«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث پاکیزگی – معرفی داروی قند بالا و داروی اذخر(آمادگی رحم)

 

صحبت راجع به مسواک زدن و شروط آن و کارهای در ارتباط با آن است. سفارشاتی راجع به مسواک زدن وارد شده است.

 

سفارشات مسواک زدن

مسواک قبل از وضوء باشد

زمان مسواک قبل از وضوء است و حتما باید قبل از وضوء باشد و در وضوء هم مسئله‌ی مضمضه و استنشاق هم رعایت بشود. قانون بهداشتی این است که مسواک قبل از وضوء باشد و اگر کسی فراموش کرد یا به هر علتی مسواک نزد بعد از وضوء باید مسواک بزند و بعد از مسواک زدن هم سه مرتبه مضمضه کند.

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ السِّوَاكِ‌ بَعْدَ الْوُضُوءِ فَقَالَ الِاسْتِيَاكُ قَبْلَ أَنْ تَتَوَضَّأَ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ إِنْ نَسِيَ حَتَّى يَتَوَضَّأَ قَالَ يَسْتَاكُ ثُمَّ يَتَمَضْمَضُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.[1]

یعنی از امام صادق(ع) در مورد مسواک زدن بعد وضوء سوال کردم فرمود مسواک کردن قبل از وضوء گرفتن است عرض کردم اگر فراموش کند تا بدون مسواک وضوء گرفته باشد فرمود بعد از وضوء مسواک بزند و سپس سه مرتبه مضمضه کند.

بعد از مسواک زدن سه مرتبه مضمضه کردن مطلوب است زیرا آلودگی هایی که بعد از مسواک کردن از بین می‌رود داخل دهان قرار می‌گیرد که با مضمضه کردن خارج می‌شود. دلیل آن روایت قبلی است و روایت دیگر هم می‌فرماید:

مَنِ‌ اسْتَاكَ‌ فَلْيَتَمَضْمَض‌[2]

یعنی هر کس مسواک می‌زند پس مضمضه کند.

صیغه‌ی امر است بنابراین حتما بعد از مسواک مضمضه شود.

 

مسواک عَرْضی زده شود

اكْتَحِلُوا وَتْراً وَ اسْتَاكُوا عَرْضا[3]

یعنی عدد فرد سرمه بکشید و عرضی مسواک بزنید.

سرمه باید فرد باشد یعنی سه مرتبه یا پنج یا هفت مرتبه سرمه کشیده می‌شود و از چشم راست شروع می‌شود و به چشم راست هم ختم می‌شود.

اگر طول دندان از انتهاء‌ تا انتهاء در طرف مقابل باشد، عرض آن می‌شود قسمت بالای دندان های بالا تا قسمت پایین دندان فک پایین و بالعکس است. ظاهرا باید مسواک به اینصورت کشیده شود زیرا با مسواک زدن تمام آلودگی ها حتی آلودگی های لای دندان ها باید برطرف شود و این با مسواک زدن عرضی محقق می‌شود و این امر شاید در مسواک زدن طولی محقق نشود بلکه آلودگی های دندان لای دندان می‌رود.

البته این روایت مویداتی هم دارد:

اسْتَاكُوا عَرْضاً وَ لَا تَسْتَاكُوا طُولًا.[4]

یعنی به شکل عرضی مسواک بزنید و طولی مسواک نزنید.

نهی است و مسواک زدن به شکل طولی نهی شده است. معلوم می‌شود مسواک زدن طولی منفعت ندارد بلکه ضرر هم دارد.

البته احتمالاتی در این روایت وجود دارد و چون مردم عادتا طولی مسواک می‌زنند، توهم است که مسواک طولی مطلوب است بنابراین پیامبر(ص) می‌خواهد بفرماید طولی مطلوب نیست نه اینکه مسواک طولی ضرر داشته باشد. می‌شود انسان بین دو روش جمع کند و این روایت در مقام توهم نهی از مسواک طولی است.

ولی در فقه الرضا، این روایت طور دیگری تفسیر می‌شود که زیاد مسواک بزنید و رها کنید (اکثروا و دعوا) یعنی همه‌اش یکنواخت و به یک نحو و با یک شدت به طور مداوم نزنید، گاهی زیاده روی کنید و گاهی نکنید. شاید مراد از «نکنید» زیاده روی نکردن باشد و یا اینکه مراد این باشد که اصلا مسواک نزنید یعنی یک مدتی مسواک بزنید و یک مدتی مسواک نزنید.

ولی احتمال بیشتر مراد این است که یک مدتی زیاد مسواک بزنید و یک مدتی زیاد مسواک زدن را رها کنید نه اینکه اصلا مسواک نزنید.

في تأويل قول النبي صلى الله عليه وآله ، واستاكوا عرضا قال ( صلّى الله عليه وآله ) : اكثروا ودعوا على ذكر الله وذكر رسوله وآله ( صلى الله عليه وآله ) ولا تغفلوا عنه.[5]

محدث نوری صاحب مستدرک احتمال دیگری داده است:

فِي تَأْوِيلِ قَوْلِ النَّبِيِّ ص وَ اسْتَاكُوا عَرْضاً قَالَ ص أَكْثِرُوا وَ دِيمُوا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذِكْرِ رَسُولِهِ وَ آلِهِ ص وَ لَا تَغْفُلُوا عَنْه‌[6]

یعنی ... زیاد مسواک بزنید و ادامه بدهید

یعنی «دعوا» در اصل «دیموا» بوده است ولی کاتب ها اشتباه نوشته اند زیرا از جهت نوشتاری شبیه به هم هستند. یعنی زیاد مسواک بزنید و ادامه بدهید. بعید نیست در نسخه های خطی چنین اشتباهاتی رخ می‌دهد ولی «دیموا» در زبان عربی کمتر استعمال شده است. «ادیموا» داریم ولی «دیموا» کمتر استعمال شده است و من تا به حال ندیدم اینگونه استعمال کنند.

 

داشتن مسواک متعدد

خوب است انسان چند مسواک داشته باشد و هر مرتبه با تمامی مسواک ها دندان ها را تمییز کند و به یک مسواک اکتفاء‌ نکند. این کار حتما حکمتی دارد و ممکن است یکی از حکمت ها این باشد که هر کدام از مسواک ها شکل خاصی دارد و یکی می‌تواند بین دندان ها نفوذ کند و دیگری نمی‌تواند نفوذ کند و معلوم است که این کار در تمییزی دندان اثر بیشتری دارد.

كَانَ وَ هُوَ بِخُرَاسَانَ إِذَا صَلَّى الْفَجْرَ جَلَسَ‌ فِي‌ مُصَلَّاهُ‌ إِلَى أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ‌ ثُمَّ يُؤْتَى بِخَرِيطَةٍ فِيهَا مَسَاوِيكُ فَيَسْتَاكُ بِهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ ثُمَّ يُؤْتَى بِكُنْدُرٍ فَيَمْضَغُهُ ثُمَّ يَدَعُ ذَلِكَ فَيُؤْتَى بِالْمُصْحَفِ فَيَقْرَأُ فِيه‌[7]

یعنی امام رضا (ع) در خراسان بود هنگامی که نماز صبح می‌خواند در مصلای خود می‌ماند تا آفتاب طلوع می‌کرد و بعد برای او پارچه ای می‌آوردند که در آن مسواک های متعدد بود پس با همه‌ی آن ها مسواک می زد و بعد از آن کندر می‌جوید...

بله، در یک مجلس از چند مسواک استفاده می‌کرد.

می‌تواند چوب ها مختلف باشد و فرقی نمی‌کند چوب ها مختلف باشد یا نباشد. ممکن است چوب ها ریز و درشت باشد یا کهنه و نو باشد و یا زیتون و اراک باشد ولی اشکال ندارد که همه از یک درخت باشند.

