درس طب استاد تبریزیان
94/11/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: سنای مکی – هلیله
صحبت راجع به گیاهان دارویی با حالت درمان عمومی میباشد. یا درمان کل بیماریها باشند یا برای درمان مقدار زیادی از آنها مفید باشد.
سنای مکی
داروی شاخص و شاید بهترین دارو است.
حتی الامکان کسانی که دارو تجویز میکنند به اعتقاد بنده به نسخه خود سناء اضافه کنند. اگر هیچ دارویی جواب ندهد سناء جواب میدهند. حتما در بدن تغییر و تحولی به وجود میآورد.
سنا علاوه براین که درمان و دارو است و تنظیم کننده طبائع است، احساسی در انسان ایجاد میکند که در راستای اثرگذاری براعتقاد او بر داروی اسلامی است.
حداقل شکم کار میکند و احساس تغییر به انسان میدهد و تغییر چیزی است که انسان به دنبال آن است. اگر بهترین دارو مصرف بشود و تغییری احساس نشود اعتقاد به آن دارو از بین میرود. حداقل احساس سبکی به انسان میدهد و همین باعث پذیرش اثر دارو است و این خود یک درمان روحی و روانی برای بیمار است.
تجربه سی ساله ما این است که نسخهای که همراه با سنای مکی باشد اثر آن بیشتر است.
پیامبر ص تاکید روی سناء دارند و جزء سیاست تعدیلی او است. چون عرب ها از شبر استفاده میکردند به عنوان ملین اما پیامبر ص از آن نهی کردند. و بجای آن سنا را تاکید میکردند.
شِبِر گیاهی است شبیه شوید.
رأى صَلَى اللَّه عليه و سلِم الشُّبْرم عند أسماء بنت عُميس، و هي تريد أنْ تَشْرَبه، فقال: إنّه حارّ جار- أو قال: يارّ، و أمرها بالسَّنَا[1] پیامبر ص نزد اسماء شبر را دیدند که او میخواست بخورد فرمود آن شدیدا گرم است و امر فرمود که سنا مصرف کند.
در روایت دیگری از پیامبر ص آمده است:
و فى الحديث عن أسماء بنت عميس قالت: قال لى رسول الله، صلّى الله عليه و سلّم: بماذا كنت تَسْتَمْشِينَ؟ قلت بالشُّبْرُم. قال: حارّ حارّ، ثمّ اسْتَمْشَيْتُ بالسّنا[2] پیامبر ص از اسما پرسید از چه ملینی استفاده میکنید؟ عرض کرد با شبرم فرمود شدیدا گرم است و سپس از سناء استفاده کردم.
در یک روایت دیگر پیامبر ص میفرماید:
إِيَّاكُمْ وَ الشُّبْرُمَ فَإِنَّهُ حَارٌّ بَارٌّ وَ عَلَيْكُمْ بِالسَّنَا فَتَدَاوَوْا بِهِ فَلَوْ دَفَعَ شَيْءٌ الْمَوْتَ لَدَفَعَهُ السَّنَا[3] یعنی از شبر استفاده نکنید زیرا گرم است و برشما باد سناء مکی و خود را با سنا درمان کنید اگر چیزی مرگ را دفع کند آن سنا است.
این سیاست تعدیلی پیامبر ص است چون عربها با شبرم شکم خود را بکار میانداختند و پیامبر ص آنها را از این کار منع میکرد.
چه گیاه مفیدی است چون میتواند مرگ را دفع کند.
البته بخصوص در عربستان چون هوا گرم است شبرم یقینا ضرر میزند البته اختصاص به عربستان ندارد چون میفرماید حار بار یعنی غیر از گرمی مشکلات دیگری هم دارد.
در روایت دیگر میفرماید:
تَدَاوَوْا بِالسَّنَا، فَإِنَّهُ لَوْ كَانَ شَيْءٌ يَرُدُّ الْمَوْتَ لَرَدَّهُ السَّنَا[4] یعنی با سنا درمان کنید اگر چیزی مرگ را دفع کند آن سنای مکی است.
البته از این روایت بدست میآید که چیزی مرگ را دفع نمیکند بنابراین مراد سخت ترین بیماریها است. واقعا هم همینطور است کسانی که به کما میروند یا حالت سختی پیدا میکنند سنا برای آنها حیاتی است میتوانند آنها را به زندگی برگرداند.
