استاد سيد ابوالفضل طباطبایی

درس فقه

1400/11/24

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/امکانیات المسجد /استکمال فهرس الامكانيات (مورد نهم و دهم)

 

بحث در باب دوم با عنوان امکانیات المسجد بود؛ فهرستی از ظرفیت‌های مسجد را برشمردیم که در آینده هرکدام را به‌طور تفصیلی مورد بحث‌وبررسی قرار خواهیم داد.

نخستین ظرفیتی که از امکانیات مسجد نام بردیم، مسأله ی تعلیم بود؛ تاکنون هشت محور از آن را مبنی بر این‌که مسجد توانایی کمک به بخش آموزش جامعه دارد بیان کردیم، به‌ویژه این نقش‌آفرینی برای مسجدی است که می‌خواهد تمدن ساز و در طراز انقلاب اسلامی قرار بگیرد.

محور نهم آموزش: آموزش‌های خانواده یا خانوادگی

خانواده یکی از ابعادی است که اسلام بدان توجه و توصیه‌ی فراوانی کرده است.

در حدیث نبوی که امام باقر× آن را نقل می‌فرمایند، این‌گونه آمده است که پیامبر| فرمودند:

«مَا بُنِيَ بِنَاءٌ فِي الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنَ التَّزْوِيجِ»[1] ؛ هيچ بنائى در اسلام نزد خداوند متعال محبوب‌تر از بناى‌ (خانواده) به تزويج نيست.

این روایت، اهمیت و جایگاه (خانواده) را می‌رساند.

در روایت دیگری نیز از قول امام باقر× این‌چنین آمده است که حضرت فرمود:

«مَا مِنْ شَيْ‌ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ فِي الْإِسْلَامِ بِالنِّكَاح»‌[2] ؛ در پيشگاه الهى چيزى دوست‌داشتنى‌تر از خانه‌اى نيست كه بر اساس آيين اسلام با ازدواج آباد شود.

پس مسأله ی خانواده در اسلام خیلی مهم بوده و یکی از راه‌های کمال انسان و جامعه به شمار می‌رود.

جامعه‌ی تمدنی که به‌سوی کمال حرکت می‌کند جامعه‌ای است که مسأله ی ازدواج باید در آن رونق داشته باشد و خانواده از اهمیت بالایی برخوردار باشد.

شهید مطهری& درباره‌ی اهمیت خانواده این‌چنین می‌فرماید:

«تجربه‌هاى خيلى قطعى نشان داده است كه افراد پاك مجرّد كه براى اينكه بيشتر به اصلاح نفس خودشان برسند، به اين عنوان و به اين بهانه ازدواج‌نکرده‌اند و یک‌عمر مجاهده نفس كرده‌اند، اولاً اغلبشان در آخر عمر پشيمان شده‌اند و به‌ ديگران گفته‌اند ما این‌کار را كرديم، شما نكنيد... و اين نشان مى‌دهد كه يك پختگى هست كه جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمى‌شود... اين را فقط از همین‌جا بايد به‌دست آورد و لهذا هیچ‌وقت نمى‌شود كه يك كشيش يا كاردينال به‌صورت يك انسان كامل دربیاید، اگر واقعاً در كاردينالى خودش صادق باشد... عامل تشكيل خانواده كه خود يك عامل اخلاقى است- و اين، يكى از علل تقدس ازدواج در اسلام است- عاملى است كه جانشين نمى‌پذيرد»[3] .

پس جامعه‌ی تمدن ساز نیازمند به خانواده است. مسجد نیز از ارکان تمدنی و کمال بخشی است؛ بنابراین، مسجد نمی‌تواند نسبت به مسأله ی خانواده بی‌تفاوت باشد. ازاین‌رو پسندیده است که از ظرفیت مسجد در موضوع خانواده استفاده شود.

مباحث گوناگونی می‌تواند در موضوع خانواده مطرح باشد؛ ازجمله موضوع تکثیر نسل و ازدیاد جمعیت یکی از موضوعاتی است که اسلام به آن توجه کرده و می‌توان از ظرفیت مسجد نیز در این راستا بهره برد. مسجد مرکزی است که قابلیت همگانی دارد و انحصاری در آن نیست؛ ازاین‌رو آنچه می‌تواند موردنیاز عموم جامعه باشد باید در مسجد به آن توجه شود.

