1400/12/15
موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/الباب الثانی: امکانیات المسجد /الأول: امكانية المسجد لتعليم المجتمع (بیان مطالبی پیرامون ماه شعبان و ولادت امام حسین علیه السلام)
سوم شعبان مصادف با میلاد حضرت اباعبدالله الحسین× است؛ چهارم و پنجم شعبان نیز روز میلاد حضرت ابوالفضل العباس× و میلاد امام سجاد× است.
روز سوم و چهارم شعبان را روز پاسدار و روز جانباز نامگذاری کردهاند. ضمن تبریک و تهنیت مناسبتهای این ماه (ماه شعبان) نکات و مباحثی را به مناسبت حلول این ماه شریف و همچنین ایامی که در آن قرار داریم، خدمت عزیزان بیان میکنیم.
نکتهی اول: پیرامون ماه شعبان
ماه شعبان یکی از پارههای مهم زمان است که در زندگی بشر و در حیات انسان بسیار مؤثر است.
بهطورکلی در حیات بشر، چند عنصر در رشد و کمال آدمی اثرگذار است:
1. عنصر زمان
زمان در رشد و کمال آدمی مؤثر است؛ اینکه انسان، چه عملی را در چه زمانی انجام دهد.
2. عنصر مکان
اینکه انسان در چه مکانی باشد در حیات او تأثیرگذار است. مسجد یکی از آن مکانها است که با توجه به اختلاف مراتب فضیلت مساجد، در حیات و زندگی انسان مؤثر است؛ و این نشانهی اثرگذار بودن عنصر مکان در زندگی انسان است.
3. عنصر افراد
افراد بهویژه انسانهای عالیمقام و معصومین^ در زندگی انسان مؤثر هستند. ارتباط با پیامبر و اهلبیت^ میتواند زندگی انسان را رنگ و بوی دیگری بدهد؛ البته انسانهای عادی نیز تأثیر خود را در زندگی انسان دارند؛ بهعنوانمثال، انسان به هنگام ازدواج از همسرش تأثیر میگیرد و این باهم بودن میتواند در رشد و کمال زن و مرد اثرگذار باشد.
بهعنوان نمونه هنگامیکه پیامبر| از امیرمؤمنان× دربارهی صدیقه طاهره÷ پرسیدند که او را چگونه همسری دیدی؟ ایشان× فرمودند: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّه»[1] ؛ این نعم العون؛ یعنی اثرگذاری انسان در رشد و کمال انسان دیگر.
با توجه به آنچه گفته شد، ماه شعبان ازجمله زمانهای بسیار با ارزش است؛ و این ارزشمندی هم از جهات گوناگون است که در روایت بدان اشاره شده است.
روایت اینگونه دارد:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمَرْوَزِيُّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبَّاسٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَامِرٍ الْوَاسِطِيِّ، قَالَ: أَخْبَرَنِي عَطَاءُ بْنُ السَّائِبِ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ، عَنِ ابْنِ عَامِرٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ’: وَقَدْ تَذَاكَرَ أَصْحَابُهُ عِنْدَهُ فَضَائِلَ شَعْبَانَ، قَالَ|: «شَهْرٌ شَرِيفٌ، وَهُوَ شَهْرِي، وَحَمَلَةُ الْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ، وَتَعْرِفُ حَقَّهُ، وَهُوَ شَهْرٌ زَادَ اللَّهُ فِيهِ أَرْزَاقَ الْمُؤْمِنِينَ لِرَمَضَانَ، وَتُزَيَّنُ فِيهِ الْجِنَانُ، وَإِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ يَتَشَعَّبُ فِيهِ أَرْزَاقُ الْمُؤْمِنِينَ لِرَمَضَانَ، وَهُوَ شَهْرُ الْعَمَلِ فِيهِ تُضَاعَفُ الْحَسَنَةُ سَبْعِينَ، وَالسَّيِّئَةُ مَحْطُوطَةٌ، وَالذَّنْبُ مَغْفُورٌ، وَالْحَسَنَةُ مَقْبُولَةٌ، وَالْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ يُبَاهِي فِيهِ بِعِبَادِهِ يَنْظُرُ مِنْ عَرْشِهِ إِلَى صُوَّامِهِ وَقُوَّامِهِ، فَيُبَاهِي بِهِمْ حَمَلَةَ عَرْشِهِ، فَقَامَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ× فَقَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ! صِفْ لَنَا شَيْئاً مِنْ فَضْلِهِ لِنَزْدَادَ رَغْبَةً فِي صِيَامِهِ وَقِيَامِهِ نَتَهَجَّدُ لِلْجَلِيلِ فِيهِ- فَقَالَ’: مَنْ صَامَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِينَ حَسَنَةً، الْحَسَنَةُ تُعَادِلُ عِبَادَةَ سَنَةٍ- وَمَنْ صَامَ يَوْمَيْنِ مِنْ شَعْبَانَ حَطَّ عَنْهُ السَّيِّئَةَ الْمُوبِقَةَ، وَمَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ رَفَعَ لَهُ سَبْعِينَ دَرَجَةً فِي الْجِنَانِ مِنْ دُرٍّ وَيَاقُوتٍ، وَمَنْ صَامَ أَرْبَعَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ وَسَّعَ عَلَيْهِ الرِّزْقَ- وَمَنْ صَامَ خَمْسَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ حُبِّبَ إِلَى الْعِبَادِ، وَمَنْ صَامَ سِتَّةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ صَرَفَ اللَّهُ عَنْهُ سَبْعِينَ لَوْناً مِنَ الْبَلَاءِ، وَمَنْ صَامَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ عُصِمَ مِنْ إِبْلِيسَ وَجُنُودِهِ وَهَمْزِهِ وَغَمْزِهِ، وَمَنْ صَامَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُسْقَى مِنْ حِيَاضِ الْقُدْسِ، وَمَنْ صَامَ تِسْعَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ عَطَفَ عَلَيْهِ مُنْكَرٌ وَنَكِيرٌ عِنْدَ مَا يَسْأَلَانِهِ- وَمَنْ صَامَ مِنْ شَعْبَانَ عَشَرَةَ أَيَّامٍ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَيْهِ قَبْرَهُ سَبْعِينَ ذِرَاعاً فِي سَبْعِينَ ذراع [ذِرَاعاً]، وَمَنْ صَامَ أَحَدَ عَشَرَ يَوْماً ضَرَبَ اللَّهُ عَلَى قَبْرِهِ إِحْدَى عَشْرَةَ مَنَارَةً مِنْ نُورٍ، وَمَنْ صَامَ اثْنَيْ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ زَارَهُ فِي قَبْرِهِ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ مَلَكٍ إِلَى النَّفْخِ فِي الصُّورِ، وَمَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ اسْتَغْفَرَتْ لَهُ مَلَائِكَةُ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ- وَمَنْ صَامَ أَرْبَعَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُلْهِمَتْ بِهِ الدَّوَابُّ وَالسِّبَاعُ حَتَّى الْحِيتَانُ فِي الْبُحُورِ أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لَهُ، وَمَنْ صَامَ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ نَادَاهُ رَبُّ الْعِزَّةِ وَعِزَّتِي لَا أَحْرَقْتُكَ بِالنَّارِ، وَمَنْ صَامَ سِتَّةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَطْفَأَ عَنْهُ سَبْعِينَ بَحْراً مِنَ النِّيرَانِ كُلِّهَا، وَمَنْ صَامَ سَبْعَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ غُلِّقَتْ عَنْهُ أَبْوَابُ النِّيرَانِ كُلُّهَا، وَمَنْ صَامَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجِنَانِ كُلُّهَا، وَمَنْ صَامَ تِسْعَةَ عَشَرَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُعْطِيَ سَبْعُونَ أَلْفَ قَصْرٍ فِي الْجِنَانِ مِنْ دُرٍّ وَيَاقُوتٍ- وَمَنْ صَامَ عِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ زُوِّجَ سَبْعِينَ أَلْفَ زَوْجَةٍ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ، وَمَنْ صَامَ أَحَداً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ وَجَبَتْ لَهُ الْمَلَائِكَةُ وَمَسَحَتْهُ بِأَجْنِحَتِهَا، وَمَنْ صَامَ اثْنَيْنِ وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ كُسِيَ سَبْعِينَ أَلْفَ حُلَّةٍ مِنْ سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ- وَمَنْ صَامَ ثَلَاثَةً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُتِيَ بِدَابَّةٍ مِنْ نُورٍ عِنْدَ خُرُوجِهِ مِنْ قَبْرِهِ فَيَرْكَبُهَا طَيَّاراً إِلَى الْجَنَّةِ، وَمَنْ صَامَ أَرْبَعَةً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ شُفِّعَ فِي سَبْعِينَ أَلْفاً مِنْ أَهْلِ التَّوْحِيدِ، وَمَنْ صَامَ خَمْسَةً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أُعْطِيَ بَرَاءَةً مِنَ النِّفَاقِ- وَمَنْ صَامَ سِتَّةً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ، وَمَنْ صَامَ سَبْعَةً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ، وَمَنْ صَامَ ثَمَانِيَةً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ تَهَلَّلَ وَجْهُهُ، وَمَنْ صَامَ تِسْعَةً وَعِشْرِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ نَالَ رِضْوَانَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ الْأَكْبَرَ، وَمَنْ صَامَ ثَلَاثِينَ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ نَادَاهُ جَبْرَئِيلُ× مِنْ قُدَّامِ الْعَرْشِ يَا هَذَا اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ عَمَلًا جَدِيداً قَدْ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَى وَمَا تَقَدَّمَ مِنْ ذُنُوبِكَ، وَالْجَلِيلُ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ: لَوْ كَانَ ذُنُوبُكَ عَدَدَ نُجُومِ السَّمَاءِ، وَقَطْرِ الْأَمْطَارِ، وَوَرَقِ الْأَشْجَارِ، وَعَدَدَ الرَّمْلِ وَالثَّرَى، وَأَيَّامِ الدُّنْيَا لَغَفَرْتُهَا لَكَ- وَما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ بَعْدَ صِيَامِكَ شَهْرَ شَعْبَانَ، قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: هَذَا لِشَهْرِ شَعْبَانَ.»[2] .
