«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
95/12/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث تغذیه
صحبت راجع به اموری است که مرتبط با غذا خوردن است.
آروق زدن
در روایات گاهی آروق زدن را نعمت معرفی میکنند و گاهی میفرمایند آروق زدن کار خوبی نیست و باید جلوی آروق را گرفت زیرا عواقب بدی در روز قیامت دارد.
روایات را میخوانیم و بین آن ها جمع میکنیم.
در روایت آمده است:
أَطْوَلُكُمْ جُشَاءً فِي الدُّنْيَا أَطْوَلُكُمْ جُوعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَالَ وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا يَتَجَشَّأُ فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ قَصِّرْ مِنْ جُشَائِكَ فَإِنَّ أَطْوَلَ النَّاسِ جُوعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَكْثَرُهُمْ شِبَعاً فِي الدُّنْيَا.[1]
یعنی افرادی که در دنیا زیاد آروق میزنند در آخرت زیاد گرسنه خواهند ماند
معلوم میشود زیاد آروق زدن خوب نیست. به همین اندازه که انسان در دنیا سیر باشد و آروق بزند به همان اندازه در آخرت گرسنه خواهد بود.
در روایت دیگر آمده است:
الْجُشَاءُ نِعْمَةٌ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ وَ إِذَا تَجَشَّأَ أَحَدُكُمْ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ وَ لَا يَرْفَعَنَّ جُشَاءَه[2]
یعنی آروق زدن نعمتی از نعمت های خداوند است و زمانیکه یکی از شما آروق زد حمد خداوند را بگوید و بلند آروق نزند.
خواندیم که گرسنگی در دنیا خوب است و نزدیک ترین حالت به خداوند است ولی در آخرت گرسنگی خوب نیست.
گرسنگی آثار وضعی خوبی دارد حتی اگر گرسنگی غیر ارادی باشد. آنچه امروزه تبلیغ میکنند که کم خوردن سوء تغذیه است درست نیست ما در روایت خواندیم که گرسنگی و بیماری با هم جمع نمیشوند.
لَا يَجْتَمِعُ الْجُوعُ وَ الْمَرَض[3]
یعنی گرسنگی و بیماری با هم جمع نمیشوند.
اینکه در تلویزیون مطرح میشود بیشتر مسائل سیاسی است زیرا میخواهند غرب را بکوبند و گفته میشود که مردم در آفریقا در حال مرگ هستند ولی حقیقت این است که گرسنگی باعث مرگ نمیشود بلکه باعث سلامتی است.
خوداندیم که در روایت آمده است که تمام بیماری ها از پر خوری است.
كُلُّ دَاءٍ مِنَ التُّخَمَةِ مَا عَدَا الْحُمَّى فَإِنَّهَا تَرِدُ وُرُودا[4]
یعنی تمام بیماری ها از پرخوری است ...
بلکه در روایات آمده است که یک تکه نان یا خرمای خشک برای زنده ماندن کافی است. اگر مراد از سوء تغذیه، کم غذا خوردن باشد باعث بیماری نمیشود بلکه پامبر(ص) گاهی سه روز یک بار غذا میخورد.
حضرت زهرا(س) برای پیامبر(ص) آورد و پیامبر(ص) فرمود این غذایی است که بعد از سه روز وارد درون پدرت شد.
كُنَّا مَعَ النَّبِيِّ ص فِي حَفْرِ الْخَنْدَقِ- إِذْ جَاءَتْ فَاطِمَةُ وَ مَعَهَا كِسْرَةٌ مِنْ خُبْزٍ- فَدَفَعَتْهَا إِلَى النَّبِيِّ ص- فَقَالَ النَّبِيُّ ص مَا هَذِهِ الْكِسْرَةُ- قَالَتْ قُرْصاً خَبَزْتُهُ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ- جِئْتُكَ مِنْه بِهَذِهِ الْكِسْرَةِ- فَقَالَ النَّبِيُّ ص- أَمَا إِنَّهُ أَوَّلُ طَعَامٍ دَخَلَ فَمَ أَبِيكِ مُنْذُ ثَلَاثٍ.[5]
یعنی .... این اولین غذایی است که بعد از سه روز وارد دهان پدرت شده است.
