«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تدابیر بعد از زایمان، بیماری‌های کودک

 

در جلسه قبل تدابیری مانند استفاده از صمغ جاوشیر و تحنیک معرفی شد، در این جلسه به ادامه این مباحث می‌پردازیم.

 

غذای کودک

امروزه در دنیا پذیرفته‌شده که بهترین غذا برای کودک همان شیر مادر است و روایاتی هم در این زمینه آمده است.

امام علی (ع) می‌فرمایند: «ما من لبن يرضع به الصبي أعظم بركة عليه من لبن أمه.»[1] یعنی «نیست شیری که به بچه داده شود و مبارک‌تر از شیر مادرش باشد.»

امروزه اگر مادر نتواند به بچه شیر دهد، شیر خشک یا شیر گاو را جایگزین می‌کنند ولی در گذشته استفاده از دایه مرسوم بوده است. متأسفانه امروزه از این روش استفاده نمی‌شود و بیشتر سراغ شیر خشک می‌روند و از طرفی شیر خشک مشکلاتی دارد ازجمله اینکه یکی از انواع شیر خشک که بسیار مورداستفاده هم قرار می‌گرفت بعد از سال‌ها معلوم شد که حاوی چربی خوک است. بهترین شیر که مناسب تغذیه نوزاد انسان باشد همان شیر زن است، البته باید توجه شود کسی که قرار است به بچه شیر دهد اخلاق خوب داشته باشد و یا دیوانه و احمق نباشد زیرا برخی خصوصیات از طریق شیر دادن منتقل می‌گردد.

در روایت آمده: «توقوا على أولادكم من لبن البغي من النساء والمجنونة، فإن اللبن يعدى.»[2] یعنی «بپرهیزید از شیر خانم بد (فاسد) و مجنون زیرا از راه شیر سرایت می‌کند.»

در روایت دیگر آمده: «انظروا من ترضع أولادكم فإن الولد يشب عليه.»[3] یعنی «نگاه کنید چه کسی به فرزندتان شیر می‌دهد زیرا فرزند به او شبیه می‌شود.»

در گذشته هم گاو و گوسفند و بز و شتر وجود داشت ولی همیشه تأکید به استفاده از شیر زن برای نوزاد شده است. از طرفی چون خصوصیات شیر دهنده به نوزاد منتقل می‌گردد و زنی که برای این کار انتخاب می‌شود باید ازنظر اخلاقی صلاحیت داشته باشد، پس استفاده از شیر حیوان از این نظر هم درست نیست چه‌بسا از طریق شیر، خصوصیات بدی به فرزند منتقل شود.

البته برای زیاد کردن شیر داروی شیر افزا هم وجود دارد که شامل تخم رازیانه، زیره، انیسون و تخم ترب است.

همچنین توصیه‌شده که از هر دو سینه به کودک شیر داده شود، در روایت آمده: «نظر إلي أبو عبد الله عليه السلام وأنا ارضع أحد بني محمدا أو إسحاق فقال: يا أم إسحاق لا ترضعيه من ثدي واحد وارضعيه من كليهما يكون أحدهما طعاما والآخر شرابا.»[4] یعنی «امام صادق (ع) من را دید درحالی‌که به یکی از فرزندانم شیر می‌دادم، امام فرمودند ای ام اسحاق از یک سینه به او شیر نده، از دو سینه به او شیر بده، یکی غذا و یکی نوشیدنی است.»

امام رضا (ع) می‌فرمایند: «الرضاع واحد وعشرون شهرا فما نقص فهو جور على الصبي.»[5] یعنی «شیر دادن بیست‌ویک ماه است و اگر کمتر شیر بدهند این ظلمی در حق بچه است.» البته معروف است که مدت شیر دادن دو سال است.

 

در طب جدید بعد از شش‌ماهگی می‌توان به بچه غذا داد ولی شاید از روایات ما چیز دیگری استفاده می‌شود و در ماه‌های اول حداقل سویق می‌توان داد.

پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اسقوا صبيانكم السويق في صغرهم، فان ذلك ينبت اللحم ويشد العظم.»[6] یعنی «به بچه‌های خود سویق بدهید در کوچکی، زیرا گوشت می‌رویاند و استخوان را محکم می‌کند.» در این روایت تعبیر صبیان آمده و صبی به معنی بچه کوچک و شیرخوار است و وقتی آمده در کوچکی به معنی ماه‌های اولیه است.

