«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
95/01/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث پاکیزگی – معرفی داروی قاعده آور و داروی زنان
زمین
یکی از مطهرات و پاک کننده ها زمین است. زمین هم زیر پا و زیر کفش و زیر نعل را تمییز میکند.
روایات متعددی در این رابطه داریم.
در روایت آمده است:
كُنْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ ع إِذْ مَرَّ عَلَى عَذِرَةٍ يَابِسَةٍ فَوَطِئَ عَلَيْهَا فَأَصَابَتْ ثَوْبَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ وَطِئْتَ عَلَى عَذِرَةٍ فَأَصَابَتْ ثَوْبَكَ فَقَالَ أَ لَيْسَ هِيَ يَابِسَةً فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ لَا بَأْسَ إِنَّ الْأَرْضَ تُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً.[1]
یعنی به همراه امام باقر (ع) بودم که بر عذرهی خشکی عبور کرد و با کشف روی عذره رفت و به پیراهن امام(ع) اصابت کرد عرض کردم پای خود را روی عذره قرار دادید و به لباس شما اصابت کرد فرمود مگر خشک نیست عرض کرد بله فرمود اشکالی ندارد محل های زمین یکدیگر را پاک میکند.
در اینجا از نجاست صحبت نمیشود زیرا خشک بوده است. علاوه بر این معلوم نیست سرگین یا عذرهی انسان بوده است.
شاید مراد این باشد که طرفی که با عذره برخورد کرده است اگر با زمین برخورد کند تمییز میشود و از حال کثیفی خارج می شود.
احتمال دارد که مراد این باشد با برخورد کردن لباس با زمین پاک میشود.
در روایت دیگر آمده است:
نَزَلْنَا فِي مَكَانٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقٌ قَذِرٌ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَيْنَ نَزَلْتُمْ فَقُلْتُ نَزَلْنَا فِي دَارِ فُلَانٍ فَقَالَ إِنَّ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقاً قَذِراً أَوْ قُلْنَا لَهُ إِنَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقاً قَذِراً فَقَالَ لَا بَأْسَ الْأَرْضُ تُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً قُلْتُ وَ السِّرْقِينُ الرَّطْبُ أَطَأُ عَلَيْهِ فَقَالَ لَا يَضُرُّكَ مِثْلُهُ.[2]
یعنی در خانه ای ساکن شدیم که بین خانه و مسجد کوچه ای کثیف بود نزد امام صادق(ع) وارد شدم فرمود کجا ساکن شدید؟ عرض کردم در خانهی فلانی فرمود بین شما و مسجد یک کوچهی کثیف وجود دارد یا اینکه ما گفتیم بین ما و مسجد کوچهی کثیف وجود دارد فرمود اشکالی ندارد زمین یکدیگر را تطهیر میکند.
خود زمین به عنوان یک پاک کننده مطرح است و این جدای از مسح و شستن و مانند آن است.
نَفْضْ
نفض به معنای تکان دادن است. لباسی که خاکی میشود یا عذرهی خشک یا سرگین میافتد میتوان با تکان دادن تمییز کرد.
این روش بین مردم شایع است و پارچه و لباس را تکان میدهند تا کثافت آن برطرف بشود.
در روایت آمده است:
وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَمُرُّ بِالْمَكَانِ فِيهِ الْعَذِرَةُ فَتَهُبُّ الرِّيحُ فَيَسْفِي عَلَيْهِ مِنَ الْعَذِرَةِ فَيُصِيبُ ثَوْبَهُ وَ رَأْسَهُ أَ يُصَلِّي قَبْلَ أَنْ يَغْسِلَهُ قَالَ نَعَمْ يَنْفُضُهُ وَ يُصَلِّي فَلَا بَأْس[3]
یعنی از مردی سوال کردم که از جایی رد میشود که عذره وجود دارد و باد عذره یا سرگین خشک را به لباس و سر او میرساند آیا در لباس نماز میتواند بخواند قبل از آنکه بشوید فرمود بله لباس ها را تکان بدهد و نماز بخواند.
