1401/02/08
موضوع: شرح حکمتهای نهجالبلاغه (حکمت نوزدهم)/ هشدارهای فرهنگی و اجتماعی /پیآمد سرگرم شدن به آرزوهای طولانی و بیحدومرز، جلسه سوم (بیانات استاد طباطبایی دربارهی روز قدس با موضوع: مباني اعتقادی و ديني تأسیس روز قدس و حمايت از مردم مظلوم فلسطين)
وَقَالَ×: «مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجلِهِ»[1] .
امام× فرمود: هرکس در پی آرزوی خویش بتازد، مرگ او را از پای در آورد.
مناسبت روز قدس
به مناسبت قرار گرفتن در آستانه روز قدس، مطالبی را درباره این موضوع عرض میکنم.
سؤال: چرا بایستی از فلسطین دفاع و حمایت نمود و در مقابل انزجار خود را از اسرائیل اعلان نمود؟
این پرسش ممکن است در ذهن برخیها وجود داشته باشد و بهویژه در ذهن نسل جوان امروز که پرسشگر است و پاسخ پرسشهای ذهنی خود را نیز مطالبه میکند، و وظیفه جمع عالمان و طلاب و صاحبان فکر و اندیشه نیز روی خوش نشاندادن به مطالبهی آنان و ارائه پاسخهای مناسب برای آن است.
در اینجا به برخی محورهایی که میشود از اسلام برای آن استلهام نمود اشاره میکنم.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) به آن اشارهکرده و فرمودهاند:
«ما در جمهوری اسلامی مسئلهی فلسطین برایمان یک مسئلهی تاکتیکی نیست، یک استراتژی سیاسی هم نیست، مسئلهی عقیده است، مسئلهی دل است، مسئلهی ایمان است. مسئلهی غزه و مسئلهی فلسطین، مسئلهی ماست؛ مسئلهی اسلامی ماست؛ مسئلهی همهی مسلمین است و وظیفهی ماست. آنچه که انجام هم میدهیم، وظیفهی ماست؛ بر کسی هم منت نداریم؛ وظائفمان را انجام دادیم»[2] .
موضوع فلسطین و قدس شریف جزء جداییناپذیری از منظومهی فکری امام خمینی& است که ریشه در آموزههای دینی دارد[3] . ایشان در اهمیت دفاع از سرزمینهای اسلامی و ضرورت وحدت مسلمانان جهان میفرمایند:
«دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد اسلامی و دفاع از همهی حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا کنیم»[4] .
در واقع بنیانگذار انقلاب اسلامی با تعیین روز قدس، عدالتخواهی و ظلمستیزی و تسلیمناپذیری در برابر دشمنان را به همهی مسلمانان آموخت و چهرهی جدیدی از هویت مردم فلسطین به دنیا معرفی کرد و افکار عمومی را نسبت به مسألهی فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی حساس کرد.
امروزه مسألهی فلسطین و حمایت از مردم آن برای دستیابی بهحقوق مسلم و قطعیشان، یکی از محوريترين استراتژيهاي نظام جمهوري اسلامي ايران و از مسائل مهم جهان اسلام است. از همینرو کشورهای اسلامی برای دفاع از حقوق مظلوم و دفاع از قبلهی اول مسلمین باهم متحد شدهاند و روز قدس به محور وحدت در جهان اسلام تبدیل شده است.
یکی از راههای نمایش این وحدت و انسجام، برگزاری راهپیمایی شکوهمندانه در روز قدس است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با فرمان امام راحل& آغاز شد و در آینده نیز ادامه خواهد یافت.
اما آنچه ممكن است براي نسل جديد در كشورمان و دنياي امروز و آينده به وجود آيد و ذهنشان را به خود مشغول نمايد اين پرسش اساسي و بنيادي است كه مباني حمايت ما از مردم فلسطين چيست و بر چه مبنايي ما از آنها حمايت ميكنيم؟
براي تبیین این مسأله و بررسی ابعاد و زوایای مختلف آن، میتوان مباني متعددي ذکر کرد که در این فرصت به برخي از آنها اشاره میکنیم:
1. اصل جهاني بودن دين مبين اسلام و اقتضای توجه نمودن به همهی انسانها در همه نقاط عالم
جاودانگي و جهاني بودن دين اسلام از اصول مسلم اعتقادات اسلامي و جزء ضروريات دين است كه همهی مسلمانان بر آن اتفاق دارند. جهاني بودن اسلام به اين معنا است كه اختصاصي به هيچ قوم، مليت، نژاد و اقليم خاصي ندارد بلكه همهی انسانها را از هر مليت و نژادي كه باشند، در برمیگیرد و منظور از جاودانگي اسلام آن است كه دعوت اسلامي به عصر و دوران خاصي محدود نميگردد، بلكه تا انتهاي تاريخ بشر ادامه دارد و هيچگاه دين ديگري آنرا نسخ نميكند[5] .
