1402/08/14
موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/الباب الثالث: هندسة المسجد /محراب المسجد (مكانة المحراب في الفقه)
کلام در نظام مهندسی مسجد بود، به بحث محراب مسجد رسیدیم. در جلسه گذشته مقداری درباره مفهومشناسی و بررسی واژه محراب گفتگو کردیم. آنچه از عبارات اهل لغت بهدست آمد که مستند بهبرخی آیات و روایات نیز بود این است که واژه محراب در بیش از 10 معنا بهکاررفته است؛ ازجمله:
1. الغرفة: محراب بهمعنای اتاق است.
2. صدر البيت: بالا و صدر خانه را محراب گفتهاند.
3. صدر المجلس: بدون اختصاص به خانه، بالای هر مجلس (مطلق المکان) را محراب گفتهاند.
4. اكرم موضع من المجلس الذي يجلسه السلاطين و الشرفاء و السادة: بهترین جای مجلس که معمولاً سلاطین، بزرگان و شرفا در آن مینشینند.
البته در سیره پیامبر اینچنین نقل شده است که «أَنَّهُ كَانَ يَكْرَهُ المَحَارِيب»[1] ؛ ایشان از محراب کراهت داشتند به این معنا که دوستنداشتن در بالای مجلس و بالاتر از مردم بنشیند. در روایات نیز از این کار نهی شده است. در آداب نشستن در مجلس دو سفارش داریم: 1. در هر مجلسی وارد شدید هر جا خالی بود بنشینید[2] ؛ 2. دیگران برای او جا باز کنند.[3] این دو در کنار هم معنا پیدا میکند، هنگامیکه یک نفر وارد جایی شد دیگران برای او جا باز کنند و اجازه دهند او بیاید.
این مسئله در موضوعات عبادی نیز هست؛ مثلاً در سیره پیامبر هست که حجرالأسود را هنگام طواف میبوسیدند[4] ، اما عبدالرحمن بن حجاج درباره امام صادق نقل کرده است که در حال طواف بودم و سفیان ثوری نیز نزد من بود. از امام صادق سؤال کردم: رسول خدا هرگاه به حجرالأسود میرسیدند چه میکردند؟ فرمود: رسول خدا در هر طواف واجب و مستحب، حجرالأسود را لمس مینمود... عبدالرحمن میافزاید: حضرت مشغول طواف بودند و من با کمی فاصله دنبال ایشان حرکت میکردم، دیدم امام صادق به حجرالأسود که رسیدند آنرا لمس نکردند، بهایشان عرض کردم: آیا شما به من خبر ندادید که رسول خدا در هر طواف واجب و مستحبی، حجرالأسود را لمس میفرمود؟ فرمودند: آری، گفتم شما از حجرالأسود گذشتید و آنرا لمس نکردید، حضرت فرمودند: رسول خدا هرگاه به حجرالأسود میرسیدند، مردم برای ایشان راه باز میکردند تا حجرالأسود را لمس کنند، اما اکنون این کار را نمیکنند و من ازدحام و شلوغی را خوش ندارم.[5] در روایت دیگری آمده است که امام صادق به سیف تمار فرمود: اگر حجرالأسود خلوت بود آنرا استلام کن وگرنه، از دور اشاره کن.[6]
در آداب وارد شدن به مجلس و نشستن در آن این سفارشها شده است. پیامبر علاقهای به نشستن در صدر مجلس را نداشت و تا مدتی برای ایشان منبری درست نشده بود. پیامبر میان مردم سخن میفرمود؛ ازاینرو گفتند برای اینکه شما دیده شوید و اگر غریبهای نیز وارد مسجد شد بتواند پیامبر را تشخیص بدهد سکویی درست کنیم تا شما در آنجا سخن بگویید.[7]
5. الموضع الخاص من المجلس الذي يمهد للملك و بسببه يتباعد عن الناس و بهذا السبب يحرسونه عن كل خطر: محراب، یک جایگاه ویژهای از مجالس است که معمولا برای پادشاه، بزرگان یا شخصیت ویژهای آماده میکنند. این کار را بیشتر برای سلاطین میکردند یک اتاق جدا درست میکردند تا او بر دیگران احاطه داشته باشد؛ همچنین به سبب آن مردم را از او جدا کنند تا میان آنها نباشد. به یک معنای دیگر شاید توجیه دیگری نیز از این کار داشته باشند که میگویند ایشان شخصیت بالای دارد اگر میان مردم بنشیند ممکن است جانش بهخطر افتد؛ ازاینرو یک اتاقکی را برای حراست او درست کنیم تا او در آنجا بنشیند.
