«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث درمان بواسیر

 

صحبت راجع به بیماری بواسیر است. بواسیر نر و بواسیر ماده که تفصیل آن ها را خواهیم خواند. آخرین چیزی که بواسیر را قطع می‌کند مریس است.

قطع بواسیر با مَریس

مریس به خصوص برای درد بواسیر مفید است. بواسیر نر نوعا با درد همراه است چون راه مدفوع را می‌بندد. بواسیر نر پنج الی هفت دانه است که تعدادی از آن ها از مقعد بیرون می‌آید. افرادی که مبتلا به بواسیر می‌شوند مجبورند که مدت زیادی در بیت الخلاء بنشینند تا تمام بواسیر از مقعد خارج بشود تا مدفوع بتواند خارج بشود. به همین جهت در روایات از آن به «اریاح البواسیر» تعبیر می‌کنند. اریاح در موارد درد استعمال می‌شود.

مریس در زبان عربی و استعمالات امروزی نانی است که در آب خیس می‌کنند. در ایران این غذا معمول نیست ولی در کشورهای عربی این غذا مرسوم است. نان را در آب و شکر تلیت می‌کنند.

در کتاب های لغت خرما یا نان ذکر شده است که بعد از خیسانده شدن به مدت یک شب در آب حل می‌کنند و به آن مریس می‌گویند. ممکن است به آب ماست یا شیر اضافه کنند. امروزه اگر مریس درست کنند به جای خرما به آن شکر اضافه می‌کنند.

در روایت آمده است:

كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّ بِي جُعِلْتُ فِدَاكَ أَرْيَاحَ الْبَوَاسِيرِ وَ لَيْسَ يُوَافِقُنِي إِلَّا شُرْبُ النَّبِيذِ قَالَ فَقَالَ لَهُ مَا لَكَ‌ وَ لِمَا حَرَّمَ‌ اللَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَسُولُهُ ص يَقُولُ لَهُ ذَلِكَ ثَلَاثاً عَلَيْكَ بِهَذَا الْمَرِيسِ الَّذِي تَمْرُسُهُ‌ بِالْعَشِيِّ وَ تَشْرَبُهُ بِالْغَدَاةِ وَ تَمْرُسُهُ بِالْغَدَاةِ وَ تَشْرَبُهُ بِالْعَشِيِّ فَقَالَ لَهُ هَذَا يَنْفُخُ الْبَطْنَ قَالَ لَهُ فَأَدُلُّكَ عَلَى مَا هُوَ أَنْفَعُ لَكَ مِنْ هَذَا عَلَيْكَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ قَالَ فَقُلْنَا لَهُ فَقَلِيلُهُ وَ كَثِيرُهُ حَرَامٌ فَقَالَ نَعَمْ قَلِيلُهُ وَ كَثِيرُهُ حَرَام[1]

 

پیرمردی نزد امام صادق (ع) آمد و عرض کرد من درد بواسیر دارم و هیچ چیزی مناسب من نیست مگر نبیذ امام به او سه مرتبه فرمود چرا چیزی که حرام است استفاده می‌کنی؟ بر تو باد مریس شب آن را در آب حل کن و صبح مصرف کن و در صبح آن را در آب حل کن و شب آن را مصرف کن پیرمرد عرض کرد مریس باعث نفخ شکم می‌شود امام فرمود بهتر از مریس به شما نشان می‌دهم بر تو باد دعا کردن زیرا دعا درمان هر بیماری است راوی پرسید آیا مقدار اندک از نبیذ حرام است؟ امام فرمود بله.

بنابراین مریس باید دو مرتبه در شبانه روز مصرف بشود. بیشتر داروهای اسلامی دو وعده ای هستند مانند وعده های غذا.

دعا در روایت مطلق است ولی بهتر دعاهای خاص بیماری است و بعد از آن دعاهای عام که وارد شده است و در مرحله بعد هر آنچه بر زبان جاری بشود.