تکان دادن از جهت پاکی و تمییزی تایید شده است و صحبت از نجاست و طهارت نیست.
بنابراین یکی زا روش های تمییز کردن تکان دادن لباس است.
مزمزه کردن برای تمییزی دهان
در روایت آمده است:
وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اسْتَاكَ أَوْ تَخَلَّلَ فَخَرَجَ مِنْ فِيهِ دَمٌ أَ يَنْقُضُ ذَلِكَ الْوُضُوء قَالَ لَا وَ لَكِنْ يَتَمَضْمَض[4]
یعنی از مردی سوال کردم که مسواک یا خلال زده است و از دهان او خون خارج شده است آیا وضوءش را باطل میکند فرمود نه ولی مزمزه کند.
مزمزه برای تطهیر و پاک کردن و تمییزی است و برای نجاست نیست زیرا داخل بدن شستن و تطهیر ندارد بلکه برای تمییز کردن است.
استنشاق
فروبردن آب در بینی هم جزء مطلوبات است و سبب تمییز شدن بینی از کثافت ها و قذارت ها است.
روش تمییز کردن بدن
در مورد بدن گاهی تمام بدن از سر تا پا کثیف میشود و چرب و عرقی و بد بو میشود و گاهی هم یک محل به خصوص از بدن کثیف میشود.
در صورتیکه تمام بدن کثیف شود، گاهی فقط با ریختن آب تمییز نمیشود و نیاز به حمام رفتن مفصل و استفاده از صابون و اشنان و گل خطمی و سدر و مانند آن است.
گاهی صرفا با ریختن آب روی بدن کثیفی پاک میشود که در اصطلاح شرعی غسل میگویند.
مانند جنابت که کثیفی حاصل از آن با ریختن آب و غسل از بین میرود.
محل هایی مانند محل استنجاء و محل ادرار دائما کثیف میشود و نیازمند شستن است.
البته بحث تخلی و شستن مفصلا خواهد آمد.
گاهی هم مانند دست و صورت دائما در برابر کثیفی و آلودگی است.
شستن گاهی بخاطر کثیفی و ملاقات کثافات و نجاسات است و گاهی به جهت طیب و طاهر بودن دائمی است.
سفارش به وضوء و تجدید وضوء و قرائت قرآن و مسجد و زیارت و دیگر وضوء های مستحبی شده است.
در روایت آمده است:
أَنَّ الْوُضُوءَ عَلَى الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى نُورٍ وَ مَنْ جَدَّدَ وُضُوءَهُ مِنْ غَيْرِ حَدَثٍ آخَرَ جَدَّدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تَوْبَتَهُ مِنْ غَيْرِ اسْتِغْفَار[5]
یعنی وضوء گرفتن روی وضوء نور بر روی نور است...
یعنی نور مضاعف است. مستحب است که انسان مرتب دست و صورت خود را بشوید و همیشه طیب و طاهر باشد.
اولین بحث غسل است که شستن کل بدن است و بحث حمام مفصلا خواهد آمد.
غسل
غسل اقسامی دارد. غسل جنابت غسل حیض و غسل مس میت از جمله اقسام غسل های واجب است.
غسل های مستحب زیاد است مانند غسل جمعه و غسل افراد و غسل های شب های ماه رمضان، شب قدر و در شب بیست و سوم دو غسل داریم.
غسل ها را از جهت بهداشتی بررسی میکنیم و از جهت واجبات و احکام اعتباری بحث نمیکنیم.
روایات ما بر این دلالت دارند که هنگام جنابت ماده ای از کل بدن خارج میشود. صرفا خروج آب منی نیست بنابراین کل بدن را باید شست.
کل بدن در جنابت کثیف میشود و با ریختن آب روی بدن این کثافت و این مادهی قذر برطرف میشود.
در طرف دیگر روایات بر این دلالت دارد که غسل جنابت برای پاکیزگی است و این جهت برای ما اهمیت دارد و مسئلهی شرعی آن چیز دیگری است.
