1401/08/17
موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/ الباب الثاني: امكانيات المسجد /دورة في نظافة المجتمع (بيان روايات در باب استحباب دخول المسجد على طهارة - حديث الثاني)
بحث ما دربارهی امکانیات المسجد بود؛ یکی دیگر از ظرفیتهای مسجد را با عنوان نقش مسجد در نظافت جامعه بررسی میکردیم که چگونه میتوان از این ظرفیت برای توسعه بهداشت جامعه اسلامی و انسانی بهرهمند شد؛ و چه ادلهای میتواند به نقشآفرینی مسجد در بهداشت جامعه اسلامی کمک کند؟
برخی از روایاتی را که تأکید بر وضو گرفتن و داشتن طهارت در خانه برای حرکت بهسوی مسجد داشت؛ در جلسه قبل بیان کردیم و گفتیم که ورود بهمسجد باید «متطهرا» باشد؛ یعنی باید با طهارت و پاکیزگی وارد مسجد شد.
همانگونه که گفتیم این روایات در مقام بیان اصل وضو گرفتن و اهمیت وضو است؛ اما از روح این روایات میتوان اینچنین برداشت کرد که بالإستلزام وقتی کسی در منزلش وضو بگیرد، سپس بهسمت مسجد حرکت کند و با طهارت و نظافت وارد مسجد شود، این کار بهمعنای اهمیت نظافت و طهارت «مِن المنزل الی المسجد» است و این طهارت تنها مختص مسجد محل نیست که باید با طهارت وارد آنجا شد، بلکه در روایت میفرماید: «أتاها متطهرًا»؛ یعنی برای آمدن بهمسجد با طهارت باشد.
تحلیل روایات
تحلیل این روایات اینگونه است: هنگامیکه انسان در خانهاش طهارت را تحصیل کرد و نظافت را رعایت نمود و وضو را با آداب و شرایط آن گرفت؛ و آلودگی را از بدنش زدوده و تطهیر کرد، سپس بهسوی مسجد آمد، این عمل مسیر نظافت از منزل تا مسجد را نشان میدهد که بر آن تأکید نیز شده است.
پس بنا بر روایات، توسعهی نظافت از مسجد به خارج آن است و با اینکه مسجد وضوخانه نیز دارد؛ اما بر بیرون بودن محل وضو از مسجد تأکید شده و اینکه میفرماید: «تَطَهَّرَ فِي بَيْتِه»؛ حتماً خانهاش فاصله دارد و میخواهد بگوید که در رفت و برگشت بهمسجد نسبت بهمسئله بهداشت اهتمام داشته باشید.
چندین روایت را در جلسه پیش مطرح کردیم؛ اما روایات دیگری نیز وجود دارد که در مسئلهی مورد نظر استفاده میشود.
ازجملهی آن روایات، روایتی است که شیخ حر عاملی از امام صادق× نقل میکند؛ روایت اینگونه دارد: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الصُّهْبَانِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ الْفُضَيْلِ، عَمَّنْ رَوَاهُ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ× قَالَ: «إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ وَأَنْتَ تُرِيدُ أَنْ تَجْلِسَ فَلَا تَدْخُلْهُ إِلَّا طَاهِراً، وَإِذَا دَخَلْتَهُ فَاسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ، ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ وَسَلْهُ وَسَمِّ حِينَ تَدْخُلُهُ، وَاحْمَدِ اللَّهَ وَصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ|»[1] .
امام باقر × میفرماید: هرگاه وارد مسجدی شدی و خواستی در آن بنشيني، جز با طهارت و داشتن وضو داخلِ آن مشو.
در سند روایت، «عَمَّنْ رَوَاهُ» آمده است که باید بیشتر در آن تأمل شود؛ اما امام باقر× به داشتن طهارت برای ورود بهمسجد و ماندن در آن سفارش میکند. نشستن در مسجد، نماز نیست که بگوییم وضو و داشتن طهارت برای آن شرط است؛ حتی اگر اینجا بدون قصد نماز و به نیت نشستن در آن بهمسجد رفته باشد، این رفتوآمد باید همراه با طهارت باشد. و این طهارت را باید بیرون از مسجد همچون منزل، حاصل کرده باشید و سپس داخل مسجد شوید.
