1401/09/26
موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/ الباب الثاني: امكانيات المسجد /دور المسجد في تأسيس الشغل والحِرَف وعمل الصنائع (قول شیخ طوسی و صاحب جواهر)
بحث دربارهی بیان امکانیات المسجد بود که آیا غیر از ظرفیتهای عبادی و خاص مسجد، میتوان از مسجد در امور دیگر بهره برد یا نه؟ برخی از آن ظرفیتها را برشمردیم. آخرین آنها حضور کودکان در مسجد و بهرهگیری از ظرفیت تعلیم و تربیت مسجد و ایجاد ارتباط با کودکان در سن خردسالی و نوجوانی بود. آن بحث را بهپایان رساندیم.
مقدمه نخست
مسجد و ایجاد شغل (کارآفرینی و اشتغالزایی)
اما با توجه به آنچه در روایات واردشده، عنوان بحث جدید ما بهرهگیری از ظرفیت مسجد در ایجاد شغل، صنعت و حرفه است؛ یعنی آیا میتوان در مسجد یا با مدیریت مسجد به ایجاد اشتغال، حرفه و کارهای صنعتی پرداخت؟ آیا مسجد میتواند برای افراد جامعه و کسانیکه در اطراف مسجد هستند، اشتغالزایی کند؟ چراکه افراد جامعه نیازمند شغل و حرفه هستند تا متناسب با آن بتوانند خودشان را اداره کنند و حیات اقتصادیشان را مدیریت کنند؛ ازاینرو، اسلام تنها دستور بهمعاد نداده است، بلکه بهتأمین معاش نیز دستور داده است و این تأمین معاش از راه شغل و حرفه انجام میشود.
آن اموری که متعلق و مرتبط با عموم مردم است، ضرورت دارد دخالتی در آن صورت بگیرد تا برای تأمین آن امور و نیازمندیهای عموم جامعه تلاش شود. معاد و معاش مردم نیز، هر دو از نیازمندیهای آنهاست، زیرا مردم دنیا و آخرت هر دو را میخواهند؛ بنابراین، مردم برای تأمین معاد و معاش خویش باید تلاش کنند. در روایات نیز بر این تأکید شده است.
بحث کار و تلاش در فرهنگ اسلامی بحث مفصلی است.
محورهای اقتصادی اسلامی چند چیز است:
1. کار
2. سرمایه
3. بازار.
اینها از محورهای اقتصاد اسلامی هستند که در جای خود باید بررسی شوند؛ البته کارهایی نهچندان دقیق دربارهی چیستی بازار و سرمایه از نگاه اسلام انجام شده است. اسلام در موضوعاتی همچون کار فردی، جمعی، فکری، مالی و همهی کارهای اقتصادی حرف برای گفتن دارد.
جایگاه کار و تلاش در منابع دینی
بهعنوان نمونه؛ امیرالمؤمنین× [درباره کار و تلاش] میفرمایند:
«فَعَلَيْكُمْ بِالْجِدِّ وَالِاجْتِهَادِ وَالتَّأَهُّبِ وَالِاسْتِعْدَادِ وَالتَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّاد»[1] ؛ بر شما باد به تلاش و كوشش، آمادگى و آماده شدن و جمعآوری زاد و توشه آخرت و در دوران زندگى دنيا.
امیرالمؤمنین× در این روایت، هم به تلاش برای زندگی دنیوی و هم به آماده شدن و جمعآوری زاد و توشه آخرت تأکید فرمودهاند.
قرآن نیز همین نکته را بیان فرموده است؛ آنجاکه میفرماید: {وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ ۗ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ}[2] ؛ ما تسلّط و مالکیت و حکومت بر زمین را برای شما قراردادیم؛ و انواع وسایل زندگی را برای شما فراهم ساختیم؛ اما کمتر شکرگزاری میکنید!
