«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
96/01/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث گوشت
گوشت قرمز
گوشت گوسفند
آنچه از تمامی روایات استفاده میشود، بهترین گوشت، گوشت گوسفند نر است. البته در ترتیب اهمیت در عربی، بهترین گوشت «غنم» است که گوسفند و بز را شامل میشود.
﴿وَ أَهُشُّ بِها عَلى غَنَمي﴾[1]
یعنی برگ درختان را با آن براى گوسفندانم فرومىريزم
گوسفند در عربی «ضان» است. در روایات از «غنم» بهترین آن «ضان» است که همان گوسفند نر است. بین شیعیان و سنی ها در تفضیل وجود دارد. سنی ها میگویند بز بهتر است ولی شیعیان میگویند گوسفند بهتر است.
کشورهای خلیج از ایران بز را با کشورهای بالا خریداری میکنند زیرا برای آن ها ارزش دارد ولی مستفاد از روایات ما، گوسفند بهتر است و میفرمایند اگر چیزی بهتر از گوسفند بود، خداوند آن را به جای اسماعیل فدا میکرد.
﴿وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظيمٍ﴾[2]
یعنی ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم
یعنی به جای اسماعیل، ذبح عظیمی دادیم که آن گوسفند نر است.
عامه از تجربه استفاده میکنند و مثلا میگویند گوشت گوسفند فلان مشکل را میآورد که روایت آن را خواهیم خواند، و میگویند که بیماری زا است بنابراین گوشت بز خوب است.
بنابراین میان گوشت های قرمز بهترین گوشت، گوشت گوسفند نر است.
در درجهی دوم، گوشت بز نر قرار دارد. در درجهی سوم گوشت گوسفند ماده است و درجهی چهارم گوشت بز ماده است.
در میان گوشت های سفید، گوشت کبوتر است که خواهیم خواند که حتی در میان کل گوشت ها از گوشت گوسفند هم بهتر است.
در روایت آمده است:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَ مِنْ كُلِ شَيْءٍ شَيْئاً اخْتَارَ مِنَ الْإِبِلِ النَّاقَةَ وَ مِنَ الْغَنَمِ الضَّائِنَةَ[3]
یعنی خداوند از چیزی، چیزی را اختیار کرد ... و از غنم گوسفند نر را اختیار کرد.
غنم، اعم از گوسفند و بز است که خداوند گوسفند را انتخاب کرده است.
در روایت آمده است:
قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع إِن أَهْلَ بَيْتِي لَا يَأْكُلُونَ لَحْمَ الضَّأْنِ قَالَ وَ لِمَ قُلْتُ يَقُولُونَ إِنَّهُ يُهَيِّجُ لَهُمُ الْمِرَّةَ وَ الصَّفْرَاءَ وَ الصُّدَاعَ وَ الْأَوْجَاعَ فَقَالَ يَا سَعْدُ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَيْئاً أَكْرَمَ مِنَ الضَّأْنِ لَفَدَى بِهِ إِسْمَاعِيلَ ع[4]
یعنی به امام رضا(ع) عرض کردم اهل بیت من گوشت گوسفند نمیخورند امام(ع) فرمود چرا نمیخورند؟ عرض کرد میگویند گوشت گوسفند سبب هیجان غلبهی سوداء و صفراء و میگرن و دیگر دردها میشود فرمود اگر خداوند چیزی بهتر از گوسفند میدید همان را فدای اسماعیل قرار میداد.
در روایت دیگر آمده است:
ذُكِرَ اللُّحْمَانُ عِنْدَ الرِّضَا ع- فَقُلْتُ مَا لَحْمٌ بِأَطْيَبَ مِنْ لَحْمِ الْمَاعِزِ فَنَظَرَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ ع فَقَالَ لَوْ خَلَقَ اللَّهُ مُضْغَةً أَطْيَبَ مِنَ الضَّأْنِ لَفَدَى بِهَا إِسْمَاعِيلَ[5]
یعنی از گوشت ها نزد امام رضا(ع) یاد شد عرض کردم گوشت خوشمزه تر از گوشت بز نیست امام(ع) به من نگاه کرد فرمود اگر گوشتی بهتر از گوشت گوسفند بود همانا خداوند آن را فدای اسماعیل قرار میداد.
