1401/08/21
موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/ الباب الثاني: امكانيات المسجد /دورة في الاعلام (جوانب الاعلام في المسجد أو برعاية المسجد)
باب دوم از فقهالمسجد را با عنوان «امکانیات المسجد» بررسی میکردیم. امکانیات المسجد از هویتهای مسجد نیز بهشمار میرود. گاهی برخی از ظرفیتها در مسجد هست که شاید مسجد برای آن بنا نشده باشد؛ اما امکان بهکارگیری آن ظرفیتها در مسجد وجود دارد. ازاینرو به آن امکانیات المسجد میگوییم.
چند مورد از این ظرفیتها همانند نقشآفرینی مسجد در تعلیم جامعه را بیان کردیم؛ و بهطور تفصیلی بدان پرداختیم؛ همچنین نکاتی پیرامون نقش مسجد در برآوردن نیازهای مردم و خدمترسانی به آنها بیان کردیم.
سومین موردی که در اینجا بیان میکنیم «دور المسجد في الاعلام» است؛ یعنی نقش مسجد در اطلاعرسانی و اعلام آنچه که مردم بدان احتیاج دارند. اعلام همان خبررسانی، و مرکز اعلام نیز همان خبرگزاری است.
سؤال: آیا امکان بهرهگیری از مسجد و ظرفیت آن بهعنوان یک پایگاه خبررسانی و اطلاعرسانی وجود دارد یا نه؟
جواب: در تمدن اسلامی و جامعه اسلامی نیاز به مرکز اطلاعرسانی هست؛ یعنی جامعه اسلامی باید از یک مرکز خبررسانی برخوردار باشد. اسلام نیز از این مسئله جدا نیست و به یک پایگاه خبری نیاز دارد.
سؤال: چرا جامعه بهویژه جامعه اسلامی نیازمند خبررسانی و خبرگزاری است؟
جواب: زیرا جامعه نمیتواند نسبت به آنچه که در اطرافش از دور یا نزدیک رخ میدهد بیتوجه و بیاطلاع باشد؛ ازاینرو نیازمند بهموضوع خبررسانی هست. همچنین جامعهای که دربارهی آن صحبت میکنیم و در آینده نیز در تمدن اسلامی نقشآفرین است؛ در زمان پیامبر| و آغاز رسالت و شریعت اسلامی نیز مسجد را بهعنوان تنها مرکز خبررسانی قرار داده بودند. پیامبر اکرم| برای اسلام و دعوتش نیازمند مرکز خبررسانی بود، زیرا ابلاغ رسالت پیامبر| بدون داشتن خبررسانی و پایگاه خبرگزاری ممکن نبود؛ اینکه ایشان در خانه خویش بنشیند و بگوید که من پیامبرم؛ تنها در و دیوار میشنیدند و این کافی نبود. لذا باید یک انجمن خبررسانی ایجاد میشد و در این مسئله نیازمند تأسیس مرکزی بهنام خبرگزاری بود. و پیامبر اسلام| هیچ پایگاه خبرگزاری غیر از مسجد نداشت! و تنها چیزی که در اختیار پیامبر| قرار داشت همان مسجد بود. پیامبر| نیز بر آن اعتماد و تکیه نمود و پس از زمانیکه ورود ایشان بهمسجد ممنوع بود با حضور خویش در مسجد، آنجا را به پایگاه خبررسانی خویش تبدیل کرد. ایشان پس از ماجرای دعوت نزدیکان و خویشاوندان، شکلگیری ارتباطات و آغاز ابلاغ رسالتش از مسجدالحرام بود؛ بنابراین پیامبر| نیز به خبررسانی از مسجد اهتمام داشته است.
سؤال: علت اهتمام پیامبر| به خبررسانی از مسجد چه بود؟
جواب: بهجهت اینکه مردم در مسجد حضور پیدا میکردند و نیازی به خبررسانی به خانههای مردم توسط جارچیِ خبر در جامعه نبود، بلکه مسجد پایگاهی بود که بهتنهایی و بدون واسطه، عهدهدار این کار شد و نیازی به خبرنگار و اعلامکنندهای نبود که خبر دریافت شده را در کوچهها جار بزند و به گوش مردم برساند. مردم بهمسجد میآمدند و پیامبر| نیز اطلاعرسانی میکرد و آنها مستقیم و بدون واسطه خبر را دریافت میکردند.
[همانطور که میدانید، احتمال خطا و تصرف دیگران در خبررسانی مستقیم کمتر است و خبر نیز به مخاطب مستقیم رسانده میشود؛ امروزه نیز تأکید بر دریافت خبر از مرکز اصلی آن است تا اینکه بخواهد خبر از واسطهها گرفته شود، زیرا امکان تصرف از سوی واسطهها در خبر هست.]
