«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/02/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث پاکیزگی (غسل های مستحبی) – معرفی داروی باه زنان

 

صحبت راجع به بهداشت اسلامی و مسئله پاکیزگی است.

بهداشت اسلامی و مسئله‌ی بهداشت اسلامی خیلی دقیق و گسترده است و اگر کسی به سفارشات پیامبر(ص) و ائمه(ع) عمل کند در نهایت پاکیزگی خواهد بود.

بیشتر احکام شرعی در شبانه روز و احکام تکراری در راستای بهداشت و پاکیزگی و در راستای «طیب» که بالاتر از پاکیزگی است قرار دارد.

عرض کردیم انسان باید طیب و طاهر باشد.

مسئله‌ی غسل های استحبابی موید این مطلب است. غسل های مستحبی زیاد است و قانون این است که هرجا مظنه‌ی جمع شدن مردم و ملاقات با مردم است، غسلی را شارع قرار داده است. مانند غسل جمعه زیرا جمعه روز اجتماع است و مانند غسل حرم که مردم در حرم و مسجدالحرام اجتماع می‌کنند و مانند ماه رمضان که مردم برای انجام نماز تراویح یا برای مراسمات دیگر مردم در مسجد جمع می‌شوند که خوب است مردم تمییز و طیب و طاهر باشند.

نهایت پاکیزگی در اجتماعات در اسلام مطلوب است. قانونی استفاده می‌شود و آن اینکه حداقل کاری که انسان می‌تواند انجام دهد این است که پاکیزگی را رعایت کند. طوری نباشد که دیگران از بوی عرق شخص ناراحت باشند.

 

فهرست برخی غسل های مستحبی

بحث غسل های مستحبی در فقه آمده است و ما فقط صرفا فهرستی از این غسل ها را نام می‌بریم.

غسل شب های عید فطر و عید قربان

غسل روزهای عید فطر و قربان، تکرار غسل های طیب می‌آورد و موجب طیب و طاهر شدن انسان می‌شود.

در روایت آمده است:

غُسْلُ‌ الْأَعْيَادِ طَهُورٌ لِمَنْ أَرَادَ طَلَبَ الْحَوَائِجِ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اتِّبَاعَ السُّنَّة[1]

یعنی غسل اعیاد پاکیزگی می‌آورد برای کسی که حاجتی از خداوند متعال دارد و می‌خواهد از سنت پیامبر(ص) پیروی کند.

غسل ورود به مکه و مدینه، چون مکه و مدینه مظنه‌ی اجتماع است و مردم در مسجد النبی و مسجد الحرام جمع می‌شوند خوب است که پاک و پاکیزه باشند.

غسل احرام، کسی که می‌خواهد در مسجد شجره محرم شود خوب است غسل انجام بدهد.

غسل یوم الترویه، روز هشتم ماه ذیحجه مستحب است انسان برای جمع شدن برای عرفات آماده شود که در روز نهم است و غسل کند.

غسل یوم العرفه عند الزوال، غسل ظهر روز عرفه برای اجتماعی که بعد از ظهر روز عرفه است.

غسل زیاره البیت، کسی که قصد زیارت خداوند را دارد باید اول غسل کند و بعد وارد خانه‌ی خداوند بشود.

غسل دخول الکعبه، کسی که می‌خواهد وارد کعبه بشود مستحب است غسل کند.

غسل اول لیله من شهر رمضان، شب اول ماه مبارک رمضان هم مستحب است. روایات متعددی برای غسل شب اول ماه رمضان و روز اول ماه رمضان وارد شده است که برای مسئله‌ی سلامتی است.

در روایت آمده است:

مَنِ اغْتَسَلَ‌ فِي‌ أَوَّلِ‌ لَيْلَةٍ مِنْ‌ شَهْرِ رَمَضَانَ فِي نَهَرٍ جَارٍ وَ يَصُبُّ عَلَى رَأْسِهِ ثَلَاثِينَ كَفّاً مِنَ الْمَاءِ طَهُرَ إِلَى شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ قَابِل‌[2]

یعنی کسی که در شب اول ماه رمضان غسل کند در آب جاری و سی مشت آب از آب روی سر خود بریزد بدنش تا ماه رمضان بعدی پاک می‌شود.

