«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
94/10/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ادامه بحث قرقر شکم – شوصه – آب زرد(سیروس کبدی) - دُبَیله
ادامه بحث درمان قرقر شکم
عرض شد شربت امام صادق (ع) برای قرقر شکم بسیار مفید است و میتواند جایگزین نوشابه ها و شربت های صنعتی و مواد شیمیایی بشود. میتوان این شربت را همانطور که در روایتِ شربت امام رضا (ع) آمده است با آب حل کرد و نوشید.
عسل و سیاهدانه
عسل و سیاهدانه یک درمان عام است به خصوص در مورد بیماری های شکم. در روایتی آمده است:
شَكَا ذَرِيحٌ الْمُحَارِبِيُّ قَرَاقِرَ فِي بَطْنِهِ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَ تُوجِعُكَ؟ قَالَ نَعَمْ قَالَ مَا يَمْنَعُكَ مِنَ الْحَبَّةِ السَّوْدَاءِ وَ الْعَسَلِ لَهَا؟[1]
یعنی ذریح از قرقر شکم به امام صادق (ع) شکایت کرد امام فرمود آیا شکم تو درد میکند؟ حضرت فرمود چه چیزی شما از سیاهدانه و عسل برای آن استفاده نمیکنی؟
پیامبر میفرماید:
فِي الْحَبَّةِ السَّوْدَاءِ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّام[2]
یعنی در سیاهدانه درمانی از تمام بیماری ها مگر مرگ است.
عسل هم درمان همه بیماری ها است که ان شاء الله خواهیم خواند. بنابراین اگر این دو باهم جمع بشوند حتما درمان است.
قانون این است که ناشتا مصرف بشود و بهترین زمان ناشتا است و عسل به اندازه یک قاشق مربا خوری که به آن «مَلعقه» گفته میشود و سیاهدانه به مقدار هفت دانه باشد و آسیاب نشده به طوری که بشود شمارش کرد و بدون آب باید مصرف شود.
این بهترین حالت است ولی روایت مطلق است و به هر اندازه و به هر شکل چه آسیاب شده و چه سالم میتوان مصرف کرد. ولی روایاتی وجود دارد که فرموده است سیاهدانه آسیاب نشود و عدد سیاهدانه فرد باشد و بهترین آن هفت است.
سیاهدانه برای خانم های باردار سبب سقط میشود.
امیر مدینه به امام صادق شکایت کرد و امام فرمود عسل و سیاهدانه استفاده کن و فردی در مجلس حاضر بود و عرض کرد از رسول خدا به ما رسیده است و ما استفاده کردیم و نفع نبردیم و حضرت فرمود این دارو برای اهل ایمان نافع است.
بنابراین باید روی اعتقاد دارو تجویز کنیم بعضی با دعا درمان میشوند ولی بعضی با داروهای پیچیده درمان میشوند زیرا همین پیچیدگی دارو در درمان افرادی که اعتقاد زیادی ندارند تاثیر میگذارد.
روایت دیگری داریم :
شَكَا رَجُلٌ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع فَقَالَ إِنَّ بِي قَرْقَرَةً لَا تَسْكُنُ أَصْلًا وَ إِنِّي لَأَسْتَحْيِي أَنْ أُكَلِّمَ النَّاسَ فَيُسْمَعَ مِنْ صَوْتِ تِلْكَ الْقَرْقَرَةِ فَادْعُ لِي بِالشِّفَاءِ مِنْهَا فَقَالَ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاةِ اللَّيْلِ فَقُلْ اللَّهُمَّ مَا عَلِمْتُ مِنْ خَيْرٍ فَهُوَ مِنْكَ لَا حَمْدَ لِي فِيهِ وَ مَا عَلِمْتُ مِنْ سُوءٍ فَقَدْ حَذَّرْتَنِيهِ فَلَا عُذْرَ لِي فِيهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَتَّكِلَ عَلَى مَا لَا حَمْدَ لِي عَلَيْهِ أَوْ آمَنَ مَا لَا عُذْرَ لِي فِيه[3]
یعنی مردی به امام رضا (ع) از شکایت کرد که قرقر شکم من اصلا ساکن نمیشود و از اینکه با مردم صحبت کنم حیا میکنم چون اگر صدای شکم من را بشنوند خجالت میکشم و برای من دعا کن امام فرمود بعد از نماز شب بگو اللَّهُمَّ مَا عَلِمْتُ مِنْ خَيْرٍ فَهُوَ مِنْكَ لَا حَمْدَ لِي فِيهِ وَ مَا عَلِمْتُ مِنْ سُوءٍ فَقَدْ حَذَّرْتَنِيهِ فَلَا عُذْرَ لِي فِيهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَتَّكِلَ عَلَى مَا لَا حَمْدَ لِي عَلَيْهِ أَوْ آمَنَ مَا لَا عُذْرَ لِي فِيه
این دعائی است برای قرقر شکم که باید بعد از نماز شب خوانده بشود.
