«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث تغذیه

 

یکی از اموری که مربوط به آداب غذا خوردن است، شستن دست و صورت یا دست و دهان قبل و بعد از غذا است. روی شستن دست و دهان قبل و بعد از غذا تاکید زیادی شده است و آثار و فوائد زیادی دارد و روایات زیادی وارد شده است که چه بسا متواتر باشند.

شستن دست و دهان قبل و بعد از غذا مربوط به سلامتی است و دلیل آن این روایت است:

مَنْ تَوَضَّأَ قَبْلَ‌ الطَّعَامِ‌ عَاشَ فِي سَعَةٍ وَ عُوفِيَ مِنْ بَلْوَى فِي جَسَدِهِ.[1]

یعنی کسی که قبل از غذا خوردن وضو بگیرد در فراخی و حال خوب زندگی می‌کند و از بیماری ها معاف می‌شود.

مراد از وضوء، وضوء لغوی است که همان شستن دست و صورت است. اگر کسی وضوء شرعی بگیرد بهتر است ولی تعبیر به وضوء شده است.

وضوء قبل از غذا پیشگیری از بیماری است. بحث آلودگی به میکروب و انگل و قارچ و مانند آن را بشر می‌داند.

«عوفی» می‌تواند به معنای پیشگیری و درمان باشد و حداقل آن پیشگیری از بیماری است.

«بلوی» به معنای بیماری است.

در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است:

مَنْ غَسَلَ‌ يَدَهُ‌ قَبْلَ‌ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ عَاشَ فِي سَعَةٍ وَ عُوفِيَ مِنْ بَلْوَى جَسَدِهِ‌.[2]

یعنی کسی که قبل و بعد از غذا دستش را بشوید در فراخی زندگی خواهد کرد و از بیماری های در بدن معاف می‌شود.

در روایت اخیر به جای کلمه «وضوء» فقط «شستن دست» آمده است. بنابراین حتی شستن صورت هم لازم نیست و فقط شستن دست کافی است و معلوم می‌شود که مراد از «وضوء» در روایت قبلی «شستن» دست است اگرچه در لغت وضوء‌ به معنای شستن دست و صورت آمده است.

در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است:

يَا هِشَامَ بْنَ سَالِمٍ، الْوُضُوءُ هَاهُنَا غَسْلُ الْيَدِ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ.[3]

یعنی ای هشام بن سالم وضوء در اینجا به معنای شستن دست قبل و بعد از غذا است.

کلام امام(ع) در اینجا مفسر کلام پیامبر(ص) است.

 

آثار شستن دست قبل و بعد از غذا

شستن دست قبل و بعد از غذا، عمر انسان را زیاد می کند و بینایی را تقویت می‌کند و کثیفی را از لباس دور می‌کند

معلوم می‌شود آلودگی های دست عمر انسان را کوتاه می‌کند.

روایتی از حضرت امیر(ع) می‌فرماید:

غَسْلُ الْيَدَيْنِ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ زِيَادَةٌ فِي‌ الْعُمُرِ وَ إِمَاطَةٌ لِلْغَمَرِ عَنِ الثِّيَابِ وَ يَجْلُو الْبَصَرَ.[4]

یعنی شستن دو دست قبل و بعد از غذا زیادی در عمر است و پاک کردن کثافت از لباس ها است و دیده ها را جلا می بخشد.

اگر کسی دستش را به خصوص بعد از غذا نشوید اثر فوری بر روی چشم دارد و چشم را ضعیف می‌کند.

در روایت آمده است که شیطان غذای دور دهان را بو می‌کند:

فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَشَمُ‌ الْغَمَر[5]

یعنی شیطان باقی مانده‌ی غذا را بو می‌کند.

میکروب از دو دهان کم کم به سمت چشم می‌رود و به چشم آسیب می‌رساند و چشم را ضعیف می‌کند.

ممکن است اسراری در این مسئله وجود داشته باشد ولی آنچه ما می‌فهمیم این است که میکروب های دور دهان به چشم سرایت می‌کنند.