مسواک زدن با چند چوب و جویدن کندر بعد از آن نهایت پاکیزگی است و به نظر می‌رسد این برای زمانی است که امام(ع) می‌خواهند با مردم صحبت کنند و با آن ها روبرو بشوند زیرا صحبت از نشستن تا طلوع آفتاب است و بعد از آن مسواک ها را استفاده می‌کرد.

 

شسته شدن مسواک

از روایات استفاده می‌شود که مسواک هم قبل از استفاده و هم بعد از استفاده باید شسته شود. حتی شخصی که روزه است نیز باید مسواک بزند و شسته هم باید بشود ولی بعد از شستن مرتب باید تکان داده شود تا خشک شود و آب مسواک خارج بشود. بنابراین معلوم می‌شود شستن مسواک لازم است زیرا اگر ضروری نبود می‌فرمود برای انسان روزه دار شستن مسواک لازم نیست.

 

اضافه کردن خوشبو کننده

خوب است که به مسواک خوشبو کننده مانند گلاب اضافه کنند:

وَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع يَسْتَاكُ‌ بِمَاءِ الْوَرْد[8]

یعنی امام کاظم(ع) با گلاب مسواک می‌زد.

استفاده از خمیردندان معطر و خوشبوی امروزی چطور است؟ این ها خالی از ضرر نیست زیرا هرچه مقید تر به این خمیردندان ها و مسواک ها می‌شوند بیشتر مبتلا به خرابی دندان می‌شوند البته اگر محرز شد مسواکی سالم است یا از مواد طبیعی تهیه شده است، این کار خوب است زیرا بالاخره باید با چیزهای معطر باید مسواک زد.

بله، با شوینده نمی‌شود مسواک زد، شاید خمیردندان ها شوینده هم محسوب بشوند.

بله، سعد هم خوب است. یک پودر دندان هم داریم که یک روز خواندیم.

 

ممنوعات مسواک زدن

مسواک زدن در حمام

مسواک زدن در حمام سبب ابتلاء به وباء‌ دندان می‌شود. متاسفانه امروزه دستشویی و حمام یکی است و در آنجا مسواک هم می‌زنند که مشکل چند برابر خواهد شد.

وباء به معنای بیماری سریع الانتشار است یعنی خیلی زود سرایت می‌کند. به نظر می‌رسد وباء‌ دندان ها به این معنا است که یکی از دندان ها خراب می‌شود و سریع به باقی دندان ها سرایت می‌کند که از آن به وباء دندان تعبیر می‌شود.

قدر متیقن از حمام، حمام های خیلی گرم می‌باشد ولی اگر به اطلاق این کلام تمسک کنیم شاید شامل حمام های امروزی در خانه ها هم بشود زیرا در روایت می‌فرماید که حمام را در گوشه های خانه قرار بدهید زیرا محل سکونت شیاطین است به همین جهت می‌گویند در حمام مسواک نزنید.

نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الْأَكْلِ عَلَى الْجَنَابَةِ وَ قَالَ إِنَّهُ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ نَهَى عَنْ تَقْلِيمِ الْأَظَافِيرِ بِالْأَسْنَانِ وَ عَنِ السِّوَاكِ‌ فِي‌ الْحَمَّامِ‌[9]

یعنی ... پیامبر(ص) از مسواک زدن در حمام نهی کرد...

وَ إِيَّاكَ وَ السِّوَاكَ‌ فِي‌ الْحَمَّامِ‌ فَإِنَّهُ يُورِثُ الْوَبَاءَ فِي الْأَسْنَان‌[10]

یعنی مبادا در حمام مسواک بزنی زیرا سبب وباء در دندان ها می‌شود.

 

مسواک زدن در دستشویی

این کار سبب بد بویی دهان می‌شود، این بد بویی بیماری است و عارضی است و هرکاری کند از بین نمی‌رود. اگر هم دستشویی و حمام با هم باشد خیلی بدتر خواهد بود.

