«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بیماری گری – قوباء(کنده شدن پوست) – خارش – جوش – کک و مک

 

گری

صحبت امروز راجع به بیماری «گَری» یا «جَرَب» است.

نشانه‌ی شاخص این بیماری «خارش» است ولی زمانیکه انسان بدن خود را می‌خارد، پوست از بدن کنده می‌شود می‌ریزد و رنگ پوست هم تغییر می‌کند.

اختصاص به گری مصطلح ندارد و شامل بیماری های دیگری که این علائم را دارد هم می‌شود.

امروزه به این بیماری «پِستریازی» می‌گویند.

این بیماری امروزه درمان خوبی ندارد و لاعلاج است ولی در طب اسلامی چند درمان دارد.

گری در حیوانات به خصوص در شتر و گاو و الاغ است. یک تکه مو ها می‌ریزد و خاکستری رنگ می‌شود که همراه با خارش و پوست ریزی است.

شاید این بیماری شامل «اگزما» و «گال» هم بشود زیرا در این بیماری ها این نشانه ها وجود دارد.

جایی که مو هست موها می‌ریزد ولی ممکن است گری در جایی که مو نداشته باشد هم به وجود بیاید.

کاری به تقسیمات طب نوین نداریم ولی ما تابع تعریف بیماری هستیم. شاید بعضی قبول نکند که «پسترویازی» داخل در گری باشد ولی چون هم خارش و هم پوست ریزی دارد در قانون ما داخل در گری است.

تعریف در کتاب های لغت آمده است. مراجعه به لغت همانکاری است که فقیه انجام می‌دهند.

امام (ع) موضوع را تعریف نمی‌کنند و فقط مثلا حکم خمر را بیان می‌کنند ولی کتاب های لغت تعریف خمر را آورده اند.

ما هم همان مسلک و روشی که در فقه پیموده می‌شود، می‌پیماییم. البته تحقیق نیاز دارد چون ممکن است کتب لغت هم با هم اختلاف کنند و از روایات هم کمک می‌گیریم.

ممکن است در مورد پسترویازی علائم گری وجود داشته باشد که خواهیم گفت انشاءالله.

پیشگیری از گری

روایت در مورد پیشگیری از گری می‌فرماید:

يُصْبِحُ‌ الرَّجُلُ‌ وَ يُمْسِي‌ عَلَى‌ شَلَلٍ‌ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يُمْسِيَ وَ يُصْبِحَ عَلَى الْجَرَبِ فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْجَرَب‌[1]

یعنی اگر مرد بر فلج و شلی صبح و شب کنند بهتر است از اینکه بر گری صبح و شب کند پس به خداوند از جرب پناه می‌بریم.

گری از فلج بدتر است زیرا چهره‌ی انسان را زشت می‌کند.

با اینکه گری آسیب زیادی ندارد و مانند فلج نیست ولی چون چهره‌ی انسان را زشت می‌کند و جزء بیماری های «شائن» است و به نوعی انتقام محسوب می‌شود، امام(ع)‌ به خداوند از بیماری گری پناه می‌برد.

نقطه‌ای از بدن خارش داشته باشد و پوست ریزی داشته باشد، بدتر از فلج نیست البته افرادی که به پوست ریزی مواجه می‌شوند با مشکلات جدی مواجه می‌شوند. ممکن است پسترویازی کل بدن را درگیر کند به طوری که نمی‌توانند بخوابند زیرا اگر بخوابند سوزناک می‌شوند و مجبور هستند شب تا صبح و صبح تا شب بایستند و من همچین افرادی دیده ام.

متاسفانه امروزه درمانی ندارد، ممکن است درمان موقتا اثر داشته باشد ولی بعدا هیچ اثری نمی‌کند.

برای درمان گری و پیشگیری یکی خواندن سوره‌ی حمد بعد از عطسه است.

پیشگیری دوم از گری

اگر انسان بعد از عطسه سوره‌ی حمد بخواند و صورت خود را مسح کند، از گری پیشگیری می‌کند.

