«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
94/10/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بیاشتهایی، امور مفید برای دستگاه گوارش
بیاشتهایی
بهطورکلی بیاشتهایی معلول غلبه صفرا است، حتی در تابستان در اثر گرمی و خشکی میل به غذا کمتر میشود.
اولین درمان شیر گاو است، در روایت آمده: «تدبغ المعدة، وتكسو الكليتين الشحم، وتشهى الطعام»[1] یعنی «معده را دباغی میکند و کلیه را میپوشاند (قلوهپیه را زیاد میکند) و اشتها به غذا را زیاد میکند.» شیر خود یک غذا است و اینطور نیست که بعد از خوردن شیر اشتها باز شود بلکه در اثر مصرف شیر بهتدریج در طول زمان اشتها بیشتر میشود.
دومین درمان پنیر است، در روایت آمده: «الجبن يهضم الطعام قبله ويشهى بعده»[2] یعنی «پنیر غذای قبلی را هضم میکند و اشتها را برای غذای بعدی باز میکند.» پنیر هضمکننده است و شکم را خالی میکند و سبب احساس ضعف میشود. در روایت توصیهشده که پنیر در صبح مصرف نشود و حتی پنیر در صبح تعبیر به بیماری شده است ولی پنیر در شب تعبیر به درمان شده است. همچنین در روایت آمده که پنیر و گردو بهتنهایی بیماری هستند و اگر باهم مصرف شوند درمان هستند. البته مصرف پنیر در صبح زمانی اشکال دارد که انسان در شبانهروز فقط دو وعده غذا بخورد (صبحانه و شام) ولی اگر بخواهد ناهار هم بخورد، خوردن پنیر در صبح اشکال ندارد، ولی ازنظر طب اسلامی بهتر است که انسان دو وعده غذا بخورد و پنیر هم صبح نخورد، نکته دیگر اینکه پنیرهای رایج در بازار، آن پنیری نیست که در روایات اشارهشده، ازاینجهت بعد از خوردن آن احساس گرسنگی به وجود نمیآید، پنیری که در روایات آمده پنیری است که با مایه درست شود.
سومین درمان حوک است، امام صادق (ع) میفرمایند: «الحوك بقلة الأنبياء أما إن فيه ثمان خصال: يمرئ، ويفتح السدد، ويطيب الجشاء، ويطيب النكهة، ويشهي الطعام ...»[3] یعنی «حوک سبزی پیامبران است، هشت خاصیت دارد، غذا را هضم میکند و آماده استفاده برای بدن میکند، راه بستهشده را باز میکند و آروغ را خوشبو میکند و سبب اشتها به غذا میشود ...» احتمالاً حوک همان بادروج است.
چهارمین درمان بادروج است، در روایت آمده: «حدثني من حضر مع أبي الحسن الأول عليه السلام المائدة فدعا بالباذروج، وقال: إني أحب أن أستفتح به الطعام فإنه يفتح السدد، ويشهي الطعام ويذهب بالسبل، وما أبالي إذا أنا افتتحت به ما أكلت بعده من الطعام فإني لا أخاف داء ولا غائلة...»[4] یعنی «با امام کاظم (ع) بر سفره حاضر شدم، امام فرمودند بادروج بیاورند، امام فرمودند دوست دارم اول غذایم بادروج باشد، زیرا این راه بستهشده را باز میکند و سبب اشتها به غذا میشود و التهاب چشم را برطرف میکند و اگر اول غذایم بادروج باشد دیگر اهمیت نمیدهم غذا چه باشد و از هیچ بیماری و مشکلی نمیترسم ...»
در روایت آمده که بادروج همان حوک است.[5] [6]
سنت پیامبران و ائمه (ع) خوردن بادروج بوده ولی متأسفانه امروزه مورداستفاده قرار نمیگیرد و حتی مردم نمیدانند که بادروج چیست. ازآنجاکه بادروج برای معده مفید است میتوان گفت که جلوی بسیاری از بیماریها را میگیرد، ازنظر طب اسلامی اساس بیماریها از معده است، اگر معده سالم باشد انسان کمتر بیمار میشود. بنده در این زمینه تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که بهاحتمالزیاد بادروج همان ریحان کوهی است که تخم آن همان تخم شربتی است، بادروج شبیه ریحان است با این تفاوت که برگ بادروج کمی ریزتر است و تخم بادروج شبیه تخم ریحان است ولی تخم بادروج ریزتر است. اگر ثابت شود که بادروج همان ریحان کوهی است، کافی است تخم آن را که همان تخم شربتی است بکارند و از گیاه آن استفاده کنند و یا عرضه کنند. البته احتمال دیگر این است که بادروج همان بادرنج است که در سبزیفروشیها موجود است. متأسفانه امروزه سبزیهایی مورداستفاده قرار میگیرند که یا خاصیت زیادی ندارند و یا مذمت شدهاند، مانند شاهی که سبزی بنیامیه است و گشنیز.