 

زیاد و بیش از حد مسواک زدن

این کار دندان ها را لق می‌کند به همین جهت پیامبر(ص) فرمود به قدری مسواک می‌زدم که ترس از دندان هایم داشتم. برای این مسئله باید بعد از مسواک زدن کندر جویده شود که باعث تثبیت دندان ها می‌شود و خواندیم امام رضا (ع) هم بعد از مسواک زدن کندر می‌جوید و در روایت دیگر هم امام صادق(ع) کندر می‌جوید.

شاید آدامس های دیگر را هم شامل بشود چون ملاک تثبیت دندان ها است.

امام صادق(ع) فرمود:

نَقَضَتِ‌ الْوَسِمَةُ أَضْرَاسِي فَمَضَغْتُ هَذَا الْعِلْكَ لِأَشُدَّهَا قَالَ وَ كَانَتِ اسْتَرْخَتْ فَشَدَّهَا بِالذَّهَبِ.[11]

یعنی رنگ مو سبب لقی دندان هایم شده است و این آدامس را جویدم تا آن ها را ثابت کنم...

پس یکی از درمان دندان های لق آدامس و کندر جویدن است. اگر دندان های شخصی به لقی رسیده است خوب است که دیگر مسواک نزد زیرا کمک به کندن دندان ها می‌کند.

خود سعد کمک به تثبیت دندان ها می‌کند ولی گاهی به حدی شل می‌شود که سعد هم کاری نمی کند.

در روایت آمده است:

أَنَّ الصَّادِقَ عَلَيْهِ السَّلَامُ تَرَكَ‌ السِّوَاكَ‌ قَبْلَ أَنْ يُقْبَضَ بِسَنَتَيْنِ، وَ ذَلِكَ أَنَّ أَسْنَانَهُ ضَعُفَتْ.[12]

یعنی امام صادق(ع) قبل از دو سال وفات خود مسواک زدن را کنار گذاشت زیرا دندان های ایشان سست و ضعیف شده بود.

 

مسواک با نی و شاخه‌ی انار و شاخه‌ی گل ها

در روایت آمده است:

أَنَّهُ نَهَى‌ عَنِ‌ السِّوَاكِ‌ بِالْقَصَبِ وَ الرَّيْحَانِ وَ الرُّمَّانِ وَ قَالَ إِنَّ ذَلِكَ يُحَرِّكُ عِرْقَ الْجُذَامِ.[13]

یعنی پیامبر(ص) از مسواک زدن با نی و گل و انار نهی کرد و فرمود رگ جذام را تحریک می‌کنند.

البته روایات متعددی در این زمینه داریم که این کار سبب تحریک عرق جذام است. این روایات در محل خود بحث شده است.

خلال های موجود در بازار گفته می‌شود از خیزران و نی درست می‌شود.

ریحان کل گل ها را شامل می‌شود.

 

دعاء هنگام مسواک زدن

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حَلَاوَةَ نِعْمَتِكَ وَ أَذِقْنِي بَرْدَ رَوْحِكَ‌ وَ أَطْلِقْ لِسَانِي بِمُنَاجَاتِكَ وَ قَرِّبْنِي مِنْكَ مَجْلِساً وَ ارْفَعْ ذِكْرِي فِي الْأَوَّلِينَ اللَّهُمَّ يَا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَ يَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى حَوِّلْنَا مِمَّا تَكْرَهُ إِلَى مَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى وَ إِنْ كَانَتِ الْقُلُوبُ قَاسِيَةً وَ إِنْ كَانَتِ الْأَعْيُنُ جَامِدَةً وَ إِنْ كُنَّا أَوْلَى بِالْعَذَابِ فَأَنْتَ أَوْلَى بِالْمَغْفِرَةِ اللَّهُمَّ أَحْيِنِي فِي عَافِيَةٍ وَ أَمِتْنِي فِي عَافِيَة[14]

خوب است این دعاء خواند شود زیرا هم طلب مغفرت و شاید طلب سلامتی هم می‌باشد.

 

تخلی

دستشویی رفتن هم در اسلام قوانینی دارد که اگر شخص رعایت کند شاید بیمار نشود.