این پاکیزگی خاصی است و بیشتر بهداشتی است و بحث نجاست و حدث نیست زیرا نمی‌تواند تا یک سال با این غسل نماز خوانده شود ولی پاکی مخصوصی است و در حقیقت یک بهداشت است زیرا شب اول ماه شب اول سال هم محسوب می‌شود.

در روایت دیگر آمده است:

مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا تَكُونَ بِهِ‌ الْحِكَّةُ فَلْيَغْتَسِلْ‌ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ مَنِ اغْتَسَلَ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْهُ لَا يُصِيبُهُ حِكَّةٌ إِلَى شَهْرِ رَمَضَانٍ الْقَابِل‌[3]

یعنی ... کسی که اولین شب ماه رمضان غسل کند تا ماه رمضان بعدی مبتلا به خارش نمی‌شود.

بنابراین این مستحبات و غسل ها در راستای سلامتی و بهداشت و پیشگیری از ابتلاء به بعضی بیماری ها مانند خارش بدن است.

در روایت بعدی با سند معتبر آمده است:

مَنِ اغْتَسَلَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنَ السَّنَةِ فِي مَاءٍ جَارٍ وَ صَبَّ عَلَى رَأْسِهِ ثَلَاثِينَ غُرْفَةً كَانَ دَوَاءً لِسَنَتِهِ وَ إِنَّ أَوَّلَ كُلِّ سَنَةٍ أَوَّلُ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَان‌[4]

یعنی کسی که در اولین روز سال در آب جاری غسل کند و سی کف آب روی سرش بریزد دارویی برای یک سال است و اول هر سال اول ماه رمضان است.

این بحث سلامتی است و امور اعتباریه و ثواب اخروی در جای خود بحث می‌شود ولی بحث ما از نظر بهداشت و سلامتی است.

در روایت بعدی می‌فرماید:

أَنَّ مَنْ ضَرَبَ وَجْهَهُ‌ بِكَفِ‌ مَاءِ وَرْدٍ أَمِنَ ذَلِكَ الْيَوْمَ مِنَ الْمَذَلَّةِ وَ الْفَقْرِ وَ مَنْ وَضَعَ عَلَى رَأْسِهِ مِنْ مَاءِ وَرْدٍ أَمِنَ تِلْكَ السَّنَةَ مِنَ الْبِرْسَامِ وَ لَا تَدَعُوا مَا نُوصِيكُمْ بِه‌[5]

یعنی کسی که یک مشت گلاب به صورت خود محکم بپاشد در آن روز از خاری و فقر ایمن می‌شود و کسی که روی سر خود از گلاب قرار دهد در آن سال از برسام ایمن می‌شود پس آنچه به شما توصیه می‌کنیم را رها نکنید.

مستحب است در روز اول ماه رمضان آب گلاب محکم به صورت پاشیده شود.

برسام همان التهاب پرده دیافراگم است که حالت سخت بیماری تب است و منجر به هزیان گویی می‌شود.

امام(ع) می‌فرماید این سفارشات را دست کم نگیرید و رها نکنید. معلوم است که این همه بلاء و بیماری و سرطان و ام اس و دیابت داریم بخاطر رعایت نکردن این مسائل است.

نگویید این مستحب است و مهم نیست ولی در مسئله‌ی بهداشت و سلامتی از واجبات است. اگر کسی می‌خواهد بیمار نشود و سالم بماند باید این دستورات را عمل کند. اگر این اوامر استحباب مولوی دارد ولی وجوب ارشادی دارد به جهت اینکه سالم باشیم.

اگر روز اول ماه رمضان انسان گلاب روی سر خود بریزد از مضاعفات تب و تشدید تب و برسام ایمن می‌شود. کاری سهل و آسان است.

«وَرْد»س به معنای گل سرخ است.

غسل شب پانزدهم و شب هفدهم و شب نوزدهم و شب بیست و یکم و در شب بیست و سوم دو غسل یکی اول شب و یکی آخر شب وجود دارد و شب بیست و پنجم و بیست و هفتم و بیست و نهم مستحب است.

در روایت آمده است:

أَنَّهُ كَانَ يَغْتَسِلُ فِي كُلِ‌ لَيْلَةٍ مِنَ‌ الْعَشْرِ الْأَوَاخِر[6]

یعنی پیامبر(ص) در هر شب از دهه‌ی آخر ماه رمضان غسل می‌کرد.

بنابراین فقط غسل در شب های افراد نیست بلکه پیامبر(ص) در تمام شب های دهه‌ی آخر ماه رمضان غسل می‌کرده است.

