«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
94/10/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: قولنج(التهاب روده بزرگ) – ریاح(باد شکم)
بحث امروز درباره بیماری «قولنج» است. مراد از بیماری قولنج «التهاب کولون» است. کولون همان رودهی بزرگ است.
گاهی روده بزرگ وَرَم میکند که در این هنگام راه فضولات تنگ و بسته میشود و مدفوع به سختی و با درد عبور میکند.
شاید کولون شامل «آپاندیس» بشود زیرا در منطقه «کولون» قرار دارد. التهاب آپاندیس همراه با درد است و خروج مدفوع همراه با درد خواهد بود.
کولون یک بیماری شایع در زمان ائمه و پیامبر بوده است. روایات درباره مسئله کولون تاکید دارد و بیشتر روایات مسئله پیشگیری از این بیماری را مطرح میکند و در مورد درمان، روایاتِ کمی وجود دارد. پیشگیری از بیماری کولون آسان و درمان آن سخت است.
بوعلی سینا، صاحب کتاب قانون، به بیماری کولون مبتلا شد و در همین بیماری در سن 49 یا 50 سالگی از دنیا رفت. میگویند او روزی حداقل صد نفر که مبتلا به بیماری کولون بوده اند را درمان میکرده است ولی خود با همین بیماری از دنیا رفت.
از روایات استفاده میشود که بیماری کولون یک بیماری خاصی است و هر لحظه امکان دارد که شخص مبتلا به بیماری کولون بشود. تمهیدات و مقدمات ندارد. علل و عوامل این بیماری ناشناخته است. چیزهایی که به عنوان پیشگیری مطرح شده است همیشگی نیست و مثلا برای یک شب ایمنی از بیماری کولون است.
آپاندیس نیز همین حالت دارد یعنی انسان یک شبه مبتلا میشود و خیلی زود هم باید درمان بشود، در غیر اینصورت منفجر میشود و باعث تلفِ انسان میشود.
علامت این بیماری سختی خروج مدفوع و درد در هنگام قضاء حاجت است. قسمت پایین یا راست و یا چپ شکم که کولون باشد درد میگیرد و مدفوع به سختی خارج میشود و ممکن است شخص مجبور باشد یک ساعت برای خروج مدفوع انتظار بکشد.
گاهی قولنج به گرفتگی عضله نیز گفته میشود مثلا میگویند «کمر قولنج کرده است» ولی قولنج در محل بحث همان بیماری ناحیه کولون میباشد که روده بزرگ است. افراد مبتلا به کولون مجبور به استفاده از ملین هستند تا عبور مدفوع آسان شود.
پیشگیری اول (کاسنی)
شاید شاخص ترین درمان و پیشگیری از بیماری قولنج کاسنی باشد. روایتی داریم میفرماید:
مَنْ بَاتَ وَ فِي جَوْفِهِ سَبْعُ وَرَقَاتٍ مِنَ الْهِنْدَبَا أَمِنَ مِنَ الْقُولَنْجِ فِي لَيْلَتِهِ تِلْكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ [1]
یعنی هرکس بخوابد در حالی که درون او هفت برگ کاسنی باشد در آن شب از قولنج ایمان میشود انشاءالله.
بنابراین خوردن کاسنی فقط برای یک شب ایمنی میدهد. قولنج بیماری سختی است و هر لحظه امکان ابتلا وجود دارد.
علی القاعده کاسنی تازه مراد است ولی آسیاب شده آن نیز موثر است.
در روایت دیگر میفرماید:
مَنْ بَاتَ وَ فِي جَوْفِهِ سَبْعُ طَاقَاتٍ مِنَ الْهِنْدَبَاءِ أَمِنَ مِنَ الْقُولَنْجِ لَيْلَتَهُ تِلْكَ إِنْ شَاءَ اللَّه[2]
یعنی کسی که بخوابد و در درون او هفت برگ کاسنی باشد در آن شب از بیماری قولنج در امان است انشاءالله.
