«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث سلامتی در زینت (انواع روغن ها – روغن بان و خیری و کنجد و گل سرخ) – معرفی بیماری سختی بلع و یرقان

 

ادامه بحث انواع روغن ها

 

روغن بان

 

بان یک گیاهی است که در عربستان، روی کوه ها رشد می‌کند. دانه‌ی روغنی دارد که در فصل خاصی جمع می‌کنند و روغن آن را می‌گیرند و به اسم «دهن البان» می‌فروشند.

ساقه های نرم و ملایمی دارد که سریع خم می‌شود. و در یحث ساقه، ساقه ‌ای به نام «عود البان» وجود دارد.

روغن بان آثار عجیبی دارد ولی طبی نیست.

در روایات آمده است که روغن بان، یک حرزی است مانند بقیه‌ی حرزها که اگر کسی خود را با روغن بان بمالد و در مقابل سلطان بایستد و به او مراجعه کند، آسیبی از ناحیه‌ی سلطان به او نخواهد رسید.

در روایت آمده است:

مَنِ ادَّهَنَ بِدُهْنِ‌ الْبَانِ‌ ثُمَّ قَالَ بَيْنَ يَدَيِ الشَّيْطَانِ لَمْ يَضُرَّهُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى عَزَّ وَ جَل‌[1]

یعنی کسی که با روغن بان، روغن مالی کند و نزد سلطان برود، سلطان و ظالم به او آسیبی نمی‌رساند به اذن خداوند متعال.

از طریق بهداشت انسان می‌تواند حتی مشکلات اجتماعی را برطرف کند و محبت دیگران را جلب کند.

در روایت دیگر آمده است:

نِعْمَ الدُّهْنُ دُهْنُ الْبَانِ هُوَ حِرْزٌ وَ هُوَ ذَكَرٌ وَ أَمَانٌ مِنْ كُلِّ بَلَاءٍ فَادَّهِنُوا بِهِ فَإِنَّ الْأَنْبِيَاءَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ كَانُوا يَسْتَعْمِلُونَه‌[2]

یعنی روغن بان چقدر خوب است حرز است و روغن نر است و ایمنی از هر بلائی است پس با آن روغن مالی کنید زیرا انبیاء از آن استفاده می‌کردند.

برای بلائی که از ناحیه‌ی سلطان باشد، در روایت ذکر شده است و شاید از بیماری ها نیز امان محسوب شود.

بنابراین استفاده از روغن بان، سنت انبیاء هست.

شاید استفاده بشود که بان در شام هم وجود داشته باشد زیرا بیشتر پیامبران در شام بودند. شاید هم که برای آن ها از سرزمین عربستان می‌آوردند.

حرز نوعا از نوع ذکر و دعا و نوشتاری است. امکان دارد به زبان های دیگری هم باشد.

 

راز تاثیر حرز

یک احتمال این است که حرز نیروهای «عِلوی» را جذب می‌کند. ملائکه را جذب می‌کند تا از انسان حفاظت کنند.

نیروی سفلی، اجنه هستند و نیروهای علوی ملائکه هستند.

یک سری نیروها در راستای خیر هستند که به آن ها ملائکه و فرشتگان می‌گوییم که ممکن است اجنه‌ی خوب هم مشمول آن باشند.

و یک سری نیروها در راستای شر هستند که به آن ها شیطان گفته می‌شود.

خصوصیت حرزها این است که نیروهای خیر را جذب می‌کنند.

گاهی کارهایی خواندیم که موجب جذب نیروهای خیر می‌شدند مانند بودن قرآن در خانه که موجب جذب ملائکه است.

یکی از راه ها استفاده از روغن بان یا همراه داشتن حرز است.

احتمالات دیگری هم وجود دارد. شاید مراد اجنه‌ی خیر باشد. ممکن است چیزهای دیگری هم وجود داشته باشد که ما آن ها را نمی‌فهمیم.

ذکر احتمال دارد به معنای یاد باشد. ذکر بالحکومه باشد یعنی حقیقتا ذکر نیست ولی آثار ذکر و یاد خدا را دارد. کسی که روغن بان بمالد گویا حکم انسان ذاکر را پیدا می‌کند.

