موضوع: ادامه بحث پاکیزگی – معرفی داروی گرفتگی عروق

صحبت راجع به غسل جنابت است.

مطلبی در روایات وارد شده است که جنابت از کل بدن خارج می‌شود. به همین جهت شستن کل بدن واجب شده است.

دو احتمال در معنای خارج شدن جنابت از کل بدن وجود دارد.

مراد این باشد که از کل سوراخ های بدن ماده‌ای به شکل عرق یا ماده‌ی دیگر خارج می‌شود و کل بدن را کثیف می‌کند.

احتمال دوم این است که منی از کل بدن خارج می‌شود. آب منی فقط از بیضه ها نیست بلکه از هر مو و هر ژنی منی خارج و حاصل می‌شود.

احتمال اول گویا قوی تر است و مویداتی در روایات دارد.

بعید به نظر می‌رسد که از مو چیزی منتقل به داخل بدن بشود و به بیضه ها برسد و از آلت خارج شود. منظور همان ماده ای است که از زیر مو یا کنار آن به شکل عرق خارج می‌شود.

موید دوم روایتی است که می‌فرماید:

أَنَّ تَحْتَ‌ كُلِ‌ شَعْرَةٍ جَنَابَةٌ فَبَلِّغِ الْمَاءَ تَحْتَهَا فِي أُصُولِ الشَّعْرِ كُلِّهَا وَ خَلِّلْ أُذُنَيْكَ بِإِصْبَعِكَ وَ انْظُرْ أَنْ لَا تُبْقِيَ شَعْرَةً مِنْ رَأْسِكَ وَ لِحْيَتِكَ إِلَّا وَ تُدْخِلُ تَحْتَهَا الْمَاء[1]

یعنی زیر هر مویی جنابتی وجود دارد ...

مراد از کلمه‌ی جنابت ماده‌ای است که از بدن خارج می‌شود. جنابت یک امر اعتباری است و مراد جنب شدن بر اثر یک امر واقعی است.

این روایت موید احتمال اول است.

دیروز این مسئله مطرح شد که می‌توانیم هر دو احتمال را بپذیریم.

موقع جنابت ماده ای از کل بدن خارج می‌شود و همچنین می‌توانیم قائل شویم که در درست شدن منی تمام بدن سهیم هستند.

کسی که همبستر می‌شود به همراه دخول حتی اگر آب منی بیرون نیاید باید غسل کند.

معلوم می‌شود مراد از خارج شدن چیزی از بدن خارج شدن چیزی غیر از منی است زیرا آب منی خارج نشده است.

زمانیکه انسان جنب می‌شود ماده ای از کل بدن ترشح می‌کند که در روایات از آن به عنوان «اذا» تعبیر شده است که برای بدن ضرر دارد و باید شسته شود و نباید باقی بماند.

صحبت از جنابت است و مسئله‌ی آب منی نیست.

از مجموع روایات این معنا به دست می‌آید که چیزی از بدن ترشح می‌کند.

خواندیم که حضرت فرمود ادرار و غائط برای یک موضع خاص است و از جائی وارد می‌شود و از جائی خارج می‌شود ولی منی از کل بدن خارج می‌شود.

بدن انسان از اعصاب تشکیل شده است و اعصاب مانند سیم های برق به هم ارتباط دارد و قسمت حشفه هم مانند یک دکمه عمل می‌کند یعنی اگر داخل فرج شود جنابت حاصل می‌شود اگر چه منی خارج نشود.

بحث ما در مورد نجاست عارضی است که بر بدن عارض شده است. ما در مورد عین نجاست مانند خود ادرار و غائط و کافر صحبت نمی‌کنیم.