ابن عباس میگوید: پيامبر اكرم’، هنگامیکه اصحابش نزد او از فضيلت شعبان سخن میگفتند، فرمود: ماه شعبان، ماه شریفی است و آن ماه من است و حاملين عرش آن را بزرگ میدارند و قدرش را ميشناسند و آن ماهى است كه رزق مؤمنين براى ماه مبارک رمضان افزون مىشود و بهشت در آن ماه زینت مىشود و نامش شعبان شد بهجهت آنكه روزىهاى مؤمنين در آن ماه تقسيمبندى مىشود بهجهت ماه رمضان و آن ماهى است كه به اعمال نيكوى شخص هفتاد برابر پاداش داده مىشود و كارهاى زشتش آمرزیده مىشود و مورد مؤاخذه واقع نمیگردد؛ و عمل نيك پذیرفته میگردد و پروردگار با عظمت به بندگان نيك خود مباهات مینماید و از عرش عظمت و قدرت خود به روزهداران و عبادتكنندگان نظر رحمت ميافكند و بهسبب ایشان به حاملين عرش خود مباهات مینماید، در اين هنگام حضرت علىّ بن ابیطالب‘ بپا ایستاد و عرض كرد پدر و مادرم فدای تو باد اى رسول خدا، فضائل ماه شعبان را بيشتر بیان كنيد تا ميل به روزه گرفتن و جدیت ما در عبادت در آن افزون گردد و براى خداوند جلیل شبزندهداری كنيم.
رسول خدا’ فرمود: هر كس روز اوّل اين ماه را روزه بگيرد، خداوند متعال هفتاد حسنه به او عطا خواهد كرد و حسنه عبارت از عبادت يك سال تمام است و هر كس دو روز از ماه شعبان را روزه بگيرد گناه تباهكننده او را زایل میسازد و هر كس سه روز را از ماه شعبان روزه بگيرد هفتاد درجه از یاقوت و درّ در بهشت از براى او بالا برده خواهد شد و هر شخصی چهار روز آن را روزه بگيرد، روزى او وسیع خواهد شد و هر كس پنج روز آن را روزه بگيرد خداوند محبت او را در دلها بیفکند؛ و هر كس شش روز آن را روزه بگيرد هفتاد نوع از بلا از وى دورى گزیند و هر كس هفت روز را از آن روزه بگيرد از شر شیطان و لشكريانش و وساوس و اشاراتش (كه بندگان را گمراه میکند) محفوظ ماند؛ و هر كس هشت روز از ماه شعبان را روزه بگيرد، از دنيا بيرون نرود مگر آنكه از آب حوضهای بهشت مینوشد؛ و هر كس نه روز آن را روزه بدارد دو ملك نكير و منكر هنگام سؤال و جواب با وى مهربان باشند؛ و هر كس ده روز را روزه بدارد قبر او ده ذراع در ده ذراع فراخ شود (يعنى از فشار ایمن باشد)؛ و هر كس یازده روز از شعبان را روزه بدارد یازده مناره (يعنى نورافکن) بر فراز قبر او نصب كنند.
و هر كس دوازده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد در هر روز هفتاد هزار فرشته در قبرش او را زیارت كنند تا روز قيامت كه در صور بدمند؛ و هر كس سیزده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد ملائکه هفتآسمان براى او آمرزش مىطلبند و هر كس چهارده روز از آن را روزه بگيرد چهارپایان و درندگان حتى ماهیان دریاها ملهم شوند كه براى او طلب مغفرت كنند.
و هر كس پانزده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد پروردگار عزیز او را ندا كند كه به عزتم سوگند تو را به آتش نسوزانم؛ و هر كس شانزده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد هفتاد درياى آتش بر وى خاموش شود؛ و هر كس هفده روز از آن ماه را روزه بگيرد تمام درهاى جهنم بهروی او بسته شود.
و هر كس هجده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد همه درهاى بهشت بر روى او گشوده شود؛ و هر كس نوزده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد هفتاد هزار کاخ ساختهشده از درّ و یاقوت به او داده شود.
و هر كس بیست روز از ماه شعبان را روزه بگيرد هفتاد هزار از حوریان بهشتى بدو تزويج كنند؛ و هر كس بیستویک روز از ماه شعبان را روزه بگيرد فرشتگان حقّ بدو خوشامد و مرحبا گویند و پروبال خويش بر سر و روى او بسایند.
