استاد سيد ابوالفضل طباطبایی

درس فقه

1400/11/17

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/ کلیات فقه المسجد /الأمر السادس: اختلاف مراتب المساجد في مقدار فضل الصلاة

 

در امر ششم از باب اول فقه‌المسجد با عنوان «اختلاف مراتب المساجد في مقدار فضل الصلاة فيها» بودیم و این موضوع را بررسی می‌کردیم که مساجد با ویژگی‌هایی که دارند در فضیلت نماز دارای اختلاف مرتبه هستند.

تابه‌حال روشن شد که مرتبه‌ی مسجد جامع برتر از مسجد قبیله و مسجد قبیله مرتبه‌اش بالاتر از مسجد بازار است؛ مؤید آن هم روایت سکونی از امام صادق× است که حضرت فرمودند: «صَلَاةٌ فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ أَلْفُ صَلَاةٍ، وَصَلَاةٌ فِي الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ مِائَةُ صَلَاةٍ، وَصَلَاةٌ فِي مَسْجِدِ الْقَبِيلَةِ خَمْسٌ وَعِشْرُونَ صَلَاةً، وَصَلَاةٌ فِي مَسْجِدِ السُّوقِ اثْنَتَا عَشْرَةَ صَلَاةً، وَصَلَاةُ الرَّجُلِ فِي بَيْتِهِ وَحْدَهُ صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ»[1] .

این روایت بیانگر اختلاف مرتبه بین مسجد جامع، مسجد قبیله و مسجد السوق (بازار) است. مساجد خاصه نیز روایاتی دارند که بیانگر این است که ثواب نماز در مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و ... به چه اندازه است.[2]

بیان اشکال

میان مساجد عمومی (مسجد جامع، مسجد قبیله و مسجد سوق) اختلاف وجود دارد و روایت سکونی به‌عنوان دلیلِ اختلاف مرتبه در مساجد عمومی دارای دو اشکال است:

اشکال اول

نقد رجالی

صاحب وسایل هنگامی‌که روایت را از «من لا يحضره الفقيه‌» و «ثواب الأعمال» نقل می‌کند؛ در ذیل آن به این نکته تصریح می‌کند که این روایت را شیخ طوسی در «النّهاية»[3] از یونس بن ظبیان نقل کرده است.

بیان صاحب وسائل

صاحب «وسائل الشّيعة» روایت را این‌گونه نقل می‌کند، می‌فرماید: «وَرَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا نَحْوَهُ، وَرَوَاهُ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ؛ وَرَوَاهُ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ[4] عَنِ النَّوْفَلِيِّ، عَنِ السَّكُونِيِّ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَلِيٍّ× مِثْلَهُ، وَرَوَاهُ الشَّيْخُ فِي النِّهَايَةِ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ آبَائِهِ^ مِثْلَه»[5] ‌.

اگر این نقل از یونس بن ظبیان درست باشد؛ خدشه‌ای به روایت است؛ زیرا نجاشی تصریح می‌کند که «يونس بن ظبيان‌: مولى، ضعيف جدا، لا يلتفت إلى ما رواه. كل‌ كتبه‌ تخليط»[6] . ضعیف است و به آنچه او روایت می‌کند التفات نمی‌شود و همه‌ی کتاب‌های او آمیخته با روایات صحیح و سقیم است.

قاموس الرجال به نقل از کشی و ایشان نیز به نقل از عیاشی درباره‌ی یونس بن ظبیان این‌گونه می‌گوید: «يونس بن ظبيان متّهم غال»[7] .

دیگرانی همچون علامه مامقانی نیز در «تنقيح المقال» او را «غال وضّاع للحديث‌»[8] ؛ بیان کرده است.

علاوه‌بر این‌ها، علامه حلی& نیز در «خلاصة الاقوال» به نقل از ابن الغضائري وی را «غال كذاب، وضاع للحديث‌»[9] ؛ دانسته است.

برخی دیگر از رجالیون نیز این‌ حرف را زده‌اند.[10]

ازاین‌رو یونس بن ظبیان اهل غلو، اهل وضع و کذاب بوده و حدیث او نیز قابل‌اعتماد نیست.

البته شیخ طوسی& در رجال خود، یونس بن ظبیان را از اصحاب امام صادق× نام‌برده است.[11]

سؤال: آیا این نقل از سوی شیخ طوسی در نهایه درست است یا خیر؟ آیا شیخ این روایت را از اینجا نقل کرده یا این‌که اشتباهی رخ‌داده است؟

می‌گوییم: هنگامی‌که به نهایه ی شیخ طوسی مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که شیخ با این سند نقل نکرده است، بلکه شیخ در نهایه این‌چنین نقل کرده است:

«وروى السكوني عن أبي عبدالله عن أبيه عن آبائه عن علي × إنه قال: صلاة في بيت المقدس ألف صلاة ...»[12] ؛ همان روایت «صلاة في بيت المقدس ألف صلاة» است.

