«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
94/01/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ضربهمغزی، صرع و ضعف اعصاب
صحبت امروز راجع به ضربهمغزی است که گاهی در اثر تصادف و گاهی سقوط و امثال اینها اتفاق میافتد، در طب امروزی درمان خاصی ندارد و تنها با استراحت و ترمیم خود بدن درمان صورت میگیرد ولی در طب اسلامی درمان عاجل و مؤثر وجود دارد و آن روغن بنفشه است.
درمان اول روغن بنفشه، در روایت آمده: «أهديت إلى أبي عبد الله عليه السلام بغلة فصرعت الذي أرسلت بها معه فأمته فدخلنا المدينة فأخبرنا أبا عبد الله عليه السلام فقال: أفلا أسعطتموه بنفسجا؟ فاسعط بالبنفسج فبرء، ثم قال: يا عقبة إن البنفسج بارد في الصيف، حار في الشتاء لين على شيعتنا، يابس على عدونا، لو يعلم الناس ما في البنفسج قامت أوقيته بدينار.»[1] یعنی «قاطری بهعنوان هدیه برای امام صادق (ع) با یک نفر فرستادند، قاطر رم کرد و آن شخص که همراه قاطر بود را انداخت و شخص ضربهمغزی شد، وارد شهر مدینه شدیم و امام صادق (ع) را خبر کردیم، امام فرمودند چرا روغن بنفشه در بینی او نریختید، این کار را کردند و زود خوب شد، سپس امام فرمودند بنفشه دارویی است که در تابستان سرد است و در زمستان گرم است، برای شیعیان ما نرم است و برای دشمنان ما خشک است، اگر مردم بدانند که بنفشه چه خصوصیتی دارد هفتاد گرم آن را یک دینار میخریدند.» برای استفاده باید هر شب در هر بینی دو قطره ریخته شود و این کار تکرار شود، بسیار تجربهشده که افرادی در اثر ضربهمغزی به کما رفتند و با این روش خیلی زود چشم باز کردند و درمان شدند.
نکاتی درباره روغن بنفشه
درباره روغن بنفشه نکاتی وجود دارد یکی اینکه بهترین بنفشه، بنفشه خراسان است، امام صادق (ع) به اهل خراسان میفرمایند که: «ما يأتينا من ناحيتكم شئ أحب إلينا من البنفسج»[2] یعنی «از ناحیه شما چیزی به ما نرسیده که از بنفشه بیشتر دوست داشته باشم.» بنفشه خراسان کم است و در درجه دوم بنفشه شمال است.
نکته دوم روش درست کردن روغن بنفشه است، اگر گل بنفشه قبل از اینکه کاملاً خشک شود و به حالت نیمهخشک در روغن ریخته شود اثرش بیشتر است، همچنین اگر گل را نیم کوب کنند بهتر است و حجم آن کم میشود، اگر هرماه گلها عوض شود تا ده ماه این روغن بنفشه واقعاً معجزه خواهد بود، البته حداقل دو ماه باید گل بنفشه در روغن ریخته شود.
روش تهیه بهطورکلی چنین است که گل را در ظرفی شیشهای ریخته سپس روغنزیتون یا روغن کنجد روی آن میریزیم تا روغن روی گلها برسد و در ظرف را محکم میبندیم و میتوان پشت شیشه را در معرض نور غیرمستقیم آفتاب قرار داد و هر دو سه روز شیشه را خوب تکان میدهیم تا مواد گلها خوب وارد روغن شود، بعد از یک ماه روغن بنفشه آماده است ولی بهتر است که هرماه روغن را صاف کنند و گل تازه در آن بریزند تا به ده ماه برسد یا حداقل دو ماه این کار را بکنند.
روغن بنفشه فواید بسیار دارد ازجمله جلوگیری از ریزش مو، سفید کردن پوست صورت، برطرف کردن ککومک صورت، نرم کردن مو، اگر در بینی ریخته شود سبب ترمیم و تقویت مغز میشود، باعث زیادی عقل و قدرت درک میشود و برای سینوزیت، میگرن و سردرد بهترین درمان است.