فرزند آوری و فرزند داری هر دو نیاز به آموزش دارد. در روایات هم فراوان به این مسأله تأکید شده است؛ ازجمله مرحوم کلینی، روایتی را در کتاب «کافی» ذیل «بَابُ‌ فَضْلِ‌ الْوَلَد» بیان می‌کند. در روایت این‌گونه آمده است:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى، عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ أَنَّهُ قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ×: «مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ وُلْدٌ يَسْتَعِينُ بِهِمْ»[4] .

امام سجاد × می‌فرماید: از نشانه‌های سعادتمندی یک فرد این است که فرزندانی داشته باشد که از آن‌ها کمک بگیرد.

جناب کلینی در ادامه، روایت دیگری را از امام صادق× بیان می‌کند؛ در روایت نیز این‌گونه آمده است:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى، عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ× قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ’: «أَكْثِرُوا الْوَلَدَ أُكَاثِرْ بِكُمُ الْأُمَمَ غَداً»[5] .

امام صادق× به نقل از پیامبر’ فرمودند: فرزند زیاد بیاورید؛ در روز قیامت من بر امت‌های دیگر به‌سبب تعداد امتم مباهات می‌کنم.

این امر (روایت)، دست‌کم می‌تواند دلالت بر رجحان داشته باشد. پس بحث فرزند و تولید نسل ‌یکی از ابعاد خانواده است که جامعه به آن نیاز دارد. آموزش خانواده نیز ازجمله مواردی است که جامعه به آن نیاز دارد، به‌خاطر اینکه جامعه‌ای که می‌خواهد در مسیر کمال حرکت کند، نیازمند ایجاد مراکز کمال است؛ یکی از مرکز‌های رشد و کمال، خانواده است و با رشد خانواده، جامعه نیز رشد خواهد کرد و رسیدن به این کمال نیازمند آموزش است؛ یکی از پایگاه‌های این مهم (آموزش خانواده)، مسجد است.

ارث خداوند از انسان

رسول خدا | در روایتی دراین‌باره می‌فرماید:

«مَرَّ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ× بِقَبْرٍ يُعَذَّبُ صَاحِبُهُ، ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ، فَإِذَا هُوَ لَا يُعَذَّبُ، فَقَالَ: يَا رَبِّ! مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْر عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ يُعَذَّبُ، وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ؟ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ: أَنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ آوَى يَتِيماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ؛ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: مِيرَاثُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ يَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِهِ»[6] .

روزی حضرت عیسی× از کنار قبری گذشت و صاحب قبر عذاب می‌شد؛ اما سال بعد که ازآنجا گذشت عذاب نمی‌شد. خطاب کرد خدایا! سال اول عذاب می‌شد و امسال عذاب نمی‌شود؟ خداوند وحی کرد به او فرزند صالحی عطاشده است و راهی را آباد کرده است و یتیمی را پناه داده است به‌خاطر کار فرزندش او را بخشیدم. سپس رسول خدا| فرمود: ارث خدا از بنده مؤمنش فرزندی است که خدا را پس از او عبادت می‌کند.

یعنی خدا از انسان ارث می‌برد و ارث خدا از انسان فرزندی است که انسان پس از خودش به‌جای می‌گذارد تا خدا را عبادت کند.

محور دهم آموزش: آموزش‌های اقتصادی

آموزش‌های اقتصادی غیر از آموزش‌های شغلی است. آموزش‌های اقتصادی آن دسته از آموزش‌هایی است که اقتصاد جامعه را پویا می کند؛ به تعبیری، به‌کارگیری سرمایه‌ها در جامعه را آموزش می‌دهد.

اسلام در این مورد نظراتی دارد و می‌توان از ظرفیت مسجد برای این‌ها استفاده کرد.

سؤال: سبک اقتصادی یک جامعه چیست؟

جواب: سبک اقتصادی زندگی بحث مفصلی است.

