درس طب استاد تبریزیان
94/10/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: داروی قند – ادامه درمان با سوره حمد – درمان با سوره های انعام – یس – حشر – قدر – بسمله
داروی قند بالا
داروی مرکب چهار برای قند است اما داروی دیگری که از مجموع روایات استفاده میشود که داروی قند نام دارد.
• عدس الملک – پنج مثقال (از سنخ عدس است اما شدیدا تلخ است)
• تخم شنبلیله – سه مثقال
• تخم خرفه – دو مثقال
• شنبلیله – دو مثقال
• گزنه – دو مثقال
آسیاب و الک بشود و و با آب حل شود و خشک شود و به شکل قرص تهیه بشود.
مقدار مصرف: مقدار مصرف در افراد متفاوت است. بعضی یک دانه قرص در شب و برخی در صبح و شب و برخی در سه وعده و همه بعد از غذا باید مصرف کنند و مصرف بیشتر از سه بار صلاح نیست.
زمان مصرف: موقع لزوم و هر وقت قند بالا رفت باید از این دارو استفاده کنند. بخصوص افرادی که قرص های شیمیایی در آن ها اثر نمیکند.
داروی دیگری داریم که شاید بهتر از این دارو است که در آینده معرفی میکنیم.
بعضی از هندوانه ابوجهل و بخصوص هسته آن در درمان قند بالا استفاده میکنند اما خالی از ریسک نیست چون آسیب به کبد میزند و در روایات به شکل خوراکی وارد نشده است.
قند گاهی بخاطر عدم ترشح انسولین است و گاهی مقاومت سلول ها است و گاهی قند ناشتا بالا است و گاهی بعد از خوردن غذا قند بالا میرود. افرادی که بعد از خوردن غذا قند آن ها زیاد میشود و بدن کشش آن را ندارد باید مصرف کنند.
خوردن «مُر مکی» در روایات وارد نشده است و به شکل سرمه استفاده میشود. اما هندوانه ابوجهل موردی هست که به اندازه اندک استفاده میشود.
ادامه درمان با سوره حمد
راز درمانی سوره حمد چیست؟
اسم اعظم در سوره حمد است
یکی از رازهای درمانی سوره حمد این است که اسم اعظم الاهی در سوره حمد وجود دارد. اسم اعظم الاهی سبب میشود انسان قدرت پیدا کند و هرکاری انجام بدهد مانند اینکه مصافت طولانی را در چشم هم زدنی طی کند. همان کاری که «عاصف بن برخیا» انجام داد. او عرش بلقیس را قبل از به هم زدن پلک حاضر کرد.
اسم اعظم یک سری از اسرار دین ما است. راز خلقت هم میباشد و جزو علل و معلولات است. انسان به وسیله این اسم میتواند کارهای خارق العاده انجام دهد من جمله درمان بیماری ها است.
علم و دانش خیلی از کارهای سخت را آسان میکند و زمان را کوتاه میکند. اگر قدیم از یک شهری به شهر دیگر مسافرت میکردند زمان زیادی صرف میشد اما امروزه یک ساعته مصافت زیادی را طی میکند. فرق این دو علم و دانش است. علم و دانش مصافت بیست روزه را یک ساعته کرده است.
این دانش کسبی است اما اسم اعظم دانش لدنی است.
روایتی از شیخ صدوق داریم:
اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ مُقَطَّعٌ فِي أُمِّ الْكِتَاب[1] یعنی اسم اعظم در سوره حمد به صورت قطعه قطعه است و به صورت پیوسته نیست.
اگر اسم اعظم پیوسته باشد میشود با آن کارهای خارق العاده کرد اما قطعه قطعه بودن آن نیز اثر دارد و با آن بیماری ها درمان میشود.
سوره حمد آیه بسم الله الرحمن الرحیم دارد
بنابر این که این آیه به سوره حمد اختصاص دارد و سوره های دیگر این آیه را ندارند که برخی هم به این مطلب قائل شدند. بنابراین آیه بسم الله راز درمان سوره حمد است. در روایتی آمده است:
فَاتِحَةُ الْكِتَابِ هِيَ السَّبْعُ الْمَثَانِي، فُضِّلَتْ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ هِيَ الْآيَةُ السَّابِعَةُ مِنْهَا[2] یعنی سوره حمد سبع مثانی است و برتری داده شده است به آیه بسم الله الرحمن الرحیم و آن هفتمین آیه آن است.
