استاد سيد ابوالفضل طباطبایی

درس فقه

1400/10/25

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامی)/ کلیات فقه المسجد /الأمر الخامس: فضل الصلاة في مطلق المساجد - بقي هنا شيء: هل يشمل عنوان البحث، الفريضة والنافلة، أم يختص ذلك بالفريضة فقط؟ (استکمال البحث)

 

امر پنجم از کلیات فقه‌المسجد را با عنوان «فضل الصلاة في مطلق المساجد» بررسی می‌کردیم. اصل فضیلت نماز در مسجد با ادله ثابت شد؛ لکن در ذیل امر پنجم به‌دنبال این بودیم که «أن فضل الصلاة في المسجد عام يشمل الفريضة والنافلة أو خاص بالفريضة فقط؟»؛ آیا فضیلت نماز در مسجد، نماز فریضه و نافله را باهم در برمی‌گیرد یا تنها به نماز فریضه اختصاص دارد؟

در این‌جا دو قول مطرح شد:

    1. قول مشهور که معتقدند: استحباب نماز در مسجد اختصاص به فریضه دارد و نافله در منزل مستحب است؛ و هر اندازه که نافله مخفیانه باشد از فضیلت بیشتری برخوردار است و فریضه نیز در مسجد با فضیلت‌تر است.

    2. قول غیر مشهور که می‌فرمایند: استحباب نماز در مسجد مطلق است و نماز فریضه و نافله را باهم در برمی‌گیرد.

ادله قول مشهور

مشهور برای دیدگاه خود به ادلّه‌ای استناد کرده‌اند؛ ازجمله ادلّه‌ی مشهور نصوص و روایاتی است که برخی از آن‌ها را در جلسه پیش بیان کردیم و برخی دیگر را در این جلسه مطرح می‌کنیم؛ همچنین به بررسی دیگر ادله مشهور می‌پردازیم تا دلیلیت آن‌ها بر قول مشهور دانسته شود.

ادامه اخبار و نصوص[1]

روایت چهارم

روایت معروف و طولانی است که سفارش‌های پیامبر| به جناب ابوذر است. جناب ابی الأسود دوئلی آن را نقل می‌کند، می‌گوید: «قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ، قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ| فِي مَسْجِدِهِ، فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ| وَعَلِيٌّ× إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا. فَقَالَ: نَعَمْ وَأَكْرِمْ بِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّكَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ، وَإِنِّي مُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ إِذَا حَفِظْتَهَا فَإِنَّهَا جَامِعَةٌ لِطُرُقِ الْخَيْرِ وَسُبُلِهِ، فَإِنَّكَ إِنْ حَفِظْتَهَا كَانَ لَكَ بِهَا كِفْلَانِ. يَا أَبَا ذَرٍّ، صَلَاةٌ فِي مَسْجِدِي هَذَا تَعْدِلُ مِائَةَ أَلْفِ صَلَاةٍ فِي غَيْرِهِ مِنَ الْمَسَاجِدِ إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ، وَصَلَاةٌ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ تَعْدِلُ مِائَةَ أَلْفِ صَلَاةٍ فِي غَيْرِهِ، وَأَفْضَلُ مِنْ هَذَا كُلِّهِ صَلَاةٌ يُصَلِّيهَا الرَّجُلُ فِي بَيْتِهِ حَيْثُ لَا يَرَاهُ إِلَّا اللَّهُ (عَزَّ وَجَلَّ) يَطْلُبُ بِهَا وَجْهَ اللَّهِ (تَعَالَى).»[2] ؛ وی می‌گوید: در پی ابی‌ذر به ربذه رفتم، ابوذر برای من حدیث کرد، گفت: روزی در آغاز روز در مسجد بر پیغمبر وارد شدم؛ هنگام نماز نشده بود و از مردم کسی را غیر از رسول خدا| و امیرمؤمنان علی × که در کنارش بود، مشاهده نکردم؛ فرصت را از خلوت بودن مسجد غنیمت شمردم و به رسول خدا گفتم: پدر و مادرم به فدای شما؛ مرا سفارشی کن که منفعتی برای من داشته باشد تا از عمل به این وصیّت خدا به من منفعت برساند؛ و پیامبر| فرمود: بله؛ ابوذر تو نیز از ما اهل‌بیت هستی و سفارش‌هایی به تو می‌کنم که اگر آن را حفظ کنی، جامع و کامل برای راه‌ خیر است و آن‌ها را برای تو می‌گشاید و با حفظ آن خدا دو کفیل را برای تو قرار می‌دهد ... یا اباذر نمازخواندن در مسجد من برابر با 100 هزار نماز در غیر این مسجد (به‌جز مسجدالحرام) است؛ و فضیلت نماز در مسجدالحرام برابر با 100 هزار برابر در غیر آن است؛ از همه‌ی این‌ها با فضیلت‌تر نمازی است که مردی در خانه‌اش می‌خواند ـ این رجل در اینجا خصوصیت دارد ـ به‌گونه‌ای که هیچ‌کس غیر از خدا او را نمی‌بیند و به‌صورت مخفیانه نماز می‌خواند و تنها برای رضایت خدا نماز می‌خواند.

