«درس طب در روایات»
استاد تبریزیان
93/12/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: درمان چاقی، تشنگی مفرط
بهتر است که غذا ساده باشد و درنهایت باید از سه چیز درستشده باشد وگرنه باعث چاقی میشود. در جلسه قبل روایتی خواندیم که امام از خوردن غذای رنگارنگ اکراه داشتند، در روایت آمده: «أكلت عند أبي عبد الله عليه السلام فاتي بلون فقال: كل من هذا فأما أنا فما شئ أحب إلي من الثريد ولوددت أن الاسفاناجات حرمت.»[1] یعنی «نزد امام صادق (ع) غذا خوردم و یک رنگی از غذا آوردند امام فرمودند از این غذا بخور، چیزی نزد من محبوبتر از ثرید (سرکه و روغنزیتون که در آن نان میریزند) نیست و دوست داشتم که غذاهای رنگارنگ حرام میشد.» در این روایت کلمه اسفناجات آمده که در لغت یعنی خورشی که سفید است و سرکه و ترشی در آن نیست[2] ، بهجای اسفناجات، بیشارجات و شفارجات و... آمده ولی به نظر میرسد که درستترین آن بیشارجات است، بیشارجات را تفسیر کردهاند به پیشغذا، از این روایت استفاده شده است که این نوع غذاها که نوعاً اشتهاآور هستند، مذمت شدهاند ولی حرام نیستند و ازآنجاکه این غذا در منزل امام بوده و امام به مفضل فرمودند که از این بخور، میتوان نتیجه گرفت که این غذا مکروه هم نیست، پیامبر (ص) میفرمایند: «أول من لون إبراهيم عليه السلام وأول من هشم الثريد هاشم.»[3] یعنی «اولین کسی که غذای رنگارنگ درست کرد حضرت ابراهیم (ع) بوده و اولین کسی که ثرید درست کرد هاشم بوده.» البته این روایت به شکل دیگری هم آمده: «أول من ثرد الثريد إبراهيم (ع) وأول من هشم الثريد هاشم.»[4] یعنی «اولین کسی که از ثرید استفاده کرد حضرت ابراهیم (ع) بود و اولین کسی که نان خشک در آن استفاده کرد هاشم بود.» البته مراد از ثرید در اینجا آبگوشت است که در آن نان خرد کنند، درزمانی که در مکه گرسنگی آمده هاشم دستور داد ا شام نان بیاورند و شترها را کشت و نان خشک را خرد کرد و در آبگوشت ریخت، هشم یعنی خرد کردن و ازاینجهت او را هاشم نامیدند.
در روایت آمده: «أَنَّهُ كَانَ يَشْتَهِي مِنَ الْأَلْوَانِ الزِّيرَبَاجَةَ وَ الزَّبِيبَةَ وَ كَانَ يَقُولُ أُعْطِينَا مِنْ هَذِهِ الْأَطْعِمَةِ وَ الْأَلْوَانِ مَا لَمْ يُعْطَهُ رَسُولُ اللَّهِ )ص(.»[5] یعنی «امام باقر (ع) از میان غذاهای رنگارنگ این دو را دوست داشتند، زیرباجه و زبیبه، از این غذاها به ما دادهشده که به پیامبر (ص) هم داده نشده.» زبیبه خورشی است که در آن مویز بهکاررفته، از مجموع روایات استفاده میشود که غذاهای رنگارنگ حرمت یا کراهت ندارند و تنها مشکل این است که انسان را چاق میکند.
امام علی (ع) میفرمایند: «الألوان يعظمن البطن ويخدرن الأليتين.»[6] یعنی «غذاهای رنگارنگ شکم را بزرگ میکند و باسن را بزرگ میکند.»
امام صادق (ع) میفرمایند: «العقارجات تعظم البطن، وترخى الاليتين.»[7] یعنی «عقارجات شکم را بزرگ میکند و باسن را سست میکند.»
معده متناسب با ماده غذایی ترشحات مناسب برای هضم همان غذا را ترشح میکند ازاینجهت غذا باید ساده باشد تا معده بتواند غذا را بهراحتی هضم کند، کسانی که عمر طولانی داشتهاند غذایشان ساده بوده.
