استاد سيدابوالفضل طباطبایی

درس فقه

1403/02/01

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه‌المسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/الباب الثالث: هندسة المسجد /نقش المسجد بالصور - فروع المسألة (الفرع المتصورة: نقش المسجد بالآيات القرآنية)

 

بحث در نظام مهندسی مسجد در موضوع نقاشی مسجد با تصاویر بود. این موضوع دارای فروعاتی بود که به‌برخی از آن‌ها پرداختیم و گفتیم که اگر کسی نذر برای نقاشی مسجد کند یا چیزی را وقف نقاشی مسجد نماید بنا بر نظر مشهور از جهت حکم تکلیفی جایز نیست و از جهت حکم وضعی نیز منعقد نمی‌شود، اما نظر ما برخلاف مشهور بود که پیش‌تر آن‌را بیان کردیم.[1] در ادامه به فروع دیگر این مسئله می‌پردازیم.

نقاشی مسجد با آیات قرآن و روایات

یکی از فروعاتی که باید در اینجا مطرح بشود نقاشی مسجد به‌سبب نوشتن آیات قرآن، روایات و ادعیه است.

آن‌چنان‌که امروزه متعارف است و در همه جای مسجد؛ ازجمله شبستان، سردر مسجد، به‌ویژه در قبله مسجد با کاشی‌های معرق و چندرنگ و مانند آن تزیین شده است.

حکم این کار در مسجد چیست؟ آیا نقاشی مسجد با آیات و روایات در نظام مهندسی مسجد جایز است یا نه؟ محور گفتگوی ما پاسخگویی به این پرسش‌هاست.

اولاً: باید بدانیم آیا نقاشی آیات قرآن در مسجد مصداق تزیین حرام است؟ مشهور، تزیین مسجد با طلا را حرام می‌دانستند؛ ازاین‌رو نمی‌تواند این کار حرام باشد، زیرا پایه اصلی تزیین حرام با طلا بود. به‌کارگیری طلا در نقاشی آیات قرآن نیز متعارف نیست و هنگامی‌که سخن از تزیین مسجد با آیات قرآن می‌شود به‌ذهن کسی تبادر نمی‌کند که این‌ها را با طلا بنویسند.

ثانیاً: برخی از فقها قائل به‌حرمت مطلق تزیین شده بودند، اما نقاشی مسجد با آیات قرآن و روایات از مصادیق مطلق تزیین نیز بشمار نمی‌آید، زیرا آنچه از نقاشی تصاویر ذیل مطلق تزیین قرار می‌گیرد عمدتاً نقاشی تصاویر دارای روح و گیاهان مقصود است که در برخی از جاهای مسجد کشیده می‌شود و از آن بحث می‌شود.

پس نقاشی و حکاکی آیات قرآن در برخی از جاهای مسجد، ازجمله دیوار، سردر و محراب مسجد مصداق قول حرمت تزیین با طلا و حرمت مطلق تزیین نمی‌شود، بلکه تزیین مساجد با آیات قرآن ازجمله چیزهایی است که بر آن غرض عقلایی بار می‌شود؛ مثلاً برای احترام و بزرگداشت مسجد و متفاوت شدن آنجا با دیگر مکان‌ها این کار را انجام می‌دهند تا هنگام ورود به‌مسجد این تفاوت فهمیده شود.

ثالثاً: مطلب دیگر این است که آیا «خط» نقاشی بشمار می‌آید؟ درحقیقت نوشتن خط یک هنر مستقل است و در زمان پیامبر و ائمه معصومین نیز همین‌طور بوده است؛ یعنی مسئله هنر خطاطی با هنر نقاشی و کشیدن صورت‌ها متفاوت بوده است. اگر این را بیان بکنیم می‌توانیم بگوییم از نگاه عرف نوشتن قرآن بر درودیوار مسجد، به‌ویژه در قبله آن، نقاشی به‌شمار نمی‌آید تا اینکه بگوییم این مسئله داخل در بحث باشد.

