَ فِيهِ أَرْبَعَ خِصَالٍ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَ يَطْرُدُ الرِّيَاحَ وَ يَقْمَعُ الْبَوَاسِيرَ وَ هُوَ أَمَانٌ مِنَ الْجُذَامِ لِمَنْ أَدْمَنَه[11] یعنی درباره تره از امام صادق ع سوال شد فرمود تره بخور چراکه در آن چهار فایده است: دهان را خوشبو میکند، باد معده را طرد میکند و بواسیر را قطع میکند و امان از جذام است.
البته ممکن است تره مانند پیاز در لحظات اول دهان را بد بو کند اما چون آنتی باکتریال است به مرور زمان دهان را خوشبو میکند.
در روایت دیگری آمده است:
اشْتَكَى غُلَامٌ لِأَبِي الْحَسَنِ ع فَسَأَلَ عَنْهُ فَقِيلَ بِهِ طُحَالٌ فَقَالَ أَطْعِمُوهُ الْكُرَّاثَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَأَطْعَمْنَاهُ فَقَعَدَ الدَّمُ ثُمَّ بَرَأ[12] یعنی غلامی که گفته میشد بیماری طحال دارد به امام کاظم ع شکایت کرد فرمود به او سه روز تره بدهید راوی میگوید این کار را کردیم و خوب شد.
کسانی که اسهال به همراه خونریزی مقعد است درمان طحال برای او مفید است.
روایت دیگر میفرماید برای درمان طحال تره را در روغن زرد(گاوی یا گوسفندی) سرخ شود.
روایت دیگری را ام سلمه نقل میکند:
اشْتَكَيْتُ بِالْمَدِينَةِ شَكَاةً شَدِيدَةً فَأَتَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع فَقَالَ لِي أَرَاكَ مُصْفَرّاً قُلْتُ نَعَمْ قَالَ كُلِ الْكُرَّاثَ فَأَكَلْتُهُ فَبَرَأَت[13] یعنی در مدینه بیماری سخت شدم و نزد امام کاظم ع رسیدم فرمود رنگت را زرد میبینم عرض کردم بله فرمود تره بخور راوی میگوید خوردم و خوب شدم.
برطرف شدن زردی صورت به معنای این است که خون بدن را زیاد میکند و صفرا را از بین میبرد. قطع کننده خون ریزی است. برای طحال و خونریزی مقعد و برای زردی صورت و کم خونی تره توصیه شده است بنابراین تره خونساز است و خونریزی را قطع میکند.
در داروهای قرص خون و خونساز و داروهای دیگر تره آمده است.
درحقیقت تولید کننده پلاکت خون است. روزی 150 تا 200 گرم تره پخته یا خام توصیه میکنیم.
سه نوع تره داریم که بعدا خواهیم خواند.
برای تالاسمی ماژور که آهن خون آنها زیاد است شاید مفید نباشد چون تره آهن دارد.
نکته اول
راز درمان تره چیست؟
دلیل اول اینکه تره تولید کننده خون و بعض ترکیبات خون مانند پلاکت است. پلاکت خونریزی را قطع میکند و سبب تولید گلبول قرمز هم میشود و صورت را سرخ میکند.
افرادی که فشار خون دارند یکی از منشا فشارخون زیادی خون است بنابراین این افراد باید در مصرف دقت کنند.
راز دوم این است که قطرههای بهشتی روی تره است. تره در آب بهشت غوطه ور میشود. چون قطره بهشتی درمان کل بیماریها است و اعتدال طبائع میآورد و این بالاترین حالت سلامتی است.
سند روایاتی که دلالت به قطرهی بهشتی دارند معتبر نیستند مگر اینکه به تعدد نقل اکتفاء کنیم.
اما در کتابهای معتبر مانند محاسن و کافی میباشد و بعید نیست که قابل اطمینان باشد و نشانهی آن هم روایتی است که پیامبر ص میفرماید گویا تره را در بهشت میبینم.
برقی درباره قطرههای بهشتی نقل میکند:
كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى الْمَائِدَةِ فَمِلْتُ عَلَى الْهِنْدَبَا فَقَالَ لِي يَا حَنَانُ لِمَ لَا تَأْكُلُ الْكُرَّاثَ فَقُلْتُ لِمَا جَاءَ عَنْكُمْ مِنَ الرِّوَايَةِ فِي الْهِنْدَبَا قَالَ وَ مَا الَّذِي جَاءَ عَنَّا فِيهِ قَالَ قُلْتُ إِنَّهُ يُقَطَّرُ عَلَيْهِ قَطَرَاتٌ مِنَ الْجَنَّةِ فِي كُلِّ يَوْمٍ قَالَ فَقَالَ لِي فَعَلَى الْكُرَّاثَ إِذاً سَبْعٌ قُلْتُ فَكَيْفَ آكُلُهُ قَالَ اقْطَعْ أُصُولَهُ وَ اقْذِفْ رُءُوسَه[14] یعنی سر سفره با امام صادق ع بودم از کاسنی خوردم فرمود یا حنان چرا تره نمیخوری عرض کردم به جهت روایاتی از شما است که درباره کاسنی وارد شده است. فرمود چه چیز از ما نقل شده است؟ عرض کردم همانا هر روز روی آن قطرهای از بهشت میریزد فرمود از این جهت روی تره هفت قطره میریزد عرض کردم چگونه تره را بخورم فرمود ته سفید و سر آن را جدا کن.