و هر كس بیستودو روز از ماه شعبان را روزه بگيرد هفتاد هزار جامه بهشتى از سندس و استبرق بر او بپوشانند.
و هر كس بیستوسه روز از ماه شعبان را روزه بگيرد هنگامیکه سر از قبر برآورد مركبى از نور براى او بياورند و او بر آن سوار شود و بهسوی بهشت پرواز كند.
و هر كس بیستوچهار روز از ماه شعبان را روزه بگيرد شفاعتش درباره هفتاد- هزار نفر از یکتاپرستان پذیرفته شود؛ و هر كس بیستوپنج روز از ماه شعبان را روزه بگيرد برات بيزارى از نفاق را بدو عطا كنند؛ و هر كس بیستوشش روز از ماه شعبان را روزه بگيرد خداوند جواز عبور از صراط را براى او صادر كند؛ و هر كس بیستوهفت روز از اين ماه را روزه بگيرد خداوند برات نجات او را از آتش دوزخ بنويسد.
و هر كس بیستوهشت روز از ماه شعبان را روزه بگيرد چهرهاش نورانى و علامات سرور در او ظاهر شود؛ و هر كس بیستونه روز از ماه شعبان را روزه بگيرد
به مقام رضوان اكبر خدا كه خوشنودى تمام اوست نائل گردد؛ و هر كس تمام سى روز ماه شعبان را روزه بگيرد جبرئیل× از پيشگاه عرش او را ندا كند اى فلان عمل خويش از سر گير و كار خود نوساز كه آنچه گناه از تو گذشته يعنى گناهان سابقت همه آمرزیده شد، خداوند جلیل تو را مىفرمايد اگر گناهان تو به شماره ستارگان آسمان و قطرات باران و برگ درختان و عدد ريگ و شن بيابان و روزهاى دنيا بود همه را آمرزيدم و اينكار بر خداوند گران نباشند پس از روزههاى تو در ماه شعبان. ابن عباس گويد اين ثواب روزه ماه شعبان است.
شرح روایت
1. اصحاب پیغمبر دربارهی فضیلتهای شعبان مذاکره میکردند؛ هرکسی چیزی میگفت؛ پیامبر| از باب اینکه وظیفهی هدایت و راهنمایی امت را بر عهده دارد، اگر ببیند که بحث چندین نفر به انحراف کشیده میشود، باید از این انحراف جلوگیری کند و به مسیر درستش برگرداند.
2. پیامبر| فرمود: شعبان ماه باشرافتی است. خدای عزّوجلّ شعبان را شرافت داده است. زمان دارای شرافتی است. خود این زمان شرافت دارد و خدا این شرافت را به این ماه بخشیده است؛ همانگونه که خداوند در سوره حمد شفا قرار داده است؛ اما اکنون این شفا، اثر سوره حمد است؛ ازاینرو از خاصیتهای سوره حمد به شمار میآید؛ نه از فضیلتهای آن.
پیامبر| در روایت فرمود: خود این ماه و این زمان شرافت دارد؛ یعنی شرافت ذاتی دارد که این شرافت ذاتی را خدا به این ماه داده است.
3. پیغمبر| فرمود: «وَهُوَ شَهْرِي»؛ یعنی این ماه شرافت غیری نیز دارد، زیرا ماه پیامبر است؛ یعنی هم در خود ماه شعبان برکتی گذاشتهاند و هم ازاینجهت که این ماه منسوب به پیامبر است شرافت دارد. خداوند در ماه شعبان، هم شرافت ذاتی و هم شرافت غیری قرار داده است که شرافت غیری آن منسوب به پیامبر است.
4. سپس فرمود: «وَحَمَلَةُ الْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ»؛ حملة العرش که عدّهای از ملائک هستند، ماه شعبان را تعظیم میکنند.
5. «وَتَعْرِفُ حَقَّه»؛ و حق او را (حق معنویت، توجه به خدا، حق مناجات، حق روزه، حق صدقه، حق استغفار و ...) که از حقوق ماه شعبان است، میشناسند.
6. «وَهُوَ شَهْرٌ زَادَ اللَّهُ فِيهِ أَرْزَاقَ الْمُؤْمِنِين»؛ خداوند در این ماه چیزی را قرار داده که رزق مؤمنین را فراوان کرده است؛ و این رزق مستقیم بهدست مؤمنین نمیرسد، بلکه بهدست آوردن آن، نیازمند تلاش و دعا میباشد. «الرِّزْقُ مَقْسُومٌ»[3] ؛ روزی تقسیم شده است؛
سؤال: حال که اینچنین است و رزق و روزی تقسیم شده؛ پس من در خانه بنشینم و منتظر روزی باشم؟
میگوییم: اینگونه نیست، بلکه فرمودهاند: «اطْلُبُوا الرِّزْقَ فَإِنَّهُ مَضْمُونٌ لِطَالِبِه»[4] ؛ روزی تضمینشده، برای کسیکه در پی آن باشد.
