1401/08/16
موضوع: فقهالمسجد (مسجد تراز انقلاب اسلامي)/الباب الثاني: امكانيات المسجد /دوره فی نظافة المجتمع - بیان روایات در باب استحباب دخول المسجد على طهارة (حديث الاول)
باب دوم فقهالمسجد را با عنوان امکانیات المسجد بحث و بررسی میکردیم که چگونه با نگاه فقه تمدنساز میتوان از ظرفیتهای مسجدی که میخواهد تمدنساز باشد، برای جامعه و رشد آن بهره برد و دامنه این ظرفیتها و توانمندیها تا کجاست؟ یکی از عناوینی که ذیل آن مطرح کردیم، تأثیر مسجد در حوزهی بهداشت و نظافت جامعه بود.
این مسئله را در جلسه پیش با دو بیان مطرح کردیم و توانمندی مسجد در تأمین و توسعه نظافت و بهداشت عمومی جامعه با همهی جوانبش در بهداشت فردی، بهداشت محیط و بهداشت اماکن را بهاثبات رساندیم. اصل وجود این قابلیت در مسجد بیان شد.
در این جلسه چند مطلب دیگر نیز به این مسئله اضافه خواهد شد. ازجملهی آن مسائل، بیان روایات فراوانی است که دربارهی نظافت مسجد واردشده و بهمسئلهی نظافت خود مسجد و مسجدیها تأکید کرده است. دو روایات را دربارهی نظافت مسجد در جلسه گذشته خواندیم.[1]
روایاتی نیز دربارهی اهل مسجد وجود دارد که پیش از آمدن به مسجد باید بهداشت را رعایت کنند و سپس به مسجد بیایند. اسلام به نظافت مسجد اهتمام دارد و شکی در این نیست که نظافت مسجد و اهل آن، درحقیقت، اهتمام به نظافت یکی از ارکان جامعه بشری است، زیرا علاوه بر اینکه مسجد، خود جزئی از جامعه است، یک رکن فرهنگی و تمدنی از جامعه نیز هست؛ همچنین افراد حاضر در مسجد نیز جزئی از جامعه هستند.
در اینجا میتوانیم بیان دیگری را نیز مطرح کنیم به اینکه، بهطور طبیعی روشن است هنگامیکه اسلام به نظافت مسجد و اهل آن اهتمام دارد، از نظافت جامعه نیز غافل نمیشود و معقول نیست به نظافت بخشی از جامعه اهمیت داده شود و در سایر ابعاد اینچنین نباشد.
تأثیرگذاری مسجد در نظافت جامعه
مسجد بهخاطر اینکه مرکز رفت و آمد انسانهاست؛ و بهطور طبیعی کسیکه برای نماز یا سایر عبادات و برنامههای فرهنگی به مسجد رفت و آمد میکند؛ این حضور پیدا کردن دو جنبه دارد: یکی رفت و دیگری برگشت. مردم از خانههایشان به مسجد بروند و بعد از آن از مسجد بهسمت خانههایشان برمیگردند؛ لذا مسجد محل رفت و آمد میشود؛ بالتبع آنها در جامعه، خیابانها و دیگر مکانها همچون اماکن مقدسه، بازار و غیره نیز آمد و شد دارند و درنتیجه، اگر کسیکه به مسجد رفت و آمد میکند اهل نظافت بوده و به نظافت اهتمام داشته باشد، در نظافت جامعه نیز تأثیرگذار است.
بهعنوانمثال، اگر در روستا و یا شهری که بیست هزار نفر جمعیت دارد؛ اگرچه همهی آنها به مسجد نمیآیند و تنها دو هزار نفرشان به مسجد رفت و آمد دارند؛ لکن بنا بر آنچه که اسلام بدان دستور داده، این افراد به نظافت فردی و محیطی خودشان ملتزم هستند و نظافت مسجد را نیز رعایت میکنند؛ این تعداد در جامعه بیست هزار نفری تمیز و با نظافت رفت و آمد میکنند؛ و همچنین به نظافت مسجد و خیابانهایی که در آن رفت و آمد میکنند نیز اهتمام دارند تا زبالهای در آنها نریزند؛ این در جو عمومی جامعه تأثیرگذار است. با این بیان میتوان گفت که مسجد تأثیرگذار است و میتواند در نظافت و بهداشت عمومی جامعه نقشآفرین باشد.