بنابراین کم غذا خوردن باعث بیماری نیست. انسان تا شصت و پنج یا هفتاد روز بدون غذا میتواند زنده بماند و بدون آب تا سه روز میتواند زنده بماند.
«بابی ساندز» شخص ایرلندی در اعتصاب غذا شصت و پنج روز بدون غذا بود تا اینکه از بین رفت.
مرتاض های هندی در شبانه روز یک دانه قند یا خرما میخورند و در تمام عمر اینگونه زندگی میکنند و قدرت پیدا میکنند.
زمانیکه معده پر بشود، هوای معده به شکل آروق خارج میشود.
جمع بین روایات این است که آروق خوب است ولی طولانی آروق زدن و همیشه سیر بودن و با صدای بلند آروق زدن و آروق زدن با سربالا بد است.
در روایتی از پیامبر(ص) آمده است:
سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا يَتَجَشَّأُ فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ قَصِّرْ مِنْ جُشَائِكَ فَإِنَّ أَطْوَلَ النَّاسِ جُوعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَكْثَرُهُمْ شِبَعاً فِي الدُّنْيَا[6]
یعنی پیامبر(ص) صدای آروق مردی را شنید فرمود ای عبدالله آروق زدن خود را کم و کوتاه کن زیرا کسی که زیاد آروق بزند، در آخرت گرسنگی اش زیاد است.
افرادی که در دنیا زیاد سیر هستند در آخرت زیاد گرسنه خواهند بود.
سیر بودن به طور مداوم بد است و آروق زدن با سر بالا هم خوب نیست. بنابراین اصل آروق منع نشده است.
از روایات به دست میآید که آروق نشانهی سیری است و خارج شدن باد از مقعد طبیعی است و شاید به خاطر سیری یا نوع غذا و یا کم کاری معده باشد. احتمال هم دارند مربوط به فرایند هضم غذا باشد.
از لحاظ علمی باد بیشتر از طریق مقعد وارد بدن میشود و اگر بادی خارج میشود چند برابر آن باد وارد بدن میشود و این وارد شدن باد برای فشار آوردن به غذا و خروج آن از بدن لازم است.
إِذَا تَجَشَّأَ أَحَدُكُمْ فَلَا يَرْفَعْ جُشَاءَهُ إِلَى السَّمَاءِ، وَ لَا إِذَا بَزَقَ. وَ الْجَشَأُ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَإِذَا تَجَشَّأَ أَحَدُكُمْ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ».[7]
یعنی هنگامیکه یکی از شما آروق زد به سمت آسمان آروق نزند ...
بنابراین با بلند کردن سر آروق زدن خوب نیست و همچنین اگر آروق زدن زیاد تر از حد باشد و زیاد اتفاق بیفتد هم خوب نیست و اصل آروق اشکالی ندارد.
افرادی که زیاد غذا نمیخورند خیلی کم آروق میزنند.
خوب غذا خوردن در مهمانی
سفارشات زیادی بر کم غذا خوردن داریم. کم غذا خوردن باعث سلامتی بدن و حل شدن مشکلات و درمان بیماری ها میشود. از طرف دیگر توصیه شده است در خانهی برادر مومن خوب غذا بخورید و ائمه(ع) به مهمان خود اصرار بر غذا خوردن داشتند.
خوب غذا خوردن در خانهی برادر مومن نشانهی محبت و الفت است. ائمه(ع) فرموده اند کسی که در خانهی ما خوب غذا میخورد، کسی است که ما را خوب دوست دارد. این نشانهی اعتقاد و ایمان است.
