درس طب استاد تبریزیان

94/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمه طب اسلامی

 

صحبت راجع به جایگاه طب اسلامی است. مردم زمانیکه ناچار بشوند سراغ طب اسلامی می‌آیند.

اولین انتخاب مردم طب شیمیایی است و بعد طب سنتی است و طب اسلامی به عنوان آخرین انتخاب است. چرا طب اسلامی آخرین انتخاب است؟ علل و اسباب خاص خودش را دارد.

 

عوامل محجور ماندن طب اسلامی

 

تبلیغات سوء

دشمنان توانستند طب اسلامی را با ترفند کنار بزنند و به جای آن داروهای شیمیایی را جایگزین کنند. یکی از ترفندها این بود که جلوی حجامت را به روشی گرفتند. به حجام ناصرالدین شاه مبلغ زیادی دادند تا تیغ های حجامت خود را زهرآگین کنند و دو نفر از دربار مردند و ناصرالدین شاه دستور جلوگیری از حجامت داد.

آن ها دریافته بودند که تا مردم حجامت می‌کنند نیاز به داروهای شیمیایی پیدا نمی‌کنند. به این شکل داروهای شیمیایی جایگزین طب اسلامی شد.

انقلاب صنعتی

البته عامل های دیگری وجود دارد. انقلاب صنعتی ماشین و موشک و هواپیما آورده است و از جمله داروهای شیمیایی آورده است که داخل بسته بندی های زیبا و با عطر و طعم خوب قرار داده اند. مردم هم گمان کرده اند که همانند اختراعات دیگر است. تبلیغات زیادی داشته اند تا جائیکه طب شیمیایی کل دنیا را اشغال کرده است و طب های دیگر و طب های بومی را کنار زده است. طب های آفریقایی و عربی و هندی و چینی را کنار زده است.

کوتاهی علماء اسلام

عامل دیگر نیز کوتاهی علمای ما است. علما متعرض طب اسلامی نشده اند. تا این اواخر خیلی از علماء می‌گفتند که آیا اسلام طب دارد؟ امروزه هم خیلی ها که در دانشگاه ها هستند به ما ایراد می‌گیرند که اگر طب اسلامی وجود دارد چرا علماء عمل جراحی انجام می‌دهند و یا اینکه در خارج خود را درمان می‌کنند. جواب دادن از این اشکال هم کار سختی است.

 

جایگاه طب اسلامی

 

اگر بخواهیم بین طب ها مقایسه کنیم جایگاه طب اسلامی در کجا قرار دارد؟ باید بگوییم چون این طب از ائمه و پیامبر علیهم السلام نقل شده است بالاترین طب است.

چون خداوند خالق انسان است می‌داند که چه چیز برای بشر مفید است. بشر قدرت فهم این مسائل را ندارد. اگر پیشرفتی در طب بشر وجود دارد آن هم از انبیاء است چون گفته های انبیاء را بررسی کرده اند و به دست آوردهایی رسیده اند.

تجربه کردن تمام گیاهان از توانایی بشر خارج است. بنابراین منشا طب جدید وحی است اما چون بشر عقل دارد گیاهان را به مواد شیمیایی تبدیل کرده است و قرص های شیمیایی را ساخته است.

حقیقت این است که طب اول، طب اسلامی است. طب شیمیایی هیچ نیست و بیشتر داروهای شیمیایی از معادن تهیه می‌شود و معادن از خاک هستند بنابراین داروها غیر از خاک نیست. خوردن خاک در دین ما حرام است. رنگ داروها مهم نیست بلکه حقیقت آن ها خاک است.

 

مشکلاتی که در طب جدید وجود دارد

 

باید این مسئله مطرح بشود که حکم خوردن داروهایی که از خاک درست شده است چیست؟ خاک چیست؟ خاک همین منیزیم و پتاسیم و کلسیم و منگنز و سلیکات و امثال این ها است که مجموع این ها خاک است. طب جدید تک تک این ها یا ترکیبی از این ها را به شکل دارو می‌سازند. آیا این ترکیبات مشکل خوردن خاک را حل می‌کند؟

مشکل دیگر این است که کپسول های داروها از پی خوک است. اکثر شربت ها از الکل درست می‌شود. داروهایی که برای استخوان ساز و زانو درد از آمریکا می‌آید عنوان بازیافت روی آن ها آمده است. آن ها را در حقیقت از استخوان مرده استفاده کرده اند.