ما عرض کردیم که مریس در شب خیسانده می‌شود و صبح آن را له می‌کنند ولی در روایت می‌فرماید که شب مریس را حل و له می‌کنی و صبح مصرف می‌کنی، بنابراین مسئله خیساندن مطرح نیست. شاید حل کردن در آب کار مشکلی است. شاید «تمرسه» کنایه از خیساندن باشد نه اینکه به معنای حل کردن باشد. البته این خلاف ظاهر است.

خیلی از درمان ها امروز الکل دارد یا اینکه از خاک است یا از پی خوک است یا از استخوان مرده است. آیا مصرف این داروها وجه حلیت دارد؟ امام می‌فرماید تو را چه به حرام؟

اگر از داروهای شیمیایی استفاده می‌کنند و می‌خواهند با داروی اسلامی خود را درمان کنند قاعده این است که داروی اسلامی استفاده کنند و داروی شیمیایی را آرام آرام ترک کنند زیرا روایت می‌فرماید:

عَوِّدْ بَدَنَكَ‌ مَا تَعَوَّد[2]

یعنی بدنت را به آنچه عادت کرده رفتار کن

چیزی که بدن به آن عادت کرده است حتی اگر عادت بدی باشد را باید کم کم ترک کرد. مانند حرمت خمر که تدریجی تشریع شده است.

ترک کردن وعده ناهار تدریجی ندارد، شاید بشود که در روزهای اول به جای ناهار از آجیل مثلا استفاده کرد ولی امام می‌فرماید:

تَغَدَّ وَ تَعَشَّ وَ لَا تَأْكُلْ‌ بَيْنَهُمَا شَيْئاً [3]

صبحانه و شام بخور و بین آن دو هیچ چیز مصرف نکن.

درمان با مریس خیلی آسان و درمان خوبی است. عرض کردم در کشورهای عربی یا با شکر مخلوط می‌کردند یا با خرما درست می‌کردند.

به نظر بنده در مریس باید خرما را در آب حل‌کنند و نان را در آن تلیت‌کنند.

اگر نان را در آب بگذارند و تا صبح بمانند به آن «کامِخت» می‌گویند. غذایی که حضرت یوسف در زندان مصرف می‌کرد. در زندان فقط نان داشت و از نان خوردن عاجز شد و خداوند به او این غذا را آموخت.

از لحن روایت استفاده می‌شود که مریس را تا زمانی که بواسیر خوب بشود باید مصرف کرد. یا اینکه از مریس به عنوان مسکن استفاده می‌شود نه اینکه درمان باشد. به همین جهت جزو مواردی آوردیم که درد را قطع می‌کند. البته مریس نفاخ است چون امام نفاخ بودن مریس را رد نکردند و خرما و آب هم مسهل است و رطوبت بدن را زیاد می‌کند.

درمان بواسیر

زنیان و مغز گردو

نباید هیچ خانه ای از این دارو خالی باشد. فوائد آن ضروری و زیاد است. البته افرادی که طبع گرم دارند باید چیز سرد با آن مصرف کنند.

أَرْبَعَةُ أَشْيَاءَ تَجْلُو الْبَصَرَ وَ تَنْفَعُ وَ لَا تَضُرُّ فَقِيلَ لَهُ مَا هِيَ فَقَالَ السَّعْتَرُ وَ الْمِلْحُ وَ النَّانْخَواهُ وَ الْجَوْزُ إِذَا اجْتَمَعْنَ فَقِيلَ لَهُ وَ لِأَيِّ شَيْ‌ءٍ تَصْلُحُ هَذِهِ الْأَرْبَعَةُ إِذَا اجْتَمَعْنَ فَقَالَ النَّانْخَواهُ وَ الْجَوْزُ يُحْرِقَانِ الْبَوَاسِيرَ وَ يَطْرُدَانِ الرِّيحَ[4]

یعنی چهار چیز بینایی را جلا می‌دهد و نفع دارند و ضرر ندارند عرض شد آن چهار چیز چیست؟ فرمود آویشن و نمک زمانی که جمع شوند و زنیان و مغز گردو زمانی که جمع بشوند عرض شد چه فوائدی دارند؟ فرمود زنیان و گردو بواسیر را می‌سوزانند و باد را طرد می‌کنند.