چقدر اسلام پاکیزه است و اگر در این مسائل کاووش و تحقیق بشود چیزی فوق تصور به دست می‌آید. اسلام می‌خواهد با رعایت این مسائل و مستحبات انسان در چه حد از تمییزی و پاکی باشد؟

پیامبر(ص) در دهه‌ی آخر ماه رمضان در مسجد اعتکاف می‌کند. چون در مسجد و محل اجتماع مسلمانان است این مسائل را رعایت می‌کرده است. عرض کردم بیشتر این مسائل در مورد محل اجتماع است.

یکی بدن انسان کثیف است و باید خود را تمییز بکند و یک مسئله‌ی دیگر تمییزی بعد از تمییزی است که از آن به «طیب» تعبیر می‌کنند این حالت از تمییزی صرف بالاتر است که انسان خوشبو و معطر باشد و آثار پاکیزگی نمایان باشد.

چون دست خانم ها همیشه در آب است، دست های سفیدی دارند و اگر انسان دائما تمییز باشد صورت شادابی خواهد داشت و آثار پاکیزگی از دور نمایان است.

بله، حضور ملائکه و مسائل معنوی هم هست ولی بحث ما بحث پاکیزگی و سلامت و بهداشت است.

غسل استسقاء یعنی نماز باران

غسل استخاره

غسل کسوف، اگر قرص ماه کاملا محو شود وَ إِذَا احْتَرَقَ الْقُرْصُ‌ كُلُّهُ‌ فَاغْتَسِل[7] یعنی کل قرص ماه محو شود.

غسل توبه برای کسی که مرتکب گناهی می‌شود.

غسل کشتن وزغ یعنی مارمولک.

غسل کسی که به دارآویخته نگاه می‌کند.

غسل قضاء حاجت، کسی که حاجتی دارد غسل کند و دعاء کند.

غسل استخاره در یک سوم آخر شب

غسل در اول ماه و وسط ما و آخر ماه رجب

غسل شب نیمه‌ی شعبان

بنابر روایتی غسل روز نوروز

غسل مولود یعنی بچه ای که متولد می‌شود که مسیحیان و نصاری به آن غسل تعمید می‌گویند. خود پیامبران (ع) با دست خودشان انجام می‌دادند. حضرت یحیی بچه های متولد شده را نزد او می‌آوردند و او دعاء می‌خواند و بچه را شستوشو می‌داد به همین جهت در انجیل به او «یوحنی المعمدان» می‌گویند. معمدان یعنی غسل تعمید و غسل مولود انجام می‌دهد.

غسل روز غدیر نیم ساعت قبل از ظهر

غسل زیارت پیامبر(ص) و ائمه(ع)

غسل المراه المتطیبه لغیر زوجها، یعنی زنی که برای غیر از زوج خود عطر می‌زند.

غسل های دیگری هم هست مانند اینکه هر روز در آب غوطه ور شدن، به خصوص برای افرادی که در کنار رود فرات هستند.

امام صادق(ع) می‌فرماید:

لَوْ كُنْتُ بِالْعِرَاقِ لَأَكَلْتُ كُلَّ يَوْمٍ رُمَّانَةً سُورَانِيَّةً وَ اغْتَمَسْتُ فِي‌ الْفُرَاتِ‌ غَمْسَة[8]

یعنی اگر در عراق بودم هر روز انار سورانی می‌خوردم و در فرات غوطه ور می‌شدم.

زیرا آب فرات بیماری ها را درمان می‌کند.

در روایت دیگر آمده است:

أَمَا لَوْ لَا مَا يَدْخُلُهُ مِنَ الْخَاطِئِينَ مَا اغْتَمَسَ فِيهِ ذُو عَاهَةٍ إِلَّا بَرَأَ.[9]

یعنی اگر خطاکاران داخل رود فرات نمی‌شدند در آن بیماری غوطه ور نمی‌شد مگر اینکه خوب می‌شد.

آب فرات مهر حضرت زهرا(س) است.

در روایت دیگر آمده است:

يُصَبُّ فِيهِ مِيزَابَانِ‌ مِنَ‌ الْجَنَّة[10]

یعنی دو ناودان از بهشت در فرات می‌ریزد.

انار سورانی ایمنی از بیماری های درون و غوطه ور شدن در آب فرات درمان بیماری های بیرونی و پوستی است و اگر این دو کار را انجام دهد جلوی تمام بیماری ها را می‌گیرد.

