«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/02/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: درمان بیماری‌های چشم

 

بعضی از درمان‌های ضعف بینایی ذکر شد.

 

درمان هفتم نگاه کردن به سبزه.

درمان هشتم نگاه کردن به آب روان.

درمان نهم نگاه کردن به صورت زیبا، البته می‌توان گفت که مراد از صورت زیبا، یا زیبایی طبیعی است یا صورت کسی است که نماز شب می‌خواند. امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «ثلاثة يجلون البصر، النظر إلى الخضرة، والنظر إلى الماء الجارى، والنظر إلى الوجه الحسن»[1] یعنی «سه چیز بینایی را تقویت می‌کند، نگاه کردن به سبزه، نگاه کردن به آب روان، و نگاه کردن به صورت زیبا.»

 

درمان دهم نگاه کردن به قرآن است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «من قرأ القرآن في المصحف متع ببصره وخفف عن والديه وإن كانا كافرين.»[2] یعنی «کسی که قرآن را از کتاب و با نگاه بخواند، در آن دنیا بر پدر و مادر سبک می‌گیرند هرچند کافر باشند، و از بینایی‌اش استفاده می‌کند و مبتلا به ضعف بینایی نمی‌شود.»

 

درمان یازدهم خرمای برنی است، پیامبر (ص) می‌فرمایند: «أن فيه تسع خصال: يطيب النكهة، ويطيب المعدة، ويهضم الطعام، ويزيد في السمع والبصر، ...»[3] یعنی «خرمای برنی نه خاصیت دارد، بدن را خوش‌بو می‌کند، و معده را پاک می‌کند، و غذا را هضم می‌کند، و شنوایی و بینایی را زیاد می‌کند.» بعید نیست که انواع دیگر خرما هم این خاصیت را داشته باشند ولی خرمای برنی قوی‌تر و بهتر است.

 

درمان دوازدهم خوردن گوشت است، در روایت آمده: « أن أكل اللحم يزيد في السمع والبصر.»[4] یعنی «خوردن گوشت شنوایی و بینایی را زیاد می‌کند.» مراد تمام انواع گوشت است.

 

درمان سیزدهم پوشیدن کفش زرد رنگ است، امام باقر (ع) می‌فرمایند: «لبس الخف يزيد في قوة البصر.»[5] یعنی «پوشیدن خُف شنوایی و بینایی را زیاد می‌کند.» خف چییزی شبیه به چکمه است که از جنس پوست و نرم است و پاشنه ندارد و در سفر استفاده می‌شده ولی امروزه استفاده نمی‌شود.

نعل نوعی کفش است که قسمت عقب را ندارد. بطور کلی پوشیدن کفش برای بینایی خوب است و انسان نباید پا برهنه باشد.

در روایت آمده: «دخلت على أبي عبد الله عليه السلام وفي رجلي نعل سوداء فقال: يا حنان مالك وللسوداء أما علمت أن فيها ثلاث خصال: تضعف البصر، وترخي الذكر، وتورث الهم (ومع ذلك من لباس الجبارين) قال: فقلت: فما ألبس من النعال؟ قال: عليك بالصفراء فإن فيها ثلاث خصال: تجلو البصر، وتشد الذكر، وتدرء الهم وهي مع ذلك من لباس النبيين.»[6] یعنی «بر (امام صادق (ع)) وارد شدم درحالی که کفش مشکی پوشیده بودم، امام فرمودند شما را چه به پوشیدن کفش مشکی، آیا ندانستی که این سه خصلت دارد، عرض کردم این‌ها چیست؟ امام فرمودند بینایی را ضعیف می‌کند، و آلت مرد را سست می‌کند، و سبب هم و غم می‌شود، و از لباس جباران است، بر شما باد پوشیدن کفش زرد، زیرا در آن سه خصلت است، عرض کردم این‌ها چیست؟ امام فرمودند بینایی را تقویت می‌کند، آلت مرد را قوی می‌کند، و هم و غم را برطرف می‌کند، و از لباس انبیا است.» رنگ بیماری است و نباید در لباس استفاده کرد و تنها برای کفش توصیه شده. «فاقع» یعنی زردی که متمایل به سفید است و بعضی می‌گویند زرد متمایل به قرمز یا همان نارنجی ولی به عقیده بنده همان زرد متمایل به سفید یا زرد روشن صحیح است. البته کفش سفید هم در روایات توصیه شده. اما کفش قهوه‌ای، نه ضرر کفش سیاه را دارد و نه فواید کفش زرد را دارد.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «من السنة الخف الاسود والنعل الصفراء.»[7] یعنی «از سنت پیامبران پوشیدن خف مشکی و کفش زرد رنگ است.»

