استاد سيدابوالفضل طباطبایی
درس فقه

1402/11/02

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه‌المسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامی)/الباب الثالث: هندسة المسجد /رحبة المسجد

 

بحث در مهندسی مسجد بود و عنوان تازه‌ای که می‌خواهیم به آن بپردازیم؛ رحبة المسجد به‌معنای «صحن مسجد» است. صحن یا حیاط مسجد، فضای روبازی است که معمولاً جلوی مسجد هست یا به‌صورت مدوّر یا مربع اطراف مسجد وجود دارد و در برخی دیگر صحن مسجد درون مسجد است، به‌گونه‌ای که دور تا دور آن مسجد و وسطش صحن قرار دارد؛ مانند مسجد جامع گوهرشاد و مسجد جامع نیشابور.

     صحن مسجد از نگاه نظام مهندسی مسجد در اسلام چگونه است؟

     آیا مسجد می‌تواند صحن و حیاط داشته باشد؟

     اگر وجود آن‌را برای مسجد بپذیریم، آیا جزئی از مسجد بشمار می‌آید یا نه؟

     آیا تاریخ تأسیس آن به‌زمان پیامبر و ائمه معصومین برمی‌گردد یا نه؟

این‌ها ازجمله‌ مسائلی است که درباره صحن مسجد مطرح می‌شود؛ ازاین‌رو شایسته است که ما نیز پیرامون آن در نظام مهندسی مسجد بحث و گفت‌وگو کنیم.

این مسئله دارای چند مقام است که باید پیرامون آن بحث شود.

مقام نخست: مفهوم‌شناسی

پیش از ورود به اصل بحث به مفهوم‌شناسی «رحبة» می‌پردازیم که در لغت و اصطلاح به چه چیزی «رحبة» می‌گویند. اینجا نیاز به‌توضیح و تفسیر و تعیین مصداق دارد؛

مثلاً امروزه مصداق «رحبة» کجاست؟

مثلاً اگر یک مسجد در طبقه بالای خود دارای بالکن بود، آیا آن نیز صحن مسجد بشمار می‌آید یا نه؟

این‌ها نکاتی است که باید مدنظر قرار داد.

اکنون‌که دانستیم با چه مسائلی در مفهوم‌شناسی روبرو هستیم سراغ اهل لغت می‌رویم تا بیان آن‌ها را در این مسئله بدانیم.

جوهری می‌گوید:

«الرُّحْبُ بالضم: السَعَةُ. تقول منه: فُلَانٌ رُحْبُ الصَدْرِ. وَالرَّحْبُ، بالفتح: الواسعُ؛ تقول منه بلدٌ رَحْبٌ وَأرضٌ رَحْبَةٌ، وَقد رَحُبْتَ بالضم تَرْحُبُ رُحْباً وَرَحَابَةً. وَقولهم: مرحباً وَأهلًا، أى أَتَيْتَ سَعَةً وَأَتَيْتَ أهلًا فاستأنِسْ وَلا تستوحِشْ... وَرَحُبَتِ الدارُ وَأَرْحَبَتْ بمعنًى، أى اتَّسَعَتْ... وَرَحَبَةُ المسجد، بالتحريك: سَاحَتُهُ، وَالجمع رَحَبٌ وَرَحَبَاتٌ وَرِحَابٌ»[1] ؛

معنای رُحب به ضمّ، وسعت و سعه است که کنایه از سعه‌صدر است که درباره او گفته می‌شود: فلانی سینه باطنی‌اش پهن است و از حوصله و تحمل بالایی برخوردار است؛ یعنی سعه‌صدر دارد. [این اصطلاح سعه‌صدر در فارسی نیز خیلی به‌کار می‌رود]. رَحب به‌فتح به‌معنای مکان وسیع است که درباره او گفته می‌شود: شهر وسیع است و زمین گسترده‌ای است. این معنای وسعت زمینی و ظاهری است که کنایه از قدرت تحمل بالاست. رَحُبت به‌ضم این‌چنین استعمال می‌شود: «رحب ترحب رُحبًا» و این جمله «مرحبا و اهلا» از همین باب است؛ یعنی خوش‌آمدید، اینجا، جا فراوان است؛ [مثلاً در استقبال می‌گویند: احساس فشار نکنید و جوهری این جمله را این‌چنین معنا کرده است]: آمدی نزد اهل خودت و خوش‌آمدی و فضا برای شما باز است، خانه، خانه شماست، انس بگیر و وحشت نکنید...