حضرت امیر(ع) هر شب قبل از نماز شب در زمستان و تابستان وارد رود فرات می‌شد طَلَباً لِلنَّشَاطِ فِي صَلَاةِ اللَّيْل‌[11] یعنی برای طلب شادابی در نماز شب.

 

بحث وضوء

بیشتر مسائل پاکیزگی در اسلام به شکل راتب و مکرر مطلوب است. مثلا غسل هر شب در دهه‌ی آخر ماه رمضان یا شب های افراد از شب های آخر ماه رمضان که تکرار غسل است.

تکرار وضوء هم مانند غسل و بیشتر از آن مطلوب است. حداقل در روز سه مرتبه وضوء گرفتن مطلوب است و اگر کسی بخواهد مستحبات را رعایت کند به نظر می‌رسد در روز بیست مرتبه یا بیشتر وضوء گرفته بشود.

بحث صرفا تمییزی نیست بلکه بحث پاکیزگی و نشان دادن پاکیزگی است. کسی که در روز بیست مرتبه دست خود می‌شوید نشان دادن نهایت پاکیزگی است و اگر کسی ببیند می‌گوید چقدر این انسان تمییز و پاکیزه و ظریف است.

راتبیت و پشت سر هم و تکرار مطلوب است و حداقل آن سه مرتبه برای نماز های روزانه مطلوب است.

وضوء برای هر نماز مستحب است و تجدید الوضوء و دائم الوضوء بودن و وضوء برای قرآن خواندن و برای مسجد رفتن وضوء مستحب است و این ها همه در حقیقت بهانه برای تکرار پاکیزگی است.

البته وقتی می‌گوییم وضوء، مراد وضوء بهداشتی است و ما وضوء شرعی با مستحباتش را کاری نداریم. وضوء شرعی سه مرتبه مضمضه کردن و سه مرتبه استنشاق و مسواک زدن و شستن دو کف دست و شستن صورت و دستان تا آرنج و مسح سر و پاها دارد.

نکته ای در مورد احکام اسلامی موجود است که احکام اسلام به شکل «قضایای حقیقه» وارد شده است. یعنی موضوع مفروض الوجود است. یعنی اگر وضوء گرفته شود، مستحب است انسانی که وضوء دارد، وضوء را تجدید کند. انسانی که می‌خواهد نماز بخواند یا قرآن بخواند مستحب است وضوء بگیرد که به شکل قضایای حقیقیه است و موضوع آن ها مفروض الوجود اخذ شده اند.

کسی که فقط واجبات را رعایت می‌کند هنگام اذان در وجودش آمری می‌گوید که وقت وضوء گرفتن است و کسی که مستحبات را رعایت می‌کند، هر وقت وضوء نقض می‌شود چیزی در وجود او می‌گوید که وضوء بگیر تا دائم الوضوء باشی، کسی که می‌خواهد قرآن بخواند یا موارد دیگر هم به همین منوال است.

اگر این ها را به امر ظاهری تبدیل کنیم، شارع می‌گوید برای نماز و قرآن خواندن و خواب و غیر ذلک وضوء بگیر. این نشان می‌دهد که چقدر اسلام پاک است و تمییزی در اسلام مطلوب است.

ابتکار دیگر اینکه امر به وضوء به شکل قضایای حقیقیه است و بهتر است از اینکه ملائکه ای روی سر انسان قرار داده شود و آن ها دائما به انسان امر به وضوء کنند. یعنی در وجود خود انسان و در خلد انسان این امر صورت می‌گیرد و خود انسان به خودش می‌گوید و تکرار می‌کند و امر می‌کند.

مستحب دیگر این است که انسان موقع خواب وضوء بگیرد. پیامبر(ص) مقید بود نصف شب هرگاه از خواب بیدار می‌شد مقید به انجام دو کار بود یکی مسواک زدن و وضوء گرفتن را ترک نمی‌کرد.

بله، گاهی هم دو رکعت نماز می‌خواند.

ممکن است انسان در شب پنج مرتبه بیدار شود یا بیشتر بیدار شود. معلوم می‌شود اسلام بالاتر از تمییزی است زیرا تمییز با دوبار شستن محقق می‌شود.