پیامبر(ص) و ائمه(ع) همیشه میگویند وقتی به خانهی ما میآیید خوب غذا بخورید زیرا نشانهی ایمان و دوست داشتن ما است.
گاهی امام (ع) خطی در غذا معین میکرد و برای خوردن آن توسط مهمان اصرار میکرد.
در روایت آمده است:
أُهْدِيَتْ لَهُ قَصْعَةُ أَرُزٍّ مِنْ نَاحِيَةِ الْأَنْصَارِ فَدَعَا سَلْمَانَ وَ الْمِقْدَادَ وَ أَبَا ذَرٍّ رَحِمَهُمُ اللَّهُ فَجَعَلُوا يُعَذِّرُونَ فِي الْأَكْلِ فَقَالَ مَا صَنَعْتُمْ شَيْئاً إِنَّ أَشَدَّكُمْ حُبّاً لَنَا أَحْسَنُكُمْ أَكْلًا عِنْدَنَا فَجَعَلُوا يَأْكُلُونَ جَيِّداً ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع رَحِمَهُمُ اللَّهُ وَ صَلَّى عَلَيْهِمْ.[8]
یعنی برای پیامبر(ص) یک ظرف برنج از طرف انصار هدیه آوردند پیامبر(ص) سلمان و مقداد و ابوذر را دعوت کرد و آن ها در خوردن کوتاهی میکردند فرمود کار خوبی نمیکنید هرکس ما را بیشتر دوست داشته باشد غذا خوردن او در خانهی ما بهتر است بعد از آن خوب غذا خوردند.
در روایت دیگر آمده است:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَدَّمَ إِلَيْنَا طَعَاماً فِيهِ شِوَاءٌ وَ أَشْيَاءَ بَعْدَهُ ثُمَّ جَاءَ بِقَصْعَةٍ فِيهَا أَرُزٌّ فَأَكَلْتُ مَعَهُ فَقَالَ كُلْ قُلْتُ قَدْ أَكَلْتُ فَقَالَ كُلْ فَإِنَّهُ يُعْتَبَرُ حُبُّ الرَّجُلِ لِأَخِيهِ بِانْبِسَاطِهِ فِي طَعَامِهِ ثُمَّ حَازَ لِي حَوْزاً بِإِصْبَعِهِ مِنَ الْقَصْعَةِ فَقَالَ لِي لَتَأْكُلَنَّ ذَا بَعْدَ مَا قَدْ أَكَلْتَ فَأَكَلْتُهُ.[9]
یعنی نزد امام صادق(ع) بودم غذایی از گوشت بریان آوردند و غذاهای دیگر آوردند و یک ظرف سینی آوردند با امام(ع) خوردم فرمود بخور خوب خوردن در خانهی برادر مومن دوست داشتن آن برادر محسوب میشود سپس امام(ع) در ظرف برنج کشید و فرمود بعد از اینکه غذا خوردی تا این خط هم بخور من هم خوردم.
در روایت دیگر آمده است:
دَعَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِطَعَامٍ فَأُتِي بِهَرِيسَةٍ فَقَالَ لَنَا ادْنُوا فَكُلُوا قَالَ فَأَقْبَلَ الْقَوْمُ يَقْصُرُونَ فَقَالَ كُلُوا فَإِنَّمَا تَسْتَبِينُ مَوَدَّةُ الرَّجُلِ لِأَخِيهِ فِي أَكْلِهِ قَالَ فَأَقْبَلْنَا نُصَعِّرُ أَنْفُسَنَا كَمَا يُصَعِّرُ الْإِبِل[10]
یعنی امام صادق(ع) غذایی خواست و برای او حلیم آوردند فرمود نزدیک شوید و بخورید و قوم کوتاهی کردند امام(ع) فرمود بخورید ما اگر بخواهیم بدانیم چقدر برادر مومن را دوست دارد از خوردن غذای او میفهمیم ما هم مانند شتران گرسنه غذا خوردیم.