شاید اگر دست آلوده باشد، با برخورد دست با چشم، چشم هم آلوده می‌شود ولی به نظر می‌رسد حکمت این مسئله بیش از این ها باشد.

علم به ارتباط بین این مسائل هنوز دست نیافته است. اینکه آلودگی دست یا دهان با چشم چه ارتباطی دارد خیلی برای بشر شاید معلوم نباشد مانند ارتباط کفش سیاه با ضعف چشم که حکمت آن معلوم نیست.

بعید نیست که مراد از شیطان، میکروب و جن هر دو مراد باشد.

شستن دست ها قبل و بعد از غذا خیرات و نعمات را زیاد می‌کند

در روایت پیامبر(ص)‌ آمده است:

مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكْثُرَ خَيْرُ بَيْتِهِ‌ فَلْيَتَوَضَّأْ عِنْدَ حُضُورِ طَعَامِهِ‌.[6]

یعنی کسی که دوست دارد خیر و نعمات خانه اش زیاد شود موقعی که غذا آورده می‌شود دستان خود را بشوید.

فقر را می‌زداید

مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكْثُرَ خَيْرُ بَيْتِهِ فَلْيَتَوَضَّأْ عِنْدَ حُضُورِ طَعَامِهِ، وَ مَنْ تَوَضَّأَ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ عَاشَ‌ فِي‌ سَعَةٍ مِنْ رِزْقِهِ، وَ عُوفِيَ مِنَ الْبَلَاءِ فِي جَسَدِهِ.[7]

یعنی ... کسی که دستان خود را قبل و بعد از غذا بشوید فراخی رزق پیدا می‌کند ...

وضوء شرعی هم شستن دارد بنابراین می‌توان قبل و بعد از غذا وضو گرفت.

در روایت دیگر آمده است:

الْوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ يُذِيبَانِ‌ الْفَقْرَ.[8]

یعنی وضوء قبل و بعد از غذا فقر را ذوب می‌کند

يَا عَلِيُّ إِنَّ الْوُضُوءَ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ شِفَاءٌ فِي‌ الْجَسَدِ وَ يُمْنٌ فِي الرِّزْقِ‌.[9]

ای علی وضوء قبل و بعد از غذا درمان در جسد است و زیاد شدن در روزی است.

هم و غم را برطرف می کند

أَوَّلُهُ‌ يَنْفِي‌ الْفَقْرَ وَ آخِرُهُ يَنْفِي الْهَم‌[10]

یعنی وضوء در ابتداء غذا فقر را از بین می‌برد و در آخر غذا هم و غم را از بین می‌برد.

نعمت را ثابت می‌کند

در روایت آمده است:

الْوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ يُثَبِّتُ‌ النِّعْمَةَ.[11]

یعنی وضوء قبل و بعد از غذا نعمت را ثابت نگه می‌دارد.

زمان شستن دست ها بلافاصله قبل از غذا خوردن است.

فَلْيَتَوَضَّأْ عِنْدَ حُضُورِ طَعَامِهِ‌.[12]

یعنی هنگام آوردن غذا دستان باید شسته بشود.

اگر شستن دست ها با فاصله‌ی طولانی از غذا باشد، شستن دست قبل و بعد از غذا صادق نیست.

اگر کسی دستان تمییز دارد نیاز به شستن ندارد.

اگر چه امروزه با قاشق غذا خورده می‌شود ولی باز هم موضوع که دستان باشد محقق است و باید شسته بشود. مطلب دیگر اینکه آیا خوردن غذا با قاشق خوب است؟ در روایات آمده است که خودن غذا با دست مناسب است. به خصوص که قاشق های امروزی استیل مشتق از آهن است.

در گذشته مرسوم بوده است که دستان حاضرین سر سفره درون تشتی شسته می‌شد که الان هم در بعضی از روستاها مرسوم است.