قانونی داریم که از روایات استفاده میشود که هر بیماری درمان های متعددی دارد زیرا همه، تمکن از همه داروها ندارند و در جاهای مختلفی زندگی میکنند و اعتقادات متفاوتی دارند.
بنده عقیده دارم که در درمان، دعاء مقدم است.
در اول جلد سه بحث کرده ایم که بیماری ارتباط به گناه و غفلت و بی توجهی و ظلم و امثال این ها دارد. خداوند وقتی شخصی را بیمار میکند از او چیزی میخواهد. بدون سبب شخص بیمار نمیشود. بنابراین در این راستا درمان تعریف میشود.
وقتی انسان بیمار میشود باید ببیند که چه چیز ابتداء به ذهن او خطور میکند. اگر دعا و استغفار به ذهن او خطور کند اعتقاد سالم دارد ولی اگر دارو و دکتر به ذهن او خطور کند اعتقاد سالمی نیست.
شرائط کلی برای دعا داریم که چه دعاهایی مستجاب میشود و چه دعاهایی مستجاب نمیشود. مثلا مردم دعا میکنند که روزی آن ها زیاد بشود ولی مستجاب نمیشود و دست هم بر نمیدارند و شک هم نمیکنند بنابراین احتمال عدم استجابت در تمام دعاها وجود دارد. دعاهای طبی هم اینطور هستند.
برخی میگویند که دعاها شاید برای مردم بد بینی بیاورد ولی این حرف درست نیست زیرا مردم از داروی شیمیایی خیلی بد دیده اند ولی بازهم دنبال آن میروند زیرا ناچارند.
البته اگر فرد توجیه بشود و درباره علل عدم استجابت دعا با او صحبت بشود بهتر است. اگر بفهمد اعتقاد غلط و لقمه حرام و مصلحت و امثال این ها میتواند در دعاء تاثیر بگذارد تاثیرش بیشتر خواهد بود.
چون غربی ها تبلیغات زیاد کرده اند در زمان بیماری علماء ما به فکر درمان در خارج میافتند و به فکر دعاء کردن نیستند چه رسد به مردم عادی.
روایت دیگری میفرماید:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَجِدُ وَجَعاً فِي بَطْنِي فَقَالَ وَحِّدِ اللَّهَ فَقُلْتُ مَا ذَا أَقُولُ قَالَ تَقُولُ يَا اللَّهُ يَا رَبِّي يَا رَحْمَانُ يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ اشْفِنِي وَ عَافِنِي مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ فَإِنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ أَتَقَلَّبُ فِي قَبْضَتِكَ للمغص و النفخ في البطن
بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي اتَّخَذَ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا وَ كَلَّمَ مُوسى تَكْلِيماً وَ بَعَثَ بِالْحَقِّ مُحَمَّداً نَبِيّاً ثُمَّ قُلْ يَا رِيحُ اخْرُجِي بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى ثَلَاثَ مَرَّات[4]
یونس بن یعقوب به امام صادق(ع) عرض میکند که شکم درد دارم امام فرمود توحید خداوند بگو عرض کرد چگونه بگویم امام فرمود يَا اللَّهُ يَا رَبِّي يَا رَحْمَانُ يَا رَبَّ الْأَرْبَابِ يَا سَيِّدَ السَّادَاتِ اشْفِنِي وَ عَافِنِي مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ فَإِنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ أَتَقَلَّبُ فِي قَبْضَتِكَ
مضمون دعاء این است که برای همه بیماری ها مفید است و اختصاص به شکم درد ندارد.
درمان بیماری «شوصه»
افرادی که به درمان مشغول هستند باید به این ریزه کاری ها تسلط داشته باشد. مثلا شخصی میگوید دنده هایم درد میکند بدون اینکه ریه درد کند یا میگوید پرده سینه و دیافگرام مشکل پیدا کرده است یا قسمتی از سینه یا کمر قولنج میکند، این ها چگونه درمان میشود؟ روایات به این گونه بیماری ها «شوصه» میگویند. در لغت آمده است:
والشَّوْصةُ: رِيحٌ تأْخذ الإِنسان فِي لَحْمِه تَجُول مرَّة هَاهُنَا وَمَرَّةً هَاهُنَا [5]
یعنی بادی است که در گوشت انسان میافتد و جا به جا میشود.