ورَحُبة الدار به‌معنای خانه وسعت پیدا کرد؛ یعنی خانه را وسعت بخشیدیم؛ مثلاً دیوارهایش را برداشتیم و بزرگش را کردیم؛ یعنی خانه را وسعت بخشیدیم؛ مثلاً دیوارهایش را برداشتیم و بزرگش کردیم...

وَرَحَبَةُ المسجد بالتحريک خوانده شود، [نه رَهْب بسکون العين و نه رُحْب دوباره بسکون العين و نه ضمّ الفاء، بلکه رَحَبَ خوانده شود] که به‌معنای میدان مسجد یا هما فضای حیا و صحن مسجد است. جمع آن نیز رَحَبٌ و رَحَبَاتٌ و رِحَابٌ است.

ابن منظور از قول فراء این‌گونه می‌گوید:

«قَالَ الفراءُ: يُقَالُ للصَّحْراءِ بَيْنَ أَفْنِيَةِ الْقَوْمِ وَالمَسْجِد: رَحْبَةٌ وَرَحَبَةٌ؛ وَسُمِّيَتِ الرَّحَبَةُ رَحَبَةً، لسَعَتِها بِمَا رَحُبَتْ أَي بِمَا اتَّسَعَتْ»[2] ؛ فراء گفت: به فضای باز میان خانه‌های مردم به‌سمت مسجد، رحبة گفته شده است. چرا رَحبَةً نامیده شده است؟ این نام‌گذاری برای این است که وسعت برای جا دادن همه دارد؛ یعنی چون صحن مسجد گسترده است و هرکسی بیاید جا می‌شود، اما داخل مسجد محدود است و این‌گونه نیست.

این معانی لغوی «رَحبَة» بود، اما معنای اصطلاحی آن چیست؟

چندین تعریف اصطلاح درباره «رَحبَة» بیان کرده‌اند که همه‌ی آن‌ها با یکدیگر قابل جمع‌اند و یک تعریف واحد را تشکیل می‌دهند. این تعاریف از نگاه‌های مختلف بیان شده است که ما آن‌ها را بیان می‌کنیم؛ ازجمله:

     رحبه، به بنای مقابل مسجد که از آن جدا نیست اطلاق می‌شود.

برخی از فقهای اهل سنت، تاریخ نویسان این تعریف را در باب مسجد جمع کرده‌اند و گفته‌اند آن بنایی را رحبه می‌گویند که جلوی مسجد و متصل به آنجاست. هنگامی‌که از مسجد بیرون می‌آیید وارد حیاط مسجد می‌شوید. ممکن است دو طرف حیاط نیز بنایی باشد، اما این فضا متصل به‌مسجد است و از آن جدا نیست. صحن و حیاط مسجد جلوی درب مسجد و متصل به آن است.[3]

     رحبه، به صحن مسجد اطلاق می‌شود.

در این تعریف رحبه به‌معنای صحن مسجد است.[4] صحن مسجد عام است و همه‌ی جهات مسجد را در برمی‌گیرد؛ یعنی جلو و پشت مسجد و سمت راست و چپ مسجد را در برمی‌گیرد.

     رحبه، به بنای ساخته‌شده کنار مسجد اطلاق می‌شود.

در این تعریف رحبه به‌معنای بنایی است که کنار مسجد می‌سازند. این نیز تفاوتی با صحن ندارد. گاهی ما صحن جنوبی داریم و گاهی صحن شمالی داریم و ممکن است همه‌جا باشد.[5]

     رحبه، آنچه بر مسجد افزودند و دارای محدوده است.