اگر کسی بدون دخول آلت خود را بر آلت زن قرار بدهد آیا قذارت محقق می‌شود؟

در روایت آمده است:

سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الرَّجُلِ يُصِيبُ‌ الْجَارِيَةَ الْبِكْرَ لَا يُفْضِي إِلَيْهَا وَ لَا يُنْزِلُ‌ عَلَيْهَا أَ عَلَيْهَا غُسْلٌ وَ إِنْ كَانَتْ لَيْسَ بِبِكْرٍ ثُمَّ أَصَابَهَا وَ لَمْ يُفْضِ إِلَيْهَا أَ عَلَيْهَا غُسْلٌ قَالَ إِذَا وَقَعَ الْخِتَانُ عَلَى الْخِتَانِ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ الْبِكْرُ وَ غَيْرُ الْبِكْرِ.[2]

یعنی از امام کاظم (ع) از مردی سوال کردم که با دختری فقط مماس می‌کند و آب منی هم خارج نمی‌شود آیا لازم است غسل کند؟ فرمود اگر دو محل ختنه با هم ملاقات کنند غسل واجب می‌شود چه دختر باکره باشد و چه نباشد.

«وقع الختان علی الختان» یعنی فقط مماسه بین آلتین بدون دخول حاصل شود.

این غسل برای نماز نیست بلکه این غسل برای رهایی از قذارت است.

محل ختنه در مرد انتهاء حشفه است و محل ختنه در زن «بذر» است و آن برجستگی وسط فرج است. یک قسمت از آن را به عنوان ختنه می‌برند.

فقهاء فرموده اند مراد از قرار گرفتن ختان روی ختان، دخول است. چون محل ادخال و دخول پایین تر از محل ختنه است. اگر عمل دخول به شکل طبیعی محقق بشود این محاذات و روبرو قرار گرفتن صورت می‌گیرد.

در روایت آمده است:

سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الرَّجُلِ يُجَامِعُ الْمَرْأَةَ قَرِيباً مِنَ‌ الْفَرْجِ‌ فَلَا يُنْزِلَانِ مَتَى يَجِبُ الْغُسْلُ فَقَالَ إِذَا الْتَقَى الْخِتَانَانِ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ فَقُلْتُ الْتِقَاءُ الْخِتَانَيْنِ هُوَ غَيْبُوبَةُ الْحَشَفَةِ قَالَ نَعَمْ.[3]

از امام رضا (ع) در مورد مردی که همبستر می‌شود و نزدیک فرج است و آب منی خارج نمی‌شود چه زمانی غسل واجب می‌شود؟ فرمود زمانی که دو محل ختان با هم تماس پیدا کنند غسل واجب می‌شود عرض کردم ملاقات دو ختان آیا همان دخول حشفه است فرمود بله

در روایت دیگر آمده است:

إِنَّمَا جَامَعَهَا دُونَ‌ الْفَرْجِ‌ فَلَمْ يَجِبْ عَلَيْهَا الْغُسْلُ لِأَنَّهُ لَمْ يُدْخِلْهُ وَ لَوْ كَانَ أَدْخَلَهُ فِي الْيَقَظَةِ وَجَبَ عَلَيْهَا الْغُسْلُ أَمْنَتْ أَوْ لَمْ تُمْنِ.[4]

یعنی اگر مجامعت در غیر فرج باشد غسل واجب نیست زیرا ادخال محقق نشده است...

از این روایت هم استفاده می‌شود که در صورت ادخال غسل واجب می‌شود و صرف مماست و برخورد دو ختان موجب غسل نمی‌شود.

در روایت دیگر می‌فرماید:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَى‌ يَجِبُ‌ عَلَى‌ الرَّجُلِ‌ وَ الْمَرْأَةِ الْغُسْلُ فَقَالَ يَجِبُ عَلَيْهِمَا الْغُسْلُ حِينَ يُدْخِلُهُ وَ إِذَا الْتَقَى الْخِتَانَانِ فَيَغْسِلَانِ فُرُوجَهُمَا[5]

یعنی از امام صادق(ع) سوال کردم چه زمانی بر زن و مرد غسل واجب می‌شود فرمود هنگامی که دخول کنند و اگر ختانان با هم برخورد کنند آلت های خود را بشویند.

بنابراین ملاک غسل دخول است یا اینکه روایات را به این شکل جمع کنیم:

اگر صرفا ختانان ملاقات کند غسل برای تمییزی واجب می‌شود و غسل برای نماز نیست. زیرا در روایت اول دخول محقق نشده است ولی امام(ع) می‌فرماید غسل واجب است.