شهید اول در کتاب « منافع القرآن المنسوب الی الصادق (ع)» آورده است:

الْحَمْدُ مَنْ قَرَأَهَا إِذَا عَطَسَ مَرَّةً وَ مَسَحَ‌ بِهَا وَجْهَهُ‌ أَمِنَ مِنَ الرَّمَدِ وَ الصُّدَاعِ وَ الْبَيَاضِ فِي الْعَيْنِ وَ الْجَرَبِ وَ الْكَلَفِ وَ الرُّعَاف‌[2]

یعنی کسی که بعد از عطسه یک مرتبه سوره‌ی حمد بخواند و صورت خود را مسح کند از التهاب چشم و میگرن و سفیدی و بهک یا پیسی و آب مروارید و گری و لکه های سیاه صورت و بدن ایمن می‌شود.

قرائت اختصاص به سوره‌ی حمد است و ذکر «الحمدلله» قرائت محسوب نمی‌شود بلکه «ذکر» است.

کتاب منافع قرآن درمورد سوره های قرآن است و درمورد ذکر خداوند نیست.

فصد یا حجامت

شخص بین فصد پای راست و حجامت هر دو پا مخیر است.

وَ شَكَا بَعْضُهُمْ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع كَثْرَةَ مَا يُصِيبُهُ‌ مِنَ‌ الْجَرَبِ‌ فَقَالَ إِنَّ الْجَرَبَ مِنْ بُخَارِ الْكَبِدِ فَاذْهَبْ وَ افْتَصِدْ مِنْ قَدَمِكَ الْيُمْنَى وَ الْزَمْ أَخْذَ دِرْهَمَيْنِ مِنْ دُهْنِ اللَّوْزِ الْحُلْوِ عَلَى مَاءِ الكَشْكِ‌ وَ اتَّقِ الْحِيتَانَ وَ الْخَلَّ فَفَعَلَ ذَلِكَ فَبَرَأَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى‌[3]

یعنی بعضی به امام کاظم (ع) از زیاد مبتلا شدن به گری شکایت کردند فرمود گری از بخار کبد است برو و از پای راست فصد انجام بده و اندازه‌ی دو درهم (شش گرم و نیم) روغن بادام شیرین با آب کشک را همیشه داشته باش و به آن ملتزم شو و از ماهی و سرکه پرهیز کن و این کار را انجام داد و خوب شد.

نکته‌ی خیلی مهم وجود دارد که طب امروزی آن را نمی‌داند. گری از بخار کبد است. از کبد بخاری متصاعد می‌شود و وارد خون می‌شود که سبب گری می‌شود.

فصد پا شامل هر رگی می‌شود. البته رگ های مشخصی که محل فصد در پا هستند به نظر می‌رسد سمت راست پای چپ و سمت چپ پای راست ما بین تاندوم پشت پا و کعب است.

فصد جایی است که رگ باشد.

نشانه‌ی فصد این است که اول کف خارج می‌شود و بعد خون می‌آید. خون می‌جوشد و این همان فرمایش امام(ع) است که گری از بخار کبد است.

این نشانه هم در پسترویازی و هم در گری وجود دارد به همین جهت عرض می‌کنم این دو بیماری یکی است.

در فصد رگ را سوراخ می‌کنند البته می‌گویند «یقطع العرق» یعنی رگ قطع می‌شود ولی امروزه سوراخی در دیواره‌ی رگ ایجاد می‌کنند.

رگ زود ترمیم می‌شود بلکه مشکل اصلی در فصد زود قطع شدن خون است. افرادی که فصد می‌کنند مشکلشان این است که خون خارج نمی‌شوند حتی آن هایی که با سرنگ خون می‌کشند، خیلی خون خارج نمی‌شود.

کلمه‌ی کشک فارسی است و اگر به کشک معروف معنا کردیم، در کلمه‌ی عربی کشک به معنای ماست چکیده و ماست خشک وجود ندارد و عرب به آن «اغط» می‌گوید.

در این روایت «ماء‌ الکشک» آمده است و بعید نیست کلمه فارسی باشد زیرا ائمه(ع) گاهی از کلمات فارسی مانند «ماست» استفاده کرده اند.

بعید نیست در اینجا کشک فارسی باشد ولی بعضی می‌گویند کشک در عربی به معنای «آب جو» است. جو را بجوشانید و آب آن را مصرف کنید.