البته شاید بعضی از این شستن هایی که مرسوم است فقط آب زدن دست باشد که شاید کافی نباشد، دست باید خوب شسته بشود.

دستی که قبل از غذا شسته می‌شود نباید با دستمال یا حوله خشک بشود.

در روایت آمده است:

رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع إِذَا تَوَضَّأَ قَبْلَ‌ الطَّعَامِ‌ لَمْ يَمَسَّ الْمِنْدِيلَ وَ إِذَا تَوَضَّأَ بَعْدَ الطَّعَامِ مَسَّ الْمِنْدِيلَ.[13]

یعنی امام کاظم(ع) را دیدم که وقتی برای قبل از غذا دستان خود را می‌شست دستمال را دست نمی‌زد و زمانیکه بعد از غذا دستان را می‌شست، با دستمال یا حوله خشک می‌کرد.

در روایت دیگر آمده است:

كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَحَضَرَتِ الْمَائِدَةُ فَأَتَى الْخَادِمُ‌ بِالْوَضُوءِ فَنَاوَلَهُ الْمِنْدِيلَ فَعَافَهُ ثُمَّ قَالَ مِنْهُ غَسَلْنَا[14]

یعنی نزد امام صادق(ع) بودیم سفره آورده شد خادم وسیله ای برای شستن دست آورد بعد از آن دستمال را به امام(ع) تعارف کرد و امام(ع) به آن دست نزد و فرمود به خاطر دست زدن به دستمال دستم را شستم.

در روایت دیگر آمده است:

إِذَا غَسَلْتَ‌ يَدَكَ‌ لِلطَّعَامِ‌ فَلَا تَمْسَحْ يَدَكَ بِالْمِنْدِيلِ فَإِنَّهُ لَا يَزَالُ الْبَرَكَةُ فِي الطَّعَامِ مَا دَامَتِ النَّدَاوَةُ فِي الْيَدِ.[15]

یعنی هنگامی که برای غذا خوردن دستت را شستی به دستمال و حوله دست نزن زیرا مادامی که دست تر است غذا برکت دارد.

بنابراین مسئله‌ی شستن فراتر از بحث تمییزی و بهداشت است و بحث از برکت و نسبیت است. یکی از موارد نسبیت که قبلا بحث کردیم همین برکت هنگام تر بودن دست نزد غذا خوردن است.

شاید برکت به معنای سلامتی هم باشد یا حداقل شامل سلامتی هم می‌باشد. یعنی غذایی که با دستان شسته خورده می‌شود نفع دارد و ضرر ندارد زیرا اگر ضرر داشته باشد مبارک نخواهد بود.

نه، اگر دائما دست شسته شود تا برکت غذا مرتبا اضافه بشود، اینگونه نیست زیرا شستن قبل از غذا این خصوصیت را دارد و شستن مابین غذا خوردن شاید این خصوصیت را نداشته باشد.

بعد از غذا نباید دستان را با دستمال خشک کرد زیرا بی احترامی به غذا است، بلکه باید اول غذا باید تمییز شود و بعد با دستمال خشک بشود. غذا ابتداء باید شسته یا لیسیده بشود و بعد با حوله یا دستمال خشک یا تمییز شود.

امروزه متعارف است که بعد از غذا خوردن دستمال کاغذی می‌آورند که درست نیست و نسبت به غذا بی احترامی است.

بعد از شستن دست ها مستحب است ابروها هم مسح شود. این کار برای بینایی خوب است و از رمد و التهاب چشم جلوگیری می‌کند. معلوم می‌شود این کار یک نوع میکروب زدایی است.

در روایت آمده است اگر کسی بعد از شستن دستان پس از غذا، دو ابرو را با دستان مسح کند مبتلا به التهاب چشم نمی‌شود. بنابراین این کار پیشگیری از بیماری چشم است.