در روایت آمده است:
عِلَّةُ غُسْلِ الْجَنَابَةِ النَّظَافَةُ لِتَطْهِيرِ الْإِنْسَانِ مِمَّا أَصَابَ مِنْ أَذَاهُ وَ تَطْهِيرِ سَائِرِ جَسَدِهِ لِأَنَّ الْجَنَابَةَ خَارِجَةٌ مِنْ كُلِّ جَسَدِهِ فَلِذَلِكَ وَجَبَ عَلَيْهِ تَطْهِيرُ جَسَدِهِ كُلِّهِ وَ عِلَّةُ التَّخْفِيفِ فِي الْبَوْلِ وَ الْغَائِطِ أَنَّهُ أَكْثَرُ وَ أَدْوَمُ مِنَ الْجَنَابَةِ فَرَضِيَ فِيهِ بِالْوُضُوءِ لِكَثْرَتِهِ وَ مَشَقَّتِهِ وَ مَجِيئِهِ بِغَيْرِ إِرَادَةٍ مِنْهُ وَ لَا شَهْوَةٍ وَ الْجَنَابَةُ لَا تَكُونُ إِلَّا بِالاسْتِلْذَاذ مِنْهُمْ وَ الْإِكْرَاهِ لِأَنْفُسِهِم[6]
یعنی علت غسل جنابت پاکیزگی است و برای تطهیر انسان از آن کثافتی است که بر بدن انسان عارض شده است و کل بدن را تطهیر کند زیرا جنابت از تمامی بدن خارج میشود به همین جهت تطهیر کل بدن واجب شده است
یعنی هدف اصلی از غسل جنابت پاکیزگی است و بحث عصیان جدا است.
تعبیر به «اذا» آماده است یعنی سبب اذیت و آزار و بیمار شدن انسان است.
آب منی باید تطهیر شود و کار دوم غسل جنابت تطهیر کل بدن است.
بعضی به این نتیجه رسیده ا ند که هنگام جنابت ماده ای از کل بدن ترشح میشود و کل بدن را کثیف میکند. به همین جهت بایدکل بدن را شست و نیازمند تطهیر و تمییز کردن است.
کسی که جنب میشود کثیف میشود زیرا جنابت از کل بدن خارج میشود و کل بدن کثیف میشود.
روایت داریم که از تمامی ژن های بدن و از تمامی سلول های بدن ماده ترشح میشود و اگر غربی ها این را بفهمند غسل جنابت را واجب میکنند.
این ماده برای کل بدن ضرر دارد و آسیب میزند.
ترتیب غسل بحث جداگانه است و در بحث ما ترتیب لازم نیست و صرفا شستن بدن لازم است و به نظر بنده هم شستن بدن کافی است و نیاز به ترتیب نیست.
روایت میفرماید انسان جنب کثیف است و برای ما این مهم است و ترتیب آیا معتبر است یا نه را باید فقهاء بگویند هرچند معتقد هستم نیت و ترتیب معتبر نیست و مهم شستن کل بدن است.
از روایات پاکیزگی ترتیب به دست نمیآید و فقط میفرماید در جنابت ماده ای از کل بدن خارج میشود کل بدن را بشوی.
بعید است که نیت در تطهیر دخل داشته باشد.
علتی که در این روایت آمده است بیان میکند که پاکیزگی با شستن محقق میشود و روایت گفته است که کل بدن را بشویید به همین مقدار است.
بعضی از داروها قصدی است و ما تابع دلیل هستیم.
در فقه عقیده ام این است که نیت و ترتیب واجب نیست و به هر عنوانی شسته شود کافی است و موید آن همین روایت است.
بنده قصد قربت را معتبر نمیدانم.
اجماعی بر اعتبار نیت وجود ندارد زیرا قدماء نیت را ذکر نکرده اند.
صرفا مخالفت عامه معتبر نیست بلکه باید دلیل هم وجود داشته باشد.
ما تابع دلیل هستیم اگر کسی میگوید قصد قربت معتبر است دلیل بیاورید.
غسل جنابت برای مرد و زن تفاوتی نمیکند.
