1402/10/23
موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامی)/الباب الثالث: هندسة المسجد /میضاة و مطهرة المسجد
در بحث مهندسی مسجد به اجزاء مسجد و مسائل پیرامون آنها ازجمله، محراب، منبر، مناره، دیوار و سقف مسجد پرداختیم.
یکی دیگر از اجزائی که در مهندسی مسجد قابلطرح است؛ مسئله چگونگی و مکانیابی وضوخانه و سرویس بهداشتی در مسجد است. آیا مسجد به وضوخانه و سرویس بهداشتی نیاز دارد یا نه؟ اگر نیاز دارد، مکان آن در مسجد کجاست؟
شایسته است که فقها در فقهالمسجد و مهندسی مسجد پیرامون تعیین مکان وضوخانه و سرویس بهداشتی مسجد بحث کنند. پیش از ورود به این بحث ابتدا به مفهومشناسی «مِيضاة و مِطهَرَة» میپردازیم تا ببینیم معنای لغوی و اصطلاحی آن چیست.
مفهومشناسی
برخی از منابع تنها ریشه و اصل لغت را بیان میکنند و برخی بهآیات و روایات پیرامون واژهها میپردازند و برخی دیگر نیز موضوعات را اشاره میکنند.
ابن منظور در میان اهل لغت به استعمالات لغت نیز میپردازد. وی در معنای «الميضاة» که همان «مِطهَرَة» است میگوید:
«المِيضأَةُ مِطْهَرةٌ، وَهِيَ الَّتِي يُتَوَضَّأُ مِنْهَا أَو فِيهَا...وأَصل الْكَلِمَةِ مِنَ الوضاءَة، وَهِيَ الحُسْنُ...قَالَ: وَقَدْ يُرَادُ بِهِ غَسْلُ بَعْضِ الأَعْضاء. والمِيضَأَةُ: الْمَوْضِعُ الَّذِي يُتَوَضَّأُ فِيهِ»[1] ؛ المِيضأَةُ یا همان مِطْهَرة، چیزی است که در آن وضو گرفته میشود یا بهسبب او وضو گرفته میشود؛ [یعنی ظرفی است که از آن آب برمیدارند و وضو میگیرند یا مکانی است که در آنجا وضو گرفته میشود]؛ و اصل کلمه از روشنایی میآید؛ [یعنی انسان هنگامیکه تطهیر میکند روشن میشود] و این بهمعنای زیبایی است؛ و ابن اثیر گفته است گاهی مقصود از وضو و مکانی که از آن وضو گرفته میشود، شستن برخی از اعضاست.
ابن منظور در ادامه دوباره میگوید: المِيضَأَة، مکانی است که در آن وضو گرفته میشود. ابتدا ابن منظور در معنای المِيضَأَة گفت: مکان یا ظرفی است که در آن وضو گرفته میشود و درنهایت فرمود مکانی است که در آنجا وضو گرفته میشود. آن محل نیز وضوخانه است.
فیومی درباره واژه «الْمِطْهَرَة» گفته است:
«و(الْمِطْهَرَةُ) بِكَسْرِ الْمِيمِ الْإِدَاوَةُ والْفَتْحُ لُغَةٌ وَمِنْهُ (السِّوَاكُ مَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ). بِالْفَتْحِ وكُلُّ إِنَاءٍ يُتَطَهَّرُ بِهِ (مَطْهَرَةٌ) والْجَمْعُ (الْمَطَاهِرُ)»[2] ؛ [هر دو واژه «الْمِطْهَرة» یا همان «المِيضأَة» در لسان فقه و روایات آمده است]؛ (الْمِطْهَرَةُ) به -کسر میم- وسیلهای است که طهارت میگیرند و به –فتح میم- در لغتی «مَطْهَرَةٌ» خوانده شده است که در روایت آمده است که است: مسواك كردن تطهير دهان است [اینجا «مَطْهَرَةٌ»، ابزاری برای مسواک زدن و تطهیر کردن است] و هر ظرفی که انسان بهسبب آن طهارت حاصل میکند «مَطْهَرَةٌ» گفته میشود و جمع آن «الْمَطَاهِرُ» است.
زبیدی نیز شبیه مطلب بالا را آورده و گفته است:
«وقال الجَوْهَرِيّ: المِطْهَرَةُ والمَطْهَرَةُ: الإِداوَةُ، والفَتْحُ أَعلَى. المَطْهَرَة: بَيْتٌ يُتَطَهَّر فيهِ يَشْمَل الوُضُوءَ والغُسْلَ والاستِنْجاء»[3] ؛ جوهری گفته است: «المِطْهَرَةُ و المَطْهَرَةُ» وسیلهای است که با آن طهارت میگیرند و –به فتح میم- خوانده شود بهتر است؛ و «المَطْهَرَة»: خانهای است که در آن میتوان وضو گرفت، غسل کرد و استنجاء کرد [که همه در مکان سرویس بهداشتی است].