بشر در اموری مشترک هستند. اگر شخصی احساس سنگینی کند خوب به دستشویی می رود و این طبیعی است و سعی می‌کند که جای مخفی را برای این کار انتخاب کند و سعی برتمییز کردن خود می‌کند ولی اسلام علاوه بر این مسائل یک ظرائف و دقائقی دارد که اگر مراعات بشود جلوی خیلی از بیماری ها را می‌گیرد.

 

زمان تخلی

آیا انسان تعداد دفعات تخلی را به جهت در معرض آلودگی بودن و ناپسند بودن این کار باید کم کند یا اینکه انسان مکرر دستشویی برود تا چیزی از سمومات در بدن باقی نماند؟

البته یک قانون کلی که بشر دارد این است که با احساس ادرار یا مدفوع به قضاء حاجت می‌پردازند که احتمال سوم است. یک زنگ هایی در بدن مانند گرستگی و احساس تخلی و خواب و مانند این ها در انسان وجود دارد.

در طب امروزی هم توصیه نمی‌شود که انسان تند تند دستشویی برود زیرا روی مجاری ادراری و پروستات فشار می‌آورد زیرا در اینصورت دائما در حال باز و بسته شدن می‌شود.

تخلی هنگام نیاز

قانون اسلامی در تخلی یک تفصیلی دارد و آن اینکه زمان احساس ادرار یا مدفوع بدون معطلی باید به قضاء‌ حاجت پرداخت ولی مواردی هم استثناء شده است.

تخلی هنگام خواب

یکی از موارد استثناء قبل از خواب به خصوص خواب شبانه است که باید حتما انسان خود را بر مستراح عرضه کند. انسان شش یا هفت ساعت می‌خواهد بخوابد و خوب است که این مواد سمی در بدن باقی نماند.

روایات تمام خواب ها یعنی خواب شب و خواب روز را شامل می‌شود هرچند بیشتر انصراف به خواب شب دارد.

در روایت آمده است:

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع لِلْحَسَنِ ابْنِهِ ع يَا بُنَيَّ أَ لَا أُعَلِّمُكَ أَرْبَعَ خِصَالٍ تَسْتَغْنِي بِهَا عَنِ الطِّبِّ فَقَالَ بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِيهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ‌ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَى الْخَلَاءِ فَإِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَيْتَ عَنِ الطِّب‌[15]

یعنی ... سر سفره‌ی غذا ننشین مگر گرسنه باشی و از طعام دست بکش درحالیکه گرسنه هستی و غذا را خوب بجو و هنگام خواب خود را به مستراح عرضه کن که اگر این چهار چیز را رعایت کردی از طب بی نیاز می‌شوی.

ادرار بعد از همبستری

بعد از همبستر شدن و خارج شدن آب منی هم باید حتی الامکان ادرار صورت بگیرد و اگر هم ادرار نیست خوب است سعی شود تا باقیمانده‌ی منی از مجرا خارج شود.

تخلی برای نماز خواندن

عرضه بر دستشویی قبل از نماز هم مطلوب است تا بتواند به مدت طولانی با طهارت باشد و بین نماز نیاز به دستشویی نداشته باشد. و مبتلا به «مدافعة الاخبثین» نباشد.

لَا صَلَاةَ لِحَاقِنٍ وَ لَا لِحَاقِبٍ‌ وَ لَا لِحَازِقٍ فَالْحَاقِنُ الَّذِي بِهِ الْبَوْلُ وَ الْحَاقِبُ‌ الَّذِي بِهِ الْغَائِطُ وَ الْحَازِقُ الَّذِي قَدْ ضَغَطَهُ الْخُفُّ.

یعنی کسی که ادرار یا مدفوع دارد ... نمازش بی اثر است و ثواب ندارد...

