1400/11/11
موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/ کلیات فقه المسجد /الأمر السادس: اختلاف مراتب المساجد في مقدار فضل الصلاة
تابهحال پنج امر از کلیات فقهالمسجد را بیان کردیم و با انتخاب پنجمین امر بهعنوان قول مختار که «فضل مطلق الصلاة (نافلة - فريضة) في مطلق المساجد» بود، بحث را پایان دادیم.
امر ششم
در این جلسه به امر ششم میپردازیم که عنوان آن «اختلاف مراتب المساجد في مقدار فضل الصلاة» است؛ البته این عنوان مرتبط با فضل الصلاة فی المساجد است؛ اما میتوان آن را با عنوان جداگانهای هم مطرح کرد که با عنوان «فضل مسجد در اقسام مسجد»[1] هم مرتبط باشد، زیرا ابتدا مساجد را تقسیم کردیم؛ سپس فضیلت نماز را در اقسام مسجدها بیان کردیم. اکنون باید ببینیم که هر قسم از اقسام مسجد (مسجد جامع، مسجد قبیله، مسجد بازار، مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجدالاقصی، مسجد کوفه) دارای چه فضیلت خاصی است تا آن را بیان کنیم.
هنگامیکه از اختلاف مراتب مساجد سخن میگوییم؛ مقصودمان مساجد خاصه و عامه است؛ البته مقصود از خاصه و عامه، مساجد شیعه و اهلسنت نیست، بلکه مساجد عامه، مانند مسجد جامع، مسجد قبیله و مسجد بازار؛ و مساجد خاصه، مانند مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجدالاقصی، مسجد کوفه و ... است. اختلاف مراتب نیز در میان مساجد خاصه و مساجد عامه وجود دارد.
اختلاف مراتب به دو گونه صورت میگیرد:
1. اختلاف مراتب أقسام المسجد مِن حيث أهمية كل مرتبة عالية على المرتبة الدانية.
تصور آنها بر اساس اهمیتشان از عالی به دانی است؛ بهعنوان نمونه، ابتدا مسجد جامع، سپس مسجد قبیله و پسازآن مسجد بازار قرار میگیرد؛ یعنی کدامیک از آنها رتبه نخست را دارد و کدامیک از آنها در رتبه دوم قرار میگیرد...
2. اختلاف مراتب أقسام المسجد مِن حيث مقدار فضل الصلاة في كل مرتبة من مراتبه.
تصور در مقدار فضیلت نماز است و ثواب نماز در فلان مسجد چه اندازه است.
مساجد عامه، شامل مسجد جامع، مسجد قبیله و مسجد بازار میشود و در هرکجا که ساخته شوند این عنوان را دارند.
مساجد خاصه نیز شامل مساجد اربعه (مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجدالاقصی و مسجد کوفه) و دیگر مساجدی است که برای آن فضیلت خاصی برشمردهاند.
اقوال علما پیرامون مراتب مساجد
مرحوم امام+ در اختلاف مراتب اینچنین بیان میفرماید:
«يستحب الصلاة في المساجد،... وأفضلها المسجد الحرام، ثمّ مسجد النبيّ صلىالله عليه و آله و سلم، ثمّ مسجد الكوفة والأقصى، ثمّ مسجد الجامع، ثمّ مسجد القبيلة، ثمّ مسجد السوق»[2] ؛ نماز در مساجد استحباب دارد و بافضیلتترین آنها مسجدالحرام است؛ و پس از آن مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجدالاقصی قرار دارد؛ پس از آنها نیز مسجد جامع، مسجد قبیله و مسجد بازار است. مرحوم امام+ در بیان ترتیب خود، تصور اول را لحاظ کردهاند؛ یعنی از مرتبه عالی به مرتبه دانی چینش داشتند؛ ایشان دودستهی خاصه و عامه تشکیل ندادند؛ بلکه همه را باهم تلفیق کرده و تنها ترتیب را بیان کردهاند و از بیان مقدار فضیلت نماز خودداری کردهاند.
