«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

94/01/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ضعف مغز، ذهن و فراموشی

 

در طب امروزی معروف است که مغز نه زیاد می‌شود و نه کم می‌شود، حتی اگر عاملی تعدادی از سلول‌های مغز را از بین ببرد، این سلول‌ها دوباره جایگزین نخواهد شد، ولی در روایات تعبیر به زیادشدن مغز مکرر آمده، این امر می‌تواند مورد اختلاف باشد اما اگر زیادشدن مغز را رشد و بزرگ شدن همان سلول‌های موجد معنی کنیم، آنگاه اختلافی بین طب امروزی و طب اسلامی نخواهد بود.

 

چهارمین درمان روغن مالی است، از اموری که در روایات برای زیادشدن مغز آمده، روغن مالیدن است. در روایات روی این مسئله بسیار تأکید شده و پیامبر (ص) به این امر مقید بود تا جایی که کسی سراغ پیامبر (ص) را می‌گرفت و به او گفتند کسی که موهایش مرتب است و روغن مالیده، او پیامبر (ص) است. لازم به ذکر است که این کار برای وضو مشکلی ایجاد نمی‌کند، همچنین تنها زدن روغن به موها کفایت می‌کند و لازم نیست چند دقیقه ماساژ داده شود.

در روایت آمده: «عليكم بدهن البنفسج ، فإن له فضلاً على الأدهان كفضلي على سائر الخلق»[1] یعنی «بر شما باد روغن بنفشه، زیرا برتری روغن بنفشه بر دیگر روغن‌ها مانند برتری من بر دیگر مردمان است.» همچنین آمده: «فضل البنفسج على الادهان كفضل الاسلام على الأديان»[2] یعنی «برتری روغن بنفشه بر دیگر روغن‌ها مانند برتری اسلام بر دیگر ادیان است.»

در روایت دیگر آمده: «دهن الليل يجري في العروق»[3] یعنی «روغن‌مالی در شب، در رگ‌ها جریان پیدا می‌کند.» و همچنین آمده که راه بسته‌شده (گرفتگی‌ها) را باز می‌کند.

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «الدهن يلين البشرة، ويزيد في الدماغ القوة، ويسهل مجاري الماء ...»[4] یعنی «روغن پوست را نرم می‌کند و نیروی مغز را زیاد می‌کند و مجاری آب (مجاری عرق یا خون یا هر دو) را آسان می‌کند.»

در تمام روایاتی که تاکنون خواندیم آمده که مغز را زیاد می‌کند، ولی در روایت اخیر آمده که نیروی مغز را زیاد می‌کند، شاید بتوان گفت که مراد روایات قبلی هم زیادشدن نیروی مغز است و نیز می‌توان گفت که زیادشدن نیروی مغز در اثر زیادشدن مغز است. تفاوت این دو در این است که اگر بتوان با استفاده از دارویی مغز را زیاد کرد پس می‌توان آسیب‌های مغزی را نیز ترمیم نمود.

 

پنجمین درمان اُترج است، مورد دیگری که برای زیادشدن مغز در روایات ذکرشده اترج است، اترج به معنی بالنگ است ولی با توجه به مجموعه روایات می‌توان گفت که مراد از اترج کل مرکبات است.

پیامبر (ص) می‌فرمایند: «عليكم بالاترج فإنه يسر الفؤاد، ويزيد في الدماغ»[5] یعنی «بر شما باد اترج، زیرا قلب را مسرور می‌کند و مغز را زیاد می‌کند.»

در روایت دیگری آمده: «عليكم بالأترج، فإنه ينير الفؤاد، ويزيد في الدماغ.»[6] یعنی «بر شما باد اترنج، زیرا قلب را روشن می‌کند و مغز را زیاد می‌کند.»

ازآنجاکه نوشتن «ینیر» و «یسر» شبیه به هم است احتمال دارد یکی به‌جای دیگری آمده باشد و تنها یکی از این دو درست باشد.

 

ششمین چیزی که مغز را زیاد می‌کند مرکب چهار است، درباره این مرکب در روایت آمده: «لوجع الراس ونقصان الدماغ»[7] یعنی «(مفید است) برای سردرد و برای کم شدن مغز.» آنچه از مجموعه روایات استفاده می‌شود کم شدن و آسیب دیدن مغز قابل ترمیم و جبران است.