احتمال قوی تر، ذکر به فتح اول و دوم است. یعنی این روغن قدرت نفوذ دارد زیرا ذکر در مقابل انثی، نیروی فاعلی است بنابراین در بدن نفوذ می‌کند و بیماری را از بین می‌برد.

روغن ماده روغنی است که بیماری را به خود جذب می‌کند و با جذب بیماری، آن را از بین می‌برد یعنی حالت قابلی دارد در حالی که روغن ذکر نیروی فاعلی است و با نفوذ و ورود به بدن بیماری را از بین می‌برد.

احتمال دارد ذکر به معنای گرم باشد و انثی به معنای سرد باشد.

روغن بان در اینجا نیست ولی در عربستان زیاد است و ارزشی ندارد. شاید در اینجا معادل روغن بان وجود داشته باشد که باید بررسی بشود.

در گذشته بنده در مورد معادل روغن بان در اینجا گشتم ولی چیزی پیدا نکردم.

چرا ویروس در انسان تاثیر نمی‌گذارد مگر از راه بینی و دهان و زخم، با اینکه کوچکترین موجود است ولی قدرت نفوذ از پوست را ندارد. هیچ چیزی از پوست رد نمی‌شود و اگر چیزی رد بشود، از طریق موها است و ما دیدیم که روغن مالی هم برای مو است.

 

شقاق

افرادی هستند که مبتلا به ترک دست و پا هستند. درمان آن ریختن روغن بان در ناف است در صورتی که ناف عمیق باشد. اگر ناف کوچک یا سطحی است روغن بان مالیده شود.

علم به راحتی ارتباط ناف با ترک دست و پا را نمی‌تواند کشف کند.

تجربه این است که اگر کسی از روغن دیگر هم استفاده کند مانند روغن زیتون یا بنفشه، ترک را برطرف می‌کند ولی به نظر می‌رسد که روغن بان قوی تر باشد.

در روایت خواندیم که ناف را با روغنی که به سرت می‌مالی چرب کن. البته این روایت در مورد ناف درد بود.

ار روایت استفاده می‌شود که از ناف یک راهی به سمت دست و پا وجود دارد.

چیزی که برای ما مهم است، تحقق درمان است. ما می‌گوییم تجربه این را ثابت کرده است که اگر روغن بنفشه در ناف ریخته بشود، ترک دست و پا برطرف می‌شود. تنها مشکل این است که آیا عوارض دارد یا نه؟ ولی درمان محقق شده است. روایات عوارض را نفی کرده است زیرا فرموده است ناف را با روغن سر خود بمالید یعنی در ناف می‌شود روغن بنفشه یا بان استفاده بشود.

در فقه نمی‌توان الغاء خصوصیت کرد و می‌شود همان قیاس ابوحنیفه و مردود است زیرا با قیاس سنت از بین می‌رود ولی در طب تجربه هم وجود دارد.

مثلا در ارتباط با روایات ضعیف السند می‌گوییم اگر تجربه آن ها ثابت کند می‌توان به آن ها عمل کرد.

در این موارد، طب شیمیایی را قبول نمی‌کنیم زیرا فهمیده ایم که عوارض دارد. ما در استفاده از دارو ایمن نیستیم مگر اینکه مجوز آن را از امام (ع) داشته باشیم.

مثلا مرکب یک داروی منصوص است که برای کبد و یرقان و امثال اینها مفید است ولی تجربه نشان داد برای رشد مو مثلا خوب است. بنابراین می‌توانیم برای رشد مو هم استفاده کنیم و این با تجربه به دست آمده است.

وجود عوارض ارتباط با بیماری ندارد بنابراین وقتی مجوز استفاده از دارو در مورد خاص داده شد، در موارد دیگر هم می‌توان استفاده کرد.

همینکه امام (ع) فرموده است از دارو استفاده کنید، به معنای این است که دارو عوارض ندارد.