صرع
با توجه به روایات صرع معلول جن است و سبب اصلی انعقاد نطفه در اول، وسط یا آخر ماه قمری است، در روایت آمده که اگر در این زمانها همبستری صورت گیرد جن و شیاطین در انعقاد نطفه مشارکت میکنند. در روایتی آمده: «إن رسول الله صلى الله عليه وآله خرج في سرية فأتى وادي مجنة فنادى أصحابه ألا ليأخذ كل رجل منكم بيد صاحبه ولا يدخلن رجل وحده ولا يمضي رجل وحده قال: فتقدم رجل وحده فانتهى إليه وقد صرع فأخبر بذلك رسول الله صلى الله عليه وآله فأخذ بإبهامه فغمزها ثم قال: بسم الله اخرج خبيث أنا رسول الله، قال: فقام.»[3] یعنی «پیامبر (ص) و عدهای از مسلمانان برای سریهای خارج شدند و رسیدند به درهای که در آن جن سکونت داشت، پیامبر (ص) به اصحاب فرمودند که دست یکدیگر را بگیرند و کسی به تنهایی وارد نشود، یکی از آنها به تنهایی جلو رفت و وقتی به او رسیدند دیدند غش کرده و پیامبر (ص) را مطلع نمودند و پیامبر (ص) انگشت شست او را گرفت و فشار داد سپس گفت به نام خدا خارج شو چون من فرستاده خدا هستم، سپس آن مرد برخاست.»
اولین درمان سوره شورا یا حمعسق، در روایت آمده: «من كتبها وشربها في سفره، لم يحتج إلى ماء بعدها وكرهته نفسه ولم تطلبه ابدا، وإذا رش على المصروع من هذا الماء، احترق شيطانه ولم يعد إليه ابدا.»[4] یعنی «کسی که سوره شورا را بنویسد و بشوید و آبش را بنوشد، دیگر نیاز به آب پیدا نمیکند و از آب بدش میآید و دیگر آب نمیخواهد و اگر آب این سوره را روی کسی که صرع دارد بریزند شیطان آن میسوزد و دیگر برنمیگردد.» با توجه به روایات برای نوشتن آیات قرآن و یا دعاها باید از زعفران، یا زعفران و مشک استفاده کرد.
دومین درمان دعا است، امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که مبتلا به صرع است این دعا را برایش بخوان عزمت عليك يا رب بالعزيمة التي عزم بها علي بن أبي طالب عليه السلام ورسول الله صلى الله عليه وآله وسلم على جن وادي الصبرة فأجابوا واطاعوا لما اجبت واطت واخرجت عن فلان ابن فلانة الساعة.»[5]
سومین درمان، در روایت آمده: «عن أبى الحسن الرضا عليه السلام انه رأى مصروعا فدعا له بقدح فيه ماء ثم قرأ عليه الحمد والمعوذتين ونفث في القدح ثم امر بصب الماء على رأسه ووجهه فافا ق وقال له لا يعود اليك ابدا.»[6] یعنی «امام رضا (ع) کسی را دید که غش کرده و فرمودند یک لیوان آب بیاورید، سپس حمد و موعوذتین خواندند و در لیوان فوت کردند و فرمودند این آب را بر سروصورت او بریزید و آن شخص به هوش آمد، امام فرمودند که دیگر عود نمیکند.»
چهارمین درمان بخور حضرت مریم (ع)، در روایت آمده: «انه نافع لكل شئ من قبل الارواح ... والمصروع ... وغير ذلك نافع مجرب باذن الله تعالى.»[7] یعنی «برای هر چیزی که از ناحیه ارواح (جن و شیاطین) باشد مفید است، از قبیل ... و صرع و چیزهای دیگر، به اذن خدای متعال.»