گاهی گمان می‌شود که سبک زندگی اقتصادی تنها مصرف کردن درست و پرهیز از اسراف است؛ البته که این‌چنین نیست، بلکه سبک اقتصادی زندگی از تولید تا مصرف آن برنامه دارد. بحث مفصلی است.

سرمایه خوب، سرمایه‌ای که ماندگاری داشته باشد یا سرمایه‌ای که در جریان قرار بگیرد.

سؤال: سرمایه داشتن بد است یا خوب است؟

جواب: در روایت درباره‌ی مال و سرمایه داشتن این‌گونه آمده است: «الْمَالِ‌ خَيْرٌ»[7] ؛ مال خیر است؛ سرمایه چیز بدی نیست؛ اما مهم به‌کارگیری آن است که در چه موردی استفاده و به‌کار گرفته شود.

امیرمؤمنان× نخلستان درست می‌کرد و قنات و چاه آب حفر می‌کرد؛ اما پس از حفر بلافاصله می‌فرمود: قلم و کاغذ بیاورید تا آن را برای فقرای جامعه وقف نمایم[8] .

اسلام به موضوعات اقتصادی نظر دارد؛ بنابراین یکی از مکان‌هایی که می‌توان این موضوعات را در آن‌جا مطرح کرد، همان امکانیات مسجد است. ازجمله امکانیات مسجد این است که از مسجد برای تعلیم جامعه در امور اقتصادی استفاده بشود؛ و این تعلیم هم احکام اقتصادی و هم موضوعات اقتصادی را در برمی‌گیرد. داشتن اقتصاد درست، ضرورت آگاهی داشتن بر احکام اقتصادی را می‌طلبد و مسجد مکان بیان آن احکام است.

پس یکی از ظرفیت‌های مسجد، تعلیم احکام اقتصادی است. امروزه بازار از احکام خود (احکام بازار) دور شده است، چون بازار از مسجد دور شده است. اگر همه‌ی بازاریان اهل مسجد بودند و از ظرفیت مسجد برای تعلیم احکام اقتصادی بهره می‌بردند وضعیت بازار این‌گونه نبود.

روایات درباره‌ی اقتصاد

روایت اول:

الْحَسَنُ بْنُ ظَرِيفٍ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عُلْوَانَ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ×، عَنْ أَبِيهِ قَالَ: كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ× يَقُولُ: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ»[9] ؛ امام صادق× به نقل از پدر بزرگوارشان× و ایشان از امیرمؤمنان× می‌فرماید: کسی‌که با وجود داشتن آب‌وخاک (زمین) نيازمند (فقیر) باشد، خداوند او را [از رحمت خود] دور می‌گرداند.

کسی‌که با داشتن این مؤلفه‌ها نتواند چرخ اقتصاد خود و جامعه را بچرخاند، از رحمت خدا دور است؛ و مسجد یکی از مکان‌هایی است که این نظر (تکاپو برای اقتصاد درست) در آن تعلیم داده می‌شود.

روایت دوم:

مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى، عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ رَجُلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ× قَالَ، قَالَ: «الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ: التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ، وَالصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ، وَتَقْدِيرُ الْمَعِيشَةِ»[10] .

امام باقر× فرمود: كمال انسان و نهايت كمالش در سه چیز است: 1- دانشمند شدن در دين؛ 2- صبر در بلا؛ 3- اقتصاد در زندگى.

با نگاه اقتصادی به این روایت، اقتصاد یکی از مؤلفه‌های رشد جامعه است و اگر اقتصاد، مسجدی باشد؛ رشد جامعه نیز مسجدی خواهد بود. مسجد تمدن ساز بوده و در رشد جامعه مؤثر خواهد بود.

مقصود از «تَقْدِيرُ الْمَعِيشَة» در روایت، اقتصاد است؛ درست است که این حدیث اخلاقی است؛ اما می‌توان با منظر اقتصادی نیز به آن نگاه کرد.

روایت سوم:

سبک آموزش‌ها و تبلیغ‌های باید تغییر یابد.

در مسجد تنها احکام و اخلاق گفته می‌شود، این‌ها خوب است؛ اما باید توسعه پیدا کند، پیامبر گرامی اسلام’ برای دنیا و معیشت خود هم دعا می‌فرمایند.