سوره حمد حرف فاء ندارد
إِنَّ اللَّهَ لَمْ يُنْزِلْ عَلَيْكَ سُورَةً مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا فِيهَا فَاءٌ وَ كُلُّ فَاءٍ مِنْ آفَةٍ مَا خَلَا الْحَمْدُ لِلَّهِ فَإِنَّهُ لَيْسَ فِيهَا فَاء[3] یعنی همانا خداوند بر تو ای پیامبر سوره ای نازل نکرد مگر اینکه در آن سوره حرف فاء است و در هر فائی آفتی است به غیر از سوره حمد که در آن فاء نیست.
چون سوره حمد فاء ندارد شفاء است و این رازی از رازهای سوره حمد.
احتمال اول در تفسیر این روایت: یکی از احتمالات این است که هر فاء مانع یک آفتی میشود. ولی سوره حمد فاء ندارد مانع کل بیماری ها میشود. هر سوره به تعداد فائی که دارد به همان تعداد درمان بیماری است اما سوره حمد چون فاء ندارد درمان کل بیماری ها است.
احتمال دوم در تفسیر این روایت: احتمال دیگر آن است که فاء سبب بیماری است و فاء فساد است و بیشتر کلماتی که معنای بدی دارد در آن فاء وجود دارد مانند و فرقان و فرق(ترس) و فساد و فحشاء و فنا به همین جهت فاء سبب علت میشود.
دلیل نداریم که سوره توحید درمان است اما سوره حمد چون فاء ندارد درمان کل بیماری ها است.
احتمال اول خیلی بعید است به جهت اینکه سوره هایی داریم که درمان کل بیماری ها است و در آن ها هم فاء زیادی
وجود دارد مانند سوره «یس» و روایات آن را خواهیم خواند.
احتمال دوم در مسئله نیز که میگوید بیشتر کلمات دارای معنای بد، فاء دارند این طور نیست زیرا کلماتی که معنای بد دارند فاء ندارند و خیلی از کلماتی که معنای خوب دارند فاء دارند مانند فضیلت و فرد و فاطمه.
احتمال سوم در تفسیر این روایت: احتمال سوم این است که کل فاء من آفه به معنای این است که هر فائی سبب یک آفتی میشود. اشکال این است که سوره قرآن باید سبب آفت بشود و این معنا بعید است.
احتمال چهارم در تفسیر این روایت: احتمال بهتر این است که هر حرف فائی سپر یک آفتی است. یعنی هر حرف فاء مانع از درمان یک بیماری با سوره میشود. مثلا اگر سوره ای پنج فاء دارد مانع از درمان پنج بیماری میشود. ولی سوره حمد چون فاء ندارد کل بیماری ها را درمان میکند.
معلوم میشود فاء مانع شفاء است نه اینکه فاء سبب بیماری باشد.
درباره سوره یس باید بگوییم یک خصوصیت هایی دارد که فاء در آن سوره، مانع درمان بیماری نمیشود.
مسئله علم حروف آثار زیادی دارد که باید درباره آن تحقیق شود.
سوره حمد بین خداوند و بین بنده تقسیم شده است
در حدیث قدسی آمده است:
قَسَمْتُ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَبْدِي فَنِصْفُهَا لِي وَ نِصْفُهَا لِعَبْدِي وَ لِعَبْدِي مَا سَأَلَ إِذَا قَالَ الْعَبْدُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ بَدَأَ عَبْدِي بِاسْمِي وَ حَقٌّ عَلَيَّ أَنْ أُتَمِّمَ لَهُ أُمُورَهُ وَ أُبَارِكَ لَهُ فِي أَحْوَالِهِ فَإِذَا قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ حَمِدَنِي عَبْدِي وَ عَلِمَ أَنَّ النِّعَمَ الَّتِي لَهُ مِنْ عِنْدِي وَ أَنَّ الْبَلَايَا الَّتِي دَفَعْتُ عَنْهُ فَبِطَوْلِي أُشْهِدُكُمْ أَنِّي أُضِيفُ لَهُ إِلَى نِعَمِ الدُّنْيَا نِعَمَ الْآخِرَةِ وَ أَدْفَعُ عَنْهُ بَلَايَا الْآخِرَةِ كَمَا دَفَعْتُ عَنْهُ بَلَايَا الدُّنْيَا[4]
یعنی سوره حمد را بین خود و بنده خودم تقسیم کردم پس نصف آن برای من و نصف آن برای عبد من است. هنگامی که بنده بسم الله الرحمن الرحیم بگویم خداوند میگوید بنده من با اسم من شروع کرد و بر من واجب است که امور او را تام و تمام کنم و احوالش را مبارک کنم و زمانیکه بنده بگوید الحمدلله رب العالمین خداوند میگوید بنده من من را حمد کرد و دانست که نعمت های او از نزد من است و همانا بلاهایی که از او دفع کردم به خاطر منت من است شما را شاهد میگیرم که من به نعمت های دنیا نعمت های آخرت هم اضافه میکنم و بلاهای آخرت را از او دفع میکنم همانطور که بلاهای دنیوی را از او دفع کردم.