 

ذهن

مغز مانند یک دستگاه رایانه دارای اجزای مختلف است مانند حافظه اصلی، حافظه جانبی، پردازنده و... البته مغز انسان بسیار پیچیده‌تر و پیشرفته‌تر است، حال مراد از ذهن چیست و کدام بخش مغز را شامل می‌شود؟ در لغت ذهن به فهم، عقل و حفظ القلب (احتمالاً حافظه) معنی شده، شاید ذهن وظیفه نقل‌وانتقال اطلاعات را به عهده دارد. در روایات اموری برای تقویت ذهن ذکرشده.

 

اولین تقویت‌کننده ذهن سرکه است، درباره سرکه در روایت آمده: «يشد الذهن ويزيد في العقل»[8] یعنی «ذهن را قوی می‌کند و عقل را زیاد می‌کند.»

 

دومین تقویت‌کننده ذهن انار است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «كلوا الرمان بشحمه، فانه يدبغ المعدة، ويزيد في الذهن»[9] یعنی «انار را با پیه آن بخورید، زیرا معده را دباغی (قوی) می‌کند و ذهن را زیاد می‌کند.» منظور از پیه انار پرده سفید بین دانه‌های انار است البته ممکن است که بخش‌های سفیدرنگ دیگر هم شامل شوند، همچنین انار ازجمله میوه‌هایی است که در هر فصلی می‌توان استفاده کرد و لازم نیست تنها در فصل خودش مصرف شود، رب انار و انار خشک هم همین خاصیت را دارند. منظور از دباغی معده، تقویت و مقاوم کردن آن است، شاید بتوان با توجه به این روایت گفت که بین تقویت معده و ذهن رابطه‌ای وجود دارد.

 

سومین تقویت‌کننده ذهن شانه کردن محاسن است، در روایت آمده: «كان رسول الله (صلى الله عليه وآله): يسرح تحت لحيته اربعين مرة، ومن فوقها سبع مرات ويقول: انه يزيد في الذهن ويقطع البلغم.»[10] یعنی «پیامبر (ص) محاسن خود را چهل مرتبه از زیر و هفت مرتبه از رو شانه می‌کردند و می‌فرمودند همانا این ذهن را زیاد می‌کند و بلغم را قطع می‌کند.» بهترین شانه، شانه عاج است و بعدازآن شانه چوبی، چون مواد مصنوعی و پلاستیکی نوعاً برای بدن ضرر دارند شاید شانه پلاستیکی مناسب نباشد. شاید بین الکتریسیته ساکن که در اثر شانه کردن به وجود می‌آید و تقویت ذهن رابطه‌ای باشد.

 

چهارمین تقویت‌کننده ذهن عسل است، در روایت آمده: «من لعق لعقة عسل على الريق يقطع البلغم، ويكسر الصفراء، ويقطع المرة السوداء، ويصفي الذهن، ويجود الحفظ، إذا كان مع اللبان الذكر.»[11] یعنی «کسی که یک قاشق مرباخوری عسل در ناشتا بخورد، بلغم را قطع می‌کند و صفرا را می‌شکند و مره سودا را قطع می‌کند و ذهن را صاف می‌کند و حافظه را تقویت می‌کند اگر با کندر نر مصرف شود.» از این روایت استفاده می‌شود که ذهن و حافظه دو چیز متفاوت هستند همچنین شاید بتوان گفت که بین تقویت ذهن و حافظه رابطه‌ای وجود دارد. در مورد استفاده از عسل به همراه کندر که در پایان روایت آمده باید گفت با توجه به قرائن و روایات دیگر، کندر از تقویت‌کننده‌های حافظه است و نیز عسل و کندر بلغم را قطع می‌کند، ولی روایتی نداریم که برای کندر خواص دیگری که در این روایت آمده را ذکر کند پس می‌توان گفت که استفاده از کندر به همراه عسل تنها مربوط به جمله پایانی یعنی تقویت حافظه می‌شود. بهترین عسل، عسلی است که زنبورهای وحشی به‌طور طبیعی در کوه و جنگل و طبیعت تولید کرده باشند، زیرا در قرآن درباره عسل آمده: ﴿ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ﴾[12] یعنی «سپس از تمام ثمرات (و شیره گل‌ها) بخور و راه‌هایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، به‌راحتی بپیما، از درون شکم آن‌ها، نوشیدنی با رنگ‌های مختلف خارج می‌شود که در آن، شفا برای مردم است» تنها در این صورت است که عسل از انواع گیاهان تهیه می‌شود ولی عسلی که زنبوردارها تولید می‌کنند معمولاً از گیاهان محدودی تهیه می‌شود، به همین دلیل ما توصیه می‌کنیم که عسل‌های مختلف را باهم مخلوط کنند، متأسفانه تشخیص عسل طبیعی کار آسانی نیست حتی تشخیص آزمایشگاهی نیز نمی‌تواند اطمینان‌بخش باشد و تنها راه این است که تولیدکننده عسل مورد اعتماد باشد.