6. القصر الذي يعبر عنه العرب بالمحراب: محراب، بهمعنای قصر است که عرب از آن به محراب تعبیر میکند. دستکم در برخی از جاها اینچنین گفته شده است.
7. القبلة: محراب بهمعنای قبله است.
8. مأوى الأسد: محراب بهمعنای جایگاه و بستر شیر است.
9. مجتمع الناس و مجالسهم: محل اجتماع و مجالس مردم را محراب گفتهاند.
10. المعابد الكبيرة التي يجتمع فيها الناس للعبادة مثل الصلاة و غيرها: معبدهای بزرگی که مردم برای عبادت در آن جمع میشوند محراب گفته شده است.
11. جميع المسجد أي كل موضع من المسجد يطلق عليه المحراب: هر نقطه از مسجد را محراب گفتهاند؛ بنابراین هر کسی هر جای مسجد نماز بخواند محراب او همانجاست. ازاینرو به هر جای مسجد محراب اطلاق شده است.
12. الرجل الشجعان: محراب به یک مرد شجاع نیز گفته شده است؛ از همان ریشه «الحَرب» است؛ ازاینرو درباره امیرالمؤمنین واردشده است که ابن عباس گفت: «ما رَأَيتُ مِحرابا مِثلَهُ»[8] ؛ من [در جنگ] شجاعتر و [جنگاورتر] از علی ندیدم.
برخی از معانی درباره واژه محراب از معنا و برخی دیگر مصادیق هستند؛ یعنی اینها وضع لغوی نیستند، بلکه بیشتر از مواردی هستند که در آن استعمال شدهاند. این معانی درباره واژه محراب در مصادر لغت واردشده است؛ همچون لسان العرب و مفردات راغب.
برخی از این معانی در دیگر مصادر همچون «مصباح المنير»[9] ، «اقرب الموارد»[10] و «النهاية في غريب الحديث والأثر»[11] آمده است که ما 12 مورد را برشمردیم.
معنای اصطلاحی محراب در فقه نیز به محل ایستادن امام مسجد گفته میشود و تفاوتی ندارد که ایشان امام جماعت باشد یا امامجمعه. نماز عیدین (فطر و قربان) نیز در بیرون خوانده میشود و استحباب و تأکیدش نیز بر همین است؛ یعنی سیره ائمه معصومین نیز اینگونه بوده است.[12]
مفهومشناسی واژه محراب را بررسی کردیم، اما آنچه ما با آن سروکار داریم مقام و جایگاه امام مسجد است. در چند جای فقه از محراب بحث شده است؛ ازجمله، نماز جماعت؛ بهخاطر اینکه محراب مکان ایستادن امام در مسجد است؛ ازاینرو در فقه از آن بحث شده است و در همینجا این مسئله متفرع شده است که ایستادن امام در محرابهای بزرگ با تورفتگیهای بسیار بهگونهای که مأمومین دو طرف خود را نبیند آیا جایز است؟ در اینجا این نکته را در نظر داشته باشید که در اصل تأسیس محراب مسجد نیز بحث کردند که آیا مطلق المحراب مکروه است یا محرابهایی که داخل دیوار با تورفتگی فراوان هستند. در آینده به این بحث خواهیم پرداخت.
مقام بحث درباره محراب
نماز جماعت نخستین جایی است که درباره محراب بحث میشود که در «کتاب الصلاة» در باب «صلاة الجماعة» و مکان قیام امام از آن بحث شده است.
دومین جایی است که درباره محراب بحث شده است، بحث قبله است، زیرا محراب یکی از راههای شناخت قبله است و اگر معصوم در این محراب نماز خوانده باشد دلیلی بر شناخت قبله است؛ مانند محراب مسجدالنبی که پیامبر در آن نماز میخواند یا محراب مسجد کوفه که امیرالمؤمنین در آنجا نماز میخوانده است؛ اینها همه نشانه شناخت قبله است.