لَا تُصَلِّ وَ أَنْتَ تَجِدُ شَيْئاً مِنَ‌ الْأَخْبَثَيْنِ‌.[16]

یعنی نماز نخوان درحالیکه چیزی از ادرار یا مدفوع را حس می‌کنی

 

عدم حبس کردن بول

وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ‌ لَا يَشْتَكِيَ‌ مَثَانَتَهُ‌ فَلَا يَحْبِسِ الْبَوْلَ وَ لَوْ عَلَى ظَهْرِ دَابَّتِه‌[17]

یعنی هرکس می‌خواهد به بیماری مثانه مبتلا نشود پس ادرار خود را نگه ندارد هرچند روی چهارپا باشد.

یعنی در دفع ادرار باید عجله کرد و افرادی که خودشان را نگه می‌دارند مبتلا به عفونت مثانه می‌شوند و این روایت کنایه از سرعت عمل است.

 

جای تخلی

در گذشته شاید در جزیره العرب اینگونه بوده است که در صحراء قضاء حاجت انجام می‌دادند و بیرون خانه ها قضاء حاجت انجام می‌دادند ولی زمانیکه شهر نشینی آمد دیگر بحث احداث دستشویی به وجود آمد و شاید در صده‌ی اول یا انتهاء‌ صده‌ی اول یا صده‌ی دوم از بعثت این کار صورت گرفت و این رسم در کل شهرهای اسلامی به وجود آمد.

البته محل دستشویی از زمان حضرت لقمان بوده است. رفتن بیرون از خانه و رفتن به صحراء برای قضاء حاجت برای جزیرة العرب است ولی درجاهای دیگر مانند شام و جاهای دیگری که شهر و روستا بوده است دستشویی بوده است زیرا در مورد سفارشات تخلی از حضرت لقمان وارد شده است.

طُولُ الْجُلُوسِ عَلَى الْحَاجَةِ يُفْجَعُ‌ مِنْهُ‌ الْكَبِدُ وَ يُورَثُ مِنْهُ الْبَاسُورُ وَ يُصْعِدُ الْحَرَارَةَ إِلَى الرَّأْسِ فَاجْلِسْ هَوْناً وَ قُمْ هَوْناً قَالَ فَكَتَبَ حِكْمَتَهُ عَلَى بَابِ الْحُش‌[18]

یعنی زیاد نشستن برای قضاء حاجت کبد را از بین می‌برد ... و موجب بالا رفتن حرارت به سمت سر می‌شود ... حکمتش را بر در بیت الخلاء نوشت.

افراد مسافر یا افرادی که دستشویی پیدا نمی‌کنند، مستحب است جای دوری بروند تا کسی آن ها را نبیند که به آن «ابعاد المذهب» می‌گویند. راه رفتن برای دستشویی باید دور باشد.

مخفی بودن دستشویی

مخفی بودن از دو جهت است. انسان در حال تخلی نباید دیده شود و دیگری اینکه انسان نباید دستشویی رفتنش حس شود. نباید کسی بفهمد که شخص دستشویی می‌رود.

در صفات حضرت لقمان آمده است که هیچ کس او را در حال تخلی یا در حال رفتن به تخلی ندید و کسی متوجه رفتن او به بیت الخلاء نمی‌شد و پیامبر(ص) هم همین حالت را داشت.

روایات می‌فرماید این مسئله را باید از خلقت آموخت. مخرج در جایی است که دو ران به هم می‌چسبد یا به وسیله‌ی دو دنبه ها آنجا را می‌پوشاند بنابراین دستشویی هم باید به این شکل ساخته شود.

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ‌ لُقْمَانَ‌ وَ حِكْمَتِهِ‌ إِلَى أَنْ قَالَ قَالَ ع وَ لَمْ يَرَهُ‌ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ عَلَى بَوْلٍ وَ لَا غَائِطٍ وَ لَا اغْتِسَالٍ لِشِدَّةِ تَسَتُّرِهِ وَ عُمُوقِ نَظَرِهِ وَ تَحَفُّظِهِ فِي أَمْرِه‌[19]

یعنی ... از حکمت لقمان این است که کسی او را در حال ادرار و غائط و غسل ندیده است به جهت اینکه این کار را بسیار مخفی می‌کرد و نظر عمیقی دارد و خیلی مراقب بود.