پیامبر| در روایتی میفرمایند: خدا روزی را فراوان کرده است؛ اما این فراوانی هنگامی بهدست مؤمنین میرسد که آنها افزون بر تلاش، دعا نیز بکنند.
پس در این زمانه و با توجه به مشکلات اقتصادی و تحریمهایی که فراوان نیز هست؛ میطلبد که مردم را در این ماه (ماه شعبان) به خواندن دعای زیادی رزق تشویق کنیم[5] . خدای عزّوجلّ در ماه شعبان، رزق مردم را افزون کرده؛ البته بهشرط اینکه برای بهدست آوردن آن تلاش کنند.
یکی از راههای بهدست آوردن این رزق، دعا است؛ ازاینرو مردم را دعوت کنیم به اینکه در محافل و مجالس برای رسیدن مردم به رزقی که خدا قرار داده و نیز برای توسعه رزق مؤمنین دعا کنند؛ یعنی خدا برکتش را در نزول باران قرار داده است؛ اما این نزول باران به خواستن ماست؛ لذا باید نزول باران را از خداوند طلب کنیم تا خدا آنچه قرار داده بهدست ما برسد.
7. «وَهُوَ شَهْرُ الْعَمَل»؛ این ماه، ماه تنبلی نیست؛ البته مقصود از عمل، بیشتر عمل معنوی است؛ اما منافاتی با عمل مادی نیز ندارد.
8. «وَتُزَيَّنُ فِيهِ الْجِنَانُ»؛ بهشت خدا را در ماه شعبان تزیین میکنند. اگر مهمانی نداشته باشیم بیجهت خانه را تزیین نمیکنیم. هنگامیکه مردم برای نیمه شعبان میخواهند به مسجد بروند، آنجا را تزیین میکنند؛ هنگام باز شدن مدارس، آنجا را تزیین میکنند؛ زیرا ورودی در آن زمان بیشتر است و مهمانهای ویژهای دارند. انسان نیز به هنگام داشتن میهمان ویژه، خانهاش را تزیین میکند؛ بنابراین با توجه به کلام پیامبر| دانسته میشود که در ماه شعبان، ورودی انسانها به بهشت بیشتر میشود؛ علاوهبراین، مهمانهای بیشتری دارد؛ آنهایی که با روزه، استغفار و ... در ماه شعبان بهشتی میشود.
9. «فِيهِ تُضَاعَفُ الْحَسَنَةُ سَبْعِينَ وَالسَّيِّئَةُ مَحْطُوطَةٌ وَالذَّنْبُ مَغْفُورٌ وَالْحَسَنَةُ مَقْبُولَةٌ»؛ این ماه، ماه پاداشهای فراوان است و عمل انسان چندین برابر میشود.
نکتهی دوم: پیرامون اعیاد شعبانیه
روز سوم شعبان، سالروز ولادت اباعبدالله الحسین× است. ایشان از برکات ویژهای برخوردار است، بهگونهای که وجود ایشان برای همهی عالم (دنیا و آخرت) با برکت است.
امروز روز پاسدار نیز هست، پاسدارها امیدهای انقلاب بوده و هستند. کسانیکه به خلاف برخیها، برای انقلاب هزینه کردند؛ نیروهای تربیتیافتهی درون انقلاب بوده و هستند؛ یعنی فرزندان انقلاب و پرورشیافتگان این انقلاب هستند.
فردا نیز روز جانباز است. جانبازان، شهدای زنده و ایثارگران حقیقی جامعه هستند. جانبازانی که به جبهه رفته و قطعهای از بدنشان را در آن سرزمین جاگذاشته و برگشتهاند. برخی از آنها نزدیک به 40 سال، فقط توانایی حرکت دادن گردن خود را دارند؛ روی ویلچر مینشینند و ویلچر نقش پای آنها را دارد. تنگی نفس بهجای مانده از آثار شیمیایی را تحمل میکنند. جانبازان کسانی هستند که بخشی از بدنشان، پیش از آنها به بهشت رفته و حتماً در آنجا به هم ملحق خواهند شد. آنها مصادیق بردباری، صبر و شکر هستند؛ یعنی آنها مصداق شکر در سختی و آسانی هستند.
باید از خانوادههای جانبازان نیز تقدیر شود، زیرا آنها در کنار جانبازان ـ بهویژه جانبازان قطع نخاعی و اعصاب و روان ـ مصداق صبر هستند.
پیرامون امام حسین×
برکات وجودی ابیعبدالله×
دربارهی امام حسین× سخن فراوان است؛ اما در این مبحث به ذکر دو روایت بسنده میکنیم.