در روایت آمده است:

شَكَا رَجُلٌ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع شُقَاقاً فِي يَدَيْهِ وَ رِجْلَيْهِ فَقَالَ لَهُ خُذْ قُطْنَةً فَاجْعَلْ فِيهَا بَاناً وَ ضَعْهَا فِي‌ سُرَّتِكَ‌ فَقَالَ إِسْحَاقُ بْنُ عَمَّارٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَجْعَلُ الْبَانَ فِي قُطْنَةٍ وَ يَجْعَلُهَا فِي سُرَّتِهِ فَقَالَ أَمَّا أَنْتَ يَا إِسْحَاقُ فَصُبَّ الْبَانَ فِي‌ سُرَّتِكَ‌ فَإِنَّهَا كَبِيرَةٌ قَالَ ابْنُ أُذَيْنَةَ لَقِيتُ الرَّجُلَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأَخْبَرَنِي أَنَّهُ فَعَلَهُ مَرَّةً وَاحِدَةً فَذَهَبَ عَنْهُ[3]

یعنی مردی به امام صادق(ع) از ترک دست و پا شکایت کرد امام (ع) فرمود پنبه ای بردار و در او روغن بان قرار بده و آن را در نافت بگذار اسحاق عرض کرد فدایت شوم روغن در پنبه قرار بدهم و در ناف بگذارم؟ امام (ع) فرمود اما تو ای اسحاق روغن بان را در نافت بریز زیرا ناف تو بزرگ است راوی گفت شخص سوال کننده را بعد از مدت ها دیدم و به من گفت یک بار این کار را انجام داد و ترک او درمان شد.

این درمان معجزه آسا درمورد ترک دست و پا است.

افرادی که می‌توانند روغن بان به دست بیاورند، از روغن بان استفاده کنند ولی افرادی که نمی‌توانند روغن بان پیدا کنند، تجربه نشان داده است که استفاده از روغن بنفشه و روغن زیتون نیز موثر است و ترک را درمان می‌کند.

تجربه در جایی باید باشد که ریسک و خطر نداشته باشد به همین جهت عرض کردیم در تجویز روغن بنفشه برای افرادی که تومور مغزی دارند احتیاط می‌کنیم.

علاوه بر این وقتی در مورد بنفشه فرموده اند که فضل آن نسبت به باقی روغن ها مانند برتری اهل بیت (ع) نسبت به سائر مردم است، وقتی روغن بان برای ترک دست و پا مفید است، روغن بنفشه به طریق اولی موثر است.

عرض کردیم در هر درمان باید مجوز داشته باشیم و در مورد ناف مجوز ریختن روغن داریم.

 

روغن خیری (شب بو)

 

روغن شب بو در روایات در کنار روغن بنفشه ذکر شده است.

ذَكَرَ دُهْنَ الْبَنَفْسَجِ‌ فَزَكَّاهُ‌ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ الْخِيرِيَّ لَطِيف‌[4]

یعنی امام صادق(ع) روغن بنفشه را ذکر کرد و از آن تعریف کرد و سپس فرمود روغن خیری لطیف است.

همینکه روغن خیری در کنار بنفشه ذکر شده است دال بر این است که روغن خیری، روغن خوبی است. البته برخی ائمه(ع) از روغن خیری به جای روغن بنفشه استفاده می‌کردند چون خیری دو خصوصیت دارد. هم روغن است و هم نوعی عطر محسوب می‌شود.

در روایت آمده است:

رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع يَدَّهِنُ بِالْخِيرِيِّ فَقَالَ لِيَ ادَّهِنْ فَقُلْتُ لَهُ أَيْنَ أَنْتَ عَنِ الْبَنَفْسَجِ وَ قَدْ رُوِيَ فِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ أَكْرَهُ رِيحَهُ قَالَ قُلْتُ لَه‌ فَإِنِّي كُنْتُ أَكْرَهُ رِيحَهُ وَ أَكْرَهُ أَنْ أَقُولَ ذَلِكَ لِمَا بَلَغَنِي فِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا بَأْس‌[5]

یعنی امام کاظم (ع) را دیدم که با روغن خیری، روغن مالی می‌کرد به من فرمود روغن مالی کن عرض کردم چرا از روغن بنفشه استفاده نمی‌کنی؟ از امام صادق(ع) نقل شده است که بنفشه بوی خوبی ندارد ولی روغن شب بو عطر هم هست.

ماه اول سال میلادی هوا سرد است.