در این تعریف، رحبه به‌چیزی اطلاق می‌شود که در مسجد نبوده و به آن اضافه شده است و دور آن‌را نیز سنگ‌چین کردند و به‌اصطلاح امروزی دیوار کشیدند. امروزه مشاهده می‌شود که مسجد‌ بدون صحن می‌سازند، سپس زمین کنار مسجد را خریداری کرده و با دیوارکشی به‌مسجد متصل می‌کنند.[6]

آنچه ما از این تعریف‌ها برداشت می‌کنیم این است که همه آن‌ها یک تعریف واحد هستند؛ البته مصداق در تعریف‌ها متفاوت است؛ به‌عبارتی‌دیگر، از جهت لفظ متفاوت و از جهت مفهوم و محتوا یکی هستند. این قید «غیر منفصل» نیز که در نخستین تعریف آمده بود قید توضیحی است و احترازی نیست؛ یعنی حیاط مسجد از مسجد جدا نیست و همیشه به‌مسجد متصل است و کسی نیست که بگوید اینجا مسجد است و حیاطش یک کیلومتر آن‌طرف‌تراست؛ مثلاً می‌گویند آنجا پارکینگ مسجد است یا انبار مسجد است، اما حیاط مسجد چسبیده به آن است و این غیر منفصل بودن قید توضیحی است و قید احترازی نیست؛ به‌عبارت‌دیگر، اگر منفصل باشد به‌هیچ‌وجه از مسجد بشمار نمی‌آید، بلکه از توابع مسجد می‌شود؛ مانند اینکه خانه‌ای را خریدند و وقف مسجد کرده‌اند، اما جزء مسجد نیست؛ حال‌آنکه حیاط، همراه مسجد است و از او جدا نیست.

درباره جزئیت شرعی صحن و حیاط مسجد که آیا احکام مسجد بر آن بار می‌شود یا نه؟ جلوتر صحبت خواهیم کرد، اما همان‌گونه که پیش‌تر گفتیم این مسئله دارای چند مقام است که نخستین مقام، بحث مفهوم‌شناسی بود که بدان پرداختیم، اما اکنون به‌مقام دوم و تاریخچه صحن و حیاط مسجد می‌پردازیم.

مقام دوم: تاریخچه صحن مسجد

بحث در مقام دوم این است که آیا در تاریخ اسلام، صحن و حیاط برای مسجد بوده است یا نه؟ آیا مسجد پیامبر و دیگر مساجد در زمان امیرالمؤمنین و ائمه معصومین دارای صحن بوده‌اند؟ آیا مساجدی که با حضور معصومین یا تحت مدیریت ایشان ساخته شده‌اند، آیا دارای صحن بوده‌اند یا هر آنچه بوده همان شبستان مسجد به‌صورت مسقف یا غیر مسقف بوده است؟ آیا صحن برای مسجد در زمان معصومین متعارف بوده است یا نه؟ آنچه بدون شک و تردید می‌توان در اینجا بیان کرد این است که به‌صورت معمول صحن در مساجد صدر اسلام وجود داشته است.

بیان نمونه‌های تاریخی

نمونه‌هایی در تاریخ هست که مساجد حیاط داشتند و در برخی از مناسبات ازآنجا استفاده می‌کردند.