راجع به خود گوسفند، بهترین گوشت گوسفند، گوشت گوسفند نر و جوان و چاق است زیرا لاغری نشان بیماری است. جوان از شش ماه تا یکسال است.
در روایت آمده است:
كُلِ اللَّحْمَ النَّضِيجَ مِنَ الضَّأْنِ الْفَتِيِّ أَسْمَنِهِ لَا الْقَدِيدَ وَ لَا الْجَزُورَ وَ لَا الْبَقَر[6]
یعنی گوشتی بخور که خوب پخته شده باشد از گوسفند جوان چاق نه گوشت خشک و شتر و گاو.
بیشترین قربانی که در منا انجام میشود، گوسفند نر است.
گوشت بز
عرض شد بز نر در مرتبهی دوم است.
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ النَّعْجَةُ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَمِ الْمَاعِزُ قَالَ إِنْ كَانَ الْمَاعِزُ ذَكَراً فَهُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ وَ إِنْ كَانَ الْمَاعِزُ أُنْثَى فَالنَّعْجَةُ أَحَبُّ إِلَيَّ قَالَ قُلْتُ فَالْخَصِيُّ يُضَحَّى بِهِ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ لَا يَكُونَ غَيْرُهُ وَ قَالَ يَصْلُحُ الْجَذَعُ مِنَ الضَّأْنِ فَأَمَّا الْمَاعِزُ فَلَا يَصْلُحُ قُلْتُ الْخَصِيُّ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَمِ النَّعْجَةُ قَالَ الْمَرْضُوضُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنَ النَّعْجَةِ وَ إِنْ كَانَ خَصِيّاً فَالنَّعْجَةُ[7]
یعنی از امام صادق(ع) سوال کردم آیا گوسفند ماده بهتر است یا بز فرمود اگر بز نر باشد نزد من محبوب تر است و اگر بز ماده باشد گوسفند ماده نزد من محبوب تر است
البته این روایت در مورد قربانی است و شاید هم به مسئلهی تغذیه هم سرایت کند زیرا قربانی بودن یک چیز نشانهی بهتر بودنش است. به همین جهت وقتی به جای حضرت اسماعیل(ع) گوسفند قربانی شد، ائمه(ع) این را دلیل بر بهتر بودن گوشت گوسفند ذکر کردند.
بنابراین وقتی در قربانی، بز نر مقدم بر گوسفند ماده است معلوم میشود برای تغذیه هم بز نر بهتر از گوسفند ماده است.
از این روایت بدست میآید از لحاظ خوراک و طعم و مزه، گوشت بز نر بعد از گوشت گوسفند نر قرار میگیرد.
ما سفارشی داریم به خوردن گوشت بز در «حزیران» یعنی اول ماه تابستان چون فصل گرما است و گوشت بز هم سرد و سوداء زا است.
گوشت شتر
البته در روایات روی گوشت شتر هم خیلی سفارش شده است و در قربانی کردن بر گوشت گوسفند هم مقدم است. بهترین قربانی در منا، گوشت شتر است و در مرحلهی بعد گوشت گوسفند است.
بنابراین بعید است که بز نر بر شتر مقدم باشد زیرا روایات زیادی شتر را توصیه کردند و شتر در قرآن هم ذکر شده است.
قرآن در مورد شتر میفرماید:
﴿ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُون﴾[8]
یعنی هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مىكنند
ما میخواهیم بگوییم شتر در مرحلهی پنجم و بعد از گوسفند نر و بز نر و گوسفند ماده و بز ماده است.