زمانیکه دستان بعد از غذا شسته می‌شود، قبل از خشک کردن با دستمال، ابروها مسح شود و این دعا خوانده بشود:

دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ الرَّمَدَ فَقَالَ لِي أَ وَ تُرِيدُ الطَّرِيفَ‌ ثُمَّ قَالَ لِي إِذَا غَسَلْتَ يَدَكَ بَعْدَ الطَّعَامِ فَامْسَحْ حَاجِبَيْكَ وَ قُلْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ- الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُحْسِنِ‌ الْمُجْمِلِ‌ الْمُنْعِمِ الْمُفْضِلِ قَالَ فَفَعَلْتُ ذَلِكَ فَمَا رَمِدَتْ عَيْنِي بَعْدَ ذَلِكَ‌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ*.[16]

یعنی .... هنگام مسح کردن ابروها سه مرتبه بگوید الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُحْسِنِ‌ الْمُجْمِلِ‌ الْمُنْعِمِ الْمُفْضِلِ ...

در روایت دیگری از پیامبر(ص) آمده است:

قَالَ إِذَا اغْتَسَلْتَ يَدَكَ بَعْدَ الطَّعَامِ فَامْسَحْ وَجْهَكَ‌ وَ عَيْنَيْكَ‌ قَبْل‌ أَنْ تَمْسَحَ بِالْمِنْدِيلِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الزِّينَةَ وَ الْمَحَبَّةَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْمَقْتِ وَ الْبِغْضَةِ.[17]

یعنی هنگامیکه بعد از غذا خوردن دستانت را شستی صورت و دو چشمت را مسح کن قبل از اینکه دستمال را مسح کنی و بگو اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الزِّينَةَ وَ الْمَحَبَّةَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْمَقْتِ وَ الْبِغْضَةِ

امروزه به این سنت عمل نمی‌شود.

در روایت دیگر آمده است:

مَسْحُ‌ الْوَجْهِ‌ بَعْدَ الْوُضُوءِ يَذْهَبُ بِالْكَلَفِ و يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ.[18]

یعنی مسح کردن صورت بعد از شستن دستان لکه های صورت را برطرف می‌کند و روزی را زیاد می‌کند.

کلف یک نوع بیماری است که سبب تغییر کردن پوست صورت می‌شود و مایل به تیرگی بشود.

شستن دست باید به همراه شوینده مانند سعد یا اشنان یا صابون باشد و فقط آب کافی نیست.

سعد را آسیاب کنند و دست و دهان را با زبری آن مانند تاید بشویند.

در روایت آمده است:

مَنِ اسْتَنْجَى‌ بِالسُّعْدِ بَعْدَ الْغَائِطِ وَ غَسَلَ بِهِ فَمَهُ بَعْدَ الطَّعَامِ لَمْ تُصِبْهُ عِلَّةٌ فِي فَمِهِ وَ لَمْ يَخَفْ شَيْئاً مِنْ أَرْيَاحِ الْبَوَاسِيرِ.[19]

یعنی کسی که بعد از دستشویی با سعد استنجاء کند و بعد از غذا خوردن با سعد دهانش را بشوید هیچ بیماری در دهان او به وجود نمی‌آید و از هیچ التهاب بواسیری نمی‌هراسد.

در روایت آمده است:

اتَّخِذُوا فِي أَسْنَانِكُمُ السُّعْدَ فَإِنَّهُ يُطَيِّبُ الْفَمَ وَ يَزِيدُ فِي الْجِمَاع‌[20]

یعنی دندانتان را با سعد بشوئید زیرا دهان را خوشبو می‌کند و در عمل همبستری می‌افزاید.

به همین جهت سعدی به نام «سعد دهان» داریم که هم خوشبو کننده‌ی دهان و تقویت کننده‌ِی لثه و محکم کننده‌ی دندان ها است.

سه نوع بواسیر وجود دارد. بواسیر ساچمه ای و گوشتی و بواسیر ماده که حالت زخم است و بواسیر بادی که دانه های بادی است و داخل ساچمه ها خالی است و گاهی وجود دارد و گاهی نیست و شدیدا بدبویی مقعد می‌شوند.