سید یزدی&:
ایشان علاوهبر اینکه ترتیب عالی به دانی را رعایت میکند؛ به مقدار فضیلت نماز نیز پرداخته و اینچنین میفرماید: «يستحب الصلاة في المساجد وأفضلها المسجد الحرام، فالصلاة فيه تعدل ألف ألف صلاة، ثم مسجدالنبي (صلىالله عليه وآله) والصلاة فيه تعدل عشرة آلاف ومسجد الكوفة وفيه تعدل ألف صلاة والمسجد الأقصى وفيه تعدل ألف صلاة أيضا، ثم مسجد الجامع وفيه تعدل مائة ومسجد القبيلة وفيه تعدل خمسا وعشرين ومسجد السوق وفيه تعدل اثني عشر»[3] ؛ نماز در مساجد استحباب دارد و بافضیلتترین آنها مسجدالحرام است که نماز در آن معادل یکمیلیون نماز است (این مطلب حکایت از آن دارد که مسجد از جایگاه ویژهای در تمدن اسلامی برخوردار است؛ و مسجد تمدن ساز، آن مسجدی است که توجه ویژهای به ارتباط انسان با خدا داشته باشد)؛ سپس مسجدالنبی است که نماز در آن برابر با ده هزار نماز ثواب دارد؛ و فضیلت نماز در مسجد کوفه نیز معادل هزار نماز است؛ و فضیلت نماز در مسجدالاقصی هم برابر با هزار نماز است؛ سپس مسجد جامع است که فضیلت نماز در آن معادل 100 نماز، سپس مسجد قبیله که برابر با 25 نماز؛ و سپس مسجد بازار که فضیلت نماز در آن معادل 12 نماز است.
صاحب جواهر&:
ایشان نیز همین بیان را دارد؛ اما با این تفاوت که ایشان به توضیح مسجد جامع، مسجد قبیله و مسجد بازار پرداخته است که ملاک شناخت آنها از یکدیگر را بیان میکند؛ ایشان در ضمن اینکه بهمراتب مسجد اشاره میکند؛ تعریف اقسام مسجد عامه را نیز به آن افزوده و میفرماید:
«الصلاة في الجامع الأعظم الذي يكثر اختلاف عامة أهل البلد إليه بمائة صلاة وفي مسجد القبيلة أي المعروف بقبيلة خاصة كما في جامع المقاصد[4] أو أنه الذي لا يأتيه غالبا إلا طائفة من الناس كمساجد القرى والبدو عند قبيلة قبيلة والتي في بعض أطراف البلد بحيث لا يأتيه غالبا إلا من قرب منها كما عن كشف اللثام[5] ولعله أولى وإن كان الأول أنسب بظاهر اللفظ بخمس و عشرين صلاة وفي مسجد السوق الذي لا يأتيه غالبا إلا أهل السوق باثنتي عشرة صلاة بلا خلاف أجده في شيء من ذلك، لخبر السكوني[6] عن جعفر عن أبيه عن علي^ المروي مرسلا في الفقيه عنه ومسندا في ثواب الأعمال كما حكاه عنهما في الوسائل، بل فيها أن الشيخ في النهاية رواه عن يونس بن ظبيان عن أبي عبدالله عن آبائه^ «صَلَاةٌ فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ أَلْفُ صَلَاةٍ وَصَلَاةٌ فِي الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ مِائَةُ صَلَاةٍ وَصَلَاةٌ فِي مَسْجِدِ الْقَبِيلَةِ خَمْسٌ وَعِشْرُونَ صَلَاةً وَصَلَاةٌ فِي مَسْجِدِ السُّوقِ اثْنَتَا عَشْرَةَ صَلَاةً وَصَلَاةُ الرَّجُلِ فِي بَيْتِهِ وَحْدَهُ صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ» وفي الحدائق[7] عن أكثر نسخ الفقيه وكتاب ثواب الأعمال «مائة ألف» فيكون المراد بالأعظم المسجد الحرام لا جامع البلد كما في الذخيرة وعن بعض نسخ الفقيه التصريح به وظني أنه وهم من بعض النساخ أو الرواة»[8] ؛ نماز در مسجد جامع اعظم که رفتوآمد فراوانی دارد و عموم شهر به این مسجد رفتوآمد میکنند؛ (مسجدی محوری که رفتوآمد مردم به این مسجد بیشتر است) نماز در آن برابر با 100 نماز است؛ اما مسجد قبیله چندین تعریف دارد:
1. مسجدی که به قبیلهی خاصی شناخته میشود؛ مانند مسجد قبیله بنی تمیم یا مسجد آذربایجانیهای مقیم مشهد؛ مرحوم کرکی در جامع المقاصد مسجد قبیله را اینگونه تعریف کرده است.
