استاد سيدابوالفضل طباطبایی

درس فقه

1402/08/13

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه‌المسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/الباب الثالث: هندسة المسجد /محراب المسجد

 

بحث در فقه المسجد «هندسة المسجد» بود. در این بحث اجزای مسجد و آنچه را که مرتبط با آن است بررسی کردیم تا تأثیرگذاری آن‌ها را نفیاً یا اثباتاً در مهندسی مسجد بدانیم.

پیش‌تر مواردی را برشمردیم، اما اکنون شایسته است پیرامون موضوع «محراب المسجد» در مهندسی مسجد بحث کنیم که آیا محراب مسجد جز مسجد بشمار می‌آید؟ آیا مسجد جایز است محراب داشته باشد؟ محراب برای مسجد در کدام‌یک از احکام تکلیفیه (مکروه، حرام، مستحب، واجب) می‌گنجد تا در نظام مهندسی مسجد خلاف شرع مرتکب نشده باشیم؟

اقوال فقها در مسئله محراب المسجد:

    1. کراهت (مشهور فقها).

    2. جواز (مباح).

    3. استحباب.

    4. حرمت.

این احکام اربعه درباره محراب مسجد بود که در عبارات فقهاست. در آینده متعرض اقوال ایشان خواهیم شد، اما در میان احکام تکلیفیه هیچ‌کسی قائل به وجوب محراب نیست؛ یعنی کسی وجوب محراب را نسب به‌عنوان و حکم اولی، مطرح نکرده است، اما ممکن است محراب به‌عنوان و حکم ثانوی، واجب شود. آنچه فقها در اینجا مطرح می‌کنند و ما درباره آن بحث می‌کنیم نسبت به‌حکم اصلی و عنوان اولی است.

پس با توجه به‌عنوان و حکم اولی قول به وجوب مطرح نشده است، اما گاهی ممکن است ایجاد محراب به سبب عنوان ثانوی مانند نذر، عهد، قسم، وقف و امثالهم واجب شود؛ مثلاً بنا بر قول به جواز ایجاد محراب، کسی نذر ساخت محراب برای مسجد می‌کند که در عهد و قسم نیز همین‌طور است یا یک نفر زمین یا پولی را وقف می‌کند تا در آنجا مسجد با محراب ساخته شود یا مالی را برای ساختن محراب مسجد نذر می‌کند. ممکن است در همه‌ی این جهت‌ها قول به وجوب نیز باشد، اما فقها تنها احکام اربعه (کراهت، استحباب، حرمت و جواز) را مطرح کردند؛ بنابراین متعرض این اقوال می‌شویم.

واژه‌شناسی محراب

محراب در لغت

پیش از اینکه اقوال فقها و ادله ایشان را بررسی کنیم، بهتر است واژه محراب را معناشناسی کنیم و بدانیم از جهت لغت و اصطلاح به چه معناست. واژه محراب از مفردات قرآنی است که مفرد[1] و جمعش[2] در قرآن آمده است.

     ابن منظور جوانب مختلف واژه محراب را به‌تفصیل بیان می‌کند. وی پس از طرح ماده «الحَرْب» و «الحَرَب» به معنای محراب می‌پردازد و می‌گوید: «المِحْرابُ: صَدْرُ البَيْتِ، وأَكْرَمُ مَوْضِعٍ فِيهِ، وَالْجَمْعُ المَحارِيبُ، وَهُوَ أَيضاً الغُرْفةُ...قَالَ: والمِحْرابُ عِنْدَ الْعَامَّةِ: الَّذِي يُقِيمُه النَّاسُ اليَوْمَ مَقام الإِمامِ فِي المَسْجد، وَقَالَ الزَّجَّاجُ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: وَهَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ[3] ؛ قَالَ: المِحْرابُ أَرْفَعُ بَيْتٍ فِي الدَّارِ، وأَرْفَعُ مَكانٍ فِي المَسْجِد. قَالَ: والمِحْرابُ هَاهُنَا كالغُرْفةِ...وَفِي الْحَدِيثِ[4] : أَنّ النَّبِيَّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، بَعَثَ عُروة بْنُ مَسْعودٍ، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، إِلَى قومِه بالطَّائِف، فأَتاهم ودَخَل مِحْراباً لَهُ، فأَشْرَفَ عَلَيْهِمْ عندَ الفَجْر، ثُمَّ أَذَّن للصَّلاةِ.

