1400/11/18
موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/امکانیات المسجد /امكانيات المسجد و قابلياته (امكانية تعليم المجتمع في أنحاء مختلفة وجوانب متنوعة)
بحث فقهالمسجد را با بیان مقدماتی از فقه و موضوع فقهالمسجد آغاز کردیم؛ و در باب اول که به کلیات فقهالمسجد اختصاص داشت، چند امر و فصل را مطرح کردیم. در باب اول ده مورد از هویتهای مسجد مطرح شد و آن را اینچنین معنا کردیم: آن چیزی که مسجد بهخاطر آن بناشده و هدف اساسی برای بنای مسجد بوده است.
باب دوم
امکانیات مسجد (قابلیتها و ظرفیت مسجد)
موضوعات مسجد را میتوان به دو قسم تقسیم کرد:
1. «بنی المسجد لأجله»؛ آن چیزی که ذات مسجد برای آن بناشده است و اگر غیر از این باشد، خارج از ماهیت مسجد خواهد بود.
2. «الذي يمکن بلوغ المجتمع اليه من خلال المسجد»؛ آن موضوعاتی که میتوان جامعه را بهوسیلهی مسجد، به حد مطلوب آن رساند. (قابلیتها)
بحث ما در فقهالمسجد تنها بیان احکام شرعی-حکم شرعی افعال مکلفین نسبت به مسجد، از قبیل طهارت و نجاست آن- نیست؛ بلکه شناخت هویت مسجد و فراتر از آن آگاهی بر قابلیتهای آن در تمدن سازی است، زیرا مسجد طراز اسلامی، مسجد تمدن ساز است؛ ازاینرو، باید دید که نقش مسجد در مسائل اجتماعی تمدنی و تحقق اسلام تمدنی کجاست؟ به تعبیری، هنگامیکه ما دربارهی مسجد بحث میکنیم؛ مقصود، مسجد تمدنی، ویژگیها و توانایی نقشآفرینی آن در ایجاد تمدن اسلامی است. پس فرق هویت و قابلیت در این است.
برای روشن شدن بیشتر تفاوت بین امکانیات (قابلیتها) و هویت مسجد میتوان گفت که هویت مسجد، کف مسجد است؛ اما امکانیات، سقف ظرفیتهای مسجد طراز تمدن اسلامی است؛ به تعبیر دیگر، هویت مسجد آن چیزی است که اگر نباشد هیچگاه آنجا مسجد نامیده نمیشود.
بهعنوان نمونه، اگر گفتیم که یکی از هویتهای مسجد، مسأله تربیت است، چنانچه مسجد نقش تربیتی نداشته باشد از ماهیت مسجد خارجشده است. یا اگر اساس مسجد را بر پایهی توحید دانستیم و مسجد این نقش را در ترویج فرهنگ توحیدی نداشته باشد، مسجد، از مسجدیتش خارجشده است؛ البته باید توجه داشتهباشیم که از مسجد بودن شرعی خارج نشده است، بلکه از ماهیت مسجد خارجشده است.
برخی از موضوعات؛ مسائل اجتماعی، سیاسی و عقیدتی هست که ممکن است اینها جزء هویت مسجد نباشد؛ اما مسجد این امکان را دارد که در توانمندسازی این امور و موضوعات کمک کند. بهعنوان نمونه، در جامعه نیاز به آموزش داریم؛ آیا مسجد توانایی و اجازهی نقشآفرینی در بحث آموزش و دیگر نیازهای جامعه؛ مانند اقتصاد، فرهنگ، تقویت نظام اسلامی و... را دارد؟
امکانیات مسجد
مسجد امکانیات فراوانی دارد. اگر بخواهیم امکانیات مسجد را به لحاظ مفهومی بیان کنیم، خواهیم گفت: هر آنچه سعادت و بهروزی جامعه را بر پایهی اسلام تأمین میکند از قابلیتهای مسجد است. هویت مسجد حقیقت مسجد بود؛ اما در قابلیتها دربارهی بایدها، نقشهای مسجد و تأثیرگذاری آن در جامعه گفتگو خواهیم کرد.
