«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
95/01/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث کثیفی ها – معرفی داروی صفرابر
صحبت راجع به قذارات و کثافت ها است. چه چیزی به نظر اسلام کثیف و قذر است و چه چیزی کثیف یا قذر محسوب نمیشود.
آهن
از جمله چیزهایی که اسلام آن را کثیف و قذر حساب میکند آهن است.
آهن کثیف محسوب میشود و روایات بر این معنا تاکید دارند. یک بابی دروسائل وجود داشته در همین موضوع وجود داشته باشد.
متاسفانه آهن از هر جهت وارد زندگی مردم شده است. هم از ناحیهی محل سکونت که بیشتر خانه های امروزی با آهن ساخته میشود و مهمترین غذای مردم که نان است روی آهن پخته میشود و دستگاه ها و لوازم خانگی بیشتر از فلز و آهن ساخته شده است.
آهن مشکلات زیادی دارد و شاید یکی از علل و اسباب شیوع «ام اس» و «ای ال اس» و «میوپاتی» و «دیسفرونی» و فلج کودکان که همه از انواع فلج هستند، ورود آهن در زندگی مردم باشد.
این بحث شاید در هیچ فرهنگی و در هیچ طبی مطرح نیست و فقط در طب اسلامی مطرح است.
آهن و فولاد و استیل همه از انواع آهن هستند و به همهی آن ها با کلمهی اختصاری «Fe» اشاره میشود.
بابی در وسائل آمده است که آهن نجس است و نباید به آهن دست زد. اگر به آهن یا کلید دست زدید باید دست شسته بشود.
روایات متعددی داریم که در اینجا به چندتا اشاره شده است.
از امام صادق(ع) نقل شده است:
لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِي شَيْءٍ مِنَ الْحَدِيدِ فَإِنَّهُ نَجَسٌ مَمْسُوخ[1]
یعنی نماز خواندن در آهن جائز نیست زیرا آهن نجس و ممسوخ است.
یعنی به همراه داشتن آهن در نماز جائز نیست.
آیا اگر همراه انسان آهن باشد نماز باطل است؟ خیر زیرا آهن نجس شرعی نیست و کسی به نجاست آهن فتوا نمیدهد.
شاید روایاتی هم باشد که از آن ها استفاده شود که آهن نجس شرعی نیست و نماز خواندن با آهن اشکال ندارد.
چرا این روایت میفرمایند با آهن نماز نخوانید؟ فقهاء این روایات را بر کثافت حمل کرده اند. گفته اند نجس به معنای نجس لغوی است و نجس شرعی نیست.
نجس در کتاب لغت به معنای قذر و کثیف است. پس در آهن نماز نخوانید و به همراه آهن نماز نخوانید زیرا کثیف است.
آهن چون کثیف است نماز نخوانید و نجس شرعی نیست و کسی به نجاست آهن فتوا نداده است.
مسخ به معنای تبدیل شدن از چیزی به چیز دیگر است. مانند خوک و میمون که از انسان به چیز دیگر تبدیل شده اند.
مسخ شده است یعنی زشت شده است و چهرهی آن عوض شده است. احتمال دارد که آهن روزی طلا بوده است و به آهن تبدیل و مسخ شده است.
اعتقاد بنده این است که آهن برای زمین نیست و از جای دیگر به زمین آمده است به همین جهت خداوند میفرماید:
وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاس[2]
یعنی ما آهن را نازل کردیم و در آن ضرر زیادی است ...
شهاب سنگ هایی که میآیند اصل آهن هستند.
«باس» يعني اشكال، «لا باس» یعنی اشکال ندارد.
«باس» به معنای ابزار جنگی نیست و کسی به این معنا نگفته است.
«حدید چینی» سنگ است و آهن نیست.
انگشتر آهنی در روایات نهی شده است و آمده است که زینت جن و شیاطین است.
گوسفند باید حتما با آهن ذبح شود ولی باید موضع ذبح شسته بشود.
بله، اگر آهن رنگ داشته باشد، اشکالی ندارد.