     مناشده امیرالمؤمنین

به‌عنوان‌نمونه، امیرالمؤمنین در زمان آغاز حکومت خود (سال 35 هجری) نسبت به واقعه غدیر با برخی احتجاج کردند که به «مناشده رحبه» معروف است. ایشان واقعه غدیر و گفتار پیامبر در آن روز را به آن‌ها یادآور شد.[7]

متن روایت این‌چنین است:

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَأَبُو نُعَيْمٍ قَالا: حَدَّثَنَا فِطْرٌ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ قَالَ: جَمَعَ عَلِيٌّ النَّاسَ فِي الرَّحَبَةِ، ثُمَّ قَالَ: «أَنْشُدُ بِاللَّهِ كُلَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ مَا سَمِعَ لَمَّا قَامَ، فَقَامَ ثَلَاثُونَ مِنَ النَّاسِ وَقَالَ أَبُو نُعَيْمٍ فَقَامَ أُنَاسٌ كَثِيرٌ فَشَهِدُوا حِينَ أَخَذَ بِيَدِهِ فَقَالَ لِلنَّاسِ «أَ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» قَالُوا نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ- اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ»[8] ؛

حضرت علی مردم را در صحن مسجد کوفه گردآورد و فرمود: سوگند می‌دهم هر مرد مسلمانی که غدیر خم را به‌خاطر دارد و سخنی را که در آن روز از پیامبر شنیده است، از جا برخیزد. سی تن از مردم برای اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعیم گفته است که افراد بسیاری شهادت دادند ـ و اعلام کردند آن هنگام که پیامبر دست امیرالمؤمنین را به‌دست مبارک خود گرفت خطاب به‌مردم فرمود: آیا می‌دانید که من شایسته‌تر به‌مؤمنان از خود آن‌ها هستم؟ همگی فرمایش پیامبر را تصدیق کردند. پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم، این علی مولای او است، پروردگارا! دوست علی را دوست بدار و دشمن علی را دشمن بدار.

رحبه‌ی کوفه، مکانی بوده که امیرالمؤمنین در آنجا می‌نشسته و مردم را نصیحت می‌کردند.[9] این روایت را مسند احمد بن حنبل نیز از منابع عامه نقل کرده است.[10]

نکته دیگری که رحبه را در زمان امیرالمؤمنین تأیید می‌کند، بحث برخی از عامه درباره قبر شریف امام علی است، به‌گونه‌ای که آن‌ها مکان‌های فراوانی را برای محل دفن ایشان بیان کرده‌اند؛ ازجمله این مکان‌ها، رحبه مسجد کوفه است[11] ؛ البته در میان امامیه این اختلاف نیست و رحبه را نیز نفی کرده‌اند. آنچه باید توجه کرد این است که رحبه وجود داشته است؛ ازاین‌رو درباره‌اش بحث شده است که آیا امیرالمؤمنین در رحبه دفن شده است یا در غری؟ اما آنچه از اهل‌بیت نقل‌شده، این اختلاف یافت نمی‌شود.

مثلاً دراین‌باره در روایت این‌چنین آمده است:

حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا فَقُلْتُ أَيْنَ مَوْضِعُ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ؟ فَقَالَ: «الْغَرِيُّ؛ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّ بَعْضَ النَّاسِ يَقُولُونَ دُفِنَ فِي الرَّحْبَةِ! قَالَ: لَا وَلَكِنْ بَعْضُ النَّاسِ يَقُولُ دُفِنَ بِالْمَسْجِدِ»[12] ؛

پدرم از سعد بن عبدالله و او از احمد بن محمد بن عيسى و او از احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطی نقل كرده كه وى گفت: از امام رضا پرسيدم: مکان قبر اميرالمؤمنين كجا است؟ امام فرمودند: غرىّ. محضرش عرضه داشتم: فدايت شوم برخى مى‌گويند امیرالمؤمنین در رحبه دفن شده‌اند؟ امام رضا فرمودند: خير، اما برخی معتقدند كه ایشان در مسجد دفن گرديده است.

پس آنچه دانسته شد این است که بحث رحبه در طول تاریخ و زمان معصومین به‌عنوان جزئی از مسجد بوده است؛ البته مقصود جزء شرعی [که احکام مسجد بر آن بار شود] نیست؛ به‌عبارتی‌دیگر رحبه به‌عنوان بخشی از نظام مهندسی مسجد در تاریخ اسلام وجود داشته است.