به احتمال بیشتر «کشک» در اینجا همان آب کشک به معنای فارسی است. آبی که با آن «قارقوروت» درست می‌کنند.

بله، اگر «کشک» به معنای «آب جو» بود دیگر نیاز به «ماء» نبود ولی فرموده است «ماء الکشک».

بله، ایشان می‌فرماید در طب سنتی به آب جو، «کشک الشعیر» می‌گویند.

بله، آب کشک باید هر روز خورده شود زیرا معنای «الزم» مداومت است.

بعد می‌فرماید انسان باید از چیزهایی که سبب گری می‌شود مانند مصرف شور، گوشت شور و خشک و ماهی شور پرهیز کند.

بیماری اگزما مشمول تعریف گری هست ولی آیا بخار کبد هم وجود دارد یا نه؟ نمی‌دانم زیرا امتحان نکردیم و اگزما با داروی «پوستی مالیدنی» درمان می‌شود و نیاز به این درمان نیست.

فصد

فصد دست در رگ «اکحل» که در دست است.

در روایت آمده است:

شَكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْجَرَبَ‌ عَلَى‌ جَسَدِي‌ وَ الْحَرَارَةَ فَقَالَ عَلَيْكَ بِالافْتِصَادِ مِنَ الْأَكْحُلِ‌ فَفَعَلْتُ فَذَهَبَ عَنِّي وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ شُكْرا[4]

یعنی به امام صادق(ع) از گری روی بدن و گرمی شکایت کردم فرمود بر توباد فصد کردن از رگ اکحل و انجام دادم و گری از من رفت الحمدلله

بنابراین خوب است افرادی که پسترویازی دارند فصد دست و پا انجام دهند و مفید است و ارزش دارد چون این افراد واقعا از این بیماری رنج می‌برند و درمان خوبی هم ندارد.

موضع اکحل همان جایی است که از آنجا خون می‌گیرند.

مانند بعضی از دسنگاه ها که هواگیری می‌شود، فصد چه از دست باشد و چه از پا باعث می‌شود گاز و بخار اضافه خارج بشود و اگر این گاز خارج نشود موجب گری می‌شود.

رگ اکحل در هر دو دست وجود دارد و فرقی نمی‌کند از کدام دست فصد صورت بگیرد.

فصد کردن روش دارد و کار هر کسی نیست.

عوذه ای برای بیماری گری

در روایت آمده است:

يَقْرَأُ عَلَيْهِ وَ يَكْتُبُ‌ وَ يُعَلِّقُ‌ عَلَيْهِ‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمُ‌ وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى‌ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ أَنْتَ لَا تَكْبُرُ اللَّهُ يَبْقَى وَ أَنْتَ لَا تَبْقَى‌ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِير[5]

یعنی بر بیمار خوانده می‌شود و نوشته و بر او آویزان می‌شود بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمُ‌ وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِيها نُعِيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى‌ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ أَنْتَ لَا تَكْبُرُ اللَّهُ يَبْقَى وَ أَنْتَ لَا تَبْقَى‌ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِير

این روایت را طبرسی نقل می‌کند و اعتبار ندارد

 

قوباء

این بیماری هم پوستی است و در طب سنتی هم به همین نام است. نشانه‌ی این بیماری کنده شدن پوست در منطقه ای از بدن و گوشت بدن ظاهر می‌شود و روز به روز بزرگتر می‌شود.

بعضی می‌گویند قوباء همان بیماری «اگزما» است.

مهم این است که پوست ها می‌ریزد فرقی نمی‌کند با خارش یا بدون خارش باشد.

درمان آن همان عوذه ای است که خواندیم در مورد آن آمده است:

للجرب و الدمل و القوباء[6]

یعنی برای گری و جوش و قوباء‌ است.

 

خارش

 

گاهی علت خارش غلبه‌ی خون است. در این صورت درمان آن حجامت یا صاف کننده‌ی خون است.

در روایت آمده است:

عَلَامَاتُ الدَّمِ أَرْبَعٌ الْحِكَّةُ وَ الْبَثْرَةُ وَ النُّعَاسُ وَ الدَّوَرَان‌[7]

یعنی علامت های چهار چیز است غلبه‌ی خون خارش و جوش و خواب آلودگی و سرگیجه است.