این تأثیر را میتوان در عناوین ابواب متون فقهی نیز مشاهده کرد؛ بهعنوانمثال، جناب شیخ حر عاملی در «کتاب الصلاة و احکام المسجد»، بابی را با عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ دُخُولِ الْمَسْجِدِ عَلَى طَهَارَة» تأسیس کرده است.
طهارت (وضو- غسل)؛ کسیکه وضو میگیرد ملزم به زدودن آلودگی از خودش است. کسیکه وضو میگیرد بهداشت فردی را نیز مراعات میکند؛ مثلاً، استنشاق کردن از آداب وضو است و شیخ حر عاملی، طهارت ورود به مسجد را با همهی آداب بهداشتی آن در «بَابُ اسْتِحْبَابِ دُخُولِ الْمَسْجِدِ عَلَى طَهَارَة» قرار داده است؛ ایشان در این باب چندین روایت را آورده که ما دو روایت مرتبط با بحث را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
روایت اول
وَرُوِيَ أَنَّ فِي التَّوْرَاةِ مَكْتُوباً: «أَنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ فَطُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ كَرَامَةَ الزَّائِرِ أَلَا بَشِّرِ الْمَشَّاءِينَ فِي الظُّلُمَاتِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[2] .
پيامبر خدا| فرمود: در تورات، نوشتهشده كه: خانههای من در روى زمين، مسجدهايند. پس خوشا بهحال بندهای كه در خانهاش خود را پاكيزه كند و سپس در خانهی من، بهديدارم بيايد! بدانيد! بر ميزبان است كه ميهمان را گرامى بدارد. هان! آنان را كه در تاریکیهای شب به مساجد میروند، بشارت باد به نور درخشان در روز رستاخيز!
شرح روایت
پیشتر در بحث هویت مسجد و در ابعاد دیگر نیز این روایت را خوانده بودیم.[3] در روایت اینگونه نقلشده است: خوشا بهحال کسیکه بهداشت را رعایت کند، در خانهاش وضو بگیرد و سپس با حالتی بهداشتی که از خانه خودش آنرا ایجاد کرده بهزیارت منِ خدا در خانهام (مسجد) بیاید؛ که وجود این حالت در خانه نیز بر اهل آن خانه تأثیرگذار است؛ او در مسیر حرکت بهسمت مسجد از هر جا که میگذرد، این تأثیر را میگزارد.
پس درحقیقت میتوان گفت، این عناوین همچون عنوان «تؤکّد علی النظافة من المنزل الی المسجد» است. اینکه شیخ حر عاملی& باب «اسْتِحْبَابِ دُخُولِ الْمَسْجِدِ عَلَى طَهَارَة» را تأسیس میکند؛ یعنی داخل شدن به مسجد با طهارتی که از قبل حاصل کرده است. میتوان از این عنوان استفاده کرد و یا آنرا توسعه داد به اینکه این عنوان بر نظافت از خانه تا مسجد تأکید دارد؛ این فاصله در جامعه اسلامی، یک شهر و یک منطقه هست و «من المنزل الی المسجد»؛ تنها مسجد را در برنمیگیرد و این اهتمام از خانه تا مسجد است.
البته این روایت نمیگوید که خارج از مسجد وضو بگیرد، بلکه میفرماید: «تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي»؛ وگرنه اینچنین میشد: «التوضؤ خارج البيت و خارج المسجد»؛ از خانه وضو نگیرد و تأکید بر این میشد که در خارج از مسجد وضو بگیرد، سپس وارد مسجد شوید؛ حال آنکه روایت تأکید بر این دارد که «طُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ، ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي؛ مِنْ بَيْتِهِ الشَّخْصی إلی بَيْتِ الله تَعالی؛ مِنَ الْمَنْزِلِ إلی الْمَسْجد»؛ پس بهرغم اینکه ممکن است وضو خارج از مسجد و منزل باشد؛ لکن تأکید کرده که در خانهاش وضو بگیرد، سپس خانه خدا را زیارت کند. ممکن است کسی بگوید که این وضو مختص نماز است و برای جامعه نیست؛ اما اینگونه نیست؛ همانند این روایات و برخی دیگر استفاده میشود که این برداشت وجود ندارد که وضو مختص نماز باشد، بلکه ورود به مسجد باید با وضو و طهارت باشد و این نشانه طهارت و بهداشت ظاهری و باطنی فرد است.
