«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
94/08/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: احیاء قلب، سرکه و امراض قلب، آنچه قلب را جلا میدهد، تیز میکند، تقویت میکند
زنده کردن قلب
برخلاف عقیده مردم و عطاریها و طب سنتی که معتقدند سرکه برای قلب مضر است، در روایات آمده که سرکه قلب را زنده میکند، امام علی (ع) میفرمایند: «نعم الادام الخل يكسر المرار، ويحيى القلب.»[1] یعنی «بهترین غذا (خورش) سرکه است، مرهها را میشکند و قلب را زنده میکند.» در این روایت سرکه بهعنوان دارو معرفی نشده بلکه بهعنوان غذا معرفیشده پس باید مصرف آن مداومت داشته باشد و بهاحتمالزیاد بهعنوان پیشگیری قابلاستفاده است یعنی افرادی که سالم هستند سرکه مصرف کنند تا به بیماری قلب دچار نشوند. شاید گفته شود سرکه برای معده خوب نیست ولی ازآنجاکه در روایت آغاز کردن غذا با سرکه آمده[2] ، به نظر میرسد که برای معده مضر نباشد و احتمالاً اینکه میگویند مضر است صرفاً تبلیغات منفی هستند. بنابر روایات بهترین غذا و غذای پیامبران و ائمه (ع) نان و سرکه و روغنزیتون (ثرید) است، یکی از فواید این غذا پیشگیری از بیماری قلبی است، شاید یکی از علل شیوع بیماری قلبی عدم استفاده از سرکه، مخصوصاً سرکه طبیعی و سالم است، زیرا امروزه عموماً از سرکه سیب یا سرکه صنعتی استفاده میکنند. نکته دیگر این است که روایت زنده کردن قلب را متفرع کرده بر شکستن مرهها، شاید بتوان گفت زنده شدن قلب براثر تعدیل مره است، در روایات بسیار ذکرشده که سرکه مره و صفرا را میشکند، یعنی شدت آن را از بین میبرد، مره به معنی تلخ است و ازنظر شیمیایی باز (قلیا) است و در مقابل سرکه اسید است و اگر با باز جمع شود آن را خنثی میکند و تبدیل میشوند به آب و نمک. شاید بتوان نتیجه گرفت که علت بیماریهای قلب مره (سودا و صفرا) است و از بین رفتن آن سبب زنده شدن قلب است. بیماری قلبی معمولاً در سنین چهل یا پنجاه سال به بالا به وجود میآیند و میدانیم که در این سنین سودا غلبه میکند، سودا رسوب خون است که بر دیواره رگها مینشیند و سبب تصلب شرایین و سکته قلبی و مغزی میشود، اگر اینها بهوسیله سرکه از بین برود قلب زنده میشود. شاید بتوان گفت هر چیزی که مره را بشکند مخصوصاً مره سودا، برای قلب مفید است، البته دلیل نداریم به که این استشعار است. بعضی چیزهایی که مره مخصوصاً سودا را تعدیل میکند شامل افتیمون و فصد (رگ زدن) و چیزهای دیگر است. در مورد صفرا و ضرر آن برای قلب باید گفت چون صفرا گرم و خشک است، باعث تشنگی و زیاد آب خوردن و بالا رفتن رطوبت میشود، ضرر رطوبت بالا اول به مغز و بعدازآن به قلب میرسد و سبب فلج، لقوه، سکته مغزی و مشکلات قلبی میشود.
سرکهای که در روایات توصیهشده، سرکهای است که ابتدا تبدیل به خمر شود سپس تبدیل به سرکه شود، شش چیز هستند که این خاصیت را دارند و در فقه هم آمده، آنها عبارتاند از خرما، انگور، انجیر، عسل، جو و یکچیز دیگر که به خاطر ندارم. امروزه شایع است که سرکه سیب برای قلب مفید است و طب سنتی تأکید زیادی روی سرکه سیب دارد ولی از روایات استفاده میشود که سرکه سیب چندان ارزشی ندارد، در روایت آمده: «كلوا خل الخمر ما انفسد ولا تأكلوا ما أفسدتموه أنتم.»[3] یعنی «سرکهای را بخورید که اول خمر شود و خودبهخود سرکه شود بدون آنکه شما کاری انجام دهید که تبدیل به سرکه شود.» اگر آب انگور را بگیرید و در ظرفی قرار دهید و به آن سرکه کهنه اضافه کنید بعد از چهلوپنج روز تبدیل به سرکه میشود، ولی اگر چیزی به آن اضافه نشود بعد از نود روز تبدیل به سرکه میشود. اگر بخواهیم از انگور سرکه درست کنیم نباید در آن آب بریزیم زیرا خراب میشود ولی برای خرما و کشمش میتوان آب اضافه کرد، همچنین بین مردم شایع است که اگر افراد صفراوی و عصبانی بخواهند میتوانند سرکه درست کنند ولی اگر انسان عصبانی نباشد تبدیل به سرکه نمیشود.