قَالَ: وَهَذَا يَدُلُّ عَلَى أَنه غُرْفةٌ يُرْتَقَى إِلَيْهَا. والمَحارِيب: صُدُور المَجالِس، وَمِنْهُ سُمّي مِحْرابُ المَسْجِد... والمِحْرابُ: القِبْلةُ. ومِحْرابُ المَسْجِد أَيضاً: صَدْرُه وأَشْرَفُ مَوْضِعٍ فِيهِ. ومَحارِيبُ بَنِي إسرائيلَ: مَسَاجِدُهم الَّتِي كَانُوا يَجلسون فِيهَا؛ وَفِي التَّهْذِيبِ: الَّتِي يَجْتَمِعُون فِيهَا لِلصَّلَاةِ...وَقَوْلُهُ تَعَالَى: فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ[5] ، قَالُوا: مِنَ المسجِدِ.

والمِحْرابُ: أَكْرَمُ مَجالِس المُلوكِ، عَنْ أَبي حَنِيفَةَ. وَقَالَ أَبو عُبَيْدَةَ: المِحْرابُ سَيِّدُ المَجالِس، ومُقَدَّمُها وأَشْرَفُها. قَالَ: وَكَذَلِكَ هُوَ مِنَ الْمَسَاجِدِ. الأَصمعي: العَرَبُ تُسَمِّي القَصْرَ مِحْراباً، لشَرَفِه.

وَرَوَى الأَصمعي عَنْ أَبي عَمْرو بْنِ العَلاءِ: دخلتُ مِحْراباً مِنْ مَحارِيب حِمْيرَ، فَنَفَحَ فِي وجْهِي رِيحُ المِسْكِ. أَراد قَصْراً أَو مَا يُشْبِههُ.

وَقِيلَ: المِحْرابُ الْمَوْضِعُ الَّذِي يَنْفَرِدُ فِيهِ المَلِكُ، فيَتَباعَدُ مِنَ الناسِ؛ قَالَ الأَزهري: وسُمِّي المِحْرابُ مِحْراباً، لانْفِراد الإِمام فِيهِ، وبُعْدِه مِنَ النَّاسِ؛ قَالَ الفرَّاءُ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَجَلَّ: مِنْ مَحارِيبَ وَتَماثِيلَ[6] ؛ ذُكِرَ أَنها صُوَرُ الأَنبياء وَالْمَلَائِكَةِ، كَانَتْ تُصَوَّرُ فِي الْمَسَاجِدِ، لِيَرَاهَا الناسُ فيَزْدادُوا عِبادةً...اللَّيْثُ: المِحْرابُ عُنُقُ الدَّابة.

وَقِيلَ: سُمِّيَ المِحْرابُ مِحْراباً لأَنَّ الإِمام إِذَا قَامَ فِيهِ، لَمْ يأْمَنْ أَن يَلْحَنَ أَو يُخْطِئَ، فَهُوَ خائفٌ مَكَانًا، كأَنه مَأْوى الأَسَدِ، والمِحْرابُ: مَأْوَى الأَسَدِ»[7] ؛

محراب در لغت به معنای بالای خانه و بالاترین مکان در خانه است و [هنگامی‌که مهمان دعوت می‌کنند او را در صدر خانه می‌نشانند]. جمع آن محاریب است و همچنین جمع آن غرفه نیز می‌شود؛ [یعنی جمع چند محراب حتماً محاریب نیست و گاهی به معنای غرفه نیز آمده است. غرفه به معنای اتاق و حجره است].

محراب نزد عامه (عموم مردم) چیزی است که برای ایستادن امام در مسجد بنا می‌کنند و زجاج درباره قول خدای متعال که فرمود: آیا داستان شاکیان هنگامی‌که از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! این‌چنین گفت: بالاترین مکان در خانه و بالاترین مکان در مسجد را محراب می‌گویند.

محراب در اینجا مانند یک اتاق است...در روایت است که پیامبر عروه بن مسعود را به‌سوی قومش در طایف فرستاد، پس نزد آنان آمد و وارد محرابی شد که برای او قرار داده بودند. هنگام نماز صبح بر آنان نگریست؛ سپس برای نماز اذان گفت. [ابن منظور پس نقل این روایت] می‌گوید: این روایت دلالت بر این می‌کند که محراب یک اتاق بالایی بوده است که [عروه] به سویش بالا رفته است [و از آنجا بر مردم می‌نگریسته و اذان گفته است.