در روایتی که در جلسه گذشته به نقل از جامع الاخبار بیان کردیم، رسول خدا’ فرمود: «لَا تَدْخُلِ الْمَسَاجِدَ إِلَّا بِالطَّهَارَةِ وَمَنْ دَخَلَ مَسْجِداً بِغَيْرِ الطَّهَارَةِ فَالْمَسْجِدُ خَصْمُه»[2] ؛ بدون طهارت وارد مسجد نشوید و اگر کسی بدون طهارت (البته مقصود در اینجا بیشتر بدون وضو است) وارد مسجد شود، مسجد خصم اوست.
روایات صراحت در بحث ما ندارند، بلکه به وضو گرفتن برای مسجد اشاره دارند؛ اما آنچه ما از این روایات برداشت میکنیم این است که توسعهی بهداشت در جامعه، لازمه و حکمتی است که از رفت و آمد «مِن المنزل إلی المسجد» میتوان استفاده نمود، چون گاهی دیده میشود که به انجام برخی کارها و مأموریتها میپردازیم، درحالیکه اصل کار در موضوع دیگری است؛ اما هنگامیکه آن کار انجام میشود، زمینه کارهای دیگر برای ما تسهیل میشود؛ یعنی میتوانیم اینچنین بگوییم: هنگامیکه پیامبر’ و یا یکی از معصومین^ به گرفتن وضو و داشتن طهارت در خانه، برای رفتن بهمسجد سفارش کردهاند؛ یعنی اگرچه حرکت بهسوی مسجد است، لکن از مسجد منتشر میشود و صدها نفر با وضو گرفتن در خانه و رعایت بهداشت بهسمت مسجد میآیند. این روایت، تکمیل عنوان و استدلال قبلی بود.
دومین مطلبی که برای تأیید این مسئله میتوانیم بیان کنیم، احادیث «تمندل في المسجد» است. تمندل از مِندیل و بهمعنای حوله استفاده کردن است.[3] در روایات فقهی بحثی وجود دارد که فقها نیز دربارهی آن بحث کردهاند و آن بحث از این است که حکم وضو گرفتن و خشککردن اعضای وضو با حوله پارچهای چیست؟ برخی این کار را جایز دانستهاند، برخی هم آنرا مکروه دانستهاند و برخی دیگر نیز آنرا مستحب دانستهاند؛ لذا این مسئله اختلافی است[4] . اما روایاتی در این باب وجود دارد که بیشتر بر استحباب و یا بر جواز دلالت میکنند.
روایاتی است که در مورد سیره و سنت برخی از حضرات معصومین^ گفتهاند که اینگونه بوده است؛ بهعنوانمثال، در مورد امیرمؤمنان علی× اینگونه منقول است که حضرت حولهای داشتهاند و آنرا در مسجد آویزان میکردند و کس دیگری حق استفاده از آنرا نداشته است؛ و هنگامیکه وضو میگرفتند با آن حوله فقط صورتشان را خشک میکردند[5] . البته در برخی از منابع، از این مسجد بهعنوان «مسجد بيته» تعبیر کردهاند[6] و گفتهاند مسجد و مصلایی است در خانه که ایشان همیشه در آن نماز میخواندهاند و حضرت حولهاش را در آنجا آویزان میکرد. درهرصورت اگر در احادیث «تمندل» به جواز یا استحباب قائل شدیم، این روایات نیز میتواند بر توسعه بهداشت دلالت کند، بهویژه بر بهداشت فردی که نمونهاش امیرمؤمنان علی× است که حولهای شخصی جهت خشککردن صورتشان پس از وضو داشتند.
روایت دیگری از عبدالله بن سنان نیز اینگونه دارد:
عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ× عَنِ التَّمَنْدُلِ بَعْدَ الْوُضُوءِ، فَقَالَ×: «كَانَ لِعَلِيٍّ× خِرْقَةٌ فِي الْمَسْجِدِ لَيْسَ إِلَّا لِلْوَجْهِ يَتَمَنْدَلُ بِهَا»[7] ؛ گفت: از امام صادق× درباره استفاده از حوله پس از وضو پرسیدم که تمندل بعد از وضو چیست؟ امام× فرمود: برای علی× پارچهای در مسجد برای صورتشان بود که آنجا را خشک میکرد. اگر اعتماد به این جنبه روایت حاصل شود، معنایش این است که در سیره امیرالمؤمنین× تنها خشککردن صورت بوده است و دیگر اعضای وضو را خشک نمیکردهاند تا خودشان خشک شوند؛ همین روایت در نقل دیگری اینگونه آمده است: «كَانَتْ لِعَلِيٍّ× خِرْقَةٌ يُعَلِّقُهَا فِي مَسْجِدِ بَيْتِهِ لِوَجْهِهِ إِذَا تَوَضَّأَ يَتَمَنْدَلُ بِهَا»[8] ؛ پیشتر گفتیم منظور از مسجد در این روایت مسجد کوفه یا مسجد مصطلح مانند مسجد جامع، بازار، قبیله و ... نیست، بلکه مسجد خانه بود که حوله را در آن مکان میگذاشته تا پس از وضو برای خشککردن صورت استفاده کند.