چیزی که به آن درد متحرک میگویند. به این مورد باد میگویند. بعضی میگویند:
هو ورم فی الحجاب المستبطن لاضلاع الصّدر[6]
یعنی ورم پرده دیافاگرام و پرده سینه ای است که ما بین شکم و سینه قرار دارد.
از روایت استفاده میشود که باد جای مشخص ندارد ولی ورم پرده جای مشخص دارد. و شاید قولنج باشد که در اطراف سینه ها احساس میشود.
درمان شوصه داروی جامع امام رضا (ع) با آب زعفران است که باید روی محل بمالند.
پهلو در قسمت خاصره است. از دنده ها تا لگن و کل پهلو که شامل دنده ها میشود جنب گفته میشود. ولی شوصه بیشتر در طرف جلوی بدن یا دنده ها است. گاهی چیزی گیر میکند یا قولنج میکند یا سفت میشود یا عصب درگیر میشود به آن شوصه میگویند.
روایتی داریم:
قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي أَجِدُ مِنْ هَذِهِ الشَّوْصَةِ وَجَعاً شَدِيداً فَقَالَ لَهُ خُذْ حَبَّةً وَاحِدَةً مِنْ دَوَاءِ الرِّضَا ع مَعَ شَيْءٍ مِنْ زَعْفَرَانٍ وَ اطْلِ بِهِ حَوْلَ الشَّوْصَةِ قُلْتُ وَ مَا دَوَاءُ أَبِيكَ قَالَ الدَّوَاءُ الْجَامِعُ وَ هُوَ مَعْرُوفٌ عِنْدَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ قَالَ فَذَهَبْتُ إِلَى أَحَدِهِمَا وَ أَخَذْتُ مِنْهُ حَبَّةً وَاحِدَةً فَلَطَخْتُ بِهِ مَا حَوْلَ الشَّوْصَةِ مَعَ مَا ذَكَرَهُ مِنْ مَاءِ الزَّعْفَرَانِ فَعُوفِيتُ مِنْهَا[7]
یعنی به امام جواد عرض کردم من به خاطر بیماری شوصه درد زیادی احساس میکنم فرمود یک دانه از داروی امام رضا (ع) با مقداری زعفران دور و اطراف محل درد بمال عرض کردم داروی پدرت چیست؟ فرمود داروی جامع که معروف است نزد فلان و فلان و نزد یکی از این ها رفتم و یک دانه گرفتم و دور محل درد را مالیدم به همراه آب زعفران سپس از آن درد عافیت یافتم.
بنابراین از این روایت استفاده میشود دردِ شوصه جای مشخص دارد و درد متحرک نیست.
این دارو برای همه قولنج ها خوب است. برای افرادی که قولنج کمر و پا دارند، پا گیر میکند یا کمر درد میگیرد یا جلوی سینه گیر میکند یا درد میگیرد این دارو مفید است.
شاید از کلمه «اطل» استفاده بشود که نیاز به مقداری آب داشته باشد. چون داروی جامع و زعفران هر دو حالت جامد دارند و نمیشود که آن ها را مالش داد. شاید مراد از زعفران همان زعفران دم کرده باشد که با مقداری آب همراه است. البته در آخر روایت هم آب زعفران آمده است.
درمان آب زرد (سیروس کبدی)
امروزه به این بیماری «سیروس کبدی» گفته میشود. که در روایات به «الحَبَن» یا «ماءُ الاصفر» تعبیر شده است. کبد آب میآورد و این آب شکم را پر میکند تا جائی که شکم ورم میکند و سفت میشود. درمان آن سخت است ولی در طب اسلامی درمان دارد.
الحَبَنُ: داءٌ يأْخذ فِي الْبَطْنِ فيعظُم مِنْهُ ويَرِمُ وَصَاحِبُهُ يَرْشَحُ رَشْحاً مُنْتِناً[8]
یعنی بیماری است که شکم از آن بزرگ و سفت میشود و ورم میکند و از صاحب آن بیماری آبی بد بو خارج میشود.
علت این بیماری در جلد اول بحث شده است که نوشیدن خون و ایستاده نوشیدن آب در شب و نوشیدن آب بعد از حمام و پوشیدن شلوار در حال ایستاده علت های این بیماری است.
روایتی داریم که میفرماید:
وَ إِذَا أَرَدْتَ لُبْسَ السَّرَاوِيلِ فَلَا تَلْبَسْهُ مِنْ قِيَامٍ فَإِنَّهُ يُورِثُ الْحَبَنَ وَ هُوَ الْمَاءُ الْأَصْفَرُ [9]
و هنگامی که خواستی شلوار بپوسی ایستاده نپوش زیرا سبب بیماری سیروس کبدی میشود.