اینکه میفرماید هفت برگ در درون باشد بنابراین با چای و دم کرده کاسنی محقق نمیشود. ما باید موضوع روایت را محقق کنیم.
در این روایت از لفظ «طاقات» استفاده شده است. اگر روایت قبلی را در نظر بگیریم معنای طاقه معلوم میشود ولی در کلمه طاقه در عربی برای یک بوته یا یک دسته استعمال میشود. در زبان دارجه و محلی به یک دسته، «طاقه» گفته میشود. ولی به نظر میرسد همان هفت برگ کافی باشد زیرا ما روایت هفت برگ هم داریم.
ما «عرقیات» را قبول نداریم چون در روایات وارد نشده است علاوه بر این الکل هم در عرقیات وجود دارد.
امروزه برای قولنج کاسنی خشک را میدهیم چون هم ایمنی دهنده و هم درمان است. البته روایاتی که خواندیم کاسنی را به عنوان ایمنی دهنده ذکر کرده اند.
یک قاشق غذا خوری یا مربا خوری از آسیاب شدهی کاسنی شامل هفت برگ میشود.
پیشگیری دوم (زردک)
روایت میفرماید:
الْجَزَرُ أَمَانٌ مِنَ الْقُولَنْجِ وَ الْبَوَاسِيرِ وَ يُعِينُ عَلَى الْجِمَاع[3]
یعنی هویج امان از قولنج و بواسیر است و بر همبستر شدن نیز کمک کننده است.
مراد از هویج، زردک است. هویج فرنگی خاصیتی ندارد.
پیشگیری سوم (خرما)
روایتی میفرماید:
مَنْ أَكَلَ سَبْعَ تَمَرَاتٍ عِنْدَ مَنَامِهِ عُوفِيَ مِنْ قُولَنْجٍ وَ قَتَلَتِ الدُّودَ فِي بَطْنِه[4]
یعنی هر کس هفت دانه خرما بخورد هنگام خواب از بیماری قولنج عافیت مییابد و کرم های شکم را میکشد.
این روایت نسبت به نوع خرما اطلاق دارد ولی «عَجوه» و «بُرنی» بهترین نوع خرما هستند.
بنابراین اگر بخواهیم دارویی برای قولنج درست کنیم کم کم مشخص میشود. اول کاسنی با هویج یا تخم آن و خرما است.
پیشگری چهارم (نمک)
روایتی میفرماید:
أَنَ الْبَرَكَةَ تَكُونُ عَلَى [الْمَائِدَةِ الَّتِي] عَلَيْهَا الْمِلْحُ وَ مَنِ افْتَتَحَ بِالْمِلْحِ وَ خَتَمَ بِهِ أَمِنَ مِنْ رِيَاحِ الْقُولَنْجِ[5]
یعنی همانا خداوند برکت قرار داده است در سفره ای که روی آن نمک وجود دارد. و کسی که در اول و آخر غذا نمک بخورد از بیماری قولنج ایمن میشود.
آنچه امروز تبلیغ میکنند که نمک نخورید خلاف تعلیمات اسلامی است. حتما روی سفره باید نمک باشد. امروزه به غلط نمک را با هروئین مقایسه میکنند و میگویند سه سفیدی سم است: نمک و شکر و هروئین!
مراد از نمک در روایات، نمک دریا است و نمکی که در بازار وجود دارد و نمک تصفیه شده، سم است. سنگ نمک در درجه دوم قرار دارد.
«تمر» خرمای رسیده است و خرما، خرمای نرسیده است.
پیشگری پنجم (انجیر)
روایتی میفرماید:
أَكْلُ التِّينِ أَمَانٌ مِنَ الْقُولَنْج[6]
یعنی خوردن انجیر سبب ایمنی از بیماری قولنج است.
معلوم میشود برای پیشگیری از بیماری قولنج، بیشتر از یک شب نیز وجود دارد. انجیر برای قولنج خیلی مفید است.
