«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
95/07/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بهداشت در جماع(اوقات ممنوعهی جماع) – داروی موی زائد
صحبت راجع به سلامت در همبستر شدن است.
امروز صحبت راجع به زمان های نهی شده برای همبستری است. اوقاتی هست که همبستر شدن در آن نهی شده است که دلالت بر ضرر داشتن همبستری در آن زمان ها میکند.
بین الطلوعین
شاید این زمان برای ذکر و عبادت است و عمل هبستری با عبادت تنافی دارد.
ما بین غروب آفتاب و از بین رفتن شفق
چیزی حدود یک ساعت است که همبستری در این زمان نهی شده است که نشان از ضرر داشتن همبستری در این زمان دارد. ما بین غروب آفتاب و از بین رفتن شفق زمان فعالیت شیطان است.
روزی که آفتاب کسوف میکند و شبی که ماه خسوف میکند
البته نهی از همبستری به خاطر آیه و نشانهی آسمانی است که ظاهر شده است و نشان این است که انسان نباید لهو و لعب کند. این نهی صرفا احترام و توجه به آیات آسمانی نیست بلکه ضرری برای همبستری در این زمان وجود دارد.
شب یا روزی که در آن زلزله میآید
روایات میفرماید که فرزندی که در این شب منعقد شود کامل نمیشود یعنی معلولیت خواهد داشت. روایتی میفرماید شبی ماه خسوف کرد و پیامبر با خانم های خود همبستر نشد و آن ها ناراحت شدند و گفتند آیا از دست ما ناراضی هستی؟ فرمود میخواستم مشمول این آیه نشوم
بَاتَ رَسُولُ اللَّهِ ص عِنْدَ بَعْضِ نِسَائِهِ فِي لَيْلَةٍ انْكَسَفَ فِيهَا الْقَمَرُ فَلَمْ يَكُنْ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ مَا يَكُونُ مِنْهُ فِي غَيْرِهَا حَتَّى أَصْبَحَ فَقَالَتْ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لِبُغْضٍ هَذَا مِنْكَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ قَالَ لَا وَ لَكِنْ هَذِهِ الْآيَةُ ظَهَرَتْ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ فَكَرِهْتُ أَنْ أَتَلَذَّذَ وَ أَلْهُوَ فِيهَا وَ قَدْ عَيَّرَ اللَّهُ أَقْوَاماً فِي كِتَابِهِ فَقَالَ وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ[1]
یعنی پیامبر در شبی که خسوف ماه صورت گرفت کاری که هر شب انجام میداد آن شب انجام نداد به او عرض شد از من ناراحتی؟ فرمود نه بلکه به جهت نشانه ای بود که در این شب ظاهر شد من هم کراهت داشتم که لذت ببرم یا لغو کنم در حالی که خداوند اقوامی را در قرآن سرزنش کرد وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ
برای ماه هم کلمه کسوف وارد شده است. معلوم میشود که به ماه گرفتگی کسوف هم گفته میشود.
صرفا مسئله اعتبار و احترام برای نشانهی ظاهر شده نیست بلکه به جهت مشکلات ژنتیکی است که در فرزند به وجود میآید.
روایاتی هست که به ضرر همبستری در این مورد اشاره میکند.
اگر در روایات مسئله عبادت و امثال این ها مطرح باشد معنای آن نیست که ضرر نداشته باشد بلکه ممکن است مسئله تقدیس و تعظیم باشد و مسئله ضرر هم وجود داشته باشد. مثلا اگر نماز واجب شده است معنای آن نیست که فقط ثواب دارد بلکه در کنار آن حکمت هایی و منافعی وجود دارد که به انسان بر میگردد.
خداوند چیزی را واجب نمیکند مگر اینکه منفعت داشته باشد و چیزی را حرام نمیکند مگر اینکه ضرر داشته باشد.
در روایت دیگر آمده است:
وَ ايْمُ اللَّهِ لَا يُجَامِعُ أَحَدٌ فِي هَذِهِ الْأَوْقَاتِ الَّتِي نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْهَا وَ قَدِ انْتَهَى إِلَيْهِ الْخَبَرُ فَيُرْزَقَ وَلَداً فَيَرَى فِي وَلَدِهِ ذَلِكَ مَا يُحِب[2]
یعنی قسم به خداوند کسی در زمان هایی که پیامبر نهی فرمود همبستری نمیکند در حالی که خبر نهی به او رسیده است مگر اینکه اگر فرزندی روزی او بشود در او چیزی خواهد دید که دوست نمیدارد.