ابن منظور در ادامه معنای دیگری از محراب را بیان می‌کند و می‌گوید]: محاریب (جمع محراب) به معنای بالا و صدر مجلس است؛ محراب نیز بالای مسجد است؛ ازاین‌رو محراب نامیده شده است...معنای دیگر محراب قبله است؛ [یعنی محراب علامت قبله است] و محراب مسجد بالای مسجد و شریف‌ترین مکان مسجد را می‌گویند.

در بنی‌اسرائیل نیز محاریب بنی‌اسرائیل معروف است؛ مساجد بنی‌اسرائیل که می‌گوید بیشتر همان محل عبادت و معابد آن‌ها منظور است که در آنجا می‌نشستند و خدا را عبادت می‌کردند و برای عبادت و بندگی خدا اجتماع می‌کردند...و قول خدای متعال که فرمود: او از محراب عبادتش به‌سوی مردم بیرون آمد [اینجا به مکان خارج شدن زکریا اشاره می‌کند که از محراب بوده است. محراب] ایشان در مسجد بوده است و از مسجدش به‌سوی مردم خارج شده است.

[ابن منظور پس‌ازاین می‌گوید از نگاه تاریخی] محراب، بالاترین مکان به هنگام نشستن پادشاهان بوده است. در اینجا از ابوحنیفه نقل شده است که از ابوعبیده نقل می‌کند که وی گفته است که محراب سید المجالس و مکان‌هاست؛ مساجد نیز همین‌طور است. اصمعی می‌گوید: در میان عرب به قصر محراب می‌گفته‌اند؛ چون قصر شرافتی بر خانه‌های عادی داشته است. اصمعی از عمرو بن علاء نقل می‌کند که گفت من وارد محرابی از محاریب حمیر شدم؛ سپس بوی مشک و عطری به‌صورت من خورد. او [از محراب] قصر یا چیزی شبیه به آن را اراده کرده است؛ [در قصرها معمولاً این‌گونه است].

برخی این‌گونه گفته‌اند: محراب جایی بوده است که پادشاه تنها می‌نشسته و مردم از او دور بودند؛ [یعنی در میان مردم نبوده است؛ مثلاً اگر پادشاه در مجلسی بوده است، برای وی غرفه‌ای درست می‌کردند که آنجا می‌نشسته و مردم نیز پایین آن می‌نشستند؛ پادشاه ارباب و مردم رعیت بودند]. ازهری گفت: محراب را محراب می‌نامیدند، زیرا امام به‌تنهایی در آن بود [و دو نفر مأموم در آنجا نمی‌رفت] از مردم دور بود [و آن‌ها پشت سرش امام می‌نشستند].

فراء درباره قول خدای متعال که فرمود: آن‌ها هر چه سلیمان می‌خواست برایش درست می‌کردند: معبدها، تمثال‌ها...؛ می‌گوید: ذکر شده که همانا این‌ها تصاویر پیامبران و فرشتگان هستند و در مساجد به تصویر کشیده می‌کشیدند تا مردم آن‌ها را ببینند و بر عبادت خود بیفزایند...لیث می‌گوید: به گردن چهارپایان محراب می‌گویند. [محراب از الحرْب است یا از الحَرَب؟ الحَرَب به معنای سلب شدن و سلب کردن و الحَرْب به معنای جنگ است[8] ؛ محراب مسجد چه ارتباطی با ریشه آن دارد؟]

برخی گفته‌اند: محراب را محراب نامیدند، زیرا وقتی امام در آن می‌ایستاد خودش را از انحراف و خطا در امان نمی‌بینید؛ او کاملاً می‌ترسد. [در محراب که انسان می‌ایستد اندکی خوف دارد] گویا در پناهگاه شیر ایستاده است و انسان ازاین‌جهت ترس دارد، [زیرا در جایگاه مهمی ایستاده است و باید هرلحظه مراقب باشد تا خطا و اشتباهی نکند].

     راغب اصفهانی اقوال مختلف را درباره واژه محراب بیان می‌کند و می‌گوید: «ومِحرابُ المسجد قيل: سمّي بذلك لأنه موضع محاربة الشيطان والهوى، وقيل: سمّي بذلك لكون حقّ الإنسان فيه أن يكون حريبا من أشغال الدنيا ومن توزّع الخواطر.