ضمائم سوره حمد
گاهی سوره حمد به تنهایی خوانده میشود و گاهی سوره دیگری مانند اخلاص به آن اضافه میشود:
مَنْ لَمْ تُبْرِئْهُ سُورَةُ الْحَمْدِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ لَمْ يُبْرِئْهُ شَيْءٌ كُلُّ عِلَّةٍ تُبْرِئُهَا هَاتَيْنِ السُّورَتَيْن[5] یعنی کسی که او را سوره حمد و سوره توحید از بیماری نجات ندهد هیچ چیز دیگری او را خوب نمیکند این دو سوره هر بیماری را درمان میکنند.
البته از روایات قبلی استفاده میشود که سوره حمد به تنهایی کافی است. در روایات میفرماید خواندن سوره حمد حداقل هفت مرتبه است ولی شاید اگر با سوره اخلاص بخواند یک مرتبه کافی است.
گاهی هم معوذتان به سوره حمد ضمیمه میشوند:
كَانَ النَّبِيُّ ص إِذَا كَسِلَ أَوْ أَصَابَهُ عَيْنٌ أَوْ صُدَاعٌ بَسَطَ يَدَهُ فَقَرَأَ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ ثُمَّ يَمْسَحُ يَدَهُ عَلَى وَجْهِهِ فَيَذْهَبُ عَنْهُ مَا كَانَ يَجِدُهُ[6]
یعنی پیامبر هنگامی که کسل میشد یا مبتلا به چشم زخم یا میگرن میشد دو دست خود را باز میکرد و حمد و معوذتین میخواند و با دست صورتش را مسح میکرد پس بیماری از او برطرف میشد.
این روش درمان دیگری است با سوره حمد و آن اضافه کردن معوذتین به سوره حمد است. ظاهرا این عمل اختصاص به پیامبر (ص) ندارد و ائمه این را فرمودند که ما هم این کار را انجام بدهیم مگر اینکه دلیلی داشته باشیم از مختصات پیامبر (ص) است.
یکی دیگر از ضمائم سوره حمد، اذان و اقامه است:
أَنَّهُ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِيهِ وَ قَدْ وُعِكَ وَ قَالَ لَهُ مَا لِي أَرَاكَ مُتَغَيِّرَ اللَّوْنِ؟ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ وُعِكْتُ وَعَكاً شَدِيداً مُنْذُ شَهْرٍ ثُمَّ لَمْ تَنْقَلِعِ الْحُمَّى عَنِّي وَ قَدْ عَالَجْتُ نَفْسِي بِكُلِّ مَا وَصَفَهُ لِيَ الْمُتَرَفِّعُونَ فَلَمْ أَنْتَفِعْ بِشَيْءٍ مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ الصَّادِقُ ع حُلَّ أَزْرَارَ قَمِيصِكَ وَ أَدْخِلْ رَأْسَكَ فِي قَمِيصِكَ وَ أَذِّنْ وَ أَقِمْ وَ اقْرَأْ سُورَةَ الْحَمْدِ سَبْعَ مَرَّاتٍ قَالَ فَفَعَلْتُ ذَلِكَ فَكَأَنَّمَا نَشَطْتُ مِنْ عِقَال[7]
یعنی یکی از دوستداران بر حضرت وارد شد درحالیکه مبتلا به تب شده بود و امام به او فرمود چه شده که رنگ تو تغییر کرده است عرض کرد مبتلا به تب شدید به مدت یک ماه شدم و هنوز قطع نشده است و خودم را به هر چیزی که دکترها گفته بودند درمان کردم اما درمان نشدم امام فرمود دکمه های پیراهنت را باز کن و سرت را داخل پیراهن کن و اذان و اقامه بخوان و سوره حمد را هفت مرتبه بخوان راوی گفت این کار را انجام دادم گویا از بسته بودن باز شدم.