روایت کافی و وافی است و نشان میدهد در جنابت بدن کثیف میشود و نیاز به تمییز کردن است.
اصلا روایت میفرماید غسل جنابت یعنی تمییز کردن آب منی و تمییز کردن کل بدن است.
حقیقت و روح غسل جنابت و هدف آن تمییز کردن بدن از چیزی که مضر است.
تطهیر برای چیزی است که پاکیزه نیست و بدن بعد از جنابت پاک و تمییز نیست.
در روایت دیگر آمده است:
لِأَيِّ شَيْءٍ أَمَرَ اللَّهُ بِالاغْتِسَالِ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ لَمْ يَأْمُرْ مِنَ الْبَوْلِ وَ الْغَائِطِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ آدَمَ لَمَّا أَكَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ دَبَّ ذَلِكَ فِي عُرُوقِهِ وَ شَعْرِهِ وَ بَشَرِهِ فَإِذَا جَامَعَ الرَّجُلُ أَهْلَهُ خَرَجَ الْمَاءُ مِنْ كُلِّ عِرْقٍ وَ شَعْرٍ فَأَوْجَبَ اللَّهُ عَلَى ذُرِّيَّتِهِ الِاغْتِسَالَ مِنَ الْجَنَابَةِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْبَوْلُ يَخْرُجُ مِنْ فَضْلَةِ الشَّرَابِ الَّذِي يَشْرَبُهُ الْإِنْسَانُ وَ الْغَائِطُ يَخْرُجُ مِنْ فَضْلَةِ الطَّعَامِ الَّذِي يَأْكُلُهُ فَعَلَيْهِمْ مِنْهُمَا الْوُضُوءُ [7]
برای چه خداوند به غسل از جنابت امر کرده است و برای بول و غائط غسل واجب نکرد پیامبر(ص) فرمود همانا زمانیکه حضرت آدم از درخت ممنوعه خورد مادهی آن درخت وارد تمامی رگ ها و ژن ها و مو ها و پوست او شد و زماینکه مرد همبستر میشود آب از تمامی بدن و رگ و مو خارج میشود به همین جهت خداوند غسل از جنابت را تا روز قیامت واجب کرد و ادرار از کل بدن خارج نمیشود و اضافهی نوشیدنی است که آن را مصرف میکند و غائط از اضافات غذا است به همین جهت وضوء واجب شده است.
«عرق» چیست؟ امروزه در بحث ژنتیک ثابت شده است که همهی ژن ها در تولید اسپرم مشارکت میکند و به آن «کروموزم» میگویند.
هر ژنی به دو قسم تقسیم میشوند و به هم میچسبند و یک نردبان کروموزمی تشکیل میشود که سبب به وجود آمدن بچه میشود.
دو احتمال وجود دارد. احتمال دارد چیزی که از بدن خارج میشود از تمامی بدن و رگ ها و موها و پوست به ظاهر بدن خارج میشود.
احتمال دیگر این است که مادهی آب منی از کل بدن تشکیل شده است. به عنوان مثال کرومزم های سر از سر خارج میشود و کرومزم های دست و سایر بدن از همان عضو خارج میشود.
احتمال قوی تر همان احتمال اول است و ظاهر روایت هم احتمال اول را تقویت میکند.
این روایت نزدیک به احتمال دوم است ولی روایت قبلی که فرمود کل بدن آلوده و کثیف میشود و از کل جسد منی خارج میشود به احتمال اول نزدیک تر است.
جنابت عبارت است از مادهی منی و ماده ای که از کل بدن خارج میشود.
مثلا گفته میشود عرق جنب اگر از حرام باشد نجس است. ولی مسئله این است که این ماده بیشتر از عرق کثافت دارد.
میخواهیم بگوییم علاوه بر خروج آب منی، کثافتی بر کل بدن عارض میشود.
احتمال دارد که آب منی فقط از کمر خارج میشود.
قرآن میفرماید:
يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِب[8]
از بین دنده ها و کمر خارج میشود.
آیه میفرماید آب منی از کل بدن خارج نمیشود و از کمر خارج میشود.
