«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
94/02/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: درمان بیماریهای چشم
درباره درمان چشمدرد بعضی از داروها و دعاها معرفی شد.
درمان هفتم یک عوذه معروف است، محمد جعفی از پدرش نقل میکند: «خیلی وقتها مبتلا به چشمدرد میشدم و این مطلب را به امام صادق (ع) شکایت کردم، امام فرمودند آیا به شما دعایی نیاموزم که برای دنیا و آخرت مفید است و برای چشمدرد هم درمان است، عرض کردم بله، امام فرمودند بعد از نماز صبح و نماز مغرب این را بگویید اللهم إني أسألك بحق محمد وآل محمد عليك صل على محمد وآل محمد واجعل النور في بصري والبصيرة في ديني واليقين في قلبي والاخلاص في عملي والسلامة في نفسي والسعة في رزقي والشكر لك أبدا ما أبقيتني»[1]
درمان هشتم یک نماز است، این نماز دو رکعت است در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه سوره کافرون و یک مرتبه آیه ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[2] خوانده میشود.[3]
درمان نهم آیةالکرسی است، حضرت امیر (ع) میفرمایند: «إذا اشتكى أحدكم عينه فليقرأ عليها آية الكرسي وفي قلبه أنه يبرأ ويعافى فإنه يعافى إن شاء الله تعالى»[4] یعنی «هرکس از شما بیماری چشم داشته باشد، روی چشمش آیةالکرسی بخواند و در دلش هم این باشد، همانا خوب میشود، به خواست خدای متعال.»
همچنین نقل شده: «کسی که هر روز آیه ﴿فجعلناه سميعا بصيرا﴾ را تکرار کند چشمش از آفات و بیماریها سالم خواهد بود.»[5]
بنده دیدم که بعضی علما در نجف بعد از نماز دست بر چشم قرار میدهند و آیةالکرسی میخوانند، شاید منبع روایی هم داشته باشد و اثرش این گونه بیشتر شود.
درمان دهم آب و قرآن است، در مکارم الاخلاق آمده: «روی آب سه مرتبه این آیات را بخوانند و صورت را با آن بشویند ﴿فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد﴾، ﴿ولو نشاء لطمسنا على أعينهم ـ إلى قوله ـ يبصرون﴾، ﴿وإن يكاد الذين كفروا ليزلقونك بأبصارهم لما سمعوا الذكر ويقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذكر للعالمين﴾»[6] این مطلب به پیامبر (ص) یا امام نسبت داده نشده و شاید روایت نباشد و ممکن است که آیات درمان باشد، بعضی ابتکار به خرج دادهاند و آیاتی که مثلاً در آن چشم آمده را جمع میکنند و به عنوان درمان بیماری چشم معرفی میکنند، و خیلی روی این نمیتوان حساب کرد.
درمان یازدهم کمأة (نوعی قارچ) است، برای هر عضوی درمان شاخصی وجود دارد، مثلاً برای گوش سداب و برای چشم سرمه و کمأة درمانهای شاخص هستند، کمأة نوعی قارچ شبیه به سیبزمینی است که در مناطق خاصی بوجود میآید و در اول سال (بهار) فراوان میشود و مانند گوشت استفاده میشود. روایات زیاد در مورد کمأة آمده و برای بیماریهای چشم روی آن فراوان تأکید شده، ولی ما هنوز موفق نشدیم روی آن کار کنیم. در روایت آمده: «الكماة من المن»[7] یعنی «کمأة از من است» و در قرآن آمده: ﴿وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى﴾[8] وقتی بنی اسرائیل در صحرا گم شدند، خداوند بر آنها من و سلوا نازل کرد، سلوا نوعی کبوتر بوده است ولی راجع به من اختلاف است البته خیلیها میگویند که من همان انگبین است که نوعی شیره سیاه رنگ و شیرین است که بر سنگها منعقد میشود، حال این روایت میگوید که کمأة هم جزء من است، شاید بتوان گفت که من، چیزهایی است که خدا بر بنی اسرائیل نازل میکرد و یکی از آنها کمأة است، مؤیید این مطلب روایتی از پیامبر (ص) است که میگوید: «الكماة من المن الذي أنزله الله على بني إسرائيل وهي شفاء للعين»[9] یعنی «کمأة از من است که خداوند بر بنی اسرائیل نازل فرمود و آن شفا برای چشم است.» ، تفسیر دیگر این که من هرچیزی است که خداوند بر بندگان منت گذاشته و بدون زحمت به بندگان داده است، یک احتمال دیگر این که بعضی افراد که با این قارچ سر و کار دارند میگویند اگر در اول بهار رعد و برق و باران نباشد کمأة بوجود نمیآید، پس میتوان گفت این چیزهایی که از آسمان نازل میشود همان من باشد و وقتی گفته میشود که کمأة از من است یعنی منشأ آن من است.