در روایت دیگری آمده است:
فِي الرَّجُلِ إِذَا قَصَّ أَظْفَارَهُ بِالْحَدِيدِ أَوْ جَزَّ مِنْ شَعْرِهِ أَوْ حَلَقَ قَفَاهُ فَإِنَّ عَلَيْهِ أَنْ يَمْسَحَهُ بِالْمَاءِ قَبْلَ أَنْ يُصَلِّيَ سُئِلَ فَإِنْ صَلَّى وَ لَمْ يَمْسَحْ مِنْ ذَلِكَ بِالْمَاءِ قَالَ يُعِيدُ الصَّلَاةَ لِأَنَّ الْحَدِيدَ نَجَسٌ وَ قَالَ لِأَنَّ الْحَدِيدَ لِبَاسُ أَهْلِ النَّارِ وَ الذَّهَبَ لِبَاسُ أَهْلِ الْجَنَّةِ.[3]
یعنی در مورد مردی که ناخن های خود را با آهن کوتاه کرده است یا موهای خود را با آهن کوتاه کرده است یا از پشت موها کوتاه کرده است باید موضع را با آب مسح کند قبل از اینکه نماز بخواند سوال شد اگر نماز بخواند و با آب مسح نکرد فرمود نماز را اعاده کند زیرا آهن نجس است و فرمود آهن لباس اهل آتش است و طلا لباس اهل بهشت است.
روایات آهن متعدد است و بحث آن شاید در جلد چهار خواهد آمد.
این روایت میفرماید اگر کسی که با آهن مو یا ناخن کوتاه کرده است و نماز بخواند قبل از مسح موضع با آب، باید نماز را اعاده کند.
فقهاء فتوا به نجاست شرعی نمیدهند و روایات را حمل بر کثیف بودن آهن کرده اند.
چون شخص نمازگزار نباید در مقابل خداوند کثیف باشد.
روایاتی هم داریم که میفرماید اگر به آهن دست بزنید باید دست شسته بشود.
مهم این است که آهن جزء کثافات و قذارات محسوب میشود.
ملاکات شرعی تابع صدق هستند. مثلا آیا «سیب» اطلاق آهن میشود؟ خیر
مگس
مگس به خصوص اگر جای تر و خیسی بنشیند و پرواز کند و روی لباس بنشیند.
در روایتی از امام باقر(ع) آمده است:
يَا بُنَيَّ اتَّخِذْ ثَوْباً لِلْغَائِطِ رَأَيْتُ الذُّبَابَ يَقَعْنَ عَلَى الشَّيْءِ الرَّقِيقِ ثُمَّ يَقَعْنَ عَلَيَّ قَالَ ثُمَّ أَتَيْتُهُ فَقَالَ مَا كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَا لِأَصْحَابِهِ إِلَّا ثَوْباً ثَوْباً فَرَفَضَهُ.[4]
یعنی پسرم پیراهنی مخصوص دستشوئی رفتن داشته باش مگس را دیدم که روی زمین خیس میایستد و پرواز میکند روی لباس مینشیند سپس نزد پدرم آمدم فرمود پیامبر(ص) و اصحاب او یک پیراهن بیشتر داشتند بنابراین پیراهن مخصوص دستشوئی نداشته باش.
شاید کثافت مگس عارضی باشد و کثافت ذاتی نباشد. البته روایتی داریم که میفرماید یک بال مگس زهر و یک بال آن پاد زهر است که شاید در جلد سه خواندیم.
ائمه(ع) به چیزهای ریز هم در راستای بهداشت اهمیت میدهند.
مو
مو هم جزء کثافات است. موی انسان و موی حیوان جزء کثافات است و نباید در پیراهن باشد.
به خصوص موی حیوانی که خون جهنده داشته باشد و حلال گوشت نباشد.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است:
أَنَّهُ كَرِهَ شَعْرَ الْإِنْسَانِ فَقَالَ كُلُّ شَيْءٍ سَقَطَ مِنْ حَيٍّ فَهُوَ مَيْتَةٌ وَ كَذَا كُلُّ شَيْءٍ سَقَطَ مِنْ أَعْضَاءِ الْحَيَوَانِ وَ هِيَ أَحْيَاءٌ فَهُوَ مَيْتَةٌ لَا يُؤْكَلُ وَ رَخَّصَ فِيمَا جُزَّ عَنْهَا مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها إِذَا غُسِلَ أَنْ يُمَسَّ وَ يُصَلَّى فِيهِ وَ عَلَيْهِ إِذَا كَانَ طَاهِراً خِلَافَ شُعُورِ النَّاس[5]
یعنی از موی انسان کراهت داشت و فرمود هر چیزی که از زنده ای میافتد مردار است و همچنین هر چه از اعضاء حیوان میافتد در حالیکه زنده باشد میته است در مورد حیوانات حلال گوشت اجازه داده اند به شرطی که شسته شوند و میشود روی آن نماز خواند ولی موی مردم هرچند شسته شود فائده ای ندارد.