یعنی فرزند او از جهت جسمی و یا از جهت اخلاقی کامل نیست. بنابراین صرفا صحبت از احترام نیست بلکه صحبت از آثار سوء ژنتیکی و معلولیت در فرزند است.
اگر کسی اعتراض کند که اروپایی ها یا اقوام دیگر این مسائل را رعایت نمیکنند و این معلولیت در بین آن ها کمتر دیده میشود به جهت این است که به آن ها خبر نهی از همبستر شدن در این اوقات نرسیده است.
اعتقاد ما این است که واجبات و محرمات حرکات بدنی دارد علاوه بر چیزهای دیگری که دارد. و این حرکات منفعت و مصلحت دارد. و اگر افعال حرام باشد ضرر دارد. مانند اینکه پیامبر در روایت قبلی گفت نمیخواهم لذت ببرم و کار لغو انجام دهم.
اعتقاد ما این است این افعال ضرر هم دارد به همین جهت پیامبر حاضر به انجام آن نشده است. چنانکه در روایت بعدی مفسده بدنی آن ها را ذکر کرده است.
در روایت دیگر آمده است:
وَ ايْمُ اللَّهِ لَا يُجَامِعُ فِي هَذِهِ السَّاعَاتِ الَّتِي وَصَفْتُ فَيُرْزَقَ مِنْ جِمَاعِهِ وَلَداً وَ قَدْ سَمِعَ بِهَذَا الْحَدِيثِ فَيَرَى مَا يُحِب[3]
یعنی و قسم به خدا همبستری نمیکند در این ساعاتی که گفتم مگر اینکه از آن همبستری ولدی روزی او میشود در حالی که این روایت را شنیده باشد چیزی که دوست دارد را نخواهد دید.
انسان دوست دارد که فرزند خوش سیما و خوش اخلاق باشد ولی در فرزند خود نخواهد دید.
آخر ماه
دو روز آخر ماه نباید همبستری کرد. این کار سبب سقط فرزند میشود. در روایت آمده است:
مَنْ أَتَى أَهْلَهُ فِي مُحَاقِ الشَّهْرِ فَلْيُسَلِّمْ لِسِقْطِ الْوَلَد[4]
یعنی کسی که با خانم خود در زمانی که ماه در آسمان نباشد (آخر ماه) برای سقط فرزند آماده باشد.
افرادی میآیند و از سقط فرزند شکایت میکنند و آزمایش داده اند و هیچ مشکلی ندارند. این روایت علت آن را بیان میکند. آن ها در محاق شهر همبستر شده اند.
همبستر شدن در این زمان باعث سقط میشود هر چند در همان شب منعقد نشده باشد زیرا قید نکرده است که فرزند در این زمان منعقد بشود. بنابراین کسی که از انعقاد نطفه جلوگیری کند نیز از این اثر سوء در امان نیست.
سقط های بعدی نیز به سبب سقط اول است. علت این سقط ها همبستر شدن در نبود ماه است. بنابراین بودن ماه در آسمان برای سقط نشدن بچه لازم است.
در روایت دیگر آمده است:
يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ فِي آخِرِ دَرَجَةٍ مِنْهُ إِذَا بَقِيَ يَوْمَانِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ عَشَّاراً أَوْ عَوْناً لِلظَّالِمِينَ وَ يَكُونُ هَلَاكُ فِئَامٍ مِنَ النَّاسِ عَلَى يَدَيْه[5]
یعنی ای علی با اهل خود در درجه آخر ماه، دو روز آخر ماه همبستر نشو زیرا اگر فرزندی منعقد بشود مالیات گیر یا کمک ظالمین است و عده زیادی از مردم به دستان او هلاک میشوند.
ظاهرا «فئام» به پنجاه هزار نفر گفته میشود.
در روایت دیگر آمده است:
يَكُونُ مُعْدِما[6]
یعنی فقیر میشود و دستش خالی خواهد ماند
بنابراین این همبستر شدن در آخر ماه اثرات سوء مادی خواهد داشت. همبستر شدن شغل انسان و رفتار و وضعیت مالی انسان را تعیین میکند. این ها چیزی نیست که بشر به آن ها دست پیدا کند هر چند با گذشت زمان های طولانی تحقیق کنند. ما این مطالب را ساده و بی اهمیت میپنداریم. مادیات و معنویات با هم ارتباط دارد.