شستن دهان با سعد جلوی دندان درد را می‌گیرد و جلوی انواع بیماری های دهان مانند آفت دهان سوزش دهان و حتی جلوی مشکلاتی مانند سرطان زبان و دهان را می‌گیرد و موجب تقویت لثه و دندان ها می‌شود.

اگر مقعد با سعد شسته بشود جلوی بواسیر را می‌گیرد و یکی از بهترین درمان های بواسیر سعد است. شاید بیشترین دارویی که برای درمان بواسیر تجویز می‌کنیم سعد است.

سعد شامل سعد کوفی و هندی و یمانی می‌شود.

داخل دهان را نباید با صابون شست زیرا لایه ای در دهان وجود دارد که مانع چرب شدن دهان می‌شود و غذا آلوده نمی‌شود و صابون این لایه را از بین می‌برد و دهان بد بو می‌شود زیرا غذا به دهان می‌چسبد.

به همین جهت هیچ شوینده ای را غیر از سعد کوفی، نباید وارد دهان کرد.

به نظر می‌رسد خمیر دندان موجب از بین رفتن این لایه می‌شود. به خصوص شوینده های دهان که خیلی خطرناک هستند و به مرور زمان باعث بدبویی دهان می‌شوند.

ممکن است با استفاده از خمیر دندان و دهان شویه، دهان مدتی خوشبو بشوند ولی به مرور زمان موجب بدبویی دهان می‌شوند.

در روایت آمده است:

إِنَّمَا يُغْسَلُ‌ بِالْأُشْنَانِ‌ خَارِجُ الْفَمِ فَأَمَّا دَاخِلُ الْفَمِ فَلَا يَقْبَلُ الْغَمْرَ.[21]

یعنی با اشنان(صابون قدیم) فقط خارج دهان شسته می‌شود ولی داخل دهان چرب و آلوده به غذا نمی‌شود.

از این تعلیل استفاده‌ی تعمیم می‌کنیم یعنی فقط اشنان نیست بلکه هر شوینده ای نباید وارد دهان شود زیرا لایه‌ی حفاظتی دهان را از بین می‌برد.

بله، اشکالی ندارد داخل دهان را با روغن چرب کرد.

نمک شوینده محسوب نمی‌شود.

اشنان همان گیاه اشنان «غاسول» است.

در روایت آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع إِنَّا نَأْكُلُ‌ الْأُشْنَانَ‌ فَقَالَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِذَا تَوَضَّأَ ضَمَّ شَفَتَيْهِ‌ وَ فِيهِ خِصَالٌ تُكْرَهُ إِنَّهُ يُورِثُ السِّلَّ وَ يَذْهَبُ بِمَاءِ الظَّهْرِ وَ يُوهِي الرُّكْبَتَيْنِ‌ فَقُلْتُ فَالطِّينُ فَقَالَ كُلُّ طِينٍ حَرَامٌ مِثْلُ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ إِلَّا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ لَكِنْ لَا يُكْثَرُ مِنْهُ وَ فِيهِ أَمَانٌ مِنْ كُلِّ خَوْفٍ.[22]

یعنی به امام رضا(ع) عرض کردم اشنان را می‌خوریم فرمود امام کاظم هنگامی که وضوء می‌گرفت دهان خود را محکم می‌بست و در اشنان خصلت هایی دارد سبب سل و لاغری می‌شود و آب کمر را می‌برد و زانوها را سست می‌کند ...

بعید نیست یکی از علت های نازایی های امروزی استفاده از خمیر دندان باشد.

بله، اگر چیزی با اشنان خشک بشود و اشنان به او بچسبد و جدا نشود خوب نیست ولی اگر اشنان جدا بشود اشکالی ندارد.