میته به معنای اجزائی است که از زنده جدا میشود و حکم میته دارند و میته نیستند و نباید در بدن باشند.
خوردن مو حرام است.
از نظر شرعی پاک هستند ولی از نظر کثیفی نباید در بدن باشند.
پشم را هم باید شست در حالیکه اگر از مرده هم باشد پاک است.
هرچیز بد بو
هر چیزی که بوی بد دارد جزء کثافت ها محسوب میشود.
روایتی از حضرت امیر(ع) میفرماید:
تَنَظَّفُوا بِالْمَاءِ مِنَ النَّتْنِ الرِّيحِ الَّذِي يُتَأَذَّى بِهِ تَعَهَّدُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ مِنْ عِبَادِهِ الْقَاذُورَةَ الَّذِي يَتَأَنَّفُ «5» بِهِ مَنْ جَلَسَ إِلَيْه[6]
یعنی با آب خود را از بوی بدی که اذیت میکند تمییز کنید و مراقب پاکیزگی خود باشید زیرا خداوند از انسان های کثیف را دوست ندارد کسی که همنشین او به خاطر او بینی خود را میگیرد.
ممکن است از نظر شرعی بوی بد نجس نباشد ولی از جهت بهداشت کثیفی است.
نظافت غیر از طاهر و پاکی است.
سیر از نظر شرعی پاک است ولی از جهت بهداشت اسلامی کثیف محسوب میشود زیرا بوی آن دیگران را اذیت میکند و روایت میفرماید کسی که سیر خورده است مسجد نرود.
عنوان کثیف شامل همهی چیزهای بدبو و گندیده میشود مانند میوهی گندیده و آب لجن و گوشت گندیده شده و حتی نانی که مانده و گندیده شده است.
مطعومات(مواد غذایی)
مواد غذایی مانند شیر و گوشت و غیر این ها نباید به لباس و بدن اصابت کند.
در روایت آمده است:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَلْبَانِ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ وَ أَبْوَالِهَا وَ لُحُومِهَا فَقَالَ لَا تَتَوَضَّأْ مِنْهُ وَ إِنْ أَصَابَكَ مِنْهُ شَيْءٌ أَوْ ثَوْباً لَكَ فَلَا تَغْسِلْهُ إِلَّا أَنْ تَتَنَظَّفَ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبْوَالِ الدَّوَابِّ وَ الْبِغَالِ وَ الْحَمِيرِ فَقَالَ اغْسِلْهَا فَإِنْ لَمْ تَعْلَمْ مَكَانَهُ فَاغْسِلِ الثَّوْبَ كُلَّهُ فَإِنْ شَكَكْتَ فَانْضِحْهُ.[7]
یعنی از امام صادق(ع) در مورد شیر و بول و گوشت شتر و گاو و گوسفند سوال کردم فرمود نیاز به شستن ندارد و اگر چیزی از آن ها به بدن یا لباست برخورد کند نیاز به شستن ندارد مگر اینکه بخواهی تمییز باشی...
از نظر شرعی نجس نیستند ولی از جهت پاکی باید تمییز بشوند.
در روایت دیگر از پیامبر(ص) آمده است:
لا أخاف على أمتي إلا اللبن فإن الشيطان بين الرغوة و الضرع[8]
عنی برای امتم نمیترسم مگر از شیر زیرا شیطان(میکروب و ویروس) مابین کف شیر و پستان حیوان است.
معلوم میشود نجس اول خود شیطان و میکروب و ویروس است.
در روایت دیگر آمده است:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تَوَضَّأَ ثُمَ أَكَلَ لَحْماً أَوْ سَمَكاً هَلْ لَهُ أَنْ يُصَلِّيَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَغْسِلَ يَدَهُ قَالَ نَعَمْ وَ إِنْ كَانَ لَبَنٌ لَمْ يُصَلِّ حَتَّى يَغْسِلَ يَدَهُ وَ يَتَمَضْمَضَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي وَ قَدْ أَكَلَ اللَّحْمَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَغْسِلَ يَدَهُ وَ إِنْ كَانَ لَبَناً لَمْ يُصَلِّ حَتَّى يَغْسِلَ يَدَهُ وَ يَتَمَضْمَضَ.[9]
یعنی از امام صادق(ع) پرسیدم مردی وضوء گرفت سپس گوشت یا ماهی خورد آیا بدون شستن دست میتواند نماز بخواند؟ فرمود بله ولی اگر شیر باشد نمیتواند بخورد تا اینکه دستان خود را بشوید و مزمزه کند و پیامبر(ص) با وجود خوردن گوشت و بدون شستن دست نماز میخواند ولی اگر شیر میخورد نماز نمیخواند تا اینکه دستان را بشوید و مزمزه کند.