علامه مجلسی پس از نقل این روایت میفرماید: «والظاهر منه أنّ اصل دخول المساجد عبادة، ويستحب الوضوء له وإن لم يقصد الصلاة»[4] ؛ اصل ورود در مساجد، عبادت است و وضو گرفتن برای داخل شدن به مسجد مستحب است، اگرچه قصد نماز نداشته باشد. ما نیز بر همین تعبیر تأکید داریم که «توضأ في بيته، تطهر في بيته»؛ و این بهداشت، نشانهی بهداشت عمومی و محیط است که از منزل تا مسجد را در برمیگیرد و گستره آن شامل مجموعهی شهر، روستا و منطقه میشود. در روایات نیز همین تعبیر در منابع خاصه و عامه وجود دارد؛ بهعنوانمثال، در منابع عامه از خطیب بغدادی روایتی نقل شده است که سندش از سلمان فارسی میباشد. سلمان از پیامبر’ نقل کرده که آن حضرت به من فرمود:
«يَا سَلْمَانُ هَلْ تَدْرِي مَا الْجُمُعَةُ؟ -مَرَّتَيْنِ أَوْ ثلاثاً- قال: قلت هو الذي جُمِعَ فِيهِ أَبُوكُمْ -أَوْ هُوَ الَّذِي يُجْمَعُ فِيهِ أَبُوكُمْ- قَالَ: فَقَالَ النَّبِيُّ|: يَا سَلْمَانُ أَلا أُخْبِرُكُمْ مَا الْجُمُعَةُ؟ إِذَا تَوَضَّأَ الرَّجُلُ ثُمَّ لَبِسَ ثِيَابَهُ ثُمَّ أَتَى المسجد فأنصت حتى تقضي صَلاتَهُ، فَذَاكَ كَفَّارَةٌ لَهُ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَى الْجُمُعَةِ الَّتِي تَلِيهَا مَا اجْتَنَبَ الْمَقْتَلَةَ»[5] ؛ پیامبر’ دو یا سه مرتبه پرسید: آیا به تو نگویم جمعه چیست؟ جمعه برای این است که کاری بکند از این جمعه تا جمعه دیگر کفاره گناهانش پرداخته شده باشد؛ اما نکته این است: وضو بگیرد، سپس لباس بپوشد و بهسمت مسجد برود. این مطلب بهمعنای توجه به بهداشت و وضو گرفتن پیش از دخول در مسجد است؛ یعنی خارج از مسجد.
همچنین «تفسیر قرطبی» به نقل از صحیح مسلم و یا روایان دیگری، روایاتی را نقل کرده که برخی از آنها مورد تأیید نیست؛ لکن از باب ذکر این عنوان بیان میکنیم.
روایت اینگونه دارد:
وَخَرَّجَ مُسْلِمٍ مِنْ حَدِيثِ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «مَنْ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ، ثُمَّ مَشَى إِلَى بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللَّهِ لِيَقْضِيَ فَرِيضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ كَانَتْ خُطْوَتَاهُ، إِحْدَاهُمَا تَحُطُّ خَطِيئَةً وَالْأُخْرَى تَرْفَعُ دَرَجَةً»[6] .
ابوهریره نقل میکند که پیامبر’ فرمود: هر کس در خانهاش وضو بگیرد و برای انجام یکی از فرایض خدا بهسوی خانهای از خانههای من حرکت کند، با یکقدمش یک گناه از او کم میشود و با قدم دیگر درجهای به او افزوده میشود.
در این روایت اینچنین است: خارج از مسجد تطهیر کنید، وضو بگیرید، بهداشت را رعایت کنید و سپس به مسجد بیایید.