افرادی که سرگیجه دارند یکی از علت های آن غلبه‌ی خون است.

گاهی علت خارش، بیماری «گری» است که باید درمان شود.

گاهی علت خارش چیز دیگری مانند «عرق مدینی» است که درمان خاص به خود را دارد.

گاهی هم خارش معلول کبد است که در این صورت خارش شدید می‌شود و درمان آن حجامت و فصدی است که قبلا خواندیم.

غسل اول ماه رمضان

برای پیشگیری از ابتلاء به خارش در طول سال، غسل شب اول ماه رمضان است.

مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا تَكُونَ‌ بِهِ‌ الْحِكَّةُ فَلْيَغْتَسِلْ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ مَنِ اغْتَسَلَ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْهُ لَا يُصِيبُهُ حِكَّةٌ إِلَى شَهْرِ رَمَضَانٍ الْقَابِلِ [قابل‌][8]

یعنی کسی که دوست دارد به خارش مبتلا نشود در شب ماه رمضان غسل کند زیرا کسی که در اول شب ماه رمضان غسل کند تا ماه رمضان بعدی مبتلا به خارش نمی‌شود.

هر نوع خارشی را پیشگیری می‌کند یعنی اگر غلبه‌ی خون هم باشد فرد مبتلا به خارش نمی‌شود. نشانه های دیگر غلبه‌ی خون وجود دارد ولی خارش پیدا نمی‌کند.

زیاد خوابیدن و خواب آلودگی یکی معلول غلبه‌ی خون و دیگری معلول زیاد آب خوردن است.

بعضی می‌گویند منظور از غسل شب اول ماه مبارک رمضان همان غسل جنابتی است که بعد از همبستری در این شب واقع می‌شود.

«عرق مدینی» یک بیماری است که در شهر مدینه به وجود می‌آید. یک قسمتی از پای راست مثلا، مانند رگ متورم می‌شود و خارش شدید دارد.

این بیماری مختص شهر مدینه است و در جای دیگر نیست.

آب آسمان

در روایت آن آمده است:

وَ لَا يُصِيبُهُ‌ الْبَاسُورُ، وَ لَا يُصِيبُهُ النَّاسُورُ، وَ لَا يُصِيبُهُ الْحَكَّة وَ لَا الْجُدَرِي‌[9]

یعنی کسی که آب آسمان بنوشد ... مبتلا به بواسیر و شقاق و خارش و آبله نمی‌شود ...

حجامت و فصد

بخار کبد گاهی گری و پسترویازی می‌آورد و گاهی خارش به تنهایی می‌آورد. بنابراین خارش هم می‌تواند از خللی باشد که در کبد به وجود می‌آید.

در روایت آمده است:

وَ رُوِيَ‌ أَنَّ رَجُلًا شَكَا إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْحِكَّةَ فَقَالَ لَهُ شَرِبْتَ‌ الدَّوَاءَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ فَصَدْتَ الْعِرْقَ فَقَالَ نَعَمْ فَلَمْ أَنْتَفِعْ بِهِ فَقَالَ احْتَجِمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فِي الرِّجْلَيْنِ جَمِيعاً فِيمَا بَيْنَ الْعُرْقُوبِ وَ الْكَعْبِ فَفَعَلَ فَذَهَبَ عَنْه‌[10]

یعنی روایت شده است مردی به امام صادق(ع) از خارش شکایت کرد امام (ع)‌ فرمود آیا دارو مصرف کرده ای؟ عرض کرد بله فرمود فصد کردی؟ عرض کرد بله و خارش کم نشده است فرمود در هر دو پا سه مرتبه حجامت کن ما بین تاندوم پشت پا و کعب این کار را کرد و خارش برطرف شد.

در این روایت می‌فرماید سه مرتبه حجامت کن در هر دو پا، در فصد یک پا فصد می‌شود.

هر دو پا باید همزمان باشد و هر سه مرتبه باید پشت سر هم انجام شود و بدون فاصله‌ی معتد به باید صورت بگیرد.

شاید ظرف ده تا دوازده روز باید این حجامت ها را انجام بدهند.