2. مسجدی که غالباً طایفهی مخصوصی در این مسجد میآیند و غیر آنها کمتر در آن رفتوآمد دارند؛ مانند مساجد قری، مساجد بدوی (عربهای بیابانی) یا مسجد در روستا که در نزد هر قبیلهای وجود دارد؛
3. مسجدی که در حاشیه شهر ساخته میشود؛ بهگونهای که کسی در آن مساجد حضور پیدا نمیکند، مگر افرادی که نزدیک آن هستند. بهاصطلاح امروزیها مسجد محله[9] است. کشف اللثام مسجد قبیله را اینچنین معنا کرده است[10] .
صاحب جواهر& میفرماید: شاید این تعریف سوم بهتر باشد، اگرچه تعریف نخستین بهجهت ظاهر لفظ «مسجد القبيلة» مناسبتتر است که برابر با 25 نماز فضیلت دارد؛ و مسجد بازار که غالباً کسی جزء اهل آن بازار در آن رفتوآمد نمیکند؛ و فضیلت 12 نماز را دارد.
صاحب جواهر میفرماید: در این ترتیب، مسجد بازار کمترین فضیلت و مسجد جامع بیشترین فضیلت را دارد؛ و مسجد قبیله هم میان این دو قرار دارد.
ایشان میفرماید: در هیچکدام از این موارد مخالفی نیافتیم؛ دلیل نبودن اختلاف هم بهخاطر خبر سکونی است که امام محمدباقر از امیرمؤمنان علی‘ نقلشده است.
این حدیث چندین نقل دارد؛ شیخ صدوق& در «من لا يحضره الفقيه» آن را مرسل و در «ثواب الأعمال» آن را مسند نقل کرده است؛ در برخی از نسخهها هم متن آن تفاوت دارد. صاحب وسائل الشيعة نیز از «من لا يحضره الفقيه» و «ثواب الأعمال» نقل کرده است و در ذیل آن فرموده که شیخ طوسی& در «النّهاية» این روایت را از طریق یونس بن ظبیان از امام صادق× نقل کرده که ایشان نیز از اميرمؤمنان على× نقل میکنند که حضرت فرمود: «يك نماز در بیتالمقدس برابر با هزار نماز است؛ و يك نماز در مسجد اعظم (ظاهراً مسجدالحرام و با توجه به ساير اخبار، شايد در مسجد جامع شهر) برابر با صد هزار نماز است؛ و يك نماز در مسجد قبيله (كه امروزه بايد مسجد محلّه را بهجای آن دانست) برابر با بیستوپنج نماز است؛ و يك نماز در مسجد بازار برابر با دوازده نماز است و نمازى كه شخص در خانهی خودش ميخواند تنها ارزش يك نماز را دارد».
در برخی از نسخههای «من لا يحضره الفقيه» و «ثواب الأعمال» دربارهی فضیلت مسجد اعظم از «مائة ألف صلاة» بهجای «مائة صلاة» بهکار رفته است. فقها و محدثین در اینجا به تکاپو افتادهاند که این حدیث را چگونه معنا کنیم؛ ازاینرو فرمودهاند: اگر این صد هزار نماز درست باشد مقصود از جامع الأعظم، مسجدالحرام است که در برخی از روایات فضیلت 100 هزار نماز را دارد[11] ؛ اما برخی از فقها معتقدند که این «ألف» از خطای نسخهبردارها بوده که بهاشتباه آن را به روایت افزودند و همان «مائة صلاة» صحیح است.
فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)
الدرس الثاني والستون (28 جماديالثانية 1443)
الباب الأول: كليات
وهي تشتمل على أمور:
الأمر السادس: اختلاف مراتب المساجد في مقدار فضل الصلاة
بعد أن بينا فضل الصلاة في المسجد وقلنا باشتراك النافلة والفريضة فيه، ينبغي أن نتحدث عن مسألة مرتبطة بمقدار فضل الصلاة في أقسام المساجد.