در روایت دیگری نیز در همین رابطه اینگونه آمده است:
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ|: «صَلَاةُ الرَّجُلِ فِي جَمَاعَةٍ تَزِيدُ عَلَى صَلَاتِهِ فِي بَيْتِهِ، وَصَلَاتِهِ فِي سُوقِهِ، بِضْعًا وَعِشْرِينَ دَرَجَةً، وَذَلِكَ أَنَّ أَحَدَهُمْ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ، ثُمَّ أَتَى الْمَسْجِدَ لَا يَنْهَزُهُ إِلَّا الصَّلَاةُ، لَا يُرِيدُ إِلَّا الصَّلَاةَ، فَلَمْ يَخْطُ خَطْوَةً إِلَّا رُفِعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةٌ، وَحُطَّ عَنْهُ بِهَا خَطِيئَةٌ، حَتَّى يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ، فَإِذَا دَخَلَ الْمَسْجِدَ كَانَ فِي الصَّلَاةِ مَا كَانَتِ الصَّلَاةُ هِيَ تَحْبِسُهُ، وَالْمَلَائِكَةُ يُصَلُّونَ عَلَى أَحَدِكُمْ مَا دَامَ فِي مَجْلِسِهِ الَّذِي صَلَّى فِيهِ، يَقُولُونَ: اللهُمَّ ارْحَمْهُ، اللهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللهُمَّ تُبْ عَلَيْهِ، مَا لَمْ يُؤْذِ فِيهِ، مَا لَمْ يُحْدِثْ فِيهِ»[7] .
از ابوهریره روایت است که رسول خدا’ فرمودند: نماز انسان بهجماعت، بر نمازی که در بازار و خانهاش میخواند، بیستوچند درجه برتری دارد؛ زيرا هرگاه يکی از شما وضوی درست و کاملی بگيرد و به مسجد برود و قصدی جز نماز نداشته باشد و انگيزهای جز نماز او را بلند نکرده باشد تا زمانیکه وارد مسجد گردد، با هر قدمی که برمیدارد، يک درجه بر درجاتش افزود میشود و يکی از گناهانش کم میگردد؛ و هنگامیکه وارد مسجد شود، مادامیکه در انتظار نماز نشسته، گويا در حالِ نماز است؛ و ملائکه برای کسیکه در محل نمازش نشسته، مادامیکه بیوضو نشده يا باعث آزار کسی نشده باشد دعا میکنند و میگويند: پروردگارا، بر او رحم فرما و او را بيامرز؛ خداوندا، توبهی او را بپذير.
این روایت، اشاره به تفاوت مراتب نماز در مسجد محله، مسجد جامع و مساجد دیگر دارد. اینکه انسان خوب وضو بگیرد، سپس به مسجد بیاید و تنها بخواهد دنبال نماز باشد، در این صورت با هر قدم، یک درجه بالا میرود و یک گناه از او محو میشود.
عنوان «تطهر في بيته ثم أتی المسجد»، در روایات فراوان آمده است.
شیخ صدوق& در روایتی اینگونه نقل میکند:
عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ× أَنَّهُ قَالَ: «عَلَيْكُمْ بِإِتْيَانِ الْمَسَاجِدِ فَإِنَّهَا بُيُوتُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَمَنْ أَتَاهَا مُتَطَهِّراً طَهَّرَهُ اللَّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ وَكُتِبَ مِنْ زُوَّارِهِ فَأَكْثِرُوا فِيهَا مِنَ الصَّلَاةِ وَالدُّعَاءِ وَصَلُّوا مِنَ الْمَسَاجِدِ فِي بِقَاعٍ مُخْتَلِفَةٍ فَإِنَّ كُلَّ بُقْعَةٍ تَشْهَدُ لِلْمُصَلِّي عَلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[8] ؛
امام صادق× فرمود: به مسجدها درآیید كه خانههاى خداوند در زميناند و هر كس پاكيزه وارد آنها شود، خداوند، او را از گناهانش پاك مىكند و نامش در زُمره دیدارکنندگان خداوند نوشته مىشود، پس در آنها بسيار نماز بخوانيد و دعا كنيد و درجاهای مختلف مساجد نماز كنيد كه هر جایی روز قيامت برای نمازگزار خود گواهى دهد.