در روایت آمده است:

و ينفع فيه دخول الحمام اول النهار و التمريخ بدهن الخيرى و ما ناسبه و يحذر فيه الحلو و اكل السمك الطرى و اللبن‌[6]

یعنی در کانون آخر حمام رفتن در اول روز منفعت دارد و ماساژ با روغن خیری و آن چیزی که مانند آن است.

کانون آخر، برج اول سال میلادی می‌شود ولی معادل فارسی آن برج یازده یا دوازده است.

به نظر می‌رسد مراد از چیزهای مناسب با روغن شب بو، روغن های گرم است. در روایت می‌فرماید روغن خیری بعد از حجامت استفاده کنید.

وَ ادْهُنْ مَوْضِعَ الْحِجَامَةِ بِدُهْنِ‌ الْخِيرِيِ‌ وَ مَاءِ وَرْدٍ وَ شَيْ‌ءٍ مِنْ مِسْكٍ وَ صُبَّ مِنْهُ عَلَى هَامَتِكَ سَاعَةً تَفْرُغ‌ مِنْ حِجَامَتِك‌ [7]

یعنی موضع حجامت را با روغن خیری و گلاب و مقداری از مشک مال و از همان بر فرق سرت بریز در همان ساعتی که از حجامت فارغ می‌شوی.

 

روغن کنجد

 

در روایت آمده است:

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ إِذَا اشْتَكَى رَأْسَهُ اسْتَعَطَ بِدُهْنِ‌ الْجُلْجُلَانِ‌ وَ هُوَ السِّمْسِمُ[8]

یعنی پیامبر(ص) وقتی مبتلا به سر درد می‌شدند روغن کنجد در بینی می‌ریخت.

سمسم در عربی به معنای کنجد است.

روغن کنجد برای سردرد مفید است.

در روایت دیگر آمده است:

أَنَّ النَّبِيَّ ص كَانَ‌ يُحِبُ‌ أَنْ‌ يَسْتَعِطَ بِدُهْنِ السِّمْسِمِ[9]

یعنی پیامبر(ص) دوست داشتند که با روغن کنجد سعوط کند.

بنابراین روغن کنجد فائده‌ی زیادی دارد.

الان دو جور روغن کنجد گرفته می‌شود. یکی روغن ارده و دیگری روغنی که مستقیم از خود کنجد گرفته می‌شود.

بین اهل فن اختلاف است که کدام بهتر است. روغنی که از کنجد گرفته می‌شود ماندگاری بالا دارد ولی روغن ارده ماندگاری بالا ندارد و بوی بدی دارد.

به نظر می‌رسد برای دارو و درمان، روغن ارده بهتر است.

 

روغن گل سرخ

 

از روغن گل سرخ به عنوان عطر استفاده می‌شود و گاهی هم در ترکیب داروها مانند مرکب یک یا مفاصل قرار می‌گیرد.

مواردی به عنوان مالیدن به بدن ذکر شده است.

روغن گل سرخ با سرکه‌ی خیلی ترش مخلوط شود و روی محل سوختگی مالیده شود که جای سوختگی حتی اگر گوشت آورده باشد و خیلی کهنه باشد را برطرف می‌شود.

خود من آثار آن را دیده ام.

سوختگی با آب جوش و عرق سوز را هم برطرف می‌کند.

حداقل بیست روز، روزی یک بار مرتب مالیده شود و ماساژ داده شود.

 

معرفی بیماری دیس فاژی (مشکل بلع غذا)

 

معادل آن «عسر البلع» است یعنی گیر کردن غذا در مری که گاهی به خاطر تومور است که عرض شد، گاهی به خاطر آسیب و تغییری است که در اناتومی مری به وجود آمده است و یا به خاطر عصب و حرکت دوده ای مری است.

مری حرکتی دارد که باعث حرکت غذا به سمت معده می‌شود. گاهی مری حرکت خود را از دست می‌دهد به خصوص در افرادی که همیشه می‌خورند.

در اصطلاح امروزی «دیسفاژی» است.

این افراد مجبورند برای بلع هر لقمه، از آب استفاده کنند.

درمان

استفاده از نمک قبل و بعد از غذا به مقدار زیاد درمان است.