 

پنجمین تقویت کنند ذهن کندر است، پیامبر (ص) می‌فرمایند: «عليكم باللبان، فإنها تمسح الحر عن القلب ... وتزيد في العقل، وتزكي الذهن، وتجلو البصر، وتذهب النسيان.»[13] یعنی «بر شما باد کندر، زیرا گرمی از قلب می‌زداید ... و عقل (قدرت درک) را زیاد می‌کند و ذهن را زیاد می‌کند و بینایی را جلا می‌دهد و فراموشی را برطرف می‌کند.» البته در نقل دیگری آمده «وتذكي الذهن»[14] یعنی «ذهن را تیز می‌کند»

 

ششمین تقویت کنند ذهن به است، پیامبر (ص) می‌فرمایند: «كلوا السفرجل ، فإنه يزيد في الذهن ويذهب بطخاء الصدر»[15] یعنی «به بخورید، زیرا ذهن را زیاد می‌کند و سنگینی که بر سینه می‌نشیند را برطرف می‌کند.»

 

فراموشی

ازجمله بیماری‌هایی است که امروزه عمومی شده و افراد زیادی دچار شده‌اند، از مهم‌ترین علل مصرف میوه‌های کال است، متأسفانه امروزه میوه‌ها کال چیده می‌شوند و در انبار رسیده می‌شوند سپس مصرف می‌شوند، از دیگر علل مصرف کنجد است که امروزه اضافه کردن کنجد به نان بسیار رایج شده است، علت دیگر مصرف پنیر بدون گردو است، امام صادق (ع) می‌فرمایند: «إن الجوز والجبن إذا اجتمعا كانا دواء وإذا افترقا كانا داء.»[16] یعنی «اگر پنیر و گردو باهم مصرف شوند دوا است ولی به‌تنهایی هرکدام مرض هستند.» علت این است که پنیر منبع کلسیم است و باعث تقویت استخوان می‌شود ولی از طرف دیگر به مغز آسیب میزند و گردو منبع فسفر است که برای مغز مفید است ولی از طرفی برای استخوان ضرر دارد و اگر این دو باهم مصرف شوند ضرر آن‌ها از بین می‌رود، برای من سؤال بود که چرا کنجد برای حافظه مضر است و وقتی بررسی کردم متوجه شدم که کنجد در حد قابل‌توجهی دارای کلسیم بالا است و از منابع غنی کلسیم به‌حساب می‌آید، شاید علت مضر بودن کنجد برای حافظه این باشد.

 

اولین درمان فراموشی عسل است، در روایت آمده: «من لعق لعقة عسل على الريق يقطع البلغم، ويكسر الصفراء، ويقطع المرة السوداء، ويصفي الذهن، ويجود الحفظ، إذا كان مع اللبان الذكر.»[17] یعنی «کسی که یک قاشق مرباخوری عسل در ناشتا بخورد، بلغم را قطع می‌کند و صفرا را می‌شکند و مره سودا را قطع می‌کند و ذهن را صاف می‌کند و حافظه را تقویت می‌کند اگر با کندر نر مصرف شود.» کندر نر، سفید و شیرین است.

 

دومین درمان کندر است، پیامبر (ص) می‌فرمایند: «عليكم بالألبان فانها تمسح الحر ... وتذكي الذهن وتجلو البصر وتذهب النسيان.»[18] یعنی «بر شما باد کندر، زیرا گرمی از قلب می‌زداید ... و ذهن را تیز می‌کند و بینایی را جلا می‌دهد و فراموشی را برطرف می‌کند.»

 

سومین درمان کرفس است، در روایت آمده: «أنّه يورث الحفظ، و يذكّي القلب»[19] یعنی «همانا آن (کرفس) حافظه را تقویت می‌کند و قلب را تیز می‌کند.»

پیامبر (ص) می‌فرمایند: «عليكم بالكرفس، فإنه طعام إلياس واليسع ويوشع. وروي أنه يورث الحفظ، ويذكي القلب»[20] یعنی «بر شما باد کرفس، زیرا آن غذای حضرت الیاس (ع) و یسع (ع) و یوشع (ع) بود، و نیز روایت شده حافظه را تقویت می‌کند و قلب را تیز می‌کند.»