 

الدرس الخامس والخمسون: (دوشنبه 02/11/10 رجب 1445)

الباب الثالث: هندسة المسجد

رحبة المسجد

مما ينبغي الحديث حوله في باب هندسة المساجد عبارة عن عنوان رحبة المسجد.

وهذا العنوان يحتاج الى توضيح وتفسير في مفهومه أولا وتعيين مصداق له في المسجد ثانيا وبيان حكمه من جهة جزئيته للمسجد وعدم الجزئية.

الأول: تعريف الرحبة لغتا واصطلاحا.

ففي صحاح اللغة:

«الرُّحْبُ بالضم: السَعَةُ. تقول منه: فُلَانٌ رُحْبُ الصَدْرِ. والرَّحْبُ، بالفتح: الواسعُ؛ تقول منه بلدٌ رَحْبٌ وأرضٌ رَحْبَةٌ، وقد رَحُبْتَ بالضم تَرْحُبُ رُحْباً ورَحَابَةً. وقولهم: مرحباً وأهلًا، أى أَتَيْتَ سَعَةً وأَتَيْتَ أهلًا فاستأنِسْ ولا تستوحِشْ...

ورَحُبَتِ الدارُ وأَرْحَبَتْ بمعنًى، أى اتَّسَعَتْ...

ورَحَبَةُ المسجد، بالتحريك: سَاحَتُهُ، والجمع رَحَبٌ ورَحَبَاتٌ ورِحَابٌ»[13] .

وفي لسان العرب:

«قَالَ الفراءُ: يُقَالُ للصَّحْراءِ بَيْنَ أَفْنِيَةِ الْقَوْمِ والمَسْجِد: رَحْبَةٌ ورَحَبَةٌ؛ وَسُمِّيَتِ الرَّحَبَةُ رَحَبَةً، لسَعَتِها بِمَا رَحُبَتْ أَي بِمَا اتَّسَعَتْ»[14] .

هذا بحسب اللغة وما قاله اصحاب اللغة.

وأما اصطلاحا: فقد عرف بعدة تعاريف:

منها: أنه يطلق على بناء أمام المسجد غير منفصل عنه.

منها: أنها صحن المسجد.

منها: ما بني بجوار المسجد.

منها: ما أضيف الى المسجد محجرا عليه.

كل هذه التعاريف قد نقل في كتاب المساجد وأحكامها في الشريعة الاسلامية.[15]

يستفاد مما ذكرناها هنا من التعاريف أنها ليست تعاريف متفاوتة من حيث المحتوى والمعنى، بل انها مختلفة الألفاظ ومتحدة المصداق.

يعني جميع هذه العبارات يطلق على صحن وأرض واسع خارج المسجد ولافرق بين كونها محجرا أو غير محجر وأما القيد الذي يقول بأنها غير منفصل من المسجد فهو غير توضيحي وغير احترازي، لأنه لو كان مفصلا فهو غير محسوب على المسجد.

فهنا مقامات من البحث:

المقام الأول: تاريخ الرحبه

(في احراز وجود الرحبة بالمساجد الاسلامية في تاريخ الاسلام)

يعني هل كان متعارفا في عصر المعصومين تاسيس الرحبه للمساجد أو لا؟

ففي هذا المقام، القول بوجود الرحبة للمساجد في عصر رسول الله وائمة أهل البيت صحيح ويمكن القول بأنه كان ثابتا وقطعيا.

مما يدل على ذلك مناشدة الامام علي في رحبة مسجد الكوفة في بداية حكومته في عام 35؛ وقد صار معروفا باسم مناشدة الرحبة ويوم الرحبه و...

وحسب ما قاله بعض البعض أن رحبة الكوفةكان في وسط صحن مسجد الكوفة وكان الامام علي يجلس هناك للموعظه وغيرها.