لازمه و استلزام این دسته از روایات، بهویژه آن روایتی که امیرالمؤمنین× حوله را در خانهشان آویزان میکردند، اهتمام داشتن به بهداشت است «ولو خارجًا من المسجد» باشد. این کار دلیل بر اهتمام حضرت به بهداشت در مسجد و نمازخانهی منزلشان بوده است که حضرت به بهداشت فردی اهمیت داده است.
هرکجا که نام مسجد بر آن اطلاق میشود، ولو اینکه مسجد شرعی نباشد و مسجد حکمیباشد که مصلی نام دارد و پیشتر درباره آن بحث کردهایم[9] ، این، نشانهی اهتمام بهنظافت و طهارت میان مسجد و منزل است که اگر نماز در خانه نیز خوانده شود بهداشت را در آنجا نیز همچون مسجد، باید رعایت نمود. پس همهی اینها مؤید این مطلب است که به توانایی نقشآفرینی مسجد در این مسئله قائل شویم؛ البته در اینجا ضرورتی در برپایی کلاس در مسجد نیست، بلکه رفتار مسجدیها و التزام آنها به احکام المسجد که نظافت نیز یکی از آن احکام است، نشانهی گسترش فرهنگ نظافت از مسجد میباشد.
سومین مطلبی که بر نقش مسجد در نظافت و بهداشت جامعه دلالت دارد روایاتی است که بر ساختن مسجد سفارش و تشویق میکند که پیشتر آنها را بیان کردیم.[10] حتی اگر مسجد بهاندازهای باشد که یک پرنده جایی برای خود روی زمین باز میکند و خودش را در خاک میمالاند؛ کار انسان بهاندازهی ساختن اینچنین مسجدی نیز ارزشمند بوده و دارای ثواب است.[11]
چگونگی استفاده از روایت برای مسئله نقش مسجد در بهداشت جامعه
این روایت با لفظ «بنا» وارد شده است؛ در سال گذشته گفتیم آیات و روایاتی که از واژه «عمّر، يَعمر» استفاده شده است بیشتر ناظر به عمران و آبادی معنوی (فرهنگی) است که مصداق کاملتر آن حضور در مسجد میباشد؛ اما روایاتی که با لفظ «بناء» آمده، بیشتر ناظر به ساختن مسجد است و آبادانی فرهنگی مسجد مقصود نیست. نحوهی برداشت ما از این روایات برای مسئله نقش مسجد در بهداشت جامعه با کنار گذاشتن دو نکته مشخص میشود:
نکته اول: پیشتر گفتیم: «أنّ الطهارة من جملة ما بُنِیَ المسجد لأجله» طهارت و تحصیل آن ازجمله ابعاد هویتی مسجد است[12] ؛ یعنی ازجمله ابعادی است که مسجد برای آن بنا شده است و در جلسات گذشته آنرا ثابت کردیم. پس مقصود از مسجد، آن مسجدی است که برای طهارت و بر پایه آن بنا شده باشد و اگر درجایی بهنظافت و بهداشت مسجد توجه نشود، آن مسجد در معرض سقوط و خارج شدن از هویت خودش قرار خواهد گرفت.