آنچه شیخ در نهایه نقل کرده همان چیزی است که در «من لا يحضره الفقيه‌» و «ثواب الأعمال» نیز به همان سند آمده است. در نقل «النهاية» حدیث همان حدیث سکونی است؛ ولی یونس بن ظبیان در سند روایت نیست.

سؤال: پس چرا صاحب وسایل گفته است، «وَرَوَاهُ الشَّيْخُ فِي النِّهَايَةِ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَان»؟

می‌گوییم: با نگاه در نهایه مشاهده می‌کنیم که روایت قبل ‌از این مربوط به یونس بن ظبیان است که این حدیث باشد:

رُوِیَ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنْ اَبِي‌ عَبْدِ اللَّهِ× أَنَّهُ قَالَ: «خَيْرُ مَسَاجِدِ نِسَائِكُمُ‌ الْبُيُوتُ‌»[13] ؛ بهترین مساجد زنان شما بیوت است.

در نهایه ابتدا این روایت و سپس روایت «وَرَوَى‌ السَّكُونِيُ‌ عَنْ‌ أَبِي‌ عَبْدِ اللَّهِ× عَنْ أَبِيهِ، عَنْ آبَائِهِ^»؛ را نقل می‌کند.

ظاهراً امر بر جناب صاحب «وسائل الشيعة» مشتبه شده به‌گونه‌ای که بین این روایت و روایت قبلی اشتباه کرده است و سند قبلی را برای این حدیث ذکر کرده است؛ البته این اشتباه اختصاص به صاحب وسایل ندارد؛ بلکه مرحوم مجلسی در «بحار» و دیگر علما نیز این‌چنین اشتباهاتی دارند؛ البته حد و اندازه‌اش فراوان نیست؛ ولی منحصر در یک یا دو مورد هم نمی‌باشد.

مؤید بر اشتباه صاحب وسائل الشيعة

محقق سبزواری در «ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد» این‌طور نقل می‌کند:

«وأما النساء فأكثر الأصحاب أن المستحبّ لهنّ أن لا يحضرن المساجد لكون ذلك أقرب إلى الاستتار المطلوب منهن وعن أبي عبد اللّه× خير مساجد نسائكم البيوت، رواه الشيخ عن يونس بن ظبيان عنه× ...»[14] ؛ حاضر نشدن در مسجد برای خانم‌ها مستحب است و خدا همان پاداش مسجد را به آن‌ها در خانه می‌دهد؛ البته آن‌ها منع نشده‌اند؛ ولی استحباب برداشته ‌شده است.

حدیث، همان حدیث یونس بن ظبیان است که شیخ در نهایه آن را ذکر کرده است؛ و محقق سبزواری بلافاصله به آن اشاره می‌کند.

پس استنادی که ما کردیم مبنی بر این‌که در متن نهایه همین سکونی است و یونس نمی‌باشد، محقق سبزواری هم آن را در ذخیره المعاد بیان کرده است.

اشکال دوم

اختلاف نسخه‌ در روایت

اختلاف نسخه‌هایی در روایت وجود دارد، به‌ویژه در «صَلَاةٌ فِي الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ مِائَةُ صَلَاةٍ» که در برخی از نسخه‌ها، «مِائَةَ أَلْفِ‌ صَلَاة»[15] ؛[16] دارد.

صاحب جواهر به نقل از صاحب حدائق[17] این تعبیر را دارد که در اکثر نسخه‌های «من لا يحضره الفقيه‌» و «ثواب الأعمال»، «مِائَةَ أَلْفٍ» دارد[18] ؛ درحالی‌که مسجد جامع از چنین ثوابی برخوردار نیست.

سؤال: منشأ این اختلاف در چیست؟

جواب: برخی گفته‌اند که مقصود از مسجد الاعظم، باید مسجدالحرام باشد[19] ، نه مسجد جامع هر شهر، زیرا ثواب نماز در مسجدالحرام صد هزار نماز است.

با تأمل در کتاب «من لا يحضره الفقيه‌» و «ثواب الأعمال»، اختلاف نسخه‌های حدیث در اجزای خود را مشاهده می‌کنیم؛ در نسخه‌ی «من لا يحضره الفقيه‌»، نسخه مطبوعه و محققه که توسط آقای علی‌اکبر غفاری تحقیق‌شده، «مِائَةَ أَلْفٍ» دارد[20] ؛ اما همان نسخه‌ای که ایشان در «ثواب الأعمال» تحقیق کرده‌اند، «مِائَةُ صَلَاةٍ» دارد.[21]

صاحب جواهر از صاحب حدائق این‌چنین نقل می‌کند: «و في الحدائق عن أكثر نسخ الفقيه و كتاب ثواب الأعمال «مِائَةَ أَلْفٍ» فيكون المراد بالأعظم المسجد الحرام لا جامع البلد»؛ و در انتها صاحب جواهر می‌فرماید: «وظني أنه وهم من بعض النساخ أو الرواة»[22] ؛ این توهمی از برخی نسخه‌برداران یا راویان بوده است.