اسلام خیلی بزرگ تر از چیزی است که در ذهن ما است. اسلام فقط یک سری امور اعتباری که در آخرت ثواب دارد نیست. ثواب اخروی هم وجود دارد ولی از دید بهداشتی خیلی باعظمت است.

ممکن است پیشرفت علم هم خصوصیت تکرار وضوء را به ما بگوید. امروز این مسئله‌ی آلودگی و میکروب و ویروس تا حدودی این مسائل را مشخص می‌کند.

انسان همیشه در معرض میکروب و ویروس است و ممکن است بدنش تمییز و پاک باشد ولی همیشه در معرض آلودگی است و با تکرار وضوء مسئله‌ی آلودگی از بین می‌رود و مبتلا به بیماری میکروبی و ویروسی نمی‌شود.

برای ما مستحب و واجب فرق نمی‌کند زیرا می‌گوییم مستحبات،‌ واجبات سلامتی هستند. اگر کسی می‌خواهد پای خود را بشوید عیبی ندارد ولی جزء وضوء نباید باشد، مستحب است قبل از وضوء انسان پای خود را بشوید ولی این جزء وضوء نیست و نباید بدعت گذاشت.

حمام کنار ما است ولی این مسائل را رعایت نمی‌کنیم ولی قدیمی ها آب نداشتند ولی مقید بودند و بدن های آن ها سالم می‌ماند.

گفته می‌شود کسی مقید به غسل جمعه باشد بدنش بعد از مرگ سالم می‌ماند. این مطلب یک دانشگاه است. چرا این بدن سالم می‌ماند؟ میکروب نزدیک این بدن نمی‌شود تا او را نابود و متلاشی کند. بدن خیلی از علماء بعد از صدها سال سالم پیدا شده است.

این مسائل ظرافت های زیادی دارد. طب اسلامی و بهداشت اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است.

اگر ما به دنیا بگوییم ما مکانیزمی داریم که موجب سالم ماندن بدن بعد از مرگ می‌شود مورد توجه قرار می‌گیرد و دنبال علت و سبب و مکانیزم آن می‌گردند ولی این ها مطرح و معرفی نشده است.

به نظر می‌رسد اگر کافر هم غسل جمعه را انجام بدهد همان مکانیزم و اثر را دارد و این بعید نیست زیرا خود غسل و شستن موثر است و بحث عبادیات و قصد قربت نیست و خود غسل این اثر را دارد.

معنای وضوء

وضوء قبل از اینکه یک حقیقت شرعیه باشد یک کلمه‌ی لغوی است. وضوء در لغت به معنای و ض ء یعنی حُسْن و بهجت است.

وضوء به معنای زیبایی و بهجت یعنی صورت با طراوت و شاداب است. یعنی هر کسی می‌بیند نظرش جلب می‌شود.

صورت های نورانی و بی نهایت تمییز جلب توجه می‌کند به همین جهت می‌فرماید دائم الوضوء باش و مرتب وضوء بگیر تا صورت انسان شاداب باشد و جلب توجه کند.

انسان های مومن که رعایت این مسائل می‌کنند و نماز شب می‌خوانند و دائما وضوء می‌گیرند چهره های نورانی دارند و جلب توجه می‌کنند.

خیر، نیت دخیل نیست زیرا روایت می‌فرماید خود وضوء‌ این اثر را دارد و ما وضوء لغوی را مطرح می‌کنیم و وضوء شرعی را نمی‌گوییم.

خداوند می‌فرماید:

إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْن‌[12]

یعنی هنگامى كه به نماز مى‌ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد

خداوند هم اینگونه فرموده است و نیت ذکر نشده است.

اگر نیت کارساز باشد، پس قرآن چیزی را کم گفته است؟ و روایتی هم مبنی بر اعتبار نیت نداریم. اگر می‌گویید نیت لازم است یک روایت یا آیه یا حداقل دلیل عقلی باید بیاورید.

اگر اعمال عبادی نیازمند نیت باشند دور لازم می‌آید.

در فقه انشاءالله درباره‌ی مسئله‌ی نیت بحث خواهیم کرد ولی الان بحث بهداشتی داریم.

إِنَّمَا الْأَعْمَالُ‌ بِالنِّيَّات‌ وَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى فَلَا بُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ خَالِصِ النِّيَّةِ فِي كُلِّ حَرَكَةٍ وَ سُكُون[13] دلیل بر ضد اعتبار نیت است زیرا همه‌ی اعمال را شامل می‌شود و فقط اعمال عبادی نیست.