لأننا قد تكلمنا سابقا حول أقسام المسجد من المساجد العامة والمساجد الخاصة، واشرنا الى اختلاف مراتبهم.
وأما هنا نريد أن نشير الى مقدار فضل الصلاة في كل واحد منها.
أما اختلاف المراتب فهو يتصور في صورتين:
الأولى: اختلاف مراتب أقسام المسجد من حيث أهمية كل مرتبة عاليه على المرتبة الدانية.
الثانية: اختلاف مراتب أقسام المسجد من حيث مقدار فضل الصلاة في كل مرتبة من مراتبه.
ففي مطلق المساجد أي المساجد العامة غير المساجد الخاصة، فهي بين المسجد الجامع والمسجد القبيلة والمسجد السوق.
وأما المساجد الخاصة فهي بين مسجد الحرام ومسجد الأقصي ومسجد النبي ومسجد الكوفة و...
السيد الامام الراحل+ يقول:
«يستحبّ الصلاة في المساجد، ... وأفضلها المسجد الحرام، ثمّ مسجد النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم، ثمّ مسجد الكوفة والأقصى، ثمّ مسجد الجامع، ثمّ مسجد القبيلة، ثمّ مسجد السوق»[12] .
وأما السيد اليزدي& يقول في العروة:
«يستحب الصلاة في المساجد وأفضلها المسجد الحرام، فالصلاة فيه تعدل ألف ألف صلاة، ثم مسجدالنبي (صلىالله عليه وآله)، والصلاة فيه تعدل عشرة آلاف ومسجد الكوفة وفيه تعدل ألف صلاة والمسجد الأقصى وفيه تعدل ألف صلاة أيضا، ثم مسجد الجامع وفيه تعدل مائة ومسجد القبيلة وفيه تعدل خمسا وعشرين ومسجد السوق وفيه تعدل اثني عشر»[13] .
وصاحب الجواهر& يشير الى هذه المراتب مضافا الى تعريف أقسام المساجد:
مقدار فضيلة الصلاة في المسجد:
«الصلاة في الجامع الأعظم الذي يكثر اختلاف عامة أهل البلد إليه بمائة صلاة وفي مسجد القبيلة أي المعروف بقبيلة خاصة كما في جامع المقاصد[14] أو أنه الذي لا يأتيه غالبا إلا طائفة من الناس كمساجد القرى والبدو عند قبيلة قبيلة والتي في بعض أطراف البلد بحيث لا يأتيه غالبا إلا من قرب منها كما عن كشف اللثام[15] ولعله أولى وإن كان الأول أنسب بظاهر اللفظ بخمس وعشرين صلاة وفي مسجد السوق الذي لا يأتيه غالبا إلا أهل السوق باثنتي عشرة صلاة بلا خلاف أجده في شيء من ذلك، لخبر السكوني[16] عن جعفر عن أبيه عن علي^ المروي مرسلا في الفقيه عنه ومسندا في ثواب الأعمال كما حكاه عنهما في الوسائل، بل فيها أن الشيخ في النهاية رواه عن يونس بن ظبيان عن أبي عبدالله عن آبائه^ «صَلَاةٌ فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ أَلْفُ صَلَاةٍ وَصَلَاةٌ فِي الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ مِائَةُ صَلَاةٍ وَصَلَاةٌ فِي مَسْجِدِ الْقَبِيلَةِ خَمْسٌ وَعِشْرُونَ صَلَاةً وَصَلَاةٌ فِي مَسْجِدِ السُّوقِ اثْنَتَا عَشْرَةَ صَلَاةً وَصَلَاةُ الرَّجُلِ فِي بَيْتِهِ وَحْدَهُ صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ» وفي الحدائق[17] عن أكثر نسخ الفقيه وكتاب ثواب الأعمال «مائة ألف» فيكون المراد بالأعظم المسجد الحرام لا جامع البلد كما في الذخيرة وعن بعض نسخ الفقيه التصريح به وظني أنه وهم من بعض النساخ أو الرواة»[18] .