در روایات آمده است که خوردن گوشت شتر و دوست داشتن گوشت شتر از «حنیفیه» یعنی سنت ابراهیمی است ولی اسرائیل یعنی یعقوب، گوشت شتر را برای خود حرام کرد و خداوند به تبع او، گوشت شتر را بر بنی اسرائیل حرام کرد.
در روایت آمده است:
عَلَيْكُمْ بِأَكْلِ لُحُومِ الْإِبِلِ فَإِنَّهُ لَا يَأْكُلُ لُحُومَهَا إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ مُخَالِفٍ لِلْيَهُودِ أَعْدَاءِ اللَّه[9]
یعنی بر شما باد خوردن گوشت شتر زیرا گوشت شتر نمیخورد مگر هر مومن مخالف با یهودی که دشمنان خداوند هستند.
در روایت دیگر آمده است:
مِنْ تَمَامِ الْإِسْلَامِ حُبُّ لَحْمِ الْجُزُر[10]
یعنی دوست داشتن گوشت شتر از کمال اسلام است.
گوشت شتر، شهوت گوشت و گرسنگی را از بین میبرد.
گوشت گاو
روایات متعددی داریم که میفرماید گوشت گاو ضرر دارد و بیماری زا است.
در روایت آمده است:
مَنْ أَكَلَ لُقْمَةً سَمِينَة نَزَلَ مِثْلُهَا مِنَ الدَّاءِ مِنْ جَسَدِهِ وَ لَحْمُ الْبَقَرِ دَاءٌ وَ سَمْنُهَا شِفَاءٌ وَ لَبَنُهَا دَوَاءٌ وَ مَا دَخَلَ الْجَوْفَ مِثْلُ السَّمْن[11]
یعنی ... گوشت گاو بیماری است و روغن زرد گاوی شفاء است و شیر گاو دارو است ...
در روایت دیگر آمده است:
لُحُومُ الْبَقَرِ دَاء[12]
گوشت های گاو بیماری است.
در روایت معتبر از امام صادق(ع) آمده است:
أَلْبَانُ الْبَقَرِ دَوَاءٌ وَ سُمُونُهَا شِفَاءٌ وَ لُحُومُهَا دَاءٌ[13]
شیرهای گاو دارو و روغن زرد گاوی شفاء و گوشت گاو بیماری است.
ولی در عین حال گوشت گاو جزء غذاهای حلال است و در قرآن آمده است:
﴿فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنيذ﴾[14]
یعنی و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد
وقتی ملائکه به منزل حضرت ابراهیم (ع) آمدند، حضرت گوساله ای رو برای آن ها آماده کرد ولی ملائکه از آن نخوردند.
اینکه یک پیامبر گوساله میپزد معلوم میشود که گوشت گوساله خوب است.
برخی قائل شده اند که گوشت گوساله خوب است ولی گوشت گاو نر یا ماده خوب نیست.
«حنیذ» به معنای بریان شده ما بین دو سنگ است. برای این است که مواد چسبناک و آبگوشت سرازیر بشود و از بین برود.
داء مطلق است و مراد سبب بیماری است. اگر میدانید «مره» سبب بیماری است، سبب خیلی از بیماری ها است و اختلاف بیماری به اندازهی اختلاف غلبهی «مره» است.
ممکن است تا یک حدی «مره» غلبه کند و انسان مبتلا به عصبانیت بشود و اگر غلبه بیشتر بشود ممکن است انسان مبتلا به جنون بشود. بنابراین «مره» سبب بیماری های مختلفی است.
بنده معتقد هستم گوشت گاو، غلبهی بلغم میآورد زیرا سرد و تر است. اگر سوداء هم بیاورد، سودای معمولی نیست بلکه سودایی است که در حد بیماری است.
مهم این است که گوشت گاو سبب جنس بیماری است.
مواردی داریم که خوردن گوشت گاو سفارش شده است.