سومین درمان هرروز ناشتا حمام رفتن است، اگر کسی هرروز حمام برود لاغر میشود، همچنین اگر کسی ناشتا حمام برود سبب لاغری میشود، پس اگر کسی هرروز و ناشتا حمام برود اثر آن مضاعف خواهد شد. البته در قدیم حمام بسیار گرم بود و شامل چهار اتاق بود و با حمام امروزی تفاوت داشت. در روایت آمده: «من أراد أن يحمل لحما فليدخل الحمام يوما ويغب يوما ومن أراد أن يضمر وكان كثير اللحم فليدخل الحمام كل يوم.»[8] یعنی «کسی که دوست دارد چاق شود پس یک روز در میان حمام رود و کسی که میخواهد لاغر شود و بدنش چاق است، هرروز حمام برود.»
امام صادق (ع) میفرمایند: «ان اردت ان تزيد لحمك فادخل الحمام على شبعك وان اردت ان ينقص لحمك فادخله على الريق.»[9] یعنی «اگر بخواهی که گوشت بدنت زیاد شود در حال سیری (بعد از غذا) وارد حمام شوید و اگر بخواهید گوشت بدنت کم شود ناشتا به حمام برو.»
چهارمین درمان خوردنیهای لاغر کننده است
اولین خوردنی لاغر کننده ماهی تازه است، امام کاظم (ع) میفرمایند: «اللحم ينبت اللحم ، والسمك يذيب الجسد»[10] یعنی «گوشت، گوشت میرویاند و ماهی بدن را آب میکند.»
امام صادق (ع) میفرمایند: «السمك الطرى يذيب الجسد.»[11] یعنی «ماهی تازه بدن را آب میکند.»
حضرت علی (ع) میفرمایند: «السمك الطرى يذيب اللحم.»[12] یعنی «ماهی تازه گوشت را آب میکند.»
وقتی گفته شود ماهی تازه، یقیناً شامل ماهی خشک نمیشود و شاید ماهی که در یخچال نگهداری شده هم شامل این روایت نشود. مردمی که به علت محل زندگی، بیشترین غذای آنها ماهی است، ماهی را مدتی پس از صید استفاده میکنند تا لاغر نشوند.
دومین خوردنی لاغر کننده غذاهایی که کلیه را گرم میکنند، نوعی دیگر از درمانها برای چاقی آمده که بر پایه فعال کردن کلیه و گرم کردن آن است و در حقیقت مراد همان غده آدرنال یا قلوه پیه است زیرا در این صورت فعالیت و تحرک بالا میشود و با زیادشدن سوختوساز باعث لاغر شدن میشود.
این خوردنیها شامل گردو، تخممرغ، طلع و کُسَب است، امام صادق (ع) میفرمایند: «لاثة يسمن، وثلاثة يهزلن، ... وأما التي يهزلن فإدمان أكل البيض والسمك والطلع»[13] یعنی «سه چیز چاق میکند و سه چیز لاغر میکند ... چیزهایی که لاغر میکند، مداوم خوردن تخممرغ و ماهی و طلع (خرمای نارس).»
در روایت دیگری آمده: «ثلاث لا يؤكلن ويسمن وثلاث يؤكلن ويهزلن، فأما اللواتى يؤكلن ويهزلن فالطلع والكسب والجوز»[14] یعنی «سه چیز خورده نمیشود ولی چاق میکند و سه چیز خورده میشود ولی لاغر میکند سه چیزی که خورده میشود و لاغر میکند، طلع و کُسَب و گردو.» کسب تفاله دانههای روغنی مانند پنبهدانه و کنجد و... است که روغن آن گرفتهشده.