انتظار تشكيل دولت مهدوي نيز بر همين پايه و اساس بنيان گرديده است.
دلایل متعددی بر جهانشمولی و عموميت شريعت اسلام وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
در قرآن کریم آیاتی با خطابهايي مانند {يَا أَيُّهَا النَّاسُ} و {يَا بَنِي آدَمَ} بهکاررفته، بدون آنكه مقيد به زمان، مكان و يا قوم خاصي، شده باشند. عموميت اینگونه خطابها دلالت بر جهاني بودن و جاودانگي اسلام دارد[6] .
پارهاي از آيات بیانگر آناند كه پيامبر اسلام| پيغامآوري براي همهی مردم بوده است:
ازجمله:
{تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}[7] ؛ زوالناپذیر و پربرکت است کسیکه قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بیمدهنده جهانیان باشد.
تعبير {لِلْعَالَمِينَ} دلالت بر رسالت جهاني و دعوت عمومي و جاودانگي اسلام دارد و هرگونه ابهامي را در مورد عدم اختصاص دعوت قرآن به نژاد عرب و يا زمان و منطقه خاصي را برطرف ميسازد.
ازاینرو پيروان دين اسلام و مكتب تشيع نبايد نسبت به هيچ منطقه و گروهي از مردم در دين اسلام بیتفاوت باشند.
امام عظیمالشأن& نیز با توجه به همین اعتقاد دینی میفرماید:
«ما اسلام را منحصر به ایران نمیدانیم. اسلام، همهجا اسلام است ... ما نمیتوانیم حساب خودمان را از حساب سایر مسلمین جدا کنیم»[8] .
2. اصل ضرورت اهتمام ورزیدن به امور مسلمين:
اهتمام به امور مسلمین، یکی از بزرگترین فرایض اجتماعی و نوعی دغدغهی دینی و سوز مسلمانی است که اگر با تدبیر و آگاهی همراه گردد، سرنوشت امت اسلامی را بهزودی دگرگون میسازد و بشریت را از مشکلات امروز، رهایی میبخشد. افراد و جوامع اسلامی همانند عموم انسانها با نیازها و خطرهایی مواجهاند که احساس مسئولیت نسبت به آنها و دغدغهی تأمین این نیازها و راههای برونرفت از مشکلات و خطرها فکر و ذهنِ هیچ مسلمانی را آرام نمیگذارد.
امام صادق× از رسول گرامی اسلام| نقل میفرمایند که حضرت فرمودند:
«مَنْ أَصْبَحَ لاَ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[9] ؛ هر کس که شب خود را به صبح برساند ولی اهتمام و توجهی به امور مسلمانان نداشته باشد، او مسلمان نیست.
در روایتی از رسول گرامی اسلام| به چنین افرادی، وعدهی بهشت داده شده است: «مَنْ رَدَّ عَنْ قَوْمٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ عَادِيَةَ [مَاءٍ] أَوْ نَارٍ أُوجِبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»[10] ؛ هر كس از گروهی از مسلمانان تجاوز آب یا آتش را رد كند، بهشت برایش واجب میشود.
حمایت و پشتیبانی از گرفتاران دنیوی و تأمین نیازها و خواستههای آنان یکی از مصادیق اهتمام به امور مسلمین است. ملت گرفتار و مصیبتدیدهی فلسطین سالیان درازی است که طعم آسایش و راحتی را نچشیدهاند و همواره با نگرانی و اضطراب زندگی میکنند.
نکتهی دقیق و قابلتوجهی در اینجا وجود دارد که میتواند راهگشا باشد و به برخی از ایرادها و شبهات مسألهی فلسطین پاسخ دهد. در معنای «اهتمام به امور مسلمانان» كمك متقابل وجود ندارد، بلكه هر كسی یا گروهی مورد خطاب قرار گرفته است تا در حد توان، در تأمین نیازهای آنان بكوشد، بدون اینكه انتظار كمك متقابل داشته باشد؛ یعنی كمك كردن به دیگران بدون داشتن انتظار یاری از كمك گیرنده یا بدون تصور سهم و نفعی است[11] .