بررسی روایت

این بخش از روایت را فقها ذکر کرده‌اند و مشهور برای قول و مدعای خود به آن استدلال کرده‌اند.

برحسب این روایت دلالتش واضح است؛ زیرا پیامبر| فرمودند: بهتر از نماز در این مساجد، نمازی است که انسان مخفیانه در خانه‌اش می‌خواند و کسی جز خدای عزّوجلّ او را نمی‌بیند؛ با توجه به ادلّه‌ی فراوانی که در باب فریضه و فضیلت آن در مسجد آمده است؛ این بخش از روایت مخصوص نافله است؛ و اشاره به نماز شب و ساعت خلوت دارد؛ ازاین‌جهت به این روایت استدلال شده است.

استاد: بیشتر فقها تنها همین بخش را برای استدلال خویش بیان داشته‌اند؛ اما بخشی در همین روایت هست که می‌توانست در مقام استدلال به مشهور کمک کند؛ ولی ایشان آن را ذکر نکرده‌اند؛ آن‌جا که در چند سطر بعد پیامبر| می‌فرمایند: «...يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّ صَلَاةَ النَّافِلَةِ فِي السِّرِّ تَفْضُلُ عَلَى الْعَلَانِيَةِ كَفَضْلِ الْفَرِيضَةِ عَلَى النَّافِلَةِ.»[3] ؛ ای اباذر، خواندن نماز نافله در خفا برتر از خواندن نماز نافله در آشکار است؛ مانند نماز فریضه بر نافله فضیلت دارد. این بخش از روایت نشانه ی مخفیانه بودن نافله است که حکایت از فضیلت خواندن نافله در خارج از مسجد را دارد.

روایت پنجم

روایت دیگری که مشهور به آن استناد کرده‌اند روایتی است که از طرق عامه نقل‌شده است؛ این روایت معروف به خبر زید بن ثابت است و فقهای شیعه نیز آن را مکرر در منابع خودشان ذکر کرده‌اند؛ و هنگامی‌که خواسته‌اند رجحان فضیلت نماز فریضه در مسجد را بر نماز نافله در غیر مسجد بیان کنند به همین روایت اشاره کرده‌اند. فقها به بخشی از روایت استدلال کرده‌اند؛ اما اصل روایت در صحیح مسلم این‌گونه آمده است: «عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ، قَالَ: احْتَجَرَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حُجَيْرَةً بِخَصَفَةٍ، أَوْ حَصِيرٍ، فَخَرَجَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي فِيهَا، قَالَ: فَتَتَبَّعَ إِلَيْهِ رِجَالٌ وَجَاءُوا يُصَلُّونَ بِصَلَاتِهِ، قَالَ: ثُمَّ جَاءُوا لَيْلَةً فَحَضَرُوا، وَأَبْطَأَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْهُمْ، قَالَ: فَلَمْ يَخْرُجْ إِلَيْهِمْ، فَرَفَعُوا أَصْوَاتَهُمْ وَحَصَبُوا الْبَابَ، فَخَرَجَ إِلَيْهِمْ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مُغْضَبًا، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: مَا زَالَ بِكُمْ صَنِيعُكُمْ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُكْتَبُ عَلَيْكُمْ، فَعَلَيْكُمْ بِالصَّلَاةِ فِي بُيُوتِكُمْ، فَإِنَّ خَيْرَ صَلَاةِ الْمَرْءِ فِي بَيْتِهِ إِلَّا الصَّلَاةَ الْمَكْتُوبَةَ.»[4] ؛ پیغمبر برای اینکه جدای از دیگران نماز بخواند و دیده نشود در گوشه مسجد حجره کوچکی را با شاخه‌های درخت خرما یا با حصیر درست کرد؛ پیغمبر برای نمازخواندن در آن حجره از خانه بیرون رفت و شماری از مردم به‌دنبال ایشان حرکت کردند و به دنباله‌روی از پیغمبر نماز خواندند؛ شب دیگر نیز برای همراهی با پیغمبر آمدند و منتظر ایشان بودند تا از منزل خارج شود؛ اما پیامبر به‌موقع نیامد و آن‌ها با صدای بلند پیغمبر را صدا زدند و برای خبردار شدن ایشان از حضور آن‌ها با سنگ‌ریزه به درب خانه ایشان زدند، پیامبر| با حالت غضبناک خارج شده و فرمودند: چند شب است که شما به‌کارتان ادامه می‌دهید تا این‌که گمان کردم اگر این کار ادامه پیدا کند خدا بر شما بنویسد و امر واجبی برای شما بشود؛ امشب نیز نیامدم تا این امر به هم بخورد و بر شما باد به خواندن نماز در خانه‌هایتان، زیرا بهترین نماز مرد، نمازی است که در خانه‌اش می‌خواند؛ مگر نماز واجب که در مسجد می‌خواند.