 

چهارمین درمان یک داروی ترکیبی است، در روایت آمده: «عن أبي بصير: قال: قلت للصادق عليه السلام: كيف نقدر على هذا العلم الذي فرعتموه لنا؟ قال: خذ وزن عشرة دراهم قرنفل، ومثلها كندر ذكر، دقها ناعما ثم استف على الريق كل يوم قليلا.»[21] یعنی «ابو بصیر از امام صادق (ع) سؤال کرد چگونه قادر شویم به حفظ این علمی که برای ما شاخه‌شاخه نمودی؟ امام فرمودند به‌اندازه ده درهم (۳۲٫۵ گرم) قرنفل (میخک) و همین اندازه کندر نر، آن‌ها را نرم آسیاب کند، سپس هرروز صبح ناشتا مقدار کمی (یک قاشق چای‌خوری) به‌صورت خشک از این دارو مصرف کن.» چون ممکن است که باهم آسیاب کردن میخک و کندر باعث چسبیدن آن‌ها شود بهتر است جداگانه آسیاب شوند.

 

پنجمین درمان یک داروی ترکیبی است، حضرت امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «من أخذ من الزعفران الخالص جزء ومن السعد جزء ويضاف إليهما عسلا، ويشرب منه مثقالين في كل يوم فإنه يتخوف عليه من شدة الحفظ أن يكون ساحرا.»[22] یعنی «مقداری زعفران خالص و سعد هم‌اندازه بردار و به آن عسل اضافه کن و هرروز دو مثقال از آن بخور، همانا ترس از آن است که از شدت تقویت حافظه، ساحر شود.» عسل باید به‌اندازه دو برابر زعفران و سعد باشد یعنی اگر یک مثقال زعفران و یک مثقال سعد باشد عسل باید چهار مثقال باشد، بنابراین تقریباً هرروز یک‌سوم مثقال زعفران هرروز مصرف می‌شود و این مقدار کشنده نیست.

 

ششمین درمان یک داروی ترکیبی است، در روایت آمده: «يؤخذ سنا مكي، وسعد هندي وفلفل أبيض، وكندر ذكر وزعفران خالص، أجزاء سواء يدق ويخلط بعسل و يشرب منه زنة مثقال كل يوم، سبعة أيام متوالية، فإن فعل ذلك أربعة عشر يوما خيف عليه من شدة الحفظ أن يكون ساحرا.»[23] یعنی «سنا مکی و سعد هندی و فلفل سفید و کندر نر و زعفران خالص به اندازه‌های مساوی آسیاب شود و با عسل مخلوط شود و هرروز به‌اندازه یک مثقال و به مدت هفت روز پشت سر هم مصرف شود، اگر چهارده روز این دارو را بخورد ترس از آن است که ساحر شود.» در این دارو هم باید به‌اندازه دو برابر وزن داروها عسل اضافه کرد برای مثال اگر از هر قلم از دارو یک مثقال برداریم جمعاً پنج مثقال می‌شود و به آن باید ده مثقال عسل اضافه کرد.


[1] قرب الإسناد، أبي العباس عبدالله بن جعفر الحميري، ص۱۱۸.
[2] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۵۲۱.
[3] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۵۱۹.
[4] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۵۱۹.
[5] مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوری طبرسی، ج۱۶، ص۴۰۷.
[6] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۹، ص۲۹۷.
[7] طب الأئمة، ابن سابور الزيات، ص۷۸.
[8] المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۴۸۷.
[9] المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۵۴۲.
[10] روضة الواعظين، الفتال النيسابوريي، ص۳۰۸.
[11] مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوری طبرسی، ج۱۶، ص۳۶۶.
[12] سوره نحل، آیه۶۹.
[13] مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوری طبرسی، ج۱۶، ص۳۷۴.
[14] طب النبي، ابو العباس جعفر بن محمد المستغفري، ص۲۵.
[15] مكارم الاخلاق، رضی الدين أبی نصر الحسن بن الفضل الطبرسی، ص۱۷۲.
[16] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۶، ص۳۴۰.
[17] مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوری طبرسی، ج۱۶، ص۳۶۶.
[18] طب النبي، ابو العباس جعفر بن محمد المستغفري، ص۲۵.
[19] الدروس الشرعية في فقه الإمامية، الشهید الاول، ج۳، ص۴۵.
[20] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۹، ص۲۸۴.
[21] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۹، ص۲۷۲.
[22] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۹، ص۲۷۲.
[23] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۹، ص۲۷۲.