در این روایت امام میفرماید که اگر روی کاسنی یک قطره است روی تره هفت قطره است. شاید این تعبیر تردید ایجاد کند که شاید امام خواسته باشد قطرهی بهشتی را نفی کند. علاوه بر اینکه امام میپرسد چه چیزی وارد شده است. چون امام باید خود بداند آنچه را درباره تره است.
شاید سوال امام از اینکه چه چیزی درباره کاسنی نقل شده است برای تمهید مطلب قطرههای بهشتی روی تره باشد.
البته روایات دیگر هم وجود دارد که این تردید در آنها نیست. مانند آنچه که در آن میفرماید تره تکان ندهید چون روی آن قطرهی بهشتی است.
نکته دوم
شستن تره
روایات درباره شستن تره مختلف است:
رَأَى أَبَا الْحَسَنِ بِخُرَاسَانَ يَأْكُلُ الْكُرَّاثَ مِنَ الْبُسْتَانِ كَمَا هُوَ فَقِيلَ إِنَّ فِيهِ السَّمَادَ فَقَالَ لَا يَعْلَقُ بِهِ مِنْهُ شَيْءٌ وَ هُوَ جَيِّدٌ لِلْبَوَاسِير[15] فردی امام رضا ع را در خراسان در حال خوردن تره از باغ دید که تره را به همان حال و بدون شستن میخورد. عرض شد به آن کود حیوانی دادهاند. فرمود چیزی از کود به تره نمیچسبد و تره برای بواسیر مفید است.
اما در روایت دیگر میفرماید:
رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ يَقْطَعُ الْكُرَّاثَ بِأُصُولِهِ فَيَغْسِلُهُ بِالْمَاءِ فَيَأْكُلُه[16] یعنی امام رضا ع را دیدم درحالیکه تره را با ریشه سفید میکند و با آب میشست و میخورد.
در این روایت یکی مسئله شستن و دیگری خوردن ساقه سفید آن مورد تعارض است.
در سند روایت دوم که اشاره به شستن تره و خوردن آن با ساقه سفید آن دارد سهل بن زیاد دارد که فقها فرمودند "الامر فی السهل سهل" یعنی آن را معتبر میدانند بنابراین میتوان گفت سند معتبر دارد.
بنابراین تره را شسته و نشسته میشود خورد. به عنوان سبزی میتوان شست و برای درمان نشسته بخورید و درمان آن در همین قطرههای بهشتی است.
نکته سوم
انواع تره
تره سه نوع است:
نوع اول ترهای است که انتهای آن پیازچه قرمز رنگ دارد. در ایران ندیدم ولی در عراق و شام وجود دارد. تره شامی که ریشهی آن شبیه پیازچه میماند.
نوع دوم ترهی نبطی است. ترهای که انتهای آن سفید رنگ است. در روایات آمده است ترهی نبطی خوب است. نبط قومی است که در مرز ایران و عراق سکونت دارند منطقهی مابین العراقین سکونت دارند. اراکی که امروز وجود دارد قدیم به آن عراق عجم میگفتند درمقابل عراق العرب. نبطیها دو خصوصیت دارند یکی اینکه زنان آنها مانند زنان قریشی 60 سال حیض میبینند و دیگر اینکه ترهی آنها ترهای است که ریشهی آن سفید است.
در داروها این نوع تره را سفارش کردند. در روایتی میفرماید تره نبطی و در روایت دیگر میفرماید تره سفید که معلوم میشودکه هردو یکی است.
ترهای که الان در ایران موجود است همین ترهی نبطی است.
در روایات آمده است ترهی باغی و تره کاشتنی چون به آن کود میدهند بنابراین معلوم میشود مراد همان ترهی نبطی مراد است.
نوع سوم تره کوهی است. تره خوراکی نیست و بیشتر درمان و دارو است البته شاید انسان مصرف کند ضرری نداشته باشد. به آن مَلِه میگویند. شاید قویتر از ترههای معمولی باشد بعضی هم میگویند قوتی ندارد.