در روایت دیگر آمده است:
دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَعَا بِالْخِوَانِ فَأُتِيَ بِقَصْعَةٍ فِيهَا أَرُزٌّ فَأَكَلْتُ مِنْهَا حَتَّى امْتَلَأْتُ فَخَطَّ بِيَدِهِ فِي الْقَصْعَةِ ثُمَّ قَالَ أَقْسَمْتُ عَلَيْكَ لَمَّا أَكَلْتَ دُونَ الْخَطِّ.[11]
یعنی نزد امام صادق(ع) داخل شدم امام(ع) غذا خواست ظرف برنج آورده شد من از آن خوردم تا اینکه شکمم پر شد و امام(ع) خطی در برنج درست کرد و قسم داد که تا این خط بخور.
شاید چون طبع انسان اینگونه است که در خانهی دیگری مانند خانهی خود نمیخورد و نوعا کم غذا میخورد، امام (ع) سفارش کرده است که خوب بخورید تا اینکه انسان در خانهی دیگری هم به اندازهی کافی بخورد که همان یک سوم شکم است. بنابراین مراد خوردن بیش از حد نیست.
خانهی برادر مومن را مانند خانهی خود حساب شود و غذا به اندازه خورده بشود.
احتمال دارد خوردن در خانهی برادر مومن استثناء باشد و اشکالی ندارد که انسان در خانهی برادر مومن زیاد بخورد.
احتمال اول بیشتر است زیرا میفرماید غذای یک نفر برای دو نفر کافی است و غذای دو نفر برای سه نفر کافی است یعنی انسان در خانهی دیگری کم غذا میخورد.
به خصوص که تعبیر «احسن» آمده است یعنی خوب بخورد نه زیاد بخورد. انسان خانهی کسی میرود سعی میکند رعایت حال صاحب خانه کند و از غذاهای بی ارزش میخورد مثلا تکه نانی میخورد و یا مثلا گوشت نمیخورد ولی پیامبر(ص) فرمود خوب غذا بخور یعنی از غذاهای خوب بخور.
بله، سفارش شده است که در خانهی برادر مومن اگر روزه دار هستی به او خبر نده و از غذایش بخور.
بنده از مجموع روایات استفاده میکنم که طبع نوع انسان کم غذا خوردن در خانهی دیگران است. در اینصورت باید شخص را تشویق کنیم تا از حالت خجالت خارج بشود. امروزه میگویند که اگر بخوری خوشحال میشوم و این برای زیاد خوردن نیست بلکه به معنای خوردن به اندازهی لازم است.
برای افرادی که در خوردن به اندازهی لازم کوتاهی میکنند باید تعارف کرد تا به اندازهی کافی بخورند.
خود ائمه(ع) هم در به اندازه غذا خوردن رعایت میکردند در روایت آمده است:
وَ كَانَ ع خَفِيفَ الْأَكْلِ قَلِيلَ الطَّعْم[12]
یعنی امام رضا(ع) کم میخورد
انسان زمانیکه در خانهی دیگری باشد به حداقل سیری اکتفا میکند و میگوید سیر شدم که ائمه(ع) میفرمایند باید به اندازهی کافی خورد و نباید خجالت کشید.
نشستن بر سر سفره
اروپایی ها در خانه ها و مهمانی ها و در رستوران ها مقید به خوردن روی میز هستند. مسلمان ها بیشتر روی زمین غذا میخورند.
مسلم است که پیامبر(ص) روی زمین غذا میخورد و روی این مسئله تاکید داشت. معلوم میشود روی زمین خوردن نفع و مصلحت دارد زیرا تهیهی صندلی برای پیامبر(ص) کار سختی نبوده است.
از کلام پیامبر(ص) معلوم میشود که دیگران را هم به خوردن روی زمین تشویق میکردند.
خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَ حَتَّى الْمَمَاتِ الْأَكْلُ عَلَى الْحَضِيضِ مَعَ الْعَبِيدِ وَ رُكُوبِيَ الْحِمَارَ مُؤْكَفاً وَ حَلْبِيَ الْعَنْزَ بِيَدِي وَ لُبْسُ الصُّوفِ وَ التَّسْلِيمُ عَلَى الصِّبْيَانِ لِتَكُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِي[13]
یعنی پیامبر(ص) فرمود پنج چیز را تا زمان مرگم رها نمیکنم خوردن روی زمین به همراه نوکران ...
اصرار پیامبر(ص) بر خوردن روی زمین نشان میدهد این کار مصلحت دارد، البته اصل تواضع پیامبر(ص) مسلم است ولی در کنار تواضع مصلحتی در این کار وجود دارد زیرا اگر مصلحتی روی صندلی خوردن وجود داشت، پیامبر(ص) روی صندلی غذا میخورد و گاهی هم برای تواضع روی زمین مینشست ولی میبینیم پیامیر(ص) به نشست و خوردن روی زمین اصرار داشت.
انشاءالله روزی حکمت غذا خوردن روی زمین مشخص خواهد شد که پیامبر(ص) بر آن اصرار میکرده است.
در روایت آمده است:
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَجْلِسُ عَلَى الْأَرْضِ، وَ يَأْكُلُ عَلَى الْأَرْضِ، وَ يَعْتَقِلُ الشَّاةَ، وَ يُجِيبُ دَعْوَةَ الْمَمْلُوكِ عَلَى خُبْزِ الشَّعِيرِ.[14]
یعنی پیامبر(ص) روی زمین مینشست و روی زمین غذا میخورد ...
بله، ایستاده خوردن هم خیلی بد است.
مناسب است انسان مانند بردگان بنشیند مدل نشستنی که در روایات «جلسه العبد» نامیده میشود.
در روایت آمده است:
إِذَا جَلَسَ أَحَدُكُمْ عَلَى الطَّعَامِ فَلْيَجْلِسْ جِلْسَةَ الْعَبْدِ وَ لَا يَضَعَنَّ أَحَدُكُمْ إِحْدَى رِجْلَيْهِ عَلَى الْأُخْرَى وَ يَتَرَبَّعَ فَإِنَّهَا جِلْسَةٌ يُبْغِضُهَا اللَّهُ وَ يَمْقُتُ صَاحِبَهَا.[15]
یعنی هنگامی که سر غذا نشستید مانند بردگان بنشینید و چهار زانو ننشیند زیرا خداوند از چهار زانو نشستن را دشمن میدارد و صاحب آن را دوست ندارد.
اگر چیزی که منفت داشته باشد خداوند آن را مبغوض نمیدارد و خداوند چیزی را که مفسده دارد دوست ندارد. در عین حال نمیتوان گفت چهارزانو نشستن ممنوع است زیرا در روایات آمده است که امام صادق(ع) و ائمه دیگر (ع) هم چهار زانو غذا مینشستند.
چهار زانو نشستن توسط ائمه(ع) یا برای اعلام عدم حرمت آن است یا اینکه چهار زانو ننشستن تاکیدی ندارد. خوب انسان هنگام غذا خوردن مانند عبد بنشیند ولی اگر هم چهار زانو بنشیند ایرادی ندارد.
در روایت آمده است:
وَ كَانَ كَثِيراً إِذَا جَلَسَ لِيَأْكُلَ يَأْكُلُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَ يَجْمَعُ رُكْبَتَيْهِ وَ قَدَمَيْهِ كَمَا يَجْلِسُ الْمُصَلِّي فِي اثْنَتَيْنِ إِلَّا أَنَّ الرُّكْبَةَ فَوْقَ الرُّكْبَةِ وَ الْقَدَمَ عَلَى الْقَدَمِ وَ يَقُولُ ص أَنَا عَبْدٌ آكُلُ كَمَا يَأْكُلُ الْعَبْدُ وَ أَجْلِسُ كَمَا يَجْلِسُ الْعَبْد[16]
یعنی پیامبر(ص) بیشتر هنگامی که برای غذا خوردن مینشست دو زانو و دو پای خود را کنار جمع میکرد و کنار هم قرار میداد همانگونه که نمازگزار مینشیند مگر اینکه زانو روی زانو و پا روی پا قرار میداد و میفرمود من عبد هستم همانگونه که برده غذا میخورد من هم غذا میخورم و همانگونه مینشینم.