در این روایت صحبت از درمان است زیرا می‌فرماید بواسیر سوزانده می‌شود. سبب خشک شدن بواسیر نر می‌شود و بعد می‌افتد و از بین می‌رود. شاید سوزاندن به معنای سوزانده شدن بواسیر ماده هم باشد مانند زخمی که آن را می‌سوزانند.

می‌گویند گرم مزاج ها نباید چیزهای گرم مصرف کنند. ولی معلوم نیست که درست باشد چون دیده ایم که افراد گرم مزاج چیزهای گرم مصرف کنند خوب است. مانند افرادی که در مکان های گرمسیر هستند غالبا صفراوی هستند و خرما هم زیاد می‌خورند.

معلوم می‌شود افرادی که در مکان های گرمسیر هستند غذاهای گرم هم باید بخورند. یا ماهی که خیلی گرم است در مکان سرد سیر زیاد است. در قطب غیر از ماهی چیز دیگری پیدا نمی‌شود. باید روی این موارد تحقیق بشود. گیلاس سرد ترین میوه است ولی در خراسان قرار دارد. خرما در گرمای تابستان میرسد.

بنده نمی‌گویم این مطلب صد در صدی است بلکه جای کار دارد. چون ما قانونی هم داریم که گرم با سرد و سرد با گرم درمان می‌شود.

داروی ترکیبی برای درمان بواسیر

كَانَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع كَثِيراً مَا يَأْمُرُنِي بِاتِّخَاذِ هَذَا الدَّوَاءِ وَ يَقُولُ إِنَ‌ فِيهِ‌ مَنَافِعَ‌ كَثِيرَةً وَ لَقَدْ جَرَّبْتُهُ فِي‌ الْأَرْيَاحِ وَ الْبَوَاسِيرِ فَلَا وَ اللَّهِ مَا خَالَفَ تَأْخُذُ هَلِيلَجَ أَسْوَدَ وَ بَلِيلَجَ وَ أَمْلَجَ أَجْزَاءً سَوَاءً فَتَدُقُّهُ وَ تَنْخُلُهُ بِحَرِيرَةٍ ثُمَّ تَأْخُذُ مِثْلَهُ لَوْزاً أَزْرَقَ وَ هُوَ عِنْدَ الْعِرَاقَيْنِ مُقْلٌ أَزْرَقُ فَتَنْقَعُ اللَّوْزَ فِي مَاءِ الْكُرَّاثِ حَتَّى يُمَاثَ فِيهِ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً ثُمَّ تَطْرَحُ عَلَيْهَا هَذِهِ الْأَدْوِيَةَ وَ تَعْجِنُهَا عَجْناً شَدِيداً حَتَّى يَخْتَلِطَ ثُمَّ تَجْعَلُهُ حَبّاً مِثْلَ الْعَدَسِ وَ تَدْهُنُ يَدَكَ بِالْبَنَفْسَجِ أَوْ دُهْنِ خَيْرِيٍّ أَوْ شَيْرَجٍ لِئَلَّا يَلْتَزِقَ ثُمَّ تُجَفِّفُهُ فِي الظِّلِّ فَإِنْ كَانَ فِي الصَّيْفِ أَخَذْتَ مِنْهُ مِثْقَالًا وَ إِنْ كَانَ فِي الشِّتَاءِ مِثْقَالَيْنِ وَ احْتَمِ مِنَ السَّمَكِ وَ الْخَلِّ وَ الْبَقْلِ فَإِنَّهُ مُجَرَّب[5]