ازجمله امور مسلم و قطعی، قرار گرفتن معیشت و معاش مردم در زمین است. در روایتی امام صادق× از امیرالمؤمنین× نقل میکند که حضرت فرمودند: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَتُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّه»[3] ؛ هر كس آبوخاکی داشته باشد و بااینحال فقير باشد، خدا او را از رحمت خويش دور كند.
این حدیث انسان را به فکر وامیدارد که چگونه جامعهای میتواند با وجود آب و زمین، فقیر بماند و از رحمت خدا دور باشد. اینها همه دلیل بر این است که ایجاد شغل، کار و تلاش از نیازهای جامعه است و امکانش نیز وجود دارد.
اکنون سؤال این است که آیا میتوانیم مسجد را محوری برای تأمین شغل، ترویج کار و تلاشهای عمومی قرار بدهیم یا نه؟
[جایگاه کار و تلاش در متون دینی بسیار ارزشمند است]، بهگونهای که منابع عامه در روایتی از پیامبر| اینچنین نقل میکنند:
عَن رَسولُ اللَّه|: «إنَّ اللَّهَ تعالى يُحِبُّ العَبدَ المُؤمنَ الُمحْتَرِفَ»[4] ؛ رسول خدا| فرمودند: خداوند متعال بنده مؤمن شاغل را دوست دارد.
همچنین شبیه این روایت در منابع شیعه نیز از لسان امیرالمؤمنین× نقل شده است که ایشان فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُحْتَرِفَ الْأَمِين»[5] ؛ خداوند عزوجل بنده پيشهور درستكار [و امانتدار] را دوست دارد.
در مقابل، تنبلی و بیکاری بههیچوجه مورد تأیید اسلام نبوده و نیست.
پیامبر| دراینباره فرمودند: «أَخشى ما خَشيتُ عَلى اُمَّتي كِبَرُ البَطنِ، ومُداوَمَةُ النَّومِ، وَالكَسَلُ، وضَعفُ اليَقينِ»[6] ؛ بيشترين ترس من براى امّتم، از شكمبارگى (شکمپرستی)، پُرخوابى، تنبلى (بیکارگی) و سستىِ يقين (بیایمانی) است.
پس با توجه به نخستین مقدمهای که بیان کردیم، شغل، حرفه و کارهای صنعتی از نیازهای عمومی مردم است و اسلام نیز با تأیید آنها به برآوردن این نیازها تأکید فرموده است.
مقدمه دوم
دارا بودن شغل، نیاز همه مردم است و هیچ شکی در این نیست که مسجد متعلق به همه مسلمانان است. اسلام نیز همانگونه که مسلمانان را امر بهمعاد کرده است، به تلاش برای تأمین معاش نیز امر فرموده است.
پس با این دو مقدمهای که پیش از ورود شرعی بهمسئله بیان شد، این نکته بهذهن انسان میرسد، از آنجاکه بهرهگیری از ظرفیت مسجد برای عموم مسلمانان است، معقول بهنظر میرسد که از مسجد و توانمندیهای آن برای ایجاد شغل، حرفه و کارهای صنعتی جهت برآوردن نیازهای همه مسلمانان استفاده شود.
این مسئله در نگاه اول، امری خلاف عقل نیست، لکن باید دید که آیا فقها نیز متعرض به این مسئله شدهاند یا نه؟ و اگر متعرض شدهاند، دلیل آنها چیست؟
با تأمل در عبارات فقها متوجه میشویم که فقها متعرض این مسئله «عمل الصنائع فی المسجد»؛ یعنی انجام دادن کار و حرفه و عمل صنعتی در مسجد شدهاند، لکن مشهور از فقها در این مسئله فتوای بهکراهت دادهاند؛ البته اگر نگوییم که همهی آنها از متقدمین و متأخرین این فتوا را دارند.