روایاتی هم داریم که میفرماید اگر شیر دختر روی بدن یا پیراهن بریزد باید شسته بشود زیرا شیر دختر از مثانهی مادر خارج میشود.
غمر
غمر به معنای غذای باقی مانده در اطراف دست و دهان است.
در روایتی از پیامبر(ص) آمده است:
لَا يَبِيتَنَ أَحَدُكُمْ وَ يَدُهُ غَمِرَةٌ فَإِنْ فَعَلَ فَأَصَابَهُ لَمَمُ الشَّيْطَانِ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه[10]
یعنی کسی شب نخوابد درحالیکه دستان او از باقیماندهی غذا تمییز نشده است و اگر کسی این کار را نکرد و شیطان به او آسیب شود(یک نوع دیوانگی) کسی دیگر را ملامت نکند.
در روایت دیگر از پیامبر(ص) آمده است:
إن الشيطان حساس لحاس فاحذروه على أنفسكم، من بات وفي يده ريح غمر فأصابه شئ فلا يلومن إلا نفسه[11]
شیطان حساس و لیس زننده است پس برحذر باشید و کسی که بخوابد و در دست او بوی غذا باشد و چیزی به او اصابت کرد کسی را جز خودش ملامت نکند.
پس باقیماندهی غذا در دست و اطراف دهان جزء کثافت ها محسوب میشود زیرا شیطان یعنی میکروب و ویروس را جذب میکند و سبب آلودگی به باکتری و شیطان و میکروب و ویروس میشود.
پس نجس اصلی خود شیطان و میکروب و ویروس است که بعدا اشاره خواهیم کرد.
خاکروبه و آشغال
پیامبر(ص) فرموده است:
لَا تُبَيِّتُوا الْقُمَامَةَ فِي بُيُوتِكُمْ وَ أَخْرِجُوهَا نَهَاراً فَإِنَّهَا مَقْعَدُ الشَّيْطَان[12]
یعنی آشغال را شب در خانه قرار ندهید و آن را روز بیرون قرار دهید زیرا نشیمنگاه شیطان است.
در روایت دیگر آمده است:
لَا تُؤْوُوا التُّرَابَ خَلْفَ الْبَابِ فَإِنَّهُ مَأْوَى الشَّيْطَانِ.[13]
یعنی خاکروبه پشت در مخفی نکنید زیرا پناهگاه شیطان است.
شیطان به معنای میکروب و باکتری است.
نگهداری آشغال و خاکروبه در خانه به صلاح نیست پس بودن آن ها در لباس و بدن به طریق اولی صلاح نیست زیرا جزء کثافت ها محسوب میشود.
در روایت آمده است:
وَ أَكْبَرَ مَكَايِدِ الشَّيْطَانِ أَكْلُ الطِّينِ إِنَّ أَكْلَ الطِّينِ يُورِثُ السُّقْمَ فِي الْجَسَدِ وَ يُهَيِّجُ الدَّاء[14]
یعنی بیشترین روش شیطان که به وسیلهی آن انسان شکار می کند خوردن گل است گل سبب بیماری بدن میشود و سبب تحریک بیماری میشود.
البته بحث گل در ببیماری ها آمده است.
پس گل هم شاید جزء کثافت ها محسوب شود و در بدن نباید باشد.
بله، خاک در صورت نبود آن طهور است.
بله، به حضرت امیر(ع) «ابوتراب» میگویند ولی در روایات هم داریم که حضرت امیر(ع) قبل از نماز صبح در آب فرات غوطه ور می شد تا برای نماز شب نشاط داشته باشد.
شیطان
تئوری اسلامی قبل از اروپا بحث میکروب و ویروس را مطرح میکند. میکروب و ویروس به انسان آسیب میرساند و باید لباس و بدن از میکروب و ویروس پاک باشد.
به همین جهت میفرماید ناخن ها را بگیرید زیرا شیطان یعنی میکروب و ویروس زیر ناخن مخفی میشود.
چیزی که زیر ناخن پنهان میشود میکروب و ویروس است و شیطان وسواس خناس نیست.