این تحصیل طهارت؛ یعنی بهداشت را خارج از مسجد رعایت کرده، سپس وارد مسجد شده است. «ومن أَتَاهَا مُتَطَهِّراً طَهَّرَهُ اللَّهُ مِنْ ذُنُوبِه»؛ آمدن به مساجد بهصورت «متطهرا» باشد که ضمیرش (أَتَاهَا) مؤنث است و درحالیکه طهارت تحصیلکرده است «طهره الله من ذنوبه»؛ (طهارت باطنی) یا طهارت ظاهری ایجاد کرده و به مسجد آمده است. خداوند توفیق طهارت باطنی از گناهان را به او میدهد «وَكُتِبَ مِنْ زُوَّارِه»؛ و از زائران خدای عزوجل نیز بهشمار میآید.
این عنوان، تأکید بر طهارت، نظافت و بهداشت در جامعه در ارتباط با مسجد است، یعنی با محوریت مسجد است. خارج المسجد تطهیر کند و سپس بهسراغ مسجد بیاید.
در روایت دیگری نیز رسول خدا’ اینچنین فرموده است:
«لَا تَدْخُلِ الْمَسَاجِدَ إِلَّا بِالطَّهَارَةِ وَمَنْ دَخَلَ مَسْجِداً بِغَيْرِ الطَّهَارَةِ فَالْمَسْجِدُ خَصْمُهُ»[9] ؛ جز پاكيزه، وارد مسجدها مشو، كه هر كه ناپاك به مسجدى درآید، مسجد با او در ستيز است؛ یعنی باید پیش از داخل شدن به مسجد طهارت را تحصیل کنند سپس داخل مسجد شوند.
روایات دیگری نیز از شیخ حر عاملی& و دیگران دراینباره نقل شده که در جلسه بعد آنها را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
فقهالمسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس الثامن عشر: (دوشنبه 16/08/1401 - 12 ربيع الثاني 1444)
الباب الثاني: امکانيات المسجد (دورة في نظافة المجتمع)
کما قلنا أن الاسلام اهتم بنظافة المسجد ولاشك في أن نظافة المسجد في الحقيقة اهتمام بنظافة ركن من أركان المجتمع البشري.
ومن الواضح أنه اذا اهتم الاسلام بنظافة المسجد طبعا لايتغافل عن نظافة المجتمع. بل أن الأمر بنظافة المجتمع في الحقيقة أمر بنظافة المجتمع. لأن المسجد مركز لتردد الأفراد والأشخاص؛ وطبعا من يتردد الي المسجد ذهابا وأيابا يتردد في المجتمع وفي شوارعه وساير الأماكن؛ وبالتالي لو كان المتردد الى المسجد نظيفا ومهتما بالنظافة يوثر في نظافة المجتمع.
ويمكن مشاهدة هذا التاثير في عناوين أبواب النصوص الفقهية.
مثل الباب الذي جعله الشيخ الحر في كتاب الصلاة وأحكام المسجد وعنوانه (بَابُ اسْتِحْبَابِ دُخُولِ الْمَسْجِدِ عَلَى طَهَارَة و...)
وذكر فيه عدة أحاديث لكن حديثين مها مرتبطة ببحثنا.
1 - محمّد بن علي بن الحسين× قال: رُوِيَ أَنَّ فِي التَّوْرَاةِ مَكْتُوباً: «أَنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ فَطُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ كَرَامَةَ الزَّائِرِ أَلَا بَشِّرِ الْمَشَّاءِينَ فِي الظُّلُمَاتِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[10] .
من الواضح أن المقصود من التطهير في المنزل ثم المجيء الى المسجد كما ورد في الحديث، هو الاهتمام بالنظافة والطهارة من البيت الى المسجد.
لأنه وان ورد في الروايات الحث على جعل محل الوضوء خارج المسجد ولكن الذي ورد في هذه الروايات هو الحث على التوضاء في البيت ثم الاتيان الى المسجد، رغم أنه يمكن الوضوء خارج المسجد وخارج المنزل، فلذلك يمكن القول بأن الروايات توكد على النظافة من المنزل الى المسجد.
وهذا مرتبط بالمسجد والحضور في المسجد وان لم يكن وقت الصلاة وهو لا يريد أن يصلي، بل انما يتوضاء ثم يأتي المسجد للحضور فقط.
كما صرح به العلامة المجلسي& في ذيل الحديث.