دومین خوردنی پروتئین خشک است، امام صادق (ع) میفرمایند: «ثلاث لا يؤكلن ويسمن، وثلاث يؤكلن ويهزلن، واثنان ينفعان من كل شئ ولا يضران من شئ، واثنان يضران من كل شئ ولا ينفعان من شئ، فاللواتي يؤكلن ويسمن، استشعار الكتان، والطيب والنورة، واللواتي يؤكلن ويهزلن، اللحم اليابس، والجبن والطلع قلت: فاللذان ينفعان من كل شئ ولا يضران من شئ؟ - قال: السكر والرمان، واللذان يضران من كل شئ ولا ينفعان من شئ فاللحم اليابس والجبن قلت: جعلت فداك، " قلت ثم: " يهزلن " وقلت ههنا " يضران "؟ - فقال: أما علمت أن الهزال من المضرة!»[15] یعنی «سه چیز خورده نمیشود ولی چاق میکند و سه چیز خورده میشود ولی لاغر میکند و دو چیز همواره نفع دارند و ضرر ندارند و دو چیز همیشه ضرر دارند و هیچ نفعی ندارند، اما چیزهایی که خورده نمیشود و چاق میکند لباسزیر کتان و عطر و نوره و چیزهایی که خورده میشود و لاغر میکند گوشت خشک و پنیر و طلع و دو چیز که همیشه نفع دارند و ضرر ندارند شکر و انار و دو چیز که همیشه ضرر دارند و نفع ندارند گوشت خشک و پنیر، راوی میپرسد ابتدا فرمودید لاغر میکنند سپس فرمودید ضرر میزنند، امام فرمودند آیا ندانستی که لاغری به سبب ضرر است.»
پنجمین درمان پرهیز از چاق کنندهها است، در جلسات گذشته اموری که چاقکننده هستند معرفی شد مانند گوشت، شیر و لبنیات، پختن گوشت با شیر، سویق، برگ چغندر، سنجد، انجیر و ...، پس اگر کسی بخواهد لاغر شود باید از اینها پرهیز کند.
تشنگی مفرط (خشک شدن دهان)
اولین درمان، احتمال دارد که این همان بیماری قند باشد، در روایت آمده: «اشتكى رجل من اخواننا الى أبى عبد الله عليه السلام كثرة العطش ويبس الفم والريق فأمره ان يأخذ سقمونيا وقاقلة وسنبلة وشقاقل وعود البلسان وحب البلسان ونار مشك وسليخة مقشرة وعلك رومى وعاقر قرحا ودارصيني من كل واحد مثقالين يدق هذه الادوية كلها وتعجن بعد ما تنخل غير السقمونيا فانه يدق على حدة ولا ينخل ثم يخلط جميعا وياخذ خمسة وثمانين مثقالا فانيذ سجزى جيد ويذاب في الطبخين بنار لينة ويلت به الادوية ثم يعجن ذلك كله بعسل منزوع الرغوة ثم يرفع في قارورة أو جرة خضراء فان احتجت إليه فخذ منه على الريق مثقالين بما شئت من الشراب أو عند منامك مثله.»[16] یعنی «مردی از برادران مؤمن ما شکایت کرد به امام صادق (ع) از زیادی تشنگی و خشکی دهان و آب دهان و امام امر نمود این دارو را درست کند، سقمونیا هل و سنبلالطیب و شقاقل و شاخه درخت بلسان و دانه بلسان و نارمشک و سلیخه مقشره و مصطکی و عاقرقرحا و دارچین از هرکدام دو مثقال (نه گرم)، همه آسیاب شود و همه الک شود بهجز سقمونیا (سقمونیا فقط آسیاب شود و الک نشود) سپس همه باهم مخلوط شود و هشتادوپنج مثقال شکر سجستان را در پاتیل قرار داده و با حرارت ملایم آن را آب کنند و این داروهای آمادهشده را با آن مخلوط کنند و به آن عسل کف گرفتهشده اضافه کنند و آن را در یک ظرف (بانکه) شیشهای یا کوزه سبز قرار دهند و هر وقت نیاز داشتی (زمان تشنگی و خشکی دهان) دو مثقال از آن ناشتا با هر نوشیدنی که خواستی بخور و اگر نیاز شدید داشتی موقع خواب هم بخور.»
