استاد سيد ابوالفضل طباطبایی

درس فقه

1400/11/23

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/امکانیات المسجد /فهرست امکانیات (محور ششم، هفتم و هشتم)

 

درباره‌ی امکانیات و ظرفیت‌های مسجد صحبت می‌کردیم. پس ‌از این‌که هویت مسجد مشخص شد، ازجمله مباحثی که باید درباره‌ی آن بحث بشود این است که ظرفیت‌های مسجد چیست تا جامعه و افراد جامعه بتوانند از ظرفیت‌های آن (مسجد) بهره‌مند شوند.

ظرفیت‌های مسجد، همان رسیدن و بهره‌وری از نهایت قابلیت‌های مسجد است که با به‌کارگیری آن می‌توانیم مسجدی تمدن ساز در طراز انقلاب اسلامی داشته‌باشیم.

بحث تعلیم، یکی از ظرفیت‌هایی است که برای مسجد برشمردیم تا به بخش آموزش جامعه کمک کند؛ ازجمله محورهایی که برای تعلیم بیان کردیم عبارت‌اند از:

تعلیم دینی، تعلیم تربیتی، تعلیم قرآن، تعلیم تاریخ و تعلیم دشمن‌شناسی.

محور ششم آموزش: تعلیم نظامی

آموزش‌های نظامی یکی از محورهای قدرتمندی جامعه است.

در نگاه اسلام و قرآن، جامعه اسلامی و تمدنی باید قدرتمند و مقتدر باشد؛ بنابراین هنگامی‌که در باب ظهور و دولت مهدوی# صحبت می‌شود؛ یکی از مؤلفه‌های دولت مهدوی، قدرتمند سازی و توانمندی جامعه است. آن‌گونه که در روایت واردشده است که هر یک نفر «قُوَّةَ أَرْبَعِينَ‌»[1] ؛ نیرومندی چهل نفر را پیدا می‌کند.

البته نیرومندی چهل نفر را پیدا کردن نیاز به تفسیر دارد. این‌که آیا مقصود این است که قدرت چهل نفر را پیدا می‌کند، یا انگیزه‌ی کار به‌اندازه‌ی چهل نفر را پیدا می‌کند، یا فکرش به‌اندازه‌ی چهل نفر کار می‌کند که می‌تواند امکانات جامعه را تسخیر کند و پیش برود، یا این‌که ظرفیت پیدا می‌کند تا به‌اندازه‌ی چهل نفر در رشد جامعه تأثیرگذار باشد. همه‌ی این‌ها قابل‌بحث است.

خلاصه این‌که جامعه تمدنی باید قدرتمند باشد؛ بنابراین آموزش‌های نظامی یکی از مؤلفه‌های قدرتمندی جامعه است. مسجد هم در این عرصه باید به کمک بیاید؛ یعنی هر آنچه می‌تواند در قدرتمند کردن جامعه مؤثر باشد باید از آن ظرفیت استفاده بشود. مسجد نیز یکی از مراکزی است که می‌تواند در قدرتمند سازی جامعه مؤثر باشد؛ از همین رو قرآن کریم در آمادگی جامعه برای دفاع و ایستادگی در مقابل دشمنان فرموده است: {وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}[2] ؛ یعنی هر چه می‌توانید خودتان را آماده کنید و توانمندی در خود ایجاد کنید تا جایی‌که بتوانید سبب ترس دشمن بشوید.

ترس دشمن از مسلمانان یک نکته اساسی است که جامعه‌ی اسلامی و تمدنی باید در اندازه‌ای باشد که دشمن از این جامعه هراس داشته باشد و در این صورت خواهد بود که این جامعه، جامعه‌ی امنی خواهد بود. پس یکی از محورهای اثرگذاری مسجد، کمک در آموزش‌های نظامی است.

مؤیداتی از سیره نبوی وجود دارد که حضرت یکی از محورهای مسجد را آموزش‌های نظامی قرار داده بودند.[3]

محور هفتم آموزش: آموزش‌های حرفه‌ای و مهارتی

اسلام هم دین معاد است و هم دین معاش؛ یعنی هم دنبال آخرت مردم است و هم دنبال زندگی آن‌هاست. اگر جامعه بخواهد تمدنی باشد باید شغل‌ها، مهارت‌ها و حرفه‌ها در جامعه فراوان باشد و هرکس مهارتی یاد داشته باشد؛ ولی اگر هرکسی منتظر باشد تا دیگری بیاید و او را به‌کار بگیرد و به او حقوق بدهد، این جامعه تمدنی نیست. در نگاه اسلام جامعه‌ی تمدنی، جامعه‌ی پر شغل است.