روایت اول
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ ثَابِتٍ الدَّوَالِيبِيُّ بِمَدِينَةِ السَّلَامِ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْفَضْلِ النَّحْوِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الصَّمَدِ الْكُوفِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَاصِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيه الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ^ قَالَ: «دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ’ وَعِنْدَهُ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ’ مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَا زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَقَالَ لَهُ أُبَيٌّ وَكَيْفَ يَكُونُ يَا رَسُولَ اللَّهِ زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَحَدٌ غَيْرُكَ فَقَالَ لَهُ يَا أُبَيُّ وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ فِي السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِي الْأَرْضِ فَإِنَّهُ مَكْتُوبٌ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَسَفِينَةُ نَجَاةٍ وَإِمَامٌ غَيْرُ وَهْنٍ وَعِزٌّ وَفَخْرٌ وَبَحْرُ عِلْمٍ وَذُخْرٌ...»[6] .
علی بن عاصم از امام جواد× و آن حضرت نيز بهواسطهی پدران بزرگوار خود از امام حسين^ چنين نقل كردند كه حضرت فرمود: روزى به خدمت جدّم رسول خدا’ رسيدم، ابی بن كعب نيز در آنجا بود. جدم رسول خدا’ رو به من کردند و فرمودند: خوشآمدی اى اباعبدالله! اى زینتبخش آسمانها و زمينها.
ابی پرسيد: چگونه ممكن است كسى غير از شما زینتبخش آسمانها و زمينها باشد؟
حضرت فرمودند: قسم به خدایى كه بهحق مرا پيامبر فرموده است، [مقام] حسين بن علىّ در آسمان بالاتر از [مقام] او در زمين است و در طرف راست عرش الهى دربارهی وی چنين نوشته شده است: چراغ هدايت و كشتى نجات، امام استوار، مایهی عزت و افتخار و [درياى] علم و گنجينه است... .
شرح روایت
1. پیامبر| این اوصاف را در کودکی امام حسین× بیان کردند.
2. برخی در ترجمهی این روایت میگویند: پیامبر| استثنائا امام حسین× را از باب اعجاز، کنیه «اباعبدالله» دادهاند؛ اما در عرب اینگونه کنیه دادن برای فرزند متداول بوده و هست و برخی از آنها به هنگام تولد فرزند برای او کنیه میگذارند، حتی کنیهاش را به نام پدرش میگذارند. این درس است که انسان باید از ابتدای تولد فرزندش او را با اسم بزرگ و کامل که نشانهی احترام است، صدا بزند.
3. پیامبر| خودش اشرف مخلوقات و عصارهی همهی انبیاء است؛ اما ابیعبدالله را زینت آسمانها و زمینها خطاب میکند؛ البته این زینت، زینت فرشتگان (اهل سکان) و اهل زمین را در برمیگیرد؛ سکان زمین و آسمان، انبیا و اولیا الهی نیز هستند؛ اما امام حسین × زینت انبیا و اولیا و همهچیز است.
4. شعار، «إِنَّ الْحُسين مِصباحُ الْهُدی وَسَفينَةُ الْنِّجاة»، در روایت با «الف و لام» وارد نشده است؛ نخستین بار ابن نما حلی در «مثیر الأحزان»[7] با «الف و لام» آورده است و دیگرانی همچون «علامه سید هاشم بحرانی»[8] و «طریحی»[9] نیز در آثار خود بیان کردهاند.
البته با «الف و لام» و یا بدون «الف و لام»، تأثیری در محتوا نخواهد داشت.