معنای شرعی وضوء

وضوء لغوی فقط شستن دست و صورت برای تحصیل شادابی و زیبایی است. کلمه‌ی وضوء قبل از اسلام هم بوده است. صورت درخشان و نورانی کردن است.

وضوء شرعی شستن دو کف دست و مضمه و استنشاق و بنابر قول بعضی مسواک زدن قبل از وضوء و شتن صورت و دستان تا آرنج و مسح سر و پاها می‌باشد.

چیزی که ما از وضوء انتظار داریم چیزی بیشتر از پاکیزگی است زیرا پاکیزگی با دوبار شستن در روز محقق می‌شود ولی با این همه تکرار وضوء و دائم الوضوء بودن آثار دیگری وجود دارد.

علاوه بر آثار تمییزی، آثار بهداشتی هم وجود دارد. وضوء گرفتن علت بیماری را برطرف می‌کند. علت اصلی بیماری گناه است.

وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثير[14]

هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام داده‌ايد، و بسيارى را نيز عفو مى‌كند

در روایت آمده است:

أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عِرْقٍ يَضْرِبُ وَ لَا نَكْبَةٍ وَ لَا صُدَاعٍ وَ لَا مَرَضٍ‌ إِلَّا بِذَنْبٍ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ- وَ ما أَصابَكُمْ‌ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ‌ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ مَا يَعْفُو اللَّهُ أَكْثَرُ مِمَّا يُؤَاخِذُ بِه‌[15]

یعنی ... هیچ بیماری نیست مگر به گناه ...

امام(ع) می‌فرماید و روایت بحث مفصلی دارد که گناهان هر عضو در آن عضو محفوظ و باقی می‌ماند و آن عضو روز قیامت شهادت می‌دهد.

يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْديهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُون‌[16]

یعنی در آن روز زبانها و دستها و پاهايشان بر ضدّ آنها به اعمالى كه مرتكب مى‌شدند گواهى مى‌دهد

چون گناه را در خود حفظ کرده اند شهادت می‌دهند. این محفوظ ماندن گناهان یک بحث مفصلی است.

پیامبر(ص) می‌فرماید:

إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا تَوَضَّأَ فَغَسَلَ‌ وَجْهَهُ‌، تَنَاثَرَتْ [عَنْهُ‌] ذُنُوبُ وَجْهِه وَ إِذَا غَسَلَ يَدَيْهِ إِلَى الْمِرْفَقَيْنِ تَنَاثَرَتْ عَنْهُ ذُنُوبُ يَدَيْهِ. وَ إِذَا مَسَحَ بِرَأْسِهِ تَنَاثَرَتْ عَنْهُ ذُنُوبُ رَأْسِهِ. وَ إِذَا مَسَحَ رِجْلَيْهِ- أَوْ غَسَلَهَا لِلتَّقِيَّةِ- تَنَاثَرَتْ عَنْهُ ذُنُوبُ رِجْلَيْهِ. وَ إِنْ قَالَ فِي أَوَّلِ وُضُوئِهِ‌ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» طَهُرَتْ أَعْضَاؤُهُ كُلُّهَا مِنَ الذُّنُوبِ. وَ إِنْ قَالَ فِي آخِرِ وُضُوئِهِ أَوْ غُسْلِهِ مِنَ الْجَنَابَةِ: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّكَ- وَ خَلِيفَتُكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ عَلَى خَلِيقَتِكَ، وَ أَنَّ أَوْلِيَاءَهُ وَ أَوْصِيَاءَهُ خُلَفَاؤُكَ» تَحَاتَّتْ‌ عَنْهُ ذُنُوبُهُ كُلُّهَا- كَمَا يَتَحَاتُّ وَرَقُ الشَّجَرِ، وَ خَلَقَ اللَّهُ بِعَدَدِ كُلِّ قَطْرَةٍ مِن‌ قَطَرَاتِ وُضُوئِهِ أَوْ غُسْلِهِ- مَلَكاً يُسَبِّحُ اللَّهَ وَ يُقَدِّسُهُ وَ يُهَلِّلُهُ وَ يُكَبِّرُهُ، وَ يُصَلِّي عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ، وَ ثَوَابُ ذَلِكَ لِهَذَا الْمُتَوَضِّئ ثُمَّ يَأْمُرُ اللَّهُ بِوُضُوئِهِ أَوْ غُسْلِهِ- فَيُخْتَمُ عَلَيْهِ بِخَاتَمٍ مِنْ خَوَاتِمِ رَبِّ الْعِزَّةِ، ثُمَّ يُرْفَعُ تَحْتَ الْعَرْشِ حَيْثُ لَا تَنَالُهُ اللُّصُوصُ، وَ لَا يَلْحَقُهُ السُّوسُ‌ وَ لَا يُفْسِدُهُ الْأَعْدَاءُ، حَتَّى يُرَدَّ عَلَيْهِ وَ يُسَلَّمَ إِلَيْهِ، أَوْفَى‌ مَا هُوَ أَحْوَجُ، وَ أَفْقَرُ مَا يَكُونُ إِلَيْهِ، فَيُعْطَى بِذَلِكَ فِي الْجَنَّةِ مَا لَا يُحْصِيهِ الْعَادُّونَ وَ لَا يَعِي عَلَيْهِ الْحَافِظُونَ، وَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ جَمِيعَ ذُنُوبِهِ حَتَّى تَكُونَ صَلَاتُهُ نَافِلَة‌[17]