«آرجسترون» و «پروجسترون» که زنان برای نازایی و مشکلات زنان استفاده می‌کنند از ادرار زنان ایتالیایی درست می‌شود. بنده در دانشگاه شیراز این ها را مطرح کردم و معاون دانشگاه دارو سازی شیراز گفت من همه این حرف ها را تایید می‌کنم و اضافه کرد داروهای نیرو زایی که می‌آید از اسپرم و گوشت خوک ساخته شده است.

 

مضر بودن عمل های جراحی

 

عمل های جراحی قصابی است. یک روز آپاندیس را در می‌آورند و یک روز کیسه صفرا و یک روز طحال و یک روز قسمتی از روده و یک روز قسمتی از معده و یک روز رحم و یک روز تخم دان ها را بیرون می‌آورند و دور می‌اندازند. این درمان نیست درمان این است که این ها احیاء بشود.

در عمل جراحی قلب باز، قلب را کامل در می‌آورند و در کاسه قرار می‌دهند و یکی ، دو ساعت روی آن کار می‌کنند و دوباره سر جایش قرار می‌دهند. قلب وقتی نور و هوا ببیند افسرده می‌شود. افرادی که عمل قلب باز انجام می‌دهند تا آخر عمر افسرده و ناراحت اند علاوه بر مشکلات دیگر. پیامبر فرمود عمل جراحی انجام ندهید:

إِنَ‌ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ الْأَدْوَاءَ خَلَقَ لَهَا دَوَاء[1]

یعنی کسی که بیماری ها را خلق کرد برای آن ها دارو قرار داده است.

پس به عمل جراحی نیازی نیست.

برای آپاندیس بجای عمل جراحی از پنجاه گرم با 21 دانه سیاهدانه استفاده کنند. به هزاران نفر سفارش کردیم و خوب شدند.

کیسه صفراء اگر از سنگ پر بشود که امروزه برای آن درمان ندارند و کیسه را خارج می‌کنند، با داروی جامع امام رضا (ع) و سناء مکی یا صغمونیا سنگ ها آب می‌شوند حالا در یک یا چند مرحله.

برای گرفتگی رگ ها دارویی داریم که خیلی راحت گرفتگی رگ ها را باز می‌کند. بنابراین نیازی به عمل جراحی نیست. اگر نیازی به عمل جراحی باشد فقط در صورت ناچاری به عنوان مردار و لحم میته است.

اگر دکترها کاری می‌توانند بکنند بگذارید برای خودشان کاری انجام دهند. اگر مردم درمان می‌شوند پس چرا این همه بیماری زیاد شده است و این همه دارو مصرف می‌شود؟ مردم با وجود این همه دانشگاه ها و بیمارستان ها بیشتر بیمار شده اند.

 

آمار نگران کننده از بیماری ها

 

بنده دیشب آماری از وضعیت بیماری ها دادم. از هر هفت نفر یکی مبتلا به سرطان است و از هر چهار نفر یک نفر مبتلا به دیابت و از هر سه نفر یکی مبتلا به فشار خون است و از هر شش نفر یک نفر در سال بستری می‌شود. تنها هنر آن ها این است که مسکن می‌دهند و تا آخر انسان باید قرص مصرف کند.

در طب خداوند یک کلمه کافی است. ما یازده هزار روایت طبی داریم این یعنی وجود یازده هزار نسخه طبی که در هیچ طب دیگری وجود ندارد.

بنابراین طب جدید وضع را بدتر کرده است. خود پزشکان بیشتر از بقیه رعایت می‌کنند اما عمر آن ها کوتاه است. روستایی ها عمرهای طولانی تر از پزشکان است در حالیکه هیچ اطلاعی از پزشکی امروزی ندارند.

اگر پیچیدگی در طب جدید وجود دارد به آن نیازی نیست. خداوند انسان را خلق نکرد که تا آخر عمر گرفتار بیماری هایش باشد بلکه انسان برای عبادت خلق شده است و ضامن روزی او شده است و خداوند راه سلامتی را نشان داده است که همان سفارشات معصومین (ع) است.

درباره بیماری ها باید عرض کنم روایتی در این زمینه داریم که روزهای بیماری و روزهای سلامتی از اول تعیین شده است. خداوند از ابتدا مقدر کرده است که این شخص پنج روز بیمار باشد و اگر دارو هم مصرف کند خداوند اجازه می‌دهد که دارو اثر کند. در همین روایت می‌فرماید اگر قرار باشد که انسان زود تر خوب شود با دارو نیست بلکه با نیکی کردن و صدقه است. مقومات درمان همین نیکی و صدقه است.