در حقیقت پیامبر(ص) موقع غذا خوردن روی یک پا مینشسته است و حالت کج داشته است. اینگونه نشستن، نشستن افراد ضعیف و افتاده است و افراد متکبر اینگونه نمینشینند.
البته اگر کسی مانند پیامبر(ص) بنشیند مجبور میشود روی دست خود تکیه بدهد. امام(ع) هم سفارش کرده است که موقع غذا خوردن دست چپ روی زمین قرار بگیرد.
بله، شاید مانند تورکی که در نماز مستحب است باشد.
إِذَا أَكَلْتَ فَاعْتَمِدْ عَلَى يَسَارِك[17]
یعنی هنگامی که میخوری بر طرف چپ خود تکیه کن.
اگر کسی این ظرائف را رعایت کند حتما در هضم غذا و در سلامتی و در اخلاق منافعی دارد که انشاءالله علم این منافع را کشف خواهد کرد.
معرفی بیماری هیدرونفروز(ورم کلیه)
در این بیماری لگنچه و داخل کلیه گشاد و متسع میشود. کلیه تو خالی میشود و جایی که ادرار در آن جمع میشود بزرگ میشود. علت این بیماری هم بسته شدن مجرای ادرار است و به کلیه فشار وارد میکند و کلیه بزرگ میشود.
شاید هم علت این بیماری منهدم شدن نزج فعال کلیه ها باشد.
گاهی حالب تنگ میشود، گاهی مثانه مشکل دارد و ادرار برمیگردد، حالب پایین تر از مثانه قرار میگردد و ادرار به حالب برمیگردد و به کلیه میرود و گاهی هم کلیه پایین میافتد و ادرار وارد حالب میشود و به کلیه میرود، توموری که راه حالب را میبندد، انسداد گردن مثانه، وجود توده داخل شکم که باعث فشار روی حالب میشود و از پایین آمدن ادرار جلوگیری میکند، گاهی هم علت عفونت مجاری ادرار است که مجاری ادرار بر اثر عفونت تنگ یا بسته میشود.
لازم نیست ادرار خونی باشد، برگشت ادرار باعث عفونت کلیه میشود.
علائم
حملات عود کننده، احساس درد در ناحیهی کلیه، تب، پرخونی کلیه، سوء هضم
درمان
تنگی حالب یا افتادگی حالب و پایین تر بودن از مثانه را باید درمان کرد، اگر علت از مثانه و حالب باشد، با مرکب سه درمان میشود.
امروزه در طب امروزی عمل جراحی انجام میدهند و عمل سختی است و گاهی هم موفق نمیشود.
در طب امروزی به این افراد دائما و تا آخر عمر آنتی بیوتیک میدهند ولی در طب اسلامی با یک مرکب سه این مشکل حل میشود.
اگر مشکل در حالب باشد با مرکب چهار درمان میشود زیرا بسته شدن ادرار را به طور کلی باز میکند.
گاهی تنگی در پیشابراه یا در خود حالب است که تزریق آب قسط و نمک بی تاثیر نیست که باعث برطرف شدن تنگی و گرفتگی حالب و به خصوص پیشابراه میشود.
البته مسخن یا مرکب چهار به عنوان درمان عفونت کلیه خوب است.
برای عفونت داروی جامع امام رضا (ع) با عسل یا آب عسل خوب است و قرص خون هم بی تاثیر نیست.