پس صاحب جواهر با این بیان می‌خواهد بگوید که اگر «مِائَةَ أَلْفٍ» ثابت بشود، باید بگوییم که مراد مسجدالحرام است و اگر ثابت نشود، «مِائَةُ صَلَاةٍ» درست است و مراد جامع بلد خواهد بود.

مرحوم مجلسی هنگامی‌که این روایت را در بحار نقل می‌کند؛ ذیل حدیث در «بيانٌ» می‌فرماید: «في بعض النسخ في المسجد الأعظم مائة ألف‌ صلاة، فالمراد المسجد الحرام‌؛ وفي‌ بعضها مائة صلاة فالمراد جامع البلد»؛ سپس می‌فرماید: «والأخير أظهر»[23] ؛ یعنی «ألف» در روایت از زیادی و اشتباه نساخ باشد اظهر است.

جناب مجلسی& در «روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه» نیز در شرح این روایت می‌فرماید: «(و صلاة في المسجد الأعظم) أي الجامع الكبير في البلد تعدل‌ «مائة ألف صلاة» والظاهر أن لفظة (ألف) زيادة من النساخ كما يظهر من غير هذا الكتاب في هذا الخبر، ويحتمل أن يكون هذا الخبر غير الخبر المشهور و ...»[24] .

نماز در مسجد جامع بزرگ شهر معادل یک‌صد هزار نماز ثواب دارد؛ و سپس می‌فرماید: ظاهر این است که کلمه (ألف) از زیادی نساخ است آن چنان‌که در غیر فقیه (ثواب الأعمال) یا کتاب‌های دیگر درباره‌ی این خبر از کلمه‌ی «مائة» استفاده می‌شود. سپس ایشان احتمال دیگری هم می‌دهد که این خبر غیر از خبر مشهور از بیان «مائة» باشد؛ البته بعید به‌نظر می‌رسد که دو روایت باشد.

ما به خلاف کلام آخر مرحوم مجلسی&، معتقدیم که حدیثی غیر از همین حدیث نیست و کلام ایشان درست است که این اختلاف ناشی از اشتباه نسخه‌ها است؛ البته ممکن است برخی در سند روایت به‌خاطر وجود سکونی قائل به ضعف بشوند؛ اما از باب این‌که این روایت، روایت مشهوری است و در کتاب‌های گوناگون نقل‌شده است؛ و علاوه‌براین، ‌همه‌ی فقها هم بنابراین روایت فتوا داد‌ه‌اند و از همه مهم‌تر به دلیل استحبابی بودن مسئله، قاعده‌ی تسامح در ادله سنن نیز می‌تواند به کمک بیاید.


[1] تهذيب الأحكام، شيخ الطائفة، ج3، ص253.
[2] - ر.ک: کامل الزیارات، ص20 - 27؛ کافی، ج4، ص525؛ بحارالانوار، ج10، ص141؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص228.
[3] - کتاب فتوایی شیخ است و کتاب استدلالی او المبسوط است.
[4] - ر.ک: محاسن، ج1، ص50.
[5] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص290، أبواب، باب، ح، ط آل البيت.
[6] رجال النجاشي، النجاشي، أبو العبّاس، ج1، ص448.
[7] قاموس الرجال، التستري، الشيخ محمد تقي، ج11، ص167.
[8] - تنقیح المقال (رحلی)، ج3، ص337.
[9] خلاصة الاقوال، العلامة الحلي، ج1، ص419.
[10] - رجال کشی، ج2، ص657؛ رجال برقی، ص507؛ نقد الرجال، ج2، ص203؛ مجمع الرجال، ج6، ص284؛ جامع الرواة، ج2، ص355؛ معجم رجال الحدیث، ج21، ص204 و 207.
[11] - رجال طوسی، ص323، شماره 4829.
[12] النهاية، الشيخ الطوسي، ج1، ص108.
[13] النهاية، الشيخ الطوسي، ج1، ص108.
[14] ذخیرة المعاد في شرح الإرشاد، المحقق السبزواري، ج2، ص246.
[15] من لا يحضره الفقيه‌، الشيخ الصدوق‌، ج1، ص234.
[16] - من لا يحضره الفقيه، ج‌1، ص234.
[17] - ر.ک: حدائق الناضرة، ج7، ص326.
[18] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج14، ص151.
[19] - ر.ک: ذخیرالمعاد، ج2، ص247؛ حدائق الناضرة، ج7، ص326؛ بحارالانوار، ج81، ص16؛ محاسن (تصحیح محدث)، ج1، ص58.
[20] - من لایحضره‌الفقیه (تصحیح غفاری)، ج1، ص234.
[21] - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (ترجمه غفاری‌)، ص75.
[22] جواهر الكلام، النجفي الجواهري، الشيخ محمد حسن، ج14، ص151.
[23] بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث، العلامة المجلسي، ج99، ص270.
[24] روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه( ط- القديمة)، المجلسي‌، محمد تقى، ج2، ص99.