«عرقوب» به معنای تاندوم و عصب پشت پا است.

در مورد «کعب» بین علماء اختلاف است. در بحث وضوء بعضی می‌گویند وسط و روی پا مراد است و برخی مانند علامه حلی می‌فرماید منظور بین مفصل ساق پا و خود پا است.

سنی ها هم می‌گویند استخوان سمت راست و چپ پا، کعب است.

محل آن تقریبا مشخص است و آن مابین تاندوم تا روی پا که انتهای مسح در وسط پا است.

بنابر معنای علامه حلی می‌شود ما بین تاندوم و مفصل ساق پا و بنابر قول سنی ها ما بین تاندوم و استخوان سمت راست یا چپ پا می‌شود.

قانون حجامت این است که رگ های ریز و مویرگ ها باید حجامت بشوند به این ترتیب حجامت نباید سمت راست پای چپ و سمت چپ پای راست باشد زیرا رگ های بزرگ در آنجا هستند.

بنابراین قدر متیقن محل، مابین کعب سنی ها و تاندوم باشد ولی بنابر کعبی که شیعه قائل است ما بین تاندوم و روی پا می‌شود.

بنده ترجیح می‌دهم همیشه در این محل باشد زیرا گوشت زیاد دارد و رگ وجود ندارد ولی در محل های دیگر هم می‌شود حجامت را انجام داد.

حجامت را باید سه مرتبه پشت سر هم در هر دو پا انجام بدهند.

هر ماه می‌توان از دوازدهم ماه تا بیست و یکم و بنابر قولی تا بیست و سوم، حجامت کرد. بنابراین هر پنج روز یک بار باید حجامت کند.

روز دوازدهم و هفدهم و بیست و یکم یا بیست و سوم باید حجامت بشود و اگر مثلا امسال یک حجامت انجام داد و سال دیگر حجامت دیگر را انجام داد، سه حجامت محسوب نمی‌شود.

سه حجامت باید فاصله‌ی کمی داشته باشد و در همان محدوده ای باید باشد که ائمه(ع) اجازه داده اند که مابین دوازدهم تا بیست و یکم یا بیست و سوم است و باید سه حجامت در این بین انجام شود.

این استظهار از روایات است.

فصد از رگ بزرگ است و رگ بزرگ در چپ پای راست است.

اگر حجامت مصادف شوند با ایام ممنوعه برای حجامت،‌ باید حجامت ها را عقب و جلو کنند زیرا ممنوعیت مقدم است و باید حجامت نکردن را رعایت کرد مهم این است که سه مرتبه در فاصله‌ی بین دوازدهم تا بیست و سوم انجام بشود.

حجامت اسلامی حوصله‌ی بیشتری می‌خواهد.

از این روایت چون فرمود «آیا دواء خورده ای» معلوم می‌شود گری و پسترویازی و خارش دارو هم دارد.

البته معلوم نیست دارویی که مصرف کرده است چیست ولی دارویی که ما توصیه می‌کنیم مرکب یک است به جهت اینکه مرکب یک مربوط به کبد است و کبد را درمان می‌کند.

اگر زخم حجامت عمقی نباشد ظرف سه تا چهار روز خوب می‌شود.

حجامت آخرین کار است و اگر بشود با دارو یا فصد باید درمان بشود زیرا فصد آسان تر از سه حجامت در هر دو پا است.

حجامت و کارهای سنگین در «قمر در عقرب» خوب نیست.

بنابراین حالات سخت خارش که مقاوم به درمان هستند، باید حجامت صورت بگیرد و جای حجامت هم مشخص است.

این حجامت ضعف و مشکلی هم به وجود نمی‌آورد.

ما به افرادی این سفارش را کردیم و انجام دادند و خوب شدند ولی بعضی ها شاید بیماری مقاوم داشته باشند و پسترویازی از بیماری های مقاوم است.

حجامت در پاشنه‌ی پا

در روایت دیگر آمده است:

وَ شَكَا إِلَيْهِ آخَرُ فَقَالَ احْتَجِمْ فِي أَحَدِ عَقِبَيْكَ‌ أَوْ مِنَ الرِّجْلَيْنِ جَمِيعاً ثَلَاثَ مَرَّاتٍ تَبْرَأُ إِنْ شَاءَ اللَّه‌[11]

یعنی شخص دیگری از خارش به امام صادق(ع)‌ از خارش شکایت کرد و امام(ع) فرمود در پاشنه‌ی یک پا یا در هر دو پا سه مرتبه حجامت کن خوب می‌شوی انشاءالله.