عرض کردیم بیماری قولنج دارو ندارد بلکه دارو به شکل و دعا و رقیه وارد شده است. ولی دو چیز روی آن تاکید شده است و از روایات استفاده میشود که این دو چیز یعنی انجیر و کدو علاوه بر پیشگیری از بیماری قولنج، برای آن درمان نیز میباشد.
روایتی میفرماید:
كُنْتُ بِخُرَاسَانَ أَيَّامَ الرِّضَا ع وَ الْمَأْمُونِ فَقُلْتُ لِلرِّضَا ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي أَكْلِ التِّينِ؟ قَالَ هُوَ جَيِّدٌ لِلْقُولَنْجِ فَكُلُوه[7]
یعنی در خراسان بودم در زمانی که امام رضا و مامون در آن جا بودند. عرض کردم ای فرزند رسول خدا نظر شما درباره انجیر چیست؟ فرمود انجیر برای قولنج خوب است پس بخورید.
اینکه حضرت امر به خوردن انجیر میکند معلوم میشود که خوردن انجیر خیلی اهمیت دارد و جزو میوه هایی است که در نظر پیامبر و ائمه مهم است. خداوند هم در قرآن به انجیر قسم خورده است:
﴿وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ﴾[8]
ظاهر این روایت این است که برای قولنج موجود خوب است و این معنای درمان است. وقتی میگوید «امان» میشود پیشگیری، ولی میفرماید«جید للقولنج» معلوم میشود برای درمان قولنج مفید است.
روایت دیگر میفرماید:
عَلَيْكُمْ بِأَكْلِ التِّينِ فَإِنَّهُ نَافِعٌ لِلْقُولَنْج[9]
یعنی بر شما باد خوردن انجیر زیرا برای قولنج مفید است.
البته در این روایت هر دو احتمال پیشگیری و درمان وجود دارد.
أَكْلُ التِّينِ يُلَيِّنُ السُّدَدَ وَ هُوَ نَافِعٌ لِرِيَاحِ الْقُولَنْجِ فَأَكْثِرُوا مِنْهُ بِالنَّهَارِ وَ كُلُوهُ بِاللَّيْلِ وَ لَا تُكْثِرُوا مِنْه[10]
یعنی خوردن انجیر راه بسته شده را نرم میکند و برای التهاب قولنج مفید است پس در روز زیاد بخورید و در شب در خوردن آن زیاده روی نکنید.
این روایت دال بر درمان است زیرا میفرماید راه بسته شده را نرم میکند. بنابراین روده بزرگ که بر اثر قولنج بسته شده است را درمان میکند.
ریاح به معنای التهاب است. بنابراین برای کولون که ملتهب شده است مفید است.
درمان قولنج با کدو تنبل(قرع)
روایتی میفرماید:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع الْحَدِيثُ الْمَرْوِيُّ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ص فِي الدُّبَّاءِ أَنَّهُ قَالَ كُلُوا الدُّبَّاءَ فَإِنَّهُ يَزِيدُ فِي الدِّمَاغِ فَقَالَ الصَّادِقُ ع نَعَمْ وَ أَنَا أَقُولُ إِنَّهُ جَيِّدٌ لِوَجَعِ الْقُولَنْج[11]
یعنی به امام صادق عرض کردم درباره حدیثی که از حضرت امیر(ع) نقل شده است که میفرماید کدو تنبل بخورید زیرا برای مغز مفید است امام صادق(ع) فرمود درست است و من میگویم برای درد قولنج مفید است.
چیزی که علم جدید میگوید این است که مغز اضافه نمیشود ولی امام میفرماید کدو مغز را زیاد میکند. بنابراین افرادی که آسیب و مشکل مغزی دارند و مغز آن ها کوچک است یا «اوتیسم» دارند و یا اکسیژن به مغز آن ها نرسیده است میتوانند از کدو تنبل استفاده کنید.