3. فريادرسي و پاسخ به دادخواهي مظلومان حتي غیرمسلمانان
یکی از تکالیف الهی، نصرت و یاری افرادی است که درخواست کمک میکنند. انجام تکلیف در شرع الهی دارای شرایطی است که «توانایی» و «دانایی» از زمرهی همین شرایط است. هرکس که نداند یا نتواند، مسئولیتی هم ندارد و هر کس که آگاهتر و تواناتر باشد، تکلیفش نیز سنگینتر است.
حتی اگر جنبهی دینی قضیهی فلسطین را هم در نظر نگیریم، از «جنبهی انسانی» باید به فریاد مردم مظلوم این سرزمین رسید.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
{وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ}[12] ؛ اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یاری طلبند، بر شماست که آنها را یاری کنید، جز بر ضدّ گروهی که میان شما و آنها، پیمان (ترک مخاصمه) است.
اين آيهی شريفه با كمال صراحت، مسلمانان را ملزم میكند تا به يارى برادران دينى خود كه مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند، شتافته و به وظيفه دينى خود عمل كنند.
مسلمانی که فریادخواهی و استغاثهی دیگری را بشنود و بتواند یاری کند، ولی اهمیت ندهد و به نصرت و ياري مظلوم و گرفتار نشتابد، مسلمان نیست. حدیث معروف: «مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[13] .
هر کسیکه صدای (یا للمسلمین) را از مظلومان در هرکجای کرهی زمین بشنود و پاسخ آنرا ندهد، او مسلمان نیست؛ شاهد این تکلیف است.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) نیز پاسخ به استغاثهی ملت فلسطین را تکلیف هر مسلمانی میداند و میفرماید:
«در این لحظهی خطیر، مسلمین جهان باید احساس تکلیف کنند؛ باید وظیفهای را که مسلمانی بر دوش آنان نهاده، درک کنند. از سویی تکلیف حفاظت از سرزمینهای اسلامی است، که از ضروریات فقه مسلمین است؛ و از سوی دیگر پاسخ به استغاثهی ملتی مظلوم ... که پیامبر| فرموده است: هر کس ندای استغاثهی مسلمی را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست و امروز نه یک فرد، که یک ملت صدا به استغاثه برداشته است»[14] .
4. رفع مشكلات مسلمانان و برداشتن موانع از سر راه آنان
کمک به دیگران و رفع گرفتاریها و مشکلات آنها لزوماً بهمعنای انجام کارهای سخت و بزرگ نیست، بلکه اموری را که حتی ممکن است به چشم نیاید نیز شامل میشود.
رسول گرامی اسلام| در روایتی به این موضوع اشاره نموده، میفرمایند:
«دَخَلَ عَبْدٌ الْجَنَّةَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْكٍ كَانَ عَلَى طَرِيقِ الْمُسْلِمِينَ فَأَمَاطَهُ عَنْهُ»[15] .
برداشتن یک شاخهی درختی که بر سر راه مسلمانان مانعی ایجاد کرده، آن فرد را اهل بهشت موعود میکند.
شرکت در راهپیمایی روز قدس و اعلام حمایت از آرمانهای ملت مظلوم فلسطین که همان آرمانهای دین اسلام است، کمترین کاری است که ما میتوانیم انجام دهیم.
5. حمايت از مظلوم و خصومت با ظالم
امام خمینی& فرمودند:
«ما به پیروی از اسلام از تمامی مستضعفین جهان حمایت میکنیم. باید دست جنایتکاران از ممالک اسلامی و از عموم مستضعفین قطع شود، و وعدهی الهی به همت اقشار ملتهای اسلامی تحقق یابد[16] .
خداوند در قرآن کریم مسلمانان را به یاری یکدیگر فرامیخواند و در آیهی ۷۵ سورهی مبارکهی «نساء» مسلمانان را برای کمک نکردن به مظلومین مورد نکوهش قرا میدهد: {وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا}[17] ؛ چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (بهدست ستمگران (تضعیفشدهاند، پیکار نمیکنید؟! همان افراد (ستمدیدهای) که میگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما.