اگر یقین کنیم به هر وسیله‌ای ماده‌ی کثیف از بدن ترشح کرده است باید غسل انجام بدهیم. امکان دارد تنها با نگاه کردن این ماده از بدن خارج بشود.

ما دنبال این هستیم که از روایات بدست بیاوریم چه زمانی عنوان کثیف بر بدن صادق می‌شود. با دخول تنها بدون ریختن آب منی این کثیفی محقق می‌شود همچنین با صرف ریخته شدن آب منی بدون دخول هم محقق می‌شود و روایتی هم داریم که می‌فرماید صرفا با تماس ختانین این کثیفی محقق می‌شود.

روایاتی هم داریم که می‌فرمایند برای التقاء ختانین غسل واجب نیست. برای جمع بین روایات می‌گوییم برای التقاء ختانین غسل برای تمییزی نه برای مجوز دخول در نماز واجب می‌شود.

شاید با غیبوبت حشفه هم دخول صورت نگیرد زیرا تا به محل برسد فاصله وجود دارد.

بعید نیست حکم بهداشتی اسلام با صرف ملاقات ختانین شستن کل بدن لازم باشد.

ملاک تشرح کردن ماده‌ی کثیف از بدن است. مشکل این است که بشر هنوز نمی‌داند چه زمانی ترشح می‌شود.

می‌توانیم بگوییم اگر هنگام ملاقات یا حتی ملاعبه چیزی احساس کردیم که از بدن خارج می‌شود غسل لازم باشد.

احتلام زن

روایات مختلف است و بعضی می‌فرماید زن محتلم می‌شود و باید غسل کند ولی بعضی می‌فرمایند زن محتلم می‌شود ولی با آن ها در میان نگذارید زیرا امکان دارد راه برای کارهای دیگر باز شود.

فقهاء بر زن ها در این حالت غسل را واجب نمی‌کنند. بعید نیست که وجوب غسل از باب کثیف شدن است.

آب منی مرد از بدن خارج می‌شود ولی آب منی زن داخل زن می‌ریزد و ممکن است در برخی خانم ها بر اثر گرمی زیاد بیرون از فرج ریخته بشود.

خود زن خارج شدن منی را احساس می‌کند و می‌گوید من ارضا شدم و حالت لرز هم قبل از خروج منی برای زن وجود دارد.

در روایت آمده است:

أَتَى نِسَاءٌ إِلَى‌ بَعْضِ‌ نِسَاءِ النَّبِيِ‌ ص فَحَدَّثْنَهَا فَقَالَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ هَؤُلَاءِ نِسْوَةٌ جِئْنَ يَسْأَلْنَكَ عَنْ شَيْ‌ءٍ يَسْتَحْيِينَ مِنْ ذِكْرِهِ قَالَ لِيَسْأَلْنَ عَمَّا شِئْنَ فَإِنَّ اللَّهَ‌ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِ‌ قَالَتْ يَقُلْنَ مَا تَرَى فِي الْمَرْأَةِ تَرَى فِي مَنَامِهَا مَا يَرَى الرَّجُلُ هَلْ عَلَيْهَا الْغُسْلُ قَالَ نَعَمْ عَلَيْهَا الْغُسْلُ إِنَّ لَهَا مَاءً كَمَاءِ الرَّجُلِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ أَسَرَّ مَاءَهَا وَ أَظْهَرَ مَاءَ الرَّجُلِ فَإِذَا ظَهَرَ مَاؤُهَا فِي وَقْتِ الْجِمَاعِ عَلَى مَاءِ الرَّجُلِ ذَهَبَ شَبَهُ الْوَلَدِ إِلَيْهَا وَ إِذَا ظَهَرَ مَاءُ الرَّجُلِ عَلَى مَائِهَا ذَهَبَ شَبَهُ الْوَلَدِ إِلَيْهِ وَ إِذَا اعْتَدَلَ الْمَاءَانِ كَانَ الشَّبَهُ بَيْنَهُمَا وَاحِداً فَإِذَا ظَهَرَ مِنْهَا مَا يَظْهَرُ مِنَ الرَّجُلِ فَلْتَغْتَسِلْ وَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ إِلَّا فِي شِرَارِهِن‌[6]