يقول: «والظاهر منه أنّ اصل دخول المساجد عبادة، ويستحب الوضوء له وإن لم يقصد الصلاة»[11] .
وهذا التعبير قد ورد في كثير من النصوص:
ذكر الخطيب البغدادي في تاريخه عن إبراهيم عن علقمة عن سلمان الفارسي قال: قال لي النبي|: «يَا سَلْمَانُ هَلْ تَدْرِي مَا الْجُمُعَةُ؟ -مَرَّتَيْنِ أَوْ ثلاثاً- قال: قلت: هو الذي جُمِعَ فِيهِ أَبُوكُمْ -أَوْ هُوَ الَّذِي يُجْمَعُ فِيهِ أَبُوكُمْ-.
قَالَ: فَقَالَ النَّبِيُّ|: يَا سَلْمَانُ أَلا أُخْبِرُكُمْ مَا الْجُمُعَةُ؟ إِذَا تَوَضَّأَ الرَّجُلُ ثُمَّ لَبِسَ ثِيَابَهُ ثُمَّ أَتَى المسجد فأنصت حتى تقضي صَلاتَهُ، فَذَاكَ كَفَّارَةٌ لَهُ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَى الْجُمُعَةِ الَّتِي تَلِيهَا مَا اجْتَنَبَ الْمَقْتَلَةَ»[12] .
وكذلك ورد في صحيح مسلم نقلا من تفسير القرطبي:
وَخَرَّجَ مُسْلِمٍ مِنْ حَدِيثِ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «مَنْ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ، ثُمَّ مَشَى إِلَى بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللَّهِ لِيَقْضِيَ فَرِيضَةً مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ كَانَتْ خُطْوَتَاهُ، إِحْدَاهُمَا تَحُطُّ خَطِيئَةً وَالْأُخْرَى تَرْفَعُ دَرَجَةً»[13] .
وَعَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ|: «صَلَاةُ الرَّجُلِ فِي جَمَاعَةٍ تَزِيدُ عَلَى صَلَاتِهِ فِي بَيْتِهِ، وَصَلَاتِهِ فِي سُوقِهِ، بِضْعًا وَعِشْرِينَ دَرَجَةً، وَذَلِكَ أَنَّ أَحَدَهُمْ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ، ثُمَّ أَتَى الْمَسْجِدَ لَا يَنْهَزُهُ إِلَّا الصَّلَاةُ، لَا يُرِيدُ إِلَّا الصَّلَاةَ، فَلَمْ يَخْطُ خَطْوَةً إِلَّا رُفِعَ لَهُ بِهَا دَرَجَةٌ، وَحُطَّ عَنْهُ بِهَا خَطِيئَةٌ، حَتَّى يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ، فَإِذَا دَخَلَ الْمَسْجِدَ كَانَ فِي الصَّلَاةِ مَا كَانَتِ الصَّلَاةُ هِيَ تَحْبِسُهُ، وَالْمَلَائِكَةُ يُصَلُّونَ عَلَى أَحَدِكُمْ مَا دَامَ فِي مَجْلِسِهِ الَّذِي صَلَّى فِيهِ، يَقُولُونَ: اللهُمَّ ارْحَمْهُ، اللهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، اللهُمَّ تُبْ عَلَيْهِ، مَا لَمْ يُؤْذِ فِيهِ، مَا لَمْ يُحْدِثْ فِيهِ»[14] .
او بمثل ما ورد في الحديث حسب ما رواه الصدق في المجالس أنَّ من أتى المسجد متطهراً طهّره اللّه من ذنوبه...
وَعَنْ رَسُولِ اللهِ|: «لَا تَدْخُلِ الْمَسَاجِدَ إِلَّا بِالطَّهَارَةِ وَمَنْ دَخَلَ مَسْجِداً بِغَيْرِ الطَّهَارَةِ فَالْمَسْجِدُ خَصْمُهُ»[15] .
وَعَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ× أَنَّهُ قَالَ: «عَلَيْكُمْ بِإِتْيَانِ الْمَسَاجِدِ فَإِنَّهَا بُيُوتُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَمَنْ أَتَاهَا مُتَطَهِّراً طَهَّرَهُ اللَّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ وَكُتِبَ مِنْ زُوَّارِهِ ...» [16] .