روایت این‌گونه دارد:

«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ’ إِذَا صَلَّى الصُّبْحَ رَفَعَ صَوْتَهُ حَتَّى يُسْمِعَ أَصْحَابَهُ»؛

پیامبر’ هنگامی‌که نماز صبح را می‌خواند (از فحوای روایت استفاده می‌شود که در مسجد بوده است)؛ صدای خود را بلند می‌کرد تا به گوش اصحابش برساند یا بشنوند.

حضرت چند دعا می‌کرد:

يَقُولُ: اللَّهُمَّ! أَصْلِحْ لِي دِينِيَ الَّذِي جَعَلْتَهُ لِي عِصْمَةً ثلَاثَ مَرَّاتٍ،

می‌فرمود: خدایا! دین مرا کامل کن، آن دینی که مایه‌ی صیانت من است.

اللَّهُمَّ! أَصْلِحْ لِي دُنْيَايَ الَّتِي جَعَلْتَ فِيهَا مَعَاشِي. ثَلَاثَ مَرَّاتٍ

سه مرتبه می‌فرمود: خدایا! دنیای مرا اصلاح کن که معیشت من در آن است.

(من باید در دنیا، لقمه‌ی نان کسب کنم؛ یعنی اگر لقمه‌ی نان کسب نکنم، نمی‌توانم خدا را عبادت کنم.)

اللَّهُمَّ! أَصْلِحْ لِي آخِرَتِيَ الَّتِي جَعَلْتَ إِلَيْهَا مَرْجِعِي. ثَلَاثَ مَرَّاتٍ،

سه مرتبه می‌فرمود: خدایا! آخرت مرا اصلاح کن، چراکه برگشت من به آنجاست.

اللَّهُمَّ! إِنِّي أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَأَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ نَقِمَتِكَ. ثَلَاثَ مَرَّاتٍ،

سه مرتبه می‌فرمود: خدایا! به تو پناه می‌برم از سخط و غضب و ناراحتی‌ات، و از انتقامت به عفوت پناه می‌برم.

اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ، لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَ لَا مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَ لَا يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَد»[11] .

خداوندا! همانا من از تو به تو پناه مى‌برم. هيچ مانعى در برابر بخشش تو نيست، و هيچ عطاکننده‌ای براى آنچه تو بازدارى وجود ندارد، و تلاش هيچ تلاش كننده‌اى [بدون لطف تو] سودى نمى‌بخشد.

یعنی هنگامی‌که پیامبر’ در مسجد می‌نشست، به مردم آموزش می‌داد که به فکر دین، دنیا و آخرت خود باشند.

معیشت، نتیجه اقتصاد است و اگر اقتصاد آموخته باشد، توانایی درست کردن معیشت خود را دارد.

روایت چهارم:

در روایت دیگری نیز اصبغ بن نباته از امیرمؤمنان× این‌گونه نقل می کند که حضرت بالای منبر (یعنی در مسجد) فرمودند:

«يَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ! الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ، الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ، الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر»[12] .

سه مرتبه فرمود: ای تاجران! ابتدا آموختن فقه سپس تجارت، ابتدا آموختن فقه سپس تجارت، ابتدا آموختن فقه سپس تجارت.

خلاصه این‌که محورهای گوناگون آموزشی داریم که می‌توانیم برای انجام آن از ظرفیت‌های مسجد استفاده کنیم.

 

فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)

الدرس التاسع والستون (11رجب 1443)

الباب الثاني: امكانيات المسجد

فهرس الامكانيات

استكمالا لما تعرضنا له من فهرس امكانية المسجد لتعليم المجتمع في محاور متنوعة وذكرنا ثمانية محاور وبقيت أخرى.

التعليم الأسري. مثل ما يحتاج مجتمعنا اليوم لتوليد النسل.

    1. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى، عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ أَنَّهُ قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ×: «مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ وُلْدٌ يَسْتَعِينُ بِهِمْ»[13] .

    2. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى، عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ× قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ’: «أَكْثِرُوا الْوَلَدَ أُكَاثِرْ بِكُمُ الْأُمَمَ غَداً»[14] .