روایت دوم
برکت ولادت ابیعبدالله×
ولادت ایشان نیز با برکت بود؛ آن چنانکه در روایت میخوانیم:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: حَدَّثَنِي عَمِّي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي الْقَاسِمِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ قَالَ: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْقُرَشِيُّ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو الرَّبِيعِ الزَّهْرَانِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا جَرِيرٌ، عَنْ لَيْثِ بْنِ أَبِي سُلَيْمٍ، عَنْ مُجَاهِدٍ قَالَ: قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ’ يَقُولُ: «إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَلَكاً يُقَالُ لَهُ دَرْدَائِيلُ كَانَ لَهُ سِتَّةَ عَشَرَ أَلْفَ جَنَاحٍ مَا بَيْنَ الْجَنَاحِ إِلَى الْجَنَاحِ هَوَاءٌ وَالْهَوَاءُ كَمَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، فَجَعَلَ يَوْماً يَقُولُ فِي نَفْسِهِ أَفَوْقَ رَبِّنَا جَلَّ جَلَالُهُ شَيْءٌ فَعَلِمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَا قَالَ فَزَادَهُ أَجْنِحَةً مِثْلَهَا فَصَارَ لَهُ اثْنَانِ وَثَلَاثُونَ أَلْفَ جَنَاحٍ ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَيْهِ أَنْ طِرْ فَطَارَ مِقْدَارَ خَمْسِينَ عَاماً فَلَمْ يَنَلْ رَأْسَ قَائِمَةٍ مِنْ قُوَّامِ الْعَرْشِ فَلَمَّا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِتْعَابَهُ أَوْحَى إِلَيْهِ أَيُّهَا الْمَلَكُ عُدْ إِلَى مَكَانِكَ فَأَنَا عَظِيمٌ فَوْقَ كُلِّ عَظِيمٍ وَلَيْسَ فَوْقِي شَيْءٌ وَلَا أُوصَفُ بِمَكَانٍ فَسَلَبَهُ اللَّهُ أَجْنِحَتَهُ وَمَقَامَهُ مِنْ صُفُوفِ الْمَلَائِكَةِ فَلَمَّا وُلِدَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ‘ وَكَانَ مَوْلِدُهُ عَشِيَّةَ الْخَمِيسِ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَى مَالِكٍ خَازِنِ النَّارِ أَنْ أَخْمِدِ النِّيرَانَ عَلَى أَهْلِهَا لِكَرَامَةِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ وَأَوْحَى إِلَى رِضْوَانَ خَازِنِ الْجِنَانِ أَنْ زَخْرِفِ الْجِنَانَ وَطَيِّبْهَا لِكَرَامَةِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِلَى حُورِ الْعِينِ تَزَيَّنَّ وَتَزَاوَرْنَ لِكَرَامَةِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنْ قُومُوا صُفُوفاً بِالتَّسْبِيحِ وَالتَّحْمِيدِ وَالتَّمْجِيدِ وَالتَّكْبِيرِ لِكَرَامَةِ مَوْلُودٍ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِلَى جَبْرَئِيلَ× أَنِ اهْبِطْ إِلَى نَبِيِّي مُحَمَّدٍ فِي أَلْفِ قَبِيلٍ وَالْقَبِيلُ أَلْفُ أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ عَلَى خُيُولٍ بُلْقٍ مُسْرَجَةٍ مُلْجَمَةٍ عَلَيْهَا قِبَابُ الدُّرِّ وَالْيَاقُوتِ وَمَعَهُمْ مَلَائِكَةٌ يُقَالُ لَهُمُ الرُّوحَانِيُّونَ بِأَيْدِيهِمْ أَطْبَاقٌ مِنْ نُورٍ أَنْ هَنِّئُوا مُحَمَّداً بِمَوْلُودٍ وَأَخْبِرْهُ يَا جَبْرَئِيلُ أَنِّي قَدْ سَمَّيْتُهُ الْحُسَيْنَ وَهَنِّئْهُ وَعَزِّهِ وَقُلْ لَهُ يَا مُحَمَّدُ يَقْتُلُهُ شِرَارُ أُمَّتِكَ عَلَى شِرَارِ الدَّوَابِّ فَوَيْلٌ لِلْقَاتِلِ وَوَيْلٌ لِلسَّائِقِ وَوَيْلٌ لِلْقَائِدِ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ أَنَا مِنْهُ بَرِيءٌ وَهُوَ مِنِّي بَرِيءٌ لِأَنَّهُ لَا يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَحَدٌ إِلَّا وَقَاتِلُ الْحُسَيْنِ× أَعْظَمُ جُرْماً مِنْهُ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ يَدْخُلُ النَّارَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ وَالنَّارُ أَشْوَقُ إِلَى قَاتِلِ الْحُسَيْنِ مِمَّنْ أَطَاعَ اللَّهَ إِلَى الْجَنَّةِ قَالَ فَبَيْنَا جَبْرَئِيلُ× يَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ إِذْ مَرَّ بِدَرْدَائِيلَ فَقَالَ لَهُ دَرْدَائِيلُ يَا جَبْرَئِيلُ مَا هَذِهِ اللَّيْلَةُ فِي السَّمَاءِ هَلْ قَامَتِ الْقِيَامَةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا قَالَ لَا وَلَكِنْ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ مَوْلُودٌ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَقَدْ بَعَثَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَيْهِ لِأُهَنِّئَهُ بِمَوْلُودِهِ فَقَالَ الْمَلَكُ يَا جَبْرَئِيلُ بِالَّذِي خَلَقَكَ وَخَلَقَنِي إِذَا هَبَطْتَ إِلَى مُحَمَّدٍ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ وَقُلْ لَهُ بِحَقِّ هَذَا الْمَوْلُودِ عَلَيْكَ إِلَّا مَا سَأَلْتَ رَبَّكَ أَنْ يَرْضَى عَنِّي فَيَرُدَّ عَلَيَّ أَجْنِحَتِي وَمَقَامِي مِنْ صُفُوفِ الْمَلَائِكَةِ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ× عَلَى النَّبِيِّ’ فَهَنَّأَهُ كَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَعَزَّاهُ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ’ تَقْتُلُهُ أُمَّتِي فَقَالَ لَهُ نَعَمْ يَا مُحَمَّدُ فَقَالَ النَّبِيُّ’ مَا هَؤُلَاءِ بِأُمَّتِي أَنَا بَرِيءٌ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بَرِيءٌ مِنْهُمْ قَالَ جَبْرَئِيلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِنْهُم...»[10] .
