«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شب‌ادراری، زیاد بیمار شدن کودک، جذام

 

شب‌ادراری

کودکان و گاهی بزرگ‌سالان مبتلا به شب‌ادراری می‌شوند.

در روایت آمده: «دو واحد سعد و یک واحد زعفران و هرکدام را جداگانه آسیاب کنید و فقط سعد را با یک گاز (پارچه ابریشم) نازک الک کنید و همه را باهم مخلوط‌کنید و با عسل کف گرفته‌شده خمیر درست کنید سپس آن را به شکل قرص و به‌اندازه یک پسته درست کنید و در ظرفی شیشه‌ای با زعفران بنویسید ﴿بسم الله الرحمن الرحيم ، إن الله يمسك السموات والارض أن تزولا ولئن زالتا إن أمسكهما من أحد من بعده إنه كان حليما غفورا﴾، ظرف را از این آیه پر کنید و یکی پس از دیگری سپس با آب سرد بشویید و در یک شیشه تمیز قرار دهید و یک پوست یا کاغذ بگیرید و با مداد این آیه و سوره حمد و سوره توحید را سه مرتبه و معوذتین و آیت‌الکرسی کما انزلت و آخر سوره حشر و آخر سوره بنی اسرائیل را بنویسید سپس بنویسید بسم الله الرحمن الرحيم ، ﴿إن الله يمسك السموات﴾، و بنویسید يا من هو هكذا لا هكذا غيرنا أمسك عن فلان بن فلان ما يجد من غلبة البول، و این عوذه روی زانو آویزان (بسته) شود اگر دختر باشد و اگر پسر باشد روی عانه یا روی آلت آویزان شود و از آن قرص‌ها موقع خواب یک عدد به همراه آن آب (همان آبی که از شستن آیات به دست آمد) به او بدهید و همچنین کمتر آب بنوشد (کمتر نوشیدن آب در طول شبانه‌روز) و وقتی این شب‌ادراری برطرف شد سریع این تعویذ را بردارید تا مبتلا به شاش‌بند نشود.»[1]

اگر عسل را پس از استخراج از کندو، حرارت دهند، روی آن کف جمع می‌شود و وقتی این کف را بگیرند به عسل باقی‌مانده عسل کف گرفته‌شده می‌گویند. امروزه عسل رایج در بازار عسل کف گرفته‌شده است. گفته می‌شود که بهتر است دمای عسل بالای ۶۰ درجه سانتی‌گراد نرود تا خواص آن حفظ شود ولی چون در بسیاری از داروهایی که در روایات آمده، عسل را در دماهای بالاتر حرارت می‌دهیم، عقیده ما این است که این کار خیلی اشکال ندارد. شاید گفته شود که بستن آیه بر عانه یا آلت اشکال دارد و بی‌احترامی است و یا ممکن است به‌وسیله ادرار نجس شود، باید گفت که می‌توان آیه را با یک پوشش مثل پلاستیک از نجس شدن حفظ کرد و در مورد بی‌احترامی به آیه هم باید گفت ازآنجاکه این توصیه امام است و این کار برای درمان است بنابراین اشکال ندارد. با توجه به روایت، این تعویذ باید با آلت یا عانه در تماس باشد نه اینکه با یک نخ متصل شود و خود تعویذ در محلی دورتر باشد.

 

زیاد بیمار شدن

در روایت تعبیر تواتر الوجع آمده که به معنی مریض یا دردمند شدن زیاد یا پشت سرهم است. در روایت آمده: «امیر مدینه به امام کاظم (ع) شکایت کرد از اینکه فرزندش پشت سرهم به بیماری یا درد مبتلا می‌شود، امام فرمودند این عوذه را بنویس در یک پوست یا کاغذ و در یک لوله نقره قرار بده و بر فرزند آویزان کن و خداوند به‌وسیله این عوذه هر بیماری را دفع می‌کند بسم الله اعوذ بوجهك العظيم وعزتك التي لا ترام وقدرتك التي لا يمتنع منها شئ من شر ما اخاف في الليل والنهار ومن شر الاوجاع كلها ومن شر الدنيا والآخرة وكل سقم أو وجع أو هم أو مرض أو بلاء أو بلية أو مما علم الله انه خلقني له ولم اعلمه من نفسي واعذنى يا رب من شر ذلك كله في ليلي حتى اصبح وفي نهاري حتى امسى وبكلمات الله التامات التي لا تجاوزهن بر ولا فاجر ومن شر ما ينزل من السماء وما يعرج فيها وما يلج في الارض وما يخرج منها وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين اسئلك يا رب بما سألك به محمد صلوات الله عليه وعلى أهل بيته حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو رب العرش العظيم اختم على ذلك منك يا بر يا رحيم باسمك اللهم الواحد الاحد الصمد صلى الله على محمد وآل محمد ادفع عني سوء ما اجد بقدرتك[2]

 

بیماری‌های پوستی

در مکاتب طبی مختلف بیماری‌های شاخص و سخت مختلف است، در طب امروزی بیماری‌های کشنده مانند سرطان را به‌عنوان به ماری‌های خاص و سخت می‌شناسند ولی در طب اسلامی بیماری‌های پوستی مانند پیسی را بیماری حاد می‌دانیم و در روایات تأکید فراوان بر بیماری‌هایی مانند جذام و پیسی و جنون و اختلال حرکتی شده است. هرچند این بیماری‌ها ممکن است باعث مرگ نشود ولی سبب زشت شدن ظاهر و مسخره شدن انسان و کم‌ارزش شدن او می‌شود.