پس شخص بین حجامت در پاشنه‌ی یک پا یا حجامت سه مرتبه در هر دو پا مخیر است.

از پاشنه ما بین تاندوم و استخوان سمت راست پا مراد است.

پاشنه و اطراف آن همه «عقب» هستند. عقب به معنای منطقه‌ی پاشنه به بالا است.

وقتی این حجامت را انجام می‌دهند کف خارج می‌شود.

 

جوش

 

در روایت آمده است وقتی پامبر(ص) جوش یا دانه ای در بدنش ظاهر می‌شد، شدیدا ناراحت می‌شد و به خدا پناه می‌برد و دعا می‌کرد.

در روایت آمده است:

وَ رُوِيَ‌ أَنَّهُ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ كَانَ يَقْلَقُ الْقَلَقَ الشَّدِيدَ لِمَا يَظْهَرُ فِي جِسْمِهِ مِنَ الدَّاءِ الْيَسِير[12]

یعنی روایت شده وقتی پیامبر(ص) چیز کوچکی در بدنش ظاهر می‌شد خیلی ناراحت می‌شد.

در روایت دیگر آمده است:

وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَأَى فِي جِسْمِهِ بَثْرَةً عَاذَ بِاللَّهِ وَ اسْتَكَانَ لَهُ وَ جَارَ إِلَيْهِ فَيُقَالُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ هُوَ بَأْسٌ فَيَقُولُ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُعَظِّمَ‌ صَغِيراً عَظَّمَهُ وَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُصَغِّرَ عَظِيماً صَغَّرَه‌[13]

یعنی هنگامی که پیامبر(ص) در بدن خود جوشی یا دانه ای می‌دید به خداوند پناه می‌برد و خاضع می‌شد برای خداوند و فریاد می‌زد عرض می‌شد این چیزی نیست می‌فرمود اگر خداوند بخواهد کوچک را بزرگ می‌کند و اگر بخواهد بزرگی را کوچک می‌کند.

پیامبر(ص) بیان می‌کند که باید به این مسئله اهمیت بدهید و مراقب باشید و تمییز باشید و رعایت کنید تا مشکل پیش نیاید.

امروزه می‌فهمیم کار پیامبر(ص) را زیرا شاید تبدیل به توده‌ی سرطانی بشود.

«دُمل» به معنای کیست است و با بثره یعنی جوش متفاوت است.

بله بودن دمل خوب است و می‌فرمایند درمان نکنید.

درمان ها و پیشگیری از جوش

روغن مالی بدن

در رساله‌ی ذهبیه آمده است:

وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ لَا يَظْهَرَ فِي‌ بَدَنِكَ‌ بَثْرَةٌ وَ لَا غَيْرُهَا فَابْدَأْ عِنْدَ دُخُولِ الْحَمَّامِ بِدُهْنِ بَدَنِكَ بِدُهْنِ الْبَنَفْسَجِ‌ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ لَا يَبْثُرَ وَ لَا يُصِيبَكَ قُرُوحٌ وَ لَا شُقَاقٌ وَ لَا سَوَادٌ فَاغْسِلْ بِالْمَاءِ الْبَارِدِ قَبْلَ أَنْ تَنَوَّر[14]

یعنی اگر می‌خواهی در بدنت جوش و غیر آن ظاهر نشود هنگامی که می خواهی به حمام داخل شود بدنت را با روغن بنفشه،‌ روغن مالی کن

روغن بنفشه و شیرج (روغن ارده یا روغن کنجد)

در روایت آمده است:

سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع سَعِيدُ بْنُ يَسَارٍ- عَنِ الْمُحْرِمِ يَكُونُ بِهِ‌ الْقَرْحَةُ أَوِ الْبَثْرَةُ أَوِ الدُّمَّلُ فَقَالَ اجْعَلْ عَلَيْهِ الْبَنَفْسَجَ أَوِ الشَّيْرَجَ وَ أَشْبَاهَهُ مِمَّا لَيْسَ فِيهِ الرِّيحُ الطَّيِّبَة[15]

یعنی سعد بن یسار از امام صادق(ع) در مورد محرمی که زخم یا دانه و جوش یا دمل در بدن دارد سوال کرد فرمود بر آن روغن بنفشه یا روغن ارده یا مشابه آن استفاده کند ولی داروهای عطر دار نباید استفاده کند.