احکام مسجد (فقهالمسجد)، سومین جایی است که درباره محراب بحث میشود. محراب در احکام المسجد دو گونه بحث شده است:
1. ساخت محراب؛ آیا برای مسجد میتوان محراب ساخت؟ آیا ساخت محراب برای مسجد جایز است یا نه؟ این مسئله همان چیزی است که مربوط به بحث ماست؛ البته بقیه مباحث نیز قابلبحث است، اما آنچه در نظام مهندسی مسجد باید مطرح شود دانستن حکم ساخت محراب برای مسجد است؛ یعنی آیا مسجد در مهندسیاش میتواند محراب داشته باشد یا نه؟
2. تزیین محراب؛ حکم زینت محراب مسجد چیست؟ آیا جایز است یا نه؟
ما از جهت اینکه محراب جزئی از مسجد است و زینت محراب نیز نوعی از زینت مسجد است در همان عنوان زینت مسجد از آن بحث میکنیم و نیاز به بحث جداگانهای نیست، اما ساخت محراب برای مسجد را باید در اینجا بحث کنیم. خلاصه اینکه بنا بر آنچه گفته شد بحث ما در اینجا پیرامون ساخت محراب برای مسجد است که آیا ایجاد محراب برای مسجد جزء مهندسی مسجد است یا نه؟
اقوال فقها
پیشتر اشاره کردیم در مقام احتمال و در مقام ثبوت چهار قول میان فقها درباره ایجاد محراب آمده است: 1. کراهت؛ 2. جواز؛ 3. استحباب؛ 4. حرمت؛ اما درباره وجوب کسی صحبت نکرده است.
مشهور فقها قائل بهکراهت هستند و عبارات ایشان در همان نقل کراهت نیز متفاوت است که بعد به آنها اشاره میکنیم. مثلاً برخی از آنها بهطور مطلق ساخت محراب را مکروه دانستند. برخی محراب داخل مسجد را مکروه دانستند؛ یعنی اعم از اینکه محراب کنار مسجد باشد یا وسط مسجد. برخی این کراهت را مقید کردند به محرابی که از داخل دیوار مسجد ساخته شود. برخی دیگر ساخت محرابی را مکروه دانستهاند که تورفتگی بسیار در داخل دیوار مسجد داشته باشد بهگونهای که امام، مأموم اطراف خود را نمیبیند.
پس با توجه به عبارات مختلف درباره کراهت محراب و پیش از اینکه ادله را بگوییم میتوان گفت اگر محراب مسطح باشد یا محراب اندکی روی دیوار ساخته باشند و تنها علامت قبله باشد میتوانیم از باب اینکه علامت است آنرا خارج از دایره کراهت فقها دانست. برخی این را گفتهاند؛ بنابراین افزون بر کراهت میتوانیم عدم کراهت و جواز بدون کراهت را در برابر مشهور نیز استفاده کنیم. پس عبارت فقها در این بحث را میخوانیم.
مقدس اردبیلی
مرحوم مقدس اردبیلی پسازاینکه بحث را مطرح میکند اینچنین میفرماید: «فإن مجرد العلامة التي على وجه حائطه لا يكره»[13] ؛ همان محراب تنها علامتی روی دیوار مسجد است که کراهت ندارد؛ مثلاً اندکی از دیوار را تراشیدند و با کاشی یا گچ کاری محراب ساختند و تنها علامت است، اما مشهور فقها محراب داخل مسجد یا داخل دیوار مسجد را مکروه دانستند.
شیخ طوسی
مرحوم شیخ طوسی دراینباره میفرماید: «ويكره المحاريب الداخلة في الحائط»[14] ؛ محرابهای داخل مسجد مکروه است. ایشان هیچ قیدی نزدند.
ابن ادریس حلی
مرحوم ابن ادریس حلی میفرماید: «ويكره أن يكون في المساجد محاريب داخلة في الحائط»[15] ؛ ساخت محراب داخل دیوار مسجد مکروه است.
شهید ثانی
مرحوم شهید ثانی ابتدا قول محقق حلی را میآورد، سپس آنرا شرح داده و میفرماید: «[محقق] (أو محاريب داخلة في الحائط) [شهيد ثانی]: أي دخولا كثيرا، وكذا يكره الداخلة في المسجد، بل هذا هو الذي وجد في النصوص»[16] ؛ محقق حلی میفرماید (محرابهای داخل دیوار کراهت دارد)؛ شهید ثانی در شرحش این کلام محقق را قید زده و میفرماید: این کراهت محرابهای داخل دیوار به این معناست که محراب با تورفتگی فراوان و عمیق ساخته شده است؛ همچنین محراب داخل خود مسجد بدون اینکه در دیوار ساختهشده باشد نیز مکروه است، بلکه کراهت محرابی که از دیوار بیرون کشیده باشند و داخل مسجد باشد در نصوص یافت شد.
