1402/09/14
موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/الباب الثالث: هندسة المسجد /منارة المسجد - مشروعیة المنارة في الاسلام (تتمة عبارات الفقهاء)
بهمقام سوم با عنوان «مشروعیت بهکارگیری مناره در مسجد» رسیدیم. سومین مقامی که در این مسئله بدان میپردازیم «مشروعیت بهکارگیری مناره در مسجد» و حکم آن است. مشهور فقها در اینجا قائل بهکراهت شدهاند.
اما از عبارت مرحوم شیخ طوسی و علامه حلی اینگونه برداشت میشد که ایشان در این مسئله قائل به حرمت باشند؛ ازاینرو برخی از فقها در مقام تفسیر و تفصیل عبارت ایشان برآمدند و گفتند اگر ساخت مناره بر مسجدیت مقدم شد اشکالی ندارد، اما اگر مسجدیت بر ساخت مناره مقدم باشد؛ بهگونهای که بخواهند مناره را در وسط مسجد بسازند و فضایی از مسجد را در بربگیرد؛ [قول به حرمت از سوی ایشان استحسان دارد]. فقها، این بحث را در کتاب الوقف نیز مطرح کردهاند که احراز مسجدیت شده و یک مکان برای مسجد وقف شده است و اکنون میخواهند در آن مناره بسازند.
علت طرح این بحث نیز این است، پس از اینکه این مکان برای مسجد وقف شد و احراز مسجدیت گردید، ساخت مناره، تصرف در مال موقوفه است. یک نفر این بنا را ساخته و وقف مسجد کرده است؛ یعنی هر وجب از این مکان، استعداد خواندن نماز را دارد و اگر یک نفر در مسجد مناره بسازد، چند متر از فضای آنجا را بهخود اختصاص داده است؛ درحقیقت در مسجد تصرف کرده و بخشی از مکان مسجد را برای چیزی غیر از هویت مسجد اختصاص داده است.
بهتعبیری دیگر او در مکانی که برای نماز است، قسمتی را برای مناره قرار میدهد و این کار پس از احراز مسجدیت است؛ یعنی پسازاینکه این مکان از سوی واقف وقف شد و صیغه وقفش را نیز اجرا کردند؛ در آن تصرف کردند و معلوم شد این فضا با این ابعاد، وقف مسجد است. امروزه گاهی این نوع تصرف در مساجد مبتلابه است و برخی از افراد برای کارهای فرهنگی یا غیرفرهنگی، درخواست میدهند تا بخشی از مسجد را به آنها اختصاص دهند.
البته این کار در دیگر قسمتهای مسجد عیبی ندارد؛ یعنی طبقات بالای مسجد اتاق و دفتری دارد یا پشتبام مسجد را به این کار اختصاص بدهند، این منعی ندارد؛ البته اگر مرتبط با شئون مسجد باشد، اما نسبت به داخل مسجد که برای مسجدیت و برای نماز وقف شده است، اگر کسی بیاید و قسمتی از آن فضا را بهغیراز آن مورد اختصاص دهد؛ حتماً اشکال دارد. البته هنگامیکه مردم نماز میخوانند یک میز بگذارند و پاسخگوی مراجعین باشند و هر وقت نماز شلوغ شد آنرا برداشته و به کناری بگذارند؛ این کار عیب ندارد، اما تصرف پس از مسجدیت، تصرف بلا دلیل است؛ ازاینرو در کتاب الوقف به این موضوع پرداختهاند.
ما با این نکته کار داریم و در آینده باید به تصرف در وقف توجه کنیم تا حکم مناره را استخراج نماییم.
مشهور فقها غیر از شیخ طوسی و علامه حلی قائل بهکراهت شدند، اما برخی از فقها افزون بر این، ساخت مناره روی دیوار را مستحب دانستهاند؛ ازجمله شهید ثانی که پیشتر آنرا بیان کردیم[1] . اکنون چند عبارت دیگر از فقها را میخوانیم.
شهید اول
شهید پس از بیان مستحبات مسجد میفرماید:
«ويستحبّ اتّخاذ المساجد ... وعدم توسّط المنارة بل مع حائطها وعدم تعليتها»[2] ؛ ساخت مسجد مستحب است؛ همچنین مستحب است مناره در وسط مسجد نباشد، بلکه مناره روی دیوار باشد و بلند نیز نباشد. شهید بهکراهت مناره تصریح نکرده است. این بلند نبودن مناره در بیان شهید با استناد بهروایت امیرالمؤمنین بود.[3]
در مباحث پیشین بحث کردیم که آیا کراهت فعل همیشه مستلزم استحباب ترک است یا مستلزم استحباب ترک نیست و میتوانید به آنجا مراجعه کنید.[4]
محقق کرکی
مرحوم محقق کرکی در شمار مکروهات میفرماید:
«وجعل المنارة في وسطها بل مع الحائط، وتعليتها،...قوله: (والمنارة في وسطها، بل مع الحائط). في النهاية: لا يجوز المنارة في وسطها، وهو حق إن تقدمت المسجدية على بنائها. قوله: أي: تكره تعلية المنارة، لأن عليا مر على منارة طويلة فأمر بهدمها، ثم قال: لا ترفع المنارة إلا مع سطح المسجد، ولئلا يتشرف المؤذن على الجيران»[5] ؛
میفرماید: قرار دادن مناره در وسط مسجد مکروه است، بلکه باید روی دیوار باشد و بلند بودن مناره نیز کراهت دارد. محقق کرکی در شرح قول علامه، حرف شیخ طوسی در نهایه را نقل میکند که فرمودند: ساخت مناره در وسط مسجد جایز نیست و این سخن حق و درست است اگر مسجدیت بر ساخت مناره مقدم باشد.