پس اگر به این مسئله با این دقت نگاه کرده و موضوع‌شناسی کنیم؛ درحقیقت خارج از بحث است و نقاشی را در برنمی‌گیرد. فقها نیز به این نکته تصریح کردند؛ ازاین‌رو قائل به جوازش شدند؛ به‌عنوان‌نمونه صاحب جواهر می‌فرماید:

«وليست كتابة القرآن على جدرانها من النقش على الظاهر، وكأنه خيرة الحر في الوسائل، ولعله لما يومي اليه‌ خبر أبي خديجة المروي عن محاسن البرقي: رَأَيْتُ مَكْتُوباً فِي بَيْتِ أَبِي عَبْدِ اللَّه‌ عَلَيْهِ‌السَّلَامَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ قَدْ أُدِيرَتْ[2] بِالْبَيْتِ، وَرَأَيْتُ فِي قِبْلَةِ مَسْجِدِهِ مَكْتُوبا (آيَةَ الْكُرْسِي‌)؛ لكن يحتمل إرادة ما يسجد عليه من المسجد فيه، كما يؤيده عدم معروفية مسجد له عليه‌السلام في ذلك الزمان. وكذا يحتمل إرادة بيان الجواز من‌ خبر علي بن جعفر المروي عن قرب الاسناد سأل أخاه عليه‌السلام عَنِ الْمَسْجِدِ يُكْتَبُ فِي الْقِبْلَةِ الْقُرْآن‌ أَوِ الشَّيْ‌ءُ مِنْ ذِكْرِ اللَّه قَالَ: َ لَا بَأْسَ. بقرينة ما فيه متصلا بذلك. وَسَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسْجِدِ يُنْقَشُ فِي قِبْلَتِهِ بِجِصٍّ أَوْ أَصْبَاغٍ قَالَ: لَا بَأْسَ بِهِ‌»[3] ؛ علی‌الظاهر کتابت قرآن بر دیوار مساجد مصداق نقاشی نیست، گویا مختار شیخ حر عاملی در «وسائل الشيعة» نیز همین است [ایشان بابی را در وسائل با عنوان «بَابُ كَرَاهَةِ نَقْشِ الْمَسَاجِدِ بِالصُّوَرِ وَتَشْرِيفِهَا بَلْ تُبْنَى جُمّاً وَجَوَازِ كِتَابَةِ الْقُرْآنِ فِي قِبْلَتِهَا وَكَذَا ذِكْرُ اللَّه‌» قرار داده[4] و در ذیل آن روایات را مطرح کرده است و در آنجا قائل به‌جواز کتابت قرآن در مسجد شدند]؛ شاید آنچه به این مطلب اشاره می‌کند خبر ابی خدیجه از محاسن برقی است که نقل کرده است: در خانه امام صادق دیدم دورتادور خانه آیت‌الکرسی نوشته شده بود [مانند امروز که دورتادور مسجد سوره یا آیه‌ای را می‌نویسند] و در قبله مسجد امام نیز دیدم آیت‌الکرسی نوشته شده بود؛ [پس مطابق نقل ابی خدیجه در خانه امام صادق آیت‌الکرسی را به‌صورت دایره‌وار نوشته بودند و در قبله مسجدشان نیز آیت‌الکرسی نوشته شده بود.

صاحب جواهر نیز می‌فرماید: شاید این خبر ابی خدیجه اشاره دارد به این‌که کتابت قرآن، نقاشی به‌شمار نمی‌آید؛ ازاین‌رو خارج از بحث است. آنچه صاحب جواهر بدان پرداخته این است که آیا خبر ابی خدیجه می‌تواند در مقام استدلال قرار بگیرد؟ زیرا صاحب جواهر می‌فرماید]: لکن شاید آنچه از مسجد اراده شده است، محل نماز امام یا محل سجاده ایشان در خانه باشد [که روی آن آیت‌الکرسی نوشته شده بود، راوی نیز این دو را پشت سر هم می‌آورد و قرینه متصله در اینجاست]، زیرا در آن زمان مسجد [مصطلح و] شناخته‌شده‌ای [همچون مسجدالنبی و مسجد کوفه] برای ایشان نبوده است؛ [پس این‌گونه نیست که بگوییم در مسجد و قبله آنجا آیت‌الکرسی نوشته است، شاید آیت‌الکرسی در خانه و مصلای امام نوشته شده است؛ اگر این احتمال را بپذیریم، دیگر این مسجد به آن مطلبی که صاحب جواهر مدنظرش است دلالت نمی‌کند، اما ایشان در ادامه روایت دیگری را نقل می‌کند که بیانگر تفاوت خطاطی آیات قرآن با نقاشی است و اینکه این دو هنرهای مستقلی هستند.

صاحب جواهر می‌فرماید]: شاید از خبر علی بن جعفر بتوان اراده بیان جواز کتابت قرآن در مسجد کرد که از قرب الاسناد[5] روایت شده است که علی بن جعفر از برادرشان امام کاظم از مسجدی پرسید که در قبله آن قرآن یا چیزی از ذکر خدا نوشته است؛ امام فرمودند: اشکالی ندارد. این دلالت مدنظر به‌قرینه متصله‌ای است که در ادامه سؤال دیگری [از مطلق تزیین مسجد] می‌پرسد که علی بن جعفر از امام کاظم از مسجدی پرسید که در قبله‌اش با رنگ یا گچ نقاشی شده است؛ [مثلاً آیات قران را گچ‌بری کنیم یا رنگ بنویسیم]؛ امام فرمودند: اشکالی ندارد.