ازاین‌رو در روایات این‌گونه واردشده که حضرت امیر× فرمودند: «تَعَرَّضُوا لِلتِّجَارَةِ، فَإِنَّ فِيهَا غِنًى لَكُمْ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ، وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُحْتَرِفَ الْأَمِين»[4] .

حضرت فرمود: بروید تجارت کنید؛ در تجارت، بی‌نیازی برای شماست، از این‌که چشمتان به‌دست مردم باشد؛ خدای متعال انسان صاحب حرفه، مهارت و امین را دوست دارد؛ یعنی خداوند دوست دارد جامعه به اینجا برسد. تمدن اسلامی این است که جامعه به‌جایی برسد که خداوند اراده کرده است.

هنگامی‌که جامعه می‌خواهد به مرحله‌ی تمدنی برسد، باید به فراگیری حرفه و شغل بپردازد. مسجد هم متعلق به عموم جامعه است. پسندیده است هنگامی‌که مردم به حرفه و شغل نیاز دارند، یاد بگیرند که چه کنند؛ به‌اصطلاح امروزی‌ها باید به‌دنبال ایده‌پردازی بروند. در قدیم شغل‌های زیادی نبوده است؛ این‌که در اسلام تنها دستوراتی در رابطه با کشاورزی، صنعت و چند شغل محدود است؛ نشانه‌ی تنگ‌نظری اسلام نیست، بلکه نشانه‌ی این است که در آن زمان ظرفیت شغلی محدود بوده است؛ اما اسلام مخالفتی ندارد که در موضوع شغل، ایده‌پردازی بشود تا کسب‌وکارهای جدید ایجاد شود.

امروز عده‌ای در فضای مجازی کسب‌وکار دارند؛ حتی برخی در فضای مجازی برای شغل‌ها و کارها ایده‌پردازی می‌کنند؛ بنابراین مسجد اگر برای آموزش شغل‌ها وارد میدان بشود هیچ اشکالی ندارد؛ به‌عنوان نمونه، درباره‌ی شغل‌هایی همانند جوشکاری، بیشتر ایده‌پردازی و آموزش تئوری مقصود است.

محور هشتم آموزش: آموزش اجتماعی (معنای عام)

تعلیم آنچه جامعه در حیات اجتماعی خود به آن نیازمند است؛ بخشی از آن موضوعات سیاسی است؛ یعنی در جامعه، افراد جامعه و مجموعه آن نیازمند برخی از مسائل هستند؛ ازجمله این‌که جامعه بداند چه بر سر آن‌ها آمده و چه ممکن است به سرش بیاید؛ بداند سیاست اداره‌ی جامعه چگونه است و در جامعه چگونه باید زندگی کرد. به‌عنوان نمونه، امروزه فرهنگی تحت عنوان فرهنگ آپارتمان‌نشینی نیاز است؛ نمی‌توان گفت که همه برای یادگیری این فرهنگ به مراکز علمی بروند. بهترین مکان برای آموزش این‌گونه مسائل، مسجد است؛ یا مسائل بین‌المللی و موضوعات گوناگون جامعه و توطئه دشمنان علیه جامعه اسلامی که پایگاه نماز جمعه نمونه‌ی آشکار بیان این‌گونه مسائل است. در خطبه‌ی دوم نماز جمعه باید مصالح و مفاسد جامعه بیان بشود[5] . اصل پایگاه نماز جمعه هم مسجد بوده که امروزه به‌خاطر کمبود فضا، مکان‌های دیگری ایجادشده است.

در سوره جمعه این‌گونه آمده است: {فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ}[6] ؛ با سرعت به‌سوی ذکر الله بروید.

درباره‌ی ذکر الله دو قول وجود دارد:

    1. ذکر الله، خطبه نماز جمعه باشد.

    2. مجموع خطبه‌ها و نماز باهم؛[7] یعنی شنیدن توجیهات اجتماعی در خطبه‌ها و دستورات قرآن است.