سنای اصل برای مکه است ولی کم پیدا میشود حتی در خود مکه هم کم است. مینویسند سنای بلد است یعنی سنای مکه است. سنای پاکستانی و هندی هم وجود دارد و قیمت آنها خیلی متفاوت است.
اثر سنای مکی ده برابر سناهای دیگر است. چارهی آن این است که اندازه سنای غیر مکی بیشتر شود. مثلا اگر قرار است پنج گرم سنا داده شود سی یا پنجاه گرم سنای غیر مکی داده شود.
سیاهدانه تخصیص خورده بود به مرگ اما سنا بالاتر است و میفرماید اگر چیزی مرگ را دفع میکرد آن چیز سنا بود.
روایت سوم میفرماید:
عَلَيْكُمْ بِالسَّنَا فَتَدَاوَوْا بِهِ فَلَوْ دَفَعَ الْمَوْتَ شَيْءٌ دَفَعَهُ السَّنَا[5] برشما باد سنا با آن درمان کنید چراکه اگر چیزی مرگ را دفع میکرد هرآینه آن چیز سنا بود.
روایات متعدد به بیانهای متعدد برای سنا آمده است که بعد از دعا بهترین درمان است. چه بسا میان این تعداد روایت روایات معتبری هم باشد.
چرا پیامبر ص روی سنا تاکید میفرماید؟
چون پیامبر ص طبیب بود و وظیفه او نجات مردم از بیماریها و از مرگ بوده است. وظیفه پیامبر ص فقط تبلیغ احکام نبوده است بلکه خود را موظف به درمان مردم میدانست. بنابراین طب اسلامی وجود دارد. و ما باید از پیامبر ص پیروی کنیم و درمان مردم را به عهده بگیریم.
روایت دیگر از پیامبر ص میفرماید:
لَوْ كَانَ فِي شَيْءٍ شِفَاءٌ لَكَانَ فِي السَّنَاء[6] یعنی اگر چیزی درمان باشد همانا آن چیز سنا است.
این روایت اطلاق دارد به همین جهت ما میگوییم که در همه نسخهها باید سنا باشد. علاوه براین تاثیرات روحی و اعتقادی دارد.
استفاده از سنا سه روز یک بار مشکلی نیست.
افرادی هستند که غلبه چهار طبع را دارند این افراد با یک سنا مشکلشان حل میشود بعد از چند روز مشخص میشود که خلط غالب او چیست.
روایت امام صادق ع میفرماید:
لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِي السَّنَا لَقَابَلُوا كُلَّ مِثْقَالٍ مِنْهُ بِمِثْقَالَيْنِ مِنْ ذَهَبٍ أَمَا إِنَّهُ أَمَانٌ مِنَ الْبَهَقِ وَ الْبَرَصِ وَ الْجُذَامِ وَ الْجُنُونِ وَ الْفَالِجِ وَ اللَّقْوَةِ وَ يُؤْخَذُ مَعَ الزَّبِيبِ الْأَحْمَرِ الَّذِي لَا نَوَى لَهُ وَ يُجْعَلُ مَعَهُ هَلِيلَجٌ كَابُلِيٌّ وَ أَصْفَرُ وَ أَسْوَدُ أَجْزَاءً سَوَاءً يُؤْخَذُ عَلَى الرِّيقِ مِقْدَارَ ثَلَاثَةِ دَرَاهِمَ وَ إِذَا أَوَيْتَ إِلَى فِرَاشِكَ مِثْلَهُ وَ هُوَ سَيِّدُ الْأَدْوِيَة[7] اگر میدانستند که چه چیزی در سنا است هر مثقال آن را با دو مثقال ذهب میگرفتند آگاه باشید که امان از بهک و پیسی و جذام و جنون و فلج و لقوه است. و با کشمش بدون هسته(کشمش پلویی) گرفته میشود با هلیله کابلی و هلیله زرد و هلیله سیاه به مقدار مساوی قرار داده میشود در ناشتا ده گرم و موقع خواب ده گرم و این سید الادویه است.
این دارو مرکب ده از مرکبات اسلامی است. شاید سرطان را هم درمان کند. خود سنا پیشگیری است و این ترکیب سنا را تبدیل به درمانِ بیماریهای مذکور میکند.
مصرف کند تا بیماری برطرف بشود البته از اطلاق آن استفاده میشود که یکبار هم کافی است.
چهار گرم سنای مکی کافی است اما سنای پاکستانی یا هندی پنج گرم باشد بهتر است.
دم کردن سنا خوب است. جوشاندن آن اثر آن را کم میکند.