شب اول و شب نیمه و شب آخر ماه
شاید در این مورد روایات متواتر باشد. از روایات استفاده میشود که این کار مضرات زیادی دارد. بچه مبتلا به دیوانگی یا سی پی یا اوتیسم یا فلج مغزی و صرع و تشنج و پیسی و سفط میشود. اگر کسی این اوقات را رعایت نکند، هشت بیماری عمده و لاعلاج را به دنبال دارد. اگر الان میبینیم بچه ها زیاد به این مسائل مبتلا میشوند چون مردم این مسائل را زیاد رعایت نمیکنند. در گذشته این مسائل را بیشتر مراعات میکردند.
این مسائل پیش پا افتاده اگر تبلیغ بشود مردم از خیلی از این مشکلات در امان میمانند.
شاید شرط اول و آخر ماه احراز ماه باشد که نیازمند دو نفر عادل دارد.
شب اول و شب پانزدهم و دو شب آخر ماه یعنی شب 29 و شب 30 ماه نباید نزدیکی صورت بپذیرد.
در روایت آمده است:
يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعْ أَهْلَكَ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنَ الْهِلَالِ وَ لَا فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ وَ لَا فِي آخِرِ لَيْلَةٍ فَإِنَّهُ يُتَخَوَّفُ عَلَى وَلَدِ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ الْخَبَلُ فَقَالَ عَلِيٌّ ع وَ لِمَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ الْجِنَّ يُكْثِرُونَ غِشْيَانَ نِسَائِهِمْ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنَ الْهِلَالِ وَ لَيْلَةِ النِّصْفِ وَ فِي آخِرِ لَيْلَةٍ أَ مَا رَأَيْتَ الْمَجْنُونَ يُصْرَعُ فِي أَوَّلِ الشَّهْرِ وَ فِي آخِرِهِ وَ فِي وَسَطِه[7]
ای علی با اهل خود در اول ماه و در وسط ماه و در آخر ماه مجامعت نکن زیرا ترس از دیوانگی است. حضرت علی عرض کرد چرا؟ پیامبر فرمود جن در این شب ها با خانم های خود همبستر میشوند. آیا مجنون که در این سه شب مبتلا به صرع میشود.
ترس است یعنی زمینه بیماری را فراهم میکند و قطعی نیست.
خبل به معنای سی پی و اوتیسم و فلج مغزی است. کسی که حالت عادی و حرکات عادی ندارد. افرادی که سی پی دارند نمیتوانند صحیح راه بروند و مشکل حرکتی دارند.
از این روایت استفاده میشود که جن سبب صرع و اوتیسم و سی پی و فلج مغزی میشود در حالی که خیلی معتقد هستند جن نمیتواند آسیب برساند.
اثر وضعی مشروط به علم نیست بلکه اثر تکلیفی مشروط به علم است. مانند کسی که خمر میخورد و اطلاعی ندارد. خمر اثر خود را میگذارد.
در روایت دیگر آمده است:
يَا عَلِيُّ لَا تُجَامِعِ امْرَأَتَكَ فِي أَوَّلِ الشَّهْرِ وَ وَسَطِهِ وَ آخِرِهِ فَإِنَّ الْجُنُونَ وَ الْجُذَامَ وَ الْخَبَلَ لَيُسْرِعُ إِلَيْهَا وَ إِلَى وَلَدِهَا[8]
ای علی با زن خود در اول و وسط و آخر ماه نزدیکی نکن زیرا جنون و جذام و خبل به مادر و فرزند سرعت میگیرد.
در روایت دیگر آمده است:
فَإِنَّ الْجُنُونَ وَ الْجُذَامَ وَ الْبَرَصَ يُسْرِعُ إِلَيْهَا وَ إِلَى وَلَدِهَا[9]
یعنی جنون و جذام و پیسی به سمت مادر و فرزند سرعت میگیرد.
بنابراین عدم انعقاد نطفه در این زمان ها جلوگیری از مشکلات نمیکند.
در گشته اهل علم این مسائل را به مردم میگفتند. زیرا منبعی غیر از منابر نبود و تاریخ هم قمری بوده است. ولی امروزه اینگونه نیست.
مسئله ضرر رسیدن به مادر فقط در این دو روایتی آمده است که خواندیم. بنابراین احتیاط اقتضاء میکند که به جهت جلوگیری از آسیب رسیدن به مادر، در این سه شب همبستری صورت نگیرد.