پس میتوانیم بگوییم؛ مسجد در زمان پیامبر| علاوه بر اینکه مرکزی برای عبادت، تعلیم و خدماترسانی بود، پایگاه اطلاعرسانی نیز بود، بهویژه اینکه مردم در آن زمان مشتاق و علاقهمند به دریافت خبر از مسجد بودند و این فرهنگ جدیدی در آن زمان بود و مردم میتوانستند از مسجد استفاده کنند و این تحقق پیدا کرد؛ بنابراین با این مقدمه که بیان کردیم، قابلیت بهرهگیری از مسجد بهعنوان مرکز خبررسانی وجود دارد. پس این مسئله یکی از ظرفیتهای مسجد است.
اکنونکه این ظرفیت ثابت شد، باید جهاتی از خبررسانی در مسجد را مورد توجه قرار دهیم.
مسجد، یک پایگاه خبررسانی عام است؛ اما در این مرکز عام جهتهای مختلفی گنجانده شده است. ما نیز برای جواز این کار در مسجد و استناد به آن باید به جنبههایی از خبرگزاری در زمان پیامبر|، امیرمؤمنان× و دیگر ائمهی معصومین^ توجه داشته باشیم:
1. اعلام الوحی: نخستین جنبهی خبرگزاری در مسجد، خبر یافتن از وحی بود؛ یعنی نخستین اولویت خدا بر نزول وحی و قرآن از مسجد بود؛ البته گاهی پیامبر| بیرون از مسجد نیز درحالیکه همراه با جمعیتی بود و وحی نازل میشد در همانجا بهمردم خبر میداد؛ ولی اگر موارد استثنایی نبود، مانعی هم وجود نداشت، اعلام وحی از مسجد انجام میشد.
پس مسجد بهعنوان نخستین پایگاه نزول وحی و رساندن آن بهمردم بوده است، زیرا پیامبر برای نماز جماعت بهمسجد میآمد و اجتماع مردم نیز در مسجد اتفاق میافتاد. پیامبر| نیز پس از دریافت وحی آنرا بهمردم ابلاغ میفرمود. ثمره و فایدهی این کار، رساندن خبر بهصورت مستقیم و بدون واسطه بود که همگان از آن باخبر میشدند. شاید پس از نبود فضای کافی برای نمازگزاران، یکی از جنبههای گسترش مسجدالنبی در زمان رسول خدا| و بعد از ایشان در زمان خلفا و دیگران[1] ، بهجهت شنیدن سخنان پیامبر| پس از نماز بود؛ ازاینرو دست به توسعه آن زدند که در وهله نخست مساحت مسجدالنبی 30 متر در 30 متر بود که درمجموع 900 متر میشد و کمکم به مساحت آن افزوده شد تا مردم بیشتری ازآنجا بهره ببرند[2] .
مسجد باید بهاندازهای باشد که مردم بتوانند برای عبادت یا آگاهی از خبر در آن حضور پیدا کنند؛ بهعنوانمثال، مسجد محله باید بهاندازهای باشد که همهی مردم بتوانند در آن حضور پیداکرده و مطالب و اخبار را از آنجا دریافت نمایند. شاید یک وجه توسعه مسجد در زمان رسول خدا| همین مطلب باشد؛ البته علاوه بر اینکه «اعلام» یکی از ظرفیتهای مسجد است، مسئله حضور در مسجد برای عبادت نیز یک اصل و هویت مسجد است؛ یعنی شاید این اشتباه در ذهن ایجاد بشود که این خبررسانی اصل و عبادت فرع در مسجد است؛ درحالیکه اینگونه نیست و عبادت در مسجد اصل است؛ لکن پس از هویت عبادت، برای خبررسانی نیز قابل استفاده است و ما میخواهیم این مطلب را برسانیم که پس از این اصل(عبادت)، فایدهی خبررسانی بر آن بار میگردد و در مسجد انجام میشود.
پس این اعلام الوحی، جهتی بود که مردم برای شنیدن آن بهمسجد میآمدند، برخی آنرا حفظ میکردند، و برخی هم آنرا مینوشتند که اولاً و باالذات همه اینها در مسجد انجام میشده است؛ یعنی حفظ وحی و کتابت آن معلول اعلام است و همه اینها پس از اعلام، تحقق پیداکرده و انجام میگیرد.
2. «اعلام المناسبات الاسلامية في المسجد»؛ دومین جنبهی خبرگزاری در مسجد اعلام مناسبتهای اسلامی در زمان رسول خدا| بوده و امروزه نیز مناسبتهای ملی و انقلابی به آن اضافه شده است.