‌قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَأَبُو نُعَيْمٍ قَالا حَدَّثَنَا فِطْرٌ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ قَالَ: جَمَعَ عَلِيٌّ النَّاسَ فِي الرَّحَبَةِ ثُمَّ قَالَ: «أَنْشُدُ بِاللَّهِ كُلَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ مَا سَمِعَ لَمَّا قَامَ، فَقَامَ ثَلَاثُونَ مِنَ النَّاسِ وَقَالَ أَبُو نُعَيْمٍ فَقَامَ أُنَاسٌ كَثِيرٌ فَشَهِدُوا حِينَ أَخَذَ بِيَدِهِ فَقَالَ لِلنَّاسِ «أَ تَعْلَمُونَ أَنِّي أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» قَالُوا نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ- اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ»

قَالَ: فَخَرَجْتُ وَكَأَنَّ فِي نَفْسِي شَيْئاً فَلَقِيتُ زَيْدَ بْنَ أَرْقَمَ فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي سَمِعْتُ عَلِيًّا يَقُولُ كَذَا وَكَذَا. قَالَ فَمَا تُنْكِرُ قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- يَقُولُ ذَلِكَ لَهُ»[16] .

وأيضا قد يتحدث بعض العامة في مدفن الامام علي بأنه قد روي عدة اماكن في مدفنه: منها: رحبه الكوفة اي رحبه مسجد الكوفة. وأما ما روي عن أئمة اهل البيت قد خالفهم في ذلك وقالو بأنه دفن في الغري.

حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا فَقُلْتُ أَيْنَ مَوْضِعُ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ؟ فَقَالَ: «الْغَرِيُّ؛ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ بَعْضَ النَّاسِ يَقُولُونَ دُفِنَ فِي الرَّحْبَةِ! قَالَ لَا وَلَكِنْ بَعْضُ النَّاسِ يَقُولُ دُفِنَ بِالْمَسْجِدِ»[17] .

فاذا الرحبة كانت موجودة في المساجد.


[1] الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربية‌، الجوهري، أبو نصر، ج1، ص134.
[2] لسان العرب، ابن منظور، ج1، ص415.
[3] - ر.ک: فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج13، ص155؛ المساجد وأحکامها في الشريعة الإسلامية للساعدي، ج1، ص114.
[4] - ر.ک: مواهب الجليل في شرح مختصر خليل، ج2، ص196؛ المساجد وأحکامها في الشريعة الإسلامية للساعدي، ج1، ص114.
[5] - ر.ک: إعلام الساجد بأحكام المساجد للزرکشي، ص346؛ المساجد وأحکامها في الشريعة الإسلامية للساعدي، ج1، ص114.
[6] - ر.ک: المساجد وأحکامها في الشريعة الإسلامية للساعدي، ج1، ص114؛ البيان في مذهب الإمام الشافعي، ج3، ص587.
[7] - امام شناسی، ج9، ص41؛ شرح نهج‌البلاغة لابن أبي الحديد، ج4، ص74.
[8] مسند أحمد مخرجا، أحمد بن حنبل، ج32، ص55.
[9] - المغرب في ترتيب المعرب، ج1، ص185.
[10] - مسند احمد مخرجا، ج32، ص55، ح19302.
[11] - مروج الذهب ومعادن الجوهر - أربعة اجزاء، ج2، ص322؛ تاريخ الطبري = تاريخ الرسل والملوك، وصلة تاريخ الطبري، ج5، ص152؛ المعارف، ص209؛ العقد الفريد، ج5، ص61؛ الاستيعاب في معرفه الاصحاب، ج3، ص1122.
[12] كامل الزيارات‌، ابن قولويه القمي، ج1، ص37.
[13] الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربية‌، الجوهري، أبو نصر، ج1، ص134.
[14] لسان العرب، ابن منظور، ج1، ص415.
[15] - ر.ک: المساجد وأحکامها في الشريعة الإسلامية للساعدي، ج1، ص114.
[16] مسند أحمد مخرجا، أحمد بن حنبل، ج32، ص55.
[17] كامل الزيارات‌، ابن قولويه القمي، ج1، ص37.