وقيل: الأصل فيه أنّ محراب البيت صدر المجلس، ثم اتّخذت المساجد فسمّي صدره به.

وقيل: بل المحراب أصله في المسجد، وهو اسم خصّ به صدر المجلس، فسمّي صدر البيت محرابا تشبيها بمحراب المسجد، وكأنّ هذا أصح، قال عزّ وجل: يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَتَماثِيلَ[9] »[10] ؛

برخی درباره محراب مسجد گفته‌اند: [محراب از ریشه «الحرْب» است]، اما این شخص در محراب رفته به میدان جنگ می‌رود، اما میدان جنگ با شیطان و هوای نفس؛ و نيز گفته‌اند نام‌گذاری محراب مسجد براى اين است كه شايسته است انسان در آنجا از پريشانى خاطر دور باشد و از مشغولیت‌های دنیا فرار کرده و جدا شده باشد. بازگفته‌اند اصل در محراب مسجد این است که محراب خانه، صدر مجلس و قسمت بالاى خانه است، سپس اين اصطلاح درباره مسجد بكار رفته و صدر مسجد محراب ناميده شده است.

و همچنين گفته‌اند محراب مسجد براى اين گويند كه محراب اساس و پايه مسجد است و نامى است كه ويژه بالاى مجلس است و آنگاه صدر مجلس و بالاى خانه را هم محراب ناميده‌اند كه تشبيهى از محراب مسجد است [نه اینکه محراب مسجد به آنجا تشبیه شده باشد]؛ گويى كه اين معنى صحيح‌تر است، خداى عزوجل گويد: آن‌ها هر چه سلیمان می‌خواست برایش درست می‌کردند: معبدها، تمثال‌ها‌؛ [در این آیه نیز حکایت از همین می‌کند که تشبیه کرده‌اند].

پس از عبارات اهل لغت معلوم می‌شود که محراب چند معنای لغوی داشته است که اشرف موضع از مسجد یا مطلق مکان را محراب می‌نامیدند.

محراب در اصطلاح

با توجه به عبارات، محراب در اصطلاح به مکانی گفته می‌شود که علامتی برای قبله و جایگاه امام در مسجد است.

نکته‌ای که باید بدان توجه کرد این است که محراب در مساجد بیشتر در وسط دیوار قبله است، اما هنگام ساخت مسجد توسط پیامبر در مدینه، ابتدا قبله در ضلع شمالی رو به مسجدالاقصی بود، به‌گونه‌ای که اگر رو به آن بایستید، پشت به مسجدالحرام می‌شوید و پس‌ازاینکه در سال هشتم هجری به پیامبر امر شد که صورتت را به سمت مسجدالحرام برگردان؛ قبله در ضلع جنوبی قرار گرفت؛ ازاین‌رو نام مسجد را ذو قبلتین گذاشتند. محراب مسجدالنبی نیز در ابتدا تا سال هشتم رو به مسجدالاقصی بود تا هنگامی‌که این آیه نازل شد: قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ[11] ؛ و خدا فرمود: نگاه‌های انتظار آمیز تو را به‌سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می‌بینیم! اکنون تو را به‌سوی قبله‌ای که از آن خشنود باشی، بازمی‌گردانیم. پس روی خود را به‌سوی مسجدالحرام کن! و هر جا باشید، روی خود را به‌سوی آن بگردانید! و کسانی که کتاب آسمانی به آن‌ها داده شده، به خوبی می‌دانند این فرمانِ حقی است که از ناحیه پروردگارشان صادر شده؛ (و در کتاب‌های خود خوانده‌اند که پیامبر اسلام، به سوی دو قبله، نماز می‌خواند)؛ و خداوند از اعمال آن‌ها (در مخفی داشتن این آیات) غافل نیست!

پس اکنون دیوار قبله، نشانه محراب است، اما درباره بنی‌اسرائیل گفته‌اند که گاهی مسئله برعکس بوده و محراب چسبیده به دیوار و علامت قبله نبوده است، بلکه برخی معنا کرده‌اند که محراب، غرفه‌ای بوده که از آن بالا می‌رفتند و درواقع چیزی شبیه مأذنه بوده است.[12]

 

الدرس الواحد والعشرون: (شنبه 13/08/19 ربيع الثانی 1445)

الباب الثالث: هندسة المسجد - محراب المسجد

مما ينبغي الحديث حوله في هندسة المساجد هو الحديث حول جزء آخر من المساجد وهو محراب المساجد.