بیان اقوال فقها
شیخ طوسی
جناب شیخ طوسی& دراینباره فرمودهاند:
«وتجنب المساجد البيع والشراء والمجانين والصبيان والأحكام، والضالة، وإقامة الحدود، وإنشاد الشعر، ورفع الأصوات فيها، وعمل الصنائع فيها... ويكره سل السيف وبري النبل، وسائر الصناعات في المساجد»[7] ؛ و از مساجد؛ خریدوفروش، دیوانگان، کودکان، حکم کردن (قضاوت)، اعلام گمشده، جاری کردن حدود، شعر گفتن، بلند کردن صدا و عمل صنایع را دور کنید... و آویختن شمشیر در مسجد، تراشیدن تیر (یک نوع تیر که نیاز به تراشیدن داشته است) و دیگر صنایع در مساجد مکروه شمرده شده است.
جناب شیخ طوسی& کارهای گوناگون مربوط به حرفهها، شغلها و صنایع را در مساجد، مکروه دانستهاند.
صاحب جواهر
[همسو با شیخ طوسی&]، جناب صاحب جواهر& فرمودهاند:
«ويستحب أن يجتنب البيع والشراء فيها وتجنيبها المجانين وإنفاذ الأحكام وتعرف الضوال وإقامة الحدود وإنشاد الشعر ورفع الصوت وعمل الصنائع»[8] ؛ دوری کردن از خریدوفروش، دیوانگان، اجرای احکام، اعلام گمشده، جاری کردن حدود، شعر خواندن، بالا بردن صدا و انجام کارهای صنعتی و شغل در مساجد مستحب است.
در بحث قضاوت، صبیان و امثالهم، تعبیری بود که فقها اجتناب از آنرا مستحب شمرده بودند و آنها از این «يستحبّ أن يجتنب» کراهت را استفاده کردهاند. صاحب جواهر نیز دربارهی عمل الصنائع از این تعبیر استفاده کرده است.
علت کراهت
ما در ضمن بیان این اقوال بهادله ی آنها نیز اشاره میکنیم.
جناب صاحب جواهر چند نکته و دلیل را دراینباره ذکر میکند؛
ازجمله: این روایت است که اینگونه دارد:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ× قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «مَنْ سَمِعْتُمُوهُ يُنْشِدُ الشِّعْرَ فِي الْمَسَاجِدِ، فَقُولُوا فَضَّ اللَّهُ فَاكَ، إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآنِ»[9] .
پيامبر| فرمودند: هرگاه شنيديد كسى در مساجد، شعر مىخواند، بگوييد: «خداوند، دندانهايت را فرو ريزانَد!». مساجد، تنها براى [خواندن] قرآن برپا شدهاند.
صاحب جواهر این روایت را نقل کرده و میفرماید: «ومن التعليل هنا والضالة والأمر بتوقير المساجد يستفاد الحكم في غيرهما أيضا من الصنائع مثلا غير المضرة بالمصلين»[10] ؛ و از استدلال به «إنشاد الشعر» و «[إنشاد] الضالة»[11] [که قبلتر[12] ] بیان شد و دستور به محترمشمردن مساجد، حکم کراهت در غیر این دو (إنشاد الشعر و أنشاد الضالة) نیز استفاده میشود، و صنایعی که برای نمازگزاران ضرری نداشته باشد نیز اینچنین حکمی را دارند.
پیام صاحب جواهر این است که اگر عمل الصنائع در جایی مضر باشد، حرام میشود؛ یعنی اگر مضر به نمازگزاران باشد، حرام است و اگر مضر نباشد، مکروه است. البته این تعلیل نیاز به تأمل دارد، بهویژه تعلیلی که صاحب جواهر دربارهی إنشاد الشعر آورده است، آنجاکه میفرماید: «إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآن»؛ محور اصلی فعالیت مسجد براى [خواندن] قرآن است.
اما کیفیت استدلال صاحب جواهر این است و میخواهند بفرمایند، همانطور که إنشاد الشعر مخالف هویت مسجد است، عمل الصنائع نیز اینگونه است و با «إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآن» نمیسازد.