پس المِيضأَةُ یا همان مِطْهَرة بر اساس لغت؛ به وسیلهای (ظرفی) برای طهارت و وضو یا مکانی برای طهارت گفته میشود که شامل غسل، وضو و استنجاء نیز میشود. در برخی جاها نیز از آن تعبیر به «کنیف و مستراح» کردهاند.[4]
فقها بهمعنای اصطلاحی نیز اشاره کردهاند و آنرا بهمستراح و محل وضو (وضوخانه و سرویسهای بهداشتی) معنا کردهاند.
همچنین فقها قائل بهاستحباب نیز شدهاند؛ البته نه هر جای مسجد، بلکه کنار درب مسجد مدنظر است.
مثلاً سید یزدی هنگامیکه به مستحبات مسجد میرسد میفرماید:
«العاشر: يستحب جعل المطهرة على باب المسجد»[5] ؛ دهمین مستحب این است که وضوخانه و سرویس بهداشتی کنار درب ورودی مسجد باشد؛ یعنی پیش از اینکه وارد شبستان مسجد شوید، در آنجا وضو گرفته و طاهر وارد مسجد شوید.
علیالظاهر از نگاه فقهی این اصطلاح همچون معنای لغوی به همان مکان وضو، استنجاء و تطهیر گفته میشود. بهطور طبیعی مسجد به وضوخانه نیاز دارد، بهویژه در جامعهای که از جمعیت فراوانی برخوردار است. امروزه اگر مسجدی در کشورها و شهرهای گوناگون بدون وضوخانه باشد در نگاه مردم بسیار سخت جلوه میکند؛ ازاینرو این مکان باید در مسجد باشد.
بنابراین در اینجا دو بحث مطرح میشود:
1. آیا میشود برای مسجد، وضوخانه و سرویس بهداشتی قرار داد یا نه؟ هیچ شکی نیست که اینها از ضروریات هستند و مردم به وضوخانه و سرویس بهداشتی نیاز دارند. هیچ فقیهی نیز درباره قرار دادن وضوخانه برای مسجد بحث نکرده است که آیا جایز است یا نه؛ یعنی بودن وضوخانه را مفروغ عنه گرفتند.
2. بحث دوم درباره این است که محل وضوخانه و سرویس بهداشتی داخل مسجد باشد یا خارج مسجد. محل اختلاف فقها در اینجاست.
بهعنواننمونه شهید ثانی بهاقوال اشاره میکند و میفرماید:
«(و) يستحبّ جَعْل (الميضاة) وهي المطهرة للحدث والخبث (على أبوابها) لا في داخلها؛ لقول النبيّ: جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ صِبْيَانَكُمْ وَمَجَانِينَكُمْ وَشِرَاءَكُمْ وَبَيْعَكُمْ وَاجْعَلُوا مَطَاهِرَكُمْ عَلَى أَبْوَابِ مَسَاجِدِكُمْ. ولأنّه لو جعلت داخلها، لتأذّى الناس برائحتها، وهو مطلوب الترك. ومنع ابن إدريس من جَعْل الميضاة في وسطها. قال في الذكرى: وهو حقّ إن لم تسبق المسجد»[6] ؛ قرار دادن وضوخانه و سرویس بهداشتی که پاککننده از حدث (وضو) و خبث (بول و غائط) است جلوی دربهای مساجد مستحب است و در داخل مسجد نباید باشد. [پس مقصود فقها از جانمایی وضوخانه جلوی دربهای مساجد این است که خارج مسجد باشد و داخلش نباشد. باید این نکته را در اینجا متذکر شد که مقصود از درب مساجد همان درب ورودی بهمسجد است و شامل درب ورود بهصحن و حیاط مسجد نمیشود]
شهید ثانی در ادامه بهروایت پیامبر استناد میکند که فرمودند: از مساجدتان بچهها، دیوانگان و خریدوفروشتان را دور کنید و محل تطهیر (وضوخانه) را جلوی درب مسجد بگذارید و داخل مسجد نگذارید[7] ، زیرا اگر وضوخانه را داخل مسجد بگذارید مردم از بوی بد آن اذیت میشوند و انجام ندادن این کار مطلوب و پسندیده است. [البته همه این فتوا را ندادهاند؛ ازجمله]: ابن ادریس که قرار دادن وضوخانه در وسط مسجد را منع کرده است.[8] شهید اول در ذکری فرموده است: حق این است که وضوخانه [در ساخت] از مسجد سبقت نگیرد.[9]
این دو صورت دارد: گاهی مسجد میسازند و پسازآن وضوخانه را میسازند و گاهی ابتدا وضوخانه را ساخته است، سپس زمینهای اطرافش را برای مسجد وقف کرده است که در این صورت وضوخانه وسط مسجد افتاده است. اینجا حرف دیگری است، اما بحث ما این است که اگر ابتدا مسجد ساختید و سپس وضوخانه ساختید، مستحب است که جلوی درب مسجد باشد؛ ازاینرو ابن ادریس مکان وضوخانه را در وسط مسجد منع کرده است، اما اگر ابتدا مسجد ساختید و سپس خواستید وضوخانه بسازید، فرمودند مستحب است جلو درب مسجد باشد. اینکه ابن ادریس از قرار دادن وضوخانه در وسط مسجد منع کرده است، بهخاطر این است که شهید اول در ذکری فرموده است: حق نیز همین است؛ البته بهشرط اینکه وضوخانه در ساخت بر مسجد سبقت نگرفته باشد.