فقهای ما در منابع خویش به بخشی از این روایت اشاره ‌کرده‌اند و این روایت را در مقام استدلال دو بار به‌کار گرفته‌اند:

    1. آن‌جا که اشاره به «إِنَّ خَيْرَ صَلَاةِ الْمَرْءِ فِي بَيْتِهِ إِلَّا الصَّلَاةَ الْمَكْتُوبَةَ»؛ کرده‌اند.

    2. آن جا که به ماجرای آمدن عدّه‌ای نزد خانه پیامبر و برگرداندن آن‌ها توسط پیامبر| اشاره‌ کرده‌اند و هر دو این‌ها از یک روایت برداشت شده است.

بیان روایات دیگر در کلام مشهور

مشهور در مقام استدلال به روایاتی اشاره‌ کرده‌اند که بیشتر از طرق عامه نقل‌شده است؛ اما ایشان به روایات دیگری نیز استدلال کرده‌اند که در خود باب و موضوع مطرح‌شده وارد نشده است.

ما در تقسیم مسجد به حقیقیه و حکمیه و برای اثبات مسجد حکمیه، روایاتی را از کتاب «وسائل الشيعة» بیان کردیم[5] که چهار حدیث از میان هشت حدیث ذکرشده در آنجا به اتخاذ مکانی برای نماز در منزل اشاره می‌کرد؛ به اقتضای موضوع به چند روایت از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

    1. امام صادق× فرمود: «اتَّخِذْ مَسْجِداً فِي بَيْتِك‌»[6] ؛ مسجدی را در خانه‌ات اتخاذ کن.

    2. یا در روایت دیگری فرمودند: «إِنِّي أُحِبُّ لَكَ أَنْ تَتَّخِذَ فِي دَارِكَ مَسْجِداً فِي بَعْضِ بُيُوتِك‌»[7] ؛ من دوست دارم که تو در برخی از اتاق‌های خانه‌ات مسجدی اتخاذ کنی. اگرچه احکام مسجد بر آنجا بار نمی‌شود و تنها عنوان مسجد را دارد.

مشهور به این روایات استدلال کرده و فرموده‌اند: این‌که ما امر به اتخاذ مکانی در خانه برای نماز شده‌ایم؛ دلالت بر افضلیت نماز در این مکان دارد و با توجه به روایاتی که افضلیت نماز فریضه را در مسجد بیان می‌کند، مشخص می‌گردد که منظور از فضیلت نماز در خانه فریضه نیست بلکه مقصود نماز نافله است. پس نماز فریضه از این بحث خارج می‌شود؛ بنابراین با توجه به روایاتی که امر به اتخاذ مکانی به‌عنوان مسجد درون خانه کرده است؛ تنها به نماز نافله اشاره می‌کند که احکام مسجد بر آن بار نمی‌شود و دلالت بر فضیلت نماز در مسجد خانگی دارد؛ زیرا روایات دیگری هست که دلالت بر استحباب فریضه در مسجد دارد.

مشهور برای تأیید کلام خویش مؤیدی از سیره‌ی امیرمؤمنان علی× بیان کرده‌اند و فرموده‌اند: ایشان نیز در خانه‌ی خویش مکانی را به‌عنوان مسجد خانگی انتخاب کرده بودند و در آنجا نافله شب می‌خواندند؛ همین عمل امیرمؤمنان دلالت بر این دارد که نماز نافله باید در مسجد خانگی خوانده شود.