روایتی که بگوید سنا داروی همه بیماریها است (چیزی که برای سیاهدانه بود) نداریم اما از مجموع روایات مضمون درمان بودن سنا برای همه بیماریها بدست میآید . چراکه فرمود اگر چیزی باشد که مرگ را دفع کند آن چیز سنا است. از سیاهدانه که درمان همه بیماری ها بود اینگونه تعبیر نشد اما برای سنا این تعبیر آمده است.
چیزی که مرگ را بتواند دفع کند بیماریها را حتما درمان میکند. از اطلاق روایات هم میشود عمومیت سنا را استفاده کرد.
مصرف سنا در روز باشد بهتر است.
مکانیزم اثر سنا
مکانیزم درمان سنا این است که مواد زائد در خون و در بدن را خارج میکند. افرادی که داروهای شیمیایی استفاده میکنند یا غذاهای غیر ارگانیک مصرف میکنند اگر سنا بخورند اسهال زیاد میشوند اما افرادی که تغذیه نرمالی دارند شاید یک بار اسهال بشوند.
خوردن سنا باعث میشود که تمام مواد زائد از بدن خارج بشود.
هلیله
هلیله یک گیاه است اما به اعتبار مراحل رشد آن نوع آن متفاوت میشود.
اگر به اندازه دانه گندم باشد هلیله برنجی است اگر درشت تر باشد هلیله چینی میشود اگر سیاه رنگ شد هلیله سیاه میشود و اگر زرد رنگ بشود هلیله زرد میشود و اگر کاملا رشد کرد و بزرگ شد هلیله کابلی میشود.
هلیله جزء معجزات تمام طبها است. بلکه رسالهای از امام صادق ع داریم بنام رسالهی اهلیج که خدا را اثبات میکند.
درباره اصل اهمیت هلیله روایتی میفرماید:
عَلَيْكُمْ بِالْإِهْلِيلَجِ الْأَسْوَدِ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ طَعْمُهُ مُرٌّ وَ فِيهِ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاء[8] یعنی برشما باد هلیله سیاه چراکه از درخت بهشت است طعم آن تلخ و در آن شفاء از هر بیماری است.
یک سری از داروها را از بهشت معرفی میکنند یا اینکه قطرهای از بهشت روی آن میریزد مانند خرمای عجوه و کاسنی که یک قطره از بهشت روی آنها میریزد و تره که هفت قطره از بهشت روی آن میریزد یا مانند انجیر که میوهای بهشتی است. در این روایت هم میفرماید که هلیله از درخت بهشتی است.
میتوان از این داروهای بهشتی داروی ترکیبی درست کرد.
البته هلیله زرد و کابلی کمتر از هلیله سیاه نیست یقینا. استفاده از هلیله از قدیم و از زمان موسی بن عمران و حتی قبل از آن مرسوم بوده است. در روایتی که کلینی نقل میکند آمده است:
إِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع شَكَا إِلَى رَبِّهِ تَعَالَى الْبِلَّةَ وَ الرُّطُوبَةَ فَأَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ يَأْخُذَ الْهَلِيلَجَ وَ الْبَلِيلَجَ وَ الْأَمْلَجَ فَيَعْجِنَهُ بِالْعَسَلِ وَ يَأْخُذَهُ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هُوَ الَّذِي يُسَمُّونَهُ عِنْدَكُمُ الطَّرِيفَل[9] یعنی حضرت موسی ع از رطوبت و خیس بودن بدن شکایت کرد پس خداوند امر کرد هلیله و بلیله آمله را با عسل خمیر درست کند و مصرف کند. امام صادق ع فرمود این همان داروی طریفل است.
البته این ترکیب سه گانه (هلیله بلیله آمله) در چند دارو وارد شده است. داروی طریفل انواعی دارد واین ترکیب سه گانه در همه آن ها وجود دارد و علاوه بر آن در مرکب سه نیز این ترکیب سه گانه را دارد همچنین داروی استخوان نیز این ترکیب سه گانه را دارد.
خواهیم خواند که طریفل حداقل باید یک ماه بماند.
پیامبر ص روش دیگر درست کردن داروی طریفل را میفرماید:
الْهَلِيلَجُ الْأَسْوَدُ وَ بَلِيلَجُ وَ أَمْلَجُ يُغْلَى بِسَمْنِ الْبَقَرِ وَ يُعْجَنُ بِالْعَسَلِ يَعْنِي الطَّرِيفَلَ[10] یعنی هلیله و بلیله و آمله با روغن زرد گاوی پخته شود و با عسل مخلوط شود و این طریفل است.