این دو روایت نیز می‌تواند مؤید چرایی جواز کتابت قرآن، روایات و ادعیه بر دیوار یا قبله مسجد باشد، به‌گونه‌ای ایشان این روایات را مشیر این مطلب دانستند.

محقق بحرانی نیز می‌فرماید:

«وما ذكره في الخبر من جواز كتابة القرآن والذكر في قبلة المسجد لا ينافي كراهة النظر اليه حال الصلاة كما تقدم»[6] ؛ آنچه در روایت از جواز کتابت قرآن و ذکر خدا در قبله مسجد بیان کردند؛ [سؤال این است آیا با این جواز کراهت نیز برداشته می‌شود؟ آیا نگاه به این آیات هنگام نماز، کراهت نگاه به تصاویر نیز برداشته می‌شود؟] با کراهت نگاه به آن‌ها در حال نماز منافات ندارد؛ [یعنی بااینکه نقاشی‌اش جایز است، اما نگاهش کراهت دارد].

شیخ حر عاملی نیز افزون بر کتاب وسائل در اثر دیگر خویش «هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم‌السلام‌» پس از ذکر روایت می‌فرماید:

«ويجوز نقشها بجصّ وإصباغ وكتابة القرآن في قبلتها وكذا ذكر اللّه»[7] ؛ نقاشی مساجد با گچ و رنگ‌آمیزی و کتابت قرآن در قبله مساجد و همچنین کتابت ذکر الله نیز جایز است.

پس آنچه تاکنون دانسته شد این است که بیشتر فقهای امامیه قائل به جواز کتابت قرآن هستند، به‌ویژه آن‌هایی که قائل به‌حرمت نقاشی شدند، اما در میان عامه اختلاف‌نظر هست.

به‌عنوان‌نمونه شهید شیخ محمد سعید رمضان البوطی که از علمای اهل سنت و امام‌جمعه یکی از مساجد معتبر دمشق بودند که در مسیر رفتن به‌نماز جمعه توسط داعش به‌شهادت رسید. ایشان به این اختلاف‌نظر اشاره‌کرده و می‌گوید:

«وقد اختلف العلماء في كتابة آية من القرآن في قبلة المسجد هل هي داخلة في النقش الممنوع أم لا؟ يقول الزركشي في كتابه إعلام الساجد: «ويكره أن يكتب في قبلة المسجد آية من القرآن أو شيئا منه، قال مالك، وجوزه بعض العلماء، وقال: لا بأس به، لما روي من فعل عثمان ذلك بمسجد رسول الله صلّى الله عليه وسلم ولم ينكر ذلك عليه»[8] »[9] ؛ اختلاف علما درباره کتابت آیه‌ای از قرآن در قبله مسجد این است که آیا داخل نقاشی ممنوع هست یا نه؟ زرکشی [از علمای شافعی] در کتاب «أعلام الساجد» خود می‌گوید: نوشتن آیه‌ای از قرآن یا بخشی از آیه در قبله مسجد کراهت دارد، مالک می‌گوید: برخی از علما این کار را جایز دانستند و گفتند اشکالی ندارد، به‌خاطر کاری‌که عثمان در مسجد پیامبر انجام داد و آیات قرآن را نوشت، اما دیگران آن‌را انکار نکردند. این استناد علمای عامه، برفرض صحت آن نیز برای ما حجت نیست.

پس این کار را انجام دادند و کسی اشکال نکرده است؛ بنابراین ما دلیلی بر حرمت کتابت قرآن و روایات نداریم، اما چگونگی اثبات جواز را در جلسه بعد پی ‌می‌گیریم.

 

الدرس الثالث والسبعون: (شنبه 01/02/1403 - 11 شوال 1445)

الباب الثالث: هندسة المسجد

نقش المسجد بالصور - فروع المسألة (نقش المسجد بالآيات القرآنية)

مماينبغي الحديث حوله في فروع المسألة هو الحديث حول نقش الآيات القرآنية والأحاديث والأعية في المسجد وبيان حكمه.

ومن الواضح أن نقش المسجد بالآيات القرآنية والأحاديث والأدعية فهو ليس من التزيين المحرم، بل مما يترتب عليه الغرض العقلائي مثل تعظيم وتوقير المسجد.

وقال البعض بأن كتابة القرآن في أجزاء المسجد حتي في قبلته لا يعتبره العرف نقشا كي يكون داخلا في البحث، بل هي خارجة من النقش.