تندی نمک محرک است و سبب خارج شدن مری از حالت خمود و بیکاری می‌شود. نمک دستگاه گوارش را آماده هضم غذا می‌کند.

گاهی استفاده از سرکه هم درمان می‌کند.

داروی جامع با عسل هم می‌تواند درمان خوبی باشد.

نمک دریا دارو است

لَوْ عَلِمَ‌ النَّاسُ‌ مَا فِي‌ الْمِلْحِ‌ الْجَرِيشِ مَا احْتَاجُوا مَعَهُ إِلَى تِرْيَاقٍ وَ لَا إِلَى غَيْرِهِ مَعَه‌[10]

یعنی اگر مردم می‌دانستند که در نمک دریا چه خصوصیتی است دیگر به تریاق و غیر آن محتاج نمی‌شدند.

یعنی نمک درمان همه‌ی بیماری ها است.

مقدار صدق مطلوب است و در این موارد باید بیشتر از مقدار صدق مصرف شود.

 

معرفی بیماری یرقان

 

حقیقت یرقان، غلبه‌ی شدید صفراء است. هم نسوج و هم مایعات بدن تغییر رنگ می‌دهد. بدن و سفیدی چشم و آب دهان و آب بینی زرد می‌شود.

بنابراین تغییر رنگ بدن بر اثر صفراء، یرقان است.

امروزه می‌گویند میزان «بیلی روبین» در خون زیاد می‌شود. البته بیلیروبین یک جزئی از صفراء است که تعبیر درست آن غلبه‌ی صفراء است.

صفراء یک حالت احتباسی و یک حالت انسدادی دارد. گاهی مجاری صفراوی بسته می‌شود و ترشح صفراء در روده قطع می‌شود و داخل خون می‌رود و به تمامی بدن می‌رود به این حالت انسدادی می‌گویند که به خاطر انسداد مجاری صفراء به خاطر سنگ صفرا است. سنگ صفراء در مجاری گیر می‌کند و بدن زرد می‌شود و مبتلا به کهیر و خارش شدید می‌شود و یا اینکه توموری به وجود می‌آید و یا چسبندگی به وجود می‌آید.

در صورتیکه صفراء انسدادی باشد باید جامع با آب سناء مصرف شود.

گاهی هم علت یرقان احتباسی است. صفرائی که در خون می‌باشد چه از راه کبد و چه از راه روده ها، چون صفراء در روده می‌ریزد و روده جذب می‌کند. ماده ای باید داخل خون، صفراء را بشکند تا بدن بتواند از صفراء استفاده کند و باعث تقویت بدن بشود. صفراء شکن گاهی در خون کم می‌شود و در اینصورت بدن قدرت ندارد تا صفراء را به ماده‌ی مفید تبدیل کند که به آن «بیلی روبین کونژوگه» می‌گویند.

به صفراشکن در تعریف روایات سرکه می‌گویم. سرکه صفراء را می‌شکند.

الْخَل‌ يَكْسِرُ الْمِرَّةَ وَ يُطْفِئُ‌ الصَّفْرَاء[11]

یعنی سرکه مره(سوداء و صفراء) را می‌شکند و صفراء را خاموش می‌کند.

اگر شکننده در خون نباشد، ماده‌ی صفراء می‌ماند و بدن را زرد می‌کند.

برای افرادی که فاویسم دارند سرکه به همراه صفرابر و سردکننده تاثیر گذار است.

سرکه انگور باشد.

درمان صفراء و سویق عدس هم خیلی مفید است که در محل خود بحث شده است.

صفراء در کل بدن است و چیزی که در کیسه‌ی صفراء است زوائد صفراء است و مانند انباری است که زیادی صفراء را جمع می‌کند و مواقعی که بدن نیازمند صفراء است، از خود صفراء ترشح می‌کند.


[1] طب الائه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص94.
[2] طب الائه، ابن سابور الزیات نیسابوری، ص94.
[3] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص523.
[4] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص522.
[5] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص522.
[6] طب الرضا، امام رضا، ص21.
[7] طب الرضا، امام رضا ع، ص61.
[8] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص524.
[9] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص524.
[10] المحاسن، برقی، ج2، ص590.
[11] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص330.