بعداً دربارهی معنای «إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآن» بحث خواهیم کرد که آیا معنای انحصاری است یا نه؟ البته پیشتر نیز در هویت مسجد این بحث را مطرح کردیم که آیا این عبارت در مقام حصر است یا در مقام حصر نیست؟[13]
فقهالمسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس الاربعون: (26/09/1401 - 22 جمادی الاولی 1444)
الباب الثاني: امكانيات المسجد
دور المسجد في تأسيس الشغل والحِرَف وعمل الصنائع
مما يمكن طرحه هنا في البحث حول امكانيات المسجد عبارة عن استفادة المسجد لتاسيس الشغل لأفراد المجتمع وجعله مشغلا لهم بشكل لايزاحم بعدا من أبعاد هوية المسجد مثل العبادة.
لأن المجتمع بحاجة الى وجود شغل وحرفة مناسب لهم كي يعيشوا ويديروا حياتهم الاقتصادية.
لأن الاسلام لم يأمر المسلمين بالمعاد فقط بل يأمرهم بالمعاد والمعاش. وما يعد من الأمور المتعلقة بعموم الناس فلابد من التدخل في تحقق معاد الناس ومعاشهم.
عن اميرالمؤمنين علي×:
«فَعَلَيْكُمْ بِالْجِدِّ وَالِاجْتِهَادِ وَالتَّأَهُّبِ وَالِاسْتِعْدَادِ وَالتَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّاد»[14] .
والقرآن الکريم يامرنا به السعي والشغل والعمل في الارض:
{وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ ۗ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ}[15] .
عَن رَسولُ اللَّه|: «إنَّ اللَّهَ تعالى يُحِبُّ العَبدَ المُؤمنَ الُمحْتَرِفَ»[16] .
وکذلک عَن عَلِي×: : «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُحْتَرِفَ الْأَمِين»[17] .
عَنِ النَّبِی|: «أَخشى ما خَشيتُ عَلى اُمَّتي كِبَرُ البَطنِ، ومُداوَمَةُ النَّومِ، وَالكَسَلُ، وضَعفُ اليَقينِ»[18] .
ولاشك في تعلق المسجد لكافة المسلمين، والاسم قد أمر كافة المسلمين بالمعاش كمات أمر بالمعاد، وبناء على ذلك من المعقول الاستفادة من المسجد لـتحقيق أمور معاش المسلمين.
ولاشك في أن عمل الصنائع بأنواعها مما يمكن القول بتدخلها ودورها في معاش المسلمين.
قد تعرض الفقهاء لذلك ولكن المشهور منهم للأسف قد أفتوا بكراهة عمل الصنائع في المسجد كما أهم أفتوا بكراهة سل السيف وبري النبل وغيرهما.
واليكم أقوالهم:
يقول الشيخ الطوسي في المبسوط:
«وتجنب المساجد البيع والشراء والمجانين والصبيان والأحكام، والضالة، وإقامة الحدود، وإنشاد الشعر، ورفع الأصوات فيها، وعمل الصنائع فيها... ويكره سل السيف وبري النبل، وسائر الصناعات في المساجد»[19] .
يقول صاحب الجواهر&:
«ويستحب أن يجتنب البيع والشراء فيها وتجنيبها المجانين وإنفاذ الأحكام وتعرف الضوال وإقامة الحدود وإنشاد الشعر ورفع الصوت وعمل الصنائ..
والصحيح عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ× قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «مَنْ سَمِعْتُمُوهُ يُنْشِدُ الشِّعْرَ فِي الْمَسَاجِدِ، فَقُولُوا فَضَّ اللَّهُ فَاكَ، إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآنِ»[20] .
ومن التعليل هنا والضالة والأمر بتوقير المساجد يستفاد الحكم في غيرهما أيضا من الصنائع مثلا غير المضرة بالمصلين ...» [21] .