درست کردن سرکه روشهای مختلف دارد شاید بهترین روش برای تهیه سرکه این باشد، آب انگور را بگیرید و در یک ظرف قرار دهید و درب آن را محکم ببندید و درجایی قرار دهید که حداقل بیستوشش درجه دما داشته باشد، پس مدت هشت روز درب آن را بازکنید تا پشه سرکه وارد آن شود وگرنه تبدیل به سرکه نمیشود، با این روش احتمالاً بعد از چهلوپنج روز تبدیل به سرکه میشود و اگر نود روز شد قطعاً تبدیل به سرکه میشود. انگور مورداستفاده هرچه شیرینتر باشد بهتر است. بعضی انگور را با خوشه در ظرف قرار میدهند ولی اگر آب آن را بگیرید بهتر است. سرکه هرچه کهنهتر باشد بهتر است، «ثلاثة اجوده العتیق، الخل والحمام والصدیق.» یعنی «سه چیز هرچه کهنهتر باشد بهتر است، سرکه و حمام و دوست.»
سرکه و امراض قلبی
در روایت آمده: «الخل يسير القلب»[4] یعنی «سرکه سبب حرکت قلب میشود.» همچنین آمده: «الخل ينير القلب»[5] یعنی «سرکه قلب را نورانی میکند.» در بعضی نسخهها تعبیر دیگری آمده که میگوید «یسر» یعنی «خوشحال میکند» بعضی غذاها مانند عسل و مرکبات قلب را خوشحال میکنند. در روایت اول مراد از قلب عضو بدن است و در روایت دوم احتمالاً مراد باطن انسان است و خوشحال کردن میتواند در هر دو مورد درست باشد.
آنچه قلب را جلا میدهد
در روایت آمده: «إن التلبين يجلو القلب الحزين كما تجلو الأصابع العرق من الجبين.»[6] یعنی «تلبینه قلب اندوهگین را جلا میدهد (اندوه را از قلب میزداید) همانگونه که انگشت عرق را از پیشانی پاک میکند.» شاید در این روایت مراد از قلب، باطن باشد. شاید جلا در این روایت به معنی نورانی کردن باشد در این صورت بهاحتمالزیاد مراد باطن است، البته شاید هم مراد از جلا دادن برطرف کردن مشکلات باشد که در این صورت به قلب عضو بدن برمیگردد. تلبینه نوعی سوپ است که از گندم و جو درست میشود بهاینترتیب که گندم یا جو را صبح تا شب روی آتش میگذارند و به آن شیر و عسل اضافه میکنند و برای بیماران بسیار مفید است.
در روایت آمده: «كلوا الكمثرى فانه يجلو القلب، ويسكن أوجاع الجوف باذن الله تعالى.»[7] یعنی «گلابی بخورید زیرا قلب را جلا میدهد و درد درون را تسکین میدهد به اذن خداوند متعال.» شاید بتوان گفت که گلابی برای بیماران قلبی مفید است زیرا درد درون را تسکین میدهد. از طرفی چون جلا دادن در کنار تسکین درد درون آمده میتوان نتیجه گرفت که به قلب عضو بدن مربوط میشود و جلا دادن به معنی بهتر کردن کار قلب باشد.
آنچه قلب را تیز میکند
امام رضا (ع) میفرمایند: «أطعموا حبالاكم ذكر اللبان فإن يك في بطنها غلام خرج ذكي القلب عالما شجاعا وإن تك جارية حسن خلقها وعظمت عجيزتها وحظيت عند زوجها.»[8] یعنی «به زنان باردار کندر نر بدهید، اگر در شکمش پسر باشد این پسر تیزهوش و عالم و شجاع خواهد بود و اگر دختر باشد خوشاندام خواهد بود و نزد شوهرش خوشاقبال خواهد شد.»
کندر نر در عربستان مشخص است ولی اینجا شناختهشده نیست، کندر نر به رنگ سفید متمایل به زرد است و کمی کشیده است و طعم شیرین دارد، ولی کندر ماده به قرمزی مایل است و گرد است.
آنچه قلب را تقویت میکند
امام علی (ع) میفرمایند: «الزبيب يشد القلب ويذهب بالمرض ويطفئ الحرارة ويطيب النفس.»[9] یعنی «کشمش قلب را تقویت میکند و بیماری را برطرف میکند و گرمی را خاموش میکند و دل را خوش میکند.» تفاوت مویز با کشمش این است که مویز هسته دارد و در این روایت بیشتر مویز مراد است.