در روایت آمده است:
إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ شَكَوْا إِلَى مُوسَى مَا يَلْقَوْنَ مِنَ الْبَيَاضِ فَشَكَا ذَلِكَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ مُرْهُمْ يَأْكُلُوا لَحْمَ الْبَقَرِ بِالسِّلْق[15]
یعنی بنی اسرائیل به حضرت موسی(ع) از سفیدی پوست شکایت کردند و حضرت موسی به خداوند شکایت کرد خداوند فرمود به آن ها امر کن گوشت گاو را با برگ چغندر بخورند.
در روایت دیگر آمده است:
مَرَقُ لَحْمِ الْبَقَرِ يَذْهَبُ بِالْبَيَاضِ[16]
یعنی خورشت گوشت گاو سفیدی پوست را از بین میبرد.
«سلق» به معنای برگ چغندر است.
«بیاض» به معنای انواع سفیدی اعم از بهک و برص است و گاهی اوقات به جهت غلبهی صفراء سفیدی هایی در صورت پدیدار میشود.
در روایت آمده است:
السَّوِيقُ وَ مَرَقُ لَحْمِ الْبَقَرِ يَذْهَبَانِ بِالْوَضَح[17]
یعنی سویق و خورشت گوشت گاو هر دو وضح را از بین میبرند.
«وضح» به معنای سفیدی و تغییر کردن رنگ پوست است.
گوشت گاو برای پیسی و جذام هم خوب است.
مَنْ أَكَلَ مَرَقاً بِلَحْمِ بَقَرٍ أَذْهَبَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ الْبَرَصَ وَ الْجُذَام[18]
یعنی کسی که خورشت با گوشت گاو بخورد خداوند از او پیسی و جذام را میبرد.
این استعمالات زیاد است مثلا میفرماید کسی که از سر حجامت کند، بیماری های یکسال از او برطرف میشود، مراد این است که بیماری های سال آینده برطرف میشود زیرا شخص بیماری های یکسال گذشته را ندارد.
مفاد این روایت این است که هر کس خورشت گوشت گاو بخورد، پیسی از او برطرف میشود. همه پیسی ندارند بنابراین پیشگیری از پیسی و جذام هم میباشد.
ما در این مواقع حمل بر بیماری های نهفته میکنیم یعنی همه ریشهی پیسی و جذام دارند که در روایات هم آمده است.
گاهی برخی چیزها بیماری زا هستند ولی فوائدی هم دارند.
خورشت به معنای آب و گوشت باهم و بعید است مراد فقط آب خورشت باشد.
خورشت گاو همیشگی نباید باشد بلکه اگر موردی مصرف بشود برای پیشگیری از پیسی و جذام خوب است.
گوشت گاومیش
روایاتی هست که میفرماید خوردن گوشت گاومیش اشکالی ندارد:
لَا بَأْسَ بِأَكْلِ لُحُومِ الْجَوَامِيسِ وَ شُرْبِ أَلْبَانِهَا وَ أَكْلِ سُمُونِهَا[19]
یعنی خوردن گوشت و شیر و روغن زرد گاومیش اشکالی ندارد.
دو روایت صحیح السند دیگر هم به همین مضمون وجود دارد.
در روایت دیگر آمده است:
سألت أبا الحسن الثالث ع عن الجاموس- و أعلمته أن أهل العراق يقولون إنه مسخ، فقال: أ و ما سمعت قول الله «وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ» و كتبت إلى أبي الحسن ع بعد مقدمي من خراسان أسأله عما حدثني به أيوب في الجاموس، فكتب هو كما قال لك[20]
یعنی از امام کاظم(ع) در مورد گاومیش پرسیدم و به او عرض کردم اهل عراق(حنیفی ها) میگویند که گاومیش از مسوخات است فرمود آیا نشنیده ای از بقر دو تا و از شتر دوتا؟ برای امام هادی(ع) نوشتم و راجع به صحبت ایوب نوشتم برایم نوشت همان است که نوشته است.
بنابراین گاو و گاومیش هردو حلال هستند و در یک مرتبه هستند.