نکته دوم: روایاتی است که بر ساختن مسجد تأکید میکند. «مسجد بُنِیَ للطهارة». لازم ست نکتهای نیز در اینجا به مقدمه اضافه کنیم، و آن اینکه پیشتر گفتیم که مسجد جزئی از جدول جامعه اسلامی و تمدن اسلامی است[13] ؛ پس مسجدی که برای طهارت و پاکیزگی بناشده و جزئی از جامعه است و از طرفی نیز به ساختن مسجد به تعداد فراوان سفارش کردهاند؛ این توصیه بهکثرت بنای مسجد، درحقیقت توصیه بهکثرت و بیشتر رعایت کردن مسئله بهداشت نیز هست، زیرا طهارت مسجدی که در گوشهای از شهر هست، اگر مسجد در دیگر نقاط شهر، منطقه و محله نیز فراوان باشد، در آنجا نیز بهنظافت، بهداشت و طهارت اهتمام میورزند. پس با این بیان میتوان گفت: لازمه و استلزام روایات بنای مسجد، بهکارگیری آنها بهعنوان دلیل یا مؤید برای نقش مسجد در توسعهی بهداشت جامعه است؛ یعنی اگر بحث تنها خود مسجد بود، اینجا تأکید بر خود مسجد چندان جایگاهی نداشت. هر تعداد مسجد نیز ساخته شود «بُنِیَ علی الطهارة» است؛ اما هنگامیکه به ساختن مسجد حتی بهاندازه «مَفْحَصِ قَطَاة» سفارش شده است، بهخاطر این است که وقتی مسجد با این تعداد فراوان طاهر شود، سبب فراوانی مکانهای طاهر و بهداشتی میگردد و این همان نکتهای است که در جامعه تأثیر میگذارد.
وقتیکه طهارت از ابعاد هویتی مسجد شد و مسجد نیز جزئی از جامعه اسلامی گردید؛ سفارش به فراوان ساختن مسجد و رعایت طهارت در آنجا، در طهارت و بهداشت جامعه اثرگذار است؛ همانند روایتی که پیامبر مکرم اسلام’ فرمودند: «مَنْ بَنَى مَسْجِداً وَ لَوْ مَفْحَصَ قَطَاةٍ[14] بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّة»[15] ؛ هر كس مسجدى بسازد، اگرچه بهاندازه آشيانه مرغ سنگخواره باشد، خداوند براى او خانهاى در بهشت خواهد ساخت.
انسان اگر به این اندازه هم مسجد بسازد از پاداش برخوردار است که کنایه از اهتمام به فراوانسازی مسجد حتی بهاندازهی یک نفر است که بالإلتزام بر ادعای ما دلالت میکند.
پیامبر اکرم’ در روایتی دیگر نیز فرمودند: «مَن بَنى للّهِ مَسجِدا بَنَى اللّه ُ لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ. قالَ رَجُلٌ: يا رَسولَ اللّهِ، وهذِهِ المَساجِدُ الَّتي تُبنى فِي الطَّريقِ؟ قالَ: نَعَم»[16] ؛ هر كه براى خدا مسجدى بسازد، خداوند در بهشت براى او خانهاى خواهد ساخت. مردى گفت: اى پيامبر خدا! همين مسجدهاى ساختهشده درراه نيز [از اين قبیلاند]؟ فرمود: «آرى». مساجد هرکجا که باشند، مسجد بهشمار میآید، حتی اگر میان راه باشد همان اجر و ثواب را دارد.
یا در روایت دیگری بنی قتاده از پیامبر| اینچنین نقل کرده است: «مَرَّ النَّبيُّ| بِأُناسٍ مِنَ الأَنصارِ يَبنُونَ مَسجِدًا، قال: أَوسِعُوهُ تَملَؤُوهُ»[17] ؛ پیامبر| گروهی از انصار را دیدند که مسجد میسازند؛ حضرت فرمودند: مسجد را بزرگتر بگیرید مردم میآیند و پر میشود؛ یعنی با حضور مردم آباد میشود؛ اما این توسعهی مساجد، درحقیقت توسعهی مکانهای بهداشتی است. مسجدی که «بني علی الطهارة» است به هراندازه که وسعت داشته باشد بههمان اندازه به بهداشت اهمیت داده میشود؛ یعنی اگر اندازهی مسجد دو هزار متر باشد بههمان اندازه نسبت به بهداشت هم توجه میشود.
آنچه گفته شد تقریباً همهی بحثی است که میخواستیم در مسئله بهداشت آنرا مطرح کنیم؛ البته میتوان قرائن دیگری نیز پیدا کرد؛ اما بههمین مقدار بسنده میکنیم.
فقهالمسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس التاسع عشر: 17/8/401 –13ربيع الثاني 1444
الباب الثاني: امکانيات المسجد (دورة في نظافة المجتمع)
قد استفدنا مما ذكرناه من الأدلة التي كانت تدل على استحباب التطهير في البيت ثم اتيان المسجد، أن الهدف من تشريع هذه النقطة، التوسعة في التطهير والنظافة من المنزل الى المسجد، وليس مختصا بالمسجى فقط.
مما يدل على ما المدعى؛ هو الحديث الثاني الذي ذكره الشيخ الحر& في نفس الباب:
2- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الصُّهْبَانِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ الْفُضَيْلِ، عَمَّنْ رَوَاهُ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ× قَالَ: «إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ وَأَنْتَ تُرِيدُ أَنْ تَجْلِسَ فَلَا تَدْخُلْهُ إِلَّا طَاهِراً، وَإِذَا دَخَلْتَهُ فَاسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ، ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ وَسَلْهُ وَسَمِّ حِينَ تَدْخُلُهُ، وَاحْمَدِ اللَّهَ وَصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ|»[18] .
يظهر من هذه الأحاديث أن الاهتمام بنظافة المسجد ليس مختصا به فقط بل يشمل الشوارع والطرق وجميع المناطق، لأنه قال في الحديث : «... فَطُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي ...» [19] .
من الواضح أن من تطهر في بيته يهتم بنظافة بيته ونظافة جسده ولباسه وغيرها ويأتي الى المسجد. وهذا يوثر في المجتمع.
روي في جامع الأخبار َ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ|: «لَا تَدْخُلِ الْمَسَاجِدَ إِلَّا بِالطَّهَارَةِ وَمَنْ دَخَلَ مَسْجِداً بِغَيْرِ الطَّهَارَةِ فَالْمَسْجِدُ خَصْمُه»[20] .
ومما يدل على المدعى، احاديث التمندل في المسجد؛ يعني جعل المنديل الخاص في المسجد لأجل التمندل به بعد أن توضأ في البيت ثم جاء الى المسجد.
كما ورد عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ× عَنِ التَّمَنْدُلِ بَعْدَ الْوُضُوءِ؟ فَقَالَ×: «كَانَ لِعَلِيٍّ× خِرْقَةٌ فِي الْمَسْجِدِ لَيْسَ إِلَّا لِلْوَجْهِ يَتَمَنْدَلُ بِهَا»[21] .
وفي نقل آخر: «كَانَتْ لِعَلِيٍّ× خِرْقَةٌ يُعَلِّقُهَا فِي مَسْجِدِ بَيْتِهِ لِوَجْهِهِ إِذَا تَوَضَّأَ يَتَمَنْدَلُ بِهَا»[22] .
يستفاد مما ذكرناه خصوصا من العبارة التي كانت في نقل آخر الاهتمام بالنظافة والطهارة بين المسجد والمنزل وساير الأماكن.
ومما يدل على دور المسجد في نظافة المجتمع، الحث الوارد في الأحاديث ببناء المسجد كما ذكرناه سابقا.
لأننا قد بينا سابقا في باب هوية المسجد أن من جملة أبعاد هويته الطهارة.
ومن جانب آخر توكد الروايات على بناء المسجد، فيظهر أن نتيجة الاتيان بتوصية الروايات في بناء المسجد في الحقيقة اهتمام بتوسعة طهارة المجتمع، لأن المسجد الذي بينا ان من هويته الطهارة جزء من المجتمع وتوسعة المساجد وتعددها يوثر في طهارة المجتمع.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «مَنْ بَنَى مَسْجِداً وَلَوْ مَفْحَصَ قَطَاةٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّة»[23] .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «مَن بَنى للّهِ مَسجِدا بَنَى اللّه ُ لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ. قالَ رَجُلٌ: يا رَسولَ اللّهِ، وهذِهِ المَساجِدُ الَّتي تُبنى فِي الطَّريقِ؟ قالَ: نَعَم»[24] .
قَالَ أَبو سَعِيد عَبد الرَّحمَن، عَنْ مُحَمد، عَنْ كَعب بْنِ عَبد الرَّحمَن، عَنْ أَبيه، عَنْ أَبي قَتادَة، قَالَ: «مَرَّ النَّبيُّ| بِأُناسٍ مِنَ الأَنصارِ يَبنُونَ مَسجِدًا، قال: أَوسِعُوهُ تَملَؤُوهُ»[25] .