الدرس الثاني والعشرون: (يکشنبه 14/08/1402؛ برابر با 20 ربيع الثانی 1445)
الباب الثالث: هندسة المسجد - محراب المسجد(مكانة المحراب في الفقه)
كما قلنا أن مفردة المحراب استعمل في أكثر من عشرة معان مختلفة ومتنوعة وان يمكن جمعها في محور مشترك.
نظير:
1. الغرفة؛
2. صدر البيت؛
3. صدر المجلس؛
4. اكرم موضع من المجلس الذي يجلسه السلاطين والشرفاء والسادة. (ما ورد في الحديث أن النبي «كَانَ يَكْرَهُ المَحَارِيب»[17] ؛ فمحمول على ذلك)؛
5. الموضع الخاص من المجلس الذي يمهد للملك وبسببه يتباعد عن الناس وبهذا السبب يحرسونه عن كل خطر؛
6. القصر الذي يعبر عنه العرب بالمحراب؛
7. القبلة؛
8. مأوى الأسد؛
9. مجتمع الناس ومجالسهم؛
10. المعابد الكبيرة التي يجتمع فيها الناس للعبادة مثل الصلاة وغيرها؛
11. جميع المسجد أي كل موضع من المسجد يطلق عليه المحراب؛
12. الرجل الشجعان.
أي يطلق على الرجل الشجعان المحراب كما ورد في قول ابن عباس بشان الامام علي: «ما رَأَيتُ مِحرابا مِثلَهُ»[18] . اي ما رأيت رجلا أشجع من علي.
هذه المعاني والمصاديق لمفردة المحراب قد ورد مصادر اللغة التي ذكرناها وما لم نذكرها مثل المصباح المنير والنهاية لابن أثير واقرب الموارد وغيرها.
وأما اصطلاحا فيستفاد منها أنه يطلق على مقام الامام في المسجد سواء كان امام الجماعة أو الجمعة.
مكانة المحراب في الفقه:
ان المحراب قد ورد في مواضع من الفقه:
منها: صلاة الجماعة بما أن المحراب مكان قيام الامام في المسجد لأقامة الجماعة.
منها: القبلة. بما أن المحراب احدى الطرق في معرفة القبلة.
منها: احكام المسجد. بما أنه جزء من المسجد.
وفي باب احكام المسجد كذلك يبحث عنه في موردين: المورد الأول: اتخاذ المحارب في المسجد، وهذا هو الذي نحن بصدده في هندسة المساجد.
المورد الثاني: تزيين المحراب؛ وهذا الفرع سنتعرض له في موضع تزيين المسجد.
فالبحث هنا يدور في محور اتخاذ المحراب للمساجد.
فأما أقوال الفقهاء في ذلك:
كما قلنا أن هذه البحث في مقام الثبوت والاحتمال يمكن القول بوجود أقوال أربعة مختلفة في الأحكام التكليفية الا الوجوب.
وأما في الواقع، أن مشهور الفقهاء من الامامية قالوا بكراهة اتخاذ المحراب للمساجد، وان كان عباراتهم متفاوتة وشنشير اليها مثل الاطلاق في القول بالكراهة أو التقييد بكونه داخل المسجد، أو التقييد بكونه داخل حائط المسجد أو بكونه داخل حائط المسجد كثيرا؛ و...
وبناء على ذلك لو كان المحراب مسطحا في جدار المسجد وبقي علامة للقبلة فلاكراهة بل يجوز.
وهذا ما قاله البعض بعدم كراهة اتخاذ مطلق المحراب للمسجد كما قال المحقق الاردبيلي في مجمع الفائدة والبرهان:
«فإن مجرد العلامة التي على وجه حائطه لا يكره»[19] .
• قال الشيخ الطوسي:
«ويكره المحاريب الداخلة في الحائط»[20] .
• قال ابن ادريس الحلي:
«ويكره أن يكون في المساجد محاريب داخلة في الحائط»[21] .
• وقال الشهيد الثاني في مسالك الافهام الى تنقيح شرائع الاسلام في ذيل قوله الماتن (المحقق): «أو محاريب داخلة في الحائط) [شهيد ثانی]: أي دخولا كثيرا، وكذا يكره الداخلة في المسجد، بل هذا هو الذي وجد في النصوص»[22] .