فقط در اول ماه، یک شب استثناء شده است و آن شب اول ماه مبارک رمضان است:
﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِكُم﴾[10]
یعنی آميزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه روزه مىگيريد، حلال است.
خداوند کلمه «حلال» آورده است. این کلمه مهم است زیرا همبستر شدن در اول ماه های دیگر هم حلال است بنابراین کلمه حلال به معنای ضرر نداشتن است. حلیت در این آیه، حلیت پزشکی است.
بنابراین میتوانیم یک ایده ای از این آیه بگیریم. کلمه حلال میتواند در مورد بهداشت و مسائل پزشکی وارد بشود و ما باید مسائل پزشکی و فقهی را در آیات و روایات تفکیک بدهیم.
مراد از آیه شب اول ماه است. به جهت روایتی که درباره این آیه نازل شده است و این آیه را به شب اول ماه تفسیر کرده است.
حلیت در اصل اعم از مباح و واجب و مستحب و مکروه است و در مقابل حرام قرار دارد.
اعتقاد بنده این است که کلمه «مکروه» در روایات از منظر طبی است و به معنای ضرر داشتن است.
زمان زرد شدن خورشید
در روایت آمده است:
إِنِّي أَكْرَهُ الْجَنَابَةَ حِينَ تَصْفَرُّ الشَّمْسُ وَ حِينَ تَطْلُعُ وَ هِيَ صَفْرَاء[11]
یعنی از جنب شدن زمانی که خورشید زرد میشود و هنگامی که طلوع میکند در حالیکه زرد است کراهت دارم.
آفتاب در ابتدای طلوع قرمز است و بعد زرد میشود و بعد سفید میشود. و موقع غروب قرمز است و قبل از آن زرد است. شاید از سرخی تعبیر به زرد شده باشد. چون در روایت فرموده است هنگامی که طلوع میکند و زرد است ولی خورشید زمان طلوع قرمز است.
بنابراین مراد همان سرخی هنگام طلوع آفتاب است. احتمال هم دارد مراد بعد از زمان طلوع است که آفتاب زرد است تا زمانی که سفید بشود.
مراد از «حین تصفر» زمان غروب آفتاب است زیرا در آن هنگام آفتاب سفید بوده است و در زمان غروب زرد میشود.
ماه آب
در روایت آمده است:
يجتنب فيه الجماع و المسهل[12]
یعنی در ماه آب از جماع و خوردن مسهل پرهیز کن
البته زمان های دیگری هم هست که نزدیکی در آن ها منع شده است. و خوب است این زمان ها و ساعت ها نوشته شود و بین خانواده ها توزیع شود تا خیلی از این معلولیت ها جلوگیری بشود.
ماه آب(ایلول) ماه هشتم میلادی است. حزاران ماه ششم و تموز (ژوئن) ماه هفتم است. که اواخر تابستان میشود که شاید ماه شهریور باشد.
داروی موی زائد
به علت هورمون هایی که در مرغ ها وجود دارد و داروهایی که مصرف میشود این مشکل زیاد پیش میآید.
موی زائد ریشه در سوداء دارد و سوداء ریشه در تغذیه امروزی دارد. امروزه شکرِ چغندر قند و گوشت گاو و گوشت بز مصرف میشود. از نوره طبیعی که رافع سوداء است مصرف نمیکنند. فصد هم رافع سوداء است. استفاده از سودابر و افتیمون هم شایع نیست.
پوست باقلا بهترین درمان موی زائد است. به تنهایی هم میتواند درمان باشد.
با نخ موهای زائد را بکنند و پوست باقلا به خصوص اگر تازه باشد به صورت له شده و خمیر شده جای مو ها بمالند که باعث عدم رویش مجدد موی زائد میشود یا موهای زائد را نازک میکند.
ترکیب دارو
• پوست باقلای خشک
• سعد هندی
• اوره ارمنستان که در عربی بورگ گفته میشود یک پودر سفید رنگی است.
• اوشق
به اندازه مساوی آسیاب بشوند و با مقدار لازم از سرکه مخلوط شود و خمیر تهیه کنند و جای موهای زائد بمالند و اگر مرتب بمالند موهای موجود میریزد و اگر موها با نخ کنده بشود و این دارو مالیده بشود باعث جلوگیری از رویش مجدد مو میشود.
سعد کوفی گرد و داخل آن سفید است. سعد هندی مانند ساقه و باریک و سیاه است و داخل آن خیلی سفید نیست و حالت سمی دارد.