از ابن عباس روایت است كه میگوید: از رسول خدا’ شنيدم كه فرمود: خداى تعالى را فرشتهاى است كه دردائيل نام دارد و او را شانزده هزار بال است و مابین هر دو بالش هوائى است كه آن هوا بهاندازه آسمان تا زمين است؛ يك روز با خود مىگفت: آيا برتر از پروردگار ما جلجلاله چيزى هست؟ خداى تعالى گفتار او را دانست و بالهاى او را دو برابر كرد و او داراى سیودو هزار بال گرديد، سپس خداى تعالى به او وحى كرد كه پرواز كن و او بهاندازه پنجاه سال پرواز كرد و به سر يكى از ستونهاى عرش هم نرسيد و چون خداى تعالى دانست كه او خسته شده، به وی وحى كرد كه اى فرشته! به جايگاه خود بازگرد كه من عظيم و برتر از هر عظيمى هستم و برتر از من چيزى نيست و مكانى ندارم و خداوند بالهای او را گرفت و مقامش را در ميان صفوف ملائکه زايل ساخت.
و چون حسين بن علی× در غروب پنجشنبه و شب جمعه به دنیا آمد،
خداى متعال به مالك كه همان خازن دوزخ باشد وحى فرمود: بهواسطهی كرامت مولودى كه براى محمد| زاده شده، آتش را بر اهلش خاموش سازد. «أَخْمِدِ النِّيرَان»؛ یعنی خاموشی آتش، ابدی نیست؛ بلکه به کرامت ولادت امام حسین× بوده است.
و به رضوان كه همان خازن بهشت باشد وحى فرمود: بهواسطهی كرامت مولودى كه براى محمد| در دنيا زاده شده، بهشت را آذين بندد و معطّر سازد.
و به حورالعین وحى فرمود: بهواسطهی كرامت مولودى كه در دنيا براى محمد| زاده شده، خود را آرايش كنند و به ديدار یکدگر بروند.
و به ملائکه فرمان داد تا بهخاطر مولودى كه براى محمد| در سراى دنيا زاده شده، بهصف بایستند و خداوند را تسبيح و تحميد و تمجيد و تکبیر گویند.
و به جبرئیل× وحى فرمود: بههمراه هزار فوج- كه هر فوج یکمیلیون فرشته است- بر اسبهاى ابلق كه بر آنها زين و لگام و آراسته به قباب درّ و یاقوت باشند و بههمراهى ملائكهاى كه به آنها روحانیون مىگويند و در دستانشان طبقهاى نور است، بر پيامبر اكرم محمد| فرود آيند و قدم نورسيده را به وی تهنیت بگویند.
و به وی خبر داد كه اى جبرئیل! من نام او را حسين نهادم، او را تهنیت و تعزيت گوى و به او بگو: اى محمد! او را شرار امّت تو كه بر بدترين جنبندگان سوارند خواهند كشت، واى بر آن قاتل و واى بر سوقدهنده و رهبر کشنده حسين، من از او بیزارم و او نيز از من بیزار است، زيرا در روز قيامت هیچکس گنهکارتر از او نيست، در روز قيامت قاتل حسين بههمراه مشركان به آتش درآیند و اشتياق آتش به کشندهی حسين بيشتر از اشتياق مطيع خداوند به بهشت است.
فرمود: در اين ميان كه جبرئیل از آسمان به زمين فرود آمد، گذرش به دردائيل افتاد؛ دردائيل به جبرئیل گفت: اى جبرئیل! اين چه شبى در آسمان است، آيا بر اهل دنيا قيامت واقعشده است؟ گفت: خير و لكن براى محمد| در دنيا مولودى زاده شده است و خداى تعالى مرا فرستاده تا بدين سبب به او تهنیتگویم. فرشته (دردائيل) گفت: اى جبرئیل! تو را به خدايى كه ما را آفرید، سوگند مىدهم! هنگامیکه بر محمد| فرود آمدی، سلام مرا به وی برسان و به ایشان بگو، به حقّ اين مولود! از پروردگارت بخواهد كه از من خشنود گردد و بالها و مقام مرا در ميان ملائکه به من بازگرداند. جبرئیل× بر پيامبر’ فرود آمد و همانگونه كه خداى تعالى فرموده بود، به وی تهنیت و تعزيت گفت. پيامبر’ فرمود: آيا امّت من او را خواهد كشت؟ گفت: آری اى محمد! پيامبر’ فرمود: آنها از امّت من نیستند و من از آنها بیزارم و خداى تعالى نیز از آنها بیزار است، جبرئیل گفت: اى محمد! من هم از ایشان بیزارم.