دلیل غیر روایی مشهور

مشهور برای بیان خویش دلیل دیگری غیر از روایاتی که برشمردیم، بیان کرده و گفته‌اند و آن این است که قائل شدن به فضیلت نوافل در مسجد مستلزم اجتماع است[8] ؛ یعنی نافله‌ها نیز به جماعت خوانده شود؛ حال ‌آن‌که خواندن نوافل به جماعت مختص عامه هست و فرموده‌اند اگر امر دایر شد بین مسأله‌ای که شما به دلیلیت آن شک داشتید؛ در آنجا اگر دلیل موافق عامه بود آن را ترک کنید و اگر مخالف آن‌ها بود آن را انجام دهید؛[9] زیرا رشد ما نیز در مخالفت با آن‌ها هست[10] و امامیه نیز جماعت در نوافل را جز در مواردی خاص[11] جایز نمی‌دانند؛ بنابراین این استدلال را تأیید بر استحباب نداشتن و مرجوح بودن نافله در مسجد گرفته‌اند؛ البته خواندن نافله در مسجد جایز است؛ لکن در منزل رجحان و فضیلت دارد.

آنچه تابه‌حال بیان شد، کلام مشهور و ادلّه‌ی ایشان بود؛ اما ادله ایشان نیاز به تحلیل دارد و باید دید که از چه جایگاهی برخوردار است؛ آیا ادلّه‌ی آن‌ها قابلیت دلیلیت را دارند یا مذاق ادله خصوصیت مکان را اراده کرده است؛ و یا این‌که نکته‌ی دیگری را مطرح می‌کند و آن ریائی نبودن نافله است؛ یعنی هر جا خواستی نافله را بخوان؛ اما کسی خبردار نشود و درنهایت آیا می‌شود حرف مشهور را پذیرفت یا نه؟ که در ادامه بیان خواهیم کرد.

 

فقه المسجد (مسجد طراز انقلاب اسلامي)

الدرس الثالث والخمسون (12 جمادي الثانية 1443)

الباب الأول: كليات فقه‌المسجد

وَهي تشتمل على أمور:

الأمر الخامس: فضل الصلاة في مطلق المساجد

استكمالا لما قلنا في الدرس الماضي أنه بقي هنا شيء وَهو أن فضل الصلاة في المسجد عام يشمل الفريضة وَالنافلة أو خاص بالفريضة فقط؟

ذكرنا أن هنا قولين بين المشهور وَغيره من شموله لهما وَاختصاصه بالفريضة.

وَأما في مقام الأدلة وَالاستدلال بالروايات وَالنصوص قد ذكرنا البعض وَبقي بعضا آخر.

وَمنها:

حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطُّوسِيُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى بْنِ الْحُسَيْنِ الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَثَلَاثِ مِائَةٍ وَفِيهَا مَاتَ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ، عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي ذُبَيٍّ الْهُنَائِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيُّ، عَنْ أَبِيهِ أَبِي الْأَسْوَدِ، قَالَ: «قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ، قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ| فِي مَسْجِدِهِ، فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ| وَعَلِيٌّ× إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا. فَقَالَ: نَعَمْ وَأَكْرِمْ بِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّكَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ، وَإِنِّي مُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ إِذَا حَفِظْتَهَا فَإِنَّهَا جَامِعَةٌ لِطُرُقِ الْخَيْرِ وَسُبُلِهِ، فَإِنَّكَ إِنْ حَفِظْتَهَا كَانَ لَكَ بِهَا كِفْلَانِ. يَا أَبَا ذَرٍّ، صَلَاةٌ فِي مَسْجِدِي هَذَا تَعْدِلُ مِائَةَ أَلْفِ صَلَاةٍ فِي غَيْرِهِ مِنَ الْمَسَاجِدِ إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ، وَصَلَاةٌ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ تَعْدِلُ مِائَةَ أَلْفِ صَلَاةٍ فِي غَيْرِهِ، وَأَفْضَلُ مِنْ هَذَا كُلِّهِ صَلَاةٌ يُصَلِّيهَا الرَّجُلُ فِي بَيْتِهِ حَيْثُ لَا يَرَاهُ إِلَّا اللَّهُ (عَزَّ وَجَلَّ) يَطْلُبُ بِهَا وَجْهَ اللَّهِ (تَعَالَى)» [12] .

هذا تمام الحديث الذي استدل به المشهور على قوله في اختصاص فضل الصلاة بالفريضة وَاستحباب النافلة في المنزل.

وَلكنهم قد غفلوا عن جزء آخر من نفس الحديث الذي يمكن الاستدلال به وَهو ما قاله رسول الله في نفس الحديث بعد عدة سطور:

«...يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّ صَلَاةَ النَّافِلَةِ فِي السِّرِّ تَفْضُلُ عَلَى الْعَلَانِيَةِ كَفَضْلِ الْفَرِيضَةِ عَلَى النَّافِلَةِ»[13] .