روز قدس، روز برآوردن فريادهاي بينالمللي بر سر استكبار جهاني و روز خصومت با ظالم و حمايت از مظلوم است كه آخرين سخن و پيام امام علي× در ماه رمضان به فرزندانش امام حسن و امام حسین‘ میباشد: «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[18] ؛ همیشه دشمن ستمگر و یاور و مددکار مظلوم باشید.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) ضمن اشاره به همین روایت و سفارش امام علی×، بیان میدارند که:
«ما هر مقداری که بتوانیم از مظلوم حمایت میکنیم و هر مقداری که تواناییهای ما و وسع ما باشد وظیفهی ما است؛ اسلام به ما گفته است که «کُن للِظّالِمِ خَصماً وَلِلمَظلومِ عَونا» - این سفارش امیرالمؤمنین است - ما نمیگوییم «اُنصُر اَخاکَ ظالِماً اَو مَظلوما» - این شعار جاهلی است؛ میگفتند اگر برادرت ظالم هم هست یا مظلوم است، باید از او دفاع کنی و حمایت کنی - قرآن این را نمیگوید؛ معرفت اسلامی این را منع میکند. نخیر؛ ظالم هر کسی بود باید با او مقابله کرد و جلوی ظلم او را گرفت؛ مظلوم هرکسی هست باید از او حمایت کرد»[19] .
6. رضايت به ظلم مساوی با مشاركت در كار ظالم:
ظلم و ستم از گناهان کبیرهای است که مصادیق مختلفی دارد و راضی بودن به ظلم دیگران هرچند انسان خود، مرتکب ظلم نشود یکی از همین موارد و مصادیق است و رضایت به گناه دیگران نیز از گناهان کبیره است. از همینرو امام صادق× در روایتی به این موضوع اشاره میکنند و میفرمایند: «الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَالْمُعِينُ لَهُ وَالرَّاضِي بِهِ شُرَكَاءُ ثَلَاثَتُهُمْ»[20] .
کسیکه ظلم میکند و کسیکه یاور و کمککار ظالم است و کسیکه به ظلم او رضایت میدهد، همگی و هر سه نفر در یک عمل یعنی ظلم شریکاند.
امام رضا× نیز در این مورد میفرماید:
«مَن غابَ عَن اَمرٍ فَرَضِیَ بهِ، کانَ کَمَن شَهِدَهُ وَاَتاهُ»[21] .
کسیکه از صحنهی کاری غایب باشد، اما به آن کار (چه نیک و چه بد) راضی باشد، همچون کسی است که در صحنهی عمل حاضر بوده و آنرا انجام داده است.
رضایت قلبی به کاری، چه نیک چه بد، انسان را از ثواب یا عقوبت آن برخوردار میکند. مثلاً اگر جایی جنایتی انجام گیرد و ما حضور نداشته باشیم، ولی در دل به آن ظلم راضی باشیم، ما هم شریک آن ظلم هستیم. اگر کسی در جایی عمل صالحی را انجام دهد و ما بشنویم و از کار او خشنود شویم، ما هم در ثواب آن شریکیم.
در زیارت امام حسین× نیز ضمن آنکه بر قاتلان آنحضرت و ظالمان به اهلبیت^ لعنت میفرستیم، میگوییم:
«وَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ»[22] ؛ خدا لعنت کند امت و جماعتی را که آن ظلمها و کشتارها را شنیدند و به آنها راضی بودند.
بنابراین اگر در جهان امروز، ما با دیدن گناه و فساد سکوت کنیم و راضی باشیم در آن گناه شریک هستیم؛ همچنین اگر ببینیم که در حق افرادی ظلم میشود و حقوقشان پایمال میشود چنانچه رضایت داشتهباشیم در گناه ظالم شریکیم.
چنانچه امام رضا× فرمودهاند:
«مَنْ رَضِيَ شَيْئاً كَانَ كَمَنْ أَتَاهُ وَلَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِي الْمَغْرِبِ لَكَانَ الرَّاضِيعِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ شَرِيكَ الْقَاتِل»[23] ؛ هر کس از کارى راضى باشد مثل کسى است که آنرا انجام داده، و اگر کسى در مشرق کشته شود و دیگرى در مغرب از این قتل راضى باشد، نزد خدا با قاتل شریک خواهد بود.
بنابراین با توجه به روایاتی که ذکر شد، میتوان گفت رضایت به جنایات رژیم سفاک و خونخوار صهیونیستی در حق مردم مظلوم فلسطین، مشارکت و همراهی با ظالمان و از گناهان کبیره است.