این روایت میفرماید به علاوه اذان و اقامه هفت مرتبه سوره حمد خوانده باشد.
پس احتمال دارد که انسان هفت مرتبه سوره حمد بخواند ولی خوب نباشد. ولی اگر هفتاد مرتبه بخواند امام میفرماید من ضامن خوب شدن او هستم و تجربه کنید و شک نکنید. شاید سوره حمد با اذان و اقامه جایگزین هفتاد مرتبه خواندن سوره حمد باشد.
درمان با سوره انعام
سوره انعام هم مهم است و فضائل و خصائصی دارد و از جمله سوره هایی است که درمان کل بیماری ها است. در روایات وارد شده است که هنگامی که این سوره نازل شده است همراه آن هفتاد طیف فرشته مشارکت داشته اند. و با نیرویی که فرشته ها دارند نشان دهنده خصوصیت این سوره است.
پیامبر هم فرمود این سوره را تعظیم کنید و اهمیت بدهید زیرا اسم خداوند در این سوره هفتاد مرتبه آمده است.
در روایتی آمده است:
إِذَا بَدَأَتْ بِكَ عِلَّةٌ تَخَوَّفْتَ عَلَى نَفْسِكَ مِنْهَا فَاقْرَأِ الْأَنْعَامَ فَإِنَّهُ لَا يَنَالُكَ مِنْ تِلْكَ الْعِلَّةِ مَا تَكْرَه[8] یعنی هنگامی که در تو بیماری شروع شد و بر خودت ترسیدی از هلاک شدن سوره انعام را بخوان که به تو از آن بیماری به تو آسیبی نخواهد رسید.
خوب است که به افرادی که بیماری سخت دارند سفارش کنیم که سوره انعام را بخوانند.
در روایت دیگری آمده است:
دَخَلْتُ الْمَدِينَةَ فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اعْتَلَلْتُ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي بِالْحَجِّ وَ أَتَيْتُكَ مُسْتَجِيراً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مِنْ عِلَّةٍ أَصَابَتْنِي وَ هِيَ الدَّاءُ الْخَبِيثَةُ قَالَ أَقِمْ فِي جِوَارِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ فِي حَرَمِهِ وَ أَمْنِهِ وَ اكْتُبْ سُورَةَ الْأَنْعَامِ بِالْعَسَلِ وَ اشْرَبْهُ فَإِنَّهُ يَذْهَبُ عَنْكَ[9]
یعنی داخل مدینه شدم و نزد امام صادق(ع) آمدم و عرض کردم ای فرزند رسول خدا برای اهل بیتم حج را بهانه کردم و نزد تو پناه آورده ام چون مبتلا به جذام شدم امام فرمود در کنار پیامبر اقامت کن و در حرم امن او اقامت کن و سوره انعام را با عسل بنویس و بنوش زیرا از تو برطرف میشود.
مریضیِ خبیث در آن زمان جذام بوده و امروز سرطان است بعید نیست که این کار درمان سرطان باشد.
روایات کتاب طب الائمه به امام عرضه شده است.
درمان با سوره یس
سوره یس هم درمان هر بیماری است. معروف است که سوره یس منافع زیادی دارد. کسی که صبح سوره یس بخواند تا شب و کسی که شب بخواند تا صبح محفوظ میماند. برای فوائد و مشکلات دنیوی خیلی مفید است. اسم سوره یس النافعه (یعنی نفع دارد) و القاضیه (یعنی چیزهای خوب را مقدر میکند) است.
در روایت آمده است:
مَنْ كَتَبَهَا ثُمَ شَرِبَهَا أَدْخَلَتْ جَوْفَهُ أَلْفَ دَوَاءٍ وَ أَلْفَ نُورٍ وَ أَلْفَ يَقِينٍ وَ أَلْفَ بَرَكَةٍ وَ أَلْفَ رَحْمَةٍ وَ نَزَعَتْ عَنْهُ كُلَّ غِلٍّ وَ دَاء[10] یعنی کسی که سوره یس را بنویسد و بنوشد درون او هزار دارو وارد میشود و از او هر چیزی که پنهان است و بیماری است را خارج میکند.