یعنی هنگامی که عبد وضوء بگیرد و صورت خود را بشوید گناهان صورت می‌ریزد و هنگامی که دستان را تا آرنج می‌شوید گناهان دستان می‌ریزد و هنگامی که سر خود را مسح می‌کند گناهان سر می‌ریزد و هنگامی که پاها را مسح می‌کند گناهان پاها می‌ریزد و اگر قبل از وضوء بسم الله الرحمن الرحیم بگوید تمام اعضاء از گناه پاک می‌شود و اگر آخر وضوء یا آخر غسل جنابت این دعاء را بخواند سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّكَ- وَ خَلِيفَتُكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ عَلَى خَلِيقَتِكَ، وَ أَنَّ أَوْلِيَاءَهُ وَ أَوْصِيَاءَهُ خُلَفَاؤُكَ گناهان او همانند برگ گیاهان در پاییز می‌ریزد و به اندازه‌ی قطرات آب وضوء یا غسل ملکی خلق می‌کند که تسبیح و تقدیس خداوند می‌کند و تهلیل و تکبیر می‌گوید و بر محمد و آل محمد (ص) صلوات می‌فرستد و ثواب آن برای کسی است که وضوء‌گرفته است و خداوند این وضوء و غسل را با مهر خود مهر مهر می‌زند...

اگر پا به سمت گناه حرکت کرده باشد در خود پا ثبت می‌شود و با مسح کردن گناهان پا می‌ریزد و دیگر محفوظ نمی‌ماند.

ملاک تمییزی است و مکانیزم اثر بخشی برای وضوء شرعی است و با رعایت همین نکات شرعی این آثار محقق می‌شود و این ارتباطی به نیت ندارد.

وضوء گرفتن حرکات بی معنی نیست و همه‌ی آن در بهداشت و سلامتی اثر دارد.

در روایت دیگر آمده است:

الْوُضُوءُ بَعْدَ الطَّهُورِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ فَتَطَهَّرُوا وَ إِيَّاكُمْ‌ وَ الْكَسَلَ‌ فَإِنَّ مَنْ كَسِلَ لَمْ يُؤَدِّ حَقَّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنْ نَتْنِ الرِّيحِ الَّذِي يُتَأَذَّى بِهِ تَعَهَّدُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ مِنْ عِبَادِهِ الْقَاذُورَةَ الَّذِي يَتَأَنَّفُ بِهِ مَنْ جَلَسَ إِلَيْهِ إِذَا خَالَطَ النَّوْمُ الْقَلْبَ وَجَبَ الْوُضُوءُ إِذَا غَلَبَتْكَ عَيْنُكَ وَ أَنْتَ فِي الصَّلَاةِ فَاقْطَعِ الصَّلَاةَ وَ نَمْ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي‌ لَعَلَّكَ أَنْ تَدْعُوَ عَلَى نَفْسِكَ.[18]

یعنی وضوء بعد از طهور (وضوء و غسل) ده حسنه دارد پس تمییز کنید و مبادا تنبلی کنید زیرا کسی که تنبلی کند حق خداوند را ادا نکرده است پاکیزه کنید به وسیله‌ی آب از بوی بد بدن که از آن دیگران اذیت می‌شوند و مواظب خود باشید و همیشه رعایت کنید زیرا خداوند انسان کثیف را مبغوض می‌دارد کسی که دیگران از کثیفی او ناراحت می‌شوند و بینی خود را می‌گیرند...