یکی هم در رساله ذهبیه آمده است به نام طریفل اصفر یعنی طریفل زرد و چیزی دیگری دارد که محل بحث است.
استفاده از غیرداروهای اسلامی
ممکن است در طب یونانی گیاهان بیشتری داشته باشند. در طب اسلامی 150یا 160 و نهایتا 200 گیاه داریم اما در طب یونانی به شاید تا 1000 گیاه و دارو برسد آیا درست است که از گیاهان سنتی استفاده کنیم؟
از روایات استفاده میشود که فقط از داروهای اسلامی باید استفاده کرد. نباید شرق و غرب برویم. در طب سنتی گیاهان زیادی معرفی میکنند. مثلا تلخی فلان حیوان دریایی یا کیسه فلان حیوان درنده یا سنگدان فلان پرنده یا بیضه سگ آبی وجود دارد که نیازی به آنها نیست.
موید این مطلب روایتی است که الان میخوانیم: امام کاظم ع بیمار شدند و طبیبان نزد او آمدند و برای او نسخههای عجیب نوشتند حضرت فرمود:
أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْت[11] یعنی چه برشما آمده است؟ به آقای این ادویه اکتفا کنید. هلیله و رازیانه و شکر در اول تابستان سه ماه در هر ماه سه مرتبه و در اول زمستان سه ماه در هر ماه سه روز (یعنی در هر روز یک مرتبه) و به جای رازیانه مصطکی قرار داده میشود. پس مریض نمیشود مگر به مرض موت.
امام میفرماید سید هذه الادویه نه به جهت اینکه مواد دیگر را دارو میداند بلکه به جهت آنکه آن مواد در نظر مردم دارو هستند.
ما جملهی "چه برشما آمده است" را که امام ع به طبیبان آن روز گفت به همه طبهای دیگر امروزی میگوییم. چرا سراغ مواد شیمیایی و خاک و معادن رفتهاید؟
سوال
جایگزین چای چیست؟
جواب
دمنوش زیاد است. اصل دمنوش آب جوش آن است که در روایات تاکید شده است که فوائد زیادی دارد. بقیه هرچه میخواهید اضافه کنید به شرطی که در روایات آمده باشد. مانند آویشن، بابونه، دارچین، نعنا.
واگر اقتصار به این دمنوشهای اسلامی نمیکنید حداقل طبیعی استفاده کنید. چای طبیعی استفاده کنید.
این چای خارجی رنگ دارد اسانس دارد مواد شیمیایی دارد اگر شب تا صبح آن را نگه دارید نمیتوانید آن را نگاه کنید چه رسد به اینکه آن را مصرف کنید. چون طبیعی نیست ضرر دارد.
البته چای اشتهای کاذب به وجود میآورد.
میتوانید از آویشن استفاده کنید که بهترین درمان معده است و درمان حضرت امیر ع است.
درباره دم کردن میوهها بنده مطمئن نیستم به جهت اینکه میفرمایند میوه را نباید با آب خورد و از طرفی اگر خشک بشود مانند خورشتهای میوهای که در روایات برای بیماران سفارش شده است مثل خورشت آلو و خورشت به و خورشتهای دیگر که سفارش شده است.
بعید نیست چون خشک است مصرف آن با آب اشکال ندارد. اما قانون کلی داریم که میوه نباید با آب مصرف بشود. استثناء آن خورشتهای میوهای است.
اشکال دیگر در چای به این است که آن را میسوزانند تا رنگ بدهد. تفت میدهند تا حدی که بسوزد. اگر تفت ندهند و نسوزد رنگ نمیدهد.
درباره بادرنجبویه اگر همان باذروج است خوب است. اما مطمئن نیستیم که باذروج باشد. آخرین تحقیقات این است که باذروج ریحان کوهی است و همان چیزی است که تخم آن تخم شربتی است.
چای شمال هم خوب است.
سوال
برای عفونت کلیه درمان چیست؟
جواب
جامع با آب عسل مفید و موثر است و مانند مسخن و مرکب چهار و مرکب یک هم مفید است.
سوال
در پا لخته خونی است که دکترها گفتهاند با این حال نباید باردار بشود.
جواب
داروی لخته خون که لختهها را تحلیل میدهد و باز میکند و اعتقادم راجع به خانمها این است که وقتی باردار میشوند تمام مشکلات آنها حل میشود.