پنجمین درمان مسواک زدن است، در روایات زیادی فواید مسواک ذکر شده و یکی از این فواید، زیاد شدن اشتها است.
اموری که برای معده و دستگاه گوارش مفید است
اولین مورد سوره فلق و ناس و توحید است، امام کاظم (ع) میفرمایند: «ما من أحد في حد الصبي يتعهد في كل ليلة قراءة قل أعوذ برب الفلق وقل أعوذ برب الناس كل واحدة ثلاث مرات وقل هو الله أحد مائة مرة فإن لم يقدر فخمسين إلا صرف الله عز وجل عنه كل لمم أو عرض من أعراض الصبيان والعطاش وفساد المعدة وبدور الدم أبدا ما تعوهد بهذا حتى يبلغه الشيب فإن تعهد نفسه بذلك أو تعوهد كان محفوظا إلى يوم يقبض الله عز وجل نفسه.»[7] یعنی «نیست کسی که در کودکی برایش هر شب این سورهها را بخواند، سوره فلق و ناس هرکدام سه مرتبه و سوره توحید صد مرتبه و اگر نمیتواند پنجاه مرتبه، مگر اینکه خداوند از او رفع میکند کل آسیبها از ناحیه جن و بیماریهای کودکان و تشنگی (احتمالاً دیابت) و فاسدشدن معده و خونریزی تا وقتیکه این را بخواند به این بیماریها مبتلا نمیشود تا زمان پیری و اگر خودش این سورهها را بخواند یا برایش خوانده شود تا روزی که خداوند جان او را بگیرد محفوظ خواهد بود.»
دومین مورد عدم خوردن غذا روی غذای دیگر است، امام باقر (ع) میفرمایند: «من اراد ان لا يضره طعام فلا يأكل حتى يجوع وتنقى معدته فإذا اكل فليسم الله وليجيد المضغ وليكف عن الطعام وهو يشتهيه ويحتاج إليه.»[8] یعنی «کسی که میخواهد غذا به او ضرر نرساند، غذا نخورد تا اینکه گرسنه شود و معدهاش پاک شود و هنگامیکه خواست غذا بخورد پس اول نام خدا را بیاورد و غذا را خوب بجود و دست بکشد از غذا خوردن زمانی که هنوز به غذا اشتها دارد و به آن نیاز دارد.»
حضرت علی (ع) در وصیت به امام حسن (ع) میفرمایند: «على الطعام إلا وأنت جائع، ولا تقم عن الطعام إلا وأنت تشتهيه، وجود المضغ ... فإذا استعملت هذا استغنيت عن الطب.»[9] یعنی « تا گرسنه نشدی غذا نخور، از غذا دست بکش درحالیکه هنوز میل به غذا داری، خوب غذا را بجو ... اگر به اینها عمل کنی از طب بینیاز میشوی.»
گاهی انسان بااینکه غذاخورده و معده پر است باز احساس گرسنگی میکند، این گرسنگی کاذب است و اگر انسان بعد از غذا چای بخورد دچار گرسنگی کاذب میشود ولی خرما باعث احساس سیری میشود و بسیار مقوی است. البته اینطور نیست که خوردنیهای گرم سبب احساس سیری شوند و خوردنیهای سرد سبب احساس گرسنگی، زیرا خرفه که سرد است سبب بیاشتهایی میشود.
معمولاً هشت ساعت بعد از خوردن غذا، غذا از بدن خارج میشود پس بهترین روش این است که انسان دو وعده غذا بخورد یعنی صبحانه و شام. متأسفانه امروزه عادت کردهایم که سه وعده غذا بخوریم درحالیکه خوردن ناهار ضروری نیست و اگر ترک شود مفید هم هست. در قرآن آمده: ﴿وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا﴾[10] یعنی «صبحگاهان و شامگاهان ، روزىِ ويژه خويش را دارند.»
در روایت آمده: «لا يَجتَمِعُ الجُوعُ و المَرضُ.»[11] یعنی «گرسنگی و بیماری باهم جمع نمیشود.»