 

جذام

دراین‌بین بیشتر از همه جذام موردتوجه است و از آن با تعبیر بیماری خبیث (بدخیم) یاد می‌شود و نیز وقتی در روایتی بخواهند از یک دارو تعریف کنند می‌گویند این درمان بیماری‌های زیاد ازجمله جذام است یا فلان امر پیشگیری از بیماری‌های زیاد ازجمله جذام است. همچنین در بسیاری از روایات برای بیان اجر زیاد یک عمل آن را با حج مقایسه می‌کنند برای مثال گفته می‌شود که فلان عمل معادل هشتاد حج است. این نوع مقایسه‌ها حکمتی دارد، در مورد جذام هم عامل ژنتیکی و هم عامل میکروبی باید وجود داشته باشد تا فرد به جذام مبتلا شود، ازاین‌رو اگر چیزی بتواند از جذام پیشگیری کند در حقیقت آن چیز از اختلالات ژنتیکی و نیز آسیب میکروب‌ها پیشگیری می‌کند و می‌تواند از بسیاری از بیماری‌های ژنتیکی و میکروبی پیشگیری کند. در روایات به خوردن شلغم برای پیشگیری از جذام توصیه‌شده و نیز توصیه‌شده سرماخوردگی درمان نشود تا از جذام پیشگیری شود. شاید بتوان گفت که شلغم بدن را در برابر آسیب میکروب‌ها مقاوم و ایمن می‌کند و سرماخوردگی از اختلالات ژنتیکی پیشگیری می‌کند. در روایت آمده: «لا تكرهوا الزكام فإنه أمان من الجذام»[3] یعنی «از سرماخوردگی بدتان نیاید زیرا ایمنی از جذام است.» امروزه حتی در اروپا هم سرماخوردگی را درمان نمی‌کنند. البته اگر سرماخوردگی با تب همراه شود، تب را باید درمان کرد.

به‌طورکلی پیشگیری از جذام آسان ولی درمان آن مشکل است و بهتر است در مورد پیشگیری از این بیماری به‌اندازه کافی دقت شود.

 

اولین پیشگیری از جذام نمک است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «عليكم بالابيضين الخبز والرقة يعنى الملح ... وان في الرقة امان من الجذام والبرص والجنون»[4] یعنی «بر شما باد دو سفید، نان و نمک، ... در نمک ایمنی از جذام و پیسی و جنون است.» متأسفانه امروزه تبلیغات منفی در مورد نمک می‌شود درحالی‌که در روایات فراوان توصیه‌شده که از نمک استفاده شود. البته بهترین نمک، نمک دریا و در مرتبه بعد نمک معدنی یا سنگ نمک است و این نمک‌های تصفیه‌شده در بازار یا خاصیت ندارد یا ضرر دارد. با توجه به روایت لازم نیست که نمک و نان باهم مصرف شود تا ایمنی از جذام و بیماری‌های دیگر باشد زیرا در روایت آمده در نمک ایمنی از این بیماری‌ها است.

 

دومین پیشگیری تره است، در روایت آمده: «سئل أبو عبد الله (ع) عن الكراث؟ - فقال: كله، فان فيه أربع خصال، يطيب النكهة، ويطرد الرياح، ويقمع البواسير، وهو أمان من الجذام لمن أدمنه»[5] یعنی «از امام صادق (ع) درباره تره سؤال شد، امام فرمودند تره بخورید زیرا چهار خاصیت دارد، دهان را خوش‌بو می‌کند و باد را طرد می‌کند و بواسیر را سرکوب می‌کند و برای کسی که به‌طور مداوم تره بخورد ایمنی از جذام است.»

 

سومین پیشگیری ناخن گرفتن است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «تقليم الأظفار يوم الجمعة يؤمن من الجذام والبرص والعمى وإن لم تحتج فحكها.»[6] یعنی «ناخن گرفتن در روز جمعه پیشگیری می‌کند از جذام و پیسی و کوری و اگر نیاز به ناخن گرفتن نداری کمی آن را بتراش.»

در روایت آمده: «لأنها مقيل الشيطان»[7] یعنی «(ناخن) محل خواب شیطان است.» و همچنین آمده: «إن أستر وأخفى ما يسلط الشيطان من ابن آدم أن صار أن يسكن تحت الأظافير.»[8] یعنی «پنهان‌ترین جایی که شیطان مخفی می‌شود این است که زیر ناخن‌ها ساکن می‌شود.»

 

چهارمین پیشگیری گرفتن سبیل است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «أخذ الشارب والأظفار من الجمعة إلى الجمعة أمان من الجذام.»[9] یعنی «گرفتن سبیل و ناخن‌ها هفته‌ای یک‌بار ایمنی از جذام است.»

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «أخذ الشارب من الجمعة إلى الجمعة أمان من الجذام.»[10] یعنی «گرفتن سبیل هفته‌ای یک‌بار ایمنی از جذام است.»


[1] مكارم الاخلاق، رضی الدين أبی نصر الحسن بن الفضل الطبرسی، ص۳۸۰.
[2] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۹۲.
[3] الخصال، شيخ صدوق، ص۲۱۰.
[4] الأصول الستة عشر، عدة محدثين، ص۱۲.
[5] المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۵۱۰.
[6] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۰.
[7] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۰.
[8] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۰.
[9] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۳، ص۴۱۸.
[10] من لا يحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۲۷.