در روایت دیگر آمده است:

أَكْلُ‌ الْأُشْنَانِ‌ يُبْخِرُ الْفَمَ‌.[23]

یعنی خوردن اشنان دهان را بد بو می‌کند.

مراد از خوردن،‌ وارد کردن در دهان است. به نظر بنده اشنان به عنوان یک شوینده است زیرا اشنان، شوینده‌ی زمان قدیم بوده است. صابون امروزی هم خاصیت اشنان را دارد و تجربه نشان داده است که باعث بدبویی دهان می‌شود زیرا لایه‌ی محافظ دهان را از بین می‌برد و غذا داخل دهان می‌چسبد.

«بَخر» یک نوع بیماری است که باعث بدبویی دهان می‌شود.

اشنان چیزی است که با آن دست را از باقی مانده‌ی غذا می‌شویند و انواع سفید «قرع الاصافیر» و زرد«غاسول» دارد و هردو شوینده هستند.

اشنان کلمه‌ی یونانی است که به معنای شوینده است. بنابراین مراد از اشنان شوینده است و نباید مطلق شوینده وارد دهان بشود.

صاحب خانه اولین نفری باشد که قبل از غذا دستان خود را می‌شوید و آخرین نفری باشد که بعد از غذا دستان خود را می‌شوید.

اسلام برای کارهای ریز انسان برنامه دارد و فوائد این کارها چیست در آینده معلوم خواهد شد.

مستحب است افرادی که سر سفره حاضر هستند دستان خود را در یک ظرف بشویند زیرا اخلاق آن ها نیکو می‌شود. این مسائل جزء اسرار و حکم اسلامی است.

در روایت آمده است:

اغْسِلُوا أَيْدِيَكُمْ فِي‌ إِنَاءٍ وَاحِدٍ تَحْسُنْ أَخْلَاقُكُمْ‌.[24]

یعنی دستان خود را در یک ظرف بشوید تا اخلاقتان نیکو شود.

علم به این زودی به این مطالب راه نمی‌یابد. شاید این روایت شامل این دستشویی های امروزی هم بشود زیرا همه یک جا دست خود را می‌شویند. احتمال دارد جمع شدن غساله‌ی دست ها در یک ظرف خصوصیت داشته باشد. احتمال هم دارد ریخته شدن آب در یک جا کافی باشد.

شاید گذشتگان این کار را انجام می‌دادند صاحب اخلاق نیکو بودند و خوب است که امروزه هم این سنت احیاء بشود. شاید مشکلات اخلاقی جامعه به جهت رعایت نکردن همین سنت های اسلامی باشد.


[1] الجعفریات، ابن اشعث، ص28.
[2] المحاسن، برقی، ج2، ص424.
[3] الامالی، شیخ طوسی، ص590.
[4] الکافی، کلینی، ج6، ص290، ط اسلامیه.
[5] تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص121.
[6] المحاسن، برقی، ج2، ص424.
[7] الامالی، شیخ طوسی، ص590.
[8] المحاسن، برقی، ج2، ص425.
[9] المحاسن، برقی، ج2، ص425.
[10] الکافی، کلینی، ج6، ص290، ط اسلامیه.
[11] المحاسن، ‌ برقی، ‌ ج2، ص424.
[12] المحاسن، برقی، ج2، ص424.
[13] الکافی، کلینی، ج6، ص291، ط اسلامیه.
[14] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص140.
[15] المحاسن، برقی، ج2، ص424.
[16] الکافی، کلینی، ج6، ص292، ط اسلامیه.
[17] المحاسن، برقی، ج2، ص427.
[18] الکافی، کلینی، ج6، ص291، ط اسلامیه.
[19] الکافی، کلینی، ج6، ص378، ط اسلامیه.
[20] الکافی، کلینی، ج6، ص379، ط اسلامیه.
[21] عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، ص247.
[22] الکافی، کلینی، ج6، ص378، ط اسلامیه.
[23] المحاسن، برقی، ج2، ص564.
[24] المحاسن، برقی، ج2، ص426.