پیشگیری از این بیماری آسان است ولی درمان آن قدری سخت است. کبد شروع به ترشح میکند و به شکم میریزد و مجبور میشوند تا سوراخ کنند.
روایتی میفرماید:
وَ رَأَى [النَّبِيُّ ص] أَبَا أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيَّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَلْتَقِطُ نُثَارَ الْمَائِدَةِ فَقَالَ ص بُورِكَ لَكَ وَ بُورِكَ عَلَيْكَ وَ بُورِكَ فِيكَ [فَقَالَ أَبُو أَيُّوبَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ غَيْرِي قَالَ نَعَمْ مَنْ أَكَلَ مَا أَكَلْتَ فَلَهُ مَا قُلْتُ لَكَ] ثُمَّ قَالَ مَنْ فَعَلَ هَذَا وَقَاهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ الْمَاءِ الْأَصْفَرِ [وَ الْحُمْقِ][10]
یعنی پیامبر ابو ایوب را دید که خورده ریزه های سفره را جمع میکند فرمود برای شما و بر شما و در شما مبارک است عرض کرد فقط این برکت برای من است؟ فرمود بله هر شخص کار شما را انجام دهد و بخورد آنچه شما خورده ای برای او هم برکت است سپس فرمود کسی که این کار را انجام دهد از جنون و جذام و پیسی و سیروس کبدی و احمق شدن امان مییابد.
بهترین درمان بیماری سیروس کبدی مرکب یک است که در اینجا اشاره شده است. چیزی که در اینجا اشاره شده است نوشتن آیه الکرسی روی شکم است:
قَامَ إِلَيْهِ آخَرُ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنَ فِي بَطْنِي مَاءً أَصْفَرَ فَهَلْ مِنْ شِفَاءٍ فَقَالَ نَعَمْ بِلَا دِرْهَمٍ وَ لَا دِينَارٍ وَ لَكِنِ اكْتُبْ عَلَى بَطْنِكَ- آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ تَغْسِلُهَا وَ تَشْرَبُهَا وَ تَجْعَلُهَا ذَخِيرَةً فِي بَطْنِكَ فَتَبْرَأُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَفَعَلَ الرَّجُلُ فَبَرَأَ بِإِذْنِ اللَّه[11]
شخصی به حضرت امیر عرض کرد در شکم خود آب زرد دارم آیا درمانی برای آن وجود دارند فرمود بله نه درهم و نه دینار میخواهد ولی روی شکم خود آیت الکرسی بنویس و آن را بشوی و بنوش و ذخیره در شکم خود قرار بده و خوب میشوی آن مرد این کار را انجام داد و خوب شد.
با زغفران یا تربت نوشته بشود.
برای مردم آن زمان معلوم بوده است که ائمه طب میدانند و از بیماری های خود سوال میکردند.
روایت دیگری میفرماید:
يَا عَلِيُّ مَنْ كَانَ فِي بَطْنِهِ مَاءٌ أَصْفَرُ «7» فَلْيَكْتُبْ عَلَى بَطْنِهِ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ لْيَشْرَبْهُ فَإِنَّهُ يَبْرَأُ بِإِذْنِ اللَّه[12]
ای علی کسی که مبتلا به سیروس کبدی است روی شکمش آیه الکرسی بنویسد و آب آن را بنوشد ان شاء الله خوب میشود.
سختی آن برای طب شیمیایی و سنتی است. ولی در طب اسلامی با همین مرکب یک فورا خوب میشوند.
ورم شکم و سفت شدن آن و زردی شدید صورت و ترشح آب بد بو و عدم خوردن غذا و استفراغ از علائم سیروس کبدی است که امروزه شکم را سوراخ میکنند و آب را خارج میکنند.
مرکب یک ریشه ای درمان میکند و سنای مکی و طریفل که خشک کننده هستند آب را خشک میکنند.
درمان بیماری «دُبَیله»
خیلی معلوم نیست که دبیله چیست؟
داء في الجوف او هي خراج ودمل كبير يظهر في الجوف فيقتل صاحبها غالبا[13]
یعنی مرضی است در درون یا کیسه و دملی است بزرگ که در درون ظاهر میشود و غالبا کشنده است.
بعضی هم گفته اند که طاعون است. و بعضی میگویند «ذات الجنب» است.
به اعتقاد بنده دبیله، بیماری آپاندیس است.