در روایت آمده است:
إِنَّ أَسْتَرَ وَ أَخْفَى مَا يُسَلِّطُ الشَّيْطَانَ مِنِ ابْنِ آدَمَ أَنْ صَارَ أَنْ يَسْكُنَ تَحْتَ الْأَظَافِيرِ.[15]
یعنی مخفی ترین راه و پوشیده ترین راهی که شیطان به انسان آسیب میزند و وارد بدن میشود ساکن شدن زیر ناخن است.
زمانی که انسان غذا میخورد وارد دهان و بدن انسان میشود.
در روایت دیگر آمده است:
لَا تَذَرُوا مِنْدِيلَ الْغَمَرِ فِي الْبَيْتِ فَإِنَّهُ مَرْبِضٌ لِلشَّيْطَانِ.[16]
یعنی پارچهی نگهداری گوشت و چرب را در خانه نگه ندارید زیرا محل زیست و چرگاه شیطان است.
در روایت دیگر آمده است:
لَا تَشْرَبُوا مِنْ ثُلْمَةِ الْإِنَاءِ وَ لَا عُرْوَتِهِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَقْعُدُ عَلَى الْعُرْوَةِ.[17]
یعنی از محل شکستگی ظرف و از دستگیرهی ظرف آب نخورید زیرا شیطان روی دسته و محل شکستگی مینشیند.
البته لیوان های قدیم را سوراخ می کردند و یک حلقهای قرار میدادند و از طرف حلقه و محل سوراخ نباید آب خورد.
معلوم است که مراد از شیطان، میکروب و ویروس است و چون در شکستگی قذارت و کثافت جمع میشود نباید از آن محل آب خورد.
روایات خیلی زیاد است و بحث کثافت شیطان و میکروب و ویروس مطرح است.
در روایت آمده است:
أَجِيفُوا أَبْوَابَكُمْ وَ خَمِّرُوا آنِيَتَكُمْ وَ أَوْكُوا أَسْقِيَتَكُمْ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لَا يَكْشِفُ غِطَاءً وَ لَا يَحُلُّ وِكَاءً وَ أَطْفِئُوا سُرُجَكُمْ فَإِنَّ الْفُوَيْسِقَةَ تُضْرِمُ الْبَيْتَ عَلَى أَهْلِهِ وَ احْبِسُوا مَوَاشِيَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ مِنْ حَيْثُ تَجِبُ الشَّمْسُ إِلَى أَنْ تَذْهَبَ فَحْمَةُ الْعِشَاء[18]
یعنی ... ظرف های خود را بپوشانید و سر مَشک ها را ببندید زیرا شیطان در پوش غذا را نمیتواند باز کند و بند سر مشک را باز نمیکند...
پس مسئلهی میکروب و باکتری و آلودگی در اسلام اشاره شده است. این مسئله خیلی ظریف و دقیق است.
پرهیز از کثافت ها و آلودگی و میکروب و ویروس قبل از آنکه یک مسئلهی غربی باشد، یک مسئلهی اسلامی است.
اگر امروزه غربی ها مسئلهی آلودگی و میکروب و ویروس را به عنوان یک شاخص در بهداشت خود معرفی میکنند، از روایات ما گرفته اند.
در روایات ما آلودگی به اسم «شیطان» آمده است ولی آن ها به «میکروب و ویروس» تعبیر میکنند. هر چند گفته میشود در نسخهی اصلی کتاب کافی کلمهی «میکروب و ویروس » هم آمده است.
جن و شیطان از یک سنخ و خانواده هستند زیرا شیطان از جن بوده است.
بنابراین ما میتوانیم میکروب و ویروس را به لیست کثافت ها اضافه کنیم.
میتوانیم به لیست کثافت ها چیزهای دیگر مانند آب دهان بیمار را اضافه کنیم زیرا میکروب دارد و چیزی که بیمار به او دست زده است نیز همینطور است.
این روایات به ما ملاک میدهد. هرجایی که میکروب زیاد باشد و آلوده باشد مانند خاکروبه یا زیر ناخن یا موها کثافت است.
روایت داریم که شیطان زیر مو هم پنهان میشود.
چیزهای دیگری که امروزه جدیدا کشف شده است مانند آب دهان بیمار یا چیزی که بیمار به آن دست زده است یا غذایی که بیمار از آن خورده است را شاید به بتوان به این لیست اضافه کرد.
استفراغ
معلوم است که غذایی که برمیگردد کثیف است. قانون داریم هرچه بد بو است کثیف است و استفراغ هم بد بو است.
هرچه را که طبع آن را نمیپذیرد کثیف است.