یعنی امام رضا بسیار به من این دواء را سفارش می‌کرد و می‌فرمود در این دارو منافع زیادی دارد. راوی می‌گوید در التهابات و دردهای بواسیر این دارو را تجربه کردم به خدا قسم جواب داد هلیله سیاه و بلیله و آمله به مقدار مساوی آسیاب و الک می‌شوند با یک پارچه (مانند گاز کنایه از بسیار نرم شدن است و خوب آسیاب بشوند) هم اندازه هر کدام لوز ازرق که نزد عراقی ها مقل ازرق را در آب تره قرار می‌دهی تا اینکه سی شب در آن آب بماند(بعد از سی شب مقل ازرق در آب تره حل می‌شود و چیزی از آن باقی نمی ماند مقدار آب باید طوری باشد که روی مقل را بگیرد و نباید مقل آسیاب شده باشد) سپس سه دارو روی آن ریخته می‌شود و خوب ورز داده شود تا خوب مخلوط بشوند و تبدیل به قرص می‌کنی مانند دانه عدس و دستت را با روغن بنفشه یا روغن شب بو یا روغن کنجد چرب می‌کنی تا به دست نچسبد سپس در سایه خشک می‌شود و اگر در تابستان است یک مثقال و اگر در زمستان است دو مثقال مصرف می‌کنی و زمان مصرف این دارو از ماهی و سرکه و سبزیجات پرهیز کن و این داروی تجربه شده است.

بعض از مقل ها که تقلبی هستند در آب حل نمی‌شوند و تبدیل به لجن می‌شوند. بنابراین مقل خوب این است که مانند قند در آب حل بشود.

تره نباید شسته بشود، و این راز این دارو است. اگر شسته بشود فقط تفاله تره می‌ماند.

تره باید در هاونگ های سنگی بزرگ کوبیده بشود و یا با چرخ گوشت له بشود و یا با سبزی خورد کن له بشود و بعد از یکی دو ساعت با دست فشار داده بشود آب آن خارج می‌شود و شامل تمام تره ها می‌شود و شاید تره کوهی از همه بهتر باشد.

هلیله با بلیله فرق می‌کند. برخی بلیله را به جای هلیله کابلی می‌گیرند در حالیکه بلیله گرد و صاف است ولی دم دارد مشخصه آن دم آن است. آمله هم از همین سنخ است ولی ریز تر است و بدون هسته باید باشد له شده است مانند آلویی که هسته آن را در آوردند به آن شکل است.

امام وقتی می‌فرماید این دارو منافع زیاد دارد یعنی واقعا زیاد دارد.

امام نفرمود این دارو برای چه چیز مفید است. ولی تجربه ما هم همین است. سوراخ قلب، مشکل دریچه مترال و مشکل خونریزی در بدن و مشکل کم خونی در بدن را درمان می‌کند و برای بواسیر هم مفید است. اگر بگویم درمان کل بیماری ها یا بیشتر بیماری ها است گزاف نگفته ام. ما به این دارو قرص خون می‌گوییم. سولفات اسید و آهن که می‌خورند بسیار ضرر دارد. می‌توانند از

چهار چیز طبائع چهار گانه را تعدیل می‌کنند مانند انار سورانی و خرمای مَشان و سیب لبنانی و انگور رازقی و گمان من این است که قرص خون نیز طبائع را تعدیل می‌کند و مثلا اگر شخصی زیادی خون هم داشته باشد با خوردن قرص خون، حجم خون او تنظیم می‌شود. قرص خون درمان اصلی سرطان خون است. حتی برای افرادی که سرطان توده ای دارند نیز درمان است.

 

سوال: درمان بیماری ایدز چیست؟

جواب: بیماری ایدز قدرت دفاعی بدن را پایین می‌آورد به نظر می‌رسد بهترین درمان آن داروی امام کاظم است و قرص خون هم برای آن ها مفید است. در بیماری ایدز گلبول های سفید خاصیت خودشان را از دست می‌دهند بلکه حتی به بدن حمله می‌کنند. داروی حضرت محمد هم بسیار موثر است.


[1] الکافی، کلینی، ط اسلامیه، ج6، ص413.
[2] فقه الرضا، امام رضا ع، ص340.
[3] المحاسن، برقی، ج2، ص420.
[4] مکارم الاخلاق، طبرسی، ص191.
[5] طب الائمه، ابن سابور الزیات، ص102.