نوشتن با عسل بهتر است زیرا عسل خود درمان است.
برخی سوره یس را حک میکنند شاید نوشتن توسط خود فرد خصوصیتی داشته باشد.
در روایت دیگر آمده است:
يَا عَلِيُّ اقْرَأْ يس فَإِنَّ فِي يس عَشْرَ بَرَكَاتٍ فَمَا قَرَأَ جَائِعٌ إِلَّا شَبِعَ وَ لَا ظَمْآنُ إِلَّا رَوِيَ وَ لَا عَارٍ إِلَّا كُسِيَ وَ لَا عَزَبٌ إِلَّا تَزَوَّجَ وَ لَا خَائِفٌ إِلَّا أَمِنَ وَ لَا مَرِيضٌ إِلَّا بَرَأَ وَ لَا مَحْبُوسٌ إِلَّا أُخْرِجَ وَ لَا مُسَافِرٌ إِلَّا أُعِينَ عَلَى سَفَرِهِ وَ لَا يَقْرَءُونَ عِنْدَ مَيِّتٍ إِلَّا خَفَّفَ اللَّهُ عَنْهُ وَ لَا قَرَأَهَا رَجُلٌ لَهُ ضَالَّةٌ إِلَّا وَجَدَ طَرِيقَهَا[11]
یعنی ای علی یس بخوان زیرا در آن ده برکت است و نمیخواند شخص گرسنه مگر اینکه سیر میشود و نمیخواند انسان تشنه مگر اینکه سیرآب میشود و برهنه پوشیده میشود و مجرد متاهل میشود و ترسان امان مییابد و مریض خوب میشود و زندانی آزاد میشود و مسافر در سفرش کمک میشود و نزد هر مرده ای خوانده بشود خداوند بر او سبک میگیرد و گم شده بر میگردد.
البته این روایت در چند روایت وارد شده است و از جهت سند مقطوعه است و اعتبار ندارد ولی کتاب جامع الاخبار کتاب ظاهرا معتبر و با ارزشی است به علاوه کتاب الدعوات راوندی که آن را نقل کرده است.
این روایت سند معتبر ندارد و روایت واحده است ولی اگر ضمیمه روایات پیشین شود و روایاتی که میفرماید صد آیه قرآن خوانده بشود البته سوره یس کمتر از صد آیه دارد بنابراین باید با آیات دیگر سوره های دیگر ضمیمه بوشد. به این صورت شاید به حد تواتر اجمالی برسد. اگر کسی به مرحله اطمینان رسید میتواند عمل کند.
« لَا مَرِيضٌ إِلَّا بَرَأَ » این جمله نکره در سیاق نفی است که عقلا عمومیت دارد.
درمان با سوره حشر
روایات متعددی داریم که چهار آیه آخر سوره حشر برای ورم و سرطان خوب است و درمان کل بیماری ها است و از «قوارع قرآن» است. روایتی داریم که درمان کل بیماری ها به جز سام است. البته شرط آن این است که دست روی سر قرار بگیرد و این چهار آیه را بخواند.
البته روایت از نظر سند ضعیف است و خیلی قابل اطمینان نیست.
درمان با سوره قدر
در روایت آمده است:
وَ أَوْصَى أَصْحَابَهُ وَ أَوْلِيَاءَهُ مَنْ كَانَ بِهِ عِلَّةٌ فَلْيَأْخُذْ قُلَّةً جَدِيدَةً وَ لْيَجْعَلْ فِيهَا الْمَاءَ وَ لْيَسْتَقِي الْمَاءَ بِنَفْسِهِ وَ لْيَقْرَأْ عَلَى الْمَاءِ سُورَةَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ عَلَى التَّرْتِيلِ ثَلَاثِينَ مَرَّةً ثُمَّ لْيَشْرَبْ مِنْ ذَلِكَ الْمَاءِ وَ لْيَتَوَضَّأْ وَ لْيَمْسَحْ بِهِ وَ كُلَّمَا نَقَصَ زَادَ فِيهِ فَإِنَّهُ لَا يَظْهَرُ ذَلِكَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا وَ يُعَافِيهِ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ ذَلِكَ الدَّاء[12]
یعنی امام صادق(ع) به اصحاب و دوستدارانش وصیت کرد که اگر کسی بیمار شد کوزه نو بگیرد و در آن آب بریزد و به مردم آب رسانی کند و سوره قدر را به آب بخواند سی مرتبه سپس از آن آب بخورد و وضوء بگیرد و با آن خود را مسح کند و هر وقت آب کم میشود به آن اضافه کند زیرا سه روز این کار انجام دهد خداوند او را از بیماری خوب میکند.