مرحوم امام+ درباره‌ی مسجد و اجتماعات آن مطالبی فرموده‌اند که مضمون آن این‌گونه است:

«اگر ما بشناسیم و بدانیم آن اجتماعات مهمی که در مسجد ایجاد می‌شود چه برکتی دارد و چه مشکلات سیاسی جامعه را حل می‌کند؛ هرگز وضعیتمان مانند امروز در مسجد نبود که مسجد مرکز چند پیرمرد و چند پیرزن بشود.

اگر همه به مسجد بروند و در آن تجمع نمایند و خطیب مسائل اجتماعی را تبیین کند مشکل‌ها حل می‌شود»[8] ؛ یا همین جهاد تبیین که رهبری دستور داده‌اند. جهاد تبیین یکی از کارها و اقداماتی است که می‌توان برای انجام آن از ظرفیت‌هایی مسجد استفاده نمود.

فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)

الدرس الثامن والستون (10رجب 1443)

الباب الثاني: امكانيات المسجد

فهرس الامكانيات

استكمالا لما تعرضنا لفهرس امكانيات المسجد في خصوص دوره في تعليم المجتمع خمسة محاور وبقيت أخرى نتعرضها هنا:

6- التعليم العسكري. استعداد المجتمع للدفاع والوقوف في مواجهة الأعداء. وهذا هو الذي أمر به القرآن الكريم:

{وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}[9] .

7- التعليم المهني. نظير اقامة دوراة مهنية بحضور أصحاب المهنة وتعليم كل واحد منهم الآخرين كي يوفر المهن في المجتمع.

قَالَ الإمَام عَلِي×: «تَعَرَّضُوا لِلتِّجَارَةِ، فَإِنَّ فِيهَا غِنًى لَكُمْ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ، وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُحْتَرِفَ الْأَمِين»[10] .

8 - التعليم الاجتماعي (السياسي). (بيان المسائل الاجتماعية مثل تبيين مصالح المجتمع) كما شرع الله تعالى في خطبة صلاة الجمعة بيان مصالح المجتمع الاسلامي.

يقول الامام الخميني+: «لو تعرفنا علی حقيقة الاجتماعات التي أمرنا بها الاسلام وعلمنا مقدار تاثير هذه الاجتماعات المسجدية في حل مسائل سياسية للمجتمع، لما كنا على هذه الحالة التي نعيشها في مساجدنا من بحضور نفر من الأشخاص الذين بلغوا كبير العمر من الرجال والنساء!»[11] .

نعم لو حضر المجتمع والاشخاص وعموم الناس في المساجد واجتمعوا فيها؛ وفي نفس الوقت حضر الخطيب والمحاضر وبدأ ببيان المسائل الاجتماعية المعاصرة لأنحلت المشاكل.


[1] كتاب الغيبة للنعماني‌، النعماني، محمد بن إبراهيم، ج1، ص310.
[2] سوره انفال، آيه 60.
[3] - ر.ک: کارکرد مسجد در حکومت نبوى؛ حسین جوان آراسته، حکومت اسلامی، 1386، شماره 43.
[4] الخصال‌، الشيخ الصدوق، ج2، ص621.
[5] - «قَالَ فَلِمَ جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ قِيلَ لِأَن الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ يَكُونَ لِلْإِمَامِ سَبَباً لِمَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِيبِهِمْ فِي الطَّاعَةِ وَ تَرْهِيبِهِمْ عَنِ الْمَعْصِيَةِ وَ تَوْقِيفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِينِهِمْ وَ دُنْيَاهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ مِنَ الْأَحْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ»؛ (عیون اخبارالرضا، ج2، ص111؛ علل الشرائع، ج1، ص265؛ وسائل الشیعة، ج7، ص344).
[6] سوره جمعه، آيه 9.
[7] - ر.ک: تفسیر نمونه، ج24، ص127؛ ترجمه المیزان، ج19، ص461 و المیزان، ج19، ص274؛ آدينه وحي (شرح و تفسيري بر سوره مبارکه جمعه)، ص149.
[8] - برگرفته از صحیفه امام، ج10، ص16-17 و ج13، ص325.
[9] سوره انفال، آيه 60.
[10] الخصال‌، الشيخ الصدوق، ج2، ص621.
[11] - برگرفته از صحیفه امام، ج10، ص16-17 و ج13، ص325.