مقدار مصرف کدو باید زیاد باشد زیرا میفرماید «کلوا» یعنی بخورید. بنابراین باید به عنوان غذا مصرف بشود. حداقل آن سه قاشق غذا خوری است.
این روایت میفرماید برای درد قولنج موجود مفید است.
کدو را به شکل سویق نیز میتوان درست کرد. کدو ورق ورق بشود، خشک شود و آسیاب شود و تفت داده بشود. به همراه انجیر آسیاب شده و نمک و خرما و تخم زردک یا زردک خشک شده، به همراه کاسنی داروی ترکیبی برای بیماری قولنج میشود.
مستفاد از روایات این است که ترکیب داروها بهتر است.
بعید نیست که در مواردی که خرما مفید است، هستهی آن نیز مفید باشد. ما بررسی نکردیم ولی هسته خرما یقینا فائده دارد که حداقل فایده آن این است که خاکستر آن برای بیماری «واریکوسل» مفید است.
کلمه «قرع» و «دباء» به معنای کدو تنبل است ولی کلمه «یقطین» شامل تمام کدوها و کدو سبز هم میشود. کدو تنبل بزرگ شده کدو سبز است.
نماز برای درمان قولنج
عرض کردیم که بیشتر درمان قولنج با دعا و نماز است. روایتی میفرماید برای درمان قولنج دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت بعد از حمد این آیه را بخواند: ﴿فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِر﴾[12] یعنی ما هم درهاى آسمان را به آبى سخت ريزشكننده گشوديم.
کلمه فتح دارد که مراد باز کردن روده است.
درمان قولنج با دعا و آب باران
شَكَا رَجُلٌ إِلَيْهِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ الْقُولَنْجَ فَقَالَ لَهُ تَكْتُبُ أُمَ الْقُرْآنِ وَ سُورَةَ الْإِخْلَاصِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ ثُمَّ تَكْتُبُ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِكَ أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ بِعِزَّتِهِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَ بِقُدْرَتِهِ الَّتِي لَا يَمْتَنِعُ مِنْهَا شَيْءٌ مِنْ شَرِّ هَذَا الْوَجَعِ وَ مِنْ شَرِّ مَا فِيهِ- ثُمَّ تَشْرَبُهُ عَلَى الرِّيقِ بِمَاءِ الْمَطَرِ تَبْرَأُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى[13]
یعنی مردی از دوستداران اهل بیت به امام صادق از قولنج شکایت کرد امام فرمود سوره حمد و سوره توحید و معوذتین را مینویسی و سپس در پایین مینویسی أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ بِعِزَّتِهِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَ بِقُدْرَتِهِ الَّتِي لَا يَمْتَنِعُ مِنْهَا شَيْءٌ مِنْ شَرِّ هَذَا الْوَجَعِ وَ مِنْ شَرِّ مَا فِيهِ و سپس ناشتا آن را میخوری با آب باران به اذن خداوند درمان میشوی.
آب باران و قرآن و دعا هر سه درمان هستند و حضرت بین همه آن ها جمع کرده است.