دو سه چیز کشنده است. یکی از آن ها کیسه آب است که منشا آن مدفوع سگ است که مثلا روی سبزی باشد. با خوردن سبزی این کیسه آب در بدن به وجود میآید و بزرگ میشود. تا وقتی که منفجر نشود خطری ندارد ولی اگر منفجر بشود پخش میشود و کشنده است. یکی هم طاعون است که کشنده است. و دیگری «کفکیره» است، دملی است که سوراخ سوراخ و پهن است و یکی دیگر هم آپاندیس است.
اخیرا فائده آپاندیس را متوجه شده اند. مانند فیوز خانه است. اگر فیوز نباشد وسائل برقی آسیب میبینند. آپاندیس هم یک هشداری میدهد که روده ها در معرض تلف هستند که باید درمان بشوند.
علت ابتلا به آپاندیس در روایات ذکر شده است ولی در روایات جدید این را نمیدانند. خوردن غذاهایی که لای دندان ها است موجب آپاندیس میشود.
بیماری آپاندیس در گذشته شایع بوده است و جزء بیماری های زشت بوده است و نوعا دشمنان اهل بیت مبتلا به این بیماری میشوند و میمیرند.
روایتی است درباره افرادی که قصد داشتند پیامبر را به قتل برسانند در گردنه «عَقبه» سنگ هایی سرازیر کردند تا شتر پیامبر رَم کنند و در دره سقوط کند و تنها کسی که آن ها را دید حذیفه بود:
قال حذيفة يا رسول الله أ لا تقتلهم فقال يكفيناهم الله بالدبيلة [14]
یعنی حذیفه عرض کرد یا رسول الله آیا آن ها را نمیکشی؟ فرمود خداوند آن ها را به دبیله گرفتار خواهد کرد.
از روایت استفاده میشود که بیماری دبیله کشنده است.
درمان با عسل و سیاهدانه
درمان بیماری دبیله سخت است ولی درمان آن همان پنجاه گرم عسل به همراه بیست و یک دانه سیاهدانه درمان قطعی آپاندیس است.
درمان با شافیه
درمان آن علاوه بر عسل و سیاهدانه، شافیه است که مرکب هفت از مرکبات اسلامی است. در روایت آن چنین آمده است:
فَإِنَّهُ لِلْفَالِجِ الْعَتِيقِ وَ الْحَدِيثِ وَ هُوَ لِلَّقْوَةِ الْعَتِيقَةِ وَ الْحَدِيثَةِ وَ الدُّبَيْلَةِ مَا حَدَثَ مِنْهَا وَ مَا عَتَق[15]
یعنی برای فلج کهنه و جدید و کج شدن دهان و چشم و صورت چه کهنه و چه تازه مفید است و برای دبیله چه کهنه و چه تازه مفید است.
طبق این روایت معلوم میشود که دبیله میتواند کهنه باشد ولی در طب امروزی میگویند آپاندیس نمیتواند کهنه باشد و اگر به سرعت عمل نشود کشنده خواهد بود.
پیشگیری از دبیله
سداب
مَنْ أَكَلَ السَّدَابَ وَ نَامَ عَلَيْهِ نَامَ آمِناً مِنَ الدُّبَيْلَةِ وَ ذَاتِ الْجَنْب[16]
یعنی کسی که سداب بخورد و بخوابد از بیماری دبیله و ذات الجنب محفوظ میماند.
سداب یک گیاه سبز رنگ است که برگ های ریزی دارد.
البته این روایت مکارم الاخلاق است و سند درستی ندارد.
صدقه
روایتی میفرماید:
إن الله لا إله إلا هو ليدفع بالصدقة الداء و الدبيلة والحرق والغرق والهدم والجنون وعد (صلى الله عليه وآله) سبعين بابا من السوء. [17]
یعنی صدقه بیماری و دبیله و غرق شدن و آتش گرفتن و خراب شدن و جنون و هفتاد باب در شر را دفع میکند.
روایت دیگر میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَيَدْفَعُ بِالصَّدَقَةِ الدَّاءَ وَ الدُّبَيْلَةَ وَ الْحَرَقَ وَ الْغَرَقَ وَ الْهَدْمَ وَ الْجُنُونَ وَ عَدَّ ص سَبْعِينَ بَاباً مِنَ السُّوء[18]
یعنی خداوند که خدایی جز او نیست با صدقه بیماری و دبیله و آتش گرفتن و غرق شدن و خراب شدن و جنون و همینطور هفتاد باب از بدی را دفع میکند.
این روایت نشان میدهد که صدقه برای پیشگیری است.