قد ذكر الفقهاء مسألة محراب المساجد والمشهور منهم قالوا بكراهة جعله وتاسيسه في داخل المساجد وقال البعض بجوازه وقال ثالث باستحبابه وقال رابع بحرمته.

هذه الأحكام الأربعة قد ورد في كلمات الفقهاء التي سنتعرض لها ان شاءالله؛ وأما وجوب جعل المحراب للمساجد فلم يقل به أحد من الفقهاء.

نعم أن ما ذكره الفقهاء حول المحراب انما هو بالنسبة الى الحكم الأصلي والأولي وأما يمكن أن يكون جعل المحراب محكوما بالجواز بالعنوان الأولي ثم يكون محكوما بالوجوب بالعنوان الثانوي مثل عنوان النذر والعهد والقسم ووالوقف وغيرها.

أما قبل الورود في الحديث حول أقوال الفقهاء وأدلتهم نبدء أولا بالحديث حول مفردة المحراب لغتا واصطلاحا.

هذه المفردة أي المحراب من المفردات القرآنية والحديثية

ففي لسان العرب:

     «المِحْرابُ: صَدْرُ البَيْتِ، وأَكْرَمُ مَوْضِعٍ فِيهِ، وَالْجَمْعُ المَحارِيبُ، وَهُوَ أَيضاً الغُرْفةُ...قَالَ: والمِحْرابُ عِنْدَ الْعَامَّةِ: الَّذِي يُقِيمُه النَّاسُ اليَوْمَ مَقام الإِمامِ فِي المَسْجد، وَقَالَ الزَّجَّاجُ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: وَهَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ[13] ؛ قَالَ: المِحْرابُ أَرْفَعُ بَيْتٍ فِي الدَّارِ، وأَرْفَعُ مَكانٍ فِي المَسْجِد. قَالَ: والمِحْرابُ هَاهُنَا كالغُرْفةِ...وَفِي الْحَدِيثِ[14] : أَنّ النَّبِيَّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، بَعَثَ عُروة بْنُ مَسْعودٍ، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، إِلَى قومِه بالطَّائِف، فأَتاهم ودَخَل مِحْراباً لَهُ، فأَشْرَفَ عَلَيْهِمْ عندَ الفَجْر، ثُمَّ أَذَّن للصَّلاةِ.

قَالَ: وَهَذَا يَدُلُّ عَلَى أَنه غُرْفةٌ يُرْتَقَى إِلَيْهَا. والمَحارِيب: صُدُور المَجالِس، وَمِنْهُ سُمّي مِحْرابُ المَسْجِد... والمِحْرابُ: القِبْلةُ. ومِحْرابُ المَسْجِد أَيضاً: صَدْرُه وأَشْرَفُ مَوْضِعٍ فِيهِ. ومَحارِيبُ بَنِي إسرائيلَ: مَسَاجِدُهم الَّتِي كَانُوا يَجلسون فِيهَا؛ وَفِي التَّهْذِيبِ: الَّتِي يَجْتَمِعُون فِيهَا لِلصَّلَاةِ...وَقَوْلُهُ تَعَالَى: فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ[15] ، قَالُوا: مِنَ المسجِدِ.

والمِحْرابُ: أَكْرَمُ مَجالِس المُلوكِ، عَنْ أَبي حَنِيفَةَ. وَقَالَ أَبو عُبَيْدَةَ: المِحْرابُ سَيِّدُ المَجالِس، ومُقَدَّمُها وأَشْرَفُها. قَالَ: وَكَذَلِكَ هُوَ مِنَ الْمَسَاجِدِ. الأَصمعي: العَرَبُ تُسَمِّي القَصْرَ مِحْراباً، لشَرَفِه.

وَرَوَى الأَصمعي عَنْ أَبي عَمْرو بْنِ العَلاءِ: دخلتُ مِحْراباً مِنْ مَحارِيب حِمْيرَ، فَنَفَحَ فِي وجْهِي رِيحُ المِسْكِ. أَراد قَصْراً أَو مَا يُشْبِههُ.