    3. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ شَرِيفِ بْنِ سَابِقٍ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ× قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «مَرَّ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ× بِقَبْرٍ يُعَذَّبُ صَاحِبُهُ، ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ، فَإِذَا هُوَ لَا يُعَذَّبُ، فَقَالَ: يَا رَبِّ! مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْر عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ يُعَذَّبُ، وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ؟ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ: أَنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ آوَى يَتِيماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا فَعَلَ ابْنُهُ؛ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: مِيرَاثُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ يَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِهِ؛ ثُمَّ تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ× آيَةَ زَكَرِيَّا× رَبِ‌ {فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا ‌[15] * يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا}[16] ،»[17] .

    4. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ|: «بَيتٌ لا صِبيانَ فيهِ لا بَرَكَةَ فيه»[18] .

التعليم الاقتصادي.

المقصود من التعليم الاقتصادي ما يحتاجه المجتمع من الأمور الاقتصادية من أحكام التجارة والنمط الصحيح في العمل وغيرها.

    1. الْحَسَنُ بْنُ ظَرِيفٍ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عُلْوَانَ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ×، عَنْ أَبِيهِ قَالَ: كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ× يَقُولُ: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ»[19] .

    2. مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى، عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ رَجُلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ× قَالَ، قَالَ: «الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ: التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ، وَالصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ، وَتَقْدِيرُ الْمَعِيشَةِ»[20] .

    3. إِسْحَاقُ بْنُ يَحْيَى، عَنْ أَبِي بُرْدَةَ الْأَسْلَمِيِّ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ’ إِذَا صَلَّى الصُّبْحَ رَفَعَ صَوْتَهُ حَتَّى يُسْمِعَ أَصْحَابَهُ، يَقُولُ:

اللَّهُمَّ! أَصْلِحْ لِي دِينِيَ الَّذِي جَعَلْتَهُ لِي عِصْمَةً ثلَاثَ مَرَّاتٍ.

اللَّهُمَّ! أَصْلِحْ لِي دُنْيَايَ الَّتِي جَعَلْتَ فِيهَا مَعَاشِي. ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.

اللَّهُمَّ! أَصْلِحْ لِي آخِرَتِيَ الَّتِي جَعَلْتَ إِلَيْهَا مَرْجِعِي. ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.

اللَّهُمَّ! إِنِّي أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَأَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ نَقِمَتِكَ. ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.

اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ، لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَ لَا مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَ لَا يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَد»[21] .

    4. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى، عَنْ أَبِي الْجَارُودِ، عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ× يَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ: «يَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ! الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ، الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ، الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ، وَ اللَّهِ! لَلرِّبَا فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ النَّمْلِ عَلَى الصَّفَا؛ شُوبُوا أَيْمَانَكُمْ بِالصِّدْقِ التَّاجِرُ فَاجِرٌ، وَ الْفَاجِرُ فِي النَّارِ إِلَّا مَنْ أَخَذَ الْحَقَّ وَأَعْطَى الْحَقَّ»[22] .

 


[1] من لا يحضره الفقيه‌، الشيخ الصدوق‌، ج3، ص383.
[2] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج5، ص328.
[3] مجموعه آثار ط-صدرا، مطهری، مرتضی، ج22، ص777.
[4] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص2.
[5] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص2.
[6] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص3.
[7] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج5، ص260.
[8] - ر.ک: کافی، ج7، ص49؛ بحارالانوار، ج41، ص32.
[9] قرب الإسناد - ط الحديثة، الحميري، أبو العباس، ج1، ص115.
[10] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج1، ص32.
[11] الأمالي - ط دار الثقافة، الشيخ الطوسي، ج1، ص158.
[12] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج5، ص150.
[13] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص2.
[14] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص2.
[15] سوره مریم، آيه 5.
[16] سوره مریم، آيه 6.
[17] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج6، ص3.
[18] نهج الفصاحة، پاینده، ابوالقاسم، ج1، ص374.
[19] قرب الإسناد - ط الحديثة، الحميري، أبو العباس، ج1، ص115.
[20] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج1، ص32.
[21] الأمالي - ط دار الثقافة، الشيخ الطوسي، ج1، ص158.
[22] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج5، ص150.