همانطور که میدانید بیماری قند تشنگی زیاد و خشکی دهان و تکرر ادرار میآورد و از علل دیگر تشنگی، بیماری استسقا و علت دیگر اسهال است، بعید است که بیماری موردبحث در این روایت اسهال باشد زیرا درمان اسهال ساده است از طرف دیگر در روایت گفته که دارو را در ظرف نگهدار و بهوقت نیاز استفاده کن درحالیکه استسقا اگر درمان شود ادامه پیدا نمیکند ازاینرو بهاحتمالزیاد بیماری موردبحث دیابت یا قند است ولی بیشتر این دارو شکر است پس چگونه درمان قند است؟ شاید چون شکر این دارو از نیشکر است برای قند ضرر نداشته باشد و یا شاید ما اشتباه میکنیم که شکر برای دیابت ضرر دارد و درواقع میتواند درمان باشد، مانند حجامت که در ظاهر گرفتن خون از بدن است و باید موجب کمخونی گردد ولی در اصل درمان کمخونی است، البته این مسئله جای کار دارد و باید مورد تجربه قرار بگیرد، البته باید توجه کرد که ترکیبات و داروهای مورداستفاده در این درمان پایین آورنده قند و محرک تولید انسولین است و در این حالت احتمال افت قند خون زیاد است و نیاز است که به بدن قند برسد ازاینرو این مقدار قند در دارو وجود دارد. متأسفانه سقمونیا که در بازار موجود است اکثراً تقلبی است و نشانه اصل بودن آن این است که در ظاهر سفت و محکم به نظر میرسد ولی با مختصر فشار بهراحتی خرد و پودر میشود. در کتب آمده سقمونیا مسهل صفرا است، لازم به ذکر است که بیش از دو گرم نباید استفاده کرد و زیاد مصرف کردن آن باعث اسهال شدید و حتی مرگ براثر شدت اسهال میشود. هل دو قسم است هل درشت یا هل بویا و هل ریز یا هل سبز که بهتر است. سنبله همان سنبلالطیب یا علف گربه است. شقاقل همان هویج وحشی یا زردک صحرایی است. دانه و شاخه بلسان از مصر میآید و اخیراً کمی کمیاب شده است. نارمشک شبیه هسته آلبالو است، ترد و سبک است و توخالی است و بهراحتی خرد میشود. سلیخه مغشره شبیه دارچین است با این تفاوت که زبر و تیرهرنگ است، دارچین سه نوع است یک نوع همان است که در بازار رایج است و یک نوع دیگر سلیخه که زبر است و از دارچین معمولی کلفتتر و طعم آن از دارچین معمولی کمتر است، نوع سوم دارچین که قرفه یا قرفة القرنفل نام دارد و در اصل پوست درخت میخک است و ازنظر ظاهر مانند دارچین است ولی طعم آن را ندارد. مصطکی صمغ گیاه است و شبیه کندر است ولی ترد است و مانند کندر نرم و جویدنی نیست. عاقرقرحا ریشه گیاه ترخون است. شکر سجستان بهترین شکر آن زمان بوده. عسل رایج در بازار عسل کف گرفتهشده است، مقدار عسل هم باید قدری باشد که نرم و مثل خمیر شود و هرچه بیشتر عسل اضافه کنید نرمتر میشود. برای دیابت درمان دیگری هم وجود دارد که مرکب چهار است علاوه بر این ترکیبات هشت ترکیب دیگر هم اضافه دارد و درمان قویتری است، متأسفانه چون مواد آن کمیاب است امکان تهیه آن نیست.
دومین درمان، درمان دیگری است که باواسطه از شیخ حسن علی نخودکی به من رسیده و نمیدانم منشأ روایی دارد یا ندارد.
تخم شنبلیله و اسفرزه از هرکدام دو مثقال و تخم هویج و تخم ترب و سنبلالطیب از هرکدام یک مثقال همه باید آسیاب شود بهجز اسفرزه زیرا سمی است و همه مخلوط شود و بعد از هر وعدهغذا یک قاشق مرباخوری مصرف شود.
مراد از هویج در این درمان هویجفرنگی نیست بلکه همان زردک است.