وَقِيلَ: المِحْرابُ الْمَوْضِعُ الَّذِي يَنْفَرِدُ فِيهِ المَلِكُ، فيَتَباعَدُ مِنَ الناسِ؛ قَالَ الأَزهري: وسُمِّي المِحْرابُ مِحْراباً، لانْفِراد الإِمام فِيهِ، وبُعْدِه مِنَ النَّاسِ؛ قَالَ الفرَّاءُ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَجَلَّ: مِنْ مَحارِيبَ وَتَماثِيلَ[16] ؛ ذُكِرَ أَنها صُوَرُ الأَنبياء وَالْمَلَائِكَةِ، كَانَتْ تُصَوَّرُ فِي الْمَسَاجِدِ، لِيَرَاهَا الناسُ فيَزْدادُوا عِبادةً...اللَّيْثُ: المِحْرابُ عُنُقُ الدَّابة.

وَقِيلَ: سُمِّيَ المِحْرابُ مِحْراباً لأَنَّ الإِمام إِذَا قَامَ فِيهِ، لَمْ يأْمَنْ أَن يَلْحَنَ أَو يُخْطِئَ، فَهُوَ خائفٌ مَكَانًا، كأَنه مَأْوى الأَسَدِ، والمِحْرابُ: مَأْوَى الأَسَدِ.

يُقَالُ: دخَل فُلَانٌ عَلَى الأَسَدِ فِي مِحْرابِه، وغِيلِه وعَرينِه. ابْنُ الأَعرابي: المِحْرابُ مَجْلِسُ الناسِ ومُجْتَمَعُهم»[17] .

وأما بالنسبة الى سر تسمية المحراب قد يقال أمور أخرى مثل ما ذكره الراغب الاصفهاني في المفردات:

     «ومِحرابُ المسجد قيل: سمّي بذلك لأنه موضع محاربة الشيطان والهوى، وقيل: سمّي بذلك لكون حقّ الإنسان فيه أن يكون حريبا من أشغال الدنيا ومن توزّع الخواطر.

وقيل: الأصل فيه أنّ محراب البيت صدر المجلس، ثم اتّخذت المساجد فسمّي صدره به.

وقيل: بل المحراب أصله في المسجد، وهو اسم خصّ به صدر المجلس، فسمّي صدر البيت محرابا تشبيها بمحراب المسجد، وكأنّ هذا أصح، قال عزّ وجل: يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَتَماثِيلَ[18] »[19] .

بناء على ما ذكرنا من عبارات أصحاب اللغة يظهر لنا أن المحراب لغة انما هو صدر البيت أو صدر كل مكان من البيت أو المجلس أو المسجد بمعني أشرف موضع من هذه الأمكنة.

وأما اصطلاحا فهو مكان الامام في المسجد وعلامة القبلة؛ وجرت العادة أن تكون فى وسط جدار القبلة ولكن القبلة عند بناء مسجد النبى صلى الله عليه وسلم فى المدينة كانت أولا فى الجدار الشمالى نحو المسجد الأقصى، ثم أمر النبى صلى الله عليه وسلم فى السنة الثامنة من الهجرة أن يولى وجهه شطر المسجد الحرام، ومن ثم نقلت القبلة من الجدار الشمالى إلى الجدار الجنوبى، وهكذا صارت قبلة جميع المساجد فى الجدار الموجه نحو المسجد الحرام فى مكة المكرمة، يقول الله تعالى: قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ[20] .


[1] - ر.ک: آل‌عمران: 3/37 و 39؛ مریم: 19/11؛ ص: 38/21.
[2] - ر.ک: سبإ: 34/13.
[3] سوره ص، آيه 21.
[4] - الفايق في غريب الحديث، ج1، ص238؛ النهاية في غريب الحديث والأثر، ج1، ص359.
[5] سوره مریم، آيه 11.
[6] سوره سبا، آيه 13.
[7] لسان العرب، ابن منظور، ج1، ص306.
[8] - ر.ک: لسان العرب، ج1، ص302.
[9] سوره سبا، آيه 13.
[10] المفردات في غريب القران، الراغب الأصفهاني، ج1، ص225.
[11] سوره بقره، آيه 144.
[12] - ر.ک: لسان العرب، ج1، ص305.
[13] سوره ص، آيه 21.
[14] - الفايق في غريب الحديث، ج1، ص238؛ النهاية في غريب الحديث والأثر، ج1، ص359.
[15] سوره مریم، آيه 11.
[16] سوره سبا، آيه 13.
[17] لسان العرب، ابن منظور، ج1، ص306.
[18] سوره سبا، آيه 13.
[19] المفردات في غريب القران، الراغب الأصفهاني، ج1، ص225.
[20] سوره بقره، آيه 144.