روایتی از امام صادق(ع) داریم:
إِذَا قَاءَ الرَّجُلُ وَ هُوَ عَلَى طُهْرٍ فَلْيَتَمَضْمَضْ.[19]
یعنی هنگامی که مرد استفراغ کرد درحالیکه پاکیزه باشد مزمزه کند.
استفراغ هم کثیف است و نیاز به مزمزه کردن و شستن دهان دارد. حداقل معنایی که از این روایت استفاده میشود این است که استفراغ کثیف است چون کسی به نجس بودن استفراغ فتوا نداده است.
در روایت دیگر آمده است:
الرُّعَافُ وَ الْقَيْءُ وَ التَّخْلِيلُ يُسِيلُ الدَّمَ إِذَا اسْتَكْرَهْتَ شَيْئاً يَنْقُضُ الْوُضُوءَ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَكْرِهْهُ لَمْ يَنْقُضِ الْوُضُوءَ.[20]
یعنی خون دماغ و استفراغ و تخلیل که همراه با خارج شدن خون است اگر از آن خوشتان نیامد وضوء را نقض میکند و اگر آن را کثیف ندانی شستن دست و صورت را خراب نمیکند.
وضوء در این روایت وضوء لغوی است و معنای شرعی مراد نیست. بنابراین مراد از وضوء در این روایت شستن دست و صورت است.
کسی قائل نشده است خون دماغ و استفراغ و خلال کردن همراه با خون وضوء شرعی را باطل میکند بنابراین مراد از وضوء شستن دست و صورت است.
یکی از چیزهایی که بد بو است سیر است. برای نوره هم می فرماید بعد از استعمال نوره از برگ هلو استفاده کنید تا بوی آن را برطرف کند.
داروی صفرابر
داروی بسیار خوب و موثر و مقدار مصرف آن زیاد است. شاید بعد از داروی صاف کنندهی خون و داروی جامع امام رضا (ع) از نظر مقدار مصرف و نیاز، داروی صفرابر در مرتبهی سوم میآید.
این دارو درمان خیلی از بیماری ها است.
درمان غلبهی صفرا در بدن است. صفراء اگر در بدن زیاد بشود باید کاری کنیم که مقدار آن کم شود.
آثار صفراء عصبانیت است که صفرابر درمان آن است. درمان تلخی دهان و درمان خواب آلودگی در صبح و آب ریزش دهان است.
صفراء باعث تشنگی زیاد و به تبع آن زیاد نوشیدن آب است و این باعث میشود رطوبت بدن زیاد شود و انسان دچار ریزش آب دهان شود.
صفرابر درمان تکرر ادرار است. افرادی که مبتلا به تکرر ادرار میشوند صفرابر مصرف کنند زیرا خوردن آب را کم میکند.
صفرابر ها زیاد هستند مانند مرکب یک، سویق عدس، آلوی تازه که درمان صفراء هستند ولی داروی ترکیبی به نام داروی صفرابر داریم.
ترکیبات داروی صفرابر
• • تخم خرفه دو واحد
• • برگ خرفه دو واحد
• • هلیلهی زرد دو واحد
• • کاسنی سه واحد
• • صغمونیا یک چهارم واحد
• • سنجد یک واحد
• • ترنجبین یک واحد
• • صبرزرد یک واحد
• • جوشیر یک واحد
آسیاب شوند و الک شوند و شب به اندازهی یک فندق یا یک قاشق مربا خوری مصرف کنند.
ترنجبین در رسالهی ذهبیه آمده است.
غلبهی صفراء از چند راه درمان میشود.
از چیزهایی استفاده میکنیم که مانند صغمونیا صفراء را از بدن خارج میکنند. صغمونیا صفراء را از بدن خارج میکنند. افتیمون هم سوداء را به شکل خونریزی از بدن خارج میکند.
هلیلهی زرد صفراء را از بدن بیرون میکند.
پیامبر(ص) فرمود درمان مره یعنی صفراء و سوداء استفاده از ملین است بنابراین صبرزرد و سقمونیا ملین است و سقمونیا قوی ترین ملین است.
اگر انسان بیشتر از دو گرم سقمونیای اصل بخورد به قدری اسهال میشود که میمیرد و گیاه سمی است.
ترنجبین هم مسهل است.
صفراء گرم و خشک است و امام صادق(ع) میفرماید گرم را با سرد و خشک را با تر درمان میکنم بنابراین هر چیزی که سرد و تر است درمان صفراء است به همین جهت خرفه و تخم خرفه که سرد و مرطوب است مزاج صفراء را درمان میکند.