درمان با بسم الله
عرض کردیم که بسم الله راز سوره حمد است و بسمله درمان کل بیماری ها است. روایات زیادی درباره بسمله داریم:
كُلُ أَمْرٍ ذِي بَالٍ لَا يُذْكَرُ بِسْمِ اللَّهِ فِيهِ فَهُوَ أَبْتَر[13] یعنی هر امر مهمی که در آن بسم الله گفته نشود ابتر است.
برای درمان هم روایاتی ذکر شده است:
لَوْ قَرَأْتَ بِسْمِ اللَّهِ تَحْفَظُكَ الْمَلَائِكَةُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ هُوَ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاء[14] یعنی اگر بسم الله بخوانی ملائکه محافظت خواهند بود تا به بهشت برسی و درمان از کل بیماری ها است.
در روایت دیگر روش دیگری برای درمان با بسم الله گفته است:
من کتبها و شربها لم یحتج معها الی دواء یصیبه لمرض یعنی اگر کسی آن را بنویسد و بنوشد با آن نیازمند دارویی نخواهد بود برای بیماری هایش.
آیا با این دو روایت میتوان اثبات کرد که بسمله به تنهایی دارو و درمان است؟ با وجود اینکه در کتاب معتبری وارد نشده اند.
البته مویداتی دارد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَقْرَبُ إِلَى الِاسْمِ الْأَعْظَمِ مِنْ بَيَاضِ الْعَيْنِ إِلَى سَوَادِهَا[15] یعنی بسمله نزدیک تر به اسم اعظم است از سیاهی چشم به سفیدی آن.
البته خصوص بسم الله به تنهایی نیست بلکه مراد سوره حمد است. چون بسمله جزو سوره حمد است شاید مراد کل سوره حمد باشد چون قبلا خواندیم که اسم اعظم در کل سوره حمد است.
سوال: خانمی هفتاد ساله که مثانه او استخوان اضافه آورده است درمان چیست؟
جواب: کسانی که استخوان اضافه در بدن دارند یا استخوان اضافه به وجود میآید در زانو یا در پاشنه یا ستون مهره ها، تراکم استخوانی به وجود میآید تا جائیکه روی نخاع فشار میآورد.
درمان آن پرهیز از مواد استخوان ساز و کلسیم دارها است مانند لبنیات شیر پنیر کشک کنجد کرفس و در مقابل گردو یا موادی که استخوان را تحلیل میدهند بخورد.
علاوه بر آن حجامت موضع شاید بی تاثیر نباشد
سوال: درمان فاصله بین فک ها چیست؟
جواب: فاصله بین دندان ها و فک ها شاید نوعا معلول نقص و خلل در عصب باشد به احتمال زیاد درمان آن جریان میخک است.
بیست و بیست و پنج تا سی گرم میخک در شیشه قرار بدهند و درب آن را خیلی محکم ببندد و گل مالی کند و دو روز در زمستان و یک روز در تابستان در معرض آفتاب قرار بدهند و میخک را در بیاورند و با آب باران حل کنند و به پشت بخوابند و نصف آن را فک بالا و نصف دیگر را فک پایین را بمالند و صبر کنند تا خشک بشود به احتمال زیاد این مشکل برطرف میشود.
داروی تقویت عصب هم مفید است.
سوال: درمان چربی های انباشته شده بالا تنه چیست؟
جواب: کلا درمان چربی سنای مکی است چون چربی بدن و چربی دور شکم را خارج میکند. البته پرهیزات هم موثر است و علاوه بر این گرم کردن موضع ها بی تاثیر نیست. با چیزی گرم کنند یا با چیز گرمی بشویند.
سنای مکی را سه روز یک بار بخورند تا چربی ها آب بشود. و برای زن باردار بد است و موجب سقط جنین میشود.
سوال: درمان سرطان روده چیست؟
جواب: برای درمان سرطان یکی داروی ثفا و داروی پیامبر(ص) و اگر روده بزرگ درگیر باشد تزریق جامع با آب عسل خیلی موثر است و تجربه شده است و فورا خون ریزی را متوقف میکند و خواندن چهار آیه آخر سوره حشر هم مفید است.