 

چهاردهمین تقویت‌کننده چشم، آویشن و نمک است. آویشن را آسیاب کنید و نمک دریا به اندازه مصرف معمولی به آن اضافه کنید و مصرف کنید.

 

پانزدهمین تقویت‌کننده چشم، زنیان و مغز گردو است. که باید به اندازه مساوی آسیاب شوند، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «أربعة أشياء تجلو البصر وتنفع ولا تضر ، فقيل له : ما هي؟ فقال : السعتر والملح والنانخواه والجوز إذا اجتمعن»[8] یعنی «چهار چیز است که بینایی را تقویت می‌کند، نفع دارد ولی ضرر ندارد، عرض کردند که آنها چیست؟ امام فرمودند آویشن و نمک، زنیان و گردو.» با توجه به این روایت می‌توان این چهار چیز را جمع کرد و طریقه مصرف هم هر شب به اندازه دو تا سه قاشق غذاخوری است.

 

درمان بیماری‌های چشم و ضعف بینایی سرمه کشیدن است

سرمه کشیدن از سنت پیامبر (ص) است و بسیار به آن تأکید شده تا جایی که امام رضا (ع) می‌فرمایند: «من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فليكتحل.»[9] یعنی «کسی که به خداوند و روز قیامت معتقد است پس سرمه بکشد.» اگر مردم به این سنت عمل کنند دچار ضعف بینایی نمی‌شوند، شهری در عراق بود که معروف بود مردمش مقید به سرمه کشیدن بودند و حتی یک نفر که عینک بزند در این شهر نبود. در روایت آمده: «إن رسول الله صلى الله عليه وآله كان يكتحل قبل أن ينام أربعا في اليمنى وثلاثا في اليسرى.»[10] یعنی «پیامبر (ص) قبل از خواب سرمه می‌کشیدند، چهار میل در چشم راست و سه میل هم در چشم چپ» از این روایت معلوم می‌شود که علت سرمه کشیدن درمان بوده نه زیبایی چون قبل از خواب این کار را می‌کردند. در روایتی پیامبر (ص) نهی فرمودند از سرمه کشیدن مگر به تعداد فرد. یعنی مجموع دو چشم فرد باشد، از چشم راست شروع شود و به چشم راست هم ختم شود. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «الكحل بالليل ينفع العين وهو بالنهار زينة.»[11] یعنی «سرمه کشیدن در شب برای چشم مفید است و در روز زینت است.» امام علی (ع) در مورد زنی که شوهر خود را از دست داده و عذا دار است، زینت را حرام دانسته و می‌فرمایند: «وَ لَا تَكْتَحِلُ إِلَّا أَنْ يُصِيبَهَا مَرَضٌ فِي عَيْنِهَا فَتَكْتَحِلُ»[12] یعنی «سرمه نکشد مگر اینکه مبتلا به بیماری چشم شود و بعد سرمه بکشد.»

 

اولین فایده سرمه، ایمنی از آب‌مروارید و آب سیاه است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «الكحل عند النوم أمان من الماء.»[13] یعنی «سرمه کشیدن موقع خواب ایمنی از آب (آب‌مروارید و آب سیاه) است.»

 

دومین فایده، رشد مژه‌ها است، در روایت آمده: «الكحل ينبت الشعر»[14] یعنی «سرمه سبب رویش مو می‌شود» همچنین امام صادق (ع) می‌فرمایند: «الكحل يزيد في ضوء البصر ونبت الاشفار.»[15] یعنی «سرمه نور چشم را زیاد می‌کند و مژه‌ها را می‌رویاند.»

 

سومین فایده، آب دهان را شیرین می‌کند، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «الكحل يعذب الفم.»[16] یعنی «سرمه کشیدن دهان را شیرین می‌کند.»