در روایت آمده: «أطعموا صبيانكم الرمان فانه أسرع لشبابهم.»[7] یعنی «به بچه‌های خود انار بدهید، زیرا زودتر جوان می‌شوند (رشد می‌کنند).»

 

ختنه کردن

در روایت آمده: «أَسْرِعُوا بِخِتَانِ أَوْلَادِكُمْ فَإِنَّهُ أَطْهَرُ لَهُمْ»[8] یعنی «عجله کنید در ختنه فرزندان پسر، زیرا این برای آن‌ها پاک‌تر است.»

پیامبر (ص) می‌فرمایند: «طهروا أولادكم يوم السابع فإنه أطيب وأسرع لنبات اللحم، وإن الأرض تنجس من بول الأغلف أربعين صباحا.»[9] یعنی «پاک کنید (ختنه کنید) فرزندانتان را در روز هفتم، زیرا زودتر جوش می‌خورد و زمین با ادرار کسی که ختنه نشده چهل روز نجس می‌شود.» با توجه به این روایت بهتر است که بعد از یک هفته نوزاد را ختنه کنند و اینکه نجاست ادرار کسی که ختنه نشده به‌راحتی از بین نمی‌رود، زیرا ادرار معمولی با تابش آفتاب یا شستن با آب از بین می‌رود و اگر ختنه نشده باشد تا چهل روز باقی می‌ماند.

 

پیشگیری از بیماری کودک

امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «ما من أحد في حد الصبي يتعهد في كل ليلة قراءة قل أعوذ برب الفلق وقل أعوذ برب الناس كل واحدة ثلاث مرات وقل هو الله أحد مائة مرة فإن لم يقدر فخمسين إلا صرف الله عز وجل عنه كل لمم أو عرض من أعراض الصبيان والعطاش وفساد المعدة وبدور الدم أبدا ما تعوهد بهذا حتى يبلغه الشيب فإن تعهد نفسه بذلك أو تعوهد كان محفوظا إلى يوم يقبض الله عز وجل نفسه.»[10] یعنی «نیست کسی در حد کودکی که در هر شب برای او (یا خودش) بخوانند سوره فلق و سوره ناس هرکدام سه مرتبه و سوره توحید صد مرتبه و اگر نتوانند پنجاه مرتبه، مگر اینکه خداوند کل آسیبی که از جن به می‌رسد را از بین می‌برد یا یک بیماری از بیماری کودکان و بیماری قند (دیابت) و خرابی معده و خون‌ریزی، تا وقتی‌که این را برایش بخوانند تا اینکه پیر شود و اگر خودش بخواند یا برایش خوانده شود محفوظ خواهد بود تا روزی که از دنیا برود.»

 

گریه زیاد کودک

برای کودکی که زیاد گریه می‌کند یا کسی که از خواب می‌پرد یا خانمی که از درد بی‌خوابی می‌کشد، این عوذه خوانده شود. ﴿فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا﴾[11] [12]

 

از خواب پریدن کودک

گاهی بچه باحالت ترس از خواب می‌پرد و گریه می‌کند و جیغ می‌کشد، در این مورد پیامبر (ص) می‌فرمایند: «اغسلوا صبيانكم من الغمر ، فإن الشيطان يشم الغمر فيفزع الصبي في رقاده ويتأذى به الكاتبان.»[13] یعنی «فرزندان خود را از باقی‌مانده غذا (در دست و دهان) بشویید زیرا شیطان (جن و شیطان) باقی‌مانده غذا را بو می‌کنند و به این دلیل بچه در خواب دچار ترس می‌شود و می‌پرد و دو ملک کاتب هم از این (بوی باقی‌مانده غذا) اذیت می‌شوند.» از این روایت و روایات مشابه دیگر می‌توان فهمید که پریدن در خواب معلول شیطان و جن است.