سؤال: «اعلام المناسبات» کجا و چگونه باید خبررسانی شود؟
جواب: مسجد یکی از پایگاههایی است که ظرفیت بهکارگیری در این امر را دارد. مثلاً خداوند بهپیامبر| دختری بهنام فاطمه زهرا÷ عنایت میکند و ایشان با امیرالمؤمنین علی× ازدواج میکند؛ پیامبر| میخواهند بههمین مناسبت ولیمه بدهند؛ اطلاعرسانی این مراسم نیز در مسجد انجام شد و مردم از طریق اعلام در مسجد از این دعوتی آگاه شدند.
یا بهعنوانمثال زمانیکه پیامبر| قصد فتح مکه نمود و میخواست بهسوی مکه حرکت کند، یادآوری این مسئله برای مسلمانان در مسجد انجام شد؛ همچنین زمانیکه پیامبر| میخواستند به عمرة القضاء بروند، مردم در مسجد از این موضوع آگاه شدند. همچنین زمانی پیامبر| میخواستند به سفر بروند، در مسجد با مردم خداحافظی میکردند و پس از بازگشت نیز در مسجد با مردم دیدار داشتند؛ همه این حرکتها اعلام مناسبتهاست. اینها نیازی بهدلیل ندارد، چراکه مسئلهی واضحی است که وجود داشته است.
اگرچه ممکن است این خبرگزاری در مسجد نباشد؛ لکن میشود در فضایی دیگر با مدیریت مسجد انجام شود؛ مثلاً یک پایگاه خبرگزاری در فضای اینترنت با مدیریت مسجد و بهنام آنجا ایجاد شود و ضرورتی هم ندارد که این کار حتماً در مسجد صورت پذیرد.
3. «اعلام الجُمُعة»؛ سومین جنبهی خبرگزاری در مسجد، خبررسانی روز جمعه در نماز جمعه است. در میان ادیان توحیدی یک روز ویژه و زمانی خاص برای اجتماع وجود دارد و اجتماع مسلمانان نیز در روز جمعه و برای حضور در نماز جمعه است؛ ازاینرو جمعه را بهعنوان روز اعلان عمومی برای مسلمانان و روشن شدن مصالح ایشان و ابلاغ آنچه که باید از سوی رهبر جامعه اسلامی به آنها رسانده شود، قرار دادند. پس نماز جمعه فقط یک امر عبادی تنها نیست و از وجههی سیاسی نیز برخوردار است و بهعنوان یک پایگاه خبری نقشآفرینی میکند؛ اما مسجد، مرکز اجتماع المسلمین است.
برخی دربارهی وجهتسمیه این روز گفتهاند: برای این است که مردم در این روز برای نماز جمعه گرد هم میآیند[3] ؛ لذا این روز را برای مسلمانان و حضور در نماز جمعه قرار دادهاند.
روز جمعه، روز اعلان عمومی برای همهی مسلمانان است و اگر پیامبر| میخواستند مسئلهای را به گوش امت اسلام برسانند در روز جمعه اعلام میکردند که تنها امر عبادی را شامل نمیشده، بلکه هر آنچه که مربوط به مصالح مسلمانان بوده را بیان میفرمودند؛ ازاینرو در نماز جمعه دو خطبهی دینی و سیاسی برای مسلمانان قرار داده شد تا آنها از مسائل دینی، سیاسی و اجتماعی آگاه شوند.
اولین نماز جمعه در مدینه اجرا شد
تشریع نماز جمعه در مکه بود؛ اما تنفیذ و اجرای آن در مدینه انجام شده است، زیرا برگزاری نماز جمعه نیاز بهحکومت و اجازه حاکم دارد و کفار قریش نیز اجازه برگزاری آن در مکه را نمیدادند؛ ازاینرو کسانی همانند مصعب بن عمیر از سوی پیامبر| مأمور به اقامهی نماز جمعه در مدینه شدند[4] ؛ اما خود حضرت نخستین نماز جمعه خود را پس از هجرت بهسمت مدینه و در راه خواندند؛ پیامبر| پس از پیوستن امیرمؤمنان علی× به ایشان، همزمان با طلوع خورشید روز جمعه، از قبا بهسوی بنی سالم بن عوف حرکت کردند و برای آنها مسجدی را نشانهگذاری کرده و قبلهاش را مشخص نمودند و بههمراه آنان در آنجا دو رکعت نماز گزاردند و دو خطبه خواندند و در همان روز، سوار بر همان شتری که با آن آمده بودند، راهی مدینه شدند[5] ؛ حضرت در همان مکان مسجدی بهنام «مسجد الجمعة» بنا کردند که در نزدیکی مسجد قبا قرار گرفته است.[6]
پس نخستین اقدام پیامبر این بود که اعلام کند، مسجد برای خبررسانی ظرفیت دارد و این کار را در مسجدالنبی نیز که از مرکزیت برخوردار بود انجام میدادند.