وَمنها:

خبر زيد بن ثابت.

وَهذا الخبر رواه الفقهاء في كتبهم الفقهيه بشكل مختصر كما يشهد لمن يرجعها، وَلكن أصل الخبر في صحيح المسلم.

أخرج مسلم عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ، قَالَ: «احْتَجَرَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حُجَيْرَةً بِخَصَفَةٍ، أَوْ حَصِيرٍ، فَخَرَجَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي فِيهَا، قَالَ: فَتَتَبَّعَ إِلَيْهِ رِجَالٌ وَجَاءُوا يُصَلُّونَ بِصَلَاتِهِ، قَالَ: ثُمَّ جَاءُوا لَيْلَةً فَحَضَرُوا، وَأَبْطَأَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْهُمْ، قَالَ: فَلَمْ يَخْرُجْ إِلَيْهِمْ، فَرَفَعُوا أَصْوَاتَهُمْ وَحَصَبُوا الْبَابَ، فَخَرَجَ إِلَيْهِمْ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مُغْضَبًا، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: مَا زَالَ بِكُمْ صَنِيعُكُمْ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُكْتَبُ عَلَيْكُمْ، فَعَلَيْكُمْ بِالصَّلَاةِ فِي بُيُوتِكُمْ، فَإِنَّ خَيْرَ صَلَاةِ الْمَرْءِ فِي بَيْتِهِ إِلَّا الصَّلَاةَ الْمَكْتُوبَةَ»[14] .

هذه تمام الروايات وَالنصوص التي استدل بها المشهور على اختصاص فضل الصلاة في المسجد بالفريضة وَالمكتوبة.

وَهناك أدلة أخرى استدل بها المشهور وَهي:

منها: الروايات التي ذكرها الشيخ الحر في كتابه «وسايل: كتاب الصلاة، وَجعل بابا وَعنونه باب 69: استحباب صلاة النوافل في المنزل، واتخاذ بيت في الدار للصلاة، ...»؛ وَذكر فيه ثمانية أحاديث، أما أربعة منها مورد استدلال المشهور علي اثبات قوله. وَقد ذكرناها من قبل في الدرس الثامن والاربعون، وَبالجمله تحكي الأمر باتخاذ المساجد في البيت وَان لم تجري عليها أحكامها. كخبر حريز، عن أبي عبد الله× قال: «اتَّخِذْ مَسْجِداً فِي بَيْتِك‌»[15] ؛ الحديث. وَغيره.

وَالمستدل يقول بأن الأمر بالتخاذ المساجد تدل على أفضلية الصلاة فيها من سائر الاماكن، وَاذا ثبت أفضلية المكتوبة في المسجد فلابد من القول به اختصاص الافضلية في البيت بالنوافل.

وَكذلك نقل في هذه المجموعة سيرة الامام علي× في اتخاذه بيتا فى داره وَكان يصلي فيه في آخر الليل.

منها: أن النوافل في المسجد تستلزم الاجتماع وَالجماعة، وَمن الواضح القول بالاجتماع في النوافل يختص بالعامة، وَأمرنا بمخالفتهم في النصوص العديدة.


[1] - سه روایت دیگر در جلسه پیش ذکرشده است.
[2] الأمالي - ط دار الثقافة، الشيخ الطوسي، ج1، ص525.
[3] الأمالي - ط دار الثقافة، الشيخ الطوسي، ج1، ص530.
[4] صحيح مسلم، مسلم، ج1، ص539.
[5] - ر.ک: وسائل الشیعة، ج5، ص294.
[6] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص295، أبواب، باب، ح، ط آل البيت.
[7] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص296، أبواب، باب، ح، ط آل البيت.
[8] - معتبر، ج2، ص416؛ تذکرة الفقها، ج4، ص235؛ منتهی المطلب، ج6، ص171؛ جواهر الکلام، ج14، ص146.
[9] - تهذیب، ج6، ص295؛ عیون اخبارالرضا، ج1، ص275.
[10] - مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد؛ کافی، ج1، ص68.
[11] - نماز استسقا (طلب باران)؛ نهاية الإحكام، ج‌2، ص111؛ عروة الوثقى مع التعليقات، ج‌1، ص650؛ صلاة الجماعة (للأصفهاني)، ص32.
[12] الأمالي - ط دار الثقافة، الشيخ الطوسي، ج1، ص525.
[13] الأمالي - ط دار الثقافة، الشيخ الطوسي، ج1، ص530.
[14] صحيح مسلم، مسلم، ج1، ص539.
[15] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص295، أبواب، باب، ح، ط آل البيت.