بنابراین طبی وجود دارد به نام طب اسلامی. و این طب طب برتری است. بنده در این کتاب حال دکترها را ملاحظه کردم و نوشتم که طب اسلامی هم هست و باید آن را از حالت مردار خارج کنیم. باید بین مردم رواج پیدا کند و شناخته شده بشود و مردم از آن استفاده کنند.

حرف اول ما این بود اما الان می‌گوییم که طب اسلامی نه تنها باید از حالت مردار خارج بشود بلکه باید در صدر قرار بگیرد.

الان به ما می‌گویند که شما باید مجوز داشته باشید. اما ما می‌گوییم که خود این داروهای شیمیایی باید از حوزه مجوز بگیرند. چه کسی مجوز خوردن پی خوک را داده است؟ چه کسی مجوز خوردن استخوان داده است؟ خود طب شیمیایی باید مجوز بگیرند. تمام داروها باید دوباره ارزیابی بشوند.

مردم نمی‌دانستند که کپسول ها از پی خوک ساخته شده است و شربت ها 60% الکل دارد و پروجسترون و آرجسترون که خانم ها مصرف می‌کنند از ادرار خانم های ایتالیایی ساخته می‌شود.

طب اسلامی در همه موارد مانند تشخیص و درمان طب مستقلی است و تئوری خاص خود را دارد.

البته طب اسلامی چیزی نیست که انسان در مرحله اول کتاب طب را باز کند و داروهای نوشته شده را درست کند و به مردم بدهد. چون مردم باید به این طب اعتقاد داشته باشند. این اعتقاد یک زمانی مصادره شد. مردم یک زمانی با طب اسلامی و سنتی خود را درمان می‌کردند ولی وقتی انقلاب صنعتی آمد مردم اعتقاد خود را از دست دادند. باید باور و اعتقاد مردم برگردد. باید جوی درست شود که داروی اسلامی دارویی است که جبرئیل از طرف خداوند بر پیامبر وحی کرده است.

مشکل جدی ما این است که دکترهای جهان می‌گویند مثلا سرطان و ام اس و دیابت و فشار خون درمان ندارد. در این حالت چه کسی حرف من تنها در درمان پذیر بودن این بیماری ها را باور می‌کنند؟ ما نیاز داریم که شایع بشود این بیماری ها درمان پذیر است تا داروهای اسلامی اثر بکند. مردم حرف دکترها را باور کرده اند و خیلی برای آن ها سخت است که باور کنند این بیماری ها درمان دارد.

صاحبان داروهای شیمیایی صدها سال کار کردند تا طب خودشان را رواج دادند. ما باید همین قدر تبلیغات داشته باشیم که طب اسلامی موثر است.

شاید کسی بگوید در این کتاب نوشته ام که داروهای شیمیایی سریع تر اثر می‌کند اما الان به این نتیجه رسیده ام که داروهای اسلامی خیلی زود تر اثر می‌کند. طب شیمیایی اصلا درمان ندارد. داروهایی برای درمان آنفولانزا بعد از سه روز می‌دهند در حالیکه خود آنفلانزا بعد از سه روز خوب می‌شود.

 

مقومات طب اسلامی

 

در طب اسلامی علاوه بر دارو و درمان یک سری مقومات دارد که مسئله درمان را تقویت می‌کند مانند دعا. در طب اسلامی علاوه بر دارو دعا هم داریم. در دنیا چنین چیزی وجود ندارد بلکه تنها شگرد آن ها تبلیغ و ایجاد باور میان مردم است. روایتی از امام رضا(ع) نقل شده است:

أَيَّامُ‌ الصِّحَّةِ مَحْسُوبَةٌ وَ أَيَّامُ الْعِلَّةِ مَحْسُوبَةٌ وَ لَا يَزِيدُ هَذِهِ وَ لَا يَنْقُصُ هَذِهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَحْجُبُ بَيْنَ الدَّاءِ وَ الدَّوَاءِ حَتَّى تَنْقَضِيَ الْمُدَّةُ ثُمَّ يُخَلِّي بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ فَيَكُونُ بُرْؤُهُ بِذَلِكَ الدَّوَاءِ أَوْ يَشَاءُ فَيُخَلِّي قَبْلَ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ بِمَعْرُوفٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ بِرٍّ فَإِنَّهُ‌ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ‌ وَ هُوَ يُبْدِئُ وَ يُعِيد[2]

یعنی روزهای سلامتی شمرده شده و مقدر شده است و روزهای بیماری نیز شمرده شده است. این روزها کم و زیاد نمی‌شوند. خداوند جلوی تاثیر دارو را می‌گیرد تا مدت بیماری بگذرد سپس اجازه تاثیر دارو می‌دهد و درمان شخص به وسیله آن دارو خواهد بود یا اینکه خداوند بخواهد تا قبل از انقضاء مدت دارو اثر خود را بکند به وسیله نیکی و صدقه و احسان زیرا خداوند محو و اثبات می‌کند و او آغاز می‌کند و باز می‌گرداند.