امروزه در برخی از مساجد گاهی مکانی را فقط برای وضو گرفتن قرار میدهند و سرویس بهداشتی نیز قرار میدهند که در آن میتوان هم وضو گرفت و هم استنجاء کرد؛ آیا این دو نباید بهجهت جانمایی در داخل مسجد یا خارج مسجد فرق داشته باشند یا نه؟ باید روی این نکته تأمل کرد که جلوتر به آن میپردازیم.
الدرس الخمسون: (شنبه 23/10/1 رجب 1445)
الباب الثالث: هندسة المسجد
میضاة ومطهرة المسجد
مما ينبغي الحديث حوله في هندسة المسجد عبارة عن ميضاة أو مطهرة المسجد بكسر الميم وفتح الهاء.
يعني ينبغي للفقيه أن يتحدث حول ميضاة المسجد وتعيين موضعه.
فهنا موضوعان من البحث:
الموضوع الأول: مفهوم الميضاة
قال ابن منظور:
«المِيضأَةُ مِطْهَرةٌ، وَهِيَ الَّتِي يُتَوَضَّأُ مِنْهَا أَو فِيهَا...وأَصل الْكَلِمَةِ مِنَ الوضاءَة، وَهِيَ الحُسْنُ...قَالَ: وَقَدْ يُرَادُ بِهِ غَسْلُ بَعْضِ الأَعْضاء. والمِيضَأَةُ: الْمَوْضِعُ الَّذِي يُتَوَضَّأُ فِيهِ»[10] .
وقال الفيومي:
«و (الْمِطْهَرَةُ) بِكَسْرِ الْمِيمِ الْإِدَاوَةُ والْفَتْحُ لُغَةٌ وَمِنْهُ (السِّوَاكُ مَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ). بِالْفَتْحِ وكُلُّ إِنَاءٍ يُتَطَهَّرُ بِهِ (مَطْهَرَةٌ) والْجَمْعُ (الْمَطَاهِرُ)»[11] .
وقال الزبيدي في تاج العروس:
«وقال الجَوْهَرِيّ: المِطْهَرَةُ والمَطْهَرَةُ: الإِداوَةُ، والفَتْحُ أَعلَى. المَطْهَرَة: بَيْتٌ يُتَطَهَّر فيهِ يَشْمَل الوُضُوءَ والغُسْلَ والاستِنْجاء»[12] .
هذا بحسب اللغة وأما اصطلاحا فالمراد من الميضاة واالمطهرة انما هو واحد؛ والمقصود منهما مكان وموضع التطهير والتوضوء. ويعبر عنه بالكنيف والمستراح. كما صرح به في تاج العروس.
والفقهاء قد أشاروا الى هذا المعنى الاصطلاحي کما ورد في كلام السيد اليزدي حيث قال في عداد مستحبات المسجد:
«العاشر: يستحب جعل المطهرة على باب المسجد»[13] .
فظهر أن هذا المصطلح عبارة عن مكان يتطهر فيه أو يتوضأ فيه.
وطبعا أن المسجد يحتاج لمثل هذا المكان لأجل التطهير والتوضوء وفي هذا الجانب لا كلام فيه بين الفقهاء وغيرهم وانما الكلام في تعيين موضعه في المسجد وخارج المسجد!
وفي ذلك قد اختلفت آراء الفقهاء كما اشير اليه في روض الجنان للشهيى الثاني في شرح ارشاد الاذهان:
«(و) يستحبّ جَعْل (الميضاة) وهي المطهرة للحدث والخبث (على أبوابها) لا في داخلها؛ لقول النبيّ: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ صِبْيَانَكُمْ وَمَجَانِينَكُمْ وَشِرَاءَكُمْ وَبَيْعَكُمْ وَاجْعَلُوا مَطَاهِرَكُمْ عَلَى أَبْوَابِ مَسَاجِدِكُمْ»[14] . ولأنّه لو جعلت داخلها، لتأذّى الناس برائحتها، وهو مطلوب الترك. ومنع ابن إدريس من جَعْل الميضاة في وسطها[15] . قال في الذكرى: وهو حقّ إن لم تسبق المسجد[16] .
وهذا إذا أُريد بها موضع البول والغائط، أمّا إذا أُريد بها موضع الوضوء والغسل، فيكره مطلقاً مع عدم أذى المسجد؛ لكراهة الوضوء من البول والغائط في المسجد، وعدم انفكاك المتوضّئين منهما غالباً»[17] .