پیامبر (ص) میفرمایند: «الكمأة من المن والمن من الجنة وماؤها شفاء للعين»[10] یعنی «کمأة از من است، و من از بهشت است، و آب آن درمان چشم است.»
در روایت دیگر پیامبر (ص) میفرمایند: «الكمأة من نبت الجنة، وماؤها نافع من وجع العين»[11] یعنی «کمأة از چیزهایی است که در بهشت میروید و آب کمأة برای چشمدرد مفید است.» برای استفاده از کمأة باید آن را فشار داد و آب آن را گرفت، نکته دیگر اینکه چون کمأة در خاک رشد میکند باید به درستی پاک شود و استریل شود. در روایتی آمده: «تَأْخُذَ كَمْأَةً فَتَغْسِلَهَا حَتَّى تُنَقِّيَهَا ثُمَّ تَعْصِرَهَا بِخِرْقَةٍ وَ تَأْخُذَ مَاءَهَا فَتَرْفَعَهُ عَلَى النَّارِ حَتَّى يَنْعَقِدَ ثُمَّ تُلْقِيَ فِيهِ قِيرَاطاً مِنْ مِسْكٍ ثُمَّ تَجْعَلَهُ فِي قَارُورَةِ فَتَكْتَحِلَ مِنْهُ مِنْ أَوْجَاعِ الْعَيْنِ كُلِّهَا فَإِذَا جَفَّ فَاسْحَقْهُ بِمَاءِ السَّمَاءِ أَوْ غَيْرَهُ ثُمَّ اكْتَحِلْ مِنْهُ»[12] یعنی «یک کمأة را برمیداری و میشویی تا تمیز شود، سپس آن را در پارچهای فشار میدهی و آب آنرا میگیری، سپس آن را روی آتش قرار میدهی تا بسته شود، یک قیرات (کمتر از یک گرم) مشک در آن میریزی سپس آن را در یک شیشه قرار میدهی، سرمه میکشی برای کل بیمارهای چشم، و اگر خشک شد آن را با آب آسمان یا غیر آن حل کن سپس سرمه بکش.» در طب اسلامی معمولاً برای درمان چشم، سرمه کشیدن توصیه شده است ولی در طب امروزی معمولاً دارو به صورت قطره است، به نظر میرسد که سرمه کشیدن اثر بیشتری دارد زیرا چکاندن قطره در چشم راحتتر است و امام میتوانست بگوید که آب آن را در چشم بریزید، شاید علت این است که قطره سریعاً از چشم خارج میشود ولی سرمه مدت طولانیتری در چشم میماند. از مجموع روایت میتوان نتیجه گرفت که آب باران و مشک در درمان خصوصیتی ندارند و درمان اصلی همان کمأة است و دیگر مواد برای محافظت از دارو استفاده شدهاند.
همچنین روایتی از اهل سنت آمده، ابو هریره روایت میکند: «أخذت ثلاثة أكماء أو خمسا أو سبعا فعصرتهن فجعلت ماءهن في قارورة كحلت به جارية لي فبرأت.»[13] یعنی «سه تا یا پنج تا یا هفت تا کمأة گرفتم، آب آنها را گرفتم و آب آنها را در شیشه قرار دادم، و به یکی از دخترانم سرمه کشیدم و خوب شد.» این روایت از نظر سند اعتباری ندارد، اما نکه این است که روش تهیه ذکر شده متناسب با امکانات آن زمان است و شاید منع نداشته باشد که با امکانت و روشهای امروزی این کار را انجام دهیم، و مواد را استریل کنیم یا به جای آب بارن از آب مقطر استفاده کنیم.