همین روایت را ابن بسطام با تفاوتی نقل میکند:
شَكَا إِلَيْهِ رَجُلٌ الْحُمَّى وَ الْإِبْرَدَةَ وَ رِيحَ الْقُولَنْجِ فَقَالَ أَمَّا الْقُولَنْجُ فَاكْتُبْ لَهُ أُمَّ الْقُرْآنِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ اكْتُبْ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِكَ- أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ بِقُوَّتِهِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَ قُدْرَتِهِ الَّتِي لَا يَمْتَنِعُ مِنْهَا شَيْءٌ مِنْ شَرِّ هَذَا الْوَجَعِ وَ شَرِّ مَا فِيهِ وَ شَرِّ مَا أَحْذَرُ مِنْهُ تَكْتُبُ هَذَا فِي كَتِفٍ أَوْ لَوْحٍ أَوْ جَامٍ بِمِسْكٍ وَ زَعْفَرَانٍ ثُمَّ تَغْسِلُهُ بِمَاءِ السَّمَاءِ وَ تَشْرَبُهُ عَلَى الرِّيقِ أَوْ عِنْدَ مَنَامِك[14]
یعنی مردی از خلط نارس و سردی بدن و التهاب قولنج شکایت کرد فرمود برای قولنج سوره حمد و معوذتین و سوره توحید را بنویس و زیر آن بنویس أَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ بِقُوَّتِهِ الَّتِي لَا تُرَامُ وَ قُدْرَتِهِ الَّتِي لَا يَمْتَنِعُ مِنْهَا شَيْءٌ مِنْ شَرِّ هَذَا الْوَجَعِ وَ شَرِّ مَا فِيهِ وَ شَرِّ مَا أَحْذَرُ مِنْهُ این را در دست گوسفند یا گاو یا روی تخته ای یا روی ظرف شیشه ای با مشک یا زعفران بنویس با آب آسمان و ناشتا یا هنگام خواب بنوش.
این روایت تفصیل بیشتری دارد و اعتبار آن هم از روایت قبل بیشتر است.
درمان ریاح (باد شکم)
کمه ریح بیشتر برای التهاب و طبع چهارم که ریح (درد متحرک) است استعمال میشود اما کلمه ریاح بیشتر برای باد شکم گفته میشود.
باد برای شکم ضروری است چون سبب حرکت غذا در روده ها میشود. عبور غذا از راه روده کوچک و بزرگ نیازمند فشار مضاعف است و این فشار با بادی است که در روده ها متولد میشود. البته زیادی باد به خاطر کم کاری معده است. غذا که مکث کند تبدیل به گاز میشود. گاهی خود عمل هضم و ریخته شدن اسید روی غذا باعث تولید گاز میشود.
اگر گاز معده از اندازه طبیعی خارج بشود بیماری محسوب میشود. گاهی نیز گاز در روده ها حبس میشوند و باعث ورم شکم میشود که به آن نفخ میگویند.
یک سری امور در روایات ذکر شده است که درمان باد است. بعض انواع غذا بادزا هستند و بعضی از انواع غذا باد را طرد میکنند. غذاهایی که باعث طرد باد حبس شده میشوند خوب هستند. کسی غذایی مصرف میکند و باد شکم او زیاد میشود و به حضرت عرض میکند که این غذا بادزا است ولی امام میفرماید که نه این غذا بادزا نیست بلکه غذای دیگری بادزا بوده است و این غذا شما را از باد خلاص کرده است.
درمان اول برای باد شکم (زیتون)
روایتی میفرماید:
ذُكِرَ عِنْدَهُ الزَّيْتُونُ فَقَالَ رَجُلٌ يَجْلِبُ الرِّيَاحَ فَقَالَ لَا وَ لَكِنْ يَطْرُدُ الرِّيَاح[15]
یعنی نزد امام صادق (ع) از زیتون یاد شد مردی عرض کرد زیتون باد زا است امام فرمود نه بلکه زیتون باد را خارج میکند.
روایتی دیگر میفرماید:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّهُمْ يَقُولُونَ الزَّيْتُونُ يُهَيِّجُ الرِّيَاحَ فَقَالَ إِنَّ الزَّيْتُونَ يَطْرُدُ الرِّيَاح[16]
یعنی به امام صادق عرض کردم آن ها میگویند زیتون باد تولید میکند امام فرمود زیتون باد را بیرون میکند.
بنابراین «یهیج» به معنای تولید است.