7. عقاب بیتوجهی، سکوت و عدمحمایت از مظلوم
ظلم و ستم به دیگران آثار و عواقب فراوانی دارد که در آیات و روایات به آنها تصریح شده است. از آنجا که بیتوجهی به مظلومان و عدم حمایت از آنان نیز نوعی ظلم بهشمار میرود، مشمول این کیفرها و عقوبتها خواهد شد. ظلم به دیگران و بیتوجهی به مظلومان، موجب محرومیت از رحمت الهی است که بدترین و سختترین عقوبت است.
خداوند در آیاتی از قرآن کریم همچون (بقره آیهی190؛ آلعمران آیهی 140 و 57؛ مائده آیهی 87 و شوری آیهی 40) تجاوز و سرکشی و ظلم را عامل محرومیت از محبت خود معرفی میکند و به آدمی هشدار میدهد که از آنها پرهیز کند؛ چراکه محرومیت از محبت و رحمت خداوند، محرومیت از همهچیز را بهدنبال دارد و موجب شقاوت ابدی خواهد شد.
در روایات نیز به عقوبت بیتوجهی به مظلومان که خود، از مصادیق ظلم است، اشاره شده است. رسول گرامی اسلام| در یک حدیث قدسی از وجود باریتعالی اینچنین نقل میکنند:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلّ: «وَعِزَّتي وَجلالِي لأَنتَقِمَنَّ مِن الظّالِمِ فِي عاجِلِهِ وَآجِلِهِ، وَلأنتَقِمَنَّ مِمَّن رَأى مَظلوما فَقَدَرَ أن يَنصُرَهُ فلَم يَنصُرْهُ»[24] ؛ پیامبر| روایت میکند که خداوند عزوجل در حدیث قدسی فرمود: به عزت و جلالم سوگند که هرآینه از ظالم و ستمگر در دنیا و آخرت انتقام شدیدی خواهم ستاند، و همچنین از کسیکه مظلومی را در حال مظلومیت مشاهده کند ولی به یاری او اقدامی ننماید.
چنانچه ظلم کسی ثابت شود، آن ظلم یکی از مهمترین مصادیق منکر بوده و دیگر سکوت در مقابل آن جایز نخواهد بود؛ در آیهی 183 سورهی آلعمران، افرادی بهعنوان قاتلان پیامبران معرفیشدهاند که دخالت مستقیمی در وقوع قتل نداشتند، اما بااینوجود مورد اعتراض قرار گرفتند:
{الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىٰ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ ۗ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}[25] ؛ (اینها) همان کسانی (هستند) که گفتند: «خداوند از ما پیمان گرفته که به هیچ پیامبری ایمان نیاوریم تا (این معجزه را انجام دهد): یک قربانی بیاورد، که آتش [= صاعقه آسمانی] آنرا بخورد!» بگو: «پیامبرانی پیش از من، برای شما آمدند؛ و دلایل روشن، و آنچه را گفتید آوردند؛ پس چرا آنها را به قتل رساندید اگر راست میگویید؟.
امام صادق× در ذیل این آیهی شریفه میفرمایند: «این اتهام وارده به بنیاسرائیل به دلیل آن بود که نسلهای بعدی نیز حاضر نشدند قتل انبیاء را محکوم نموده و از آن اعلام برائت کنند[26] .
حضرت در روایت دیگری در مورد آثار و عواقب سکوت در برابر ظلم میفرماید:
«لَوْ لاَ أَنَّ بَنِي أُمَيَّةَ وَجَدُوا مَنْ يَكْتُبُ لَهُمْ وَيَجْبِي لَهُمُ اَلْفَيْءَ وَيُقَاتِلُ عَنْهُمْ وَيَشْهَدُ جَمَاعَتَهُمْ لَمَا سَلَبُونَا حَقَّنَا»[27] ؛ چنانچه بنیامیه کسانی را نمییافتند که برای آنها کتابت کند و اموال جمع نماید و برایشان مبارزه کند و یا بهعنوان سیاهی لشگر در جماعت آنها حاضر بشوند، هرگز آنها نمیتوانستند حق ما را سلب کرده و خود بر مسند حکومت غاصبانه تکیه زنند و بر ما ظلم نمایند.