پنجمین درمان حرز حضرت امیر (ع)، در روایت آمده: «برای کسی که سحر شده و کسی که دنبال میشود توسط جن و کسی که مبتلا به صرع است و مسموم و کسی که از سلطان ترس دارد و شیطان و تمام چیزهایی که انسان را میترساند، کسی که این نوشته را همراه خود داشته باشد و به گردنش بیاویزد، از دزد نمیترسد و از درندهها و مارها و عقربها و از هر چیزی که مردم را اذیت میکند و این متن آن است بسم الله الرحمن الرحيم أي كنوش أي كنوش أرشش عطينطينطح يا ميططرون فريالسنون ما وماسا ماسوما يا طيطشالوش خيطوش مشفقيش مشاصعوش أو طيعينوش ليطيفتكش هذا هذا ، وما كنت بجانب الغربي إذ قضينا إلى موسى الامر وما كنت من الشاهدين ، اخرج بقدرة الله منها أيها اللعين بعزة رب العالمين ، اخرج منها وإلا كنت من المسجونين ، اخرج منها ﴿فما يكون لك أن تتكبر فيها فاخرج إنك من الصاغرين﴾، اخرج مذؤما مدحورا ملعونا كما لعنا أصحاب السبت وكان أمر الله مفعولا ، اخرج يا ذوي المخزون ، اخرج يا سورا سور بالاسم المخزون يا ميططرون طرعون مراعون تبارك الله أحسن الخالقين يا هيا شراهيا حيا قيوما بالاسم المكتوب على جبهة اسرافيل ، اطرد عن صاحب هذا الكتاب كل جني وجنية وشيطان وشيطانة وتابع وتابعة وساحر وساحرة وغول وغولة وكل متعبث وعابث يعبث بابن آدم ولا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم وصلى الله على محمد وآله الطيبين وعترته الطاهرين. خیر خیر خیر خیر خیر خیر سر خیر»[8] این حرز در کتاب مکارم الاخلاق آمده و سند ندارد از طرفی کلماتی در آن وجود دارد که عربی نیست و ازاینجهت محل بحث است که آیا صلاحیت دارد یا ندارد.
ششمین درمان سوره حمد است، در روایت آمده: «كنا مع رسول الله (صلى الله عليه وآله)، في غزاة، فصرع رجل، فقرأ بعض الصحابة فاتحة الكتاب في اذنه، فقام وعوفي من صرعه، فقلنا ذلك لرسول الله (صلى الله عليه وآله)، فقال (صلى الله عليه وآله): هي ام القرآن وهي شفاء من كل داء.»[9] یعنی «در جنگی همراه پیامبر (ص) بودیم و مردی دچار غش شد (در اثر صرع) یکی از اصحاب پیامبر (ص) در گوش آن مرد سوره حمد خواند و او خوب شد، این را به پیامبر (ص) عرض کردیم و پیامبر (ص) فرمود این ام القرآن است و درمان هر بیماری است.»
ضعف اعصاب
در این حالت بدن سست میشود و شخص دچار احساس خستگی و لرزش دست و پا میشود و قدرت ایستادن برای مدت طولانی ندارد.
درمان اول پیاز، امام صادق (ع) میفرمایند: «البصل يذهب بالنصب ويشد العصب، ويزيد في الماء والخطا، ويذهب بالحمى.»[10] یعنی «پیاز خستگی را برطرف میکند و عصب را تقویت میکند و آب مرد را زیاد میکند و گامها را زیاد میکند و تب را برطرف میکند.» البته تخم پیاز هم عصب را تقویت میکند.
درمان دوم مویز، امام صادق (ع) میفرمایند: «الزبيب يشد العصب ويذهب بالنصب ويطيب النفس.»[11] یعنی «مویز عصب را تقویت میکند و خستگی را برطرف میکند، انسان را دلخوش میکند.»
در روایت دیگر آمده: «الزبيب الطائفي يشد العصب و يذهب بالنصب ويطيب النفس.»[12] یعنی «مویز طائف عصب را تقویت میکند.» البته چون در مکه و مدینه انگور بیشتر از طائف میآید این قید غالبی است و لزومی ندارد که حتماً انگور طائف باشد و انگور هر شهری مفید است.