درمان دوم برای باد شکم (برگ ترب)
روایتی میفرماید:
كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى الْمَائِدَةِ فَنَاوَلَنِي فُجْلَةً فَقَالَ لِي يَا حَنَانُ كُلِ الْفُجْلَ فَإِنَّ فِيهِ ثَلَاثَ خِصَالٍ وَرَقُهُ يَطْرُدُ الرِّيَاحَ وَ لُبُّهُ يُسَرْبِلُ الْبَوْلَ وَ أُصُولُهُ تَقْطَعُ الْبَلْغَم[17]
یعنی به همراه امام صادق سر سفره نشسته بودم و حضرت یک دانه ترب داد و فرمود ای حنان ترب بخور زیرا سه فائده دارد برگ ترب باد را خارج میکند و ریشه آن کلیه را گرم و ادرار را خارج میکند و ساقه آن بلغم را قطع میکند.
ترب سفید از همه بهتر است ولی ترب شامل همه ترب ها و تربچه میشود. در ایران ترب خوراکی کم است و بیشتر منظور ریشه ترب است ولی در کشورهای دیگر مانند عراق و عربستان تربی دارند که بیشتر آن ساقه است.
درمان سوم برای باد شکم (تره)
کلینی از امام صادق (ع) نقل میکند:
سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْكُرَّاثِ فَقَالَ كُلْهُ فَإِنَ فِيهِ أَرْبَعَ خِصَالٍ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَ يَطْرُدُ الرِّيَاحَ وَ يَقْطَعُ الْبَوَاسِيرَ وَ هُوَ أَمَانٌ مِنَ الْجُذَامِ لِمَنْ أَدْمَنَ عَلَيْه[18]
یعنی از امام صادق (ع) درباره تره سوال شد فرمود تره بخورید زیرا در آن چهار خصلت وجود دارد دهان را خوشبو میکند و باد را بیرون میکند و بواسیر را قطع میکند و امان از جذام است برای کسی که به طور مداوم مصرف کند.
در ذهن مردم این است که تره دهان را بد بو میکند ولی امام میفرماید که باعث خوشبویی دهان میشود. تره در دراز مدت باعث خوشبویی دهان میشود چون باکتری های دهان را از بین میبرد.
همه غذاها تولید باد میکنند ولی بعض غذاها زیاد باد تولید میکنند مانند باقلا و نخود و به خصوص آب نخود. باد اگر به اندازه باشد مفید است ولی اگر بیش از اندازه شد و بیشتر از نیاز بدن باشد نشانه بیماری است مانند ضعف معده.
سوال: علت آب آوردن ریه چیست؟
جواب: یکی از اسباب آن سرما خوردگی شدید است یکی دیگر ضعف قلب است. امروزه آب را میکشند. شاید خود ریه اگر ملتهب و عفونی بشود حالت آب آوردن در آن به وجود بیاید.
درمان آن بعد از درمان علت آن باید از خشک کن مانند طریفل و سنای مکی استفاده کرد.
آب کلیه بیشتر در پا و دست ها ظاهر میشود.
طریفل در ناشتا به اندازه یک فندق مصرف شود.
سوال: علت خونریزی شدید در ایام قاعدگی چیست؟
جواب: میتواند علل متعددی داشته باشد و مهمترین علت آن صفراء و گرمی است. در روایات به عنوان «حراقه» تعبیر میشود. عفونت رحم نیز باعث این مسئله میشود.
ما خیلی روی این مسئله حساس نیستیم چون بد نیست و یک حجامت طبیعی است. ولی اگر بیش از حد باشد و سبب کم خونی و ضعف شدید و سرگیجه بشود بهترین درمان آن سویق عدس است و اگر خیلی شدید باشد سماغ رومی مفید است و باعث میشود که فقط خون قاعدگی خارج بشود و مصرف قرص خون در دوران قاعدگی نیز برای این امر مفید است.
سوال: علت ترک خوردن نوک پستان در ایام شیردهی چیست؟
جواب: ترک هایی که در بدن به وجود میآید معلول خشکی پوست است. درمان آن استفاده از روغن بنفشه در ناف است. اگر نوک پستان زخم داشته باشد روی آن عسل بمالند و از دم کرده بابونه برای شست و شوی آن استفاده کنند البته روش های دیگری هم هست.