بنابراین دستشویی باید طوری طراحی شود که افراد خانه و مهمان ها متوجه دستشویی رفتن شخص نشوند.

در روایت دیگر آمده است:

اعْتَبِرِ الْآنَ يَا مُفَضَّلُ بِعِظَمِ النِّعْمَةِ عَلَى‌ الْإِنْسَانِ‌ فِي مَطْعَمِهِ وَ مَشْرَبِهِ وَ تَسْهِيلِ خُرُوجِ الْأَذَى أَ لَيْسَ مِنْ حُسْنِ التَّقْدِيرِ فِي بِنَاءِ الدَّارِ أَنْ يَكُونَ الْخَلَاءُ فِي أَسْتَرِ مَوْضِعٍ مِنْهَا فَكَذَا جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الْمَنْفَذَ الْمُهَيَّأَ لِلْخَلَاءِ مِنَ الْإِنْسَانِ فِي أَسْتَرِ مَوْضِعٍ مِنْهُ فَلَمْ يَجْعَلْهُ بَارِزاً مِنْ خَلْفِهِ وَ لَا ناشزا [نَاشِراً] مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ بَلْ هُوَ مُغَيَّبٌ فِي مَوْضِعٍ غَامِضٍ مِنَ الْبَدَنِ مَسْتُورٌ مَحْجُوبٌ يَلْتَقِي عَلَيْهِ الْفَخِذَانِ وَ تَحْجُبُهُ الْأَلْيَتَانِ بِمَا عَلَيْهِمَا مِنَ اللَّحْمِ فَتُوَارِيَانِهِ فَإِذَا احْتَاجَ الْإِنْسَانُ إِلَى الْخَلَاءِ وَ جَلَسَ تِلْكَ الْجِلْسَةَ أَلْفَى‌ ذَلِكَ الْمَنْفَذُ مِنْهُ مُنْصَبّاً مُهَيَّأً لِانْحِدَارِ الثُّفْلِ‌ فَتَبَارَكَ مَنْ تَظَاهَرَتْ آلَاؤُهُ وَ لَا تُحْصَى نَعْمَاؤُه‌[20]

یعنی عبرت بگیر ای مفضل از بزرگی نعمت انسان در خوردن و نوشیدن او و آسان خارج شدن اسباب آزار و اذیت آیا از تدبیر نیکو در ساختن خانه نیست که دستشویی در مخفی ترین جا باشد همینگونه خداوند محل خارج شدن اذیت ها را در مخفی ترین جای انسان قرار داده است و آن ها را ظاهر از جلو و عقب قرار نداد بلکه مخفی و پنهان است در یک جای پنهان که پوشیده و محجوب است و دو ران در آن جا به همدیگر می‌رسند و دو دنبه آنجا را پوشانده اند به وسیله‌ی گوشتی که دارند و آن جا را می‌پوشانند...

انسان در حال تخلی نباید دیده شود و رفتن و برگشت انسان به تخلی هم معلوم نباشد و از این هندسه‌ی الاهی که برای بدن قرار داده است به دست می‌آوریم که دستشویی باید طوری باشد که بوی دستشویی نباید به مشام برسد. خداوند بدن انسان را طراحی کرده است که بوی تعفن محل خروج کثافات به مشام انسان نمی‌رسد.

 

معرفی داروی قند

راجع به داروی قند داروهای متعددی داریم. داروی مرکب چهار که یکی از مرکبات دهگانه‌ی اسلامی است و داروی مخصوص قند و یک داروی قند زرد و این دارویی که امروز معرفی می‌کنیم داروی قند بالا است.

     عدس الملک پنج واحد یکی از انواع عدس است ولی مثلثی رنگ و شدیدا تلخ است.

     تخم شنبلیله سه واحد

     تخم خرفه دو واحد

     مرمکی دو واحد صمغی زرد رنگ و تلخ است و جزء ترکیبات سرمه‌ی کافوری است که از مرمکی و صبرزرد و کافور است.