پیامبر (ص) میفرمایند: «عليكم بالزبيب فإنه يكشف المرة ويذهب بالبلغم، ويشد العصب، ويذهب بالاعياء، ويحسن الخلق، ويطيب النفس، ويذهب بالغم.»[13] یعنی «بر شما باد مویز زیرا مره (سودا و صفرا) را برطرف میکند و بلغم را از بین میبرد و عصب را تقویت میکند و خستگی را برطرف میکند و خلق را نیکو میکند و انسان را دلخوش میکند و غم را برطرف میکند.»
در روایت دیگری آمده: «والاصطباح بإحدى وعشرين زبيبة حمراء يدفع الأمراض، وهو يشد العصب ويذهب بالنصب ويطيب النفس»[14] یعنی «صبحانه بیستویک دانه مویز قرمز، بیماریها را دفع میکند و عصب را تقویت میکند و خستگی را برطرف میکند و انسان را دلخوش میکند.»
درمان سوم روغنزیتون، پیامبر (ص) میفرمایند: «عليكم بالزيت فانه يكشف المرة ويذهب البلغم ويشد العصب ويذهب بالضنا ويحسن الخلق ويطيب النفس ويذهب بالغم»[15] یعنی «بر شما باد روغنزیتون زیرا مره (سودا و صفرا) را برطرف میکند و بلغم را از بین میبرد و عصب را تقویت میکند و ضنا (بیماری که منجر به کسالت و لاغری میشود) را برطرف میکند و خلق را نیکو میکند و انسان را دلخوش میکند و غم را برطرف میکند.» ازآنجاکه در این روایت خواصی که ذکر شد عیناً همان خواصی است که در روایت دیگر برای مویز ذکرشده، اینجا احتمال تصحیف وجود دارد زیرا نوشتن مویز و روغنزیتون در نسخ خطی شبیه هم است و ممکن است که در این روایت مراد همان مویز بوده باشد، درهرحال ما هر دو را پذیرفتهایم.
همچنین پیامبر (ص) میفرمایند: «عَلَيْكُمْ بِالزَّيْتِ فَإِنَّهُ يَكْشِفُ الْمِرَّةَ وَ يَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ يَشُدُّ الْعَصَبَ و ...»[16] یعنی «بر شما باد روغنزیتون زیرا مره (سودا و صفرا) را برطرف میکند و بلغم را از بین میبرد و عصب را تقویت میکند و ...»
در روایت دیگری آمده: «نعم الطعام الزيت ، يطيب النكهة ويذهب بالبلغم ويصفي اللون ويشد العصب ويذهب بالوصب ويطفئ الغضب.»[17] یعنی «بهترین غذا روغنزیتون است، بدن را خوشبو میکند و بلغم را از بین میبرد و رنگ (رخسار) را صاف میکند و عصب را تقویت میکند و بیماری را از بین میبرد و غضب را خاموش میکند.»
درمان چهارم برگ چغندر، در روایت آمده: «عليكم بالسلق ، فإنه ينبت على شاطئ نهر في الفردوس. وفيه شفاء من كل داء وهو يشد العصب ويطفئ حرارة الدم ويغلظ العظام.»[18] یعنی «بر شما باد برگ چغندر زیرا این روی کناره رودی در بهشت میروید و در آن درمان هر بیماری است و عصب را تقویت میکند و گرمی خون را خاموش میکند و استخوان را درشت میکند.»
درمان پنجم حمام رفتن، در روایت آمده: «منفعة عظيمة، يؤدي إلى الاعتدال، وينقي الدرن، ويلين العصب والعروق، ويقوي الأعضاء الكبار، ويذيب الفضول، ويذهب العفن.»[19] یعنی «فواید حمام رفتن زیاد است، سبب میشود که طبایع انسان معتدل شود و چربیها را از بدن پاک میکند و اعصاب و رگهای خونی را نرم میکند (جلوی سکته قلبی و مغزی را میگیرد) و اعضای بزرگ بدن را تقویت میکند و مواد زائد را آب میکند و مواد بد بو را میزداید.»
از این روایت معلوم میشود که اعصاب علاوه بر قوی بودن باید نرم هم باشد و راجع به رگها هم همینطور است.