محقق کرکی، بلند ساختن مناره را معنا میکند و فرمودند: (وتعليتها) یعنی بلند ساختن مناره کراهت دارد و دلیلش نیز همان روایت امیرالمؤمنین است که با دیدن منارهای بلند دستور به تخریب آن دادند و سپس فرمودند: مناره را مرتفع نسازید، مگر بهاندازه سطح مسجد باشد. [همچنین محقق کرکی علت دیگر بلند نساختن مناره را فرمودند]: بهخاطر اینکه مؤذن بر خانه همسایه اشراف نداشته باشد و نگاهش به خانههای مردم نیفتد.
باید به این نکته (عدم اشراف علی الجيران) توجه شود که آیا در کراهت مناره این دخالت دارد یا نه؟
محقق حلی
محقق حلی میفرماید:
«يستحب اتخاذ المساجد ... أن تكون المنارة مع الحائط لا في وسطها»[6] ؛ ساختن مسجد مستحب است؛ همچنین ساختن مناره روی دیوار نیز مستحب است و نباید در وسط مسجد باشد.
سید عاملی
صاحب مدارک نیز همین تعبیر را دارند و فرمودند:
«قوله (وأن تكون المنارة مع الحائط لا في وسطها). علله العلاّمة في النهاية بما فيه من التوسعة ورفع الحجاب بين المصلين وأطلق الشيخ في النهاية المنع من جعل المنارة في وسط المسجد وهو حق إن تقدمت المسجدية على بنائها. ونص الشيخ، والمصنف في المعتبر، وأكثر الأصحاب على كراهة تطويل المنارة زيادة عن سطح المسجد، لئلا يشرف المؤذّن على الجيران، ولما رواه السكوني...»[7] .
و قول محقق حلی که فرمود: ساختن مناره روی دیوار نیز مستحب است و نباید در وسط مسجد باشد. علامه علت آنرا در «النهاية»[8] اینگونه بیان کرده است که وقتی مناره روی دیوار ساخته میشود؛ مسجد توسعه پیدا میکند و وسط مسجد مانعی وجود ندارد و همچنین وقتی مناره روی دیوار ساخته شود حجاب و مانعی میان صفهای نمازگزاران ایجاد نمیشود. شیخ طوسی در «النهاية»[9] بهصورت مطلق ساختن مناره در وسط مسجد را منع کرده است و این حرف حق است اگر مسجدیت بر ساخت مناره مقدم شود.
صاحب مدارک علت بلند نساختن مناره اینگونه فرمود: عبارت شیخ و علامه در «المعتبر»[10] و بیشتر اصحاب امامیه بر این است که بلند ساختن مناره از سطح مسجد کراهت دارد، زیرا مؤذن بر خانه همسایه اشراف پیدا میکند و نگاهش به خانههای مردم میافتد. همچنین بهخاطر روایتی که سکونی از نقل کرده است که امیرالمؤمنین از كنار مِناره (مِأذنه) بلندى گذشت. دستور داد كه آنرا خراب كنند، سپس فرمود: «مناره را از بام مسجد نبايد بالاتر بُرد»[11] .
این نکته در گوشه ذهن باید باشد که مناره یک مکان و موضوع چندمنظوره بوده و هست و اینگونه نیست که یک کاربرد داشته باشد. گاهی نشانه (علم الطريق) و گاهی مأذنه است و بر روی آن اذان گفته میشود؛ البته امروزه کمتر این کار انجام میشود و بیشتر از طریق بلندگو اذان گفته میشود؛ ازاینرو با این ویژگیها شاید بگوییم تغییری ایجاد شده است. در تطور زمان تغییر ایجاد میشود و بهطور طبیعی احکام بهجهت تغییر موضوعاتی که ایجاد شده است تغییر میکند. در آینده بیشتر به این میپردازیم، اما نکتهای را بیان میکنیم تا برای مباحث بعدی آمادهتر باشیم.