یعنی خانم هایی نزد خانم پیامبر(ص) آمدند و یکی از خانم های پیامبر(ص) عرض کرد این خانم ها آمدند و خجالت می‌کشند سوالی بپرسند فرمود بگذار سوال کنند و در امر حق خجالتی نیست می‌گویند نظر شما در مورد زنی که در خواب مانند مرد می‌بیند آیا بر او غسل واجب است؟ فرمود بله بر او غسل واجب است زیرا برای زن آب منی دارد مانند آب مرد ولی خداوند آب منی زن را پنهان کرد و آب مرد را ظاهر کرد و هنگامی که چیزی مانند مرد از زن خارج شود غسل کند.

شاید منظور این باشد که اگر آب منی زن از بدن خارج بشود غسل واجب است.

احتمال دارد حکم این باشد که اگر آب منی زن داخل رحم هم بریزد غسل واجب است و احتمال دیگر این است که غسل فقط زمانی واجب است که آب منی زن ظاهر شود که روایات دیگر هم این مسئله را بیان کرده‌اند.

آب منی از بعضی خانم ها خارج می‌شود و این مسئله شنیده شده است.

بله این حالت بخاطر گرمی مزاج است.

روایت دیگر می‌فرماید:

عَنِ الْمَرْأَةِ تَرَى أَنَّ الرَّجُلَ‌ يُجَامِعُهَا فِي‌ الْمَنَامِ‌ فِي فَرْجِهَا حَتَّى تُنْزِلَ قَالَ تَغْتَسِل‌[7]

یعنی از زنی سوال شد که در خواب دیده است مرد با او جماع می‌کند تا اینکه انزال می‌کند فرمود باید غسل کند.

در روایت دیگر آمده است:

عَلَيْهَا غُسْلٌ وَ لَكِنْ لَا تُحَدِّثُوهُنَّ بِهَذَا فَيَتَّخِذْنَهُ عِلَّة[8]

بر آن زن غسل واجب است ولی به آن ها نگویید تا بهانه قرار ندهند.

زن به بهانه‌ی محتلم شدن هر ساعت حمام برود.

روایات را یا باید حمل بر استحباب کنیم و یا روایات را متعارض فرض کنیم و ترجیح بدهیم یا اینکه بگوییم بحث پاکیزگی در میان است.

در روایت دیگر آمده است:

قُلْتُ لَهُ هَلْ عَلَى الْمَرْأَةِ غُسْلٌ مِنْ جَنَابَتِهَا إِذَا لَمْ‌ يَأْتِهَا الرَّجُلُ‌ قَالَ لَا وَ أَيُّكُمْ يَرْضَى أَنْ يَرَى أَوْ يَصْبِرُ عَلَى ذَلِكَ أَنْ يَرَى ابْنَتَهُ أَوْ أُخْتَهُ أَوْ أُمَّهُ أَوْ زَوْجَتَهُ أَوْ أَحَداً مِنْ قَرَابَتِهِ قَائِمَةً تَغْتَسِلُ فَيَقُولَ مَا لَكِ فَتَقُولَ احْتَلَمْتُ وَ لَيْسَ لَهَا بَعْلٌ ثُمَّ قَالَ لَا لَيْسَ عَلَيْهِنَّ ذَلِكَ وَ قَدْ وَضَعَ اللَّهُ ذَلِكَ عَلَيْكُمْ قَالَ‌ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ لَمْ يَقُلْ ذَلِكَ لَهُنَّ.[9]

یعنی عرض کردم آیا بر زن غسل جنابت واجب است درصورتیکه مرد با او همبستر نشود فرمود نه و کدام یک از شما راضی می‌شود یا صبر کند دختر یا خواهرش یا مادرش یا خانمش یا زن نزدیکش غسل کند و پرسیده می‌شود چرا می‌گوید محتلم شدم درحالیکه شوهر نداشته باشد. غسل بر آن ها واجب نیست و بر شما واجب است و فرمود اگر بر شما مردان غسل واجب است در صورت جنابت و نفرمود بر شما زن ها غسل جنابت واجب است.