سفیدی چشم
دو احتمال وجود دارد یکی اینکه مراد از سفیدی چشم، آبمروارید است و دیگر اینکه مردمک چشم از بین برود و سفید شود، البته احتمال اول قویتر است. در مورد آب مروارید حقیقت این است که عدسی (لنز) چشم کدر میشود و اصطلاح علمی آن Catacts است و در قرآن هم راجع به حضرت یعقوب (ع) ذکر شده ﴿وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ﴾[14] در این آیه علت سفید شدن چشم، حزن معرفی شده است. البته در روایتی داریم که میگوید علت گریه بوده و شاید بتوان گفت که حزن سبب گریه، و گریه سبب سفیدی چشم شده است.
اموری که از سفیدی چشم پیشگیری میکند
یکی از راههای پیشگیری سرمه کشیدن است که در فصل جداگانهای بررسی میکنیم.
پیشگیری دیگر عطسه است، امام صادق (ع) میفرمایند: «كثرة العطاس يأمن صاحبها من خمسة أشياء : أولها الجذام ، والثاني الريح الخبيثة التي تنزل في الرأس والوجه ، والثالث يأمن نزول الماء في العين ...»[15] یعنی «کسی که زیاد عطسه میکند از پنج چیز ایمن میشود، اول جذام، دوم باد خبیثی که در سر و صورت بوجود میآید، و سوم از نازل شدن آب در چشم ایمن میشود.» شاید بتوان گفت اگر کسی بوسیله انفیه اسلامی، عطسه مصنوعی بسازد باعث پیشگیری از آبمروارید و آب سیاه شود.
پیشگیری دیگر پاک کردن و مسح کردن صورت با سوره حمد است، امام صادق (ع) میفرمایند: «الحمد، من قرأها إذا عطس مرة ومسح بها وجهه، أمن من الرمد، والصداع، والبياض في العين، والجرب، والكلف، والرعاف»[16] یعنی «کسی که عطسه میزند اگر یک مرتبه سوره حمد را بخواند و صورتش را با آن مسح کند ایمن میشود از التهاب چشم، و میگرن، و سفیدی چشم، و گری، و سیاهی صورت، و خوندماغ شدن.» معلوم میشود که عطسه در پیشگیری از بیماری چشم نقش دارد.
درمان سفیدی چشم
اولین درمان سرمه نشادر است، ابن بسطام نقل میکند: «ان رجلا شكا إليه بياضا في عينه ووجعا في ضرسه ورياحا في مفاصله فأمره ان ياخذ فلفلا ابيض ودار فلفل من كل واحد وزن درهمين ونشادر جيد صافي وزن درهم واسحقها كلها وانخلها واكتحل بها في كل عين ثلاثة مراود واصبر عليها ساعة فانه يقطع البياض وينقى لحم العين ويسكن الوجع باذن الله تعالى ثم فاغسل عينيك بالماء البارد واتبعه بالاثمد.»[17] یعنی «کسی به امام صادق (ع) از سفیدی چشم، و دنداندرد، و التهاب مفصل شکایت کرد، امام امر فرمودند فلفل سفید و دار فلفل از هرکدام دو درهم (شش و نیم گرم) و نشادر خوب و صاف یک درهم (سه و بیست و پنج صدم گرم) بگیر و هر سه را باهم آسیاب کن، و الک کن، و سرمه بکش در هر چشم سه میل، یک ساعت صبر کن، همانا سفیدی چشم را قطع میکند، و گوشت چشم را صاف میکند، درد چشم را تسکین میدهد، به اذن خدای متعال، سپس چشمها را با آب سرد بشور، بعد از آن سرمه اثمد بکش.»
فلفل سفید در اصل همان فلفل سیاه است ولی طی فرآیندی سفید میشود، و دار فلفل یا فلفل دراز، نوعی فلفل به اندازه دو یا سه سانتیمتر و شبیه به چوب است، و نشادر شبیه سنگ مرمر است و جلوی سوختن را میگیرد و از این جهت جلوی تندی فلفل سفید و دار فلفل را میگیرد. توجه شود که در بعضی روایات گفته میشود که داروها باید جداگانه آسیاب شوند ولی در بعضی دیگر مانند این روایت باید همه باهم آسیاب گردند و نکته دیگر اینکه معمولاً در روایات دفعات سرمه کشیدن فرد است ولی در این روایت سه مرتبه برای هر چشم و مجموعاً شش مرتبه میباشد، و نیز در روایت آمده که یک ساعت صبر کن، زیرا این سرمه باعث سوزش میشود و برای اثر بخشی باید تا یک ساعت تحمل کرد البته ساعت در آن زمان شاید نصف مدت یک ساعتی باشد که امروز رایج است.