8. پيشگيري از توسعهی ظلم و تجاوز
در روایتی از حضرت مسیح× نقلشده که فرمود:
«أَقُولُ لَكُمْ إِنَّ اَلْحَرِيقَ لَيَقَعُ فِي اَلْبَيْتِ اَلْوَاحِدِ فَلاَ يَزَالُ يَنْتَقِلُ مِنْ بَيْتٍ إِلَى بَيْتٍ حَتَّى تَحْتَرِقَ بُيُوتٌ كَثِيرَةٌ إِلاَّ أَنْ يُسْتَدْرَكَ اَلْبَيْتُ اَلْأَوَّلُ فَيُهْدَمَ مِنْ قَوَاعِدِهِ فَلاَ تَجِدَ فِيهِ اَلنَّارُ مَعْمَلاً وَكَذَلِكَ اَلظَّالِمُ اَلْأَوَّلُ لَوْ يُؤْخَذُ عَلَى يَدَيْهِ لَمْ يُوجَدْ مِنْ بَعْدِهِ إِمَامٌ ظَالِمٌ فَيَأْتَمُّونَ بِهِ كَمَا لَوْ لَمْ تَجِدِ اَلنَّارُ فِي اَلْبَيْتِ اَلْأَوَّلِ خَشَباً وَأَلْوَاحاً لَمْ تُحْرِقْ شَيْئاً»[28] ؛ فرمود: با شما میگویم: هرگاه آتش در یک خانه بیافتد و اقدامی صورت نگیرد همچنان از آنجا به خانههای اطراف سرایت کرده تا خانههای فراوانی را تخریب کند و بسوزاند، مگر آنکه در همان خانهی اول جلوی آنرا بگیرند و از ریشه آنرا منهدم کنند تا جاییکه مکانی برای توسعه آتش نباشد.
ظالم نیز همچنین است، چنانچه با ستمگر نخست، برخورد شدید صورت گیرد و ابزار و قدرت ستمگری از دست وی گرفته شود، برای بعدیها الگویی در ستم به وجود نخواهد آمد و آتش ظلم خاموش خواهد شد؛ چنانکه چوب و هیزمی نباشد آتش، قدرت سوزانندگی نخواهد داشت.
برای پیشگیری و جلوگیری از توسعهی ظلم و بیداد در جامعهی اسلامی و امت مسلمان باید در حد امکان، راههای ترویج ظلم را مسدود کرد. ظلمی که رژیم غاصب صهیونیستی به ملت مظلوم و بیدفاع فلسطین روا میدارد ازجملهی همین موارد، بلکه مهمترین آنهاست. نخستین ظلمی که این رژیم غاصب بر مردم مظلوم فلسطین رواداشت، تصرف قبلهی اول مسلمانان یعنی بیتالمقدس است.
9. حمایت از فلسطین، توجه به غیرت دینی
«منظور از غيرت دينى، اين است كه انسان، در برابر تخلّفاتى كه از مسير حق و عدالت و احكام الهى مىشود، خاموش ننشيند و بىتفاوت از كنار آنها نگذرد بلكه تخلّف، هر چه شديدتر باشد، جوش و خروش او بيشتر گردد. كسانى كه خونسرد و بىرمق، از مقابل اين امور مىگذرند، فاقد غيرت دينى هستند.»[29] .
بر اساس این تعریف، غیرت دینی راز عظمت امّت اسلامی است و مسلمانان، تا زمانی امّت ممتاز محسوب میشوند که غیرت دینی در بین آنها زنده باشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) در همین زمینه میفرماید:
«امروز ملت فلسطین ایستاده است و ملتهای مسلمان دلشان سرشار از غیرت و حمیت اسلامی نسبت به سرزمین شریف قدس و سرتاسر کشور فلسطین است. دنیای اسلام نباید فلسطین را هرگز از یاد ببرد»[30] .
10. فلسطین؛ ملاک تشخیص حق از باطل
همهی انسانها طالب سعادتاند و سعادت در گروه حقمحوری است؛ بنابراین، باید حق را از باطل بازشناخت وگرنه باطل بهصورت حقنما جلوه میکند؛ زیرا جهان آمیزهای از حق و باطل است و باطل با فریب و نیرنگ، همواره خود را حق مطلق نشان میدهد.
یکی از ملاکهای تمیز حق و باطل در دنیای امروز توجه به عملکرد افراد، گروهها و ملتهای مسلمان در قبال مسألهی فلسطین است. امام راحل& در این مورد میفرماید:
«من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم| میدانم ... روز امتیاز حق از باطل است، روز جدایی حق و باطل است»[31] .