4. «الاعلام الفقهی»؛ چهارمین جنبهی خبرگزاری در مسجد زمانی بود که حکم جدیدی بهپیامبر| ابلاغ میشد؛ بهعنوانمثال، زمانیکه حرمت شراب، وجوب روزه یا حج و ... به ایشان ابلاغ میشد و حضرت میخواستند آنرا بهمردم ابلاغ کنند؛ بهمسجد میآمدند و آیه را برای مردم میخواندند، مگر در مواردی خاص و استثنایی.
بنابراین مسجد، پایگاهی برای خبررسانی و تشریع حکم جدید به مسلمانان شد و پیامبر| نیز به این امر اهتمام داشتند که تا حد امکان، ابلاغ این احکام در مسجد انجام گیرد؛ البته مواردی هم بود که خارج از مسجد اعلام میشد. پس میتوانیم بگوییم که مسجد مرکز اعلام فقهی نیز هست.
این امکانیات (اعلام الوحی، اعلام مناسبات، اعلام الجمعه و اعلام الفقهی) دربارهی مسجد قابل تحقیق بیشتر است و هنوز هم میشود جوانب دیگری را برشمرد.
فقهالمسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس العشرون: (21/08/1401 - 17 ربيع الثاني 1444)
الباب الثاني: امکانيات المسجد (دوره فی الاعلام)
لا شك في أن المجتمع الانساني بحاجة الى موضوع الاعلام، كي يكون مطلعا على الأمور التي تحدث حوله وفي العالم.
ولاشك في أن المجتمع الانساني على عهد رسول الله ما كان له مركزا اعلاميا جامعا، كي يستمع الى ما يقوله، بل كان عندهم مساجد فقط لذلك كان رسول الله مهتما بالاعلان في المساجد؛ وجعل المساجد في عصره مراكز رسمية للاعلان بالنسبة الى جميع ما يحتاجه البشر. فكان المسجد أنذاك مركزا اعلاميا جامعه لجميع الأمور والمسائل.
خصوصا أن أعضاء المجتمع آنذاك كانوا على حرص من الاستفادة من امكانيات المسجد.
جوانب الاعلام في المسجد أو برعاية المسجد:
الجانب الأول: اعلام الوحي.
كلما كان ينزل الوحي على رسول الله| فأبلغه أولا في المسجد لأجل حضور الناس فيه، فابلاغ الوحي في المسجد كان ابلاغا عاما وشاملا.
الا أن يكون نزول الوحي خارج المدينة أو خارج مكة أو لأجل خصوصية أخرى.
وبما أن الناس كانوا يحضرون في المسجد ومجتمعون فيه، فحين ابلاغ الوحي في المسجد هم كانوا يستمعون وياخذون تكاليفهم.
لأن النبي| ما كان عنده مكانا جامعا وعاما غير المسجد.
فكل ما كان ينزل عليه من الوحي أبلغه في المسجد.
الجانب الثاني: اعلام المناسبات الاسلامية في المسجد.
يعني لما كان رسول الله يريد اعلان مناسبات اسلامية جديدة فكان يبدأ بالمسجد، لأن الشعب كانوا يحضرون في المسجد ويستمعون اليه.
الجانب الثالث: اعلان الجمعة
بما أن لكل دين من الأديان التوحيدية يوما خاصا وزمانا خاصا للاجتماع واجتماع المسلمون يوم الجمعة والمشاركة في صلاة الجمعة، فبالتالي جعل هذا اليوم يوم اعلان عام لجميع المسلمين وبيان مصالحهم وما يحب على القيادة ابلاغه لهم.
فجعل الخطبتين وتشريعهما في صلاة الجمعة دينية وسياسية لأجل اعلان ديني واعلان سياسي واجتماعي.
فأول جمعة كان رسول الله| موجودا في المدينة بعد استقبال الناس له| في منطقة قبا، أقام صلاة الجمعة في طريق قبا الي مركز المدينة في منطقة بعيدة من قبا بمسافة أقل من كيلو وصار المكان بعده مسجدا بعنوان مسجد الجمعة.
الجانب الرابع: الاعلام الفقهي
جعل المسجد مركزا لاعلان المسلمين بتشريع حكم جديد الذي ينزل تدريجا على رسول الله. وهو كان مهتما باعلان في المسجد أولا اذا كان يمكن والا فكان يبلغه خارج المسجد.
بناء على ذلك كان المسجد مركوا اعلاميا فقهيا.