بنابراین بحث پاکیزگی و طیب و خوشبویی است.

 

معرفی داروی باه زنان

     تخم شاهی و خود شاهی که هر کدام سه واحد باید باشد. اگر خود شاهی هم باشد بهتر است. شاهی برای خانم ها محرک جنسی و محرک تخم دان است و درمان نازایی است. شاهی برای خانم هایی که نازا یا مبتلا به ضعف جنسی هستند یا سرد مزاج هستند خیلی مفید و موثر است. البته شاهی معروف به سبزی بنی امیه است. روایت می‌گوید این سبزی بنی امیه است و یک روایت اثر این سبزی را معرفی می‌کند: إن اللَّه تعالى خلق الشهوة عشرة أجزاء تسعة في الرجال‌ و واحدة في النساء، و ذلك لبني هاشم و شيعتهم، و في نساء بني‌ أمية و شيعتهم [الشهوة] عشرة أجزاء، في النساء تسعة، و في الرجال واحدة[19] یعنی خداوند شهوت را در مردان ما و در زنان بنی امیه قرار داده است. کاری که بنی امیه انجام می‌دهند این است که همیشه شاهی مصرف می‌کنند که نتیجه‌ی آن تحریک شهوت در خانم ها است. شاهی نباید شب مصرف شود زیرا محرک عرق جذام است و برای درمان باید روز مصرف شود.

     گل سرخ تبریزی دو واحد گل سرخ تبریزی عطر ندارد و با گل سرخ کاشان متفاوت است و قیمت تبریزی خیلی بیشتر است و اسهال هم نمی‌آورد

     تخم کرفس دو واحد که محرک تخم دان و محرک شهوت زنان است

     تخم زردک دو واحد که در روایات هم برای مرد و هم برای زن محرک شهوت و سبب زیاد شدن همبستر شدن است.

     برگ گزنه یک واحد

     شقاقل یک واحد که به آن هویج وحشی و زردک صحرائی است.

مجموع آسیاب می‌شود و الک می‌شود و خانم هایی که مشکل نازایی دارند که امروزه بلای عمومی است هر روز یک تا دو قاشق مربا خوری مصرف کنند که بستگی به مقدار سردی و تنبلی تخم دان و اندازه‌ی فلکول دارد،‌ بعد از قاعدگی مصرف می‌کنند تا شب چهاردهم، اگر تخم دان اصلا فلکول و تخمک تولید نمی‌کند به نظر می‌رسد روزی دو تا سه مرتبه مصرف کنند و اگر تخمک تولید می‌شود ولی ریز است و حد نرمال ندارد روزی دو مرتبه مصرف کنند ولی در حالت عادی روزی یک قاشق مربا خوری مصرف کنند. به مدت شش روز یعنی از هفتم قاعدگی تا شب چهاردهم و آن شب در آخر شب همبستر شوند شوند زیرا روزی است که تخمک داخل رحم می‌آید و خانم آماده‌ی بارداری است. انشاءالله جواب می‌دهد.

تخم کتان هم محرک است ولی برای آقایان مناسب است.

 


[1] تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ‌ ص101.
[2] زاد المعاد، علامه مجلسی، ص79.
[3] اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج1، ص14.
[4] اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج1، ص86.
[5] اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج1، ص86.
[6] اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج1، ص237.
[7] فقه الرضا، امام رضا ع، ص135.
[8] المحاسن، برقی، ج2، ص540.
[9] کامل الزیارات، ابن قولویه، ص46.
[10] الکافی، کلینی، ج6، ص388، ط اسلامیه.
[11] مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج2، ص521.
[12] سوره مائده، آیه6.
[13] مصباح الشریعه، منسوب به امام صادق ع، ص53.
[14] سوره شوری، آیه30.
[15] الکافی، کلینی، ج2، ص269، ط اسلامیه.
[16] سوره نور، آیه24.
[17] تفسیر امام حسن عسکری، امام حسن عسکری ع، ‌ص521.
[18] وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، باب نواقض الوضوء، باب1، ج1، ص247، حدیث6، ط آل البیت.
[19] الوافی، فیض کاشانی، ج21، ص78.