و در روایت دیگر آمده: «ويعذب الريق»[17] یعنی «آب دهان را شیرین می‌کند.»

 

چهارمین فایده، انسان را در طولانی کردن سجده کمک می‌کند، امام صادق (ع) درباره سرمه کشیدن می‌فرمایند: «يعين على طول السجود»[18] یعنی «(سرمه کشیدن) کمک می‌کند به طولانی کردن سجود.» معلوم می‌شود که در حال سجده به چشم فشار می‌آید و اگر انسان سرمه بکشد این فشار را می‌تواند تحمل کند و سجده را طولانی کند.

 

پنجمین فایده، اشک ریزی چشم را قطع می‌کند، در روایت درباره سرمه کشیدن آمده: «يجفف الدمعة»[19] یعنی «(سرمه کشیدن) اشک را خشک می‌کند» البته مراد اشک زائد و زیادی اشک است.

 

ششمین فایده، تقویت بینایی است، در روایت آمده: «ويجلو البصر»[20] یعنی «(سرمه) بینایی را تقویت می‌کند.» و در روایت دیگری آمده: «ويحد البصر»[21] یعنی «(سرمه) بینایی را تیز می‌کند.» امام صادق (ع) می‌فرمایند: «الكحل يزيد في ضوء البصر»[22] یعنی «سرمه کشیدن نور چشم را زیاد می‌کند.»

البته تعداد دفعات کشیدن سرمه بر چشم‌ها در مجموع باید فرد باشد، پیامبر (ص) به امام حسین (ع) می‌فرمایند: «واكتحل وترا يضئ لك بصرك»[23] یعنی «فرد سرمه بکش، چشمانت نورانی می‌شود.»

 

از چه سرمه‌ای استفاده شود

اولین و قوی‌ترین سرمه که در روایات زیادی آمده و صحیح السند است و هم برای تقویت بینایی و هم برای درمان بیماری‌های چشم مفید است، سرمه کافوری است که از صبر زرد و کافور و مر مکی به نسبت مساوی تشکیل می‌شود، در روایت آمده: «قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): إن لنا فتاة كانت ترى الكوكب مثل الجرة، قال: نعم وتراه مثل الحب ، قلت: إن بصرها ضعف، فقال: اكحلها بالصبر والمر والكافور أجزاء سواء فكحلناها به فنفعها.»[24] یعنی «به امام صادق (ع) عرض کردم دختری جوان داشتیم ستاره‌ها را به اندازه یک کوزه می‌دید، امام فرمودند بله مثل خمره می‌دید، عرض کردم چشمانش ضعیف شده، امام فرمودند سرمه بکشد با صبر زرد و مر مکی و کافور به طور مساوی، راوی می‌گوید ما هم این کار را کردیم و برای او مفید واقع شد.» در این روایت میزان مصرف ذکر نشده و لی بنابر روایت دیگری که سرمه‌ای مشابه را معرفی می‌کند (در جلسه قبل ذکر شد) ماهی یک بار توصیه می‌شود و با توجه به شدت بیماری می‌توان ماهی دو یا سه بار یا حتی یک یا دو یا سه روز در میان استفاده کرد.


[1] المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۶۲۲.
[2] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۲، ص۶۱۳.
[3] الخصال، شيخ صدوق، ص۴۱۶.
[4] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۶۲، ص۲۷۳.
[5] مكارم الاخلاق، رضي الدين أبي نصر الحسن بن الفضل الطبرسي، ص۱۲۱.
[6] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۶۵.
[7] مكارم الاخلاق، رضي الدين أبي نصر الحسن بن الفضل الطبرسي، ص۱۲۵.
[8] مكارم الاخلاق، رضي الدين أبي نصر الحسن بن الفضل الطبرسي، ص۱۹۱.
[9] ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۲.
[10] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۵.
[11] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۴.
[12] دعائم الإسلام، قاضی نعمان مغربی، ج۲، ص۲۹۲.
[13] ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۲.
[14] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۴.
[15] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۸۴.
[16] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۴.
[17] الخصال، شيخ صدوق، ص۱۸.
[18] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۴.
[19] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۴.
[20] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۴.
[21] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۴۹۴.
[22] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۸۴.
[23] مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوری طبرسی، ج۱، ص۳۹۷.
[24] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۸، ص۳۸۳.