     صبرزرد دو واحد

     گزنه دو واحد

     تخم هندوانه ابوجهل و نه پوست آن دو واحد

آسیاب شود و الک شوند و به آن عسل یا آب اضافه شود.

این دارو باید به شکل قرص یا کپسول تهیه شود و چیزی نیست که بشود به شکل پودر یا خمیر در دهان گذاشت زیرا شدیدا تلخ است. عدس الملک و مرمکی و هندوانه ابوجهل و صبرزرد خیلی تلخ است و باید به شکل کپسول تهیه شود و با آب قورت داده شود.

خصوصیت این دارو این است که قند زیاد مانند 600 را فورا تا 100 یا 150 پایین می‌آورد. ولی این داروی مداوم نیست بلکه صرفا قند را پایین می‌آورد و کار قرص های شیمیایی را می‌کند و صرفا اندازه‌ی قند را پایین می‌آورد ولی تا حدودی محرک انسولین و پانکراس هم می‌باشد. پانکراسی که کم کار شده است یا کار نمی‌کند را تحریک می‌کند و به مرور زمان باعث می‌شود قند از 150 بالاتر نرود.

این دارو قند افرادی را که قابل کنترل نیست را تا حدودی خوب کنترل می‌کند اما اگر به داروهای دیگر ضمیمه شود دیگر این حالت قند نرمال به شکل مداوم هم به وجود خواهد آمد.

البته این دارو خیلی عوارض ندارد زیرا همه گیاهان روایی است.

مقدار مصرف این دارو بستگی به میزان قند فرد دارد، بعضی نیاز به یک دانه صبح ناشتا و بعضی یک دانه شب موقع خواب، و بعضی به صبح و شب و بعضی نیاز به اندازه‌ی وعده های غذایی دارند که اگر دو وعده ای است دو بار و اگر سه وعده ای است سه بار مصرف کند.

به اندازه‌ی یک فندق یا یک کپسول که قابل قورت دادن باشد.

همه‌ی گیاهان مذکور مانند عدس الملک و تخم شنبلیله به صورت تنهایی هم خوب است.

و در مواقع لزوم یعنی مواقعی که قند بالابرود مصرف کند.

 

معرفی داروی اذخر

این دارو برای آمادگی رحم است و زنانی که می‌خواهند باردار شوند خوب است که در آب پز این دارو بنشینند.

     گزنه سه واحد

     کرفس دو واحد

     مقل یک واحد

     بذر کتان بو داده یک واحد

آسیاب و الک شود و به مقدار چهل الی پنجاه گرم در ظرف آب بزرگ بجوشانید، ربع ساعت تا بیست دقیقه باید بجوشد و به مدت نیم ساعت در آب آن بنشینند.


[1] الکافی، کلینی، ج3، ص23، ط اسلامیه.
[2] المحاسن، برقی، ج2، ص563.
[3] من لایحضرالفقیه، شیخ صدوق، ج1، ص54.
[4] الجعفریات، ابن اشعث، ص15.
[5] مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج1، ص373.
[6] مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج1، ص373.
[7] من لایحضرالفقیه، شیخ صدوق، ج1، ص504.
[8] مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج1، ص371.
[9] الامالی، شیخ صدوق، ص422.
[10] فقه الرضا، امام رضا ع، ص86.
[11] الکافی، کلینی، ج6، ص483، ط اسلامیه.
[12] هدایه الامه، شیخ حرعاملی، ج1، ص129.
[13] دعائم الاسلام، قاضی نعمان، ج1، ص119.
[14] الدعوات، راوندی، ص161.
[15] الخصال، شیخ صدوق، ج1، ص229.
[16] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج2، ص326.
[17] طب الرضا، امام رضا ع، ص35.
[18] وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، باب احکام الخلوه، باب20، ح5، ج1، ص337، ط آل البیت.
[19] هدایه الامه، شیخ حرعاملی، ج1، ص84.
[20] توحید مفضل، مفضل بن عمر، ص70.