معرفی داروی قاعده آور
این دارو برای خانم هایی است که قاعده نمیشوند.
• • انیسون شبیه به رازیانه است ولی ریز است دو واحد
• • تخم زردک هویج فرنگی خاصیت ندارد یک واحد
• • شقاقل هویج صحرائی و دشتی که خشک آن را میفروشند یک واحد
• • مقل ازرق یک واحد
• • دارچین یک واحد
• • وج یعنی اگیر ترکی یک واحد
• • تخم یا برگ شنبلیله یک واحد
• • سلیخهی مقشره یک نوع دارچین کلفت است که داخل آن تیره رنگ است و پوست یک درختی است دو واحد
• • ابهل سه واحد
• • کنجد بو داده و تفت داده شده با پوست یک واحد
• • زعفران یک چهارم واحد
• • برگ مرزه یک واحد
همه با هم آسیاب شود و الک شود.
دو روش برای استفاده دارد.
روش اول
برای تنظیم قاعدگی پنج روز قبل از زمان قاعدگی هر شب یک قاشق مرباخوری تا شبی که قرار است پریود شود.
اگر زمان مشخص دارد و عقب افتاده است که هیچ و اگر زمان مقرر ندارد این دارو را مصرف میکند تا حیض شود. زمانی که حیض شد روز آن مشخص است و ماه بعد پنج روز قبل از این زمان دارو را مصرف میکند و تا سه ماه این کار را تکرار میکند تا این روز عادت و همیشگی بشود.
روش دوم
برای افرادی که حیض نمیشوند باید مصرف کنند تا حیض بشوند.
برای جلو افتادن حیض باید سویق عدس و چیزهای دیگر مصرف کنند.
در کنار این دارو خانم ها باید حناء به سر بزنند زیرا بنابر روایات راه حیض را باز میکند.
معرفی داروی اذخر(داروی زنان)
• • انیسون دو واحد
• • اذخر مکی مواظب باشید خوب باشد ساقه های زرد رنگ است و اگر قهوه ای باشد خوب نیست یک واحد
• • اشنه یک واحد خزه ای که دور درخت ها به خصوص درخت بلوط به وجود میآید رنگ آن خاکستری و سفید است
• • ایرساء یک واحد
• • تخم خرفه دو واحد
• • بسباسه پوست جوزبویاء است شبیه گردو ولی ریز و سفت نیست و رنگ نارنجی دارد یک واحد
• • هل یک واحد
• • تخم کراویا یعنی شاه زیره یک واحد شاه زیره مثل زیره است ولی درشت تر و تیره تر و بو و طعم زیره ندارد
• • سداب یک واحد برگ سبزی است به نام سداب
• • سنبل الطیب یک واحد
• • سلیخه دو واحد
• • سماق دو واحد
• • عود یا حب بلسان یک واحد چوب یا تخم بلسان تفاوتی نمیکند این گیاه برای مصر است و در عربستان هم وجود دارد
• • بذر البنج یک واحد اصل بنج که همان بنگ است همان حشیش است.
• • کندر یک واحد
باید آسیاب شوند و اندازهی چهل یا پنجاه گرم از آن را در آب به مدت بیست دقیقه بجوشانند و در آن آب بنشینند و آب تا ناف بالا بیاید.
این دارو بیشتر بیماری های خانم ها را درمان میکند.
گاهی این دارو با تباشیر هندی مصرف میشود که برای درمان کیست رحم یا کیست تخم دان است.
گاهی با آب و عسل استفاده میشود برای عفونت رحم و گاهی با سماق استفاده میشود برای بزرگ شدن رحم و گاهی با هم اندازهی آن با خرفه استفاده میشود برای سوزش و خارش رحم و موارد دیگری مانند آب سنا و ابهل برای خارج کردن باقی ماندهی جفت یا بچه در شکم یا خود بچه اگر مرده باشد استفاده میشود.
تباشیر چهل یا پنجاه گرم است.
برای کیست یک بار و نهایتا سه بار.
اگر بچه نیفتاد باید تباشیر دو برابر بشود.