آن نکته این است؛ فقهایی که قائل بهکراهت شدند یا استشمام حرمت از حرف شیخ طوسی و علامه شد؛ آیا غیر از استنادات عمومی که دارند؛ از روایات نیز دلیلی دارند که مناره در مسجد کراهت دارد و در دیوار مسجد استحباب دارد؟
بر اساس آنچه در روایات بحث صورت گرفته و میگیرد؛ هیچ خبری دراینباره از معصوم نیست، بلکه اینها نکاتی است که در مسئله فقه از ادله عامه استفاده میکنند؛ ازجمله تصرف در مسجد، تصرف در وقف، بلند بودن مناره و اشراف بر همسایهی مسجد و مانعشدن میان صفهای نماز است.
برخی از فقها به این نکته استشهاد کردند؛ مثلاً مرحوم محقق بحرانی روحیهای اخباری داشته است و به این نکته اشاره کرده است. دیگران نیز گفتهاند، اما ایشان پس از نقل مطالب فرموده است: «أقول: لم أقف في هذا المقام على خبر عنهم نعم ورد ما يدل على النهي عن ارتفاع المنارة و به قال الأصحاب أيضا حيث صرحوا بكراهة ارتفاع المنارة زيادة على سطح المسجد لئلا يشرف المؤذنون على جيران المسجد»[12] ؛ من میگویم: بر هیچ روایتی از حضرات معصومین واقف نشدم که ساخت مناره فی وسط مسجد مکروه باشد؛ البته روایتی هست که از ارتفاع مناره نهی کرده است و آن روایت سکونی از امام صادق است که ایشان بهنقل از پدرانش درباره على فرمودند که ایشان از كنار مِناره (مِأذنه) بلندى گذشت. دستور داد كه آنرا خراب كنند، سپس فرمود: «مناره را از بام مسجد نبايد بالاتر بُرد».
اصحاب نیز دراینباره همین حرف را زدند و تصریح کردند که بلند کردن مناره از سطح مسجد مکروه است، زیرا مؤذنها بر خانه همسایه اشراف پیدا میکنند و نگاهشان به خانههای مردم میافتد. روی این مطلب باید تأمل کنیم و ببینم آیا امروز نیز این مصداق را دارد یا نه؟
پس میتوانیم بگوییم این مسئله بدون نص شرعی است و فقط ادلهی عامهای که مربوط به عمومیت ادله را بیابیم و استفاده کنیم.
الدرس السابع والثلاثون: (سه شنبه 14/09/21 جمادي الأولى 1445)
الباب الثالث: هندسة المسجد
منارة المسجد - مشروعیة المنارة في الاسلام (تتمة عبارات الفقهاء)
قد ذكرنا بعض عبارات الفقهاء في خصوص تعمير المنارة؛ وبقي بعض آخر
وأما عبارات ساير الفقهاء غير الشيخ الطوسي والعلامة ظاهرة في الكراهة.
يقول الشهيد في عداد مكروهات المسجد:
«ويستحبّ اتّخاذ المساجد ... وعدم توسّط المنارة بل مع حائطها وعدم تعليتها»[13] .
وقال المحقق الكركي:
«وجعل المنارة في وسطها بل مع الحائط، وتعليتها،...
قوله: (والمنارة في وسطها، بل مع الحائط). في النهاية: لا يجوز المنارة في وسطها، وهو حق إن تقدمت المسجدية على بنائها. قوله:. أي: تكره تعلية المنارة، لأن عليا عليه السلام مر على منارة طويلة فأمر بهدمها، ثم قال: لا ترفع المنارة إلا مع سطح المسجد، ولئلا يتشرف المؤذن على الجيران»[14] .
واما البعض اضافة على القول بكراهة جعل المنارة في وسط المسجد، صرحوا باستحباب جعلها مع حائط المسجد.
«يستحب اتخاذ المساجد ... أن تكون المنارة مع الحائط لا في وسطها»[15] .
يقول صاحب مدارک الاحکام:
«قوله (وأن تكون المنارة مع الحائط لا في وسطها).
علله العلاّمة في النهاية بما فيه من التوسعة ورفع الحجاب بين المصلين وأطلق الشيخ في النهاية المنع من جعل المنارة في وسط المسجد وهو حق إن تقدمت المسجدية على بنائها.
ونص الشيخ، والمصنف في المعتبر، وأكثر الأصحاب على كراهة تطويل المنارة زيادة عن سطح المسجد، لئلا يشرف المؤذّن على الجيران، ولما رواه السكوني...» [16] .
ولكن النقطة المهمة هنا أن هذين القولين من كراهة جعل المنارة في وسط المسجد واستحباب جعلها في حائط المسجد لا يوجد خبر يدل عليهما ‘ بل انهما قولان فقط.
كا صرح بذلك المحقق البحراني:
«أقول: لم أقف في هذا المقام على خبر عنهم نعم ورد ما يدل على النهي عن ارتفاع المنارة وبه قال الأصحاب أيضا حيث صرحوا بكراهة ارتفاع المنارة زيادة على سطح المسجد لئلا يشرف المؤذنون على جيران المسجد»[17] .
فالمسألة خالية من النص الشرعي.