معلوم می‌شود جوش داروهای خوشبو هم دارد.

حجامت ساقین

در روایت آمده است:

و الذى يوضع‌ على‌ الساقين‌ قد ينقص من الامتلاء نقصا بينا و ينفع من الاوجاع المزمنة في الكلى و المثانة و الارحام و يدر الطمث غيرانها تنهك الجسد و قد يعرض منها الغشى الشديد الا انها تنفع ذوى البثور و الدماميل.[16]

یعنی حجامتی که روی دو ساق پا انجام می‌شود از پر خونی خیلی کم می‌کند و گاهی سبب غش شدید می‌شود مگر اینکه برای افرادی که جوش و دانه و دمل در بدن دارد مفید است.

ذکر و پانسمان کردن

در روایت آمده است:

إِذَا أَحْسَسْتَ‌ بِالْبَثْرِ فَضَعْ عَلَيْهِ السَّبَّابَةَ وَ دَوِّرْ مَا حَوْلَهُ وَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمِ سَبْعَ مَرَّاتٍ فِي السَّابِعَةِ فَضَمِّدْهُ وَ شُدَّهُ بِالسَّبَّابَة[17]

یعنی هنگامی که احساس جوش کردی انگشت اشاره را روی آن قرار بده و دور آن بچرخان و هفت مرتبه بگو لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمِ در مرتبه سوم آن را پانسمان کن با انگشت اشاره فشار بده.

 

نَمَش (کک و مک)

در فارسی همان کک و مک است. نقطه های قرمز یا قهوه ای رنگ است. سفید پوست ها وقتی در معرض آفتاب قرار می‌گیرند حالت نمش در پوست آن ها به وجود می‌آید.

ریختن نمک روی لقمه‌ی اول غذا

در روایت آمده است:

مَنْ ذَرَّ عَلَى أَوَّلِ لُقْمَةٍ مِنْ طَعَامِهِ الْمِلْحَ ذَهَبَ اللَّهُ عَنْهُ بِنَمَشِ‌ الْوَجْه‌[18]

یعنی کسی که روی اولین لقمه‌ی خود نمک بریزد خداوند کک و مک را از صورت او می‌برد.

پیشگیری کردن از کک و مک

وَ لَا تَدَلَّكْ بِمِئْزَرٍ وَ لَا خِرْقَةٍ فَإِنَّهُ يُورِثُ‌ النَّمَشَ‌ فِي الْوَجْهِ وَ الْبَثْرِ فِي الْبَدَن‌[19]

یعنی با شلوار یا پارچه صورت خود را کیسه نکش زیرا موجب کک و مک در صورت و بدن می‌شود.

بهتر این است که بعد از وضوء آب صورت را خشک نکنند.

شاید دلک اگر نباشد اشکال نداشته باشد یا اینکه اشکال آن کمتر است.


[1] مشکاه الانوار، طبرسی، ص486.
[2]مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج8، ص388.
[3]مکارم الاخلاق، طبرسی، ص77.
[4] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص77.
[5] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص384.
[6] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص384.
[7] الخصال، شیخ صدوق، ج1، ص250.
[8] اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج1، ص14.
[9] زاد المعاد، علامه مجلسی، ص329.
[10] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص77.
[11] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص77.
[12] المجازات النبویه، سید رضی، ص435.
[13] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص357.
[14] طب الرضا، امام رضا ع، ص31.
[15] تهذیب الاحکام، شیه طوسی، ج5، ص304.
[16] طب الرضا، امام رضا ع، ص31.
[17] طب الائمه، ابن سابور الزیات نیشابوری، ص38.
[18] المحاسن، برقی، ج2، ص593.
[19] مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج1، ص381.