سومین مورد خوردن گوشت و پیه است، در روایت آمده: «ذكر عند النبي (ص) اللحم والشحم فقال ليس منهما بضعة تقع في المعدة إلا انبتت مكانها شفاء واخرجت من مكانها داء.»[12] یعنی «نزد پیامبر (ص) صحبت از گوشت و پیه شد و ایشان فرمودند نیست لقمهای از گوشت یا پیه که در معده قرار بگیرد مگر اینکه در آنجا درمانی میرویاند و از آن محل بیماری را خارج میکند.»
در روایت آمده: «قلت لأبي عبد الله عليه السلام: جعلت فداك الشحمة التي تخرج مثلها من الداء أي شحمة هي؟ قال: هي شحمه البقر وما سألني يا زرارة عنها أحد قبلك.»[13] یعنی «از امام صادق (ع) پرسیدم آن پیه که به اندازه خود بیماری را خارج میکند کدام پیه است؟ امام فرمودند آن شحم گاو است و قبل از تو کسی این را از من نپرسیده بود ای زراره.»
در قرآن آمده: ﴿فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ كَثِيرًا﴾[14] یعنی «به سزاى ستمى كه از يهوديان سر زد و به سبب آنكه (مردم را) بسيار از راه خدا باز داشتند، چيزهاى پاكيزهاى را كه بر آنان حلال شده بود حرام گردانيديم.»
همچنین در قرآن آمده: ﴿وَعَلَى الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ وِإِنَّا لَصَادِقُونَ﴾[15] یعنی «و بر يهوديان، هر (حيوان) چنگالدارى را حرام كرديم، و از گاو و گوسفند، پيه آن دو را بر آنان حرام كرديم، به استثناى پيههايى كه بر پشت آن دو يا بر رودههاست يا آنچه با استخوان درآميخته است. اين (تحريم) را به سزاى ستمكردنشان، به آنان كيفر داديم، و ما البتّه راستگوييم.»
در روایت آمده: «شحومها شفاء ولحومها داء.»[16] یعنی «پیه (گاو) درمان و گوشت آن بیماری است.»
بعضی گوساله را استثنا کردهاند و گوشت آن را مانند گوشت گاو مضر نمیدانند ولی به نظر بنده استثنا نیست.
چهارمین مورد مویز است، در روایت آمده: «عليكم بالزبيب ؛ لانّه يكشف المعدة.»[17] یعنی «بر شما باد مویز زیرا مشکلات معده را برطرف میکند.»
مراد از مویز بیشتر کشمش قرمز هستهدار است و بعدازآن کشمش سیاه اهمیت دارد. در نقلی دیگر بهجای زبیب (مویز)، زیت (روغنزیتون) آمده، ازآنجاکه روغنزیتون ملین است میتوان گفت که برای معده و گوارش مفید است.
پنجمین مورد حزا است، امام صادق (ع) میفرمایند: «ان الحزاء جيد للمعدة بماء بارد»[18] یعنی «حزا برای معده مفید است اگر با آب سرد باشد.» حزا به کرفس کوهی یا کرفس صحرایی معروف است، این گیاه شبیه کرفس است و برگهای آن پهنتر است و در کوه و صحرا میروید. بنده در ایران جایی ندیدم ولی در عربستان آن را در مغازهها به نام حزاء البری دیدم.
ششمین مورد انار و آب ولرم است، امام صادق (ع) میفرمایند: «شيئان صالحان لم يدخلا جوف واحد قط فاسدا إلا أصلحاه، وشيئان فاسدان لم يدخلا جوفا قط صالحا إلا أفسداه، فالصالحان الرمان والماء الفاتر والفاسدان الجبن والقديد.»[19] یعنی «دو چیز مفید هستند و وارد درون کسی نمیشوند مگر اینکه فساد را اصلاح میکنند و دو چیز فاسدند و وارد درون کسی نمیشوند مگر اینکه صلاح را فاسد کنند، اما آن دو چیز صالح انار و آب ولرم هستند و آن دو فاسد پنیر و گوشت خشک هستند.» میتوان از رب انار یا سویق هسته انار هم برای مشکلات گوارشی استفاده کرد، مخصوصاً برای کسانی که حالت تهوع دارند یا خانمهای باردار که ویار دارند. توجه شود که نباید انار یا هر میوه دیگر را با آب مصرف کرد و در این روایت هم مراد استفاده بهصورت جداگانه است، همچنین مصرف آب جوشیده برای مصرف روزمره صحیح نیست بلکه برای درمان و شرایط خاص باید از آن استفاده کرد.
در روایت آمده: «ذكر الرمان فقال: المز أصلح في البطن»[20] یعنی «در محضر امام صحبت از انار شد و امام فرمودند انار میخوش بهتر است برای شکم.»