بنابراین طب اسلامی علاوه بر اینکه دارو و درمان دارد، مقومات درمان دارد مانند نیکی و صدقه و احسان که درمان را جلو می‌اندازند.

از این روایت استفاده می‌شود که دارو نقش دارد. بنابراین وجود دارو لازم است. روایتی داریم:

إِنَّ نَبِيّاً مِنَ‌ الْأَنْبِيَاءِ مَرِضَ‌ فَقَالَ لَا أَتَدَاوَى حَتَّى يَكُونَ الَّذِي أَمْرَضَنِي هُوَ الَّذِي يَشْفِينِي فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَا أَشْفِيكَ حَتَّى تَتَدَاوَى فَإِنَّ الشِّفَاءَ مِنِّي وَ الدَّوَاءَ مِنِّي فَجَعَلَ يَتَدَاوَى فَأَتَى الشِّفَاء[3]

یعنی پیامبری از انبیاء بیمار شد و گفت خود را درمان نمی‌کنم تا اینکه کسی که من را بیمار کرد خود من را درمان کند خداوند به او وحی فرمود که تو را درمان نمی‌کنم تا اینکه خود را درمان کنی زیرا درمان از من است و دارو نیز از من است پس او شروع به درمان خود کرد و شفاء یافت.

البته هر چیزی نمی‌تواند دارو باشد و شخص باید داروها را بشناسند. روایتی داریم می‌فرماید:

ان لکل شئ دواء عرفه من عرفه و جهله من جهله

پس کسی که دارو را نمی‌شناسد بیماری او برطرف نمی‌شود. اینجا محل تلاش بشر است. باید داروها شناخته شود و روش تهیه آن ها و شرائط استفاده از دارو را بدانند. درست است که روزها سلامتی معین است ولی در همین روایت می‌فرماید دارو نیاز است.

البته معنای روایت این نیست که انسان خود را با داروهای شیمیایی درمان کند یا با عمل جراحی خود را درمان کند.

 

بدون اثر بودن تجربه بشر در درمان بیماری ها

 

جای تجربه وجود دارد. بشر می‌تواند گیاهان و داروهای مختلف را تجربه کند. البته حقیقت این است که بشر نمی‌تواند کاری انجام بدهد. بشر تجربه کرد و داروهای شیمیایی را درست کرد اما باعث بیماری بیشتر شده است. در همین سایت ها نوشته شده است که سونامی سرطان در راه است. پس کجاست این همه تلاش و دانشگاه و کشفیات؟

 

تبلیغات وسیع برای ساختن دارو در اذهان مردم

 

نکته دیگر این است که چه اتفاقی در دنیا درحال رخ دادن است؟ چرا یک شبه دارویی معرفی می‌شود و یک دارویی از بین می‌رود؟ چیزی که در دنیا اتفاق می‌افتد مسئله تلقین است. شرکتی دارویی برای مثلا سرطان درست می‌کند و به دانشگاه ها پول می‌دهند که این دارو را تبلیغ کنید و به دانشجوها تبلیغ می‌کنند که این دارو موثر است و به کشورهای دیگر نیز این تلقین را می‌کنند و دارو ها را می‌فروشند والا این دارو ها خاکی بیش نیست و در اذهان مردم دارو را موثر جلوه می‌دهند. حتی می‌توانم بگویم چیزی به عنوان دارو وجود ندارد بلکه همه آن ها تبلیغات است.

اگر قرار است که دارو در ذهن مردم ساخته بشود چرا ما طب اسلامی را تبلیغ نکنیم تا مردم باور به طب اسلامی پیدا کنند. بشر الان در راستای تلقین و تبلیغ مستر برای معرفی دارو قدم بر می‌دارد.

 

راز طب

 

نکته آخر این است که راز طب دلخوش کردن است. معنای طب به معنای خوش کردن است. امروزه بر عکس است چون دکترها مردم را می‌ترسانند. می‌گویند اگر خود را درمان نکنی به مشکلات دچار می‌شوی بلکه داروی سرطان را عمدا کشنده قرار دادند تا مردم در این راه هزینه کنند. این بر عکس آنچه سفارش شده است. حتی با یک کلمه می‌توان بیمار را درمان کند.


[1] دعائم الاسلام، قاضی نعمان، ج2، ص144.
[2] فقه الرضا، امام رضا ع، ص341.
[3] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص362.