چند نمونه از امکانیات و قابلیتهای مسجد
1. ظرفیت توانمندسازی بخش آموزش جامعه (تعلیم)
تعلیم، جزء هویت مسجد نیست و مسجد برای تعلیم به نحو مطلق بنا نشده است؛ البته بحث تعلیم دینی جداست؛ ولی آموزش هر آنچه را که موردنیاز جامعه است میتوان از قابلیتهای مسجد دانست.
نمونههای تعلیم در مسجد
1. تعلیم دینی (البته این مورد از هویت مسجد است)
تفاوتی در تعلیم فقهی، کلامی یا سایر جهات نیست.
هنگامیکه قرآن میفرماید: {وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}[1] ؛ شایسته نیست مؤمنان همگی (بهسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (و طایفهای در مدینه بماند) تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بهسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند!
با توجه به آیهی شریفهی قرآن، تفقه تعلم و هم انذار تعلیم را اشاره دارد. هنگامیکه کسی فقیه شد و بهسوی قوم خود بازگشت، نخستین مکانی که برای انذار مردم به آنجا میرود، مسجد است. یا به تعبیر دیگر، مسجد نخستین مکانی است که برای تعلیم و انذار آماده شده است.
مسجد بيتالله است؛ ازاینرو با فضیلتترین مکان برای انذار مردم میباشد.
2. آموزشهای تربیتی
تفاوتی در آموزش اطفال، نوجوان، جوانان، بزرگسالان و عموم افراد جامعه نیست.
هنگامیکه در روایت بیانشده است که کلمه «لا اله الا الله»، باید نخستین کلمهای باشد که به بچه آموخته میشود[2] ؛ و مراتبی را هم برای آن بیان کردهاند. از آنجهت که مسجد دارای ماهیت توحیدی است؛ بنابراین باید آموزش توحیدی در مکانی که ماهیت توحیدی دارد ضمیمه شود؛ البته شروع آموزش از غیر مسجد باطل و حرام نیست، بلکه اثری که میتواند در مسجد گذاشته شود در غیر آن گذاشته نمیشود.
هنگامیکه مسجد اینچنین قابلیتهایی را دارد؛ در جامعهای که بخواهد تمدن ساز باشد باید دارالتوحیدها، دارالقرآنها و دارالتعلیمها به مسجد ضمیمه شوند.
آموزش تربیتی، نوعی از آموزش است که به یکی از هویتهای مسجد (هویت تربیتی) میرساند.
3. آموزش قرآنی
در عبارات، لطایف، دقایق و حقایق قرآنی.
طبق روایات، عبارات قرآن برای عموم مردم، لطایف آن برای اهلفن، دقایق آن مخصوص علما و حقیقت قرآن برای انبیاء و اوصیاء است[3] .
در روایت اینگونه آمده است: «إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآن»[4] ؛ مساجد برای آموزش قرآن نصبشده است.
پس اگر مسجد امکان آموزش قرآن را دارد؛ ایجاد دارالقرآن غیر مرتبط با مسجد، کار لغو و بیهودهای است و اگر این حرف را اثبات کردیم میتوانیم بگوییم که اگر آموزشوپرورش هم دارالقرآن تأسیس میکند، باید مرتبط با مسجد باشد.
امیرمؤمنان علی× در جامعیت آموزش قرآن اینگونه میفرمایند:
«جَعَلَهُ اللَّهُ رِيّاً لِعَطَشِ الْعُلَمَاءِ وَرَبِيعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهَاءِ وَمَحَاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحَاءِ وَدَوَاءً لَيْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ وَنُوراً لَيْسَ مَعَهُ ظُلْمَةٌ...»[5] ؛ خدا قرآن را فرونشانندهی عطش علمى دانشمندان و باران بهارى براى قلب فقيهان و راه گسترده و وسيع براى صالحان قرار داده است. قرآن دارويى است كه با آن بيمارى وجود ندارد و نورى است كه با آن تاريكى يافت نمىشود.
فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس السادس والستون (5رجب 1443)
الباب الثاني: امكانيات المسجد
امكانيات المسجد وقابلياته (امكانية تعليم المجتمع في أنحاء مختلفة وجوانب متنوعة)
قد ذكرنا عدة مباحث في الباب الأول حول كليات فقه المسجد ونكتفي بهذا المقدار ونبدأ من هنا لبيان بعض المباحث المرتبطة بفقه المسجد من جانب آخر.
في الباب الأول قد تحدثنا حول (هوية المسجد) وقلنا المقصود منها بيان ما الذي بني المسجد لأجله؛ يعني بيان الهدف الأساس من بناء المسجد وعددنا عدة محاور وتحدثنا حولها.
وأما هنا في الباب الثاني نريد أن نتحدث أولا حول امكانيات المسجد يعني حول ما يمكن الاستفادة من المسجد لأجله، لأن موضوعات المسجد تنقسم الى قسمين: القسم الأول: الذي بني المسجد لأجله ولا لغيره. القسم الثاني: الذي يمكن بلوغ المجتمع اليه من خلال المسجد أو الافعال التي يمكن تنفيذها في المسجد ولاباس بالاستفادة من المسجد لتلك الامور.
ولاشك في أن هذه الأمور أكثر وأكثر موردا من هوية المسجد.
ولاريب في أنه لابد للمسجد الحضاري أو المسجد الذي يريد المجتمع تحقيق الاسلام الحضاري منه أو يريد المجتمع جعله مبدأ لتحقيق الاسلام الحضاري، أن يستفاد من جميع امكانياته وقابلياته من دون التوقف على هويته.
لأن الهوية عبارة عن الأهداف الأساسية من بناء المسجد ولكن الله عزوجل جعل في المسجد امكانيات عدة وقابليات متوفرة لتحقيق الاسلام الحضاري وتاسيس المجتمع المثالي.
وأضف الى ذلك أن ينبغي الالتفات الى أن الفرق بين الهوية والامكانية، عبارة عن أن الهوية يعني ما لا يمكن تحقيقه الجامع الا في المسجد؛ ومن طلبه في غير المسجد لا يبلغ الى منتهاه.
وأما الامكانية فهي عبارة عما يمكن تحققيها من المسجد ومن غيره؛ ولكن الاستفادة من المسجد لأجل الوصول اليه أفضل لأفضلية المكان وقدسية المكان وتاثيره في قدسية العمل وطهارة الموضوع.
لذلك نخص الباب الثاني من فقه المسجد بعنوان: (امكانيات المسجد)
الباب الثاني: امكانيات المسجد
اعلم أن للمسجد امكانيات متوفرة فوق حد الاحصاء والعد؛ والمجتمع الاسلامي لابد من التأمل في هذه الامكانيات وبذل الجهد لتفعيلها في كل مورد يناسب المجتمع.
يعني كل ما يومن سعادة المجتمع فهو يمكن تنفيذه في المسجد وجعله مركزا لتعليمه.
هنا نشير الى بعض امكانيات المسجد وقابلياته:
منها: امكانية تعليم المجتمع في أنحاء مختلفة وجوانب متنوعة:
1. التعليم الديني. سواء التعليم الفقهي أو الكلامي وغيرهما.
{وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}[6] .
ومن الواضح يحتاج الانذار الى مكان الانذار ولا شك في أن أفضل الأماكن لأنذار الناس في الدين، المساجد لأنها بيوت الله في الأرض.
2. التعليم التربوي. سواء تربية الأطفال وغيرهم للبلوغ الى احدى جوانب هوية المسجد.
3. التعليم القرآني. ففي الرواية: «إِنَّمَا نُصِبَتِ الْمَسَاجِدُ لِلْقُرْآن»[7] .
وأشار الإمام علي× الى بيان ضرورة الارتباط والأنس بالقرآن الكريم حيث قال في صفة القرآن: «جَعَلَهُ اللَّهُ رِيّاً لِعَطَشِ الْعُلَمَاءِ وَرَبِيعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهَاءِ وَمَحَاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحَاءِ وَدَوَاءً لَيْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ وَنُوراً لَيْسَ مَعَهُ ظُلْمَةٌ...»[8] .