معرفی داروی بازکننده‌ی عروق

افرادی که مبتلا به گرفتگی کرونر قلب می‌شوند نیازمند این دارو هستند. امروزه جراحی قلب باز انجام می‌شود و هزینه زیاد و مضرات بیشتر دارد.

سینه را می‌شکافند و قلب را از رگ ها جدا می‌کنند و درون کاسه قرار می‌دهند و رگ های آن را عوض می‌کنند و دوباره می‌دوزند و شوکی هم به قلب وارد می‌کنند و قلب دوباره به تپش می‌افتد.

زیاد گفته ام که این کار خیلی ضرر دارد زیرا قلب نباید نور ببیند و نباید هوا ببیند و اگر نور یا هوا ببیند تا آخر عمر افسرده است.

افرادی که عمل قلب باز انجام می‌دهند تا آخر عمر افسرده هستند و این را تجربه نشان داده است و شاید از روایات هم بدست بیاید.

شاید فنر یا همان «استانت» بگذارند یا بالون می‌زنند. همه‌ی این کار ها خالی از مشکلات و خطرات نیست.

فنر یک مدتی دارد و قیمت بالایی دارد.

نیاز به عمل قلب باز نیست و شاید از شصت تا دویست و سیصد میلیون هم گرفته می‌شود.

این دارو خیلی آسان و خیلی زود رگ قلب را باز می‌کند.

    • • انیسون تخمی است که شبیه به رازیانه ولی ریز است شاید به آن بادیان رومی هم بگویند یک واحد به خود رازیانه بادیان می‌گویند و به انیسون بادیان رومی می‌گویند. فوائد زیادی دارد و شیر را زیاد می‌کند و به نظر می‌رسد گردش خون و حرکت خون را هم زیاد می‌کند تا با فشار خون رگ قلب ها باز شود.

    • • اساروون در عربی به آن «اسراوون» گفته می‌شود. چوب های گره داری است که تیره رنگ است یک واحد

    • • گل بابونه یک واحد بابونه انواعی دارد. بابونه گاو چشم و بابونه درشت و بابونه ریز و بابونه پر سفید و ریز است ولی بابونه که پر سفید ندارد و فقط توده‌ی زرد دارد که این درمانی است.

    • • بلسان یک واحد بلسان دو جور است تخم بلسان و چوب بلسان در دارو سازی کاربرد دارد و تخم بلسان قوی تر است و در بازار کمیاب است ولی از چوب بلسان هم می‌توان استفاده کرد.

    • • برگ کاسنی دو واحد

    • • اسپند چهار واحد

    • • فلفل سیاه یا فلفل قرمز که بهتر است و در این زمینه قوی تر است چهار واحد

عمده‌ی درمان اسپند و فلفل قرمز است.

این ها همه باید آسیاب شوند و اگر چه اسپند سمی است ولی در این مورد به خصوص باید آسیاب شود زیرا کم مصرف می‌شود و قرار است رگ قلب را باز کند.

آسیاب شوند و الک شوند و یک فندق صبح ناشتا و یک فندق موقع خواب خورده شود.

چون فلفل دارد می‌توان هم وزن مجموع به آن عسل اضافه کرد و به شکل کپسول یا قرص ساخته بشود.

یک ماه الی چهل روز باید مصرف شود ولی شاید بعضی ها در سه روز یا یک هفته‌ی اول درمان بشوند.

افرادی که دچار گرفتگی قلب هستند وقتی راه می‌روند نفس کم می‌آورند و نیازی به آنژیوگرافی نیست و چه بسا مجبور می‌شود بنشیند.

شخصی به امام(ع) عرض می‌کند از خانه‌ی خود تا خانه‌ی شما نفسم می‌گیرد و مجبور می‌شوم چند مرتبه بنشینم.

حالت اورژانسی وجود ندارد و کسی به این موارد نمی‌میرد مگر به اجل خود برسد. ممکن است درد و رنج ببرد ولی در دنیا باقی می‌مانند.