فلذك قال الفقهاء بجوازه.

قال صاحب الجواهر:

«وليست كتابة القرآن على جدرانها من النقش على الظاهر، وكأنه خيرة الحر في الوسائل، ولعله لما يومي اليه‌ خبر أبي خديجة المروي عن محاسن البرقي: رَأَيْتُ مَكْتُوباً فِي بَيْتِ أَبِي عَبْدِ اللَّه‌ آيَةَ الْكُرْسِيِّ قَدْ أُدِيرَتْ[10] بِالْبَيْتِ، وَرَأَيْتُ فِي قِبْلَةِ مَسْجِدِهِ مَكْتُوبا (آيَةَ الْكُرْسِي‌)؛ لكن يحتمل إرادة ما يسجد عليه من المسجد فيه، كما يؤيده عدم معروفية مسجد له في ذلك الزمان. وكذا يحتمل إرادة بيان الجواز من‌ خبر علي بن جعفر المروي عن قرب الاسناد سأل أخاه عَنِ الْمَسْجِدِ يُكْتَبُ فِي الْقِبْلَةِ الْقُرْآن‌ أَوِ الشَّيْ‌ءُ مِنْ ذِكْرِ اللَّه قَالَ: َ لَا بَأْسَ.

بقرينة ما فيه متصلا بذلك.

وَسَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسْجِدِ يُنْقَشُ فِي قِبْلَتِهِ بِجِصٍّ أَوْ أَصْبَاغٍ قَالَ: لَا بَأْسَ بِهِ‌»[11] .

والمقصود من خبر أبي خديجة هذه الرواية التي راها البرقی فی المحاسن:

عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي هَاشِمٍ، عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ قَالَ: «رَأَيْتُ مَكْتُوباً فِي بَيْتِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ آيَةَ الْكُرْسِيِّ قَدْ أُدِيرَتْ بِالْبَيْتِ وَرَأَيْتُ فِي قِبْلَةِ مَسْجِدِهِ مَكْتُوباً آيَةَ الْكُرْسِيِّ»[12] .

وقال المحقق البحراني:

«وما ذكره في الخبر من جواز كتابة القرآن والذكر في قبلة المسجد لا ينافي كراهة النظر اليه حال الصلاة كما تقدم»[13] .

وقال الشيخ الحر العاملي في كتابه:

«ويجوز نقشها بجصّ وإصباغ وكتابة القرآن في قبلتها وكذا ذكر اللّه»[14] .

وأما العامة فاختلفوا في المسألة وليسوا على رأي واحد.

يقول رمضان البوطي:

«وقد اختلف العلماء في كتابة آية من القرآن في قبلة المسجد هل هي داخلة في النقش الممنوع أم لا؟

يقول الزركشي في كتابه إعلام الساجد:

«ويكره أن يكتب في قبلة المسجد آية من القرآن أو شيئا منه، قال مالك، وجوزه بعض العلماء، وقال: لا بأس به، لما روي من فعل عثمان ذلك بمسجد رسول الله صلّى الله عليه وسلم ولم ينكر ذلك عليه»[15] »[16] .


[1] - ر.ک: جلسه 72 فقه‌المسجد، سال 1402-1403.
[2] - در متن صاحب جواهر «أُدِبرَتْ» آمده است، اما در روایت «أُدِيرَتْ» استفاده شده است.
[3] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج14، ص93.
[4] - ر.ک: وسائل الشیعة، ج5، ص215.
[5] قرب الإسناد، الحميري، أبو العباس، ج1، ص290.
[6] الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، البحراني، الشيخ يوسف، ج7، ص278.
[7] هداية الأمة إلى أحكام الأئمة - منتخب المسائل، الشيخ حرّ العاملي، ج2، ص185.
[8] - إعلام الساجد بأحكام المساجد، ص337.
[9] فقه السيرة النبوية مع موجز لتاريخ الخلافة الراشدة، البوطي، محمد سعيد رمضان، ج1، ص146.
[10] - در متن صاحب جواهر «أُدِبرَتْ» آمده است، اما در روایت «أُدِيرَتْ» استفاده شده است.
[11] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج14، ص93.
[12] المحاسن‌، البرقي، ابو جعفر، ج2، ص609.
[13] الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، البحراني، الشيخ يوسف، ج7، ص278.
[14] هداية الأمة إلى أحكام الأئمة - منتخب المسائل، الشيخ حرّ العاملي، ج2، ص185.
[15] - إعلام الساجد بأحكام المساجد، ص337.
[16] فقه السيرة النبوية مع موجز لتاريخ الخلافة الراشدة، البوطي، محمد سعيد رمضان، ج1، ص146.