 

گرمی سر و آب دهان بچه

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «إذا بلغ الصبي أربعة أشهر فأحجمه في كل شهر في النقرة فإنها تجفف لعابه وتهبط الحرارة من رأسه وجسده.»[14] یعنی «هرگاه بچه چهارماهه شد او را هرماه در محل نقره (گودی پشت سر و بالای گردن) حجامت کنید، زیرا این آب دهان او را خشک می‌کند و گرمی سر و بدن او را کاهش می‌دهد.» شاید با توجه به ظاهر روایت گفته شود که از چهارماهگی باید هرماه حجامت کرد ولی در حقیقت مراد بیان حداقل فاصله بین حجامت‌ها است. اگر بچه چهارماهه باشد و آب دهان او زیاد باشد و سر و بدنش هم زیاد گرم باشد آنگاه باید حجامت نمود و فاصله هر حجامت تا حجامت بعدی باید حداقل یک ماه باشد یعنی فاصله حجامت بعدی می‌تواند بیشتر باشد ولی نباید زودتر از یک ماه حجامت بعدی انجام گیرد و اگر درمان شد نیاز به ادامه حجامت نیست. در روایات دیگری آمده که اگر رطوبت بدن بچه زیاد باشد، او در معرض ابتلا به فلج و کوری است. البته این حجامت برای بزرگ‌سالان نهی شده زیرا سبب فراموشی می‌شود.

 

عوذه‌ای مفید برای بچه کوچک

در روایت آمده: «وارد بر امام صادق (ع) شدم و عوذه‌ای برای فرزند کوچکشان می‌خواندند بسم الله اعزم عليك يا وجع ويا ريح كائنا ما كانت بالعزيمة التي عزم بها رسول الله صلى الله عليه وآله وعلى بن أبى طالب عليه السلام على جن وادي الصبرة فأجابوا واطاعوا لما اجبت واطعت خرجت عن ابن فلان ابن فلانة الساعة الساعة، سه مرتبه آن را خواندند.»[15]

با توجه به متن روایت، این عوذه خطاب به درد و باد یا درد متحرک است و نیز اشاره به قسم حضرت امیرالمؤمنین (ع) به جن دره صبره دارد، بنابراین این عوذه برای رفع جن مفید است. همچنین نگه‌داشتن کبوتر یا مرغ و خروس در خانه توصیه‌شده، زیرا جن مشغول به این حیوانات می‌شود و از کودکان دور می‌شوند. در روایت آمده: «اكثروا من الدواجن في بيوتكم يتشاغل بها الشياطين عن صبيانكم.»[16] یعنی «در خانه زیاد مرغ نگه‌دارید زیرا شیاطین به آن‌ها مشغول می‌شوند و از فرزندانتان دور می‌شوند.» البته بیشتر از همه نگهداری کبوتر توصیه‌شده است.

 

دردهای کودکان

دردهای کودکان مانند شکم‌درد یا سردرد یا پادرد که مخصوص کودکان باشد.

 

اولین درمان عوذه است، در روایت آمده: «به امام حسن عسکری (ع) نوشتند و شکایت کردند از بیماری فرزند خود که مبتلا به درد کودکان بود، امام فرمودند در یک کاغذی بنویس و بر او (بازو یا گردن) آویزان کن و او هم درمان شد، بسم الله العلي العظيم الحليم الكريم، القديم الذي لا يزول أعوذ بعزة الحي الذي لا يموت من شر كل حي يموت[17]

 

دومین درمان داروی شافیه است، در روایت آمده: «للارواح التي تصيب الصبيان من ام الصبيان والفزع الذي يصيب المرأة في نومها وهى حامل»[18] یعنی «برای بیماری‌های سختی که بچه‌ها را گرفتار می‌کند (مفید است) از جمله درد کودکان و فزع (پریدن در خواب) که زن در زمان بارداری دچار می‌شود.»


[1] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۰.
[2] تحف العقول، ابن شعبة الحراني، ص۱۰۵.
[3] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۴.
[4] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۰.
[5] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۰.
[6] المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۴۸۹.
[7] المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۵۴۶.
[8] دعائم الإسلام، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۱۲۴.
[9] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۳۵.
[10] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۲، ص۶۲۳.
[11] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۳۶.
[12] سوره کهف، آیه ۱۱ و ۱۲.
[13] مكارم الاخلاق، رضی الدين أبی نصر الحسن بن الفضل الطبرسی، ص۲۲۳.
[14] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۵۳.
[15] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۹۱.
[16] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۱۱۲.
[17] الدعوات، ابن هبة الله الرّاوندي، ص۲۰۱.
[18] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۱۲۴.